ثابت‌ها و متغیرهای جامعه و دولت مصر: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رده:مقالات' به 'رده:مقاله‌ها')
 
(۲۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''ثابت‌ها و متغیرهای جامعه و دولت مصر''' عنوان مقاله‌ای است به زبان فارسی که در [[پژوهشگاه مطالعات تقریبی]]، در موضوع [[جریان‌شناسی جهان اسلام]] به نگارش در آمده است. <ref>نویسنده: رحیم ابوالحسینی و ابراهیم برزگر</ref>


<div class="wikiInfo">
برای یافتن مجاری شناخت مصر، باید ثابت‌ها و متغیرهای آن، شناسـایی شود و بر مبنای تحلیل و وضعیت این شکاف‌ها و قدرت هر یک از کارگزاران و تعاملات آنهـا با یکدیگر می‌توان به ترسیم چشم‌اندازی از آینده تحولات سیاسی مصر دست یافت.
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
|-
!عنوان مقاله!! data-type="authorName" |ثابت‌ها و متغیرهای جامعه و دولت مصر
|-
|زبان مقاله
| data-type="authorfatherName" |فارسی
|-
|اطلاعات نشر
| data-type="authorbirthDate" |ایران - پژوهشگاه مطالعات تقریبی
|-
|ویکی نویس
| data-type="authorBirthPlace" |رحیم ابوالحسینی و ابراهیم برزگر
|-


|}
=== رود نیل ===
</div>
1. نخستین و مهم‌ترین «منبع ثابت» در زندگی مصریان، «رود نیل» است، که منبع حیـات است. حدود 99 درصد جمعیت آن کشور در کرانه‌های آن زنـدگی یعنـی در 3/5 درصـد خاک مصر زندگی می‌کنند هر مسأله‌ای در مصر، متکی به نیل و کنترل آبهـای آن اسـت، و همین امر ضرورت وجود یک قدرت مرکزی مقتدر را توجیه پـذیر مـی‌سـازد. «هـردوت، داند» مورخ یونانی، مصر را هدیه و عطیه نیل می‌داند. <ref>(هیکل، 1361 ،ص 118)</ref> تمدن مصر بـه عنوان یکی از قدیم‌ترین تمدن‌ها در حاشیه نیل شکل گرفته است. تجمع مراکـز انـسانی جامعه قدیم مصر در کنار رودخانه نیل نقش اساسی در شکل‌گیری تمدن اولیه داشته است. هم اکنون نیز می‌توان گفت مصر چیزی جز شهرهای اطراف نیـل نیـست. <ref>(تکیـه‌ای، 1375، ص 55)</ref>. نیل بر روحیه مصریان نیز تأثیرگذار بـوده اسـت <ref>(داژدن، 1357 ،ص 35-34)</ref>. بـه نظر حسین فوزی شخصیت مصریان و حتی وحدت مصریان در طول تاریخ سه هزارسـاله مردم متمدنی که در اطراف نیل روی زمین کـار می‌کردنـد. <ref>(برای بررسی بیشتر به اثر تئوریک زیر بنگرید: - Fahmy, The Politics of Egypt: State-Society Relationship.2002)</ref> به واسطه رود نیل بوده است. مجبور بودند سازماندهی زندگی خود را بر محور سیل و طغیان و نقـصان رود نیـل تنظـیم کنند. آنان مجبور بودند متحد شوند تا بر خطرات ناشی از سیل و خشکسالی ناشی از سیل و خشکسالی و بیماریهای واگیردار همراه آن غلبه کنند. نیل موجـب وحـدت ملـی آنـان و تداوم شخصیت آنان شده است. <ref>(فوزی، 1385 ،ص70)</ref> تمـدن سـازی مصریان با رود نیل گره خورده است <ref>(مورت، 1996)</ref> اهمیت نیل تـا آنجاسـت کـه برخـی نویسندگان مصر را مساوی نیل دانسته‌اند و از استعاره نیل برای اشاره به مصر برگرفته‌اند، و پاول برای اشاره به تحولات سیاسی دوره ناصر عنوان کتاب خود را چنین برگزیـده اسـت: «ناصر با نیل چه کرد»؟ <ref>(پاول، 1967)</ref> در قرن 21 نیز همچنان اهمیت نیل بـه قـوت خـود باقی است. زندگی مصر نیز از این وضعیت خاص جغرافیایی متأثر است. هیکل به درسـتی حق مطلب را ادا می‌کند و می‌گوید: «احکام جغرافیا پیوسته نقش یک قدرت منطقه‌ای را بر مصر تحمیل می‌کند». <ref>(هیکل، 1361 ،ص 283)</ref> مصر به شدت از وضعیت نیل، تأثیرپـذیر و منفعل است؛ ایجاد مانعی در سر راه رسیدن آب نیل به مصر، خشکسالی و کمبـود بـاران آفریقا، مصرف فزاینده آب نیل، آلودگی آن و جز آن هر یک بـار سیاسـی خـاص خـود را خواهد داشت. احداث سد آسودان توسط ناصر نیز به منظور کاهش انفعال‌پـذیری مـصر از نیل صورت گرفته است. حتی ایجاد تمدن مصر باستان در حاشـیه نیـل و موقعیـت فعلـی صنعت توریسم و جهانگردان خارجی این کشور که یکی از منابع ارزی مهم دولـت اسـت نیز مائده نیل است.
'''ثابت‌ها و متغیرهای جامعه و دولت مصر''' عنوان مقاله ای است به زبان فارسی که در [[پژوهشگاه مطالعات تقریبی]]، در موضوع [[جریان شناسی جهان اسلام]] به نگارش در آمده است. <ref>نویسنده: رحیم ابوالحسینی و ابراهیم برزگر</ref>


