حسن سعید مشمش

از ویکی‌وحدت
Ambox clock.svg


نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.

یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ۱۲:۰۵، ۲ مه ۲۰۲۲؛



حسن سعید مشمش روحانی شیعه اهل جبل عامل در جنوب لبنان است که به مخالفت و مواضع طنز در مورد بسیاری از رویدادها و جریان‌های اطرافش معروف است. او واعظ و خطیب حسینی و همچنین سیاستمدار، روشنفکر، منتقد و نویسنده است.


تولد

ابورضا در سال ۱۹۶۴ میلادی در روستای کَفَر صیر، از روستاهای جبل عامل در جنوب لبنان، در خانواده‌ای با جایگاه اجتماعی بالا به دنیا آمد.

تربیت و تحصیل

او در شهر کَفَر صیر بزرگ شد، جایی که تنوع فکری و فرهنگی در آن بسیار است و آن محل زندگی آل سبیتی (خانواده علمی سرشناس اهل عامل) و یکی از دژهای جناح راست لبنانی است. محیط فرهنگی عامل در ابتدای هوشیاری و آگاهی‌اش با تز چپ، سوسیالیستی و اسلامی جذب شد ولی در نهایت نگاه اسلامی را پذیرفت و خیلی زود وارد صنف روحانیت شد.

برجسته ترین مراحل رشد او

  • پس از اتمام تحصیلات اولیه، برای دریافت علوم دینی به قم (ایران) رفت و چند سال قبل از بازگشت به لبنان در آنجا به سر برد.
  • او با دختر سید علی بدرالدین الحاروفی، روحانی شیعه اهل جبل عمل ازدواج کرد.
  • پس از بازگشت به لبنان تحت تأثیر ایده‌های انقلابی، در اواسط دهه ۱۹۸۰ به صف حزب الله لبنان پیوست و جوانان سلحشور را در درون حزب بسیج کرد.
  • برادرش (حسین سعید مشمش) در صفوف حزب الله درگذشت.
  • در اوایل دهه ۱۹۹۰ و در جریان جنگ بین حزب الله و حرکت امل (جنگ منطقه التفاح) جنوب لبنان را ترک کرد و تا پایان (حرب الاشقاء) در ضاحیه جنوب بیروت زندگی کرد و پس از آن دوباره به جنوب بازگشت.

فعالیت در حزب الله

فعالیت‌های او در درون حزب الله متنوع بود که شامل کار سازمانی، فعالیت اجتماعی، فعالیت تبلیغی، مراقبت از امور مبلّغین حزب الله، سفر در ماموریت های خارجی و ... می‌شد.

برجسته ترین فعالیت‌های او در حزب

  • او چندین سمت در این حزب داشت، تا اینکه دستیار شیخ صبحی الطویلی دبیرکل سابق حزب الله شد؛
  • او از سال ۱۹۸۲ تا ۱۹۸۹ سردبیر روزنامه العهد بود؛
  • سفر به اروپا (آلمان و فرانسه) برای تبلیغ مذهبی؛(این سفر از جمله ماموریت‌های سازمان‌یافته توسط حزب الله برای مبلغین حزب برای برقراری ارتباط با جوامع مسلمان ساکن کشورهای دیگر بوده است.)
  • سفر به آفریقا برای تبلیغ مذهبی که مدتی به همراه خانواده‌اش در آنجا زندگی کرد؛
  • دستگیری او توسط اطلاعات آلمان، هنگامی که برای سفر به اروپا از خاک آنها عبور می‌کرد و بعد از چند روز آزاد شد؛
  • با خروج شیخ صبحی الطویلی از صفوف حزب الله، شیخ حسن مشمش روند اپوزیسیون را در درون صفوف حزب پیش گرفت و به بسیاری از متدولوژی ها و جهت گیری های حزب اعتراض کرد و اعتراض او در چارچوب های حزبی باقی ماند.
  • در سال ۱۹۹۸ به سازوکار نامزدی حزب برای اعضا و شهرداران اعتراض کرد و اصرار داشت که یکی از بستگانش را در شهر کفر صیر در برابر نامزد حزب الله معرفی کند که نتیجه آن به نفع نامزد حزب بود.
  • در اواخر دهه ۱۹۹۰ پس از اختلافات انباشته و اعتراض‌های متقابل از بدنه سازمانی حزب الله جدا شد و نوشت: در سال 1998 بین من و حزب ولایت فقیه طلاق بائن رخ داد چرا که من به نظریه ولایت فقیه اعتقادی نداشتم؛ همان‌گونه که به هیچ حکومتی که ادعا کند از جانب خداوند اختیاراتی دارد و یا اعتبار حکومتش از جانب الله است ایمان ندارم.»

فعالیت او خارج از حزب الله

پس از ترک حزب الله، فعالیت آن بر روی کار فرهنگی و فکری، و مهم ترین ایستگاه های آن متمرکز شد:

  • برای مدت زمانی احمد کامل الاساد سیاستمدار جنوبی (جنوب لبنان) (رئیس جنبش صلاحیت های لبنان) نتیجه ای بر روی زمین به دست نکرده است.
  • او به نشست علمی مستقل به ریاست کورتی شیخ احمد طالب پیوست و به او نزدیک ماند.
  • او با گروهی از روحانیون روشنفکر شیعه با گرایش های اعتراض آمیز و تجدید شده مانند: آقایان محمد حسن الامین، هانی هساح و علی الامین همکاری نزدیکی داشت.
  • او تعدادی مقاله انتقادی از شرایط سیاسی و اجتماعی لبنان در تعدادی از روزنامه های لبنانی نوشته است.

