تأملی بر مسأله‌ی وحدت اسلامی از دیرباز تا دیروز با تکیه بر جنبش اتحاد اسلامی (کتاب)

از ویکی‌وحدت
نسخهٔ تاریخ ‏۱۶ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۴۴ توسط Mollahashem (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «<div class="references" style="margin: 0px 0px 10px 0px; max-height: 300px; overflow: auto; padding: 3px; font-size:95%; background: #FFA50...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
Ambox clock.svg


نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.

یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ۱۲:۴۴، ۱۶ نوامبر ۲۰۲۱؛


جهان اسلام از قرن سیزدهم هجری به این سو، در کشاکش رویارویی با هیمنه ی استعماری غرب. علاوه بر وقوف به برتری مادی غرب، همانند قرن دوم هجری، بار دیگر با انبوهی ازمفاهیم و معارف بیگانه مواجه شد و البته این بار جهان اسلام، نشاط و شادابی و سلامت و قدرت گذشته در مقابله با هیمنه ی مادی بیگانگان و هضم مطلوب داده‌های فرهنگی جدید را نداشت. از این رو در مقابله با عالم جدید، موضع گیری‌های متفاوتی اتخاذ نمود که بیشتر ما بین افراط و تفریط، غرب گریزی تا غرب ستیزی و غرب گرایی تا غرب زدگی، در نوسان بود. در این میان دیدگاههایی نیز تلاش می داشت که از بهت واقعه در آمده و نسبت به امر واقع، یعنی پیشرفت و برتری غرب، نه دچار تسلیم، وادادگی و شیفتگی شود و نه روی در کشد و در انزوا فرو رود و یا به انکار و ستیز بر خیزد، بلکه با اعتماد به نفس و دیده ی انصاف به حلاجی درست وضعیت و چاره جویی بپردازد. جنبش وحدت اسلامی یا اتحاد اسلام را در مجموع می توان دارای چنین دیدگاهی شمرد. وحدت اسلامی در این عصر، جنبشی است اندیشه ای و عمل گرا که تلاشی گران، فشرده و پراکنده به خرج داد تا با احیاء، اصلاح و بیداری، جهان اسلام را که در آن دوران، مهمترین و معتبرترین واحدهای سیاسی آن، امپراطوری عثمانی و ایران قاجاری بودند. توانایی درک دنیای جدید و دفاع از استقلال و صیانت آن در مقابله با سلطه جویی‌های استعماری غرب ببخشد. وحدت اسلامی با وجود تنوع در گرایش‌ها و سمت و سوهای سیاسی ـ فرهنگی، یکی از محوری ترین نظریه‌های مطرح در این دوران بوده و در میان اقشار مختلف از سیاستمداران حاکم تا علما، اندیشمندان، روشنفکران و حتی توده ی مردم، مبلغان، داعیانی داشت و اگر چه فشار و شتاب رویدادهای متوالی آن دوران، فرصت پختگی و کارآمدی مؤثر را به این جنبش نداد و لیکن مسأله‌ی وحدت اسلامی در این عصر، تأثیراتی جدی، مانا و پر دامنه برجای گذارد و علیرغم کثرت و تنوع در تعریف، در اشکالی دیگر، همچنان تا امروز مطرح می باشد.. فرضیه‌ی اساسی که چار چوب این پژوهش، مبتنی بر آن شکل گرفته است. این است که وحدت اسلامی در این دوران جنبشی است وحدت طلبانه، اصلاح گرا و استعمار ستیز و مهمترین عامل در ولادت آن، نیاز جهان اسلام به وحدت در مصاف با دنیای جدید بود. این پژوهش که از سه بخش سامان یافته است. تلاش گردیده است که با استناد‌های پژوهشگرانه، از مطرح‌ترین مآخذهای تحقیقاتی، در تاریخ معاصر جهان اسلام اعم از منابع دست اول و مآخذ تحقیقی، پیرامون مسأله‌ی وحدت اسلامی و موضوعات مرتبط با آن استفاده گردد. در بخش نخست كتاب، مؤلفه‌های ناهمسازگری و پیشینه‌ی تلاش‌های همسازگرایانه در جهان اسلام از آغاز تا قرن سیزده هجری و الی نوزده میلادی، بررسی می‌گردد. در بخش دوم، به زمینه‌های طرح مساله‌ی وحدت اسلامی در ایران قاجاری و امپراطوری عثمانی، اشاره می‌شود. بخش سوم به مسأله‌ی وحدت اسلامی؛ اتحاد اسلام و مؤلفه‌ها و مقوم‌های نظریه ی وحدت اسلامی در این عصر، چهره‌ها؛ اندیشه‌ها و تکاپوها (سید جمال الدین، شیخ الرئیس قاجار، رساله‌ی اتحاد اسلام)، اختصاص دارد. و در پایان در كتاب تصریح شده است: پس از وفات پیامبر اسلام (ص)، به موازات تزاید ناهمسازگری‌ها، تلاش‌های وحدت طلبانه نیز رشد و نمود و بالندگی گرفت، وبدین ترتیب مساله‌ی وحدت اسلامی یا همسازگری و خصم و همزادش، یعنی تفرقه یا ناهمسازگری كه بیش از هر چیز در اختلافات مذهبی بروز می‌یابد، به برجسته‌ترین مؤلفه‌های تاریخ اسلام تبدیل می‌گردد. در طول تاریخ اسلام از وحدت اسلامی مانند بسیاری دیگر از آموزه‌ها و ارزش‌ها، تعاریف متفاوت و قرائت‌های گوناگون شده است. و حتی پاره‌ای از تلاش‌های وحدت طلبانه با ماهیتی متناقض و دوگانه (پارادوكسیال)، با هدف وحدت مسلمانان به ناهمسازگری‌های جهان اسلام دامن زده‌اند، تا آن جا كه گاه شعار وحدت به حربه‌ای علیه جوهره‌ی خود یعنی همسازگری تبدیل شده و مستمسكی برای توجیه بیداد و یا انكار اقلیت از سوی اكثریت بدل آمده است. نمونه‌های متعددی از این دست تلاش‌ها را چه در حوزه‌ی اندیشه و چه در حوزه‌ی قدرت سیاسی، در تاریخ اسلام می‌توان یافت.