==چکیده==
=== موقعیت استراتژیک مصر ===
در اين مقاله تلاش بر آن است تا با توسل به عناصر ثابت و متغير جامعه و دولت در مصر، چهارچوبي مفهومي و نظري براي فهم حوادث و تحولات مصر ارائه گردد. در اين چارچوب عناصر و اجزاي گوناگون ثابت و متغیر، شناسايي و در قالب‌های مفهومی تئوريزه شده‌اند. اين مقاله رويكردي آموزشي دارد و توسط آن دانش پژوي مصر مي‌تواند، اطلاعات را به صورت مستمر در اين سبدها و قالب‌هاي مفهومي به روز نمايد و به فهم تحولات جاري و ترسيم چشم‌اندازي از آينده دست يابد.
2. ثابت دیگر نیز به جغرافیای سیاسی و «موقعیت استراتژیک مصر» مربوط می‌شـود. پل زمینی دو قاره، میان دو دریا قرارداشتن و دسترسی به آبهای آزاد و کانال سوئز، موقعیت بی‌مانندی را نصیب مصر کرده است. این موقعیت، موجب تاخت و تاز مهاجمـان خـارجی شده است. <ref>(فهمی، 2002 ،ص 36)</ref> مهاجمانی که یکدیگر را خنثی می‌کردند؛ چـه یونانیهـا، فارسها را و رومیها، یونانیها را، اعراب، رومیها را... فاطمیون، ممالیـک را، عثمـانی‌ها، ممالیک را، فرانسویها و انگلیسی‌ها، عثمانی‌ها را از مصر خارج کردند. در دوره معاصر نیز بعد از ناکامی‌های محمدعلی پاشا برای اصلاحات و توسعه، مـصر بـه اقتـصاد بـین‌المللـی ملحق می‌شود. ژاک برگ در توصیف آن چنین گفته است: به گفتـه هـردوت، مـصر هدیـه رود نیل بود. اما سالیان دراز، این سر زمین به وثیقه ای برای بدهی‌های دولت این کـشور بـه طرفهای اروپایی بویژه انگلیسی و فرانسوی تبدیل شده بود.<ref>(استاوریانوس، 1981، صـص 224-223)</ref> همین موقعیت جغرافیایی در کنار عوامل دیگر به مصر جایگـاهی مرکـزی یـا ابرنیروی عربی " داده است. ملک عبدالعزیز قبل از مرگ به فر زندش می‌گویـد: سـلامتی اعراب در کل می‌تواند از روی سلامتی مصر تشخیص داده شود. اگر مـصر مـریض شـود، تمام جهان عرب مریض می‌شود. <ref>(هیکل، 1360 ،342)</ref>
===واژگان کلیدی===
ثابت‌ها و متغیرهای جامعه مصر، متدولوژي فهم جامعه مـصر، تحـولات سياسـي اجتمـاعي مـصر، مطالعـات منطقه‌اي خاورميانه


==مقدمه==
==== پیامدهای ناشی از موقعیت استراتژیکی مصر ====
انسجام دادن مواد خامِ پراكنده و ظاهراً بي ارتباط با هم و عرضه آنها در قالبي مفهومي و تئوريزه كردن مطالب، موضوع اين نوشتار است. بنابراین مـسئله‌واره ايـن مقاله، چگونگي فهم دستگاه‌مند از جامعه و دولـت مـصر اسـت و سـوال ايـن اسـت كـه متدولوژي فهم جامعه مصر چيست؟
موقعیت استراتژیک مصر به عنوان یک عنصر ثابت در مصر، دارای پیامدهایی اسـت کـه بخـشی از متغیـرات آن کـشور را رقم زده است. به عبارت دیگر، بیشتر عوامل تغییر در گذشـته، از خـارج وارد مـصر شـده اسـت. مهاجمان خارجی از آن سوی مرز می‌آمدند هر کدام بخشی از فرهنگ خود را بـه صـورت گذاشتند. آداب و رسوم در دره نیل، میراث غنی مصر و پیچیـدگی فرهنـگ آن نیز تا حدودی به همین امر مرتبط است. مصر در طول دو هزار سال، سه بار زبان و سه بار دین خود را تغییر داده است: ادیـان فرعـونی، مـسیحی و اسـلامی <ref>(هیکـل، 1363، ص 118)</ref> بعد از فتح اسلامی نیز با سلطه فاطمیون شـیعی در 909م، مـذهب شـیعه در آن جـا ترویج یافت، تا اینکه بعد از سیطره صلاح‌الدین ایوبی شافعی مـذهب و تـسلط امپراتـوری عثمانی، مذهب اهل سنت، غالب شد. هنوز هم علائمی از دوران فاطمیون و مذهب شیعه در فرهنگ جاری مصر مشهود است. <ref>(کدیور، 1373،ص 47)</ref> آثار سیطره سلسله‌های گوناگون بر فرهنگ مصر را به طور مثال در جشن‌های ویژه مـاه مبـارک رمـضان مـصریان می‌توان یافت. این جشن‌ها ترکیبی و پیچیده و چند رگه است. رگه‌هایی از آن به دوره‌های مختلف فرعونی، قبطی و اسلامی رجعت دارد و میراث آن دوره است. رگـه‌های اسـلامی آن نیز خود به قسمت‌های مختلف تقسیم می‌شـود. بخـشی از آن بـه ابتکـارات فاطمیـان، برمی‌گردد و بخشی بازمانده عثمانی و سایر ملل برمی‌گردد. <ref>(سایت تقریب نیوز، 26/ 6 /1386 کـد خبـر T/V13932-85(</ref>


