بودیسم: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰۲: خط ۱۰۲:


زائران معمولاً پس از انجام طواف به نماز و دعا مي‌پردازند. برخي از آنان اين اعمال را به شكل ايستاده انجام مي‏دهند. بعضي بر زانو مي‌نشينند و برخي نيز به خاك مي‌افتند و اعمال عبادي را به جاي مي‏آورند.
زائران معمولاً پس از انجام طواف به نماز و دعا مي‌پردازند. برخي از آنان اين اعمال را به شكل ايستاده انجام مي‏دهند. بعضي بر زانو مي‌نشينند و برخي نيز به خاك مي‌افتند و اعمال عبادي را به جاي مي‏آورند.
=زيارتگاه‌هاي چهارگانه=
در آيين بوديسم، تمام زيارتگاه­ها مقدس و داراي حرمت تلقي مي‏شوند. اما در اين ميان، چهار زيارتگاه بسيار بالاتر و برجسته‏تر از ديگر مكان‌هاي زيارتي هستند. اين تقدس تا بدان جا است كه از اين اماكن به عنوان مكان‌هاي امن بودايي ياد مي‏گردد. هر فرد به محض ورود به اين مكان‏ها در امان خواهد بود و حق تعرض به افراد در اين مكان­ها وجود ندارد؛ زيرا تقدس اين اماكن، اجازه انجام رفتاري را كه موجب بي‏حرمتي شود، نمي‏دهد.
اين چهار مكان عبارتند از:
# لومبيني
# بودگيا
# سارنات
# كوشيناره
#
==لومبيني Lumbini==
شهري در مرز ميان هند و [[نپال]] كنوني است و بر پايه گزارش‌ها زادگاه بودا مي‌باشد. اين مكان اكنون روميندي (Rumindi) نام دارد. <ref>A. Salamone، Frank(ed.)، Encyclopedia of religious rites، rituals، and festivals، Routledge، 2004)، Pp.328 &378</ref> باغ لومبيني در اين منطقه، از ديرباز داراي تقدس و اهميت ويژه بوده است. بر پايه گزارش‌هاي موجود، امپراتور بزرگ مائوري‏ها به نام آشوكا (Asoka) كه در فاصله سال‌هاي 273 تا 236 ق. م. بر تمام هند حكمفرمايي داشت، به سال 249 به زيارت لومبيني و عبادت در محل تولد بودا پرداخت. به يادبود حضور او در اين مكان، ستوني سنگي ساختند و بر آن كتيبه‏اي نگاشتند كه رخداد زيارت آشوكا را حكايت مي‏كند. به باور بوداييان، متون نوشته شده بر اين ستون نشان مي‌دهد كه اين محل از ديرباز به عنوان مكان تولد بودا مورد پذيرش قرار داشته است.
==حوضچه مقدس==
از جمله مكان‌هاي مقدس و زيارتي لومبيني، پوشكارني (Puskarni) به معناي «حوضچه مقدس» است كه در پايين [[مناره]] آشوكايي قرار گرفته است. آنان بر اين باورند كه «مايا دوي» (Maya Devi) مادر بودا، بدن خويش را پيش از تولد بودا در اين حوضچه شست‌وشو داده و به همين دليل، اين حوضچه از تقدس ويژه ميان بوداييان برخوردار است.
==معبد كهن مايا دوي==
[[معبد]] كهن مايا دوي نيز از جمله مكان‌هاي مقدس و مشهور لومبيني است. اين معبد كه درست در برابر ستون آشوكايي قرار دارد، به سال 1995م. مورد كاوش و حفاري‏هاي باستاني قرار گرفت. به سال 1996م. كاوشگران اعلام كردند كه محل تولد بودا زير اين معبد كشف شده است. باستان‏شناسان با حفر اين مكان به يادواره‏اي سنگي دست يافتند كه متعلق به سده سوم ق. م. بود و آن محل را مكان دقيق تولد بودا مي‌شمرد. <ref> Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، (Subang Jaya Buddhist Association، 2001)، PP.69 – 87</ref>
==بودگيا (Bodh-gayā)==
بودگيا در منطقه بيهار (Bihar) كشور هند و در فاصله يازده كيلومتري از شرق شهر گايا (Gaya) قرار دارد. <ref>Olsen، Brad، Sacred Places Around the World، (Consortium of Collective Consciousness، 2004، 2nd ed.)، P.92
</ref> بودگيا كه محل روشن‏شدگي بودا است، مقدس‏ترين مكان روي زمين براي بوداييان به شمار مي‏آيد. امپراتور آشوكا به سال 259 ق. م. به [[زيارت]] اين مكان رفت و معبدي را در آن جا بنا كرد. از آن هنگام به مدت بيش از هزار و پانصد سال، زائراني بي‌شمار به اين مكان كه مهد آيين بودا است، مي‏شتابند.
ويراني اين معبد در سده سيزدهم م. روند زيارت اين مكان را با وقفه روبه‌رو ساخت. با محو شدن تدريجي بوديسم در كشور هند، اين زيارتگاه نيز به فراموشي سپرده شد تا آن جا كه اين معبد به دست هندوها تصرف شد و مدتي طولاني در اختيار آن‌ها قرار داشت. در اواخر سده نوزدهم م. توجه بوداييان به اين مكان مقدس ديگر بار معطوف شد و تلاش­هايي فراوان براي باز پس‌گيري آن صورت گرفت. بوداييان هرگز نتوانستند تفوق و تسلط كامل بر اين مكان به دست آورند. امروز اين مكان به دست شورايي از 11 بودايي و 14 غير بودايي اداره مي‏گردد. <ref>Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، Pp.75 – 78</ref>
