حضرت هارون: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
جز (جایگزینی متن - 'گفته اند' به 'گفته‏‌اند')
جز (Hadifazl صفحهٔ هارون را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به حضرت هارون منتقل کرد)
 
(۳۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class="wikiInfo">
{{جعبه اطلاعات انبیا
[[پرونده:هارون.jpg|بندانگشتی|هارون]]
| عنوان = هارون
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
| تصویر = هارون.jpg
!نام
| نام = هارون بن عمران(علیه السلام)
|هارون بن عمران (ع)
| تاریخ تولد =
|-
| محل تولد =
|نام در قرآن
| تاریخ وفات =
|هارون
| مدفن = کوه هور در غرب [[اردن]]
|-
| لقب‌ =
|مدت عمر
| کنیه =
|123
| پدر = عمران
|-
| مادر = یوکابد
|آرامگاه
}}
|کوه هور در غرب اردن
'''هارون بن عمران''' از [[پیامبران|پیامبران الهی]] برادر، جانشین و همراه [[حضرت موسی |حضرت موسی (علیه السلام)]] بود که در [[قرآن]] از قول موسی به فصاحت وی در سخن گفتن اشاره شده است. در حدیثی از [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر اکرم]] جایگاه [[علی بن ابی طالب|امام علی (علیه السلام)]] نسبت به پیامبر اکرم به جایگاه هارون نسبت به موسی تشبیه شده است. این حدیث در منابع [[شیعه]] و [[سنی]] نقل شده و به حدیث منزلت شناخته می‌شود.
|-
هنگامی که [[موسی]] برای گرفتن الواح به [[طور سینا]] رفت، هارون را جانشین خود قرار داد. در این مدت فردی به نام سامری گوساله‌ای ساخت و [[بنی اسرائیل|بنی‌اسرائیل]] را به پرستش آن دعوت کرد و هارون نتوانست مانع آنها شود؛ البته [[تورات]] ساخت گوساله را به هارون نسبت داده است.
|تکرار نام در قرآن
|19
|-
|نام پدر
|عمران
|-
|نام مادر
|یوکابد
|-
|}
</div>
 
'''هارون بن عمران''' از [[پیامبران الهی]] برادر، جانشین و همراه حضرت موسی(ع) بود که در [[قرآن]] از قول موسی به فصاحت وی در سخن گفتن اشاره شده است. در حدیثی از [[پیامبر اکرم]] جایگاه [[امام علی(ع)]] نسبت به پیامبر اکرم به جایگاه هارون نسبت به موسی تشبیه شده است. این حدیث در منابع [[شیعه]] و [[سنی]] نقل شده و به حدیث منزلت شناخته می‌شود.
 
هنگامی که [[موسی]]<ref>ر.ک:مقاله موسی</ref> برای گرفتن الواح به [[طور سینا]] رفت، هارون را جانشین خود قرار داد. در این مدت فردی به نام سامری گوساله‌ای ساخت و بنی‌اسرائیل را به پرستش آن دعوت کرد و هارون نتوانست مانع آنها شود؛ البته تورات ساخت گوساله را به هارون نسبت داده است.
 
هارون در ۱۲۳ سالگی در طور سینا از دنیا رفت در کوه هور [[اردن]] که به جبل هارون شهرت دارد، مقبره‌ای به او منسوب است.  
هارون در ۱۲۳ سالگی در طور سینا از دنیا رفت در کوه هور [[اردن]] که به جبل هارون شهرت دارد، مقبره‌ای به او منسوب است.  