==ثابت‌ها و متغیرهای جامعه مصر==
==== تمدن جدید غرب ====
براي يافتن مجاري شناخت مصر، بايد ثابت‌ها و متغيرهاي آن، شناسـايي شود و بر مبناي تحليل و وضعيت اين شكافها و قدرت هر يك از كارگزاران و تعاملات آنهـا با يكديگر مي‌توان به ترسيم چشم‌اندازي از آينده تحولات سياسي مصر دست يافت.
با ورود ناپلئون به مصر در سال 1798م، اولین برخورد فراگیر «تمدن جدید غرب» با جهان اسلام، در سرزمین مصر صورت گرفت. بعدها نیـز در 1882م بـه اشـغال انگلـستان درآمد و در 1914م تحت الحمایه آن کشور قرار گرفته است. بنابراین «میراث استعماری» نیز هنوز در زوایای نظام سیاسی مصر مشهود است. مرزهای مصنوعی، ایجاد یک طبقـه نخبـه دولتی، قانون اساسی چند حزبی و نهادهای لیبرال دموکرات ضعیف بدون پـشتوانه و نظـام سکولاری که مذهب را از سیاست جدا می‌دانـد. <ref>(تامـسون، 1385، ص 59 ،149)</ref> حتـی در قانون اساسی ماده 76 به تبعیت از ساختار اسـتعمار انگلـستان، از تعبیـر «مجلـس عـوام» استفاده می‌شود <ref>(قانون اساسی مصر، 1381)</ref> جهان اسـلام از طریـق مـصر بـه سـرعت در جریان تحولات جدید غرب بعد از رنسانس قرار گرفـت و از آن زمـان تـا کنـون، چـالش تمدن غرب و اسلام در اشکال گوناگون میان «اسلامگرایان و دولت‌های سکولار» و تعـابیر سیاسی و غیرسیاسی از دین ادامه یافته است. <ref>(عنایت، 1363)</ref> صحنه سیاسی مـصر شـاهد چالش چهار جریانی است که به ترتیب در مصر مطرح شده‌اند: جریان غرب‌گرایی، جریان اسلامگرایی، جریان ناسیونالیسم غربی و جریان ناسیونالیسم مصری.