فعالیت فرهنگی و نوشته های او

او شناخته شده بود که نویسنده یک انتقاد طنز، بسیار سوال برانگیز، اعتراض آمیز، تحقیقی و تحقیقی، همیشه در حال حرکت زبان در گونه، طنز حاضر و چشمک زدن است.

هنگامی که کتابی (شکاف های جدی در آگاهی مذهبی) منتشر کرد، اعتراض های تندی را نسبت به مواجهه اش با بسیاری از مسائل حکمرانی و سیاست محلی مطرح کرد و مجبور شد آن را از گردش خارج کند. او مقالات فکری و مذهبی را در مجله چراغ ها می نوشت که هر از چندی به سیاست نزدیک می شوند. او تعدادی کتاب نوشت که در آن ها بدون غواصی به اعماق این موضوعات و بدون تمرکز بر روی یک تحقیق خاص به تحقیقات پراکنده می رسید و نوشته هایش بدون رسیدن به نتایج دادگاه پر از پرسش بود و قابل توجه است که برخی از آثارش شبیه مجموعه مقالات هماهنگ در یک کتاب است. این کتاب ها عبارتند از:

  • اين چيزيه که من بهش اعتقاد ندارم .
  • مکالمات گرم
  • حمایت واعظ و افزایش نامزد
  • در ساحل اسلام
  • پاسخ به سوالات شما

مجله بانک

او مجله «بانک ها» را منتشر کرد که به مسائل فرهنگی و فکری می پردازد و می شود (تلاشی برای روشن کردن شمعی در تاریکی شرق) همان گونه که در شعارهای مجله شرح داده شده است.

در نوامبر ۲۰۰۸ شروع به بیرون آمدن کرد. بحث در مورد تعدادی از مسائل جدید اسلامی او بسیاری از اقدامات روحانیون شیعه را مورد انتقاد قرار داد. او تعدادی قلم با جهت گیری های بازآفرینی و مدرن نوشت، مانند شیخ احمد طالب، شیخ علی حبیب الله، شیخ محمد علی الحجج، محمد حسن الامین، هانی حصه و دیگران. حدود ۲۲ نفر از آن ها به دلیل دستگیری صادر و از صدور آن متوقف شدند. آدرس وب مجله http://difaf.org/index.php?p=home

بانک های کتاب 23

در ۱۰ مه ۲۰۱۲ گروهی از نهادهای فرهنگی مستقل لبنان کتاب جدیدی از شیخ حسن مشمیش به نام «بانک های ۲۳- در اسلام، آزادی و دولت فقیه» منتشر کردندو این کتاب شامل مجموعه مقالات سجالی بود که در طول سال های گذشته توسط مشمیش در صفحات مجله اش بنکز منتشر شده بود.

شورای فرهنگی جنوب لبنان با عنوان «کتاب ماه» نیز سمیناری برای بحث در مورد این کتاب برگزار کرد که توسط دکتر عبدالله ریزک تعدیل شد و در آن آقای محمد حسن الامین که در نظر داشت شیخ مشمش در رویارویی فکری علیه نظر استاد از بین رفت تا اینکه او را به جایی که امروز در زندان رومیه است هدایت کرد.

نظرات و مواضع او

نظرات، ایده ها و مقالات او که می نوشت، واکنش های تندی را نسبت به او به وجود آورد، با توجه به انتقاد روشن و صریح او از اصل تکلیف فقیه، و اعتراض تند و فصیح به کنترل زندگی سیاسی توسط برخی و سرکوب آزادی فکر در میان کسانی که مخالف آن هستند، و همچنین مقالات او، سخنانی که اعمال فقها و نحوه مدیریت چیزها را تضعیف می کند و همچنین در مورد مقاومت و جهاد و اولویت های آن، که در آن مواضع جسورانه ای داشت که در انحنا از آن خارج می کرد. برخی بر این باورند که او ممکن است بهای این نگرش ها، نظرات و ایده ها را پرداخت کرده باشد و از نوشته هایش به نظر می رسد که خطر را برای خود احساس کرده است، او در یکی از مقالاتش نوشته است:

  حسن سعید مشمش	اگر باور من را دوست داري و فقهت را توجيه کني و اجازه بدي فرهنگت به دستت دراز بشه تا منو بکشه (از نظر فيزيکي يا اخلاقي).... دست خدا در طول زمان و فضا کاملا خوشحال است... هر کسی که به طور خبیض یا آشکارا انسانی را بکشد که بر خلاف نظر ش یک نظر سیاسی فکری را حمل می کند، ممکن است در این دنیا پول، نفوذ و پول به دست آورد... اما خدا خودش را تسليم کرده تا قاتل و همکارانش را بفرستد . [6] sedition leaves the dreamer confused.	   حسن سعید مشمش

با خواندن مقالات او می توان ایده های او را که عمدتاً انتقادی، اعتراض آمیز و گاهی انقلابی و کودتاچی هستند، استخراج کرد. برخی از ایده ها و نظرات او با موضوعاتی مورد تفکیک قرار می گیرد:

عاشورا شیخ مشمیش این نظر را اتخاذ می کند که امام حسین به عنوان خروج نظامی از اقتدار ناعادلانه امیه بیرون نمی آمد، بلکه به این کلمه رسید و همچنین معتقد است که امام حسین (ابن سعد) مادی و صلح طلبی را ارائه کرده است، اما این مقام امیه بود که این پیشنهاد را رد کرد و مجبور شد در دفاع از محکومیت خود بجنگد که فروش یزید غیرقانونی است.

