ابوبکر دقی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:
|-
|-
|وفات
|وفات
|360 ه.ق  
|360 ه.ق
|-
|-
|مذهب
|مذهب
خط ۱۶: خط ۱۶:
</div>
</div>


'''ابوبکر دقی''' و او را ابوبکر محمد بن داوود الدینوری ، از علمای [[اهل سنت]] و عرفای برجسته در قرن چهارم هجری می دانند<ref>طبقات الصوفية، أبو عبد الرحمن السلمي، ص335-337، دار الكتب العلمية، ط2003</ref>. ابو عبد الرحمن سلمی در مورد او می گوید: او یکی از صوفیان بزرگ ،و بهترین ایشان در حالات عرفانی که دارای سابقه طولانی در هم نشینی با بزرگان طریقت داشت. سمعانی نیز در مورد او میگوید:او یکی از بزرگان [[طریقت]] [[صوفیه]] بود و جایگاهی ویژه داشت و یکی از حفاظ [[قرآن کریم]] به شمار می آمد<ref>الأنساب للسمعاني، ج2، ص486</ref> <ref>سير أعلام النبلاء، الذهبي، ج16، ص138-139</ref>.
'''ابوبکر دقی''' و او را ابوبکر محمد بن داوود الدینوری از علمای [[اهل سنت]] و عرفای برجسته در قرن چهارم هجری می دانند<ref>طبقات الصوفية، أبو عبد الرحمن السلمي، ص335-337، دار الكتب العلمية، ط2003</ref>. ابو عبد الرحمن سلمی در مورد او می گوید: او یکی از صوفیان بزرگ و بهترین ایشان در حالات عرفانی که دارای سابقه طولانی در هم نشینی با بزرگان طریقت داشت. سمعانی نیز در مورد او میگوید:او یکی از بزرگان [[طریقت]] [[صوفیه]] بود و جایگاهی ویژه داشت و یکی از حفاظ [[قرآن کریم]] به شمار می آمد<ref>الأنساب للسمعاني، ج2، ص486</ref> <ref>سير أعلام النبلاء، الذهبي، ج16، ص138-139</ref>.


=اساتید=
=اساتید=


ذهبی می گوید:او شیخ [[صوفیه]] ، زاهدان و شیخ طریقت شامیان بود. او اصالتاً اهل دینور بود و مدتی در [[بغداد]] زندگی کرد. سپس به [[دمشق]] نقل مکان کرد و در آنجا سکنی گزید تا آن که در 7 جمادی الاول سال 360 هجری قمری در آنجا درگذشت او در زمان وفات بیش از صد سال از عمرش می گذشت.
ذهبی می گوید:او شیخ [[صوفیه]]، زاهدان و شیخ طریقت شامیان بود. او اصالتاً اهل دینور بود و مدتی در [[بغداد]] زندگی کرد. سپس به [[دمشق]] نقل مکان کرد و در آنجا سکنی گزید تا آن که در 7 جمادی الاول سال 360 هجری قمری در آنجا درگذشت او در زمان وفات بیش از صد سال از عمرش می گذشت.


قرآن کریم را در خدمت علی بن ابی بکر فراگرفت.او روایات را از افراد زیر شنیده است.
قرآن کریم را در خدمت علی بن ابی بکر فراگرفت.او روایات را از افراد زیر شنیده است.


أبي بكر الخرائطي،أبي بكر محمد بن الحسن الزقاق ،أبي محمد الجريري ،أبي عبد الله ابن الجلاء ،أبي جعفر المغربي ،أبي علي بن أبي موسى ،أبي جعفر الأصبهاني ،أبي بكر الفرغاني ،أبي بكر المقرئ ،أبي بكر بن معمر ،أبي الحسين بن حزيق ،الحسن بن حبيب ،أبي يعقوب الخراساني ،أبي أحمد الهروي ،أبي عمير عدي بن عبد الباقي الأدي ،سعيد بن عبد العزيز الحلبي وأبي العباس أحمد بن عطاء.
أبی بكر الخرائطی،أبی بكر محمد بن الحسن الزقاق ،أبی محمد الجریری ،أبی عبد الله ابن الجلاء ،أبی جعفر المغربی ،أبی علی بن أبی موسى ،أبی جعفر الأصبهانی ،أبی بكر الفرغانی ،أبی بكر المقرئ ،أبی بكر بن معمر ،أبی الحسین بن حزیق ،الحسن بن حبیب ،أبی یعقوب الخراسانی ،أبی أحمد الهروی ،أبی عمیر عدی بن عبد الباقی الأدی ،سعید بن عبد العزیز الحلبی وأبی العباس أحمد بن عطاء.


