بلخ

از ویکی‌وحدت

بلخ، شهر مهم دوره باستان تا سده دوازدهم هجری، و ولایت و شهری در شمال افغانستان و یکی از ایالت‌های دوره هخامنشی می‌باشد. در این مقاله با تاریخچه شهر بلخ در دوره اسلامی (امویان، عباسیان، سلجوقیان، غزنویان و ...) تا حمله مغول و بعد از آن و آثار تاریخی بلخ و شهر جدید بلخ، پرداخته می‌شود.


۱ - بلخ باستان [ویرایش]

بلخ، شهر مهم دوره باستان تا سده دوازدهم هجری، و ولایت و شهری در شمال افغانستان می‌باشد.

۱.۱ - بلخ در حکومت هخامنشیان

باکتریای قدیم (به مرکزیت باکْترا (بلخ کنونی)) یکی از ایالت‌های حکومت هخامنشی بود.

۱.۲ - نام بلخ در اوستا و زبان یونانی

این نام در سنگ نبشته داریوش (بیستون) به صورت «باختر‌ی ـ ش»، در اوستا به صورت «باخذی» و در یونانی «باکْترا» آمده است. شاید صورت اصلی آن، باخدْری، از نام رودخانه‌ای به همین نام باشد. [۱]

۱.۳ - باکتریان یونانی

بلخ، پس از فتوحات اسکندر، مرکز باکتریان یونانی، کوشانیان و هفتالیان شد. این شهر قبل از اسلام یکی از مراکز بوداییان بود و معبد مشهور نوبهار در آن قرار داشت. ظاهراً برمک، رئیس این معبد، بر امور شهر نظارت سیاسی می‌کرد.

۱.۴ - وجود آتش‌کده

بلخ در سنت زردشتیان نیز اهمیت داشت و تا قبل از اسلام دارای پنج آتش‌کده بود. این شهر، دست کم از زمان اسکندر، با بارویی عظیم حراست می‌شد. (چگونگی ایجاد بلخ در منابع فارسی و عربی و آگاهی عرب‌ها از قدمت این شهر). [۲]

۲ - جغرافیای بلخ باستان [ویرایش]

اهمیت بلخ (باکترای پیشین)، مدیون موقعیت مکانی آن در تقاطع دو جاده مهم بود؛ یعنی تقاطع جاده‌ای که از غرب به شرق در امتداد بخش سفلای خراسان و کوه‌های هندوکش از ایران به آسیای مرکزی و چین می‌رود، و جاده‌ای که از ساحل چپ شاخابه‌های آمودریا (جیحون) از میان کوهستان‌های افغانستان مرکزی به شمال غربی هند منتهی می‌شود. رود بلخ (بلخاب) از طریق دره شاخابه خود، دریای صوف، و گذرگاه قره کتل بسهولت به حوضه بامیان و از آن‌جا به کابل راه می‌یابد. امتیاز این مسیر آن است که در منتهی الیه غرب جاده‌های بالای هندوکش قرار دارد و آسانترین و کوتاهترین راه برای مسافرانی است که از غرب می‌آیند. این مسیر اصلی ‌ترین دلیل پدیدآمدن شهری بزرگ در محلی است که بلخاب به جلگه وارد می‌شود. در داخل این منطقه و در جلگه آبرفتی، در فاصله‌ای حدود دوازده کیلومتری کوهستان، شهر در محلی (بالاحصار امروزی) که احتمالاً تپه‌ای کوچک نیز در آن قرار داشته و در کنارِ شاخه‌ای قدیمی از بلخاب ساخته شده بود. این تنها یک احتمال است زیرا هنوز حفریات کافی باستان شناسی انجام نگرفته است. به هر حال بر ارتفاع این محل، به سبب انباشته شدن آثار مخروبه بازمانده از ساکنان آن، بتدریج افزوده شده است.

۳ - فتح بلخ توسط مسلمانان [ویرایش]

آگاهی ما از این‌که مسلمانان چگونه بلخ را گشودند، تا حدّی مبهم است.

۳.۱ - زمان فتح

به گفته بلاذری [۳] اَحْنَف بن قیس، در زمان عثمان (۳۲) و حکومت عبدالله بن عامر بن کریز در خراسان، به بلخ و طخارستان یورش برد، اما بلخ تا زمان معاویه فتح نشد.

۳.۲ - چگونگی فتح

عبدالله بن عامر در سال ۴۲ قیس بن هیثم را به حکومت خراسان منصوب کرد، و وی نیز عبدالرحمان بن سمره را به خراسان و سیستان فرستاد. او بلخ و ظاهراً کابل را تصرف کرد، اما اهالی بلخ، پیمان صلح با مسلمانان را نقض کردند. در نتیجه، در سال ۵۱، ربیع بن زیاد دوباره به بلخ لشکر کشید؛ اما در این سال‌ها مسلمانان نتوانستند کاملاً زمام اختیار را در بلخ به دست آورند.

۴ - بلخ در دوره اموی [ویرایش]

در زمان عثمان و معاویه، معبد بزرگ بودایی نوبهار که در ربض (حومه) بلخ واقع بود ویران شد، هر چند تا مدت‌ها مکانی مقدس باقی ماند؛ نیزک ترخان، امیر هفتالی شمالی که در سال ۹۰ در جوزجان و طخارستان سفلی بر ضد حکومت مسلمانان، به حاکمیت قتیبه بن مسلم باهلی [۴] شورش کرده بود، برای عبادت و طلب رحمت به این معبد رفت؛ و قتیبه ناگزیر شد که برای مقابله با وی لشکر دوازده هزار نفری خود را به بلخ روانه کند.

۴.۱ - ویرانی بلخ

کشمکش‌های این دوره به ویرانی بلخ منجر شد، ازین‌رو مسلمانان پادگان نظامی جدیدی در دو فرسخی شهر، به نام بَروقان، بنا کردند. در سال ۱۰۷، پس از شورشی در میان لشکریان عرب در بروقان، اسد بن عبدالله قسری، حاکم بلخ، آنجا را بازسازی کرد و به عنوان نماینده‌اش برای این کار برمک، احتمالاً پدر خالد برمکی وزیر عباسی، [۵] را به خدمت گرفت. اسد، چند سال بعد پایتخت خراسان را موقتاً از مرو به بلخ منتقل کرد و این شهر رونق تازه‌ای گرفت.

۴.۲ - بلخ شهر نظامی

آخرین حاکم اموی خراسان، نصر بن سیار کِنانی، بلخ را به صورت مرکز نظامی مهمی درآورد و در ۱۱۶ در آن‌جا لشکری ده هزار نفری، متشکل از قبایل عرب خراسان و احتمالاً نیروهای سوری مستقر کرد. [۶]