رابطه جمهوری آذربایجان با رژیم صهیونیستی (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
رژیم‌صهیونیستی و آذربایجان علی‌رغم تفاوت‌ها در زمینه قومیت، دین، فرهنگ و سطح توسعه اقتصادی، در طول این سه دهه روابط مستحکمی با یکدیگر برقرار کرده‌اند. درحقیقت این روابط نیازمند علل و انگیزه‌های متعددی است که موجب شده رژیم‌صهیونیستی به طرف جمهوری آذربایجان کشیده شود. این انگیزه را می‌توان در چهار بعد سیاسی-دیپلماتیک، امنیتی-نظامی، تجاری-اقتصادی و درنهایت بعد فرهنگی عنوان کرد.
رژیم‌صهیونیستی و آذربایجان علی‌رغم تفاوت‌ها در زمینه قومیت، دین، فرهنگ و سطح توسعه اقتصادی، در طول این سه دهه روابط مستحکمی با یکدیگر برقرار کرده‌اند. درحقیقت این روابط نیازمند علل و انگیزه‌های متعددی است که موجب شده رژیم‌صهیونیستی به طرف جمهوری آذربایجان کشیده شود. این انگیزه را می‌توان در چهار بعد سیاسی-دیپلماتیک، امنیتی-نظامی، تجاری-اقتصادی و درنهایت بعد فرهنگی عنوان کرد.


مطلب را می‌توان با این گفته الهام علی‌اف، رئیس‌جمهور آذربایجان، شروع کرد که روابط آذربایجان با رژیم‌صهیونیستی را به کوه یخی تشبیه کرده که تنها بخش اندکی از آن درمعرض دید قرار دارد و نُه‌دهم آن در عمق آب قرار گرفته و قابل رویت نیست<ref>رادگودرزی، معصومه (1395) روابط استراتژیک اسرائیل و آذربایجان: بنیادها و الزامات، فصلنامه علمی-پژوهشی سیاست جهانی، دوره پنجم، شماره سوم، پاییز 1395 صفحه 188-187</ref>
مطلب را می‌توان با این گفته الهام علی‌اف، رئیس‌جمهور آذربایجان، شروع کرد که روابط آذربایجان با رژیم‌صهیونیستی را به کوه یخی تشبیه کرده که تنها بخش اندکی از آن درمعرض دید قرار دارد و نُه‌دهم آن در عمق آب قرار گرفته و قابل رویت نیست.
<ref>رادگودرزی، معصومه (1395) روابط استراتژیک اسرائیل و آذربایجان: بنیادها و الزامات، فصلنامه علمی-پژوهشی سیاست جهانی، دوره پنجم، شماره سوم، پاییز 1395 صفحه 188-187</ref>


و البته واقعیت نیز، همین گفته رئیس‌جمهور آذربایجان را تصدیق می‌کند. ابعاد همکاری‌های نظامی، امنیتی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و دیپلماتیک طرفین، نشان از روابط بسیار مستحکم و روبه‌رشد باکو و تل‌آویو دارد؛ روابطی که می‌توان آن را در سطح استراتژیک توصیف کرد و آذربایجان را نزدیک‌ترین کشور مسلمان به تل‌آویو به شمار آورد. آذربایجان بعد از به دست آوردن استقلال در سال ۱۹۹۱و به‌دنبال آن شکست در جنگ قره‌باغ و واگذار کردن یک‌پنجم از خاک خود، سعی کرد با یافتن متحدان استراتژیکِ قدرتمند اولاً از حلقه قدرت‌های بزرگ منطقه‌ای و بین‌المللی (روسیه در شمال، ایران در جنوب) رهایی یابد و دوماً بتواند با کمک این کشورها تمامیت ارضی خود را حفظ کند و در مناقشه قره‌باغ دست برتر را داشته باشد. باکو با عنایت به حمایت روسیه از ارمنستان و به بهانه ترس از ایران و انقلاب اسلامی، تلاش کرد که از همان روزهای اول با غرب از در دوستی درآید و حمایت آنها را برای پیروزی در جنگ قره‌باغ و نقش‌آفرینی بیشتر در قفقاز جلب کند.
البته واقعیت نیز، همین گفته رئیس‌جمهور آذربایجان را تصدیق می‌کند. ابعاد همکاری‌های نظامی، امنیتی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و دیپلماتیک طرفین، نشان از روابط بسیار مستحکم و روبه‌رشد باکو و تل‌آویو دارد؛ روابطی که می‌توان آن را در سطح استراتژیک توصیف کرد و آذربایجان را نزدیک‌ترین کشور مسلمان به تل‌آویو به شمار آورد.  
 