=وجه تسمیه حضرت هارون (ع)=
== دلیل نام‌گذاری حضرت هارون‌(علیه السلام) ==
 
هارون لفظ غیرعربى است و به معنى کوه نشین یا نورانى می‌باشد<ref>قاموس قرآن (سید على اكبر قرشى)، ج7، ص151</ref>.
هارون لفظ غیرعربى است و به معنى کوه نشین یا نورانى می باشد. <ref>قاموس قرآن (سید على اكبر قرشى)، ج7، ص151</ref>
 
=نسب حضرت هارون (ع)=
 
نسب هارون این گونه است که هارون بن عمران بن قاهث بن لاوی بن یعقوب بن اسحاق بن ابراهیم (ع) . <ref>التحقیق فی كلمات القرآن الكریم (علامه شیخ حسن مصطفوى)، ج11، ص253.</ref>
 
=حضرت هارون (ع) در قرآن=
 
نام حضرت هارون بیست بار در قرآن و بیشتر به همراه حضرت موسی (ع) ذکر شده است که در مواردى حاوى ستایش شخصیت حضرت هارون می باشد. بعضی از مفسرین گفته‏‌اند که نام مبارکش نوزده بار در [[کلام الله مجید|کلام الله مجید]] یاد شده زیرا مراد از «یا أُخْتَ هارُونَ ما کانَ أَبُوکِ امْرَأَ سَوْءٍ»: <ref>سوره مریم، آیه 28</ref> هارون برادر موسى نیست. <ref>قاموس قرآن (سید على اكبر قرشى)، ج7، ص151</ref>
 
«وَ أَخِى هرُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّى لِساناً»: و برادرم هارون از من زبان آورتر است. <ref>سوره قصص، آیه 34</ref>


«وَ وَهَبْنا لَهُ مِنْ رَحْمَتِنا أَخاهُ هرُونَ نَبِیّاً»: و به رحمت خویش برادرش هارون پیامبر را به او بخشیدیم. <ref>سوره مریم، آیه 53</ref>
== نسب حضرت هارون (علیه السلام) ==
«وَلَقَدْ آتَیْنا مُوسى وَ هرُونَ الفُرْقانَ وَ ضِیاءً وَ ذِکْراً لِلْمُتَّقِینَ»: و در حقیقت به موسى و هارون فرقان دادیم و کتابشان براى پرهیزگاران روشنایى و اندرزى است. <ref>سوره انبیاء، آیه 48</ref>
نسب هارون این گونه است که هارون بن عمران بن قاهث بن لاوی بن یعقوب بن اسحاق بن ابراهیم (علیه السلام)<ref>التحقیق فی كلمات القرآن الكریم (علامه شیخ حسن مصطفوى)، ج11، ص253.</ref>.


در قرآن کریم هیچ مساله اى که مختص به آن جناب باشد، نیامده مگر همان جانشینى او براى برادرش، در آن چهل روزى که به میقات رفته بود، "وَ قالَ مُوسى لِأَخِیهِ هارُونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَ أَصْلِحْ وَ لاتَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ": که به برادر خود هارون گفت: [[خلیفه]]<ref>ر.ک:مقاله خلیفه</ref> من باش در قومم، و اصلاح کن، و راه مفسدان را پیروى مکن، و وقتى از میقات برگشت، در حالى که خشمناک و متاسف بود که چرا گوساله پرست شدند، الواح تورات را بیفکند، و سر برادر را بگرفت و به طرف خود بکشید، هارون گفت: اى پسر مادر! مردم مرا ضعیف کردند، (و گوش به سخنم ندادند)، و نزدیک بود مرا بکشند، پس پیش روى دشمنان مرا شرمنده و سرافکنده مکن، و مرا جزو این مردم ستمگر قرار مده، موسی گفت: پروردگارا مرا و برادرم را بیامرز، و ما را در رحمت خود داخل کن، که تو ارحم الراحمینى. <ref> ترجمه المیزان (سید محمدباقر موسوى همدانىج16، ص62</ref>  
== حضرت هارون (علیه السلام) در قرآن ==
نام حضرت هارون بیست بار در قرآن و بیشتر به همراه [[حضرت موسی|حضرت موسی(علیه السلام)]] ذکر شده است که در مواردى حاوى ستایش شخصیت حضرت هارون می‌باشد. بعضی از مفسرین گفته‏‌اند که نام مبارکش نوزده بار در [[قران |کلام الله مجید]] یاد شده زیرا مراد از {{متن قرآن |یا أُخْتَ هارُونَ ما کانَ أَبُوکِ امْرَأَ سَوْءٍ |سوره = مریم |آیه = 28 }}: هارون برادر [[حضرت موسی|موسى]] نیست<ref>قاموس قرآن (سید على اكبر قرشىج7، ص151
</ref>
{{متن قرآن |وَ أَخِى هرُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّى لِساناً |سوره = قصص |آیه = 34}}: و برادرم هارون از من زبان آورتر است.