===رود نیل===
=== متغیر برون مرزی ===
1. نخستين و مهم‌ترين «منبع ثابت» در زندگي مصريان، «رود نيل» است، كه منبع حيـات است. حدود 99 درصد جمعيت آن كشور در كرانه‌هاي آن زنـدگي يعنـي در 3/5 درصـد خاك مصر زندگي مي‌كنند هر مسأله‌اي در مصر، متكي به نيل و كنترل آبهـاي آن اسـت، و همين امر ضرورت وجود يك قدرت مركزي مقتدر را توجيه پـذير مـي‌سـازد. «هـردوت، داند» مورخ يوناني، مصر را هديه و عطيه نيل مي‌داند. <ref>(هيكل، 1361 ،ص 118)</ref> تمدن مصر بـه عنوان يكي از قديم‌ترين تمدن‌ها در حاشيه نيل شكل گرفته است. تجمع مراكـز انـساني جامعه قديم مصر در كنار رودخانه نيل نقش اساسي در شكل‌گيري تمدن اوليه داشته است. هم اكنون نيز مي‌توان گفت مصر چيزي جز شهرهاي اطراف نيـل نيـست. <ref>(تكيـه‌اي، 1375 ، ص 55)</ref>. نيل بر روحيه مصريان نيز تأثيرگذار بـوده اسـت <ref>(داژدن، 1357 ،ص 35-34)</ref>. بـه نظر حسين فوزي شخصيت مصريان و حتي وحدت مصريان در طول تاريخ سه هزارسـاله مردم متمدني كه در اطراف نيل روي زمين كـار مي‌كردنـد. <ref>(براي بررسي بيشتر به اثر تئوريك زير بنگريد: - Fahmy, The Politics of Egypt: State-Society Relationship.2002)</ref> به واسطه رود نيل بوده است. مجبور بودند سازماندهي زندگي خود را بر محور سيل و طغيان و نقـصان رود نيـل تنظـيم كنند. آنان مجبور بودند متحد شوند تا بر خطرات ناشي از سيل و خشكسالي ناشي از سيل و خشكسالي و بيماريهاي واگيردار همراه آن غلبه كنند. نيل موجـب وحـدت ملـي آنـان و تداوم شخصيت آنان شده است. <ref>(فوزي، 1385 ،ص70)</ref> تمـدن سـازي مصريان با رود نيل گره خورده است <ref>(مورت، 1996)</ref> اهميت نيل تـا آنجاسـت كـه برخـي نويسندگان مصر را مساوي نيل دانسته‌اند و از استعاره نيل براي اشاره به مصر برگرفته‌اند، و پاول براي اشاره به تحولات سياسي دوره ناصر عنوان كتاب خود را چنين برگزيـده اسـت: «ناصر با نيل چه كرد»؟ <ref>(پاول، 1967)</ref> در قرن 21 نيز همچنان اهميت نيل بـه قـوت خـود باقي است. زندگي مصر نيز از اين وضعيت خاص جغرافيايي متأثر است. هيكل به درسـتي حق مطلب را ادا مي‌كند و مي‌گويد: «احكام جغرافيا پيوسته نقش يك قدرت منطقه‌اي را بر مصر تحميل مي‌كند». <ref>(هيكل، 1361 ،ص 283)</ref> مصر به شدت از وضعيت نيل، تأثيرپـذير و منفعل است؛ ايجاد مانعي در سر راه رسيدن آب نيل به مصر، خشكسالي و كمبـود بـاران آفريقا، مصرف فزاينده آب نيل، آلودگي آن و جز آن هر يك بـار سياسـي خـاص خـود را خواهد داشت. احداث سد آسودان توسط ناصر نيز به منظور كاهش انفعال‌پـذيري مـصر از نيل صورت گرفته است. حتي ايجاد تمدن مصر باستان در حاشـيه نيـل و موقعيـت فعلـي صنعت توريسم و جهانگردان خارجي اين كشور كه يكي از منابع ارزي مهم دولـت اسـت نيز مائده نيل است.
3. متغیر برون مرزی، شناخت تحولات مصر، اسرائیل و مسئله فلسطین اسـت کـه ایـن مسئله در طول پنج دهه، به صورتی تمام عیار در شکل دادن به سیاست داخلـی و خـارجی مصر نقش داشته است. در واقع، فهم رفتار سیاسی مصریان جـز از راه چـالش و تهدیـد اسرائیل میسر نیست. فعال شدن و افزایش در جه رادیکالی یـا افـول فعالیتهـای گـروه‌های اسلامی، به نحوه رابطه نخبگان سیاسی مصر با مسئله اسـرائیل پیونـد می‌خـورد. یکـی از دلایل فعالیت‌های اسلام‌گرایان در دوره ده ساله اول ریاست‌جمهوری مبـارک، تعلـل وی در اجرای مواد کمپ دیوید و عادی سازی روابط بود. آینده‌نگری در خصوص تحولات مـصر نیز در گرو تعامل چندجانبه مذاکرات اعراب - اسرائیل و آمریکاست. نمی‌توان چشم‌اندازی از آینده مصر تصویر کرد، بدون آنکه قبلاً وضعیت سناریوهای مختلف و ضـریب احتمـال وقوع هر یک بررسی و سپس آینده مصر از دریچه هر یک از آنها ملاحظه شده باشد. از ایـن‌رو، اسرائیل و مقوله امنیت، مجرای فهم رفتار سیاسی در جامعه مصر است <ref>(هیکـل، 1363، ص 122)</ref> شکست در مذاکرات صلح، مانند پیشرفت مذاکرات صلح، منجر به فعـال شـدن اسلامگرایان خواهد شد؛ زیرا هر درجه نزدیکی به اسرائیل، به منزله همـان میـزان دوری از ساخت جامعه مصر خواهد بود. <ref>(عبدالناصر، 1994)</ref> اسلامگرایان مشروعیت مذهبی دولـت مصر را به دلیل مذاکره صلح با اسرائیل به طور جدی زیر سـؤال بردنـد. <ref>(کپـل، 1366 ،ص 132)</ref> شکست مصر در جنگ 1967 از اسرائیل نیز در خیزش دوبـاره جنـبش‌ها و افکـار اسلامگرایی نقش تعیین‌کننده‌ای داشته است. <ref>(تریپ و اوون، 1989، ص90)</ref>
== پانویس ==
{{پانویس}}