آذربایجان بعد از به دست آوردن استقلال در سال ۱۹۹۱و به‌دنبال آن شکست در جنگ قره‌باغ و واگذار کردن یک‌پنجم از خاک خود، سعی کرد با یافتن متحدان استراتژیکِ قدرتمند اولاً از حلقه قدرت‌های بزرگ منطقه‌ای و بین‌المللی (روسیه در شمال، ایران در جنوب) رهایی یابد و دوماً بتواند با کمک این کشورها تمامیت ارضی خود را حفظ کند و در مناقشه قره‌باغ دست برتر را داشته باشد. باکو با عنایت به حمایت روسیه از ارمنستان و به بهانه ترس از ایران و انقلاب اسلامی، تلاش کرد که از همان روزهای اول با غرب از در دوستی درآید و حمایت آنها را برای پیروزی در جنگ قره‌باغ و نقش‌آفرینی بیشتر در قفقاز جلب کند.


  ازاین‌رو رژیم‌صهیونیستی و آذربایجان از همان سال‌های اولیه روابط دیپلماتیک خود را آغاز کردند و در سال ۱۹۹۳سفارت رژیم‌صهیونیستی در باکو افتتاح شد و ملاقات‌های دیپلماتیک طرفین افزایش یافت؛ به‌گونه‌ای که نتانیاهو، نخست‌وزیر وقت رژیم‌ صهیونیستی در ۱۹۹۷ به باکو سفر کرد و شیمون پرز، رئیس‌جمهور وقت این رژیم در سال ۲۰۰۹ و ایهود اولمرت، نخست‌وزیر وقت دولت یهود نیز در همان سال از باکو دیدن کردند.  
  ازاین‌رو رژیم‌صهیونیستی و آذربایجان از همان سال‌های اولیه روابط دیپلماتیک خود را آغاز کردند و در سال ۱۹۹۳سفارت رژیم‌صهیونیستی در باکو افتتاح شد و ملاقات‌های دیپلماتیک طرفین افزایش یافت؛ به‌گونه‌ای که نتانیاهو، نخست‌وزیر وقت رژیم‌ صهیونیستی در ۱۹۹۷ به باکو سفر کرد و شیمون پرز، رئیس‌جمهور وقت این رژیم در سال ۲۰۰۹ و ایهود اولمرت، نخست‌وزیر وقت دولت یهود نیز در همان سال از باکو دیدن کردند.  