=شاگردان=
=شاگردان=
خط ۳۰: خط ۳۰:
افراد زیر از او نقل روایت کرده اند.
افراد زیر از او نقل روایت کرده اند.


عبد الوهّاب الميداني ،أبو القاسم بكير بن محمد المنذري ،عبدان بن عمر المنبجي ،أبو الحسن بن جهضم ،أبو الفضل الدنيوري المقرئ ،الحسين بن أحمد بن جعفر.  
عبد الوهّاب المیدانی ، أبو القاسم بكیر بن محمد المنذری ، عبدان بن عمر المنبجی ، أبو الحسن بن جهضم ، أبو الفضل الدنیوری المقرئ ، الحسین بن أحمد بن جعفر.  


=نویسندگانی که در مورد او نوشته اند=
=نویسندگانی که در مورد او نوشته اند=


وافراد زیر در مورد او نوشته و شرح حالی داشته اند عبد العزيز بن محمد بن عبدوية الشيرازي در دمشق ،أبو بكر محمد بن إبراهيم بن أحمد بن يعقوب السوسي ،أبو بكر محمد بن يعقوب التستري ،أبو عمرو محمد بن أحمد النجار ،عمر بن يحيى الأردبيلي وصدقة بن المظفر الأنصاري وأبو محمد عبد الله بن محمد بن إسماعيل بن النسائي المؤدب وعبد الواحد بن بكر الورثاني ،أبو بكر الرازي شيخ السلمي ،أبو الفضل أحمد بن أبي عمران الهروي ،أبو العباس أحمد ابن منصور الشيرازي ومنصور بن عبد الله الأصبهاني<ref>تاريخ دمشق، ابن عساكر، ج52، ص435-441، ط1415هـ/1995م، دار الفكر للطباعة والنشر والتوزيع</ref>.
وافراد زیر در مورد او نوشته و شرح حالی داشته اند عبد العزیز بن محمد بن عبدویة الشیرازی در دمشق ،أبو بكر محمد بن إبراهیم بن أحمد بن یعقوب السوسی ،أبو بكر محمد بن یعقوب التستری ،أبو عمرو محمد بن أحمد النجار ،عمر بن یحیى الأردبیلی وصدقة بن المظفر الأنصاری وأبو محمد عبد الله بن محمد بن إسماعیل بن النسائی المؤدب وعبد الواحد بن بكر الورثانی ،أبو بكر الرازی شیخ السلمی ،أبو الفضل أحمد بن أبی عمران الهروی ،أبو العباس أحمد ابن منصور الشیرازی ومنصور بن عبد الله الأصبهانی<ref>تاريخ دمشق، ابن عساكر، ج52، ص435-441، ط1415هـ/1995م، دار الفكر للطباعة والنشر والتوزيع</ref>.


=گفتار=
=گفتار=
خط ۴۱: خط ۴۱:


کسی که پروردگارش را می شناسد امید خود را از دست نمی دهد و کسی که خود را شناخت پی به علم الهی می برد و کسی که خدا را شناخت به او متوسل و امیدواراست و کسی که خدا را فراموش می کند به مخلوقات متوسل می شود و مومن به محض فراموشی خدا محزون شده و طلب بخشش می کند <ref>[https://ar.wikipedia.org/wiki/%D8%A3%D8%A8%D9%88_%D8%A8%D9%83%D8%B1_%D8%A7%D9%84%D8%AF%D9%82%D9%8A ابوبکر الدقی]</ref>.
کسی که پروردگارش را می شناسد امید خود را از دست نمی دهد و کسی که خود را شناخت پی به علم الهی می برد و کسی که خدا را شناخت به او متوسل و امیدواراست و کسی که خدا را فراموش می کند به مخلوقات متوسل می شود و مومن به محض فراموشی خدا محزون شده و طلب بخشش می کند <ref>[https://ar.wikipedia.org/wiki/%D8%A3%D8%A8%D9%88_%D8%A8%D9%83%D8%B1_%D8%A7%D9%84%D8%AF%D9%82%D9%8A ابوبکر الدقی]</ref>.


