حضرت یوسف

از ویکی‌وحدت


حضرت یوسف
حضرت یوسف
نام حضرت یوسف
لقب صدیق
نام در قرآن یوسف‏
تاریخ ولادت ۳۵۵۶ سال بعد از هبوط آدم
سن ۱۲۰ سال
نام پدر یعقوبِ نبی
نام مادر راحیل
محل تولد بین النهرین •
محل زندگی بین النهرین • کوفه
دین یکتاپرستی
تکرار نام در قرآن ۲۷ بار
نام قوم بنی‌اسرائیل
آرامگاه جامع الخلیل • فلسطین
حوادث مهم به چاه انداختن یوسف • داستان یوسف و زلیخا • رسیدن به مقام عزیزی مصر، • حفظ مردم مصر از قحطی

حضرت یوسف ، يكى از دوازده فرزند حضرت يعقوب (ع) است. قرآن در سوره ای با نام او به شرح داستان زندگی اش می پردازد. مطابق با آنچه در این سوره آمده است یوسف در کودکی مورد حسد برادرانش قرار گرفت و آنها با نقشه ای او را در چاه انداختند. اما کاروانی او را یافتند و با خود به مصر بردند و عزيز مصر یوسف را از آنان خريدارى نمود.

وقتی یوسف به سن جوانی رسید بخاطر پرهیز از عشق زلیخا به زندان افتاد و پس از سالیانی به خاطر تعبیری که از خواب حاکم مصر نمود مورد توجه او واقع شد و عزیز مصر شد. مطابق با آنچه در قرآن امده خداوند به او حكم و علم داده و تاويل احادیث (علم تعبیر خواب) آموخت.

وجه تسميه یوسف

يوسف: (بضم ياء و سين) يعنى خواهد افزود و مادرش به واسطه اعتقاد بر اين كه خدا پسر ديگرى به او كرامت خواهد كرد وى را يوسف ناميد. [۱]

نسب حضرت یوسف

يوسف فرزند يعقوب بن اسحاق بن ابراهيم (ع) می باشد. [۲]

زندگی‌نامه حضرت یوسف

در قرآن، در سوره یوسف داستان زندگی یوسف به‌تفصیل بیان شده است. قرآن داستان او را اَحْسَنُ الْقِصَص (نیکوترین داستان) نامیده [۳] و آن را با جزئیاتی از نوجوانی، به چاه‌انداختن، فروختن او به عزیز مصر، داستان زلیخا و یوسف، به زندان رفتن او و ملاقات پدر و برادران و حکومتش در مصر بیان کرده است. [۴]

در کتاب‌های قصص القرآن یوسف جوانی بسیار زیبا توصیف شده است. [۵] ازاین‌رو زلیخا زن عزیز مصر، شیفته او شد،و پیوسته اورا به گناه فرا خواند ولی یوسف خویشتن‌داری کرد و به خواست زلیخا تن نداد. [۶] این ماجرا به‌گوش مردم شهر رسید و گروهی از زنان شهر، زلیخا را سرزنش کردند. او جلسه‌ای ترتیب داد، زنان اشراف شهر را دعوت کرد و کارد و میوه به دست آنها داد. سپس یوسف را به مجلس دعوت کرد. زمانی که او وارد شد، زنان چنان تحت‌ تأثیر زیبایی او قرار گرفتند که دستانشان رابه سختی بریدند. [۷]

پس از این ماجرا، به‌جهت آنکه هر روز زنانی از یوسف درخواست ارتباط نامشروع داشتند، او از خدا خواست برای رهایی از آنان او را به زندان بیندازد. پس از چندی او به دستور زلیخا به زندان افتاد. [۸]

حضرت یوسف در قرآن

نام حضرت یوسف(ع)فرزند حضرت یعقوب(ع)۲۷ بار درقرآن آمده است، و یک سوره قرآن یعنی سوره دوازدهم قرآن به نام سوره یوسف است که ۱۱۱ آیه دارد و از آغاز تا انجام آن پیرامون سرگذشت یوسف(ع)می‌باشد. یوسف(ع)دارای یازده برادر بود، و تنها با یکی از برادرهایش به نام بِنیامین از یک مادر بودند، یوسف از همه برادران جز بنیامین کوچکتر، و بسیار مورد علاقه پدرش یعقوب(ع)بود. [۹]

