بهره‌گیری از ظرفیت‌های جهان اسلام در مواجهه با مشکلات فراگیر مانند کرونا و مبانی قرآنی راهبرد رهبری در بحران سوریه: تفاوت میان صفحه‌ها

از ویکی‌وحدت
(تفاوت بین صفحه‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
<div class="wikiInfo">
<div class="wikiInfo">
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
|عنوان مقاله
| data-type="authorfatherName" |بهره‌گیری از ظرفیت‌های جهان اسلام در مواجهه با مشکلات فراگیر مانند کرونا
|-
|-
|نویسنده
!عنوان مقاله!! data-type="authorName" |مبانی قرآنی راهبرد رهبری در بحران سوریه
| data-type="authorbirthDate" |سلمان نگهبان
|-
|-
|ساختار مقاله
|زبان مقاله
| data-type="authorfatherName" |علمی-پژوهشی
| data-type="authorfatherName" |فارسی
|-
|-
|نشر
|اطلاعات نشر
| data-type="authorfatherName" |ایران/ پژوهشگاه مطالعات تقریبی
| data-type="authorbirthDate" |ایران - پژوهشگاه مطالعات تقریبی
|-
|-
|سال نشر
|نویسنده
| data-type="authorfatherName" |دی 1399 ش
| data-type="authorBirthPlace" |سید مصطفی حسینی رودباری
|-
|-
|}
|}
</div>
</div>
'''بهره‌گیری از ظرفیت‌های جهان اسلام در مواجهه با مشکلات فراگیر مانند کرونا''' عنوان مقاله حاضر است که به منظور چشم انداز وحدت جهان اسلام تدوین گردیده است. بسط انگاره این مقاله، تاثیر به سزایی در تحریک اندیشه و همت عملی تاثیرگذاران مسلمان در سمت و سو بخشیدن امت اسلامی به سوی وحدت و بهره مندی از مواهب آن دارد.


=چکیده=
 
جهان اسلام مجموعه ای عظیم و دارای استعدادهای فراوان در عرصه های گوناگون است. اما بر خلاف این حجم بسیار از ظرفیت و توانایی، در ارتباط و تعامل جهانی از جایگاه مناسب برخوردار نیست. شایسته است که این جامعه بزرگ با شناخت استعدادها و ظرفیت های خود و رشد و توسعه و به کار بستن آن، به نحو شایسته در عرصه های مختلف تاثیرگذار باشد. قبل از هر چیز باید ظرفیت های مختلف جهان اسلام از قبیل ظرفیت های جغرافیایی، اقتصادی، سیاسی، علمی و نظامی جهان اسلام، مورد بررسی و شمارش قرار گیرند. پس از شناخت توان مندی و ظرفیت ها باید به موانع توسعه و رشد آن ظرفیت ها پرداخته شود. برای دست یابی به نتیجه بهینه و مطلوب و پرهیز آزمون و خطا، لازم است به برخی از اقدامات و فعالیت هایی که با هدف مشترک و مشابه صورت گرفته به چشم عبرت نظر افکند؛ ازین رو باید اقدامات جهان اسلام برای دسترسی به شکلی از وحدت و بسترسازی برای بهره مندی از ظرفیت ها مرور شود. بدون شک برای کسب حمایت توده مردم مسلمان و همچنین جلب توجه نخبگان جهان اسلام ادله لزوم هم افزایی و بهره مندی از استعدادهای جهان اسلام بیان گردند. و در نهایت با ذکر راه کارها و راهبردهای استفاده از ظرفیت های جهان اسلام در برابر مشکلات فراگیر بیان شود.
==در سوریه چه می گذرد و حقیقت بحران سوریه چیست؟==
 
 
در این راستا تذکار چند نکته مهم ضروری است:
 
 
1. شکی نیست که رخدادهای روزهای نخست [[سوریه]] را باید در ادامه حوادثی دانست که بر اثر موج و طوفان برخواسته از بیداری اسلامی ملت¬ها از شمال آفریقا و کشورهای عربی، زوال حاکمیت دیکتاتورهایی نظیر بن علی (یمن)، عبدالله صالح (تونس)، قذافی (لیبی)، و حسنی مبارک (مصر) را به دنبال داشت. تظاهرات آغازین برخی از شهرهای مهم سوریه از جمله دمشق، معلول نظام پلیسی و نظامی حزب حاکم در سوریه بود که طی سه دهه گذشته گسست و فاصله¬های عمیق را بین ملت و دولت ایجاد نموده بود. مردم سوریه نیز همانند ملت¬های برخواسته دیگر در صدد آن بودند که به نظام تک حزبی حاکمیت خاندان أسد پایان داده مطالبات مشروع خود را از طریق مسالمت آمیز عینیّت بخشند.
 
 
2. در مدت اندکی که از قیام عمومی ملت سوریه می¬گذشت بناگاه ملت سوریه احساس نمود که مدیریت این تظاهرات مردمی و مسالمت¬آمیز، به تدریج از کنترل آن¬ها خارج شده به گونه¬ای که نقش گروه¬های بیرونی منطقه¬ای و بلکه فرامنطقه¬ای در جهت دادن به مطالبات مردمی بسیار پر رنگ است. مردم به خوبی پنجه¬های خونین گرگ¬های بیرونی را می-دیدند که می¬خواستند از فرصت به دست آمده، اهداف شوم و استراتژیک خود را ـ که نابودی مقاومت ملت¬ها به ویژه مقاومت لبنان و فلسطین و ایران و نیز نجات رژیم صهیونیستی که در ورطه سراشیبی و سقوط قرار گرفته است ـ از مجرای سوریه عملی سازند.
 
 
بدین جهت به رغم نارضایتی از حاکمیت موجود کشورشان در راستای منافع و مصالح ملّی خود، در شکل¬های مختلف وحدت و انسجام ملی¬شان را در برابر توطئه بیگانگان اعلام نموده تا مانع سوء استفاده و بهره¬برداری سیاسی دشمنان اصلی کشورشان گردند.
 
 
3. در تایید بیداری و هشیار مردم سوریه نسبت به دست-های خائن بیرونی باید گفت:
 
 
به خوبی مشهود بوده و هست که ماهیت ناآرامی¬های سوریه با کشورهای انقلابی دیگر نظیر مصر، یمن، لیبی، بحرین متفاوت است؛ چون:
اولاً هیچ یک از ملت¬های معترض و انقلابی عرب، مورد حمایت دولت¬های غربی و نیز دولت¬های مرتجع عرب قرار نگرفتند در حالی که سیل حمایت¬های مالی و تسلیحاتی منطقه¬ای و فرامنطقه¬ای به سوی گروه¬های اپوزسیون نظام سوریه، جاری شد که همچنان ادامه دارد.
 
 
ثانیاً معترضان در سوریه بر خلاف سائر کشورهای انقلابی عرب، نوعاً مسلح هستند به گونه¬ای که شناخت این گروه¬ها هم چندان دشوار نیست، گروه¬هایی نظیر: گردان¬های الحق، احرار الشام، نصرة أهل الشام، الفاروق، خالدين الوليد، عبيدة بن الجراح، عمرو بن العاص، شموخ الإسلام، جيش الأمه، المارة البیضاء، شورای دولت اسلامی القاعده، ارتش آزادی بخش، شورای ارتش انقلابی و انصار المجاهدین از جمله گروه¬های مسلحی هستند که عملاً عله نظام سوریه می¬جنگند.
ثالثاً عملیات تروریستی در سوریه به شکل بسیار آموزش دیده پیاده می¬گردد به گونه¬ای که برخی از دستگیر شدگان عامل این حوادث، به خوبی اعتراف می¬کردند که در اسرائیل و برخی از کشورهای همسایه آموزش دیده¬اند.
 
 
رابعاً تظاهرات و اعتراض¬های در سوریه همگانی نبوده و تنها در برخی شهرها آن هم شهرهای مرزی رخ می¬دهند. از طرفی دیگر هر جا اعتراضی صورت می¬گیرد در مقابل آن بلافاصله تظاهراتی نیز به نفع حاکمیت واقع می¬گردد.
 
