ابوعثمان الحیری: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۲: خط ۱۲:
</div>
</div>


'''أبو عثمان سعید بن إسماعیل بن سعید بن منصور الحیری النیشابوری''' از علما، محدثان و شیوخ [[تصوف]] [[اهل سنت]] در قرن سوم هجری <ref>طبقات الصوفیة، تألیف: أبو عبدالرحمن السلمی، ص140-144، دار الکتب العلمیة، ط2003</ref> و نویسنده کتاب «السنن» در مورد احادیث [[پیامبر]] است. ابوعبدالرحمان سلمی درباره او می گوید: "او در زمان خود یکی از متقی ترین مشایخ در در روش زندگی است. او روش تصوف در نیشاپور را رواج داد. ذهبی در مورد او با چنین عباراتی یاد می کند: «الشیخ الإمام المحدّث الواعظ القدوة، شیخ الإسلام. او برای خراسانیان همانند جنید بغدادی برای عراقیان بود» حکیم نیشابوری در مورد او گفت: "شیوخ ما با این که ابوعثمان مستجاب الدعوه بود و او مجمع عباد و زاهدان بود اختلاف نظر نداشتند." وی در سال 230 هجری قمری در ری متولد شد و یحیی بن معاذ رازی و شاه بن شجاع کرمانی را شاگردی کرد. سپس به نیشاپور رفت و به حلقه درس ابوحفص نیشابوری ملحق شد و روش تصوف خود را از وی آموخت.
'''أبو عثمان سعید بن إسماعیل بن سعید بن منصور الحیری النیشابوری''' از علما، محدثان و شیوخ [[تصوف]] [[اهل سنت]] در قرن سوم هجری <ref>طبقات الصوفیة، تألیف: أبو عبدالرحمن السلمی، ص140-144، دار الکتب العلمیة، ط2003</ref> و نویسنده کتاب «السنن» در مورد احادیث [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر]] است. ابوعبدالرحمان سلمی درباره او می‌گوید: "او در زمان خود یکی از متقی‌ترین مشایخ در در روش زندگی است. او روش تصوف در نیشاپور را رواج داد. ذهبی در مورد او با چنین عباراتی یاد می‌کند: «الشیخ الإمام المحدّث الواعظ القدوة، شیخ الإسلام. او برای خراسانیان همانند جنید بغدادی برای عراقیان بود» حکیم نیشابوری در مورد او گفت: "شیوخ ما با این که ابوعثمان مستجاب الدعوه بود و او مجمع عباد و زاهدان بود اختلاف نظر نداشتند." وی در سال 230 هجری قمری در ری متولد شد و یحیی بن معاذ رازی و شاه بن شجاع کرمانی را شاگردی کرد. سپس به نیشاپور رفت و به حلقه درس ابوحفص نیشابوری ملحق شد و روش تصوف خود را از وی آموخت.


=اساتید=
=اساتید=


او در ری (محل تولد خود) از محمد بن مقاتل رازی و موسی بن نصر [[حدیث]] آموخت و در [[عراق]] از حمید بن الربیع، محمد بن اسماعیل الاحمسی و چند نفر دیگر آموخت. روش اواینگونه بود که حدیث را می شنید و آن را تا آخرین مورد یادداشت می کرد.
او در ری (محل تولد خود) از محمد بن مقاتل رازی و موسی بن نصر [[حدیث]] آموخت و در [[عراق]] از حمید بن الربیع، محمد بن اسماعیل الاحمسی و چند نفر دیگر آموخت. روش اواین‌گونه بود که حدیث را می‌شنید و آن را تا آخرین مورد یادداشت می‌کرد.


=شاگردان=
=شاگردان=


أبو عمرو أحمد بن نصر، دو پسرش: أبو بکر و أبوالحسن، أبو عمرو بن مطر، إسماعیل بن نجید و چند تن دیگر.
أبو عمرو أحمد بن نصر، دو پسرش: أبوبکر و أبوالحسن، أبو عمرو بن مطر، إسماعیل بن نجید و چند تن دیگر.


=گفتار=
=گفتار=
خط ۲۶: خط ۲۶:
حقانیت قلب در چهار ویژگی نهفته است: در تواضع نسبت به خدا، فقر به سوی خدا، ترس از خدا و امید به خدا.
حقانیت قلب در چهار ویژگی نهفته است: در تواضع نسبت به خدا، فقر به سوی خدا، ترس از خدا و امید به خدا.


شادی دنیوی سرور الهی را از قلب شما دور می کند و ترس شما از دیگران ترس شما از خداوند را از قلب شما حذف می کند. و امید به دیگران امید به او را از قلبتان می زداید.
شادی دنیوی سرور الهی را از قلب شما دور می‌کند و ترس شما از دیگران ترس شما از خداوند را از قلب شما حذف می‌کند. و امید به دیگران امید به او را از قلبتان می‌زداید.


تفویض بازگشت چیزی است که از آن غافل هستید به کسی که آن را می‌داند و تفویض مقدمه مقام رضا است و رضا باب الله الاعظم است<ref>حلیة الأولیاء، تألیف: أبو نعیم، ج10، ص262</ref>.
تفویض بازگشت چیزی است که از آن غافل هستید به کسی که آن را می‌داند و تفویض مقدمه مقام رضا است و رضا باب الله الاعظم است<ref>حلیة الأولیاء، تألیف: أبو نعیم، ج10، ص262</ref>.