===موقعیت استراتژیک مصر===
[[رده:مقاله‌ها]]
2. ثابت ديگر نيز به جغرافياي سياسي و «موقعيت استراتژيك مصر» مربوط مي‌شـود. پل زميني دو قاره، ميان دو دريا قرارداشتن و دسترسي به آبهاي آزاد و كانال سوئز، موقعيت بي‌مانندي را نصيب مصر كرده است. اين موقعيت، موجب تاخت و تاز مهاجمـان خـارجي شده است. <ref>(فهمي، 2002 ،ص 36)</ref> مهاجماني كه يكديگر را خنثي مي‌كردند؛ چـه يونانيهـا، فارسها را و روميها، يونانيها را، اعراب، روميها را... فاطميون، مماليـك را، عثمـاني‌ها، مماليك را، فرانسويها و انگليسي‌ها، عثماني‌ها را از مصر خارج كردند. در دوره معاصر نيز بعد از ناكامي‌هاي محمدعلي پاشا براي اصلاحات و توسعه، مـصر بـه اقتـصاد بـين‌المللـي ملحق مي‌شود. ژاك برگ در توصيف آن چنين گفته است: به گفتـه هـردوت، مـصر هديـه رود نيل بود . اما ساليان دراز، اين سر زمين به وثيقه اي براي بدهي‌هاي دولت اين كـشور بـه طرفهاي اروپايي بويژه انگليسي و فرانسوي تبديل شده بود .<ref>(استاوريانوس، 1981، صـص 224-223)</ref> همين موقعيت جغرافيايي در كنار عوامل ديگر به مصر جايگـاهي مركـزي يـا ابرنيروي عربي " داده است . ملك عبدالعزيز قبل از مرگ به فر زندش مي‌گويـد : سـلامتي اعراب در كل مي‌تواند از روي سلامتي مصر تشخيص داده شود . اگر مـصر مـريض شـود، تمام جهان عرب مريض ميشود. <ref>(هيكل، 1360 ،342)</ref>
 
====پیامدهای ناشی از موقعیت استراتژیکی مصر====
موقعیت استراتژیک مصر به عنوان یک عنصر ثابت در مصر، داراي پيامدهايي اسـت كـه بخـشي از متغيـرات آن كـشور را رقم زده است. به عبارت ديگر، بيشتر عوامل تغيير در گذشـته، از خـارج وارد مـصر شـده اسـت. مهاجمان خارجي از آن سوي مرز مي‌آمدند هر كدام بخشي از فرهنگ خود را بـه صـورت گذاشتند. آداب و رسوم در دره نيل، ميراث غني مصر و پيچيـدگي فرهنـگ آن نيز تا حدودي به همين امر مرتبط است. مصر در طول دو هزار سال، سه بار زبان و سه بار دين خود را تغيير داده است: اديـان فرعـوني، مـسيحي و اسـلامي <ref>(هيكـل، 1363، ص 118)</ref> بعد از فتح اسلامي نيز با سلطه فاطميون شـيعي در 909م، مـذهب شـيعه در آن جـا ترويج يافت، تا اينكه بعد از سيطره صلاح الدين ايوبي شافعي مـذهب و تـسلط امپراتـوري عثماني، مذهب اهل سنت، غالب شد. هنوز هم علائمي از دوران فاطميون و مذهب شيعه در فرهنگ جاري مصر مشهود است. <ref>(كديور، 1373،ص 47)</ref> آثار سيطره سلسله‌هاي گوناگون بر فرهنگ مصر را به طور مثال در جشن‌هاي ويژه مـاه مبـارك رمـضان مـصريان ميتوان يافت. اين جشن‌ها تركيبي و پيچيده و چند رگه است. رگه‌هايي از آن به دوره‌هاي مختلف فرعوني، قبطي و اسلامي رجعت دارد و ميراث آن دوره است. رگـه‌هاي اسـلامي آن نيز خود به قسمت‌هاي مختلف تقسيم مي‌شـود. بخـشي از آن بـه ابتكـارات فاطميـان، برمی‌گردد و بخشي بازمانده عثماني و ساير ملل برمي‌گردد. <ref>(سايت تقريب نيوز، 26/ 6 /1386 كـد خبـر T/V13932-85(</ref>
 
====تمدن جدید غرب====
با ورود ناپلئون به مصر در سال 1798م، اولين برخورد فراگير «تمدن جديد غرب» با جهان اسلام، در سرزمين مصر صورت گرفت. بعدها نيـز در 1882م بـه اشـغال انگلـستان درآمد و در 1914م تحت الحمايه آن كشور قرار گرفته است. بنابراين «ميراث استعماري» نيز هنوز در زواياي نظام سياسي مصر مشهود است. مرزهاي مصنوعي، ايجاد يك طبقـه نخبـه دولتي، قانون اساسي چند حزبي و نهادهاي ليبرال دموكرات ضعيف بدون پـشتوانه و نظـام سكولاري كه مذهب را از سياست جدا مي‌دانـد. <ref>(تامـسون، 1385، ص 59 ،149)</ref> حتـي در قانون اساسي ماده 76 به تبعيت از ساختار اسـتعمار انگلـستان، از تعبيـر «مجلـس عـوام» استفاده مي‌شود <ref>(قانون اساسي مصر، 1381)</ref> جهان اسـلام از طريـق مـصر بـه سـرعت در جريان تحولات جديد غرب بعد از رنسانس قرار گرفـت و از آن زمـان تـا كنـون، چـالش تمدن غرب و اسلام در اشكال گوناگون ميان «اسلامگرايان و دولتهاي سكولار» و تعـابير سياسي و غيرسياسي از دين ادامه يافته است. <ref>(عنايت، 1363)</ref> صحنه سياسي مـصر شـاهد چالش چهار جرياني است كه به ترتيب در مصر مطرح شده‌اند: جريان غرب گرايي، جريان اسلامگرايي، جريان ناسيوناليسم غربي و جريان ناسيوناليسم مصري.
 