 
خامساً بر اساس آخرین اخبار تایید شده 28 کشور خارجی از 30 گروه مسلح در سوریه علیه نظام بشار حمایت مالی و تسلیحاتی می¬کنند در حالی که در کشورهای انقلابی عرب تمامی این کشورها از دیکتاتورها حمایت نموده و به خواست ملت¬ها بی اعتنا بودند.
این نکات و امور دیگر باعث گردید که حوادث سوریه از مسیر اولیه خود که در راستای بیداری اسلامی ملت¬ها بود خارج شده و مدیریت آن به دست عوامل بیرونی که در رأس آن¬ها آمریکا و صهیونیسم بود قرار گیرد.
 
 
4. در اثبات اینکه مدیریت کنونی حوادث سوریه از کنترل ملت این کشور خارج شده و کارگردانان اصلی آن نظام استکباری آمریکا و برخی از مرتجعین عرب می¬باشند اعترافات سران استکبار و برخی از مرتجعین عرب کفایت می¬کند؛ در اینجا چند نمونه از گفتار اینان را که در رسانه¬های دنیا منتشر شده است بیان می¬کنیم:
هنری کیسینجروزیر خارجه اسبق آمریکا در گفتگو با روزنامه نیویورک: آخرین راهکار در خصوص سوریه به آتش کشیدن این کشور از درون است و این اتفاق در حال جریان است .
ژنرال «گابی اشکنازی» رئیس پیشین ستاد کل ارتش رژیم صهیونیستی، بحران در سوریه را یک فرصت مطلوب تلقی کرد و گفت:
هر حکومتی که پس از اسد روی کار بیاید به اندازه او، خود را به حکومت اسلامی ایران یا حزب الله نزدیک نخواهد کرد.<ref>نقل از اينترنت، سايت اسلام تايمز.</ref>
 
 
فیلیپ جرالدی افسر بازنشسته سیاد در مقاله¬ای در ماهنامه آمریکایی امریکن کانسرواتیو: نیروهای ویژه ارتش¬های فرانسه و انگلیس از شورشیان مسلح سوریه پشتیبانی می¬کنند و آن¬ها را آموزش می¬دهند و نیروهای ویژه ارتش و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا تجهیزات ارتباطاتی و اطلاعاتی را در اختیار شورشیان می¬گذارند <ref>.همان</ref>
سعود الفیصل وزیر خارجه عربستان در نشست مورخه 23/11/90 وزرای خارجه [[اتحادیه عرب]] اعلام کرد: باید از مخالفان سوریه همه نوع حمایت ممکن را به عمل آورد. اتحادیه عرب باید کانال¬های ارتباطی با مخالفان سوریه را باز کند و همه نوع حمایت را از آنان به عمل آورد .<ref>همان</ref>
 
 
فواز زعبی نماینده پارلمان اردن فاش کرد:
 
 
هیئت پارلمانی کویت که به اردن سفر کرده، روز جمعه 21/11/90 در جریان تظاهرات اعتراضی شهروندان اردنی به عملکرد نظام در شهر «رمثا» ـ مرز اردن و سوریه ـ با پرداخت مبالغ قابل توجهی پول، آن¬ها را علیه نظام سوریه تحریک و از آن¬ها خواسته¬اند تا به منطقه صفر مرزی رفته و علیه بشار اسد شعار دهند.
خوشحالی سران صهیونیست را در بحران سوریه از گفتار «عاموس یدلین» رئیس سابق رکن اطلاعات ارتش اسرائیل می-توان فهمید که می¬گوید: تغییر حکومت در سوریه به سود اسرائیل است، در گذشته به اسرائیل توصیه می¬شد با سوریه صلح کند و حتی برای این منظور بهای سنگینی بپردازد ولی با وضعی که کنون پیش آمده این منظور يعنی جدایی سوریه از محور شرارت بدون پرداخت هیچگونه بهایی تامین خواهد شد .<ref>همان</ref>
 
 
و آخرین سخن در این زمینه گفتار نبیه بری است که می-گوید:
غربی¬ها می¬گویند این مقاومت ـ لبنان فلسطینی در برابر اسرائیل ـ یک اژدهای افعی است که سرش در جمهوری اسلامی ایران است و دُم آن حزب الله و مقاومت اسلامی فلسطین و کمرش در سوریه است ما ـ غربی¬ها ـ در این 33 سال تلاش کردیم که دُم اژدها را بزنیم ولی غافل از آنکه خصوصیت افعی این است که دُمش را ترمیم می¬کند از طرفی نمی¬توانیم سر او را بزنیم؛ امروز موقعیتی پیش آمده است تا کمر افعی را که سوریه است بشکنیم . <ref>نقل از سايت الف، 21/06/91.</ref>
باید اذعان کرد پیچیدگی اوضاع سوریه به گونه¬ای است که می¬توان آن را مصداقی از فتنه حقیقی دانست که مواضع گوناگونی حتی توسط دوستان واقعی سوریه نسبت به آن اتخاذ می¬گردد چون در این بحران همانگونه که بیان گردید مجموعه¬ای از حق ـ مطالبات مشروع مردم و اعتراض به نظام تک حزبی و پلیسی سوریه ـ و باطل ـ تجهیز گروه¬های مسلّح داخلی به کارگردانی آمریکا و اسرائیل وارتجاع عرب و ترکیه جهت نابودی مقاومت و تشدید اختلافات طائفه¬ای ـ به هم به گونه¬ای آمیخته شده است که تشخیص صحيح حق از باطل و نیز اتخاذ موصفي واقع¬بینانه و درست بسیار دشوار شده است.
 
==راهبرد رهبری در بحران سوریه==
 
 
مواضع و راهبرد رهبری معظم را می¬توان از گفتارهای متنوع ایشان که در مواقع گوناگون ابراز داشته¬اند به دست آورد؛ ایشان در تحلیلی عمیق و با نگاهی برخواسته از بصیرت دینی ماهیت حوادث سوریه را متفاوت از وقایع کشورهای انقلابی عرب دانسته و می¬گوید:
 
 
امروز آمریکا برای شبیه سازی کاری که در مصر و تونس و لیبی و امثال این¬ها انجام گرفته است متوجه شده است که سوریه را ـ که در خط مقاومت است ـ دچار مشکل کند. ماهیت قضیه در سوریه با ماهیت قضیه در این کشورها متفاوت است در این کشورها حرکت ضد آمریکا و صهیونیسم بود اما در سوریه، دست آمریکا آشکار و مشهود است، صهيونیست¬ها دنبال قضیه هستند...
 
 
ایشان در دیدار با دبیر کل سازمان ملل متحد فرمودند:
حقیقت تلخ در مورد سوریه این است که مجموعه¬ای از دولت¬ها، گروه¬های مخالف دولت سوریه را به جنگی نیابتی از طرف خودشان با دولت سوریه وادار کرده¬اند و این جنگ نیابتی واقعیت امروز بحران سوریه است.
 
 
ایشان وضعیت کنونی سوریه را ـ که موجب قربانی شدن بسیاری از مردم بی¬گناه گردیده است ـ نتیجه ارسال سیل-گونه سلاح از بیشتر مرزهای سوریه به داخل این کشور و برای گروه¬های مخالف دانسته و در یک راهبردی اساسی و واقع بینانه می¬فرماید:
حل بحران سوریه یک شرط طبیعی دارد که عبارت است از جلوگیری از ارسال سلاح به گروه¬های بی مسؤوليت داخل سوریه.
 
