احرام: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
(صفحه‌ای تازه حاوی «نخستین عمل از مناسک عمره و حج را احرام گویند. احرام با نیت و تلبیه و پوشیدن دو...» ایجاد کرد)
 
 
(۲۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
نخستین عمل از مناسک عمره و حج را احرام گویند. احرام با نیت و تلبیه و پوشیدن دو جامه احرام تحقق می‌یابد. از آن در باب حج بحث شده است.
'''احرام''' نخستین عمل از مناسک [[عمره]] و [[حج]] است. احرام با نیت و تلبیه و پوشیدن دو جامه احرام تحقق می‌یابد. به کسی که لباس احرام را بپوشد مُحرِم گفته می‌شود.
 
فهرست مندرجات
۱ - تعاریف ارائه شده برای احرام
۲ - احرام در لغت و اصطلاح
۳ - مقدّمات احرام
۴ - احکام احرام
۵ - واجبات احرام
      ۵.۱ - لباس احرام برای مرد
      ۵.۲ - لباس احرام برای زن
      ۵.۳ - نیت
      ۵.۴ - تلبیه
۶ - مستحبات احرام
۷ - محرّمات احرام
۸ - مکروهات احرام
۹ - سایر احکام احرام
      ۹.۱ - محل احرام
      ۹.۲ - شرط نبودن طهارت از حدث
      ۹.۳ - ترک احرام بعد از انجام مناسک
      ۹.۴ - انعقاد احرام در حج تمتع، افراد و قران
      ۹.۵ - وجوب احرام برای دخول در مکه
      ۹.۶ - کیفیت احرام زن
      ۹.۷ - احرام دوم قبل از اتمام احرام اول
      ۹.۸ - خروج از احرام به سبب عذر
۱۰ - کفّاره
      ۱۰.۱ - اعمال موجب کفاره
      ۱۰.۲ - انجام اعمال موجب کفاره توسط دیوانه یا سهوا
۱۱ - پانویس
۱۲ - منبع
 
۱ - تعاریف ارائه شده برای احرام
[ویرایش]


== تعاریف ارائه شده برای احرام ==
تعریف‌های مختلفی از احرام در فقه شده است:
تعریف‌های مختلفی از احرام در فقه شده است:
۱. ماهیّت ترکیب یافته از پوشیدن دو جامۀ احرام، نیّت و تلبیه.[۱]
۲. عمل مرکّب از نیّت و تلبیه.[۲]
۳. آمادگی نفسانی بر ترک محرّمات تا پایان مناسک. [۳]
۴. واقع ساختن تلبیه همزمان با نیّت حج یا عمره، پوشیدن دو جامۀ احرام و واقع ساختن تلبیه مقارن با نیّت،[۴]
۵. صفت اعتباری برآمده از یکی از دو سبب:
الف. التزام به ترک محرّمات یا قصد ترک آن‌ها،[۵]
ب. تلبیه، آنچه بر تلبیه مترتّب می‌گردد.[۶]


۲ - احرام در لغت و اصطلاح
۱. ماهیّت ترکیب یافته از پوشیدن دو جامۀ احرام، نیّت و تلبیه.<ref>حلی، حسن بن یوسف، مختلف الشیعة، ج۴، ص۴۳. </ref>
[ویرایش]


اِحرام در لغت به معنای منع کردن[۷]و در اصطلاح فقهی با معنای ورود در نماز یا حج یا عمره گویند.[۸]
۲. عمل مرکّب از نیّت و تلبیه.<ref>حلی، ابن ادریس، السرائر، ج۱، ص۵۲۷. </ref>
در این نوشته مراد «اِحرام حج» می‌باشد.
از این موضوع در باب حج بحث شده و مهم‌ترین مباحث آن عبارت است از:


۳ - مقدّمات احرام
۳. آمادگی نفسانی بر ترک محرّمات تا پایان مناسک. <ref>عاملی، محمد بن مکی، غایة المراد فی شرح نکت الإرشاد، ج۱، ص۳۸۹. </ref>
[ویرایش]


کوتاه نکردن موی سر و ریش از اول ذیقعده برای حاجی و یک ماه قبل از عمره برای عمره‌گزار به قول مشهور، گرفتن ناخن و شارب، نظافت کردن خود، غسل احرام، محرم شدن پس از فریضه    و خواندن نماز احرام، از مقدّمات و مستحبات قبل از احرام به شمار می‌روند.[۹]
۴. واقع ساختن تلبیه همزمان با نیّت حج یا عمره، پوشیدن دو جامۀ احرام و واقع ساختن تلبیه مقارن با نیّت،<ref>نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۱۹۷-۱۹۹. </ref>
[۱۰] [۱۱]


۴ - احکام احرام
۵. صفت اعتباری برآمده از یکی از دو سبب:
[ویرایش]