علاوه‌بر این وزرای هر دو کشور نیز در برهه‌های مختلف، به پایتخت‌های یکدیگر سفر کرده‌اند که نشان از گستردگی روابط آذربایجان با رژیم‌صهیونیستی است. تل‌آویو بعد از فروپاشی شوروی با سایر کشورهای جداشده از شوروی سابق ارتباط برقرار کرد اما رابطه‌اش با هیچ‌کدام از این کشورها همچون رابطه رژیم‌صهیونیستی با آذربایجان مستحکم و همه‌جانبه نبوده که این امر نشان‌دهنده اهمیت فراوان آذربایجان برای دولت یهود است.<ref>http://farhikhtegandaily.com/news/46904</ref>
علاوه‌بر این وزرای هر دو کشور نیز در برهه‌های مختلف، به پایتخت‌های یکدیگر سفر کرده‌اند که نشان از گستردگی روابط آذربایجان با رژیم‌صهیونیستی است. تل‌آویو بعد از فروپاشی شوروی با سایر کشورهای جداشده از شوروی سابق ارتباط برقرار کرد اما رابطه‌اش با هیچ‌کدام از این کشورها همچون رابطه رژیم‌صهیونیستی با آذربایجان مستحکم و همه‌جانبه نبوده که این امر نشان‌دهنده اهمیت فراوان آذربایجان برای دولت یهود است.<ref>http://farhikhtegandaily.com/news/46904</ref>
=دلایل و انگیزه های حمایت رژیم صهیونیستی از جمهوری آذربایجان=
رژیم‌صهیونیستی و آذربایجان علی‌رغم تفاوت‌ها در زمینه قومیت، دین، فرهنگ و سطح توسعه اقتصادی، در طول این سه دهه روابط مستحکمی با یکدیگر برقرار کرده‌اند. درحقیقت این روابط نیازمند علل و انگیزه‌های متعددی است که موجب شده رژیم‌صهیونیستی به طرف جمهوری آذربایجان کشیده شود. این انگیزه را می‌توان در چهار بعد سیاسی-دیپلماتیک، امنیتی-نظامی، تجاری-اقتصادی و درنهایت بعد فرهنگی عنوان کرد.
== سیاسی-دیپلماتیک==
یکی از مهم‌ترین علل نزدیکی تل‌آویو به باکو است. در این بُعد می‌توان یکی از دلایل نزدیکی رژیم‌صهیونیستی به آذربایجان را در مسلمان بودن این کشور دانست. رژیم‌صهیونیستی از زمان تاسیسش (۱۹۴۸) همواره به‌دنبال برقراری ارتباط با کشورهای مسلمان غیرعربی همچون ایران، ترکیه و آذربایجان بوده است. این رژیم‌ در منطقه‌ای متولد شد که کشورهای عربی مشروعیت او را به رسمیت نمی‌شناختند و به‌دنبال نابودی این موجودیت بودند، از این ‌رو با پیگیری دکترین پیرامونی (Periphery doctrine) در پی ارتباط با کشورهای مسلمان غیرعرب بود تا از این طریق هم بتواند دیوار عدم مشروعیت در بین کشورهای مسلمان را فرو بریزد و هم اینکه قادر باشد در بعد منطقه‌ای و بین‌المللی به‌عنوان کشوری مستقل و مشروع شناخته شود.
بنابراین یافتن متحدان خاصی فراتر از جهان عرب و در میان کشورهای مسلمان ازجمله اهداف استراتژیک رژیم‌صهیونیستی برای مدت زمان طولانی به حساب می‌آمده که با نزدیکی به باکو تا حدودی این هدف تل‌آویو تامین شده است. از سوی دیگر این رژیم‌ با فهم پیوندهای نزدیک تاریخی، قومی، زبانی و مذهبی آذربایجان با جمهوری اسلامی ایران، سعی داشته با نزدیکی به باکو و تامین احتیاجاتش و القای تهدید ایران، آذربایجان را از دوستی با ایران منصرف کند و مانع از شکل‌گیری اتحاد استراتژیک بین باکو و تهران شود. لذا اتحاد باکو و تهران می‌تواند برای تل‌آویو و منافع غرب تهدید جدی دربرداشته باشد و موازنه قدرت را در سطح منطقه، به نفع ایران و به ضرر رژیم‌صهیونیستی تغییر دهد.
==امنیتی و نظامی==
از نظر امنیتی و نظامی نیز آذربایجان فاکتوری بسیار مهم برای تل‌آویو به شمار می‌آید. موقعیت ویژه جغرافیایی آذربایجان در شمال ایران را می‌توان مهم‌ترین دلیل اهمیت باکو برای تل‌آویو به حساب آورد. ریچل آوراهام، تحلیلگر مرکز دیپلماسی رژیم‌صهیونیستی در شهر صفاد، تیرماه امسال(99) در روزنامه «اسرائیل‌هیوم» نوشت که تل‌آویو در مناقشه قره‌باغ باید کنار باکو بایستد، زیرا «آذربایجان چشم و گوش اسرائیل در برابر ایران است.»5 بنابراین از نظر رژیم‌صهیونیستی، درصورت شکل‌گیری جنگ بین ایران و رژیم‌صهیونیستی، آذربایجان می‌تواند به‌عنوان برگِ برندهِ تل‌آویو علیه جمهوری اسلامی ایران عمل کند.