'''معبد مهابودي (Mahabodhi)'''
معبد مهابودي در بودگيا يكي از مهم‌ترين زيارتگاه‌هاي بوداييان به شمار مي‏آيد. اين معبد كنار درختي بنا شده است كه به باور بوداييان، بودا زير آن به روشن‏شدگي دست يافت. بناي نخست اين معبد در سده ششم م. ساخته شد؛ اما در فاصله قرن­هاي سيزدهم تا نوزدهم م. رو به ويراني نهاد و سپس به دست [[راهبان]] و زائران اين معبد، بازسازي گشت. <ref></ref>
'''درخت بودي'''
بودا زير درخت اشوته (Ashvatha) (نوعي انجير) نشست و به مراقبه پرداخت و در همان جا به روشن‌شدگي اعلا (abhisambodhi) دست يافت و بودا شد. اين درخت بعدها درخت بودي (Bodhi) نام گرفت و آن مكان را بوداگيا ناميدند كه يكي از زيارتگاه‌هاي برجسته آيين بودا شد. <ref>Leela، Aditi Wood، "Bodh Gaya"، Encyclopedia of Buddhism، robert E. Buswell، 2003، vol 1، p. 50</ref>
اين درخت بارها به دست حكمرانان قطع شد. نخستين بار امپراتور آشوكا اين درخت را قطع كرد؛ اما پس از در آمدن به آيين بودا، دستور داد تا ريشه باقي مانده از اين درخت و جوانه‏ هاي آن را به طور كامل نگهداري كنند. بعدها نيز هر بار كه اين درخت به دستور حكمرانان قطع مي‌شد، بوداييان ديگر بار يكي از قلمه‏ هاي آن را كه در [[سريلانكا]] حفظ مي‏شد، به آن جا آورده، در جاي نخست مي‏كاشتند. درختي كه امروز در اين مكان قرار دارد، در حدود 125 سال عمر دارد و براي بوداييان بسيار مقدس است.
==سارنات (Särnäth)==
سارنات در ايالت اوتارپرادش در سي كيلومتري شهر واراناسي ([[بنارس]]) قرار دارد. <ref>Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، (Subang Jaya Buddhist Association، 2001)، Pp. 81 – 82 &87
1. بودا، ص59-60.
</ref> بودا در باغي به نام پارك آهو (Mrigadäva) كه اكنون Särnäth نام دارد، نخستين موعظه خود و دهرمه را كه بدان دست يافته بود، براي ياران خود بيان مي‌كند و به آن‌ها سفارش مي‌نمايد كه راه ميانه را برگزينند و از زياده‌روي پرهيز كنند. روش ميانه (تتهاگته) راهي است كه به بينش و دانش، سكون و آرامش، تنوير و سرانجام نيروانا مي‌رسد و جزء همان راه‌هاي هشت‌گانه‌اي است كه از چهار حقيقت جليل سرچشمه مي‌گيرد.
بقعه اصلي اين زيارتگاه نخستين بار به دست امپراتور آشوكا در سده سوم ق. م. احداث شد. اين زيارتگاه به رغم اهميت آن، امروز در معرض ويراني قرار دارد. بقعه اصلي سارنات از ميان رفته و اثري از آن باقي نمانده است؛ اما ديواره‏هاي آن با حكاكي‏ هايي كه بر آن وجود داشته، همچنان محفوظ مانده است. <ref>Wilkinson، Philip and Charing، Douglas، Encyclopedia of religion، P.92</ref>
در اين زيارتگاه، بقعه‏ها و آثار مقدس ديگر نيز وجود دارند. افزون بر اين، معابد مهم تازه‏تأسيسي نيز براي زائران سارنات ساخته شده است. از جمله اين معابد مي‏توان به معبد مردم برمه، معبد چيني‏ها، معبد ژاپني‏ها و معبد كره‏اي‏ها اشاره كرد. معبد تايلندي‏ها و همچنين سه معبد مربوط به مردم تبت، از ديگر معابد موجود در اين منطقه هستند. <ref>Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، P.95</ref>
==كوسيناره (Kusinagara)==
زيارتگاه كوسيناره در شمال ويشالي از جمله مكان‌هاي مقدسي است كه بوداييان به زيارت آن مي‌روند. بر پايه گزارش‌ها، اين مكان همان جايي است كه بودا در آن وفات يافت و به پري نيروانه (Parinirväna) يا نيرواناي كامل دست يافت.
در همين محل جسد او را سوزاندند و بناي يادبودي براي او ساختند. <ref>Akira، Hirakawa، "Stupa Worship"، Encyclopedia of religion، Vol.14، p.93</ref> امپراتور آشوكا به سال 249 ق. م. به اين مكان آمد و بقعه‏ ها و مناره ‏هاي گوناگون در اين محل بنا كرد. در سده هفتم م. اين منطقه كاملا مورد بي‏ توجهي قرار گرفته و رو به ويراني نهاده بود.
از سده دوازدهم م. و پس از تفوق [[مسلمانان]] بر هند، اين مكان بيش از پيش مورد بي ‏توجهي قرار گرفت و از يادها محو شد. در اواخر سده نوزدهم م. يكي از راهبان بودايي بر آن شد تا اين زيارتگاه را بازسازي كند. او معبد اصلي اين مكان را در سال‌هاي 1902 – 1903م. نوسازي كرد و از آن هنگام به بعد، كوشيناره به تدريج جايگاه و اهميت ويژه خود را بازيافت. <ref>Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، P.98</ref>