 
ایشان در ادامه این دیدار فرمودند:
همین دولت¬هایی که جنگ نیابتی را در سوریه راه انداخته¬اند مانع از اجرای طرح اقای کوفی عنان نیز شدند و نگذاشتند این طرح به نتیجه برسد. تا زمانی که این نقشه بسیار خطرناک از طرف برخی دولت¬ها در سوریه ادامه داشته باشد وضعيّت سوریه تغییری نخواهد کرد .
از طرفی ایشان برای آنکه مطالبات بحق مردم نیز که شبیه مطالبات دیگر ملت¬های به پا خواسته عرب ـ مصر، لیبی و یمن ـ بوده استیفاء گردد از دولت سوریه خواستند که ضمن بهانه ندادن به مخالفان و افشای واقعیت¬های پشت پرده توطئه برای افکار عمومی ملّت¬های عرب، گام¬های اساسی و جدی را در جهت اصلاحات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی کشورش بردارد .<ref>سايت های مختلف اين سخنان را گزارش کرده¬اند که از جمله آن¬ها سايت الف، تابناک، جهان نيوز و... .</ref>  به خوبی شاهد بوديم که برخی از اين اصلاحات که از جمله آن¬ها (حذف ماده 8) پايان دادن به سيطره نظام تک حزبی در کشور و اصلاحات اساسی در قانون اساسی بود انجام گرديد و لذا احزاب می¬توانند در سرنوشت کشور دخالت کنند.
 
 
به طور کلی از مجموعه بیانات رهبری در مسأله سوریه چند نکته استفاده می¬شود:
 
 
1. مقصّر اصلی و پشت پرده بحران سوریه، آمریکا و رژیم صهیونیستی است.
2. حقیقت بحران سوریه این است که مجموعه¬ای از دولت¬ها به سردمداری آمریکا گروه¬های مخالف دولت سوریه را به جنگی نیابتی از طرف خودشان با دولت سوریه وادار کرده-اند.
3. هدف دشمن از ایجاد بحران سوریه، تضعيف مقاومت در منطقه و تامین منافع رژیم صهیونیستی است.
4. عامل تشدید بحران سوریه، ارسال سیل گونه سلاح به داخل سوریه و حمایت مالی از گروه¬های بی مسؤوليت است.
5. نتیجه ادامه بحران، قربانی شدن مردم مظلوم سوریه است.
6. عامل شکست طرح کوفی عنان، آمریکا و اسرائیل¬اند که جنگ¬های نیابتی از طرف خودشان را توسط گروه¬های مسلح مخالف دولت به راه انداخته¬اند.
7. شرط طبیعی حل بحران سوریه عبارت است از: الف) جلوگیری از ارسال سلاح به گروه¬های بی مسؤولیت در سوریه؛ ب) انجام اصلاحات اساسی توسط دولت بشار جهت استیفاء مطالبات مردمی.
 
 
باید گفت در راستای راهبرد رهبری معظم به بحران سوریه، دولت جمهوری اسلامی نیز از طریق دیپلماسی، اقدامات شایسته¬ای را تا کنون انجام داده که آخرین آن پیشنهاد تشکیل اجلاسیه وزرای امور خارجه کشورهای ایران، عراق، ونزوئلا، عربستان، ترکیه و مصر می¬باشد.
نکته قابل توجه آن است که طبق گفته آقای علاء الدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، در ملاقاتی که با بشار اسد داشته است، جمهوری اسلامی چک سفید از دولت سوریه دریافت کرده و بشار اعلام کرده است که به ایران اعتماد داشته و مواضع ایران را می¬پذیرد و از هر گامی که ایران بردارد حمایت خواهد کرد.
 
از این رو ایشان می¬گوید:
ایران از دو ظرفیت مهم برای حل بحران سوریه برخوردار است که یکی از آن¬ها حُسن اعتماد و دوستی با دولت سوریه است و دیگری ریاست سه ساله ایران بر جنبش عدم تعهد است.
 
==مباني قرآني راهبرد رهبری در بحران سوریه==
 
 
اکنون بعد از تبیین حقیقت بحران سوریه و راهبرد رهبری معظم و نظام جمهوری اسلامی به تبیین مبانی قرآنی این راهبرد می¬پردازيم:
باید گفت: مواضع رهبری معظم در حوادث سوریه برگرفته از قواعد و اصولی است که در منابع دینی از جمله قرآن کریم بدان پرداخته شده است همانگونه ایشان در سخنانشان ابراز داشتند:
«جمهوری اسلامی ایران بر اساس اعتقادات و آموزه¬های دینی خود، آماده هرگونه تلاش برای بحران سوریه است».
برخی از این قواعد و اصولی که از قرآن کریم استخراج شده است عبارتند از:
1. دفاع از مظلوم و مستضعف؛
2. دفاع از مقاومت اسلامی؛
3. حفظ و دفاع از ممالک اسلامی؛
4. نفی سلطه کفار بر مسلمانان؛
5. حفظ مراکز عبادی از تعرض متجاوزان؛
6. ممانعت از آسیب¬پذیری مسلمانان در برابر کفار ؛
7. خشم آفرینی دشمنان؛
8. لزوم وحدت مسلمانان؛
9. ارهاب و تحقیر دشمن؛
10. اصلاح ذات البين؛
11. لزوم دفع فتنه کفار؛
12. لزوم اقتدار و عزت مسلمین در برابر کفار.
و اینک به تبیین برخی از این اصول بر اساس آموزه¬های قرآنی می¬پردازیم:
 
 
===دفاع از مظلوم و مستضعف===
 
 
شکی نیست که منازعات کنونی در سوریه با قطع نظر از عواملی که در پیدایش و یا شعله¬ور شدن آن سهیم هستند سبب ظلم و ستم بر مردم مظلوم و مستضعف سوریه گردیده است بر اساس گزارشات موثق مردمی که خارج از معادلات سیاسی گروه¬های معارض بوده و نقش در تشدید بحران کنونی ندارند به فجیع¬ترین وضع کشته می¬شوند. زنان و کودکان و افراد مسن، بیشترین قربانی بحران کنونی سوریه می¬باشند.<ref>بر اساس گزارش خبرگزاری¬ها در شهر حوله (روز جمعه) نزديک به صد تن از جمله 35 کودک زير 10 سال به طرز فجيعی کشته شدند (سايت هراز نيوز، خبرگزاری فار س به گزارش مانيتورينگ فارسي تروريست های غرب گرا در سوریه در جنایتی جدید با چاقو، گلوله و آتش زدن، اهالی یک روستا را قتل عام کردند. منابع خبری سوریه خبر دادند که روز گذشته تروریست های مسلح کشتاری در روستای القبير در ریف حماة مرتکب شدند که 78 شهید بر جای گذاشته است. خبرگزاری فارس 10/7/91.</ref>
 
 
حال در برابر این جنایات وحشت¬بار  که طرفین نزاع یکدیگر را نسبت به ارتکاب آن متهم می¬کنند آیا مسلمانان تکلیفی ندارند؟ آیا رهبران اسلامی می¬توانند چشمان خود را در برابر این فجایع ضد بشری ـ با قطع نظر از مذاهب و فرق کسانی که قربانی این حوادث می¬گردند ـ بسته و از کنار آن به سادگی بگذرند؟ آیا قرآن کریم به رهبران کشورهای اسلامی و مسلمانان اجازه بی تفاوتی در برابر این حوادث را داده است؟
 
 
در پاسخ باید گفت: از آیات متعدد قرآنی به خوبی استفاده می¬شود که سکوت در برابر ظلم و ستم بر مظلومین روا نبوده و مسلمانان موظفند در هر کجا که نوای مظلومی را مي¬شنوند در برابر آن بی تفاوت نبوده و اقدامات لازم را در احقاق حق مظلومین و ستم دیدگان انجام دهند. اينک برخی از این آیات را مرور می¬کنیم:
 
 
1ـ1. سوره مبارکه نساء آیه 75:
{وما لکم لا تقاتلون فی سبيل الله والمستضعفين من الرجال والنساء والولدان الذين يقولون ربنا أخرجنا من هذه القرية الظالم أهلها واجعل لنا من لدنک وليا واجعل لنا من لدنک نصيرا}
در این آیه نکات فراوانی نهفته شده است که برخی از آن¬ها را بیان می¬کنیم:
1. فلسفه جهاد اسلامی بر اساس آیه شریفه مذکور، تامین دو غرض مهم است:
الف) دفاع از مکتب توحیدی اسلام ـ فی سبیل الله ـ
ب) دفاع از مستضعفین ـ والمستضعفین من الرجال ـ
 
 
2. قرار گرفتن عنوان مستضعفین در کنار نام مقدس الله ـ تبارک و تعالی ـ اهتمام فوق العاده خداوند متعال را به لزوم دفاع و نجات از مستضعفین بیان می¬کند.
3. آیه فوق جهت تحریک عواطف انسانی مسلمانان و تلاش سریع در رهایی و نجات مستضعفان از بند مستکبران، به جای به کارگیری هیئت امر و دستور ـ قاتلوا وجاهدوا ـ آنان را توبیخ و تحذیر نموده و با خطابی شدید اللحن می¬فرماید:
 
 
{وما لکم لا تقاتلون فی سبيل الله والمستضعفين}
چه شده است شما را که در برابر یاري مستضعفان بی تفاوت شده و هیچ اقدامی جهت رهایی آن¬ها انجام نمی¬دهید ـ مگر انسانیت در شما مرده است که نسبت به ندای انسانی مردم محروم مستضعف بی تفاوت شده¬اید.
 