در همین خصوص کارشناسان صهیونیست در جریان درگیری‌های میان باکو و ایروان ابراز کردند که یکی از ملاک‌های تعیین‌کننده در «لزوم حمایت اسرائیل از آذربایجان و کمک تسلیحاتی به ارتش این کشور»، «اهمیت راهبردی» مناسبات آذربایجان و رژیم‌صهیونیستی در ارتباط با ایران و به‌ویژه وجود مرز طولانی آذربایجان با ایران است. افزون بر موقعیت جغرافیایی آذربایجان، این کشور مکانی ایده‌آل برای گردآوری اطلاعات استراتژیک علیه ایران، به شمار می‌آید. ازاین‌رو باکو در تهدیدات احتمالی تل‌آویو علیه تهران می‌تواند نقش برجسته‌ای برای رژیم‌صهیونیستی داشته باشد.
==اقتصادی-تجاری==
درحال‌حاضر آذربایجان بزرگ‌ترین شریک تجاری این رژیم در میان کشورهای تازه‌استقلال‌یافته از شوروی است و تل‌آویو نیز در سال‌های اخیر در میان پنج شریک تجاری برتر آذربایجان بوده است. این روابط اقتصادی-تجاری به‌حدی بوده که حجم تجارت پنج میلیارد دلاری طرفین تا سپتامبر ۲۰۱۵ حتی از حجم روابط تجاری رژیم‌صهیونیستی با فرانسه نیز پیشی گرفت.
روابط اقتصادی-تجاری آذربایجان و رژیم‌صهیونیستی را می‌توان در دو بخش کلی مورد بررسی قرار داد؛ نخست وابستگی تل‌آویو به نفت آذربایجان و دوم صادرات تسلیحات نظامی رژیم‌صهیونیستی به آذربایجان. درخصوص بخش اول، از زمان تاسیس رژیم‌صهیونیستی، موضوع انرژی دغدغه اساسی رهبران تل‌آویو بوده است. رژیم‌صهیونیستی به‌دلیل مناقشاتی که با اعراب داشته، نمی‌توانسته از آنها نفت خریداری کند و ازاین‌رو با مشکلات عدیده‌ای مواجه می‌شد.
از سوی دیگر تل‌آویو همانند دیگر کشورهای صنعتی به‌دنبال تامین امنیت انرژی و ایجاد تنوع در مسیرهای تهیه نفت و گاز است تا از این طریق بتواند منافع خود را به نحو احسن تامین کند. لذا در این بین کشور آذربایجان از نظر بعد مسافتی و امنیت انرژی بهترین گزینه برای دولت یهود محسوب می‌شود و به همین دلیل در طول چند سال اخیر باکو بزرگ‌ترین تامین‌کننده نفت رژیم‌صهیونیستی به حساب می‌آید و حدود ۴۰درصد از نفت مصرف سالانه رژیم‌صهیونیستی از جمهوری آذربایجان تامین می‌شود. این نفت از طریق خط لوله باکو– تفلیس– جیهان که نفت آذربایجان را به گرجستان و ترکیه و درنهایت به حاشیه دریای مدیترانه و فلسطین اشغالی منتقل می‌کند، تامین می‌شود.
علاوه‌بر این، رژیم‌صهیونیستی به‌دلیل موقعیت جغرافیایی خود در مدیترانه شرقی، توانایی قرار گرفتن در مسیر انتقال نفت و گازِ آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان و تبدیل شدن به یک هاب انرژی همانند ترکیه را دارد. این موضوع می‌تواند هم از بُعد سیاسی و هم از نظر اقتصادی برای تل‌آویو اهمیت فراوانی داشته باشد. علاوه‌بر مساله نفت، از بعد صادرات تسلیحات نیز باکو برای رژیم‌صهیونیستی حائز اهمیت است، چراکه تل‌آویو ۶۰درصد از سلاح‌های ارتش آذربایجان را تامین می‌کند و به‌نوعی آذربایجان در حوزه تجهیزات نظامی وابسته به صادرات تسلیحاتی رژیم‌صهیونیستی است.8
صادرات تسلیحات از بعد سودآوری برای رژیم‌صهیونیستی اهمیت بسیاری دارد؛ به‌طوری‌که رژیم‌صهیونیستی در بین ۱۰ کشور اول تامین‌کننده تسلیحات در جهان است۹ و ازاین‌رو تل‌آویو اصلی‌ترین کنشگری است که به آذربایجان سلاح صادر کرده و سود سرشاری از این موضوع کسب می‌کند. به‌گونه‌ای که آذربایجان پس از هند، دومین خریدار اسلحه از رژیم‌صهیونیستی به حساب می‌آید۱۰ و در سال ۲۰۱۲ میزان خریدهای نظامی آذربایجان از تل‌آویو به 1.6 میلیارد دلار رسید و تا سال ۲۰۱۵ حجم این معاملات به بیش از چهار میلیارد دلار افزایش یافت.11
== فرهنگی==
آذربایجان بیش از ۲۰۰۰ سال محل زندگی یهودیان اشکنازی و بخارایی بوده که در باکو و شهر قوبا در شمال آذربایجان مستقر هستند. امروزه تعداد این جامعه در آذربایجان حدود 20هزار نفر برآورد می‌شود. این نکته ازاین‌رو برای رژیم‌صهیونیستی اهمیت دارد که این رژیم، خود را میعادگاه یهودیان جهان و مدافعان یهودیان دنیا می‌داند و حضور یهودیان در جمهوری آذربایجان زمینه‌های گسترش روابط بین تل‌آویو و باکو را افزایش می‌دهد.