خواب دیدن یوسف (ع)

حضرت یوسف(ع)هنگامی که نه سال داشت،روزی نزد پدر آمد و گفت: «پدرم! من در عالم خواب دیدم که یازده ستاره و خورشید و ماه در برابرم سجده [۱۰] می‌کنند.» یعقوب که تعبیر خواب را می‌دانست به یوسف(ع)گفت: «فرزندم! خواب خود را برای برادرانت بازگو مکن که برای تو نقشه خطرناکی می‌کشند، چرا که شیطان دشمن آشکار انسان است، و این گونه پروردگارت تو را بر می‌گزیند، و از تعبیر خوابها به تو می‌آموزد، و نعمتش را بر تو و بر خاندان یعقوب تمام و کامل می‌کند، همان گونه که پیش از این بر پدرانت ابراهیم [۱۱] و اسحاق(ع) تمام کرد، به یقین پروردگار تو دانا و حکیم است.» [۱۲]

این خواب بر آن دلالت می‌کرد، که روزی حضرت یوسف(ع)رییس حکومت و پادشاه مصر خواهد شد، یازده برادر، و پدر و مادرش کنار تخت شکوهمند او می‌آیند، و به یوسف تعظیم و تجلیل می‌کنند [۱۳] و سجده شکر به جا می‌آورند. [۱۴] و طبق بعضی از روایات بعضی از زنهای یعقوب موضوع خواب دیدن یوسف را شنیدند و به برادران یوسف(ع)خبر دادند، از این رو حسادت برادران نسبت به یوسف(ع)بیشتر شد به طوری که تصمیم خطرناکی در مورد او گرفتند.

نیرنگ برادران حسود یوسف(ع)

برادران یوسف در جلسه ای محرمانه و به پیشنهاد لاوی (یا: روبین، یا یهودا)که برادران را از قتل یوسف(ع)برحذر داشت،ایشان را به چاهی که در سر راه کاروانها است انداختند تا بعضی از رهگذرها که کنار آن چاه برای کشیدن آب می‌آیند، یوسف را بیابند و او را با خود به نقاط دور برند و در نتیجه برای همیشه از چشم پدرشان پنهان خواهد شد. [۱۵]

آری خصلت زشت حسادت باعث شد که آنها پدرشان پیامبر خدا را گمراه خواندند، و اکثراً توطئه قتل یوسف بی‌گناه را طرح نمودند، و تصمیم گرفتند به جنایتی بزرگ دست بزنند، تا عقده حسادت خود را خالی کنند.

پانویس

  1. حجة التفاسير و بلاغ الإكسير، جلداول، مقدمه، ص194
  2. اسوه هاى قرآنى و شيوه هاى تبليغى آنان (مصطفى عباسى مقدم )
  3. سوره یوسف، آیه ۳
  4. سوره یوسف، آیات۸ تا ۱۰۰
  5. جزایری، النور المبین، ۱۴۲۳ق، ص۲۱۷؛ بلاغی، قصص قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۹۸؛ صحفی، قصه‌های قرآن، ۱۳۷۹ش، ص۱۱۴و۱۱۵
  6. صحفی، قصه‌های قرآن، ۱۳۷۹ش، ص۱۱۵و۱۱۶؛ همچنین نگاه کنید به سوره یوسف، آیه ۲۳
  7. صحفی، قصه‌های قرآن، ۱۳۷۹ش، ص۱۱۷و۱۱۸؛ همچنین نگاه کنید به سوره یوسف، آیه ۳۰و۳۱
  8. جزایری، النور المبین، ۱۴۲۳ق، ص۲۲۱؛ همچنین نگاه کنید به سوره یوسف، آیه ۳۳تا۳۵
  9. تفسیر نور الثقلین، ج۲، ص۴۱۰
  10. ر.ک:مقاله سجده
  11. ر.ک:مقاله ابراهیم
  12. یوسف/سوره۱۲،آیات۵-۶
  13. یوسف/سوره۱۲، آیه۱۰۰
  14. تفسیر نور الثقلین، ج۲، ص۴۱۰
  15. مجمع البیان، تفسیر صافی، جامع الجوامع و نور الثقلین، ذیل آیات ۹-۱۰ سوره یوسف