حر بن یزید ریاحی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷۲: خط ۷۲:


این احتمال به ویژه از آن رو تقویت می‌شود که وی ظاهراً با سیاست میانه‌ای نداشته و در هیچ منبعی از عقیده حرّ یا موضع گیری سیاسی‌اش در اوضاع پر تنش کوفه در سال ۶۰ سخنی به میان نیامده، فقط [[بلعمی]]، در روایتی قابل تردید، او را از شیعیانی دانسته است که [[تشیع]] خود را مخفی می‌کردند. <ref>ج ۴، ص۷۰۴</ref>  
این احتمال به ویژه از آن رو تقویت می‌شود که وی ظاهراً با سیاست میانه‌ای نداشته و در هیچ منبعی از عقیده حرّ یا موضع گیری سیاسی‌اش در اوضاع پر تنش کوفه در سال ۶۰ سخنی به میان نیامده، فقط [[بلعمی]]، در روایتی قابل تردید، او را از شیعیانی دانسته است که [[تشیع]] خود را مخفی می‌کردند. <ref>ج ۴، ص۷۰۴</ref>  
=ندایی که حر شنید=
از حر [[روایت]] کرده‌اند که هنگامی که از [[قصر ابن زیاد]] در کوفه خارج شدم تا به سمت [[حسین بن علی(ع)]] حرکت کنم، سه بار ندایی را پشت سرم شنیدم که می‌گفت: «ای حرّ! تو را به [[بهشت]] بشارت باد ». او می گوید که به پشت سر نگریستم و کسی را ندیدم؛ با خود گفتم: «‌به خدا [[قسم]]، این بشارت نیست؛ چگونه بشارت باشد در حالی که من راهی جنگ با حسین بن علی(ع) هستم.»
او این خاطره را در ذهن داشت تا هنگامی که خدمت حسین بن علی(ع) رسید و آن داستان را بازگو کرد. [[امام(ع)]] به او فرمودند:
تو به واقع به پاداش و نیکی راه یافته ای. <ref>مثیرالاحزان، ص۴۴ </ref> <ref> نفس المهموم، ص۲۳۱ </ref>


=پانویس=
=پانویس=

نسخهٔ ‏۷ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۵۰


حر بن یزید ریاحی
نام حر بن یزید ریاحی
نام کامل حُرّ بن یزید بن ناجیه بن قَعنَب بن عَتّاب بن حارث بن عمرو بن همام
القاب ریاحی • یربوعی • حَنظَلی تمیمی
زادگاه عراق
محل زندگی عراق • کوفه
دین اسلام
نقش های برجسته فرمانده سپاه عمر بن سعد که به امام حسین (ع) پیوست و به شهادت رسید
وفات ۱۰ محرم سال ۶۱ق • کربلا
علت وفات شهادت در رکاب امام حسین(ع) در روز عاشورا
آرامگاه عراق • کربلا

حر بن یزید ریاحی، از فرماندهان نظامی کوفه که پیش از واقعه عاشورا مأموریت یافت با سپاه هزار نفری، مانع حرکت امام حسین(ع) به سوی کوفه و همچنین مانع بازگشت ایشان شود. در روز عاشورا حر پس از آن که مشاهده کرد کوفیان بر کشتن امام حسین (ع) اصرار دارند، به امام پیوست و در دفاع از ایشان جنگید و به شهادت رسید. حر به سبب پشیمانی از اقدام خود و پیوستن به امام حسین(ع)، نزد شیعیان حرمتی خاص دارد. شیعیان حر را نماد امید به قبولی توبه و رستگاری بعد از آن می‌دانند.