===متغیر برون مرزی===
3. متغير برون مرزي، شناخت تحولات مصر، اسرائيل و مسئله فلسطين اسـت كـه ايـن مسئله در طول پنج دهه، به صورتي تمام عيار در شكل دادن به سياست داخلـي و خـارجي مصر نقش داشته است. در واقع، فهم رفتار سياسي مصريان جـز از راه چـالش و تهديـد اسرائيل ميسر نيست . فعال شدن و افزايش در جه راديكالي يـا افـول فعاليتهـاي گـروه‌هاي اسلامي، به نحوه رابطه نخبگان سياسي مصر با مسئله اسـرائيل پيونـد مي‌خـورد. يكـي از دلايل فعاليت‌هاي اسلام گرايان در دوره ده ساله اول رياست جمهوري مبـارك، تعلـل وي در اجراي مواد كمپ ديويد و عادي سازي روابط بود. آينده‌نگري در خصوص تحولات مـصر نيز در گرو تعامل چندجانبه مذاكرات اعراب - اسرائيل و آمريكاست. نمي‌توان چشم‌اندازي از آينده مصر تصوير كرد، بدون آنكه قبلاً وضعيت سناريوهاي مختلف و ضـريب احتمـال وقوع هر يك بررسي و سپس آينده مصر از دريچه هر يك از آنها ملاحظه شده باشد. از ايـن‌رو، اسرائيل و مقوله امنيت، مجراي فهم رفتار سياسي در جامعه مصر است <ref>(هيكـل، 1363 ، ص 122)</ref> شكست در مذاكرات صلح، مانند پيشرفت مذاكرات صلح، منجر به فعـال شـدن اسلامگرايان خواهد شد؛ زيرا هر درجه نزديكي به اسرائيل، به منزله همـان ميـزان دوري از ساخت جامعه مصر خواهد بود. <ref>(عبدالناصر، 1994)</ref> اسلامگرايان مشروعيت مذهبي دولـت مصر را به دليل مذاكره صلح با اسرائيل به طور جدي زير سـؤال بردنـد. <ref>(كپـل، 1366 ،ص 132)</ref> شكست مصر در جنگ 1967 از اسرائيل نيز در خيزش دوبـاره جنـبش‌ها و افكـار اسلامگرايي نقش تعيين كننده‌اي داشته است. <ref>(تريپ و اوون، 1989، ص90)</ref>

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۹ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۲۸

ثابت‌ها و متغیرهای جامعه و دولت مصر عنوان مقاله‌ای است به زبان فارسی که در پژوهشگاه مطالعات تقریبی، در موضوع جریان‌شناسی جهان اسلام به نگارش در آمده است. [۱]

برای یافتن مجاری شناخت مصر، باید ثابت‌ها و متغیرهای آن، شناسـایی شود و بر مبنای تحلیل و وضعیت این شکاف‌ها و قدرت هر یک از کارگزاران و تعاملات آنهـا با یکدیگر می‌توان به ترسیم چشم‌اندازی از آینده تحولات سیاسی مصر دست یافت.

رود نیل

1. نخستین و مهم‌ترین «منبع ثابت» در زندگی مصریان، «رود نیل» است، که منبع حیـات است. حدود 99 درصد جمعیت آن کشور در کرانه‌های آن زنـدگی یعنـی در 3/5 درصـد خاک مصر زندگی می‌کنند هر مسأله‌ای در مصر، متکی به نیل و کنترل آبهـای آن اسـت، و همین امر ضرورت وجود یک قدرت مرکزی مقتدر را توجیه پـذیر مـی‌سـازد. «هـردوت، داند» مورخ یونانی، مصر را هدیه و عطیه نیل می‌داند. [۲] تمدن مصر بـه عنوان یکی از قدیم‌ترین تمدن‌ها در حاشیه نیل شکل گرفته است. تجمع مراکـز انـسانی جامعه قدیم مصر در کنار رودخانه نیل نقش اساسی در شکل‌گیری تمدن اولیه داشته است. هم اکنون نیز می‌توان گفت مصر چیزی جز شهرهای اطراف نیـل نیـست. [۳]. نیل بر روحیه مصریان نیز تأثیرگذار بـوده اسـت [۴]. بـه نظر حسین فوزی شخصیت مصریان و حتی وحدت مصریان در طول تاریخ سه هزارسـاله مردم متمدنی که در اطراف نیل روی زمین کـار می‌کردنـد. [۵] به واسطه رود نیل بوده است. مجبور بودند سازماندهی زندگی خود را بر محور سیل و طغیان و نقـصان رود نیـل تنظـیم کنند. آنان مجبور بودند متحد شوند تا بر خطرات ناشی از سیل و خشکسالی ناشی از سیل و خشکسالی و بیماریهای واگیردار همراه آن غلبه کنند. نیل موجـب وحـدت ملـی آنـان و تداوم شخصیت آنان شده است. [۶] تمـدن سـازی مصریان با رود نیل گره خورده است [۷] اهمیت نیل تـا آنجاسـت کـه برخـی نویسندگان مصر را مساوی نیل دانسته‌اند و از استعاره نیل برای اشاره به مصر برگرفته‌اند، و پاول برای اشاره به تحولات سیاسی دوره ناصر عنوان کتاب خود را چنین برگزیـده اسـت: «ناصر با نیل چه کرد»؟ [۸] در قرن 21 نیز همچنان اهمیت نیل بـه قـوت خـود باقی است. زندگی مصر نیز از این وضعیت خاص جغرافیایی متأثر است. هیکل به درسـتی حق مطلب را ادا می‌کند و می‌گوید: «احکام جغرافیا پیوسته نقش یک قدرت منطقه‌ای را بر مصر تحمیل می‌کند». [۹] مصر به شدت از وضعیت نیل، تأثیرپـذیر و منفعل است؛ ایجاد مانعی در سر راه رسیدن آب نیل به مصر، خشکسالی و کمبـود بـاران آفریقا، مصرف فزاینده آب نیل، آلودگی آن و جز آن هر یک بـار سیاسـی خـاص خـود را خواهد داشت. احداث سد آسودان توسط ناصر نیز به منظور کاهش انفعال‌پـذیری مـصر از نیل صورت گرفته است. حتی ایجاد تمدن مصر باستان در حاشـیه نیـل و موقعیـت فعلـی صنعت توریسم و جهانگردان خارجی این کشور که یکی از منابع ارزی مهم دولـت اسـت نیز مائده نیل است.

