اخباریه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:


اخباريه‏
اخباريه همان اصحاب حديث هستند كه در شيعه آنان را اخبارى مى ‏نامند. ايشان تابع اخبارند و «اجتهاد» را باطل مى‏ دانند.
اخباريه همان اصحاب حديث هستند كه در شيعه آنان را اخبارى مى‏نامند.
ملا محمّد امين بن محمد شريف استرآبادى (در گذشته در 1033 ه) مؤسس اين مذهب در ميان شيعيان متأخر بود و بر طبق مندرجات «لؤلؤة البحرين» نخستين كسى بود كه باب ملامت بر روى مجتهدان شيعه بگشود به قسمى كه طايفه شيعه اثنى ‏عشريه به دو شعبه منقسم شدند:اخباري ها و اصولي ها.
ايشان تابع اخبارند و «اجتهاد» را باطل مى‏دانند.
كتاب ملا محمّد امين موسوم به «فوائد المدينه» است و مطالب آن غالبا راجع به ملامت و سرزنش مجتهدان است و آنان را به تخريب و تضييع دين حق متهم مى‏ کند.ملا محمّد امين منكر «اجتهاد» شد و مى‏ گفت كه:اجتهاد علماى شيعه بر طريق قدماى آن قوم نيست، قرآن هم داراى «ناسخ و منسوخ» و «محكم و متشابه» است و استخراج احكام دين از آن دشوار مى ‏باشد، پس بايد به اخبار ائمه مراجعه كرد و «اجتهاد» باطل است زيرا مجتهد بايد به «ظن» خود عمل كند و «ظن» شبهه است و شبهه را از آن گويند باطل است كه شبيه به حق مى ‏باشد و عين آن نيست.امّا طريق اخباريون كه بى‏ لم و لا نسلّم هر چه از امام شنوند «دليل قطعى» دانند پس عمل به طريق اخباريون صحيح و درست است و قطعى را به ظنى چه نسبت.
ملا محمّد امين بن محمد شريف استرآبادى (در گذشته در 1033 ه) مؤسس اين مذهب در ميان شيعيان متأخر بود و بر طبق مندرجات «لؤلؤة البحرين» نخستين كسى بود كه باب ملامت بر روى مجتهدان شيعه بگشود به قسمى كه طايفه شيعه اثنى‏عشريه به دو شعبه منقسم شدند:
فرقه اخبارى ظواهر الفاظ قرآن را «حجت» نمى ‏دانند و گويند چون قرآن داراى مطلقات و عموماتى است و بسيارى از آنها را «تخصيص» و تقييد عارض شده و موجب اجمال گرديده است نمى ‏توان ظواهر را «حجت» دانست و بدان عمل كرد و نيز مى ‏گويند: چون قرآن مشتمل بر مطالب عاليه و مضامين شامخه ‏اى است، فهميدن آن دسترس هر كسی نيست، بلكه منحصر به راسخان در علم و علماى تأويل است و نمى‏ توان الفاظش را بر معنايى در ظاهر حمل نمود و آن را «حجت» دانست.در مقابل اخباري ها، گروهى از فقهاى اسلام پيدا شدند كه آنان را اصولى گويند. آنان در استنباط احكام شرعيه فرعيه به استناد ادله تفصيليه كه «قرآن» و «سنت» و «اجماع» و «عقل» مى ‏باشد از علم اصول فقه نيز استفاده مى‏ كنند و از قواعد آن كه اصل «برائت» و «استصحاب» و عمل به ظن و تميز بين اخبار است بهره مى ‏گيرند.اصولي ها مدارك احكام را «قرآن» و «سنت» و «اجماع» و «عقل» مى‏ دانند، و اخباري ها فقط «كتاب» و «سنت» را مدرك احكام دانسته‏ اند و مدركيت كتاب را نيز به ضميمه سنت و با تفسير وارد از ائمه مى‏ دانند و به اجماع و عقل اعتنايى ندارند. اصولي ها اجتهاد را «واجب كفائى» و در صورت منحصر بودن واجد صلاحيت، «واجب عينى» مى‏ دانند و اخباري ها اجتهاد را «حرام» مى ‏شمارند.اصولي ها مى‏ گويند: امورى كه در آن نص بر حرمت آن نرسيده باشد مباح است.بر خلاف ايشان اخباري ها «احتياط» بر اين گونه موارد را واجب مى‏ دانند. اصولي ها اخبار را به «صحيح» و «ضعيف» و «حسن» و «موثق» تقسيم مى ‏كنند،امّا اخباري ها خبر را فقط منحصر به «صحيح» و «ضعيف» مى‏ دانند.نزدیک به دو قرن بين اخباري ها و اصولي ها اختلاف بود و اخباري ها بر اصولي ها غلبه داشتند تا اين كه آقا محمد باقر بهبهانى (متولد بين سالهاى 1116 تا 1118 ه و در گذشته بين سالهاى 1205 تا 1208 ه) كه او را آقاى مطلق و «مجدد» رأس مائه مى ‏خواندند بر مسند فقاهت نشست و بساط علماى اخبارى را برچيد و از زمان او مجتهدان بر اخباري ها غلبه يافتند.يكى از شعرا درباره وى گفته است: و البهبهانى معلم البشر   ،    مجدّد المذهب فى الثانى عشر ازاح كل شبهة و ريب   ،      فبان للميلاد كنه الغيب‏. <ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372  شمسی، چاپ دوم، ص 40</ref>
اخباريها و اصوليها.
 