نسب حرّ

حرّ بن یزید بن ناجیه بن قَعْنَب بن عَتّاب ‌بن حارث بن عمرو بن هَمّام بن بنو ریاح بن یربوع بن حَنْظَلَه، از تیره‌هاى قبیله تمیم، منتسب است. [۱] و از این‌رو، وى را ریاحى، یربوعى، حَنظَلى و تمیمى خوانده‌اند. [۲] خاندان حرّ در زمان جاهلیت و در دوره اسلام از بزرگان بودند. [۳] در باره سن حرّ، سخنى به میان نیامده و کسى از نام مادر او یاد نکرده است. نام پدرش همراه نامش شهرت دارد; (یزید بن ناجیه). چون از قبیله بنى ریاح بود، او را ریاحى مى گفتند.

زندگی پیش از واقعه عاشورا

حرّ در سال ۶۰هجری، یکى از مشهورترین جنگاوران کوفه بود. [۴] در برخى منابع، به اشتباه، از وى با عنوان صاحب شرطه|شُرطه عبیدالله بن زیاد، حاکم کوفه، یاد شده است. [۵] با این حال، انتصاب وی به فرماندهی بخشی از سپاه اعزامی عبیداللّه بن زیاد (که از قبایل تمیم و همْدان بودند) برای مواجهه با امام حسین(ع) [۶] و نیز انضباط نظامی و پایبندی‌اش به اجرای دقیق فرمان‌های حکومتی، [۷] حضور او را به عنوان صاحب منصبی نظامی (نه لزوماً صاحب شرطه) در دستگاه حکومتی ابن زیاد تأیید می‌کند.

این احتمال به ویژه از آن رو تقویت می‌شود که وی ظاهراً با سیاست میانه‌ای نداشته و در هیچ منبعی از عقیده حرّ یا موضع گیری سیاسی‌اش در اوضاع پر تنش کوفه در سال ۶۰ سخنی به میان نیامده، فقط بلعمی، در روایتی قابل تردید، او را از شیعیانی دانسته است که تشیع خود را مخفی می‌کردند. [۸]

ندایی که حر شنید

از حر روایت کرده‌اند که هنگامی که از قصر ابن زیاد در کوفه خارج شدم تا به سمت حسین بن علی(ع) حرکت کنم، سه بار ندایی را پشت سرم شنیدم که می‌گفت: «ای حرّ! تو را به بهشت بشارت باد ». او می گوید که به پشت سر نگریستم و کسی را ندیدم؛ با خود گفتم: «‌به خدا قسم، این بشارت نیست؛ چگونه بشارت باشد در حالی که من راهی جنگ با حسین بن علی(ع) هستم.»

او این خاطره را در ذهن داشت تا هنگامی که خدمت حسین بن علی(ع) رسید و آن داستان را بازگو کرد. امام(ع) به او فرمودند: تو به واقع به پاداش و نیکی راه یافته ای. [۹] [۱۰]

پانویس

  1. ابن‌کلبى، ج ۱، ص ۲۱۳، ۲۱۶؛ دوادارى، ج ۴، ص ۸۷، ۸۹ نام وى را جَریربن یزید، یافعى، ج ۱، ص ۱۰۸ حارث‌بن یزید و ابن‌عماد، ج ۱، ص ۶۷
  2. بلاذرى، ج ۲، ص ۴۷۲، ۴۷۶، ۴۸۹؛ دینورى، ص ۲۴۹؛ طبرى، ج ۵، ص ۴۲۲
  3. به سماوى، ص ۲۰۳
  4. طبرى، ج ۵، ص ۳۹۲، ۴۲۷؛ ابن‌کثیر، ج ۸، ص ۱۹۵
  5. ابن‌ جوزى، ج ۵، ص ۳۳۵؛ ابن‌وردى، ج ۱، ص .۲۳۱
  6. طبری، ج۵، ص۴۲۲
  7. بلاذری، ج۲، ص۴۷۳؛ دینوری، ص۲۵۲؛ طبری، ج۵، ص۴۰۲ـ۴۰۳
  8. ج ۴، ص۷۰۴
  9. مثیرالاحزان، ص۴۴
  10. نفس المهموم، ص۲۳۱