احرام در بردارندۀ فعل‌ها و ترک‌هایی است. افعال یا واجب است یا مستحب و ترک‌ها نیز یا حرام است یا مکروه.
الف. التزام به ترک محرّمات یا قصد ترک آنها،<ref>طباطبایی حکیم، محسن، مستمسک العروة، ج۱۱، ص۳۵۹. </ref>


۵ - واجبات احرام
ب. تلبیه، آنچه بر تلبیه مترتّب می‌گردد.<ref>خوئی، ابوالقاسم، المعتمد فی شرح العروة الوثقی، ج۳، ص۲۵۴. </ref>
[ویرایش]


واجباتی که برای تحقق احرام شرط می‌باشد:
== احرام در لغت و اصطلاح ==
اِحرام در لغت به معنای منع کردن<ref>قیومی مقری، احمد بن محمد، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، ص۷۲. </ref>و در اصطلاح فقهی با معنای ورود در نماز یا حج یا عمره گویند.<ref>انصاری، محمدعلی، الموسوعة الفقهیة المیسرة، ج۱، ص۳۰۵. </ref>


۵.۱ - لباس احرام برای مرد
در این نوشته مراد «اِحرام حج» می‌باشد.


پوشیدن دو جامۀ احرام برای مرد که یکی ازار (لنگ) نام دارد و از ناف تا زانو را می‌پوشاند و دیگری رداء که بر دوش انداخته شود.[۱۲]
از این موضوع در باب حج بحث شده و مهم‌ترین مباحث آن عبارت است از:
لباس احرام باید شرایط لباس نمازگزار را داشته باشد.[۱۳]


۵.۲ - لباس احرام برای زن
== مقدّمات احرام ==
کوتاه نکردن موی سر و ریش از اول ذیقعده برای حاجی و یک ماه قبل از عمره برای عمره‌گزار به قول مشهور، گرفتن ناخن و شارب، نظافت کردن خود، غسل احرام، محرم شدن پس از فریضه و خواندن نماز احرام، از مقدّمات و مستحبات قبل از احرام به شمار می‌روند.<ref>طباطبایی، علی، مستند الشیعة، ج۱۱، ص۲۶۳-۲۸۰. </ref>
<ref>بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۱۵، ص۲. </ref> <ref>بحرانی، یوسف، الحدائق الناظرة، ج۱۵، ص۹. </ref>


در لباس احرام زن کیفیّت خاصی شرط نیست و در این که می‌تواند حریر خالص بپوشد یا نه، اختلاف است.[۱۴]
== احکام احرام ==
احرام در بردارندۀ فعل‌ها و ترک‌هایی است. افعال یا واجب است یا مستحب و ترک‌ها نیز یا حرام است یا مکروه.


۵.۳ - نیت
== واجبات احرام ==
واجباتی که برای تحقق احرام شرط می‌باشد:


نیّت کردن در تحقق احرام شرط است.[۱۵]
=== لباس احرام برای مرد ===
پوشیدن دو جامۀ احرام برای مرد که یکی ازار (لنگ) نام دارد و از ناف تا زانو را می‌پوشاند و دیگری رداء که بر دوش انداخته شود.<ref>نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۲۳۲-۲۳۶. </ref>
لباس احرام باید شرایط لباس نمازگزار را داشته باشد.<ref>نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۲۳۹-۲۴۲. </ref>


۵.۴ - تلبیه
=== لباس احرام برای زن ===
در لباس احرام زن کیفیّت خاصی شرط نیست و در این که می‌تواند حریر خالص بپوشد یا نه، اختلاف است.<ref>نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۲۴۲-۲۴۵. </ref>


تلبیه (گفتن لبّیک‌های چهارگانه).[۱۶][۱۷]
=== نیت ===
نیّت کردن در تحقق احرام شرط است.<ref>نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۱۹۹. </ref>


۶ - مستحبات احرام
=== تلبیه ===
[ویرایش]
تلبیه (گفتن لبّیک‌های چهارگانه).<ref>نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۲۱۵. </ref><ref>انصاری، محمدعلی، الموسوعة‌ الفقهیة المیسرة، ج۱، ص۳۰۸. </ref>


== مستحبات احرام ==
۱. تکرار تلبیه در حال احرام به ویژه هنگام خوابیدن و برخاستن از خواب، بر آمدن بر بلندی و فرود آمدن از آن و پس از هر نماز واجب و مستحب و هنگام سحر.
۱. تکرار تلبیه در حال احرام به ویژه هنگام خوابیدن و برخاستن از خواب، بر آمدن بر بلندی و فرود آمدن از آن و پس از هر نماز واجب و مستحب و هنگام سحر.
۲. بلند کردن صدا به تلبیه برای مرد به قول مشهور.
۲. بلند کردن صدا به تلبیه برای مرد به قول مشهور.
۳. تلفّظ آنچه نیّت می‌نماید.
۳. تلفّظ آنچه نیّت می‌نماید.
۴. شرط کردن با خدا هنگام احرام مبنی بر خروج از احرام در صورت پیدایش حادثه‌ای که مانع ادامۀ مناسک گردد.
۴. شرط کردن با خدا هنگام احرام مبنی بر خروج از احرام در صورت پیدایش حادثه‌ای که مانع ادامۀ مناسک گردد.
۵. احرام در لباس سفید و از جنس پنبه.[۱۸][۱۹] [۲۰]