 
و آنگاه جهت تحریک بیشتر عواطف انسانی می¬فرماید:
{والمستضعفين من الرجال والنساء والولدان الذين يقولون ربنا أخرجنا من هذه القرية الظالم أهلها واجعل لنا من لدنک وليا واجعل لنا من لدنک نصيرا}.
4. از لحن آیه شریفه استنباط می¬گردد که گويا خداوند متعال دعای این مستضعفین و محرومین را مستجاب نموده و این رسالت بزرگ انسانی را بر عهده مسلمانان نهاده است مسلمانانی که با تبعیت از رهبری الهی ـ واجعل لنا من لدنک ولیا... ـ خود در برابر ظلم مستکبرین بر مردم بی دفاع و مستضعف، فرمان الهی را امتثال خواهند کرد. واجعل لنا من لدنک نصیرا.
 
 
نکته قابل توجه اینکه در آیه بعدی (76) اوصاف چنین مؤمنینی را بیان نموده و در قالب جمله خبریه، امتثال عملی آنان را اینچنین می¬ستاید:
{الذين آمنوا يقاتلون فی سبيل الله والذين کفروا يقاتلون فی سبيل الطاغوت فقاتلوا اولياء الشيطان إنّ کيد الشيطان کان ضعيفا}
5. امر به قتال ـ جهاد نظامی ـ جهت رهایی مستضعفین در فقره «وما لکم لا تقاتلون فی سبیل الله والمستضعفین» عالی¬ترین و سخت¬ترین مرحله دفاع از مظلومین است که خداوند بر عهده مسلمانان گذاشته است. بدیهی است اگر به عللی ـ نظیر لزوم إذن امام معصوم در جهاد ابتدایی و... ـ این مرحله از جهاد میسور نبود مراحل پایین¬تر آن نظیر دفاع رسانه¬ای و تبلیغاتی، کمک¬های اقتصادی و سیاسی و فرهنگی از ذمّه مسلمانان ساقط نمی¬گردد که الميسور لا يسقط بالمعسور.
 
 
6. به کارگیری واژه مستضعف بدل ضعيف، بیانگر آن است که ظلم و ستمی که مسلمانان مأمور به دفع آن شده¬اند ظلم و ستم بر انسان¬هایی است که از ناحیه دیگران ـ اعم از حکومت¬ها و گروه¬های داخلی وخارجی ـ مورد تجاوز و بی عدالتی قرار گرفته¬اند به علاوه آنکه واژه مستضعف، مفهومی عام بوده و انواع استضعاف ـ فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، اخلاقی را شامل می¬شود .<ref>اين نکته از تفسير نمونه استفاده شده است.</ref> 
7. از آنجا که جهاد در جهت رهایی از مستضعفان به امر الهی صورت می¬گیرد از این رو هیچگاه چنین حرکتی خارج از جهاد فی سبیل الله نخواهد بود. بنابراین می¬توان عطف والمستضعفین را به «الله» از قبیل عطف خاص بر عام دانست .<ref>اين نکته از تفسير راهنما، ج 3ف ص 469 استفاده شده است.</ref>  
 
 
8. نکته آخر انکه می¬توان از تقارب دو واژه فی سبیل الله و المستضعفین در آیه شریفه به وحدت عملی آن دو نیز پی برود چون همان طور که از آیات دیگر نظیر آیه: {ونريد أن نمن علی الذين استضعفوا فی الأرض ونجعلهم أئمة ونجعلهم الوارثين} استفاده می¬شود غرض از تشریع دین و ارسال انبيای الهی، تحقق وراثت مستضعفان بر دنیاست بنابراین هر قدمی که در راستای نجات مستضعفان برداشته می¬شود حرکت در مسیر الهی خواهد بود.
 
 
نتيجه آنکه بعد از مشاهده اوضاع کنونی سوریه باید اظهار داشت که مردم محروم و ستمدیده این کشور امروز مصداق مستضعفینی هستند که با زبان حال خویش به درگاه خداوند عاجزانه می¬خواهند که:
ربّنا أخرجنا من هذه القرية الظالم أهلها واجعل لنا من لدنک وليا واجعل لنا من لدنک نصيرا. بنابراین دفاع و حمایت از چنین انسان¬هایی، رسالتی است که خداوند متعال بر عهده رهبران اسلام و مسلمانان راستین گذاشته است. بنابراین سزاوار است حتی الإمکان به کمک آن¬ها بشتابیم.
 
 
2ـ1. سوره نحل آیه شریفه 90:
{إنّ الله يأمر بالعدل والإحسان وايتاء ذی القربی وينهی عن الفحشاء والمنکر والبغي يعظکم لعلکم تذکّرون}
در این آیه شریفه، جامع¬ترین برنامه اجتماعی مسلمانان تبیین گردیده است:
اصول سه¬گانه: عدل، احسان و نیکی به نزدیکان ـ اصولی که جنبه مثبت دارند و اصول سه¬گانه: نهی از فحشاء، منکر و بغي ـ که جنبه منفی دارند.
برخی از نکاتی که در این آیه شریفه، به اثبات مدّعا ـ دفاع از مظلوم و مستضعف، کمک می¬کند عبارتند از:
1. امر خداوند متعال به مسلمانان وجوامع اسلامی به رعایت عدالت، مستلزم آن است که آنان در برابر ظلم و ستم بر مظلومان ـ فارغ از هر نوع مذهب و عقیده¬ای ـ بی تفاوت نبوده و در جهت یاری آن¬ها قدم بردارند همان¬طور که علی علیه السلام می فرماید: «أحسن العدل نصرة المظلوم» <ref>عيون الحکم المواعظ، ص 113.</ref> ودر بیانی دیگر فرموده: إذا رأيت مظلوماً فأعنه علی الظالم» . <ref>همان ص 133.</ref>
 
 
2. بی تفاوتی در برابر ظلم و ستم مستکبران، مستلزم خروج از حریم عدالت بوده و عصیان الهی را به دنبال دارد.
3. عدالت در آیه شریفه مطلق بوده و تمامی انواع عدالت را ـ فردی، جمعی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی ـ را شامل می¬شود.
4. امر به احسان ـ نیکوکاری ـ در کنار امر به عدالت بیانگر آن است که اجرای عدالت به تنهایی مشکلات جوامع بشری را حل نمی¬کند بلکه در کنار عدالت لازم است مسلمانان از روحیه گذشت و ایثار و فداکاری نیز برخوردار باشند. علی علیه السلام در تفسیر آیه مذکور می¬فرماید: إن الله يأمر بالعدل والإحسان، العدل الانصاف والإحسان التفضّل .<ref>نهج البلاغة، ج 4، ص 51</ref>
5. نهی از بغی ـ نهی عن الفحشاء والمنکر والبغی ـ نیز بیانگر آن است که مسلمانان لازم است از هر نوع ظلم و ستم بر دیگران اجتناب کنند.
 