نسخهٔ ‏۲۵ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۵۱

رژیم‌صهیونیستی و آذربایجان علی‌رغم تفاوت‌ها در زمینه قومیت، دین، فرهنگ و سطح توسعه اقتصادی، در طول این سه دهه روابط مستحکمی با یکدیگر برقرار کرده‌اند. درحقیقت این روابط نیازمند علل و انگیزه‌های متعددی است که موجب شده رژیم‌صهیونیستی به طرف جمهوری آذربایجان کشیده شود. این انگیزه را می‌توان در چهار بعد سیاسی-دیپلماتیک، امنیتی-نظامی، تجاری-اقتصادی و درنهایت بعد فرهنگی عنوان کرد.

مطلب را می‌توان با این گفته الهام علی‌اف، رئیس‌جمهور آذربایجان، شروع کرد که روابط آذربایجان با رژیم‌صهیونیستی را به کوه یخی تشبیه کرده که تنها بخش اندکی از آن درمعرض دید قرار دارد و نُه‌دهم آن در عمق آب قرار گرفته و قابل رویت نیست. [۱]

البته واقعیت نیز، همین گفته رئیس‌جمهور آذربایجان را تصدیق می‌کند. ابعاد همکاری‌های نظامی، امنیتی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و دیپلماتیک طرفین، نشان از روابط بسیار مستحکم و روبه‌رشد باکو و تل‌آویو دارد؛ روابطی که می‌توان آن را در سطح استراتژیک توصیف کرد و آذربایجان را نزدیک‌ترین کشور مسلمان به تل‌آویو به شمار آورد.