=حضرت هارون (ع) در روایات=
{{متن قرآن |وَ وَهَبْنا لَهُ مِنْ رَحْمَتِنا أَخاهُ هرُونَ نَبِیّاً|سوره = مریم |آیه = 53 }}: و به رحمت خویش برادرش هارون پیامبر را به او بخشیدیم.
{{متن قرآن |وَلَقَدْ آتَیْنا مُوسى وَ هرُونَ الفُرْقانَ وَ ضِیاءً وَ ذِکْراً لِلْمُتَّقِینَ |سوره = انبیاء |آیه = 48}}: و در حقیقت به موسى و هارون فرقان دادیم و کتاب‌شان براى پرهیزگاران روشنایى و اندرزى است.


خدای تعالی به موسی و هارون وحی فرمود: دوستان من خود را به زیور خاکساری و خشوع و ترس می آرایند. این زیور در دل های شان می روید و در پیکرهای شان نمودار می شود و این زیور لباس زیرین و رویین آنها است که به تن می کنند. <ref>بحارالأنوار (علامه مجلسىج13، ص49</ref>
در [[قرآن|قرآن کریم]] هیچ مساله اى که مختص به آن جناب باشد، نیامده مگر همان جانشینى او براى برادرش، در آن چهل روزى که به میقات رفته بود، {{متن قرآن |وَ قالَ مُوسى لِأَخِیهِ هارُونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَ أَصْلِحْ وَ لاتَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ |سوره = اعراف |آیه = 142 }}: که به برادر خود هارون گفت: [[خلیفه]] من باش در قومم، و اصلاح کن، و راه مفسدان را پیروى مکن، و وقتى از میقات برگشت، در حالى که خشمناک و متاسف بود که چرا گوساله پرست شدند، الواح [[تورات]] را بیفکند، و سر برادر را بگرفت و به طرف خود بکشید، هارون گفت: اى پسر مادر! مردم مرا ضعیف کردند، (و گوش به سخنم ندادند)، و نزدیک بود مرا بکشند، پس پیش روى دشمنان مرا شرمنده و سرافکنده مکن، و مرا جزو این مردم ستمگر قرار مده، موسی گفت: پروردگارا مرا و برادرم را بیامرز، و ما را در رحمت خود داخل کن، که تو ارحم الراحمینى<ref> ترجمه المیزان (سید محمدباقر موسوى همدانىج16، ص62</ref>.


پیامبر اکرم (ص) به امام علی (ع) : تو نسبت به من همچون هارونی نسبت به موسی جز آن که پس از من پیامبری نیست. <ref>بحارالأنوار (علامه مجلسى)، ج31، ص333</ref>
== حضرت هارون(علیه السلام) در روایات ==
خدای تعالی به موسی و هارون [[وحی]] فرمود: دوستان من خود را به زیور خاکساری و خشوع و ترس می‌آرایند. این زیور در دل‌های شان می‌روید و در پیکرهای شان نمودار می‌شود و این زیور لباس زیرین و رویین آنها است که به تن می‌کنند<ref>بحارالأنوار (علامه مجلسى)، ج13، ص49</ref>.


پیامبر خدا (ص) به علی (ع): آیا نمی پسندی که نزد من همان جایگاهی را داشته باشی که هارون نزد موسی داشت؛ با این تفاوت که تو پیامبر نیستی؟ مرا نشاید که بروم مگر آن که تو جانشین من باشی. <ref> تفسیر نورالثقلین (ابن جمعه هویزىج2، ص62</ref>
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به امام علی (علیه السلام): تو نسبت به من همچون هارونی نسبت به موسی جز آن که پس از من پیامبری نیست<ref>بحارالأنوار (علامه مجلسىج31، ص333</ref>.