 
6. از ذیل آیه: «يعظکم لعلکم تذکرون» استفاده می¬شود که اصول شش¬گانه مذکور در آیه اموری فطری بوده که در نهاد همه انسان¬ها نهادینه شده است بنابراین غرض خداوند متعال از آیه مذکور، بیداری روح اجتماعی و فطری انسان-هاست. به عبارت دیگر امر تشریعی الهی به اصول مذکور ـ إن الله يأمر بالعدل والاحسان ـ ریشه در تکوين نهاد و فطرت انسان¬ها دارد. بنابراین آنان که از این اصول روی برگردانند در حقیقت از فطرت الهی خویش خارج شده¬اند.
 
 
3ـ1. آیه 132 سوره بقره:
{وکذلک جعلناکم أمة وسطا لتکونوا شهداء علی الناس ويکون الرسول عليکم شهيداً}
مفاد آيه شریفه این است که امت اسلام باید الگو و نمونه تمامی جهانیان باشد. چون شریعت اسلام به گونه¬ای از ناحیه خداوند متعال تشریع گردیده است که از هر نوع افراط و تفریط به دور بوده و اعتدال را در تمامی زمینه-های فردی ـ اجتماعی و... ملاحظه نموده است بنابراین امت اسلام شایسته است با بهره¬گیری از این دین معتدل و منسجم که تأمین کننده نیازهای دنیوی واخروی اوست گواه و شاهد و نمونه برای عالمیان ـ امت¬های دیگر ـ باشد. همانگونه که پیامبر (صلی الله علیه و آله) شاهد و الگوی عینی برای شما ـ مسلمانان ـ می¬باشد.
 
 
حال آیا می¬توان تصور نمود چنین امتی که باید الگو و اسوه امت¬های دیگر باشد در برابر فجایعی که در دنیا می-گذرد بی تفاوت باشد ـ فجایع دهشت¬باری که زبان از گفتن و چشم از دیدن آن¬ها عاجز است ـ آیا أمت اسلامی به ويژه رهبری آن می¬تواند در برابر گروه¬های مسلّحی که بی گناهان را سلاّخي نموده و برای تأمین اهداف اربابانشان دست به هر خیانتی می¬زنند سکوت کند؟
 
 
بنابراین لازمه الگو و شاهد بودن امت اسلام و رهبری آن بر جهانیان آن است که در برابر این جنایات که بر مظلومین کشور سوریه می¬رود تا حدّ ممکن به یاری آن¬ها شتافته و امکانات رهایی آنان را فراهم نمایند. لازم به تذکر است که از عمومات دیگر قرآنی مهم نظیر: «تعاونوا علی البر والتقوی ولا تعاونوا علی الاثم والعدوان» و یا «کونو قوامین بالقسط» و... نیز می¬توان در جهت اثبات مدعا بهره گرفت.
 
 
===دفاع از مقاومت اسلامی===
 
 
شکی نیست که به اعتراف دوست و دشمن، سوریه در مقطع کنونی یکی از محورهای اصلی مقاومت اسلامی در منطقه به ویژه لبنان و فلسطین است بنابراین طبق آیات متعدد قرآنی مسلمانان لازم است به حمایت و دفاع از آن در حدّ توانشان اقدام کنند. برخی از آیاتی که می¬توان از آن¬ها چنین موضعی را برداشت نمود به شرح زیر است:
1ـ2. {محمد رسول الله والذين معه أشدّاء علی الکفّار رحماء بينهم... وعد الله الذين آمنوا وعملوا الصالحات منهم مغفرة وأجراً عظيما}
مفاد فراز نخست آیه این است که از بارزترین اوصاف پیامبر (صلی الله علیه وآله) و مؤمنان به او آن است که در برابر کفار آتشی سخت و سوزان بوده اما در بین خودشان بسیار مهربان وعطوفند.




=کلید واژه=
در دلالت این فقره آیه شریفه بر اثبات مدعا (دفاع از مقاومت اسلامی) باید گفت: دفاع مسلمین از مقاومت کنونی در منطقه ـ که سوریه اکنون در خط مقدم آن قرار دارد ـ مصداق بارز این ویژگی (اشدّاء علی الکفار رحماء بينهم) می¬باشد چون بدیهی است که نگاهی هرچند کوتاه به جناح¬های درگیر در سوریه بیانگر آن است که در یک جبهه بیش از 28 گروه مسلّح داخلی که نوعاً از آمریکا و اسرائیل و کشورهای مرتجع عرب وترکیه پشتیبانی می¬شوند قرار داشته و در جبهه مقابل آن نظام حاکم سوریه، حزب الله لبنان و مدافعین مقاومت اسلامی در برابر اسرائیل و آمریکا قرار گرفته است.
جهان اسلام، سیاست، اقتصاد، علم،  کرونا.




=مقدمه=
از طرفی همان طور که در صفحات پیشین گذشت طبق اعتراف سران استکبار و صهیونیست هدف اصلی آنان از حمایت معارضین نظام سوریه، نابودی مقاومت در لبنان و فلسطین و در نهایت نابودی مقاومت در ایران است از این رو بر اساس آیه شریفه لازم است مؤمنین به خدا و پیامبر (صلی الله علیه و آله) در دفاع از مقاومت کنونی که تجسّم عینی آن اکنون در دفاع مشروط از نظام سوریه است برخیزند.
نگاه مثبت و اثباتی به قابلیت ها و منابع بالفعل و بالقوه جهان اسلام و تبیین و توجیه این قابلیت ها برای نخبگان و حتی توده مردم مسلمان، نقش به سزایی در بازیابی جایگاه جوامع اسلامی در دنیا دارد. دریافت توانمندی و استعداد این خیل عظیم، مبتنی بر دستورات قرآن و سنت رسول الله (صلی الله علیه وآله)، می تواند انگیزه ای قوی برای تحریک اندیشمندان و نخبگان و سپس عموم مسلمانان برای ایجاد شرایط مناسب پیشرفت جامعه اسلامی باشد. پیشرفتی که منجر به نفوذ کلام و تاثیرگذاری جهانی دین مبین اسلام و تغییر روش زندگی بشر از خودپرستی به خداپرستی گردد.
با مطالعه علمی و دقیق استعدادهای کشورهای اسلامی و بررسی روابط آنان با یکدیگر و عوامل و موانع تعامل حسنه ایشان به منزله یک امر حیاتی، می توان به چشم اندازی دست یافت که مبتنی بر آن به نحو شایسته ای بر حوادث و مشکلات فایق آمد. مشکلاتی چون تعدی غیر به مسلمانان و نیز حوادث و بلایا و شیوع بیماری ها.
شیوع بیماری کرونا موجب شد که در این مقاله به صورت تحلیلی به اختصار به بهره‌گیری از ظرفیت‌ها و راهکارهای  سیاسی، اقتصادی و علمی جهان اسلام در مواجهه با مشکلاتی چون کرونا بپردازیم.
این مقاله سعی دارد با هدف بازگشت به عصر طلایی جهان اسلام و دوره باشکوه پیشرانی مسلمانان در توسعه علم و فناوری در جهان تلنگری باشد برای توجه دادن همگان به ظرفیت کشورهای اسلامی و نخبگان، تا این ظرفیت‌های بی بدیل در مسیر حل چالش‌های جهان اسلام قرار گیرند.


