سنافی النصر الشارخ

از ویکی‌وحدت
نسخهٔ تاریخ ‏۲۲ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۰۳ توسط Hadifazl (بحث | مشارکت‌ها)

عبدالمحسن عبدالله ابراهیم الشارخ مشهور به مشهور سنافی النصر عربستانی‌‌تبار، در منطقه «شقراء» به دنیا آمد.

درباره تحصیلات وی یا شیوخی که نزد آنان شاگردی کرده باشد، اطلاعاتی در دست نیست. او به همراه شش برادرش خیلی زود پا به عرصه فعالیت‌های جهادی نهادند که البته بسیاری از آنان کشته شدند. برخی از منابع از حضور دو تن از ايشان در بازداشتگاه‌های آمریکا خبر می‌دهند.

وی عربستان را به مقصد ایران ترک کرد و مدتی در این کشور اقامت گزید و نقش پشتيباني ایفا کرد که در راستای منافع القاعده در زمان بن‌‌لادن بود. روابط خویشاوندی وی را به بن‌لادن پیوند داده بود. به نقل از برخی منابع، الشارخ در سال 2007 عربستان را به مقصد بحرین ترک کرد. از بحرین به ایران و از آن‌جا به افغانستان رفت تا به مجاهدان القاعده بپیوندد و در آن‌جا یکی از افراد نزدیک به سرکردگان این تشکیلات شد.

در سال 2013 وارد سوریه شد و به جبهة النصرة پیوست. در مدت کوتاهی توانست فرماندهی جبهه در بخش ساحل سوریه را به دست گيرد. الشارخ در همین منطقه و در جنگی به نام «انفال» کشته شد. در این جنگ، نیروهای معترض سوری علیه نیروهای بشار اسد می‌جنگیدند.

در 16 آگوست 2016، وزارت امور خارجه آمریکا نام الشارخ را در فهرست تروریسم گنجاند و نام او در زمره افراد تحت پیگرد قانون درج گردید.

در پرونده الشارخ نیز همانند سایر شخصیت‌های جریان‌های جهادی، پیچیدگی‌ها و ابهاماتی دیده می‌شود. وی متولد سال 1985 است و از نظر سنی تقریبا کم‌‌سن شمرده می‌‌شود؛ ولی وب‌سایت‌‌های جهادی، معمولا در ارائه زندگی‌‌نامه این افراد بزرگ‌نمايي می‌‌کنند و آنان را شخصیت‌‌های بزرگی جلوه می‌‌دهند؛ براي مثال برخی از آنان می‌‌گویند: الشارخ در نزد شیخ عبدالله عزام شاگردی کرده است؛ حال آن‌که عبدالله عزام در سال 1989 کشته شد و سن الشارخ در آن زمان بیش از 4 سال نبود.

در عرصه میدانی، اطلاعاتی وجود دارد که ثابت کند يا نشان دهد الشارخ حداقل در سوریه فقط در یک عملیات مهم نظامی شرکت داشته است. در کارنامه وی فرماندهی یا نبردی با ارزش استراتژیک دیده نمی‌‌شود. او زمانی که کشته شد، 29 سال سن داشت.

هيچ‌يک از بیوگرافی‌‌هایی که به زندگی الشارخ پرداخته‌‌اند، در مورد دستیابی وی به مدرک تحصیلی، چه در علوم دینی و چه غیردینی مطلبی ندارند. همچنین به شاگردی وی در نزد شیوخ معروف نیز اشاره‌‌ای نشده است؛ لذا به سختی می‌‌توان به آثار مکتوبی از وی دست یافت و جز دو مقاله، اثر دیگری از وی در دست نیست. این دو مقاله عبارتند از: «قبل النفیر/قبل از جنگ» و «بعد النفیر/ پس از جنگ». البته این‌‌دو نوشته، بیش از آن‌که به مقاله شبیه باشند، به کلامی موزون و فراخوان می‌‌مانند.

پانویس