امام علی (ع) در وصف پیامبران (ص): گروهی مستضعف بودند و خداوند آنها را با گرسنگی آزمود و به سختی ها مبتلایشان فرمود و با ترس و هراس ها امتحان شان نمود و در بوته ناملایمات زیر و روشان کرد... حضرت موسی بن عمران به همراه برادرش هارون (ص)، در حالی نزد فرعون رفتند که لباس پشمین بر تن و عصای چوبین در دست داشتند... <ref>پیامبر اعظم صلى الله علیه و آله و سلم از نگاه قرآن و اهل بیت (حمیدرضا شیخىالنص العربی، ص144</ref>
[[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)]] به [[علی بن ابی طالب|علی (علیه السلام)]]: آیا نمی‌پسندی که نزد من همان جایگاهی را داشته باشی که هارون نزد موسی داشت؛ با این تفاوت که تو پیامبر نیستی؟ مرا نشاید که بروم مگر آن که تو جانشین من باشی<ref> تفسیر نورالثقلین (ابن جمعه هویزىج2، ص62</ref>.


تفسیر (على بن ابراهیم) با استناد به [[امام صادق (ع)]]<ref>ر.ک:مقاله امام صادق (ع)</ref> در روایت معراج از قول پیامبر اسلام (ص) نقل مى کند که فرمود: وقتى به آسمان پنجم صعود کردم در آنجا مردى تنومند با چشمانى درشت مشاهده کردم که پیرامون او گروهى از امت وى بودند و من از کثرت آنها متعجب شدم و پرسیدم: اى جبرئیل این مرد کیست؟ جبرئیل گفت: او هارون پسر عمران است، من بر او سلام و برایش استغفار کردم و او نیز به من سلام کرد و برایم استغفار نمود و در آن محل نیز مانند سایر قسمت هاى آسمان ملائکه خشوع نمودند. <ref>قصص الأنبیاء (قصص قرآن) (فاطمه مشایخص330</ref>
امام علی (علیه السلام) در وصف پیامبران (صلی الله علیه و آله و سلم): گروهی مستضعف بودند و خداوند آنها را با گرسنگی آزمود و به سختی‌ها مبتلای‌شان فرمود و با ترس و هراس‌ها امتحان شان نمود و در بوته ناملایمات زیر و روشان کرد... حضرت موسی بن عمران به همراه برادرش هارون (علیه السلام)، در حالی نزد فرعون رفتند که لباس پشمین بر تن و عصای چوبین در دست داشتند...<ref>پیامبر اعظم صلى الله علیه و آله و سلم از نگاه قرآن و اهل بیت (حمیدرضا شیخىالنص العربی، ص144</ref>.


=اخلاق و فضائل و ویژگی‌های حضرت هارون (ع)=
تفسیر (على بن ابراهیم) با استناد به [[جعفر بن محمد (صادق‌)|امام صادق (علیه السلام)]] در [[معراج|روایت معراج]] از قول پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل مى کند که فرمود: وقتى به آسمان پنجم صعود کردم در آنجا مردى تنومند با چشمانى درشت مشاهده کردم که پیرامون او گروهى از امت وى بودند و من از کثرت آنها متعجب شدم و پرسیدم: اى [[جبرئیل]] این مرد کیست؟ جبرئیل گفت: او هارون پسر عمران است، من بر او سلام و برایش استغفار کردم و او نیز به من سلام کرد و برایم استغفار نمود و در آن محل نیز مانند سایر قسمت هاى آسمان [[ملائکه]] خشوع نمودند<ref>قصص الأنبیاء (قصص قرآن) (فاطمه مشایخ)، ص330</ref>.