=انتقاد بر آيين بودا=
=انتقاد بر آيين بودا=

نسخهٔ ‏۲۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۲۱:۳۰


بودیسم
بودیسم
نام بودیسم یا آیین بودایی یا بوداگرایی (به انگلیسی: Buddhism)

بودیسم یا آیین بودایی پس از اسلام و مسیحیت[۱] ، از جمله آیین‌هایی است که در سراسر جهان پیرو دارند. بودیسم آیین‌های رایج در شرق آسیا و دارای اماکن زیارتی مقدس و مناسکی همانند حج و عمره می باشد.

بر پایه آمار سال ۲۰۰۵م. این آیین ۳۶۰ میلیون پیرو در سراسر جهان دارد.. این دین برپایه فلسفه‌ای مبتنی بر آموزه‌های سیدارتا گوتاما که در حدود ۵۶۶ (پیش از میلاد) تا ۴۸۶ (پیش از میلاد) می‌زیسته، است.

آیین بودا به تدریج از هندوستان به سراسر آسیا، آسیای میانه، تبت، سریلانکا، یمن، آسیای جنوب شرقی و نیز کشورهای خاور دور مانند چین، مغولستان، کره و ژاپن راه یافت.

معنای بودا

لقب بودا [۲] در زبان سنسکریت به معنای فرد بیدار است. در ادیان هند، این عنوان برای هر شخصی که به روشنی رسیده، به کار می‌رود و به بودای تاریخی اختصاص ندارد.

با این حال، میان همه بوداها، سیدارته گوتمه، جایگاهی بس بزرگ دارد. او را نه انسان می‌توان دانست و نه خدا. بودا سرشتی بس والاتر و برتر از این دو دارد. او آموزگار خدایان و انسان‌ها است. [۳]

اعتقادات آيين بوديسم

آيين بوديسم يكى از شاخه هاى كيش هندوست [۴] كه در هندوستان و حدود دو قرن بعد از مرگ بودا به همّت فرمان روايى به نام «آشوكا» رشد و گسترش يافت و بعدها از سرزمين اصلى كوچ و در خارج از مرزهاى هند، به خصوص در آسياى جنوب شرقى، چين و ژاپن، پيروان فراوانى براى خود دستوپا كرد.

برخى از مستشرقان از آيين بودا تعبير به فلسفه مى كنند و برخى نيز نام «دين» بر آن مى نهند. جان بى. ناس در اين مورد مى گويد: اين مسئله كه آيا فلسفه ى بوديسم را مى توان در واقع دين و مذهب ناميد يا نه، مورد بحث و نظر است. البته از لحاظ عقايد آن مرد بزرگ در باب جهان هستى و روش هاى پيچ در پيچ مى توان آن را به عنوان دين تعريف كرد... . [۵]

ولى اگر به ديده ى تحقيق بنگريم، شايد بهتر باشد كه بوديسم را يك مكتب اخلاقى بدانيم تا يك مكتب فلسفى; چرا كه بودا به هيچ وجه وارد بحث هاى متافيزيك و فلسفى نمى شود و مى كوشد مسائل فلسفى را هم با تمثيل بيان كند و بحث درباره ى خدا و روح را بى فايده مى انگارد [۶] و به دادن چند تذكر اخلاقى در اين باره بسنده مى كند.

از ديدگاه علماى اديان ابراهيمى نيز نمى توان آيين بودا را «دين» ناميد; زيرا آن گونه كه خواهد آمد، اين آيين، مبدأ اعلى و وجود امور ماوراء الطبيعى و غيرمادى را برنمى تابد و ماده را تنها موجود ازلى و ابدى مى شمارد كه خالقى نداشته است. به تعبير ديگر، مفهوم ذهنى بودا از دين، مفهومى كاملاً اخلاقى است. او در همه چيز به رفتار و سلوك توجه دارد و به مراسم آيينى يا پرستش ما بعدالطبيعه يا خداشناسى...» بى اعتناست. [۷]

آيين بودا را بايد نهضتى اصلاحى در آيين هندو شمرد كه سعى مى كرد برخى از عقايد و اعمال افراطى و خشن آيين هندو را تعديل كند. اين آيين «راه نجات را در روش اعتدال و ميانه روى و عقل سليم قرار داده و رياضت هاى افراطى را خلاف مصلحت عقلانى» [۸] مى دانست.