موقعیت استراتژیک مصر

2. ثابت دیگر نیز به جغرافیای سیاسی و «موقعیت استراتژیک مصر» مربوط می‌شـود. پل زمینی دو قاره، میان دو دریا قرارداشتن و دسترسی به آبهای آزاد و کانال سوئز، موقعیت بی‌مانندی را نصیب مصر کرده است. این موقعیت، موجب تاخت و تاز مهاجمـان خـارجی شده است. [۱۰] مهاجمانی که یکدیگر را خنثی می‌کردند؛ چـه یونانیهـا، فارسها را و رومیها، یونانیها را، اعراب، رومیها را... فاطمیون، ممالیـک را، عثمـانی‌ها، ممالیک را، فرانسویها و انگلیسی‌ها، عثمانی‌ها را از مصر خارج کردند. در دوره معاصر نیز بعد از ناکامی‌های محمدعلی پاشا برای اصلاحات و توسعه، مـصر بـه اقتـصاد بـین‌المللـی ملحق می‌شود. ژاک برگ در توصیف آن چنین گفته است: به گفتـه هـردوت، مـصر هدیـه رود نیل بود. اما سالیان دراز، این سر زمین به وثیقه ای برای بدهی‌های دولت این کـشور بـه طرفهای اروپایی بویژه انگلیسی و فرانسوی تبدیل شده بود.[۱۱] همین موقعیت جغرافیایی در کنار عوامل دیگر به مصر جایگـاهی مرکـزی یـا ابرنیروی عربی " داده است. ملک عبدالعزیز قبل از مرگ به فر زندش می‌گویـد: سـلامتی اعراب در کل می‌تواند از روی سلامتی مصر تشخیص داده شود. اگر مـصر مـریض شـود، تمام جهان عرب مریض می‌شود. [۱۲]

پیامدهای ناشی از موقعیت استراتژیکی مصر

موقعیت استراتژیک مصر به عنوان یک عنصر ثابت در مصر، دارای پیامدهایی اسـت کـه بخـشی از متغیـرات آن کـشور را رقم زده است. به عبارت دیگر، بیشتر عوامل تغییر در گذشـته، از خـارج وارد مـصر شـده اسـت. مهاجمان خارجی از آن سوی مرز می‌آمدند هر کدام بخشی از فرهنگ خود را بـه صـورت گذاشتند. آداب و رسوم در دره نیل، میراث غنی مصر و پیچیـدگی فرهنـگ آن نیز تا حدودی به همین امر مرتبط است. مصر در طول دو هزار سال، سه بار زبان و سه بار دین خود را تغییر داده است: ادیـان فرعـونی، مـسیحی و اسـلامی [۱۳] بعد از فتح اسلامی نیز با سلطه فاطمیون شـیعی در 909م، مـذهب شـیعه در آن جـا ترویج یافت، تا اینکه بعد از سیطره صلاح‌الدین ایوبی شافعی مـذهب و تـسلط امپراتـوری عثمانی، مذهب اهل سنت، غالب شد. هنوز هم علائمی از دوران فاطمیون و مذهب شیعه در فرهنگ جاری مصر مشهود است. [۱۴] آثار سیطره سلسله‌های گوناگون بر فرهنگ مصر را به طور مثال در جشن‌های ویژه مـاه مبـارک رمـضان مـصریان می‌توان یافت. این جشن‌ها ترکیبی و پیچیده و چند رگه است. رگه‌هایی از آن به دوره‌های مختلف فرعونی، قبطی و اسلامی رجعت دارد و میراث آن دوره است. رگـه‌های اسـلامی آن نیز خود به قسمت‌های مختلف تقسیم می‌شـود. بخـشی از آن بـه ابتکـارات فاطمیـان، برمی‌گردد و بخشی بازمانده عثمانی و سایر ملل برمی‌گردد. [۱۵]