خداى تعالى در سوره صافات آن جناب را در منت هایش و در دادن کتاب و هدایت به سوى صراط مستقیم و در داشتن تسلیم و بودنش از محسنین و از بندگان مؤمنین به خدا با حضرت موسی (ع) شریک دانسته و او را از مرسلان دانسته و از انبیایش معرفى کرده و او را از کسانى دانسته که بر آنان انعام فرموده و او را با سایر انبیاء در صفات جمیل آنان از قبیل احسان، صلاح، فضل، اجتباء و هدایت شریک قرار داده و یکجا ذکر کرده.
== اخلاق و فضائل و ویژگی‌های حضرت هارون ==
خداى تعالى در [[سوره صافات]] آن جناب را در منت هایش و در دادن کتاب و هدایت به سوى صراط مستقیم و در داشتن تسلیم و بودنش از محسنین و از بندگان مؤمنین به خدا با حضرت موسی‌(علیه السلام) شریک دانسته و او را از مرسلان دانسته و از انبیایش معرفى کرده و او را از کسانى دانسته که بر آنان انعام فرموده و او را با سایر [[پیامبران|انبیاء]] در صفات جمیل آنان از قبیل احسان، صلاح، فضل، اجتباء و هدایت شریک قرار داده و یک‌جا ذکر کرده.


و در آیه «وَاجْعَلْ لِی وَزِیراً مِنْ أَهْلِی، هارُونَ أَخِی، اشْدُدْ بِهِ أَزْرِی، وَ أَشْرِکْهُ فِی أَمْرِی، کَیْ نُسَبِّحَکَ کَثِیراً، وَ نَذْکُرَکَ کَثِیراً إِنَّکَ کُنْتَ بِنا بَصِیراً»<ref>آیه 29 سوره طه</ref> موسى (ع) در مناجات شب طور دعا کرده و از خدا خواسته که هارون را وزیر او قرار دهد و پشتش را به وى محکم نموده و او را شریک او قرار دهد تا خدا را بسیار [[تسبیح|تسبیح]] کنند و بسیار ذکر گویند، هم طراز موسى دانسته و آن جناب در تمامى مواقف ملازم برادرش بوده و در عموم کارها با او شرکت مى کرده و او را در رسیدنش به مقاصد یارى مى کرد. <ref> ترجمه المیزان (سید محمدباقر موسوى همدانى)، ج16، ص61</ref>  
و در آیه {{متن قرآن |وَاجْعَلْ لِی وَزِیراً مِنْ أَهْلِی، هارُونَ أَخِی، اشْدُدْ بِهِ أَزْرِی، وَ أَشْرِکْهُ فِی أَمْرِی، کَیْ نُسَبِّحَکَ کَثِیراً، وَ نَذْکُرَکَ کَثِیراً إِنَّکَ کُنْتَ بِنا بَصِیراً |آیه = 29 |سوره = طه }} موسى (علیه السلام) در مناجات شب طور [[دعا]] کرده و از خدا خواسته که هارون را وزیر او قرار دهد و پشتش را به وى محکم نموده و او را شریک او قرار دهد تا خدا را بسیار [[تسبیح|تسبیح]] کنند و بسیار ذکر گویند، هم طراز موسى دانسته و آن جناب در تمامى مواقف ملازم برادرش بوده و در عموم کارها با او شرکت مى کرده و او را در رسیدنش به مقاصد یارى مى کرد<ref> ترجمه المیزان (سید محمدباقر موسوى همدانى)، ج16، ص61</ref>.


=پانویس=
== پانویس ==
{{پانویس|1}}
{{پانویس}}


[[رده: پیامبران بنی‌اسرائیل]]
[[رده:پیامبران]]
[[رده: شخصیت‌های قرآنی]]
[[رده: شخصیت‌های کتاب مقدس در اسلام]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۰:۵۴

هارون
هارون.jpg
نام کاملهارون بن عمران(علیه السلام)
پدرعمران
مادریوکابد
مدفنکوه هور در غرب اردن

هارون بن عمران از پیامبران الهی برادر، جانشین و همراه حضرت موسی (علیه السلام) بود که در قرآن از قول موسی به فصاحت وی در سخن گفتن اشاره شده است. در حدیثی از پیامبر اکرم جایگاه امام علی (علیه السلام) نسبت به پیامبر اکرم به جایگاه هارون نسبت به موسی تشبیه شده است. این حدیث در منابع شیعه و سنی نقل شده و به حدیث منزلت شناخته می‌شود. هنگامی که موسی برای گرفتن الواح به طور سینا رفت، هارون را جانشین خود قرار داد. در این مدت فردی به نام سامری گوساله‌ای ساخت و بنی‌اسرائیل را به پرستش آن دعوت کرد و هارون نتوانست مانع آنها شود؛ البته تورات ساخت گوساله را به هارون نسبت داده است. هارون در ۱۲۳ سالگی در طور سینا از دنیا رفت در کوه هور اردن که به جبل هارون شهرت دارد، مقبره‌ای به او منسوب است.