بوديسم با جامعه ى طبقاتى (كاسْتْ) كه آيين هندو مبلّغ و محافظ آن بود مخالفت مىورزيد و به همين دليل «هر كس كه در صف پيروان بودا درمى آمد از تنگناى رسم و رعايت اصول طبقاتى (كاست) [۹] آزاد مى شد.» [۱۰] هر چند خودش دچار خرافات و رياضت هاى افراطى اى بود كه داعيه ى مخالفت با آنها را داشت.

اساس آيين بوديسم

اساس آيين بوديسم بر اين اصل واقع شده كه عالم سراسر رنج و بدبختى است [۱۱] و انسان براى رهايى از اين رنج بايد تلاش كند. [۱۲] بودا آيين خود را بر چهار اصل كه نام آن را چهار حقيقت والا مى نهد، بنا نهاده است; آن چهار اصل عبارت اند از:

1. حقيقت تألم: اين جهان پر از محنت است.

2. حقيقت علت تألم: ميل و هوس كه بنيادش بر شوق شديد به زيستن است، علت و ريشه ى تألم و رنج است.

3. حقيقت پايان تألّم: ريشه كن كردن ميل و هوس، راه پايان دادن به رنج و تألم است.

4. حقيقت طريقت والا براى رفع مايه ى تألّم: روش ريشه كن كردن ميل و هوس استفاده از هشت راه است. [۱۳] اين هشت راه كه «هشت منزلت والا» ناميده مى شوند عبارت اند از: بينش درست، انديشه ى درست، گفتار درست، كردار درست، معاش درست، تلاش درست، حضور ذهن درست و تمركز حواس درست.

اصول آيين بودا

در حقيقت، بودا دو مطلب را اصل آيين خود قرار داده است:

اصل اول: شرّ و درد و رنج بودن عالم هستى و مايه ى اندوه دانستن هر آنچه انسان ها به آن دل مى بندند و از آن به زندگى تعبير مى كنند.

اصل دوم: تنها راه نجات از رنج و شرّ عالم و اندوه زندگى، پيوستن به «نيروانا» است كه مى توان آن را نوعى عدم و رها شدن از قيد وجود دانست.

با توجه به مطالب فوق بايد گفت: درست است كه بر اساس تعريفى كه مى گويد: «دين الهى مجموعه ى عقايد و اخلاق و قوانين و مقرراتى اجرايى است كه خداوند آن را براى هدايت بشر فرستاده است...»، [۱۴] آيين بوديسم يك دين به معناى واقعى نيست، ولى چون طرف داران آن تلقى دين از آن را دارند و مى خواهند با ايمان به آن به رستگارى برسند

عبادت و اعمال عبادی در آيين بودا

عبادت در این آیین شکل‌های متفاوت دارد و شامل پرستش تصاویر بودا و نیز بقایای جسمانی او است. [۱۵] مردم عادی برای عبادت به مکان‌های مقدس می‌روند و در آن‌جا با اهدای نذورات خود و زانو زدن و ذکر گفتن در برابر اشیاء مقدس به عبادت می‌پردازند.

عبادت راهبان با مردم عادی تفاوت دارد. آن‌ها همه اوقات خود را به مراقبه و خواندن اذکار و اوراد می‌گذرانند. آن‌ها موظف‌اند که در روزهای ویژه روزه بگیرند و مراسم دعاخوانی و ذکرگویی را اجرا کنند. [۱۶]

اعمال ويژه در آيين بودا

اگر چه بودا اعمالي ويژه براي اين زيارتگاه‌ها مشخص نكرده، بوداييان معمولاً رسومي ويژه را در اين كار معنوي دنبال مي‌كنند. زيارت بيشتر از دو بخش تشكيل مي‏شود: طواف زيارتگاه، نماز و دعا.

طواف

انجام طواف به معناي حركت دوَراني به دور بقعه مقدس، از اعمالي است كه ميان بوداييان رواج دارد. طواف بر اساس حركت عقربه ساعت صورت مي‏گيرد؛ به گونه‏اي كه همواره بخش راست بدن زائران به سوي مكان مقدس قرار دارد. [۱۷] زائران هنگام طواف كه بايد با پاي برهنه انجام ‏گيرد، سه بار گرداگرد بقعه مي‏گردند و آن را طواف مي‏كنند.

رمز اين عدد آن است كه با اين طواف‌هاي سه‌گانه، سه پناه بودايي يعني بودا، درمه (حقيقت بنيادين) و انجمن را به ياد آورند. [۱۸] برخي زائران تبتي طواف را به صورت خوابيده بر خاك انجام مي‏دهند و همه مسير را به شكل سينه‌خيز طي مي‏كنند. [۱۹]

نماز و دعا

زائران معمولاً پس از انجام طواف به نماز و دعا مي‌پردازند. برخي از آنان اين اعمال را به شكل ايستاده انجام مي‏دهند. بعضي بر زانو مي‌نشينند و برخي نيز به خاك مي‌افتند و اعمال عبادي را به جاي مي‏آورند.