كتاب ملا محمّد امين موسوم به «فوائد المدينه» است و مطالب آن غالبا راجع به ملامت و سرزنش مجتهدان است و آنان را
==پانویس==
                        فرهنگ فرق اسلامى، متن، ص: 41
 
به تخريب و تضييع دين حق متهم مى‏سازد.
==رده ها==کلام اسلامی، فرقه شناسی، مذاهب مختلف
ملا محمّد امين منكر «اجتهاد» شد و مى‏گفت كه: اجتهاد علماى شيعه بر طريق قدماى آن قوم نيست، قرآن هم داراى «ناسخ و منسوخ» و «محكم و متشابه» است و استخراج احكام دين از آن دشوار مى‏باشد، پس بايد به اخبار ائمه مراجعه كرد و «اجتهاد» باطل است زيرا مجتهد بايد به «ظن» خود عمل كند و «ظن» شبهه است و شبهه را از آن گويند باطل است كه شبيه به حق مى‏باشد و عين آن نيست.
امّا طريق اخباريون كه بى‏لم و لا نسلّم هر چه از امام شنوند «دليل قطعى» دانند پس عمل به طريق اخباريون صحيح و درست است و قطعى را به ظنى چه نسبت.
فرقه اخبارى ظواهر الفاظ قرآن را «حجت» نمى‏دانند و گويند چون قرآن داراى مطلقات و عموماتى است و بسيارى از آنها را «تخصيص» و تقييد عارض شده و موجب اجمال گرديده است نمى‏توان ظواهر را «حجت» دانست و بدان عمل كرد.
و نيز مى‏گويند: چون قرآن مشتمل بر مطالب عاليه و مضامين شامخه‏اى است، فهميدن آن دسترس هر كس نيست «1» بلكه منحصر به راسخان در علم و علماى تأويل است «2» و نمى‏توان الفاظش را بر معنايى در ظاهر حمل نمود و آن را «حجت» دانست. «3»
در مقابل اخباريها، گروهى از فقهاى اسلام پيدا شدند كه آنان را اصولى گويند:
آنان در استنباط احكام شرعيه فرعيه به استناد ادله تفصيليه كه «قرآن» و «سنت» و «اجماع» و «عقل» مى‏باشد از علم اصول فقه نيز استفاده مى‏كنند و از قواعد آن كه اصل «برائت» و «استصحاب» و عمل به ظن و تميز بين اخبار است بهره مى‏گيرند.
اصوليها مدارك احكام را «قرآن» و «سنت» و «اجماع» و «عقل» مى‏دانند، و اخباريها فقط «كتاب» و «سنت» را مدرك احكام دانسته‏اند و مدركيت كتاب را نيز به ضميمه سنت و با تفسير وارد از ائمه مى‏دانند و به اجماع و عقل اعتنايى ندارند. اصوليها اجتهاد را «واجب كفائى» و در صورت منحصر بودن واجد صلاحيت، «واجب عينى» مى‏دانند و اخباريها اجتهاد را «حرام» مى‏شمارند.
اصوليها مى‏گويند: امورى كه در آن نص بر حرمت آن نرسيده باشد مباح است.
__________________________________________________
(1)- انما يعرف القرآن من خوطب به، ملا محسن فيض كاشانى، تفسير صافى، ص 12، 13.
(2)- «... وَ ما يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ ...»، (آل عمران/ 7)
(3)- من فسّر القرآن برأيه فليتبوأ مقعده من النار، تفسير صافى، ص 21.
                        فرهنگ فرق اسلامى، متن، ص: 42
بر خلاف ايشان اخباريها «احتياط» بر اين گونه موارد را واجب مى‏دانند. اصوليها اخبار را به «صحيح» و «ضعيف» و «حسن» و «موثق» تقسيم مى‏كنند. «1»
امّا اخباريها خبر را فقط منحصر به «صحيح» و «ضعيف» مى‏دانند.
قريب دو قرن بين اخباريها و اصوليها اختلاف بود و اخباريها بر اصوليها غلبه داشتند تا اين كه آقا محمد باقر بهبهانى (متولد بين سالهاى 1116 تا 1118 ه و در گذشته بين سالهاى 1205 تا 1208 ه) كه او را آقاى مطلق و «مجدد» رأس مائه مى‏خواندند بر مسند فقاهت نشست و بساط علماى اخبارى را برچيد و از زمان او مجتهدان بر اخباريها غلبه يافتند.
يكى از شعرا درباره وى گفته است:
        و البهبهانى معلم البشر             مجدّد المذهب فى الثانى عشر
          ازاح كل شبهة و ريب             فبان للميلاد كنه الغيب‏
  ص 40