آذربایجان بعد از به دست آوردن استقلال در سال ۱۹۹۱و به‌دنبال آن شکست در جنگ قره‌باغ و واگذار کردن یک‌پنجم از خاک خود، سعی کرد با یافتن متحدان استراتژیکِ قدرتمند اولاً از حلقه قدرت‌های بزرگ منطقه‌ای و بین‌المللی (روسیه در شمال، ایران در جنوب) رهایی یابد و دوماً بتواند با کمک این کشورها تمامیت ارضی خود را حفظ کند و در مناقشه قره‌باغ دست برتر را داشته باشد. باکو با عنایت به حمایت روسیه از ارمنستان و به بهانه ترس از ایران و انقلاب اسلامی، تلاش کرد که از همان روزهای اول با غرب از در دوستی درآید و حمایت آنها را برای پیروزی در جنگ قره‌باغ و نقش‌آفرینی بیشتر در قفقاز جلب کند.

ازاین‌رو رژیم‌صهیونیستی و آذربایجان از همان سال‌های اولیه روابط دیپلماتیک خود را آغاز کردند و در سال ۱۹۹۳سفارت رژیم‌صهیونیستی در باکو افتتاح شد و ملاقات‌های دیپلماتیک طرفین افزایش یافت؛ به‌گونه‌ای که نتانیاهو، نخست‌وزیر وقت رژیم‌ صهیونیستی در ۱۹۹۷ به باکو سفر کرد و شیمون پرز، رئیس‌جمهور وقت این رژیم در سال ۲۰۰۹ و ایهود اولمرت، نخست‌وزیر وقت دولت یهود نیز در همان سال از باکو دیدن کردند. 

علاوه‌بر این وزرای هر دو کشور نیز در برهه‌های مختلف، به پایتخت‌های یکدیگر سفر کرده‌اند که نشان از گستردگی روابط آذربایجان با رژیم‌صهیونیستی است. تل‌آویو بعد از فروپاشی شوروی با سایر کشورهای جداشده از شوروی سابق ارتباط برقرار کرد اما رابطه‌اش با هیچ‌کدام از این کشورها همچون رابطه رژیم‌صهیونیستی با آذربایجان مستحکم و همه‌جانبه نبوده که این امر نشان‌دهنده اهمیت فراوان آذربایجان برای دولت یهود است.[۲]

دلایل و انگیزه های حمایت رژیم صهیونیستی از جمهوری آذربایجان

رژیم‌صهیونیستی و آذربایجان علی‌رغم تفاوت‌ها در زمینه قومیت، دین، فرهنگ و سطح توسعه اقتصادی، در طول این سه دهه روابط مستحکمی با یکدیگر برقرار کرده‌اند. درحقیقت این روابط نیازمند علل و انگیزه‌های متعددی است که موجب شده رژیم‌صهیونیستی به طرف جمهوری آذربایجان کشیده شود. این انگیزه را می‌توان در چهار بعد سیاسی-دیپلماتیک، امنیتی-نظامی، تجاری-اقتصادی و درنهایت بعد فرهنگی عنوان کرد.

سیاسی-دیپلماتیک

یکی از مهم‌ترین علل نزدیکی تل‌آویو به باکو است. در این بُعد می‌توان یکی از دلایل نزدیکی رژیم‌صهیونیستی به آذربایجان را در مسلمان بودن این کشور دانست. رژیم‌صهیونیستی از زمان تاسیسش (۱۹۴۸) همواره به‌دنبال برقراری ارتباط با کشورهای مسلمان غیرعربی همچون ایران، ترکیه و آذربایجان بوده است. این رژیم‌ در منطقه‌ای متولد شد که کشورهای عربی مشروعیت او را به رسمیت نمی‌شناختند و به‌دنبال نابودی این موجودیت بودند، از این ‌رو با پیگیری دکترین پیرامونی (Periphery doctrine) در پی ارتباط با کشورهای مسلمان غیرعرب بود تا از این طریق هم بتواند دیوار عدم مشروعیت در بین کشورهای مسلمان را فرو بریزد و هم اینکه قادر باشد در بعد منطقه‌ای و بین‌المللی به‌عنوان کشوری مستقل و مشروع شناخته شود.