زيارتگاه‌هاي چهارگانه

در آيين بوديسم، تمام زيارتگاه­ها مقدس و داراي حرمت تلقي مي‏شوند. اما در اين ميان، چهار زيارتگاه بسيار بالاتر و برجسته‏تر از ديگر مكان‌هاي زيارتي هستند. اين تقدس تا بدان جا است كه از اين اماكن به عنوان مكان‌هاي امن بودايي ياد مي‏گردد. هر فرد به محض ورود به اين مكان‏ها در امان خواهد بود و حق تعرض به افراد در اين مكان­ها وجود ندارد؛ زيرا تقدس اين اماكن، اجازه انجام رفتاري را كه موجب بي‏حرمتي شود، نمي‏دهد.

اين چهار مكان عبارتند از:

  1. لومبيني
  2. بودگيا
  3. سارنات
  4. كوشيناره

لومبيني Lumbini

شهري در مرز ميان هند و نپال كنوني است و بر پايه گزارش‌ها زادگاه بودا مي‌باشد. اين مكان اكنون روميندي (Rumindi) نام دارد. [۲۰] باغ لومبيني در اين منطقه، از ديرباز داراي تقدس و اهميت ويژه بوده است. بر پايه گزارش‌هاي موجود، امپراتور بزرگ مائوري‏ها به نام آشوكا (Asoka) كه در فاصله سال‌هاي 273 تا 236 ق. م. بر تمام هند حكمفرمايي داشت، به سال 249 به زيارت لومبيني و عبادت در محل تولد بودا پرداخت. به يادبود حضور او در اين مكان، ستوني سنگي ساختند و بر آن كتيبه‏اي نگاشتند كه رخداد زيارت آشوكا را حكايت مي‏كند. به باور بوداييان، متون نوشته شده بر اين ستون نشان مي‌دهد كه اين محل از ديرباز به عنوان مكان تولد بودا مورد پذيرش قرار داشته است.

حوضچه مقدس

از جمله مكان‌هاي مقدس و زيارتي لومبيني، پوشكارني (Puskarni) به معناي «حوضچه مقدس» است كه در پايين مناره آشوكايي قرار گرفته است. آنان بر اين باورند كه «مايا دوي» (Maya Devi) مادر بودا، بدن خويش را پيش از تولد بودا در اين حوضچه شست‌وشو داده و به همين دليل، اين حوضچه از تقدس ويژه ميان بوداييان برخوردار است.

معبد كهن مايا دوي

معبد كهن مايا دوي نيز از جمله مكان‌هاي مقدس و مشهور لومبيني است. اين معبد كه درست در برابر ستون آشوكايي قرار دارد، به سال 1995م. مورد كاوش و حفاري‏هاي باستاني قرار گرفت. به سال 1996م. كاوشگران اعلام كردند كه محل تولد بودا زير اين معبد كشف شده است. باستان‏شناسان با حفر اين مكان به يادواره‏اي سنگي دست يافتند كه متعلق به سده سوم ق. م. بود و آن محل را مكان دقيق تولد بودا مي‌شمرد. [۲۱]

بودگيا (Bodh-gayā)

بودگيا در منطقه بيهار (Bihar) كشور هند و در فاصله يازده كيلومتري از شرق شهر گايا (Gaya) قرار دارد. [۲۲] بودگيا كه محل روشن‏شدگي بودا است، مقدس‏ترين مكان روي زمين براي بوداييان به شمار مي‏آيد. امپراتور آشوكا به سال 259 ق. م. به زيارت اين مكان رفت و معبدي را در آن جا بنا كرد. از آن هنگام به مدت بيش از هزار و پانصد سال، زائراني بي‌شمار به اين مكان كه مهد آيين بودا است، مي‏شتابند.

ويراني اين معبد در سده سيزدهم م. روند زيارت اين مكان را با وقفه روبه‌رو ساخت. با محو شدن تدريجي بوديسم در كشور هند، اين زيارتگاه نيز به فراموشي سپرده شد تا آن جا كه اين معبد به دست هندوها تصرف شد و مدتي طولاني در اختيار آن‌ها قرار داشت. در اواخر سده نوزدهم م. توجه بوداييان به اين مكان مقدس ديگر بار معطوف شد و تلاش­هايي فراوان براي باز پس‌گيري آن صورت گرفت. بوداييان هرگز نتوانستند تفوق و تسلط كامل بر اين مكان به دست آورند. امروز اين مكان به دست شورايي از 11 بودايي و 14 غير بودايي اداره مي‏گردد. [۲۳]

معبد مهابودي (Mahabodhi)

معبد مهابودي در بودگيا يكي از مهم‌ترين زيارتگاه‌هاي بوداييان به شمار مي‏آيد. اين معبد كنار درختي بنا شده است كه به باور بوداييان، بودا زير آن به روشن‏شدگي دست يافت. بناي نخست اين معبد در سده ششم م. ساخته شد؛ اما در فاصله قرن­هاي سيزدهم تا نوزدهم م. رو به ويراني نهاد و سپس به دست راهبان و زائران اين معبد، بازسازي گشت. خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ منابع بدون نام باید محتوا داشته باشند

درخت بودي

بودا زير درخت اشوته (Ashvatha) (نوعي انجير) نشست و به مراقبه پرداخت و در همان جا به روشن‌شدگي اعلا (abhisambodhi) دست يافت و بودا شد. اين درخت بعدها درخت بودي (Bodhi) نام گرفت و آن مكان را بوداگيا ناميدند كه يكي از زيارتگاه‌هاي برجسته آيين بودا شد. [۲۴]