دلیل نام‌گذاری حضرت هارون‌(علیه السلام)

هارون لفظ غیرعربى است و به معنى کوه نشین یا نورانى می‌باشد[۱].

نسب حضرت هارون (علیه السلام)

نسب هارون این گونه است که هارون بن عمران بن قاهث بن لاوی بن یعقوب بن اسحاق بن ابراهیم (علیه السلام)[۲].

حضرت هارون (علیه السلام) در قرآن

نام حضرت هارون بیست بار در قرآن و بیشتر به همراه حضرت موسی(علیه السلام) ذکر شده است که در مواردى حاوى ستایش شخصیت حضرت هارون می‌باشد. بعضی از مفسرین گفته‏‌اند که نام مبارکش نوزده بار در کلام الله مجید یاد شده زیرا مراد از Ra bracket.png یا أُخْتَ هارُونَ ما کانَ أَبُوکِ امْرَأَ سَوْءٍ [مریم–28] La bracket.png: هارون برادر موسى نیست[۳] Ra bracket.png وَ أَخِى هرُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّى لِساناً [قصص–34] La bracket.png: و برادرم هارون از من زبان آورتر است.

Ra bracket.png وَ وَهَبْنا لَهُ مِنْ رَحْمَتِنا أَخاهُ هرُونَ نَبِیّاً [مریم–53] La bracket.png: و به رحمت خویش برادرش هارون پیامبر را به او بخشیدیم. Ra bracket.png وَلَقَدْ آتَیْنا مُوسى وَ هرُونَ الفُرْقانَ وَ ضِیاءً وَ ذِکْراً لِلْمُتَّقِینَ [انبیاء–48] La bracket.png: و در حقیقت به موسى و هارون فرقان دادیم و کتاب‌شان براى پرهیزگاران روشنایى و اندرزى است.

در قرآن کریم هیچ مساله اى که مختص به آن جناب باشد، نیامده مگر همان جانشینى او براى برادرش، در آن چهل روزى که به میقات رفته بود، Ra bracket.png وَ قالَ مُوسى لِأَخِیهِ هارُونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَ أَصْلِحْ وَ لاتَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ [اعراف–142] La bracket.png: که به برادر خود هارون گفت: خلیفه من باش در قومم، و اصلاح کن، و راه مفسدان را پیروى مکن، و وقتى از میقات برگشت، در حالى که خشمناک و متاسف بود که چرا گوساله پرست شدند، الواح تورات را بیفکند، و سر برادر را بگرفت و به طرف خود بکشید، هارون گفت: اى پسر مادر! مردم مرا ضعیف کردند، (و گوش به سخنم ندادند)، و نزدیک بود مرا بکشند، پس پیش روى دشمنان مرا شرمنده و سرافکنده مکن، و مرا جزو این مردم ستمگر قرار مده، موسی گفت: پروردگارا مرا و برادرم را بیامرز، و ما را در رحمت خود داخل کن، که تو ارحم الراحمینى[۴].

حضرت هارون(علیه السلام) در روایات

خدای تعالی به موسی و هارون وحی فرمود: دوستان من خود را به زیور خاکساری و خشوع و ترس می‌آرایند. این زیور در دل‌های شان می‌روید و در پیکرهای شان نمودار می‌شود و این زیور لباس زیرین و رویین آنها است که به تن می‌کنند[۵].

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به امام علی (علیه السلام): تو نسبت به من همچون هارونی نسبت به موسی جز آن که پس از من پیامبری نیست[۶].

پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به علی (علیه السلام): آیا نمی‌پسندی که نزد من همان جایگاهی را داشته باشی که هارون نزد موسی داشت؛ با این تفاوت که تو پیامبر نیستی؟ مرا نشاید که بروم مگر آن که تو جانشین من باشی[۷].

امام علی (علیه السلام) در وصف پیامبران (صلی الله علیه و آله و سلم): گروهی مستضعف بودند و خداوند آنها را با گرسنگی آزمود و به سختی‌ها مبتلای‌شان فرمود و با ترس و هراس‌ها امتحان شان نمود و در بوته ناملایمات زیر و روشان کرد... حضرت موسی بن عمران به همراه برادرش هارون (علیه السلام)، در حالی نزد فرعون رفتند که لباس پشمین بر تن و عصای چوبین در دست داشتند...[۸].

تفسیر (على بن ابراهیم) با استناد به امام صادق (علیه السلام) در روایت معراج از قول پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل مى کند که فرمود: وقتى به آسمان پنجم صعود کردم در آنجا مردى تنومند با چشمانى درشت مشاهده کردم که پیرامون او گروهى از امت وى بودند و من از کثرت آنها متعجب شدم و پرسیدم: اى جبرئیل این مرد کیست؟ جبرئیل گفت: او هارون پسر عمران است، من بر او سلام و برایش استغفار کردم و او نیز به من سلام کرد و برایم استغفار نمود و در آن محل نیز مانند سایر قسمت هاى آسمان ملائکه خشوع نمودند[۹].

اخلاق و فضائل و ویژگی‌های حضرت هارون

خداى تعالى در سوره صافات آن جناب را در منت هایش و در دادن کتاب و هدایت به سوى صراط مستقیم و در داشتن تسلیم و بودنش از محسنین و از بندگان مؤمنین به خدا با حضرت موسی‌(علیه السلام) شریک دانسته و او را از مرسلان دانسته و از انبیایش معرفى کرده و او را از کسانى دانسته که بر آنان انعام فرموده و او را با سایر انبیاء در صفات جمیل آنان از قبیل احسان، صلاح، فضل، اجتباء و هدایت شریک قرار داده و یک‌جا ذکر کرده.

و در آیه Ra bracket.png وَاجْعَلْ لِی وَزِیراً مِنْ أَهْلِی، هارُونَ أَخِی، اشْدُدْ بِهِ أَزْرِی، وَ أَشْرِکْهُ فِی أَمْرِی، کَیْ نُسَبِّحَکَ کَثِیراً، وَ نَذْکُرَکَ کَثِیراً إِنَّکَ کُنْتَ بِنا بَصِیراً [طه–29] La bracket.png موسى (علیه السلام) در مناجات شب طور دعا کرده و از خدا خواسته که هارون را وزیر او قرار دهد و پشتش را به وى محکم نموده و او را شریک او قرار دهد تا خدا را بسیار تسبیح کنند و بسیار ذکر گویند، هم طراز موسى دانسته و آن جناب در تمامى مواقف ملازم برادرش بوده و در عموم کارها با او شرکت مى کرده و او را در رسیدنش به مقاصد یارى مى کرد[۱۰].

پانویس

  1. قاموس قرآن (سید على اكبر قرشى)، ج7، ص151
  2. التحقیق فی كلمات القرآن الكریم (علامه شیخ حسن مصطفوى)، ج11، ص253.
  3. قاموس قرآن (سید على اكبر قرشى)، ج7، ص151
  4. ترجمه المیزان (سید محمدباقر موسوى همدانى)، ج16، ص62
  5. بحارالأنوار (علامه مجلسى)، ج13، ص49
  6. بحارالأنوار (علامه مجلسى)، ج31، ص333
  7. تفسیر نورالثقلین (ابن جمعه هویزى)، ج2، ص62
  8. پیامبر اعظم صلى الله علیه و آله و سلم از نگاه قرآن و اهل بیت (حمیدرضا شیخى)، النص العربی، ص144
  9. قصص الأنبیاء (قصص قرآن) (فاطمه مشایخ)، ص330
  10. ترجمه المیزان (سید محمدباقر موسوى همدانى)، ج16، ص61