تمدن جدید غرب

با ورود ناپلئون به مصر در سال 1798م، اولین برخورد فراگیر «تمدن جدید غرب» با جهان اسلام، در سرزمین مصر صورت گرفت. بعدها نیـز در 1882م بـه اشـغال انگلـستان درآمد و در 1914م تحت الحمایه آن کشور قرار گرفته است. بنابراین «میراث استعماری» نیز هنوز در زوایای نظام سیاسی مصر مشهود است. مرزهای مصنوعی، ایجاد یک طبقـه نخبـه دولتی، قانون اساسی چند حزبی و نهادهای لیبرال دموکرات ضعیف بدون پـشتوانه و نظـام سکولاری که مذهب را از سیاست جدا می‌دانـد. [۱۶] حتـی در قانون اساسی ماده 76 به تبعیت از ساختار اسـتعمار انگلـستان، از تعبیـر «مجلـس عـوام» استفاده می‌شود [۱۷] جهان اسـلام از طریـق مـصر بـه سـرعت در جریان تحولات جدید غرب بعد از رنسانس قرار گرفـت و از آن زمـان تـا کنـون، چـالش تمدن غرب و اسلام در اشکال گوناگون میان «اسلامگرایان و دولت‌های سکولار» و تعـابیر سیاسی و غیرسیاسی از دین ادامه یافته است. [۱۸] صحنه سیاسی مـصر شـاهد چالش چهار جریانی است که به ترتیب در مصر مطرح شده‌اند: جریان غرب‌گرایی، جریان اسلامگرایی، جریان ناسیونالیسم غربی و جریان ناسیونالیسم مصری.

متغیر برون مرزی

3. متغیر برون مرزی، شناخت تحولات مصر، اسرائیل و مسئله فلسطین اسـت کـه ایـن مسئله در طول پنج دهه، به صورتی تمام عیار در شکل دادن به سیاست داخلـی و خـارجی مصر نقش داشته است. در واقع، فهم رفتار سیاسی مصریان جـز از راه چـالش و تهدیـد اسرائیل میسر نیست. فعال شدن و افزایش در جه رادیکالی یـا افـول فعالیتهـای گـروه‌های اسلامی، به نحوه رابطه نخبگان سیاسی مصر با مسئله اسـرائیل پیونـد می‌خـورد. یکـی از دلایل فعالیت‌های اسلام‌گرایان در دوره ده ساله اول ریاست‌جمهوری مبـارک، تعلـل وی در اجرای مواد کمپ دیوید و عادی سازی روابط بود. آینده‌نگری در خصوص تحولات مـصر نیز در گرو تعامل چندجانبه مذاکرات اعراب - اسرائیل و آمریکاست. نمی‌توان چشم‌اندازی از آینده مصر تصویر کرد، بدون آنکه قبلاً وضعیت سناریوهای مختلف و ضـریب احتمـال وقوع هر یک بررسی و سپس آینده مصر از دریچه هر یک از آنها ملاحظه شده باشد. از ایـن‌رو، اسرائیل و مقوله امنیت، مجرای فهم رفتار سیاسی در جامعه مصر است [۱۹] شکست در مذاکرات صلح، مانند پیشرفت مذاکرات صلح، منجر به فعـال شـدن اسلامگرایان خواهد شد؛ زیرا هر درجه نزدیکی به اسرائیل، به منزله همـان میـزان دوری از ساخت جامعه مصر خواهد بود. [۲۰] اسلامگرایان مشروعیت مذهبی دولـت مصر را به دلیل مذاکره صلح با اسرائیل به طور جدی زیر سـؤال بردنـد. [۲۱] شکست مصر در جنگ 1967 از اسرائیل نیز در خیزش دوبـاره جنـبش‌ها و افکـار اسلامگرایی نقش تعیین‌کننده‌ای داشته است. [۲۲]

پانویس

  1. نویسنده: رحیم ابوالحسینی و ابراهیم برزگر
  2. (هیکل، 1361 ،ص 118)
  3. (تکیـه‌ای، 1375، ص 55)
  4. (داژدن، 1357 ،ص 35-34)
  5. (برای بررسی بیشتر به اثر تئوریک زیر بنگرید: - Fahmy, The Politics of Egypt: State-Society Relationship.2002)
  6. (فوزی، 1385 ،ص70)
  7. (مورت، 1996)
  8. (پاول، 1967)
  9. (هیکل، 1361 ،ص 283)
  10. (فهمی، 2002 ،ص 36)
  11. (استاوریانوس، 1981، صـص 224-223)
  12. (هیکل، 1360 ،342)
  13. (هیکـل، 1363، ص 118)
  14. (کدیور، 1373،ص 47)
  15. (سایت تقریب نیوز، 26/ 6 /1386 کـد خبـر T/V13932-85(
  16. (تامـسون، 1385، ص 59 ،149)
  17. (قانون اساسی مصر، 1381)
  18. (عنایت، 1363)
  19. (هیکـل، 1363، ص 122)
  20. (عبدالناصر، 1994)
  21. (کپـل، 1366 ،ص 132)
  22. (تریپ و اوون، 1989، ص90)