اين درخت بارها به دست حكمرانان قطع شد. نخستين بار امپراتور آشوكا اين درخت را قطع كرد؛ اما پس از در آمدن به آيين بودا، دستور داد تا ريشه باقي مانده از اين درخت و جوانه‏ هاي آن را به طور كامل نگهداري كنند. بعدها نيز هر بار كه اين درخت به دستور حكمرانان قطع مي‌شد، بوداييان ديگر بار يكي از قلمه‏ هاي آن را كه در سريلانكا حفظ مي‏شد، به آن جا آورده، در جاي نخست مي‏كاشتند. درختي كه امروز در اين مكان قرار دارد، در حدود 125 سال عمر دارد و براي بوداييان بسيار مقدس است.

سارنات (Särnäth)

سارنات در ايالت اوتارپرادش در سي كيلومتري شهر واراناسي (بنارس) قرار دارد. [۲۵] بودا در باغي به نام پارك آهو (Mrigadäva) كه اكنون Särnäth نام دارد، نخستين موعظه خود و دهرمه را كه بدان دست يافته بود، براي ياران خود بيان مي‌كند و به آن‌ها سفارش مي‌نمايد كه راه ميانه را برگزينند و از زياده‌روي پرهيز كنند. روش ميانه (تتهاگته) راهي است كه به بينش و دانش، سكون و آرامش، تنوير و سرانجام نيروانا مي‌رسد و جزء همان راه‌هاي هشت‌گانه‌اي است كه از چهار حقيقت جليل سرچشمه مي‌گيرد.

بقعه اصلي اين زيارتگاه نخستين بار به دست امپراتور آشوكا در سده سوم ق. م. احداث شد. اين زيارتگاه به رغم اهميت آن، امروز در معرض ويراني قرار دارد. بقعه اصلي سارنات از ميان رفته و اثري از آن باقي نمانده است؛ اما ديواره‏هاي آن با حكاكي‏ هايي كه بر آن وجود داشته، همچنان محفوظ مانده است. [۲۶]

در اين زيارتگاه، بقعه‏ها و آثار مقدس ديگر نيز وجود دارند. افزون بر اين، معابد مهم تازه‏تأسيسي نيز براي زائران سارنات ساخته شده است. از جمله اين معابد مي‏توان به معبد مردم برمه، معبد چيني‏ها، معبد ژاپني‏ها و معبد كره‏اي‏ها اشاره كرد. معبد تايلندي‏ها و همچنين سه معبد مربوط به مردم تبت، از ديگر معابد موجود در اين منطقه هستند. [۲۷]

كوسيناره (Kusinagara)

زيارتگاه كوسيناره در شمال ويشالي از جمله مكان‌هاي مقدسي است كه بوداييان به زيارت آن مي‌روند. بر پايه گزارش‌ها، اين مكان همان جايي است كه بودا در آن وفات يافت و به پري نيروانه (Parinirväna) يا نيرواناي كامل دست يافت.

در همين محل جسد او را سوزاندند و بناي يادبودي براي او ساختند. [۲۸] امپراتور آشوكا به سال 249 ق. م. به اين مكان آمد و بقعه‏ ها و مناره ‏هاي گوناگون در اين محل بنا كرد. در سده هفتم م. اين منطقه كاملا مورد بي‏ توجهي قرار گرفته و رو به ويراني نهاده بود.

از سده دوازدهم م. و پس از تفوق مسلمانان بر هند، اين مكان بيش از پيش مورد بي ‏توجهي قرار گرفت و از يادها محو شد. در اواخر سده نوزدهم م. يكي از راهبان بودايي بر آن شد تا اين زيارتگاه را بازسازي كند. او معبد اصلي اين مكان را در سال‌هاي 1902 – 1903م. نوسازي كرد و از آن هنگام به بعد، كوشيناره به تدريج جايگاه و اهميت ويژه خود را بازيافت. [۲۹]

انتقاد بر آيين بودا

انكار مباحث نظرى و اعتقادى

در آيين بوديسم بر خلاف اديان ابراهيمى كه از دو بخش عمده ى نظرى ـ اعتقادى، و عملى ـ تكليفى تشكيل شده اند، خبرى از مباحث نظرى و اعتقادى نيست و هر كس كه مى خواهد پيرو اين آيين شود، بايد بدون هر گونه استدلالى، حقيقت رنج، يعنى شر بودن زندگى را بپذيرد و هم چنين به اصل «سامسارا» (تناسخ)، يعنى تكرار ازلى تولد و مرگ و جابه جا شدن يك روح از جسمى به جسم ديگر، ايمان داشته باشد تا بتواند با عمل به هشت راه بودا خود را از چرخه ى «سامسارا» رهايى بخشد. [۳۰]

بوديسم در مباحث اعتقادى و نظرى كم همت و بى رونق است و مبادى لاهوت و فلسفه ى فوق الطبيعه و امثال آن و مباحث عقلانى نزد بودا وزنى ندارد. وى گفته است: من در باب قدمت عالم و ازليت جهان توضيحى ندادم و هم چنين در باب محدوديت و تناهى وجود تفسيرى نكردم و... . [۳۱]

با اين همه، اين ادعا كه نمى خواهد در امور نظرى و اعتقادى سخنى بگويد، در عمل به فراموشى سپرده شده و در دام نوعى ماترياليسم گرفتار مى آيد و با ابدى و ازلى دانستن ماده و عالم به انكار صانع مى پردازد; گويا آن گاه كه لازم است به سؤال مهم از كجا آمده ايم و به كجا خواهيم رفت پاسخ دهد، مى گويد: من در مباحث نظرى كارى ندارم، [۳۲] ولى آن گاه كه نوبت به انكار صانع عالم و معاد مى رسد، وعده ى خود را از ياد مى برد و به انكار مبدأ و معاد مى پردازد.