در دولت و آزادی سیاسی شیخ مشمیش بیش از ملت به ویژه در جنبه سیاسی آن نسبت به قیمومیت فقیه انتقاد می کند و شما انتقادی ترین مقالات او از این ایده را در تمام جنبه های آن پیدا می کنید.

شیخ به عنوان پیشگفتری برای وتوی ایده قیمومت فقیه می رود که کلمه حکم در قرآن به معنای قدرت ذکر نشده و می گوید:

  حسن سعید مشمش	واژه قضاوت در قرآن به معنای قدرت سیاسی به وجود نمی آمد، هنگامی که اسلام گرایان از برخی آیات قرآنی برای استنباط این که قدرت سیاسی باید در دست داشته باشد، استفاده می کنند، استفاده از آیات قرآنی در غیر معنا، هدف و هدف است و اسلام گرایان زمینه آیات و زبان عربی را با پیش مدیتیشن و عزم نادیده می گیرند و به تفسیر آیات به شیوه ای بی معنی متوسل می شوند و آن ها را بر خلاف قصد شان تفسیر می کنند و آن ها را بر خلاف قصد شان هدایت می کنند تا مردم جامعه ما را گمراه کنند و برای مقاصد صرفاً سیاسی فریب دهند	   حسن سعید مشمش

سپس از خاستگاه ایده انتقاد می کند و می گوید:

  حسن سعید مشمش	ما باور نمی کنیم که کسی از خلقت حق دارد آزادی انسان و قیمومیت او را بر سرنوشت سیاسی اش، پول و پیشنهادش به نام دین مصادره کند مگر اینکه پیامبر یا ولی معصوم باشد.... این قیمومت تنها متعلق به خدا توسط پیامبران معصوم و اوليا است... خدا کند که تکلیف و اختیار خود را بر بندگان زیر دست انسان محدود و ناقص نیازمند 	   حسن سعید مشمش

او سپس در ادامه می گوید که دولت از بشریت انسانی منصرک می شود:

  حسن سعید مشمش	وقتی یک انسان یا جامعه به هیچ عنوان از آزادی خود دست بکشد یا مجبور شود آن را به هر انسان دیگری تسلیم کند، هم به انسانیت و هم به دین خود آسیب می رساند	   حسن سعید مشمش

سپس برمی گردد تا تعجب کند:

  حسن سعید مشمش	آیا خیر اسلام، دکترین حقیقت و فرقه بازمانده از شما می خواهد که از قیمومیت خود بر ذهن، خون، پول و پیشنهاد به مردی که نه پیامبر است و نه سرپرست برزخ معصوم دست بکشید؟	   حسن سعید مشمش

در پایان عمل ندامت را میخواند و می گوید:

  حسن سعید مشمش	تنها پس از آن بود که دو دهه را در یک تجربه سیاسی فکری جهادی گذراندم که بزرگترین خطرات امنیتی و خشن ترین اشکال فقر را تحمل کردم تا اینکه نخ سفید تاپیک سیاه ایده هایی را که خدا برایم آشکار کرده بود به من نشان دادم... در زمین هیچ انسانی نمی تواند انسان عاقلی را قانع کند که همان قیمومیت پیامبر را داشته باشد تا اطاعت ما از او مانند اطاعت از پیامبر باشد.	   حسن سعید مشمش

در مورد جایگزین قیمومت فقها، شیخ حسن مشمش می بیند:

  حسن سعید مشمش	اگر جامعه باید قیمومیت (مرجعیت) داشته باشد، خود جامعه است که قیمومت (اختیار) خود را با اختیار و با توجه به فرهنگ، شریعت و ایمان خود انجام می دهد، به شرطی که جامعه ادعا نمی کند که تکلیف آن در دست او به عنوان قیمومیت خدا انجام می شود	   حسن سعید مشمش

در جهاد و شهادت در اصل شیخ مشمش ترجیح می دهد در صلح بر سر جنگ، جنگ و نبرد زندگی کند که در آن می گوید:

  حسن سعید مشمش	ما نیاز فوری به فقه، تفسیر و فرهنگ جدید داریم تا ادبیات، مفاهیم، شعارها و فتح های صلح را در ما تثبیت کنیم و استکبار خود را در فقه، فتح، ادبیات و شعارهایمان که خواستار جهاد هستیم، کاهش بدهیم و متون دین اسلامی ما غنی و غنی و غنی باشد تا به این هدف کمک کنیم

شیخ ساختمان جامعه ای دوست دار زندگی را تشویق می کند:

  حسن سعید مشمش	فرهنگ یا فقه که هدف آن انسان سازی است که از زندگی به نفع میل به مرگ به نام شهادت و جهاد به خاطر خدا متنفر باشد، پایه و اساس ساخت نسلی است که در زندگی بر خلاف طبیعت انسانی زندگی می کند که زندگی جهان را تحت خلقت و شکل گیری الهی دوست دارد	   حسن سعید مشمش

او توجیه جهاد علیه بی عدالتی را فوری تر از بی کافری می بیند و در این مورد می گوید:

  حسن سعید مشمش	ما توجه داریم که ما با فقها هستیم که می گویند متون اسلام در تأکید بر این که اسلام جهاد علیه کافر را آغاز نکرد چون کافر هستند، روشن است، بلکه چون ناعادلانه و ناعادلانه هستند، جهاد ناشی از مشروعیت و مشروعیت آن از وجود بی عدالتی است و نه از وجود کافر	   حسن سعید مشمش

جهاد مشروع است نه تحمیلی:

  حسن سعید مشمش	من رک و پوست کنده با فقه موافقم، فقها و فقها که معتقدند جنگ تا زمانی که ریاست آن را پیامبر یا سرپرست ندارد، نمی تواند جنگ دینی محسوب شود، حتی اگر مطابق با ارزش های مذهبی مشروع باشد.	   حسن سعید مشمش

اگر جامعه علیه بی عدالتی وارد جهاد شود، این کار به گفته شیخ حسن مشمش، استبداد نظر، و نه حاشیه نشینی یا سوء استفاده از مخالفان را توجیه نمی کند، او می گوید:

  حسن سعید مشمش	تو حق داري در برابر دشمن مهاجم مقاومت کني ولي حق نداري منو متهم به کارگري و خيانت کني وقتي بهت اعتراض ميکنم و با تو مخالفم... اگر شما در حال مبارزه با یک دشمن مهاجم، به این معنی نیست که شما در مورد همه چیز درست است... اگر در دفاع و آزاد سازی زمین خوب هستید، این بدان معنا نیست که در دفاع از حقوق بشر آزاد شده خوب 	   حسن سعید مشمش

آزادی زنان و آزادی جامعه

جلد شماره چهارم مجله بانک چاپ شیخ حسن مشمش شیخ حسن مشیمش سرپرستی زنان را رد می کند و در این مورد می گوید:

  حسن سعید مشمش	هیچ در انسان تکلیفی از طرف خدا ندارد که با اعمال تابوها یا ممنوعیت های خود بر آن، آزادی زنان را مصادره کند، حق آزادی برای دختر و فرزندان جامعه برای انتخاب و مسئولیت انتخاب خود در این دنیا و دنیا به عنوان پاداش یا مجازات، حق آزادی برای دختر و فرزندان جامعه است	   حسن سعید مشمش

او در مورد آزادی در تمام اشکال آن می گوید:

  حسن سعید مشمش	هیچ مشروعیتی برای مرجعی وجود ندارد که یک فعال سیاسی را در بازداشت خانه، پشت میله های آهنین قرار دهد یا سکوت را بر هر مسئله سیاسی تحمیل کند و آنچه غیرقانونی، انسانی و ذهنی غیرقانونی، از نظر مذهبی غیرقانونی است	   حسن سعید مشمش

انتقاد او از فقها شیخ مشمش در نظر حقوقدانان، هديه نمی بيند، بلکه خواندن و بحث درباره نظر فقها را برای شخص مسئول مناسب می بيند، و هم انتقاد شيخ از مفهوم سنت مبتنی بر برهم زدن ذهن ماليات دهندگان را مناسب می بيند. او در این باره نوشت:

  حسن سعید مشمش	این حق ماست و حق هر مسلمان معقولی است که بخواند، فکر کند، بحث کند، اعتراض کند و به فقیه پاسخ دهد وقتی که ذهنش از شواهد فقیه بر سر یک فتحه، قضاوت یا موضع سیاسی مطمئن نیست و هر مسلمان معقولی حق دارد به نیت کسانی که مفهوم سنت را در فقه منتشر می کنند بر اساس برهم زدن ذهن مسئولان مشکوک و بد فکر کند	   حسن سعید مشمش

مشمیش با گفتن این جمله از اختلال در نقش عقل در میان برخی فقها انتقاد کرد:

  حسن سعید مشمش	چه تعداد ازفتاها و مفاهیمی که فقها از خواندن متونشان تولید می کنند، مورد تأیید عقل نیستند، مورد قبول وجدان قرار می گیرد و با اخلاق تحمل نمی شود	   حسن سعید مشمش

شیخ حسن مشمش، فقها را مسئول گسترش فقر می نامد:

  حسن سعید مشمش	این راز نیست که فقها هم از مسئولیت بخار نمی شوند چون بر ثروت گسترده و گسترده پول زکات، پنج، کمک مالی و کافر قدرت دارند و در ذهن طیف گسترده ای از مردم نفوذ دارند و این قدرت یا نفوذ فقها کمتر از اقتدار و نفوذ حاکمان تاثیرگذار نیست و خود و چشم و خودش از عیب های جدی پاک یا پاک نیست. در حقوق و وظایف بین مخلوقات بر مبنای دینی یا قومی	   حسن سعید مشمش

او انتقادات خود را از فقها با گفتن این که:

  حسن سعید مشمش	ما مسلمانان شیعه به طور خاص و به طور کلی مسلمانان سنی هنوز از زندگی نامه پیامبر (ص) و امامان (ص) در تنظیم پرداخت وجوه مشروع فاصله داریم، و همچنان درگیر جدی ترین مسئله زندگی انسان ها هستند: توهین و تحقیر مرد فقیر هنگام رساندن حق خود به دست او، و شرم آور نیست، اما باید گفت که غربی ها توانستند با سکولاریسم یک قانون و یک نظام بودجه عمومی را برای شان برآورده کنند، فقرا حق خود را با تمام عزت و عزت با خود برد و متاسفانه برای این ملت که همان است، [20] تبدیل به یک پدیده آوازی شده است که منعکس کننده تحقیقات کلامی است که چاق نمی شود و از گرسنگی آواز نمی خوانند	   حسن سعید مشمش

دنباله حوادث در مورد دستگیری، محاکمه و آزادی او در صبح روز ۷ ژوئیه ۲۰۱۰ در حالی که با خانواده و برادرش از طریق جاده به مکه برای اجرای امراه سفر می کرد، توسط مقامات سوری در مرز لبنان و سوریه دستگیر شد.

در ابتدا او به صراحت متهم نشد و برای مدت زمانی بدون محاکمه در بازداشت ماند و باعث شد خانواده اش خواستار آزادی یا محاکمه او شوند. برخی روزنامه ها در روزهای آغازین دستگیری او اخباری را درز داده اند که او با یک سرویس اطلاعاتی خارجی ارتباط دارد و دلیل دستگیری او را نسبت داده اند. خانواده او این اتهام را رد کردند و خواستار انتقال او به لبنان و محاکمه در دادگاه های لبنان شدند. شیخ در سوریه متهم و محاکمه شد و قاضی در ۲۱ اوت ۲۰۱۱ او را محکوم کرد (برای لغو تصمیم قاضی تحقیق در دمشق و تصمیم گیری در مورد اعلام بی کفایتی قوه قضائیه سوریه برای شنیدن این پرونده که متهم حسن سعید مشمش را مأمور کرد و بلافاصله او را آزاد کند مگر اینکه به دلیل دیگری بازداشت یا تحت تعقیب باشد).) دادستانی عمومی سوریه این حکم را از سر گرفت و شیخ را در بازداشت نگه داشت. در ۱۱ اکتبر ۲۰۱۱ مقامات سوریه شیخ حسن مشمش را پس از تأیید تصمیم قاضی در ۲۱ اوت ۲۰۱۱ آزاد کردند و او را به مقامات لبنانی تحویل دادند که رسیدگی به محاکمه را به همین اتهامات دوباره آغاز کردند. در ۱۹ اکتبر ۲۰۱۱ دادگاه نظامی شیخ ماشیمش را به جرم برخورد با یک دولت دشمن متهم کرد که خانواده اش آن را به طور کامل و مفصل تکذیب می کنند. در ۲۲ اکتبر ۲۰۱۱ «دوستان شیخ حسن هاشمش» با انتشار بیانیه ای از آن ها خواستند که «اتهام اشتغال در لبنان را سیاسی کنند، جایی که بر اساس ملاحظات، تعصبات و فتنه ها گسترش یافته و کم رنگ شده است.» امضاکنندگان همچنین «توقف ن کردن در سیاسی شدن اتهامات استخدامی که زندگی سیاسی، قضایی و فرهنگی در لبنان را گرفتار کرده است» را ثبت کردند. دوستان شیخ حسن مشمش می گوید: «تا زمانی که استدلال غیرقابل انکار مطرح شود، شیخ مشمش در بازداشت قوه قضائیه لبنان زندانی وجدان محسوب می شود و خود را متعهد می کند تا زمانی که حق این کار به وجود می رسد، پرونده او را پیگیری کنند.» برجسته ترین امضاکنندگان این بیانیه عبارتند از: آقایان محمد حسن الامین، هانی هسا، یاسر ابراهیم، علی الامین و دیگر روشنفکران، سیاستمداران و روحانیون شیعه. در ۱۹ دسامبر ۲۰۱۱، قاضی تحقیق نظامی لبنان، امامد ال زین، در کیفرخواست علیه او به جرم برقراری ارتباط، برخورد و دادن اطلاعات به دشمن، در حمایت از مواد ۲۷۴، ۲۷۵ درخواست مجازات اعدام کرد و او را به دادگاه نظامی دائمی ارجاع داد. در ۳۰ آذر ۱۳۹۰ روزنامه نگار علی الامین مقاله ای نوشت و در آن گفت: «بی نظمی های زیادی وجود دارد و کاری غیرطبیعی که در پیروی از اصول تحقیق انجام شده است، و سرعتی که این تصمیم با آن صادر شد، چیزهای شگفت انگیزی را بیان می کند که به شتاب صدور یک سری تصمیمات به یکباره کمک کرده است، که به صراحت حقوق دفاع را مورد ضرب و برق قرار می دهد، و در ترس شتاب آن از بستن پرونده قانونی در درجه اول منعکس می شود و باعث