ابراهیم قصار: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
(صفحه‌ای تازه حاوی «<div class="wikiInfo">جایگزین= حسن بصری|بندانگشتی| {| class="wikitable aboutAut...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱: خط ۱۱:
|}
|}
</div>
</div>
'''إبراهيم بن داود القصّار الرَقّي''' کنیه اش ابو اسحاق بود. او یکی از علمای بزرگ [[تصوف]] [[اهل سنت]] در قرن چهارم بود.ابو عبد الرحمن سلمی در مورد او چنین می گوید:او از شیوخ بزرگ [[شام]] بود و در فقر و تهی دستی روزگار می گذراند و به پیروانش علاقه داشت<ref>طبقات الصوفية، أبو عبد الرحمن السلمي، ص245-247، دار الكتب العلمية، ط2003</ref>. و ابونعیم اصفهانی او را دارای کثرت اراده و کلامی آهنگین معرفی می کند.اصلیت او از شهر رقه در کشور [[سوریه]] بود. او از معاصرین جنید و ابو عبدالله جلاء و هم نشین بسیاری از مشایخ شام بود تا این که در سال 326 هـ برابر با سال 938 م در رقه درگذشت.
'''إبراهيم بن داود القصّار الرَقّي''' کنیه اش ابو اسحاق بود. او یکی از علمای بزرگ [[تصوف]] [[اهل سنت]] در قرن چهارم است.ابو عبد الرحمن سلمی در مورد او چنین می گوید:او از شیوخ بزرگ [[شام]] بود و در فقر و تهی دستی روزگار می گذراند و به پیروانش علاقه داشت<ref>طبقات الصوفية، أبو عبد الرحمن السلمي، ص245-247، دار الكتب العلمية، ط2003</ref>. و ابونعیم اصفهانی او را دارای کثرت اراده و کلامی آهنگین معرفی می کند.اصلیت او از شهر رقه در کشور [[سوریه]] بود. او از معاصرین [[جنید بغدادی|جنید]] و ابو عبدالله جلاء و هم نشین بسیاری از مشایخ شام بود تا این که در سال 326 هـ برابر با سال 938 م در رقه درگذشت.


=گفتار=
=گفتار=

نسخهٔ ‏۱۴ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۵۳

حسن بصری
نام إبراهيم بن داود القصّار الرَقّي
نام‎های دیگر ابراهیم قصار
درگذشت 326ق

إبراهيم بن داود القصّار الرَقّي کنیه اش ابو اسحاق بود. او یکی از علمای بزرگ تصوف اهل سنت در قرن چهارم است.ابو عبد الرحمن سلمی در مورد او چنین می گوید:او از شیوخ بزرگ شام بود و در فقر و تهی دستی روزگار می گذراند و به پیروانش علاقه داشت[۱]. و ابونعیم اصفهانی او را دارای کثرت اراده و کلامی آهنگین معرفی می کند.اصلیت او از شهر رقه در کشور سوریه بود. او از معاصرین جنید و ابو عبدالله جلاء و هم نشین بسیاری از مشایخ شام بود تا این که در سال 326 هـ برابر با سال 938 م در رقه درگذشت.

گفتار

ارزش هر فرد به همت اوست اگر دغدغه اش این دنیاست آن انسان ارزشی ندارد و اگر هدفش رضایت خداوند متعال است نمی توان برای او قدر و ارزشی بیان کرد زیرا جایگاهی بس رفیع است.

چشم‌ها قوی ولی بینش‌ها ضعیف و ضعیف‌ترین فرد آن است که در رد هوس‌ها ضعیف باشد و قوی‌ترین فرد کسی است که در دفع آن قوی و مستحکم باشد.

معرفت یعنی اثبات خداوند تبارک و تعالی در عالم خارج بدون هیچ پیرایه و توهمی[۲].

اشعار

از اشعار اوست:

تو کیستی که زبانت را نگه داشته و چشمان اشک آلودت را که تا ابدیت گریان است را پنهان می کنی. تو کوه های عشق را به دوش کشیدی بسی فراتر از من و من ضعیف تر از آنم که بتوانم پیراهنم را در تنم حمل کنم[۳].


پانویس

  1. طبقات الصوفية، أبو عبد الرحمن السلمي، ص245-247، دار الكتب العلمية، ط2003
  2. صفوة الصفوة، ابن الجوزي، ج2، ص362، 1421هـ/2000م، دار الحديث، القاهرة، مصر
  3. إبراهيم القصار