به همين دليل مى توان گفت: بوديسم تبيين روشنى براى مباحث عقيدتى ندارد و گرفتار تناقض است و چون مبادى نظرى گويا و روشنى ندارد، در مرحله ى عمل هم چندان موفق نيست و برنامه هاى عملى اش نيز بيشتر به توصيه هاى اخلاقى مبهم و نارسا مى ماند كه هر كس برداشت متناسب با ميل خود را مى تواند از آن داشته باشد; به همين دليل، در طول تاريخ كه دين بودا در نواحى خارج از هند گسترش مى يافت، در برخورد با اساطير و معتقدات محلى با آنها تطبيق مى يافت و تغيير مى كرد. [۳۳]

انكار خداوند

بوديسم برخلاف مكاتب فلسفى و اديان ديگر كه هر كدام به نوعى قايل به وجود خالق و صانعى براى هستى هستند، عالم را قديم و ازلى و بى نياز از خالق مى داند و وجود خداوند را انكار مى كند. [۳۴] بودا «از وجود مافوق طبيعت كه ازلى و بالذات و خالق عالم و صانع آسمان ها و زمين است و سرنوشت افراد انسانى را در قبضه داشته و قاضى حاجات و مجيب دعوات و قبله ى نماز و صلات باشد بحثى به ميان نياورده است» [۳۵] و از پاسخ گويى به اين سؤال كه ماده محدود است و بايد علتى داشته باشد، طفره مى رود.

برخى معتقدند كه بودا منكر خدا و ماوراء الطبيعه نيست، بلكه در اين مورد ساكت است و اعتقاد دارد كه ما از درك آنها عاجزيم و نبايد خود را درگير مباحث نظرى و ماوراءالطبيعى كنيم[18] و به همين دليل، در تعاليم خود از مفاهيم خدا، بهشت[۳۶]، جهنم، وحى، معجزه و... استفاده نمى كند.

اما سؤال اين است كه:

اولاً

آيا بدون داشتن اعتقاد مى توان به مرحله ى عمل رسيد و آيا بدون تبيين جهان هستى مى توان راه سعادت را هموار كرد؟

ثانياً

در آيين بوديسم دو پيش فرض اعتقادى، يعنى حقيقت تألّم و تناسخ، وجود دارد كه بدون پذيرفتن آنها نمى توان از روش هاى بودا براى سعادتمند شدن پيروى كرد و با قبول آنها، برخلاف خواسته ى وى، وارد مباحث اعتقادى مى شويم كه بوديسم آن را خط قرمز و خارج از توان انسان دانسته است; بنابراين آيين بوديسم يا بايد جواب گوى مباحث اعتقادى باشد و به تبيين مبدأ و معاد عالم بپردازد و يا از دادن برنامه ى عملى بپرهيزد، والّا دچار سفسطه و مغالطه خواهد شد. هم چنان كه در طول تاريخ دچار آن شده و با آن كه ادعاى مبارزه با تعدد الهه در آيين هندو را داشت، در طول زمان گرفتار بت پرستى شد و به جاى خدايان متعدد هندوان، تماثيل و مجسمه هاى بودا را بت قرار داد و بت پرستى شرك آلود هندوها را به بت پرستى كفرآميز بودايى تبديل كرد.

انكار معاد و اعتقاد به تناسخ

بودا كه در پى اصلاح آيين هندوييسم بود، روح را انكار مى كرد، ولى در پاسخ به اين سؤال كه سرانجام انسان چه خواهد شد، به ناچار مانند هندوها تناسخ را به عنوان اصل مسلم دينى پذيرفت. به عقيده ى وى، روح انسان در هنگام مرگ به كالبد و يا جسم ديگرى انتقال مى يابد و يك سلسله تولد و تجديد حيات را طى مى كند و پس از هر تولد و زندگى دوباره به بدنى ديگر حلول مى كند و اين تولدها ممكن است بى انتها و تا ابد ادامه داشته باشد; ولى به تناقض گرفتار مى آيد، زيرا بدون حلول روح از جسمى به جسم ديگر تناسخ امكان ندارد; [۳۷] و بر فرض كه تناسخ را قبول كرديم كدام دليل عقلى و منطقى صحيحى بر حقانيت تناسخ دلالت مى كند؟!