۷ - محرّمات احرام
۵. احرام در لباس سفید و از جنس پنبه.<ref>نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۲۷۲-۲۸۲. </ref><ref>نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ‌ ص۲۸۲-۲۷۸. </ref> <ref>انصاری، محمدعلی، الموسوعة‌ الفقهیة المیسرة، ج۱، ص۳۱۰. </ref>
[ویرایش]
 
== محرّمات احرام ==
۱. شکار حیوان وحشی صحرایی و نیز ذبح آن، نشان دادن آن به شکارچی، نگهداری آن تا وقتی که بمیرد یا دیگری آن را شکار کند و خوردن گوشت آن، هر چند غیر محرم آن را شکار کرده باشد.<ref>نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۲۸۶. </ref>


۱. شکار حیوان وحشی صحرایی و نیز ذبح آن، نشان دادن آن به شکارچی، نگهداری آن تا وقتی که بمیرد یا دیگری آن را شکار کند و خوردن گوشت آن، هر چند غیر محرم آن را شکار کرده باشد.[۲۱]
۲. آمیزش با همسر و نیز بوسیدن، لمس و نگاه کردن از روی لذّت به او.
۲. آمیزش با همسر و نیز بوسیدن، لمس و نگاه کردن از روی لذّت به او.
۳. عقد ازدواج برای خود یا دیگری و نیز شاهد بر عقد بودن به قول مشهور.
۳. عقد ازدواج برای خود یا دیگری و نیز شاهد بر عقد بودن به قول مشهور.
۴. استمناء.[۲۲]
 
۵. استعمال عطر؛ البته در این که استعمال همۀ انواع عطر حرام است یا برخی از انواع آن مانند مشک، عود و عنبر، اختلاف است. قول نخست به مشهور نسبت داده شده است. به قول مشهور، استعمال خلوق کعبه (چیزی که کعبه را با آن خوش‌بو می‌کنند)، حرام نیست.[۲۳]
۴. استمناء.<ref>نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۲۹۷-۳۰۸. </ref>
۶. گرفتن بینی از بوی بد به قول مشهور.[۲۴]
 
۷. پوشیدن لباس دوخته برای مرد[۲۵] و قفّازین (دستکشی که زنان عرب در درون آن پنبه می‌گذاردند و می‌پوشیدند تا انگشتان و دستشان پوشیده بماند) برای زن.[۲۶]
۵. استعمال عطر؛ البته در این که استعمال همۀ انواع عطر حرام است یا برخی از انواع آن مانند مشک، عود و عنبر، اختلاف است. قول نخست به مشهور نسبت داده شده است. به قول مشهور، استعمال خلوق کعبه (چیزی که کعبه را با آن خوش‌بو می‌کنند)، حرام نیست.<ref>نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۱۷-۳۲۹. </ref>
۸. سرمه کشیدن به چیز خوش‌بو به قول مشهور. در حرمت و کراهت سرمۀ سیاه کشیدن، اختلاف است.[۲۷]
 
۹. پوشاندن تمام روی پا برای مرد به قول مشهور.[۲۸]
۶. گرفتن بینی از بوی بد به قول مشهور.<ref>نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۳۱. </ref>
 
۷. پوشیدن لباس دوخته برای مرد<ref>نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۳۵. </ref> و قفّازین (دستکشی که زنان عرب در درون آن پنبه می‌گذاردند و می‌پوشیدند تا انگشتان و دستشان پوشیده بماند) برای زن.<ref>نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۴۱. </ref>
 
۸. سرمه کشیدن به چیز خوش‌بو به قول مشهور. در حرمت و کراهت سرمۀ سیاه کشیدن، اختلاف است.<ref>نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۴۶. </ref>
 
۹. پوشاندن تمام روی پا برای مرد به قول مشهور.<ref>نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۴۹. </ref>
 
۱۰. فسوق.
۱۰. فسوق.
۱۱. جدال.
۱۱. جدال.
۱۲. کشتن و انداختن شپش از بدن در صورت آزار نداشتن آن به قول مشهور. در بقیّۀ حشرات مانند پشه، کک و کنه، اختلاف است.[۲۹]
 
۱۳. انگشتر به دست کردن به قصد زینت و نیز استعمال زیور آلات برای زن به قصد زینت به قول مشهور.[۳۰]
۱۲. کشتن و انداختن شپش از بدن در صورت آزار نداشتن آن به قول مشهور. در بقیّۀ حشرات مانند پشه، کک و کنه، اختلاف است.<ref>نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۵۵-۳۶۸. </ref>
۱۴. استعمال روغن خوش‌بو و مالیدن هر نوع روغن به بدن به قول مشهور.[۳۱]
 