=پانویس=
=پانویس=

نسخهٔ ‏۲۸ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۲۷

نام ابوبکر محمد بن داوود الدینوری
نام‎های دیگر أَبُو بکر دقی
وفات 360 ه.ق
مذهب صوفی اهل تسنن

ابوبکر دقی و او را ابوبکر محمد بن داوود الدینوری از علمای اهل سنت و عرفای برجسته در قرن چهارم هجری می دانند[۱]. ابو عبد الرحمن سلمی در مورد او می گوید: او یکی از صوفیان بزرگ و بهترین ایشان در حالات عرفانی که دارای سابقه طولانی در هم نشینی با بزرگان طریقت داشت. سمعانی نیز در مورد او میگوید:او یکی از بزرگان طریقت صوفیه بود و جایگاهی ویژه داشت و یکی از حفاظ قرآن کریم به شمار می آمد[۲] [۳].

اساتید

ذهبی می گوید:او شیخ صوفیه، زاهدان و شیخ طریقت شامیان بود. او اصالتاً اهل دینور بود و مدتی در بغداد زندگی کرد. سپس به دمشق نقل مکان کرد و در آنجا سکنی گزید تا آن که در 7 جمادی الاول سال 360 هجری قمری در آنجا درگذشت او در زمان وفات بیش از صد سال از عمرش می گذشت.

قرآن کریم را در خدمت علی بن ابی بکر فراگرفت.او روایات را از افراد زیر شنیده است.

أبی بكر الخرائطی،أبی بكر محمد بن الحسن الزقاق ،أبی محمد الجریری ،أبی عبد الله ابن الجلاء ،أبی جعفر المغربی ،أبی علی بن أبی موسى ،أبی جعفر الأصبهانی ،أبی بكر الفرغانی ،أبی بكر المقرئ ،أبی بكر بن معمر ،أبی الحسین بن حزیق ،الحسن بن حبیب ،أبی یعقوب الخراسانی ،أبی أحمد الهروی ،أبی عمیر عدی بن عبد الباقی الأدی ،سعید بن عبد العزیز الحلبی وأبی العباس أحمد بن عطاء.

شاگردان

افراد زیر از او نقل روایت کرده اند.

عبد الوهّاب المیدانی ، أبو القاسم بكیر بن محمد المنذری ، عبدان بن عمر المنبجی ، أبو الحسن بن جهضم ، أبو الفضل الدنیوری المقرئ ، الحسین بن أحمد بن جعفر.

نویسندگانی که در مورد او نوشته اند

وافراد زیر در مورد او نوشته و شرح حالی داشته اند عبد العزیز بن محمد بن عبدویة الشیرازی در دمشق ،أبو بكر محمد بن إبراهیم بن أحمد بن یعقوب السوسی ،أبو بكر محمد بن یعقوب التستری ،أبو عمرو محمد بن أحمد النجار ،عمر بن یحیى الأردبیلی وصدقة بن المظفر الأنصاری وأبو محمد عبد الله بن محمد بن إسماعیل بن النسائی المؤدب وعبد الواحد بن بكر الورثانی ،أبو بكر الرازی شیخ السلمی ،أبو الفضل أحمد بن أبی عمران الهروی ،أبو العباس أحمد ابن منصور الشیرازی ومنصور بن عبد الله الأصبهانی[۴].

گفتار

علامت قرب ، قطع از همه چیز به جز خداوند متعال است.

کسی که پروردگارش را می شناسد امید خود را از دست نمی دهد و کسی که خود را شناخت پی به علم الهی می برد و کسی که خدا را شناخت به او متوسل و امیدواراست و کسی که خدا را فراموش می کند به مخلوقات متوسل می شود و مومن به محض فراموشی خدا محزون شده و طلب بخشش می کند [۵].

پانویس

  1. طبقات الصوفية، أبو عبد الرحمن السلمي، ص335-337، دار الكتب العلمية، ط2003
  2. الأنساب للسمعاني، ج2، ص486
  3. سير أعلام النبلاء، الذهبي، ج16، ص138-139
  4. تاريخ دمشق، ابن عساكر، ج52، ص435-441، ط1415هـ/1995م، دار الفكر للطباعة والنشر والتوزيع
  5. ابوبکر الدقی