می شود قاضی تحقیق سرعت و سرعت تصمیم خود را سرعت بخشد، احتمالاً به طوری که او توسط یک طرف سرزنش نمی شود. در ۷ آذر ۱۳۹۰ خانواده شیخ حسن هاشمش با انتشار بیانیه ای اعلام کردند که این ویدئو که حاوی اعترافات شیخ است: «ضخیم شده با خرد کردن، حاوی گزیده ای از اعترافات ادعایی است... برای آنچه شکنجه شیخ حسن او را نگه داشت....» در ۴ ژانویه ۲۰۱۲ شیخ صبحی طویلی در مورد این حکم اظهار نظر کرد: «بی طرفی چنین مواردی منبعی برای شرارت های بزرگ است» و او احساس کرد که «نیاز به دقت برای آزاد ن کردن اتهام اشتغال به صورت ناعادلانه و تحت دیکته محاسبات سیاسی مخرب کوچک به دلیل به خطر انداختن سیاسی شدن، و در راه اندازی این اتهام، ممکن است خطرناک تر از خود اشتغال باشد.» در 24 ژانویه، ۱۳۹۱ کمیته «دوستان شیخ حسن مشمش» در سندیکای مطبوعات با عنوان «در دفاع از آزادی بیان در لبنان و در همبستگی با شیخ حسن مشمش» که به اتهام اشتغال در زندان روحانیه دستگیر شده بود، کنفرانس مطبوعاتی برگزار کرد که در آن ابراهیم شمس دین وزیر سابق، مارک محمد حسن الامین و مارک هانی حسه شرکت کردند و کاپیتان مطبوعات محمد البالبکی در آن شرکت کردند. سلین بلاس از سفارت فرانسه و دیگران چندین سخنرانی قابل توجه از جمله همسر شیخ دستگیر شده خانم فاطمه در شرایطی که به ندرت در محیط روحانیون شیعه رخ می دهد، انجام داده اند. در ۶ بهمن ۱۳۹۰ خانواده شیخ حسن ماشیمش و دوستان شیخ حسن مشیمش در کنار دادگاه نظامی، همراه با محاکمه پیش از ظهر به ریاست سرتیپ نزار خلیل، رئیس دادگاه نظامی، تحصن کردند تا پرونده موشیش را بشنوند. معترضان از قوه قضائیه خواستار دستیابی به عدالت و شفافیت شدند و تحصن کنندگان با تأکید بر آزادی بیان به عنوان یک حق انسانی که کسی نمی تواند به آن آسیب برساند، اعلامیه هایی را برای رهگذران توزیع کردند و بر ظلم شیخ هاشمش به عنوان زندانی وجدان. دادگاه نظامی محاکمه شیخ مشمش را تا ۱۵ فوریه ۲۰۱۲ به تعویق انداخت. در ۱۵ فوریه ۲۰۱۲ دادگاه نظامی دائمی به ریاست سرتیپ نزار خلیل، عضویت قاضی حسن شهرور مشاور مدنی و حضور قاضی احمد اویدات معاون کمیساریای دولت آن، محاکمه شیخ حسن مشمش را تا ۱۶ مارس ۲۰۱۲ پس از درخواست دفاع رسمی وکیلش به تعویق انداخت. در ۱۶ مارس ۲۰۱۲ دادگاه نظامی دائمی به ریاست سرتیپ خلیل ابراهیم تا ۱۱ مه ۲۰۱۲ به تعویق افتاد و پیگیری محاکمه شیخ حسن مشمش پس از آن که وکیل او آنتوان نما شروع به پاسخ به تصمیم دادگاه برای برکناری دفاع رسمی خود کرد. در ۱۱ مه ۲۰۱۲ شیخ حسن ماشیمش به اتهام برخورد با دشمن توسط دادگاه نظامی لبنان به ریاست سرتیپ خلیل ابراهیم مورد بازجویی قرار گرفت و دادگاه بیش از ۸۸ سوال از او پرسید که او با حضور وکیلش به زبان عربی کلاسیک پاسخ داد. مشمش در بازجویی خود اختلاف فکری، ایدئولوژیک و سیاسی خود با حزب الله لبنان را تأیید کرد، و مراحل فارغ التحصیلی اش در سازمان حزب الله را از سال ۱۳۶۶ تا ۱۳۷۷ بازگو کرد و در آنجا از او جدا شد و مخالفانش را متهم کرد که در سال ۱۳۷۷ در پشت کتابش (شکاف های جدی در آگاهی مذهبی) تلاش می کنند او را ربودند و در آن از نظریه قیمومیت فقیه انتقاد کرد و به دنبال این حادثه مجبور شد کتاب را از بازارها خارج کند. او همچنین دلیل تماسش با یک اتریشی و یک فرد آلمانی را برای درخواست پناهندگی سیاسی در هر کشور اروپایی برای آزاد شدن از بازداشت شبه خانه ای که بر او تحمیل شده بود، نسبت داد و آمادگی خود را برای همکاری با هر کشوری در جهان آزاد به جز اسرائیل تأیید کرد تا جدیت نظریه تکلیف فقیه بر شیعیان و لبنان را توضیح دهد. پس از جلسه دادرسی، آنتوان نهمه وکیل ماشمیش روز پنجشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۱ درخواست جلسه دادرسی و دادگاه نظامی را پس از موکول شدن جلسه