۱۵. ازالۀ مو از بدن به تراشیدن یا کندن و مانند آن مگر به جهت ضرورت.[۳۲]
۱۳. انگشتر به دست کردن به قصد زینت و نیز استعمال زیور آلات برای زن به قصد زینت به قول مشهور.<ref>نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۷۰-۳۷۲. </ref>
۱۶. پوشاندن سر برای مرد.[۳۳]
 
۱۴. استعمال روغن خوش‌بو و مالیدن هر نوع روغن به بدن به قول مشهور.<ref>نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۷۴-۳۷۶. </ref>
 
۱۵. ازالۀ مو از بدن به تراشیدن یا کندن و مانند آن مگر به جهت ضرورت.<ref>نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۷۷. </ref>
 
۱۶. پوشاندن سر برای مرد.<ref>نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۸۲. </ref>
 
۱۷. ارتماس (سر در آب فرو بردن).
۱۷. ارتماس (سر در آب فرو بردن).
در این که ارتماس به طور مستقل از محرّمات احرام است یا از مصادیق عنوان قبلی یعنی پوشاندن سر به شمار می‌رود، اختلاف است. بنابر قول اول، حرمت آن مشترک بین زن و مرد است، ولی بنابر قول دوم، اختصاص به مرد دارد.[۳۴]
۱۸. پوشاندن صورت با روبند برای زن، لیکن به قول مشهور اسدال جایز است.[۳۵]
۱۹. سایه قرار دادن بالای سر در حال حرکت و سیر بین منازل مکّه و مدینه برای مرد مگر به جهت ضرورت و عذر. در این که حکم یاد شده اختصاص به سواره دارد یا پیاده را نیز شامل می‌شود، اختلاف است.[۳۶][۳۷]
۲۰. ناختن گرفتن.[۳۸]
۲۱. کندن و قطع کردن درخت یا گیاه حرم[۳۹] جز درخت میوه و گیاه اذخر و آنچه در ملک انسان روییده است.[۴۰]
۲۲. حمل سلاح بدون ضرورت به قول مشهور.[۴۱]
۲۳. غسل دادن و حنوط کردن محرم میّت با کافور.[۴۲]
۲۴. نگاه کردن در آیینه به قول مشهور.[۴۳][۴۴] [۴۵]


۸ - مکروهات احرام
در این که ارتماس به طور مستقل از محرّمات احرام است یا از مصادیق عنوان قبلی یعنی پوشاندن سر به شمار می‌رود، اختلاف است. بنابر قول اول، حرمت آن مشترک بین زن و مرد است، ولی بنابر قول دوم، اختصاص به مرد دارد.<ref>خوئی، ابوالقاسم، معتمد العروة، ج۳، ص۴۸۰. </ref>
[ویرایش]


۱. احرام در لباس سیاه، راه راه و چرکین.
۱۸. پوشاندن صورت با روبند برای زن، لیکن به قول مشهور اسدال جایز است.<ref>نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۸۹-۳۹۱. </ref>
۲. خوابیدن بر رختخواب و بالش زرد.
 
۳. حمّام کردن و کیسه و مانند آن بر بدن کشیدن.
۱۹. سایه قرار دادن بالای سر در حال حرکت و سیر بین منازل مکّه و مدینه برای مرد مگر به جهت ضرورت و عذر. در این که حکم یاد شده اختصاص به سواره دارد یا پیاده را نیز شامل می‌شود، اختلاف است. [۳۶][۳۷]
۴.لبّیک گفتن در پاسخ کسی که او را صدا می‌زند.
در کراهت و حرمت استعمال حنا برای زینت و نیز بوییدن گل، اختلاف است.[۴۶][۴۷][۴۸]


۹ - سایر احکام احرام
۲۰. ناختن گرفتن. [۳۸]
[ویرایش]


احرام احکام فرعی دیگری نیز دارد که به آنها پرداخته می‌شود:
۲۱. کندن و قطع کردن درخت یا گیاه حرم[۳۹] جز درخت میوه و گیاه اذخر و آنچه در ملک انسان روییده است. [۴۰]


۹.۱ - محل احرام
۲۲. حمل سلاح بدون ضرورت به قول مشهور. [۴۱]


محل احرام یکی از میقات‌های تعیین شده است.[۴۹]
۲۳. غسل دادن و حنوط کردن محرم میّت با کافور. [۴۲]


۹.۲ - شرط نبودن طهارت از حدث
۲۴. نگاه کردن در آیینه به قول مشهور. [۴۳][۴۴] [۴۵]


طهارت از حدث اکبر و‌ اصغر در احرام شرط نیست.[۵۰]
== مکروهات احرام ==
۱. احرام در لباس سیاه، راه راه و چرکین.