بنابراین یافتن متحدان خاصی فراتر از جهان عرب و در میان کشورهای مسلمان ازجمله اهداف استراتژیک رژیم‌صهیونیستی برای مدت زمان طولانی به حساب می‌آمده که با نزدیکی به باکو تا حدودی این هدف تل‌آویو تامین شده است. از سوی دیگر این رژیم‌ با فهم پیوندهای نزدیک تاریخی، قومی، زبانی و مذهبی آذربایجان با جمهوری اسلامی ایران، سعی داشته با نزدیکی به باکو و تامین احتیاجاتش و القای تهدید ایران، آذربایجان را از دوستی با ایران منصرف کند و مانع از شکل‌گیری اتحاد استراتژیک بین باکو و تهران شود. لذا اتحاد باکو و تهران می‌تواند برای تل‌آویو و منافع غرب تهدید جدی دربرداشته باشد و موازنه قدرت را در سطح منطقه، به نفع ایران و به ضرر رژیم‌صهیونیستی تغییر دهد.

امنیتی و نظامی

از نظر امنیتی و نظامی نیز آذربایجان فاکتوری بسیار مهم برای تل‌آویو به شمار می‌آید. موقعیت ویژه جغرافیایی آذربایجان در شمال ایران را می‌توان مهم‌ترین دلیل اهمیت باکو برای تل‌آویو به حساب آورد. ریچل آوراهام، تحلیلگر مرکز دیپلماسی رژیم‌صهیونیستی در شهر صفاد، تیرماه امسال(99) در روزنامه «اسرائیل‌هیوم» نوشت که تل‌آویو در مناقشه قره‌باغ باید کنار باکو بایستد، زیرا «آذربایجان چشم و گوش اسرائیل در برابر ایران است.»5 بنابراین از نظر رژیم‌صهیونیستی، درصورت شکل‌گیری جنگ بین ایران و رژیم‌صهیونیستی، آذربایجان می‌تواند به‌عنوان برگِ برندهِ تل‌آویو علیه جمهوری اسلامی ایران عمل کند.

در همین خصوص کارشناسان صهیونیست در جریان درگیری‌های میان باکو و ایروان ابراز کردند که یکی از ملاک‌های تعیین‌کننده در «لزوم حمایت اسرائیل از آذربایجان و کمک تسلیحاتی به ارتش این کشور»، «اهمیت راهبردی» مناسبات آذربایجان و رژیم‌صهیونیستی در ارتباط با ایران و به‌ویژه وجود مرز طولانی آذربایجان با ایران است. افزون بر موقعیت جغرافیایی آذربایجان، این کشور مکانی ایده‌آل برای گردآوری اطلاعات استراتژیک علیه ایران، به شمار می‌آید. ازاین‌رو باکو در تهدیدات احتمالی تل‌آویو علیه تهران می‌تواند نقش برجسته‌ای برای رژیم‌صهیونیستی داشته باشد.

اقتصادی-تجاری

درحال‌حاضر آذربایجان بزرگ‌ترین شریک تجاری این رژیم در میان کشورهای تازه‌استقلال‌یافته از شوروی است و تل‌آویو نیز در سال‌های اخیر در میان پنج شریک تجاری برتر آذربایجان بوده است. این روابط اقتصادی-تجاری به‌حدی بوده که حجم تجارت پنج میلیارد دلاری طرفین تا سپتامبر ۲۰۱۵ حتی از حجم روابط تجاری رژیم‌صهیونیستی با فرانسه نیز پیشی گرفت.

روابط اقتصادی-تجاری آذربایجان و رژیم‌صهیونیستی را می‌توان در دو بخش کلی مورد بررسی قرار داد؛ نخست وابستگی تل‌آویو به نفت آذربایجان و دوم صادرات تسلیحات نظامی رژیم‌صهیونیستی به آذربایجان. درخصوص بخش اول، از زمان تاسیس رژیم‌صهیونیستی، موضوع انرژی دغدغه اساسی رهبران تل‌آویو بوده است. رژیم‌صهیونیستی به‌دلیل مناقشاتی که با اعراب داشته، نمی‌توانسته از آنها نفت خریداری کند و ازاین‌رو با مشکلات عدیده‌ای مواجه می‌شد.