بازجویی اش در ۱۱ مه تا ۵ اکتبر تعیین کرد. در ۱۴ ژوئن ۲۰۱۲ دادگاه نظامی در لبنان به ریاست سرتیپ خلیل ابراهیم، در ادامه به زیر سوال بردن شیخ حسن مشمش، که در آغاز جلسه ارائه شده است که چه شکلی از یک مورد ذکر شده در تاریخ و آغاز های خود را در تأسیس حزب الله در کنار شیخ صبحی توحیدی، و مشمش از ارزش های اخلاقی، اصول مذهبی و تاریخ مبارزه خود را به این نتیجه رسید که همه این ها باعث می شود که او در برخورد با هر عضو خارجی علیه کشورش و علیه دین خود، غیرممکن باشد، ادامه داد. شیخ مشیمش تمام اتهامات وارده به او را تکذیب کرد و حزب الله را متهم کرد که این اتهام را علیه پیشینه های ایدئولوژیک ساخته است. مشمیش با گفتن این که دو مامور امنیتی حزب الله هنگام دستگیری در شعبه اطلاع رسانی نیروهای امنیتی داخلی لبنان در بازجویی او شرکت کرده اند، دادگاه را شگفت زده کرد. افزود: فهرست تماس هایی که ارتباط او با مردم آلمان را پس از سال ۲۰۰۵ نشان می دهد، با هدف تضعیف او در آشپزخانه های اطلاعاتی ساختگی و پخته شده است. در پاسخ به سوالی که چرا حزب الله او را به تنهایی از مخالفان دیگر هدف قرار داد، او پاسخ داد که حزب حتی با مراجع و علمای شیعیان ارشد که با او در تضاد هستند خصومت دارد و یادآور شد که این حزب به خانه مرجع شیعه آقای محمد حسین فاضل الله حمله کرد و دفتر او توسط گروهی وابسته به او طوفانی شد و فاضل الله ده ها بار مورد تهمت و توهین مقامات حزب، وابستگان و رسانه ها قرار گرفت. [ در پایان جلسه دادگاه تصمیم گرفت نامه ای به وزارت ارتباطات لبنان ارسال کند تا فهرستی از تماس های مشمیش را ارائه دهد و جلسه دادرسی را تا ۶ اوت ۲۰۱۲ به تعویق بیندازد. در ۶ اوت ۲۰۱۲ دادگاه نظامی به ریاست سرتیپ خلیل ابراهیم به بازجویی از شیخ حسن ماشیمش ادامه داد که بر اظهارات قبلی خود مبنی بر تماس با آلمانی ها برای پناهندگی سیاسی برای فرار از وضعیت بازداشت نزدیک به خانه ای که حزب الله به او تحمیل کرده بود، اصرار داشت. او برخی موارد فوق را تکذیب کرد و در بازجویی اولیه در شعبه اطلاعات اعتراف کرده بود که عناصر حزبی در بازجویی او وجود دارد. او اصرار داشت که از طریق سندی که به یک شیخ حزب الله واریز کرده بود، به حزب گفته است که در آلمان چه اتفاقی برای او افتاده است. جلسه دادرسی تا ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۲ برای شنیدن برخی شاهدان موکول شد. در ۱۲ سپتامبر ۲۰۱۲ خانواده شیخ مشمیش با ارسال نامه سرگشاده ای به حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان از او درخواست کردند تا به افسر روابط خارجی حزب اجازه دهد برای شهادت در دادگاه حاضر شود، جایی که خانواده معتقدند شهادت او مهم است و پرونده تغییر مسیر داده است. این موضوع از سوی حزب الله اظهار نظر نمی شود. در 20 سپتامبر، ۱۳۹۱ جلسه بازجویی شیخ مشمش از سر گرفته شد و رئیس دادگاه در ابتدای جلسه اعلام کرد که فهرستی از ترافیک تلفنی متعلق به یکی از شماره های تلفن مورد استفاده مشمش به تعویق افتاده است و وکیل دومی آنتوان نما اجازه دیدن آن را داشت و تصمیم گرفته شد جلسه دادرسی را که برای شنیدن شاهدان در نظر گرفته شده بود تا ۲۸ دی ۱۳۹۱ به تعویق بیندازد. در ۱۷ ژانویه ۲۰۱۳ شیخ حسن مشمیش با ارسال نامه ای از زندان خود به ژنرال میشل سلمان رئیس جمهوری لبنان درخواست رئیس جمهور برای لغو بی عدالتی ناشی از امتناع قاضی از شنیدن شهادت شیخ علی حمایت کننده مسئول روابط خارجی حزب الله را که شهادت را در روشن شدن این پرونده مهم می بیند، تجدید کرد. در ۱۸ ژانویه، ۱۳۹۲، یک سال و سه ماه پس از آغاز محاکمه، جلسه هفتم بدون حکم قاضی برگزار شد. قاضی فهرست تماس هایی را ارائه کرد که تماس های مشمیش با احزاب خارج را نشان می داد. شیخ این اتهام را رد کرد و فهرست اعداد