۹.۳ - ترک احرام بعد از انجام مناسک
۲. خوابیدن بر رختخواب و بالش زرد.


اگر پس از انجام مناسک متوجه شود که احرام را ترک کرده، چنانچه ترک آن از روی ناآگاهی به مسأله یا فراموشی باشد، نزد مشهور فقها عملش صحیح است.[۵۱]
۳. حمّام کردن و کیسه و مانند آن بر بدن کشیدن.


۹.۴ - انعقاد احرام در حج تمتع، افراد و قران
۴.لبّیک گفتن در پاسخ کسی که او را صدا می‌زند.


انعقاد احرام در حج تمتّع و افراد، تنها با تلبیه است؛ ولی در حج قران بنابر قول مشهور هم به تلبیه منعقد می‌شود و هم به اشعار یا تقلید.[۵۲]
در کراهت و حرمت استعمال حنا برای زینت و نیز بوییدن گل، اختلاف است. [۴۶][۴۷][۴۸]


۹.۵ - وجوب احرام برای دخول در مکه
== سایر احکام احرام ==
احرام احکام فرعی دیگری نیز دارد که به آنها پرداخته می‌شود:


احرام به حج یا عمره برای داخل شدن در مکّه واجب است. بیمار و کسی که به اقتضای شغلش لازم است به طور مکرر تردد نماید و نیز کسی که از احرام قبلی‌اش یک ماه نگذشته است، می‌توانند بدون احرام وارد مکّه شوند.[۵۳][۵۴]
=== محل احرام ===
محل احرام یکی از میقات‌های تعیین شده است. [۴۹]


۹.۶ - کیفیت احرام زن
=== شرط نبودن طهارت از حدث ===
طهارت از حدث اکبر و‌ اصغر در احرام شرط نیست. [۵۰]


احرام زن مانند احرام مرد است، مگر در آنچه که برای زن استثنا شده است مانند پوشیدن لباس دوخته و پوشاندن سر.[۵۵]
=== ترک احرام بعد از انجام مناسک ===
اگر پس از انجام مناسک متوجه شود که احرام را ترک کرده، چنانچه ترک آن از روی ناآگاهی به مسأله یا فراموشی باشد، نزد مشهور فقها عملش صحیح است. [۵۱]


۹.۷ - احرام دوم قبل از اتمام احرام اول
=== انعقاد احرام در حج تمتع، افراد و قرآن ===
انعقاد احرام در حج تمتّع و افراد، تنها با تلبیه است؛ ولی در حج قرآن بنابر قول مشهور هم به تلبیه منعقد می‌شود و هم به اشعار یا تقلید. [۵۲]


پیش از اتمام اعمال احرام قبلی، احرام دوباره جایز نیست.[۵۶]
=== وجوب احرام برای دخول در مکه ===
احرام به حج یا عمره برای داخل شدن در مکّه واجب است. بیمار و کسی که به اقتضای شغلش لازم است به طور مکرر تردد نماید و نیز کسی که از احرام قبلی‌اش یک ماه نگذشته است، می‌توانند بدون احرام وارد مکّه شوند. [۵۳][۵۴]


۹.۸ - خروج از احرام به سبب عذر
=== کیفیت احرام زن ===
احرام زن مانند احرام مرد است، مگر در آنچه که برای زن استثنا شده است مانند پوشیدن لباس دوخته و پوشاندن سر. [۵۵]


محرم اگر به سبب احصار یا صدّ از انجام بقیّۀ مناسک بازماند، می‌تواند با شرایطی از احرام خارج شود.[۵۷]
=== احرام دوم قبل از اتمام احرام اول ===
پیش از اتمام اعمال احرام قبلی، احرام دوباره جایز نیست. [۵۶]


۱۰ - کفّاره
=== خروج از احرام به سبب عذر ===
[ویرایش]
محرم اگر به سبب احصار یا صدّ از انجام بقیّۀ مناسک بازماند، می‌تواند با شرایطی از احرام خارج شود. [۵۷]


== کفّاره ==
برخی اعمال در حال احرام موجب ثبوت کفاره بر محرم می‌گردد:
برخی اعمال در حال احرام موجب ثبوت کفاره بر محرم می‌گردد:


۱۰.۱ - اعمال موجب کفاره
=== اعمال موجب کفاره ===
ارتکاب برخی محرّمات احرام مانند شکار کردن، آمیزش با همسر و نیز بوسیدن و نگاه کردن با لذّت به او، استمناء، پوشاندن سر برای مرد، استعمال بوی خوش، پوشیدن لباس دوخته، سایه قرار دادن بر سر در حال حرکت به قول مشهور، ناخن گرفتن، ازالۀ مو از بدن، جدال و قطع گیاه حرم، موجب ثبوت کفّاره می‌گردد، [۵۸] امّا ارتکاب محرّمات دیگر، کفّاره ندارد. [۵۹]