نسخهٔ ‏۱۰ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۴۵

اخباريه همان اصحاب حديث هستند كه در شيعه آنان را اخبارى مى ‏نامند. ايشان تابع اخبارند و «اجتهاد» را باطل مى‏ دانند. ملا محمّد امين بن محمد شريف استرآبادى (در گذشته در 1033 ه) مؤسس اين مذهب در ميان شيعيان متأخر بود و بر طبق مندرجات «لؤلؤة البحرين» نخستين كسى بود كه باب ملامت بر روى مجتهدان شيعه بگشود به قسمى كه طايفه شيعه اثنى ‏عشريه به دو شعبه منقسم شدند:اخباري ها و اصولي ها. كتاب ملا محمّد امين موسوم به «فوائد المدينه» است و مطالب آن غالبا راجع به ملامت و سرزنش مجتهدان است و آنان را به تخريب و تضييع دين حق متهم مى‏ کند.ملا محمّد امين منكر «اجتهاد» شد و مى‏ گفت كه:اجتهاد علماى شيعه بر طريق قدماى آن قوم نيست، قرآن هم داراى «ناسخ و منسوخ» و «محكم و متشابه» است و استخراج احكام دين از آن دشوار مى ‏باشد، پس بايد به اخبار ائمه مراجعه كرد و «اجتهاد» باطل است زيرا مجتهد بايد به «ظن» خود عمل كند و «ظن» شبهه است و شبهه را از آن گويند باطل است كه شبيه به حق مى ‏باشد و عين آن نيست.امّا طريق اخباريون كه بى‏ لم و لا نسلّم هر چه از امام شنوند «دليل قطعى» دانند پس عمل به طريق اخباريون صحيح و درست است و قطعى را به ظنى چه نسبت. فرقه اخبارى ظواهر الفاظ قرآن را «حجت» نمى ‏دانند و گويند چون قرآن داراى مطلقات و عموماتى است و بسيارى از آنها را «تخصيص» و تقييد عارض شده و موجب اجمال گرديده است نمى ‏توان ظواهر را «حجت» دانست و بدان عمل كرد و نيز مى ‏گويند: چون قرآن مشتمل بر مطالب عاليه و مضامين شامخه ‏اى است، فهميدن آن دسترس هر كسی نيست، بلكه منحصر به راسخان در علم و علماى تأويل است و نمى‏ توان الفاظش را بر معنايى در ظاهر حمل نمود و آن را «حجت» دانست.در مقابل اخباري ها، گروهى از فقهاى اسلام پيدا شدند كه آنان را اصولى گويند. آنان در استنباط احكام شرعيه فرعيه به استناد ادله تفصيليه كه «قرآن» و «سنت» و «اجماع» و «عقل» مى ‏باشد از علم اصول فقه نيز استفاده مى‏ كنند و از قواعد آن كه اصل «برائت» و «استصحاب» و عمل به ظن و تميز بين اخبار است بهره مى ‏گيرند.اصولي ها مدارك احكام را «قرآن» و «سنت» و «اجماع» و «عقل» مى‏ دانند، و اخباري ها فقط «كتاب» و «سنت» را مدرك احكام دانسته‏ اند و مدركيت كتاب را نيز به ضميمه سنت و با تفسير وارد از ائمه مى‏ دانند و به اجماع و عقل اعتنايى ندارند. اصولي ها اجتهاد را «واجب كفائى» و در صورت منحصر بودن واجد صلاحيت، «واجب عينى» مى‏ دانند و اخباري ها اجتهاد را «حرام» مى ‏شمارند.اصولي ها مى‏ گويند: امورى كه در آن نص بر حرمت آن نرسيده باشد مباح است.بر خلاف ايشان اخباري ها «احتياط» بر اين گونه موارد را واجب مى‏ دانند. اصولي ها اخبار را به «صحيح» و «ضعيف» و «حسن» و «موثق» تقسيم مى ‏كنند،امّا اخباري ها خبر را فقط منحصر به «صحيح» و «ضعيف» مى‏ دانند.نزدیک به دو قرن بين اخباري ها و اصولي ها اختلاف بود و اخباري ها بر اصولي ها غلبه داشتند تا اين كه آقا محمد باقر بهبهانى (متولد بين سالهاى 1116 تا 1118 ه و در گذشته بين سالهاى 1205 تا 1208 ه) كه او را آقاى مطلق و «مجدد» رأس مائه مى ‏خواندند بر مسند فقاهت نشست و بساط علماى اخبارى را برچيد و از زمان او مجتهدان بر اخباري ها غلبه يافتند.يكى از شعرا درباره وى گفته است: و البهبهانى معلم البشر ، مجدّد المذهب فى الثانى عشر ازاح كل شبهة و ريب ، فبان للميلاد كنه الغيب‏. [۱]

==پانویس==

==رده ها==کلام اسلامی، فرقه شناسی، مذاهب مختلف

  1. محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 40