را ساختگی و ساختگی دانست و بازگشت و بر حضور شیخ صددوش به عنوان شاهد کلیدی اصرار داشت، اما قاضی پاسخی نداد زیرا او هیچ وضعیت رسمی نداشت. قاضی چهار شاهد حاضر را نشنید و جلسه دادرسی برای هشتمین بار به ۲۰ مارس ۲۰۱۳ موکول شد. در ۲۰ مارس ۲۰۱۳ دادگاه نظامی دائمی به ریاست سرتیپ خلیل ابراهیم و قاضی لیلا رائدی با حضور دستیار کمیسر دولت در دادگاه تشکیل شد، قاضی سامی صدر و جلسه دادرسی بین اداره تبعید به اتهام «معامله» از شیخ صورت گرفت و پرسش های رئیس دادگاه بر حقایق موجود در پرونده متمرکز بود، بنابراین شیخ بازگشت و نادرستی فهرست تماس های ارائه شده را تأیید کرد و بر احضار برخی شاهدان به دادگاه اصرار داشت اما درخواست او دوباره از سوی رئیس دادگاه رد شد. دادگاه تعدادی از شاهدان را شنید و جلسه دادرسی تا ۸ آوریل ۲۰۱۳ موکول شد. در ۸ آوریل ۲۰۱۳ دادگاه نظامی جلسه ای برگزار کرد که به استدلال و صدور حکم اختصاص داشت اما برای اطلاع دادستان عمومی و دفاع از فهرست تماس ها با برادر شیخ مشمش به تعویق افتاد. ماشمیش با اصرار بر تکمیل آن از به تعویق انداختن جلسه دادرسی تا تاریخ دیگری خودداری کرد اما قاضی آکیکی اصرار داشت که از او خواسته شود که فهرست را ببیند و جلسه دادرسی را به آن پایان به تعویق بیندازد و جلسه دادرسی را تا ۱۵ آوریل ۲۰۱۳ به تعویق بیندازد. در ۱۵ آوریل ۲۰۱۳ دادگاه نظامی لبنان شیخ حسن مشمش را به پنج سال زندان محکوم کرد و او را به ارتباط با دشمن محکوم کرد. [ دادگاه محکومیت خود را تنها از شواهد ختنه ای که به آن اطمینان می داد جلب کرد، برخی از فاکتورهای ارتباطی که ماشمیش و عاملش اصرار داشتند نادرست بودند. در ۲ مه ۲۰۱۳ در پی درخواست تبعیض از سوی عامل موشیش، دادگاه نظامی کاستن به ریاست قاضی آلیس شبتینی تصمیم گرفت پس از لغو حکم خود از سوی دادگاه نظامی دائمی، شیخ حسن مشیمش را دوباره محاکمه کند و تاریخ محاکمه مجدد ۱۹ ژانویه ۲۰۱۴ را تعیین کند. در تاریخ ۰۸-۱۱-۲۰۱۳، آنتوان نما وکیل شیخ حسن ماشیمش درخواست جدیدی را در برابر دادگاه نظامی کاستن به ریاست قاضی تعیین شده الیاس نیفا برای حذف موکلش مطرح کرد. اين درخواست همچنين وضعيت بهداشتی موکل او را که از زمان بازداشت در سوريه پيش از استرداد به لبنان دچار کمر درد شده است، مطرح کرد. در ۱۹ ژانویه ۲۰۱۴ جلسه دادرسی به دلیل عدم حضور عضو کمیته قضات نظامی به تعویق افتاد که تا ۶ ژوئن ۲۰۱۴ موکول شد. در ۱۵ آوریل ۲۰۱۴ دادگاه نظامی کاستن به ریاست قاضی الیاس نایفا شیخ حسن مشمش را با قید وثیقه ۵ میلیون لیر خالی کرد. سلامتی او پس از دستگیری اکرم علیق روزنامه نگار به نقل از مقاله ای که در مورد شیخ مشیمش نوشته است: «آرزو داشتم هزار بار برای شکنجه و تحقیری که متحمل شدم بمیرم، به ویژه در سه ماه اول بازداشت.» آقای هانی حصه در دیدار همبستگی با شیخ بازداشت شده اظهار داشت برد. در دادگاه در ۲۶ ژانویه ۲۰۱۲، آنتوان نما وکیل شیخ مشمش موضوع رو به وخامت سلامت شیخ مشیمش را مطرح کرد و خاطر نشان کرد که او از دیسی، درد شدید استخوان و بریدگی شدید قلب رنج می برد و می داند که با کمک سه سرباز وارد دادگاه شده و نمی تواند مدت زیادی بایستد. شیخ حسن هاشمش در همان جلسه دادرسی در ۷ بهمن ۱۳۹۰ خواستار حق صحبت شد[۴۸ و به دادگاه اعلام کرد که: «وضعیت بهداشتی من فاجعه بار است و رویه زندان برای مظلومان شکسته می شود.» شیخ مشمیش در جلسه دادگاهی که در ۱۴ ژوئن ۲۰۱۲ برگزار شد، گفت که تحت شکنجه قرار گرفته است که هیچ نمی تواند از اطلاعات سوریه تحمل کند، چه در جریان دستگیری در دمشق، چه وزارت دفاع لبنان و چه در مقابل بخش اطلاعات نیروهای امنیتی داخلی، افزود: «من به بنیاد شعبه اطلاعات و در دست مأموران امنیتی حزب الله برای پایان دادن به سوء استفاده از عزت من حرف هایی گفتم.» منابع