ارتکاب برخی محرّمات احرام مانند شکار کردن، آمیزش با همسر و نیز بوسیدن و نگاه کردن با لذّت به او، استمناء، پوشاندن سر برای مرد، استعمال بوی خوش، پوشیدن لباس دوخته، سایه قرار دادن بر سر در حال حرکت به قول مشهور، ناخن گرفتن، ازالۀ مو از بدن، جدال و قطع گیاه حرم، موجب ثبوت کفّاره می‌گردد،[۵۸] امّا ارتکاب محرّمات دیگر، کفّاره ندارد.[۵۹]
=== انجام اعمال موجب کفاره توسط دیوانه یا سهوا ===
به قول مشهور، کفّاره از دیوانه و نیز کسی که از روی ناآگاهی یا فراموشی مرتکب یکی از محرّمات دارای کفّاره- جز شکار- شده باشد ساقط است. [۶۰]


۱۰.۲ - انجام اعمال موجب کفاره توسط دیوانه یا سهوا
== منابع ==
[http://lib.eshia.ir/23017/1/299/%D9%83%D9%84%D9%85%D8%A7%D8%AA فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، ج۱، ص۲۹۹-۳۰۱]


به قول مشهور، کفّاره از دیوانه و نیز کسی که از روی ناآگاهی یا فراموشی مرتکب یکی از محرّمات دارای کفّاره- جز شکار- شده باشد ساقط است.[۶۰]
== پانویس ==
{{پانویس}}


۱۱ - پانویس
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات اسلامی]]
[[رده:حج]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۲ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۰۹

احرام نخستین عمل از مناسک عمره و حج است. احرام با نیت و تلبیه و پوشیدن دو جامه احرام تحقق می‌یابد. به کسی که لباس احرام را بپوشد مُحرِم گفته می‌شود.

تعاریف ارائه شده برای احرام

تعریف‌های مختلفی از احرام در فقه شده است:

۱. ماهیّت ترکیب یافته از پوشیدن دو جامۀ احرام، نیّت و تلبیه.[۱]

۲. عمل مرکّب از نیّت و تلبیه.[۲]

۳. آمادگی نفسانی بر ترک محرّمات تا پایان مناسک. [۳]

۴. واقع ساختن تلبیه همزمان با نیّت حج یا عمره، پوشیدن دو جامۀ احرام و واقع ساختن تلبیه مقارن با نیّت،[۴]

۵. صفت اعتباری برآمده از یکی از دو سبب:

الف. التزام به ترک محرّمات یا قصد ترک آنها،[۵]

ب. تلبیه، آنچه بر تلبیه مترتّب می‌گردد.[۶]

احرام در لغت و اصطلاح

اِحرام در لغت به معنای منع کردن[۷]و در اصطلاح فقهی با معنای ورود در نماز یا حج یا عمره گویند.[۸]

در این نوشته مراد «اِحرام حج» می‌باشد.

از این موضوع در باب حج بحث شده و مهم‌ترین مباحث آن عبارت است از:

مقدّمات احرام

کوتاه نکردن موی سر و ریش از اول ذیقعده برای حاجی و یک ماه قبل از عمره برای عمره‌گزار به قول مشهور، گرفتن ناخن و شارب، نظافت کردن خود، غسل احرام، محرم شدن پس از فریضه و خواندن نماز احرام، از مقدّمات و مستحبات قبل از احرام به شمار می‌روند.[۹] [۱۰] [۱۱]

احکام احرام

احرام در بردارندۀ فعل‌ها و ترک‌هایی است. افعال یا واجب است یا مستحب و ترک‌ها نیز یا حرام است یا مکروه.

واجبات احرام

واجباتی که برای تحقق احرام شرط می‌باشد:

لباس احرام برای مرد

پوشیدن دو جامۀ احرام برای مرد که یکی ازار (لنگ) نام دارد و از ناف تا زانو را می‌پوشاند و دیگری رداء که بر دوش انداخته شود.[۱۲] لباس احرام باید شرایط لباس نمازگزار را داشته باشد.[۱۳]

لباس احرام برای زن

در لباس احرام زن کیفیّت خاصی شرط نیست و در این که می‌تواند حریر خالص بپوشد یا نه، اختلاف است.[۱۴]

نیت

نیّت کردن در تحقق احرام شرط است.[۱۵]

تلبیه

تلبیه (گفتن لبّیک‌های چهارگانه).[۱۶][۱۷]

مستحبات احرام

۱. تکرار تلبیه در حال احرام به ویژه هنگام خوابیدن و برخاستن از خواب، بر آمدن بر بلندی و فرود آمدن از آن و پس از هر نماز واجب و مستحب و هنگام سحر.

۲. بلند کردن صدا به تلبیه برای مرد به قول مشهور.