=مفهوم شناسی=


==جهان اسلام==
شکی نیست که بی تفاوتی در این حوادث به تضعیف و نابودی مقاومت انجامیده و در نتیجه پیامدهای مصیبت باری را در جهان اسلام به دنبال خواهد داشت.
جهان اسلام یک واژة بسیار کاربردی است که تعاریف مختلفی از آن ارائه شده است. اما تعریف های مختلف به نحوی در جامعیت یا مانعیت دچار ایراد هستند؛ زیرا یا بر اساس جغرافیا، نوع حکومت، معیارهای فرهنگی(مستوفی الممالک، رضا، جغرافیای کشورهای اسلامی، ص15)، تعاملات سیاسی؛ مانند عضویت در سازمان کنفرانس اسلامی(گلی زواره، غلامرضا، سرزمین اسلام شناخت اجمالی کشورها و نواحی مسلمان نشین جهان، ص 61/  مظفری محمد حسین، کشورهای اسلامی و حقوق بشر، ص20)، تاریخ پیدایش کاربرد این مفهوم(زیر نظر حداد عادل، غلامعلی، دانشنامه جهان اسلام، ج11، ص451) و یا درصد جمعیت(اسعدی، مرتضی، جهان اسلام، مدخل ج1، ص 1) و ... تعریف کرده اند و همة این موارد یا قابلیت تطبیق بر جمیع ندارند و یا حسب شرایط گوناگون، متغیر هستند.
بر این اساس طرحی که مقام معظم رهبری در جهت حل بحران سوریه ابراز نموده¬اند دقیقا در راستای حمایت از مقاومت اسلامی بوده و منجر به اصلاحات لازم هم در نظام کنونی سوریه خواهد گردید.


اگر بخواهیم جهان اسلام را یک مجموعه فرهنگی، سیاسی و اقتصادی واحد بدانیم که در عرصه های گوناگون زندگی بشر قابلیت بروز و تاثیر داشته باشد، ابتدا باید به یک تصور مفهومی با تکیه بر آرمان های مشترک، مطابق با مصداق خارجی آن دست یابیم تا هم دچار چالش های بعدی نشویم و هم زمینه ای برای تحقق آن به گونه عینی به وجود آید؛ لذا همان گونه که اسلام فرازمانی و فرامکانی است، اساس تعریف ما از جهان اسلام نیز باید فرازمانی و فرامکانی باشد.


«جهان اسلام» بیش از آنکه بیانگر یک موقعیت جغرافیایی باشد، معرف هویت حدود یک و نیم میلیارد انسان است که دارای آیین و دینی مشترک هستند. از آنجا که اقلیت های مسلمان در جای جای دنیا اعم از کشورهای مسلمان و غیر مسلمان رو به فزونی است، به نظر می رسد که تعریف پویا، جامع و مانع جهان اسلام عبارت است از: تمام مسلمانان جهان با تمام ظرفیت های بالقوه و بالفعل و  محدودیت ها و مشکلاتی که دارند.
2ـ2. لن يجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبيلاً
در فقه اسلامی مسلمان تعریف شده است: مسلمان كسى است كه بپذیرد: هیچ خدایى جز «اللّه» نیست و حضرت محمد صلى الله علیه و آله و سلم پیامبر خداوند است. كسى كه این دو را قبول داشته باشد و به زبان هم اقرار كند، مسلمان است.( خمینی، روح الله، 1279-1368، ص31)


==مشکلات فراگیر==
مشکلات و گرفتاری ها یا عامل طبیعی دارند و یا عامل آن انسانی است. عوامل انسانی یا از درون جامعه خاص و یا از خارج آن مجموعه نشأت می گیرد. در بررسی مشکلات جهان اسلام، بزرگ ترین مشکل و یا چالشی كه به ذهن می آید، توطئه های استعماری ابرقدرت ها علیه اسلام و مسلمانان و بارزترین نمونة آن نیز اقدامات رژیم اشغالگر قدس است؛ هرچند این موضوع هم اکنون مشکل اول جهان اسلام به شمار می آید. متاسفانه بیشتر مسلمانان عادت كرده اند ریشه های مشكلات خود را در خارج از جامعه خود بیابند؛ ازین رو بیشتر سیاست ها، راهبردها و هدف گذاری های آنان برای حل چالش هایی كه با آنها درگیرند، راه به جایی نمی برد و امکان بهره مندی از ظرفیت های موجود برای رویارویی با مشکلات را ندارند.


آنچه در واقع باید به شکل جدی به آن پرداخته شود، ریشه های اصلی مشكلات جهان اسلام و شناخت علل پایه ای آن است. زیرا در صورت ریشه یابی مشکلات که همانا موانع بهره مندی از ظرفیت های جهان اسلام است، راه مقابله با انواع بلایا و مصایب و مشکلات با عوامل طبیعی مانند انواع بیماری های مسری و زلزله و سیل و طوفان و چه عوامل انسانی مانند جنگ و تحریم اقتصادی، سیاسی، نظامی به دست خواهد آمد و آن گاه است که می تواند برای سرنوشت خود تصمیم بگیرد.  
مفاد آیه شریفه نفی تمامی انواع سلطه کفار ـ فکری، نظامی، اقتصادی، سیاسی و... ـ بر جوامع اسلامی می¬باشد.
در دلالت این آیه بر لزوم دفاع از مقاومت اسلامی ـ که سوریه اکنون در خط مقدم آن قرار گرفته است ـ باید گفت: از آنجا که عدم حمایت از نظام کنونی سوریه در برابر جبهه معارضین که از حمایت¬های گسترده مالی و تسلیحاتی و رسانه-ای استکبار ـ آمریکا و صهیونیسم ـ برخوردارند، به تدریج زمینه سلطه کفار به ویژه صهیونیسم را به کشورهای اسلامی فراهم می¬کند از این رو لازم است مسلمانان برای دفع این خطر مهم برترین راهکارها را اتخّاذ نمایند. [چنانکه راهکار کنونی رهبری معظم و نظام جمهوری اسلامی در همین راستا می¬باشد] در تبیین بیشتر مدعای فوق می¬توان به گفتار و مواضع سران استکبار و صهیونیست استناد نمود که اغراض پلیدشان را در طرح خاورمیانه جدید ـ با محوریت اسرائیل ـ بیان نموده¬اند.


=ظرفیت های جهان اسلام=
به عنوان عوامل و عناصر قدرت و ظرفیت و استعداد یک کشور و یک ملت موضوعات مختلفی را برشمرده اند که برخی از آنها عبارتند از:
جمعیت، ویژگی های کمی و کیفی، کیفیت رهبری، مدیریت، کیفیت حکومت، منابع طبیعی، مواد خام، معادن، روحیه ملی، صفت ملی، خصوصیت ملی، موقعیت جغرافیایی، قدرت نظامی، ارتش، تسلیحات، فرماندهی نظامی، وسعت کشور، علم و تکنولوژی، شکل حکومت، وحدت ملی، یکپارچگی ملی، انسجام ملی، روابط خارجی، کیفیت دیپلماسی، پرستیژ بین المللی، مناب مالی، قدرت مالی و سرمایه گذاری، تولید صنعتی، ظرفیت صنعتی، رشد و توسعه اقتصادی، ایدئولوژی، روابط اقتصادی، تجارت خارجی، تولیدات کشاورزی، غذا، پایگاه استراتژیک، شرکای استراتژیک، موقعیت استراتژیک، ثبات سیاسی و کفایت سیاسی، وضعیت مرزها و نوع روابط با همسایگان، شکل کشور، توپوگرافی، اقلیم، تولید ناخالص ملی، رسانه های ارتباطی و اطلاعاتی، تجانس نژادی، حمل و نقل و ارتباطات، اهداف استراتژیک (زرقانی، 1389،ص154)
در ادامه به برخی از این ظرفیت ها می پردازیم:


==ظرفیت های جغرافیایی==
===لزوم اصلاح بین مسلمانان در هنگام تنازع===
جهان اسلام شامل یک بدنه اصلی است که از کرانه های اقیانوس اطلس شروع شده است و با جهتی تقریباً از جنوب غربی به شمال شرقی، تا غرب چین امتداد می یابد.
خارج از این بدنه ی پیوسته و یک پارچه ی ارضی و جغرافیایی، قطعات پراکنده ی جغرافیایی نیز در اطراف آن یا سایر مناطق جهان وجود دارد که اکثریت قاطع یا نسبی جمعیت آنها را مسلمانان تشکیل می دهند.(عزتی، 1378، ص31) قلمرو جغرافیایی جهان اسلام را -که از اکثریت بیش از 50 درصد مسلمان برخوردار است- می توان به دوازده منطقه ی جغرافیایی محدودتر، به شرح زیر تقسیم بندی نمود:
- جنوب شرق آسیا: شامل جنوب فیلیپین، برونئی، اندونزی، مالزی و سنگاپور؛
- جنوب آسیا:  شامل بنگلادش، پاکستان، مالدیو و بخش های مسلمان نشین هند؛
- فلات ایران: شامل ایران و افغانستان؛
- آسیای مرکزی: شامل ترکمنستان، تاجیکستان، ازبکستان، قرقیزستان و قزاقستان و بخش های غرب چین؛
- قفقاز و ترکیه: شامل آذربایجان، ترکیه، مناطق خودمختار مسلمان نشین روسیه؛ مانند: چچن و داغستان و بخش هایی از قبرس و گرجستان؛
- جنوب شرق اروپا: شامل آلبانی، و بوسنی و هرزگوین؛
- شمال آفریقا: شاملمصر، الجزایر، لیبی، تونس، اریتره، تانزانیا و کومورو؛
- غرب آفریقا: شامل موریتانی، سنگال، گینه، سیرالئون، گامبیا، ساحل عاج و نیجریه؛
- آفریقای مرکزی: شامل مالی، چاد، نیجر و بورکینافاسو؛
- شبه جزیره ی عربستان: شامل عربستان سعودی، کویت، قطر، بحرین، امارات متحده عربی، عمان و یمن؛
- منطقه عربی شرق مدیترانه: شامل لبنان، فلسطین، اردن، سوریه و عراق.
مساحت جهان اسلام، شامل 51 کشور، برابر با 32422852 کیلومتر مربع است که در حدود 22 % خشکی های سطح زمین را در برمی گیرد.(حافظ نیا، محمدرضا، 1379، ص 246)
از نظر دسترسی به فضاهای بزرگ جغرافیایی جهان، دنیای اسلام به اقیانوس های بزرگ اطلس، هند و آرام و هم چنین به قاره های بزرگ آسیا، آفریقا، اروپا و اقیانوسیه دسترسی دارد. (گلی زواره، 1385، ص 160-162)


==ظرفیت های اقتصادی==
امروزه اقتصاد فراتر از معیشت و دادوستد مطرح است. نقش آن در اقتدار آفرینی برای اقوام و ملتها، روشن و آشکار است. اقتصاد جهانی برخلاف آوازه زیبایش، به دنبال تسهیل متعادل مبادلات بین المللی برای همه کشورها نیست، بلکه هدف آن ایجاد محدودیت و بهره کشی از ملتهای ضعیف تر است. ازین رو بهره برداری از ظرفیت های اقتصادی جهان اسلام، برای مواجهه با سیاست های اقتصادی قدرت های ظالم و پیشرفت مسلمانان و عموم مظلومان جهان امری ضروری است.
برخی از ظرفیت های مهم اقتصادی جهان اسلام به اختصار عبارتند از:
- بازار بزرگ مصرف جامعه مسلمانان در سراسر دنیا؛
- نیروی کار فراوان به وسعت جامعه جهانی مسلمانان که یا بی کار مانده اند و یا با حق الزحمه بسیار پایین در خدمت قدرت های اقتصادی غیر مسلمان هستند؛
- (دسترسی به سه اقیانوس بزرگ و چهار قاره ی جهان به طور مستقیم؛
- در برداشتن 70 % ذخایر نفت جهان و حدود 30 % گاز طبیعی جهان؛
- برخورداری از منابع آب شیرین رودخانه ای و دریاچه ای؛
- برخورداری از جلگه های حاصل خیز و برجسته در جهان؛
- برخورداری از زمینه ی مناسب برای تولید انرژی خورشیدی در مناطق صحرایی و غیرصحرایی؛
- برخورداری از تولید قابل توجهی از انرژی برق-آبی (هیدرو الکتریک)
- برخورداری از منابع مهم معدنی از گونه های مختلف فلزی و غیر فلزی؛
- برخورداری از اقلیم و مناطق و الگوهای آب و هوایی متنوع و دسترسی به انواع محصولات کشاورزی و باغی و دامی؛
- در اختیار داشتن گذرگاه های عمده و استراتژیک جهان؛ مانند مالاکا، باب المندب، هرمز، جبل الطارق، بسفر و داردانل، سوئز، تیرانا و ...) (حافظ نیا، محمدرضا، 1379، ص 249-250)


==ظرفیت های سیاسی==
با قطع نظر از عوامل خارجی و حتی با قطع نظر از اینکه سوریه یکی از محورهای مقاومت اسلامی در منطقه است، منازعات داخلی را که اکنون بین حکومت و معارضین جریان دارد می¬توان از مصادیق قتال و نزاع بین دو گروه از مسلمانان دانست که تا کنون موجب کشتار و مجروح بودن بسیاری از مسلمانان ـ از دو طرف ـ گردیده است.
ظرفیت های سیاسی مسلمانان متناسب با جمعیت ایشان در مناطق مختلف و نفوذ در دولت ها و حکومت ها و جایگاه اقتصادی، نظامی و فرهنگی آنها متفاوت است. در واقع تمام ظرفیت های به ظاهر غیر سیاسی تاثیر مستقیم در قدرت و ظرفیت سیاسی دارند. به عنوان نمونه؛ در خاورمیانه که محل بیشترین تجمع مسلمانان جهان است، ظرفیت هایی چون وجود مهم ترین آبراه بین المللی مانند: کانال سوئز, تنگه باب المندب, تنگه هرمز در این منطقه است و مسیر ارتباط خشکی غرب به شرق نیز از این منطقه می گذرد. در واقع این منطقه محل تلاقی سه قاره افریقا, اروپا وآسیا است. در صورت اتحاد جهان اسلام این نفوذ و جایگاه در مناطق مختلف، جهت پیگیری مشکلات مسلمانان به مراتب بالاتر و بیشتر خواهد شد. از جمله ظرفیت های سیاسی جهان اسلام می شود به موارد زیر اشاره کرد:
چون به خوبی پیداست که بیشتر گروه¬های معارض متظاهر به اسلام بوده و شعارهای اسلامی سر می¬دهند نظام حاکم سوریه نیز گرچه مدافع حزب بعث بوده اما خودشان را در زمره مسلمانان دانسته و از اینکه به آنان نسبت لائیک ومخالفان اسلام داده شود پرهیز دارند.
- عضویت بیش از 50 کشور مسلمان در سازمان ملل؛
- عضویت 8 کشور مسلمان در سازمان کشورهای صادر کننده نفت (OPEC) از میان 12 کشور؛
-  عضویت 6 کشور مسلمان در سازمان کشورهای صادر کننده نفت (OPEC-PLAS ) از میان 10 کشور؛
-  نمایندگان مسلمان عضو مجلس کشورهای غیر اسلامی
-  وجود سازمان های بین المللی اسلامی؛ از قبیل:


*سازمان همکاری های اسلامی
*سازمان بین‌المللی شهرها و پایتخت‌های اسلامی
*شورای حکمای مسلمان
*شورای بین‌المللی تبلیغات و امدادرسانی اسلامی
*جمعیت بین‌المللی خیریه اسلامی
*...


-  وجود اتحادیه های بین المللی مسلمان؛ از قبیل:
بدیهی است در چنین موقعیتی ندای قرآن آن است که مسلمانان دیگر که شاهد این تنازع داخلی کشوری هستند بیکار ننشسته و در صدد اصلاح بین آن¬ها برآیند. به همین جهت در سوره حجرات می¬خوانیم:
{وإنّ طائفتان من المؤمنين اقتتلوا فاصلحوا بينهما}
از طرفی دیگر توصیه قرآنی آن است که اگر طرفین به مصالحه و گفتگو و اجتناب از درگیری رضایت دادند مقصود و غرض اصلی حاصل گردیده است اما اگر یکی از طرفین نزاع به راهکار اصلاح طلبانه مؤمنين تن نداد و همچنان خواست راه قتال و نزاع را ادامه دهد توصیه قرآنی این است که مسلمین با گروه باغی پیکار نموده تا او را از بغی بازدارند:
{فإن بغت إحديهما علی الأخری فقاتلو التی تبغی حتی تفيئ إلی امر الله}
دستور قران به قتال نمودن با گروه باغی و متجاوز جهت وادار نمودن آنان به حکم خداوند نشانه اهتمام جدی قرآن به لزوم ختم قتال و بازگشت به صلح و آرامش است.
با توجه به مفاد آیه شریفه مذکور می¬توان راهکار مقام معظم رهبری را در بحران سوریه مورد ارزیابی قرار داد. همان طور که پیداست راهکار ایشان دقیقا طبق این آیه تنظیم شده است: «گفتگو بین معارضین حکومت و نفی مداخلات کفار و جبهه استکبار و جلوگیری از ارسال سلاح برای معارضین و پی¬گیری خواسته¬های مشروع مردمی به شیوه مسالمت¬آمیز».