انسان کامل نمی شود مگر اینکه حال دلش در بخشش و امتناع و در شرافت و تحقیر برابر باشد و تغییر نکند.
انسان کامل نمی‌شود مگر اینکه حال دلش در بخشش و امتناع و در شرافت و تحقیر برابر باشد و تغییر نکند.


او به ابو جعفر بن حمدان گفت: آیا نمی بینی که وقتی از صالحان نام برده می شود رحمت نازل می شود؟ او گفت بله. فرمود: [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله سرور صالحان است.
او به ابوجعفر بن حمدان گفت: آیا نمی‌بینی که وقتی از صالحان نام برده می‌شود رحمت نازل می‌شود؟ او گفت بله. فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله سرور صالحان است.


=وفات=
=وفات=
خط ۳۸: خط ۳۸:
ابوعثمان در نیشابور در دهم ربیع الثانی سال 298 هجری قمری درگذشت و امیر ابوصالح بر او [[نماز]] گذارد<ref>[https://ar.wikipedia.org/wiki/%D8%A3%D8%A8%D9%88_%D8%B9%D8%AB%D9%85%D8%A7%D9%86_%D8%A7%D9%84%D8%AD%D9%8A%D8%B1%D9%8A أبو عثمان الحیری]</ref>.
ابوعثمان در نیشابور در دهم ربیع الثانی سال 298 هجری قمری درگذشت و امیر ابوصالح بر او [[نماز]] گذارد<ref>[https://ar.wikipedia.org/wiki/%D8%A3%D8%A8%D9%88_%D8%B9%D8%AB%D9%85%D8%A7%D9%86_%D8%A7%D9%84%D8%AD%D9%8A%D8%B1%D9%8A أبو عثمان الحیری]</ref>.


=پانویس=
== پانویس ==
{{پانویس|2}}
{{پانویس}}


[[رده: تصوف]]
[[رده:تصوف]]
[[رده:صوفیه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۴۵

حسن بصری
نام أبو عثمان سعید بن إسماعیل بن سعید بن منصور الحیری النیشابوری
نام‎های دیگر ابو عثمان الحیری
درگذشت 298ق

أبو عثمان سعید بن إسماعیل بن سعید بن منصور الحیری النیشابوری از علما، محدثان و شیوخ تصوف اهل سنت در قرن سوم هجری [۱] و نویسنده کتاب «السنن» در مورد احادیث پیامبر است. ابوعبدالرحمان سلمی درباره او می‌گوید: "او در زمان خود یکی از متقی‌ترین مشایخ در در روش زندگی است. او روش تصوف در نیشاپور را رواج داد. ذهبی در مورد او با چنین عباراتی یاد می‌کند: «الشیخ الإمام المحدّث الواعظ القدوة، شیخ الإسلام. او برای خراسانیان همانند جنید بغدادی برای عراقیان بود» حکیم نیشابوری در مورد او گفت: "شیوخ ما با این که ابوعثمان مستجاب الدعوه بود و او مجمع عباد و زاهدان بود اختلاف نظر نداشتند." وی در سال 230 هجری قمری در ری متولد شد و یحیی بن معاذ رازی و شاه بن شجاع کرمانی را شاگردی کرد. سپس به نیشاپور رفت و به حلقه درس ابوحفص نیشابوری ملحق شد و روش تصوف خود را از وی آموخت.

اساتید

او در ری (محل تولد خود) از محمد بن مقاتل رازی و موسی بن نصر حدیث آموخت و در عراق از حمید بن الربیع، محمد بن اسماعیل الاحمسی و چند نفر دیگر آموخت. روش اواین‌گونه بود که حدیث را می‌شنید و آن را تا آخرین مورد یادداشت می‌کرد.

شاگردان

أبو عمرو أحمد بن نصر، دو پسرش: أبوبکر و أبوالحسن، أبو عمرو بن مطر، إسماعیل بن نجید و چند تن دیگر.

گفتار

حقانیت قلب در چهار ویژگی نهفته است: در تواضع نسبت به خدا، فقر به سوی خدا، ترس از خدا و امید به خدا.

شادی دنیوی سرور الهی را از قلب شما دور می‌کند و ترس شما از دیگران ترس شما از خداوند را از قلب شما حذف می‌کند. و امید به دیگران امید به او را از قلبتان می‌زداید.

تفویض بازگشت چیزی است که از آن غافل هستید به کسی که آن را می‌داند و تفویض مقدمه مقام رضا است و رضا باب الله الاعظم است[۲].

انسان کامل نمی‌شود مگر اینکه حال دلش در بخشش و امتناع و در شرافت و تحقیر برابر باشد و تغییر نکند.

او به ابوجعفر بن حمدان گفت: آیا نمی‌بینی که وقتی از صالحان نام برده می‌شود رحمت نازل می‌شود؟ او گفت بله. فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله سرور صالحان است.

وفات

ابوعثمان در نیشابور در دهم ربیع الثانی سال 298 هجری قمری درگذشت و امیر ابوصالح بر او نماز گذارد[۳].

پانویس

  1. طبقات الصوفیة، تألیف: أبو عبدالرحمن السلمی، ص140-144، دار الکتب العلمیة، ط2003
  2. حلیة الأولیاء، تألیف: أبو نعیم، ج10، ص262
  3. أبو عثمان الحیری