۳. تلفّظ آنچه نیّت می‌نماید.

۴. شرط کردن با خدا هنگام احرام مبنی بر خروج از احرام در صورت پیدایش حادثه‌ای که مانع ادامۀ مناسک گردد.

۵. احرام در لباس سفید و از جنس پنبه.[۱۸][۱۹] [۲۰]

محرّمات احرام

۱. شکار حیوان وحشی صحرایی و نیز ذبح آن، نشان دادن آن به شکارچی، نگهداری آن تا وقتی که بمیرد یا دیگری آن را شکار کند و خوردن گوشت آن، هر چند غیر محرم آن را شکار کرده باشد.[۲۱]

۲. آمیزش با همسر و نیز بوسیدن، لمس و نگاه کردن از روی لذّت به او.

۳. عقد ازدواج برای خود یا دیگری و نیز شاهد بر عقد بودن به قول مشهور.

۴. استمناء.[۲۲]

۵. استعمال عطر؛ البته در این که استعمال همۀ انواع عطر حرام است یا برخی از انواع آن مانند مشک، عود و عنبر، اختلاف است. قول نخست به مشهور نسبت داده شده است. به قول مشهور، استعمال خلوق کعبه (چیزی که کعبه را با آن خوش‌بو می‌کنند)، حرام نیست.[۲۳]

۶. گرفتن بینی از بوی بد به قول مشهور.[۲۴]

۷. پوشیدن لباس دوخته برای مرد[۲۵] و قفّازین (دستکشی که زنان عرب در درون آن پنبه می‌گذاردند و می‌پوشیدند تا انگشتان و دستشان پوشیده بماند) برای زن.[۲۶]

۸. سرمه کشیدن به چیز خوش‌بو به قول مشهور. در حرمت و کراهت سرمۀ سیاه کشیدن، اختلاف است.[۲۷]

۹. پوشاندن تمام روی پا برای مرد به قول مشهور.[۲۸]

۱۰. فسوق.

۱۱. جدال.

۱۲. کشتن و انداختن شپش از بدن در صورت آزار نداشتن آن به قول مشهور. در بقیّۀ حشرات مانند پشه، کک و کنه، اختلاف است.[۲۹]

۱۳. انگشتر به دست کردن به قصد زینت و نیز استعمال زیور آلات برای زن به قصد زینت به قول مشهور.[۳۰]

۱۴. استعمال روغن خوش‌بو و مالیدن هر نوع روغن به بدن به قول مشهور.[۳۱]

۱۵. ازالۀ مو از بدن به تراشیدن یا کندن و مانند آن مگر به جهت ضرورت.[۳۲]

۱۶. پوشاندن سر برای مرد.[۳۳]

۱۷. ارتماس (سر در آب فرو بردن).

در این که ارتماس به طور مستقل از محرّمات احرام است یا از مصادیق عنوان قبلی یعنی پوشاندن سر به شمار می‌رود، اختلاف است. بنابر قول اول، حرمت آن مشترک بین زن و مرد است، ولی بنابر قول دوم، اختصاص به مرد دارد.[۳۴]

۱۸. پوشاندن صورت با روبند برای زن، لیکن به قول مشهور اسدال جایز است.[۳۵]

۱۹. سایه قرار دادن بالای سر در حال حرکت و سیر بین منازل مکّه و مدینه برای مرد مگر به جهت ضرورت و عذر. در این که حکم یاد شده اختصاص به سواره دارد یا پیاده را نیز شامل می‌شود، اختلاف است. [۳۶][۳۷]

۲۰. ناختن گرفتن. [۳۸]

۲۱. کندن و قطع کردن درخت یا گیاه حرم[۳۹] جز درخت میوه و گیاه اذخر و آنچه در ملک انسان روییده است. [۴۰]

۲۲. حمل سلاح بدون ضرورت به قول مشهور. [۴۱]

۲۳. غسل دادن و حنوط کردن محرم میّت با کافور. [۴۲]

۲۴. نگاه کردن در آیینه به قول مشهور. [۴۳][۴۴] [۴۵]

مکروهات احرام

۱. احرام در لباس سیاه، راه راه و چرکین.

۲. خوابیدن بر رختخواب و بالش زرد.

۳. حمّام کردن و کیسه و مانند آن بر بدن کشیدن.

۴.لبّیک گفتن در پاسخ کسی که او را صدا می‌زند.