از سوی دیگر تل‌آویو همانند دیگر کشورهای صنعتی به‌دنبال تامین امنیت انرژی و ایجاد تنوع در مسیرهای تهیه نفت و گاز است تا از این طریق بتواند منافع خود را به نحو احسن تامین کند. لذا در این بین کشور آذربایجان از نظر بعد مسافتی و امنیت انرژی بهترین گزینه برای دولت یهود محسوب می‌شود و به همین دلیل در طول چند سال اخیر باکو بزرگ‌ترین تامین‌کننده نفت رژیم‌صهیونیستی به حساب می‌آید و حدود ۴۰درصد از نفت مصرف سالانه رژیم‌صهیونیستی از جمهوری آذربایجان تامین می‌شود. این نفت از طریق خط لوله باکو– تفلیس– جیهان که نفت آذربایجان را به گرجستان و ترکیه و درنهایت به حاشیه دریای مدیترانه و فلسطین اشغالی منتقل می‌کند، تامین می‌شود. 

علاوه‌بر این، رژیم‌صهیونیستی به‌دلیل موقعیت جغرافیایی خود در مدیترانه شرقی، توانایی قرار گرفتن در مسیر انتقال نفت و گازِ آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان و تبدیل شدن به یک هاب انرژی همانند ترکیه را دارد. این موضوع می‌تواند هم از بُعد سیاسی و هم از نظر اقتصادی برای تل‌آویو اهمیت فراوانی داشته باشد. علاوه‌بر مساله نفت، از بعد صادرات تسلیحات نیز باکو برای رژیم‌صهیونیستی حائز اهمیت است، چراکه تل‌آویو ۶۰درصد از سلاح‌های ارتش آذربایجان را تامین می‌کند و به‌نوعی آذربایجان در حوزه تجهیزات نظامی وابسته به صادرات تسلیحاتی رژیم‌صهیونیستی است.8

صادرات تسلیحات از بعد سودآوری برای رژیم‌صهیونیستی اهمیت بسیاری دارد؛ به‌طوری‌که رژیم‌صهیونیستی در بین ۱۰ کشور اول تامین‌کننده تسلیحات در جهان است۹ و ازاین‌رو تل‌آویو اصلی‌ترین کنشگری است که به آذربایجان سلاح صادر کرده و سود سرشاری از این موضوع کسب می‌کند. به‌گونه‌ای که آذربایجان پس از هند، دومین خریدار اسلحه از رژیم‌صهیونیستی به حساب می‌آید۱۰ و در سال ۲۰۱۲ میزان خریدهای نظامی آذربایجان از تل‌آویو به 1.6 میلیارد دلار رسید و تا سال ۲۰۱۵ حجم این معاملات به بیش از چهار میلیارد دلار افزایش یافت.11

فرهنگی

آذربایجان بیش از ۲۰۰۰ سال محل زندگی یهودیان اشکنازی و بخارایی بوده که در باکو و شهر قوبا در شمال آذربایجان مستقر هستند. امروزه تعداد این جامعه در آذربایجان حدود 20هزار نفر برآورد می‌شود. این نکته ازاین‌رو برای رژیم‌صهیونیستی اهمیت دارد که این رژیم، خود را میعادگاه یهودیان جهان و مدافعان یهودیان دنیا می‌داند و حضور یهودیان در جمهوری آذربایجان زمینه‌های گسترش روابط بین تل‌آویو و باکو را افزایش می‌دهد.

  1. رادگودرزی، معصومه (1395) روابط استراتژیک اسرائیل و آذربایجان: بنیادها و الزامات، فصلنامه علمی-پژوهشی سیاست جهانی، دوره پنجم، شماره سوم، پاییز 1395 صفحه 188-187
  2. http://farhikhtegandaily.com/news/46904