حدود صد سال پيش مردم هند دويست يا سيصد ميليون نفر بودند كه بعد از مرگ، روحشان در كالبد دويست يا سيصد ميليون نفر تازه متولد شده نسخ پيدا كرده است. حال اگر اين تعداد را از جمعيت كنونى هند، كه بيش از يك ميليارد نفر است، كم كنيم، چيزى حدود هفتصد تا هشتصد ميليون نفر وجود خواهد داشت كه طبق قانون تناسخ بايد بدون روح باشند، چون قبلاً روحى نبوده تا در اين تازه متولدان، نسخ پيدا كند. [۳۸]

پانویس

  1. ر.ک:مقاله مسیحیت
  2. Buddha
  3. آیین بودا در جهان امروز، ص۳۰
  4. حسين، توفيقى، آشنايى با اديان بزرگ، (انتشارات سمت، چاپ اول، 1379)، ص 45
  5. جان، بى ناس، تاريخ جامع اديان، ترجمه على اصغر حكمت، (انتشارات آموزش انقلاب اسلامى، چاپ پنجم، 1370 هـ.ش)، ص 204
  6. غلامعلى، آريا، آشنايى با تاريخ اديان، (انتشارات پايا، چاپ سوم، 1379 هـ.ش)
  7. ويل دورانت، تاريخ تمدن، ترجمه ى احمد آرامى، ع. پاشايى، امير حسين آريان پور، (شركت انتشارات علمى و فرهنگى)، چ ششم، 1378
  8. جان، بى ناس، تاريخ جامع اديان، ترجمه على اصغر حكمت، (انتشارات آموزش انقلاب اسلامى، چاپ پنجم، 1370 هـ.ش)، ص 188
  9. در آيين هندو جامعه به چهار طبقه (كاست) تقسيم مى شود و ارتباط طبقه ى پايين با طبقه ى بالا ممنوع است و طبقات بالا صاحب امتيازهاى بسيارى بودند كه ديگر طبقات به خصوص طبقه نجس ها از همه ى آنها محروم بودند. البته خود اين طبقات نيز زيرمجموعه ها و تقسيمات متعددى داشت. براى اطلاع از آنها ر. ك: اديان آسيا، ويراسته ى فريد هلم هاردى، ترجمه ى عبدالكريم گواهى، (انتشارات فرهنگى اسلامى، چ دوم، 1377 هـ.ش)، ص 89 ـ 419
  10. جان، بى ناس، تاريخ جامع اديان، ترجمه على اصغر حكمت، (انتشارات آموزش انقلاب اسلامى، چاپ پنجم، 1370 هـ.ش)، ص 188
  11. سادهاتيسا بودا و انديشه هاى او، ترجمه ى محمد تقى بهرامى حرّان، (تهران: چاپ ديبا، 1382)، ص 28 و 78
  12. سادهاتيسا بودا و انديشه هاى او، ترجمه ى محمد تقى بهرامى حرّان، (تهران: چاپ ديبا، 1382)، ص 140
  13. هاشم، رجب زاده، چنين گفت بودا، (انتشارات اساطير، چ سوم، 1378 هـ.ش)، ص 51 و 52
  14. عبدالله جوادى آملى، انتظار بشر از دين، (قم: انتشارات اسراء، چ اول، 1380)، ص 26
  15. Jacob N. Kinnard، "worship"، Encyclopedia of Buddhism، robert E. Buswell، 2003، vol 2 ،p. 905.
  16. Nancy E. Auer Falk، "Buddhist Puja"، Encyclopedia of Religion، ed. M. Eliade، New York، 1987، Vol. 12، p. 86
  17. Trainor، Kevin، Buddhism: the illustrated guide، (Oxford University Press، 2004)، P.113 and C
  18. J. O’Neal، Michael and Jones، Sydney، ibid، P.106
  19. Trainor، Kevin، Buddhism، P.113
  20. A. Salamone، Frank(ed.)، Encyclopedia of religious rites، rituals، and festivals، Routledge، 2004)، Pp.328 &378
  21. Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، (Subang Jaya Buddhist Association، 2001)، PP.69 – 87
  22. Olsen، Brad، Sacred Places Around the World، (Consortium of Collective Consciousness، 2004، 2nd ed.)، P.92
  23. Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، Pp.75 – 78
  24. Leela، Aditi Wood، "Bodh Gaya"، Encyclopedia of Buddhism، robert E. Buswell، 2003، vol 1، p. 50
  25. Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، (Subang Jaya Buddhist Association، 2001)، Pp. 81 – 82 &87 1. بودا، ص59-60.
  26. Wilkinson، Philip and Charing، Douglas، Encyclopedia of religion، P.92
  27. Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، P.95
  28. Akira، Hirakawa، "Stupa Worship"، Encyclopedia of religion، Vol.14، p.93
  29. Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، P.98
  30. ويل دورانت، همان، ج 1، ص 495
  31. جان، بى ناس، تاريخ جامع اديان، ترجمه على اصغر حكمت، (انتشارات آموزش انقلاب اسلامى، چاپ پنجم، 1370 هـ.ش)، ص 188
  32. ويل دورانت، همان، ج 1، ص 497
  33. غلامعلى آريا، همان، ص 73
  34. همان، ص 47
  35. جان بى. ناس، همان، ص 189
  36. ر.ک:مقاله بهشت
  37. بودا و انديشه هاى او، همان، ص 140 و 141
  38. آشنايى با تاريخ اديان