در کراهت و حرمت استعمال حنا برای زینت و نیز بوییدن گل، اختلاف است. [۴۶][۴۷][۴۸]

سایر احکام احرام

احرام احکام فرعی دیگری نیز دارد که به آنها پرداخته می‌شود:

محل احرام

محل احرام یکی از میقات‌های تعیین شده است. [۴۹]

شرط نبودن طهارت از حدث

طهارت از حدث اکبر و‌ اصغر در احرام شرط نیست. [۵۰]

ترک احرام بعد از انجام مناسک

اگر پس از انجام مناسک متوجه شود که احرام را ترک کرده، چنانچه ترک آن از روی ناآگاهی به مسأله یا فراموشی باشد، نزد مشهور فقها عملش صحیح است. [۵۱]

انعقاد احرام در حج تمتع، افراد و قرآن

انعقاد احرام در حج تمتّع و افراد، تنها با تلبیه است؛ ولی در حج قرآن بنابر قول مشهور هم به تلبیه منعقد می‌شود و هم به اشعار یا تقلید. [۵۲]

وجوب احرام برای دخول در مکه

احرام به حج یا عمره برای داخل شدن در مکّه واجب است. بیمار و کسی که به اقتضای شغلش لازم است به طور مکرر تردد نماید و نیز کسی که از احرام قبلی‌اش یک ماه نگذشته است، می‌توانند بدون احرام وارد مکّه شوند. [۵۳][۵۴]

کیفیت احرام زن

احرام زن مانند احرام مرد است، مگر در آنچه که برای زن استثنا شده است مانند پوشیدن لباس دوخته و پوشاندن سر. [۵۵]

احرام دوم قبل از اتمام احرام اول

پیش از اتمام اعمال احرام قبلی، احرام دوباره جایز نیست. [۵۶]

خروج از احرام به سبب عذر

محرم اگر به سبب احصار یا صدّ از انجام بقیّۀ مناسک بازماند، می‌تواند با شرایطی از احرام خارج شود. [۵۷]

کفّاره

برخی اعمال در حال احرام موجب ثبوت کفاره بر محرم می‌گردد:

اعمال موجب کفاره

ارتکاب برخی محرّمات احرام مانند شکار کردن، آمیزش با همسر و نیز بوسیدن و نگاه کردن با لذّت به او، استمناء، پوشاندن سر برای مرد، استعمال بوی خوش، پوشیدن لباس دوخته، سایه قرار دادن بر سر در حال حرکت به قول مشهور، ناخن گرفتن، ازالۀ مو از بدن، جدال و قطع گیاه حرم، موجب ثبوت کفّاره می‌گردد، [۵۸] امّا ارتکاب محرّمات دیگر، کفّاره ندارد. [۵۹]

انجام اعمال موجب کفاره توسط دیوانه یا سهوا

به قول مشهور، کفّاره از دیوانه و نیز کسی که از روی ناآگاهی یا فراموشی مرتکب یکی از محرّمات دارای کفّاره- جز شکار- شده باشد ساقط است. [۶۰]

منابع

فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، ج۱، ص۲۹۹-۳۰۱

پانویس

  1. حلی، حسن بن یوسف، مختلف الشیعة، ج۴، ص۴۳.
  2. حلی، ابن ادریس، السرائر، ج۱، ص۵۲۷.
  3. عاملی، محمد بن مکی، غایة المراد فی شرح نکت الإرشاد، ج۱، ص۳۸۹.
  4. نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۱۹۷-۱۹۹.
  5. طباطبایی حکیم، محسن، مستمسک العروة، ج۱۱، ص۳۵۹.
  6. خوئی، ابوالقاسم، المعتمد فی شرح العروة الوثقی، ج۳، ص۲۵۴.
  7. قیومی مقری، احمد بن محمد، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، ص۷۲.
  8. انصاری، محمدعلی، الموسوعة الفقهیة المیسرة، ج۱، ص۳۰۵.
  9. طباطبایی، علی، مستند الشیعة، ج۱۱، ص۲۶۳-۲۸۰.
  10. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۱۵، ص۲.
  11. بحرانی، یوسف، الحدائق الناظرة، ج۱۵، ص۹.
  12. نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۲۳۲-۲۳۶.
  13. نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۲۳۹-۲۴۲.
  14. نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۲۴۲-۲۴۵.
  15. نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۱۹۹.
  16. نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۲۱۵.
  17. انصاری، محمدعلی، الموسوعة‌ الفقهیة المیسرة، ج۱، ص۳۰۸.
  18. نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۲۷۲-۲۸۲.
  19. نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ‌ ص۲۸۲-۲۷۸.
  20. انصاری، محمدعلی، الموسوعة‌ الفقهیة المیسرة، ج۱، ص۳۱۰.
  21. نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۲۸۶.
  22. نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۲۹۷-۳۰۸.
  23. نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۱۷-۳۲۹.
  24. نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۳۱.
  25. نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۳۵.
  26. نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۴۱.
  27. نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۴۶.
  28. نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۴۹.
  29. نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۵۵-۳۶۸.
  30. نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۷۰-۳۷۲.
  31. نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۷۴-۳۷۶.
  32. نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۷۷.
  33. نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۸۲.
  34. خوئی، ابوالقاسم، معتمد العروة، ج۳، ص۴۸۰.
  35. نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۸۹-۳۹۱.