*اتحادیه دانشگاه‌های جهان اسلام
*اتحادیه جهانی علمای مسلمان
*...


=موانع بهره مندی از ظرفیت ها=
نکته مهم و قابل توجه در آیه این است که خداوند متعال قتال با اهل بغی را تا بازگشت آنان به راهکار اصلاحی مؤمنین لازم می¬داند: فقاتلو التي تبغي حتی تفيئ إلی أمر الله.
عوامل مختلفی مانع از هم افزایی و بهره مندی از ظرفیت های جهان اسلام برای پیشرفت و مقابله با مشکلات وجود دارد؛ از جمله این عوامل می توان موارد زیر را برشمرد:
نظیر آیه مذکور آیه شریفه 50 سوره نساء می¬باشد که می¬فرماید:
{يا أيها الذين آمنو أطيعو الله وأطيعو الرسول واولی الأمر منکم فإن تنازعتم فی شیء فردّوه إلی الله والرسول إن کنتم تؤمنون بالله واليوم الآخر ذلک خير وأحسن تأويلاً}
در این آیه نیز به خوبی می¬بینیم که خداوند متعال مسلمانان را به هنگام تنازع بین خویش، به فرمان الهی و رسولش فراخوانده و پذیرش این اصل را نشانه ایمان به خداوند و معاد قرار داده است؛ به علاوه آنکه روش مذکور را ـ که همان اجرای دستور خداوند مبنی بر اصلاح بین المؤمنین است ـ برترین راهکار و سبب خیر برای آنان می-داند: ذلک خیر وأحسن تأویلا.


==استبداد داخلی==
در برخی از کشورهای اسلامی، حکومت ها و دولت های مستبد و جدای از خواست مردم برای تثبیت موقعیت خود با دست به دامان قدرت های جهانی شده و به جای تلاش برای نیل به خواست ملت و آرمان های اسلامی، به اربابان و حامیان خود خدمت می کنند. این دولت ها جامعه را از مسیر حق و عدالت خارج ساخته و زمینه اختلافات و خصومت و دشمنی را فراهم می آورند؛ زیرا بقای آنها در جدایی مردم از عرصه سیاست و عدم اتحاد و یک پارچگی ملت است. تكیه بر دولتهاى اجنبى و اعتـماد به آنها، موجب تحـقیر ملت می شـود و در یك جـامـعـه تحقیر شده، تعصبات قومى و نژادى تجلی پیدا می كند و به بروز اختلافات داخلى منجر می گردد. در این صورت مجالی برای یافتن و پرورش استعدادها یافت نخواهد شد. (موثقی، 1378 ،ص309)


==اختلافات سیاسى==
===دفاع و حمایت از مسلمانان مظلوم و تحت ستم===
از جمله موانع بهره مندی از ظرفیت های جهان اسلام، وجود ناهمگونى در نظام هاى حكومتى و ساختارهاى سیاسى كشورهاى اسلامى است كه غالباً منجر به اختلافات سیاسى می گردد. در برخی از کشورها نظام پادشاهی و در برخی دیگر نظام جهموری برپاست. برخی از حکومت ها محافظه کار و برخی انقلابی اند. حکومت های انقلابی مخالف نفوذ و سیاست های مداخله جویانه حکومت های استکباری و استعماری هستند.
این اختلاف ساختاری که منجر به اختلاف در سیاست گذاری می شود، مانع اتفاق نظر بر موضوعات پیشنهادی برای هم گرایی و بهره مندی از ظرفیت ها است؛ زیرا برخی به دنبال مسلط ساختن بیگانگان بر امور مسلمین و برخی دیگر به دنبال ممانعت از این تسلط هستند. از سویی به دلیل تاثیرپذیری مردم مسلمان سایر کشورها از سیاست های حکومت های انقلابی مسلمان، دولت های محافظه کار برای حفظ موقعیت خود و عدم روبرویی با قدرت های استکباری، از تعامل و نزدیکی با انقلابیون پرهیز می کنند. این عامل نیز مانع بهره مندی از استعدادهای جهان اسلام است.


==بی ثباتی سیاسی==
بسیارى از كشورهاى اسلامى كه بعد از جنگ جهانى دوم به استقلال رسیدند، همواره با بی ثباتى داخلى مواجه بوده اند؛ زیرا میراث استعمار و اشغال خاك یك كشور توسط بیگانگان، تا سال ها گریبان گیر مردم آن كشور خواهد بود و تمام آنها به نوعى در معرض آسیب هاى اجتماعى قرار خواهند گرفت و این موضوع از عملیات بی شمار تروریستى در گوشه و كنار این گونه كشورها به خوبى ثابت می شود.  )اشمیت، 1367 ،ص151) وجود جریان های مخالف داخلی، كودتا، ترور، درگیری های قومی و مذهبی، جنگ داخلی و تغییر حكومت ها از جمله عوامل بی ثباتی به شمار می روند كه غالب كشورهای اسلامی در مقاطع مختلف آنها را تجربه كرده اند. بررسی ها نشان می دهد كه این عوامل غالباً ریشه در استبداد داخلی و استعمار خارجی دارد. بی ثباتی كشورها گاه موجب تغییر پی درپی حكومت ها و روی كار آمدن دولت های جدید در آنها می شود و گاه موجب ناپایداری سیاست ها و دگرگونی خط مشی ها می گردد. طبعاً این-گونه تغییرات در یك كشور، برنامه ها، سیاست ها و اهداف وحدت و هم گرایی در یك مجموعه را تحت تأثیر قرار می دهد. در واقع، با تغییر دولت ها، كسانی كه در رأس امور قرار گرفته اند، در نیمه راه اجرای طرح ها و برنامه ها، معدوم یا از كار بركنار می شوند (هاریسون، 1364 ،ص469)  از این رو پیگیری روند همکاری های جهان اسلام با مشکل مواجه می-گردد.


==ضعف امنیتی==
از منظر قران کریم مسلمانان علاوه بر لزوم دفاع از مظلوم ـ با قطع نظر از مذاهب و مکاتبی که بدان معتقدند ـ مأموريّت دارند که از همگیشان خود نیز که مبتلا به ظلم و بعضی دیگران گشته¬اند دفاع کنند چون اسلام تمامی مؤمنان و مسلمانان را با همه سلایق گوناگونی که در بینشان رایج است در حکم پیکر واحدی می¬بیند که اگر عضوی آسیب دید اعضای دیگر قهراً به یاری او می¬شتابند. در اینجا برخی از آیاتی را که متضمّن اصل فوق است بیان می¬کنیم:
جهان اسلام از غربی‌ترین نقطه در شمال آفریقا تا دورترین نقطه در شرق آسیا گرفتار معضلات و تهدیدات جدی امنیتی است؛ از تهدیدات مستمر رژیم صهیونیستی که روزانه از مردم فلسطین قربانی می‌گیرد، تا تهدیدات نظامی، سیاسی و اقتصادی آمریکا علیه مجموعه‌ای از کشورهای اسلامی، تا تهدید تروریسم و افراطی گراییِ فکری و رفتاری در برخی جوامع اسلامی، که زمینه را برای مداخلات خارجی در این جوامع فراهم کرده است. جنگ در سوریه و یمن، و اغتشاش و نابسامانی در عراق، لبنان، لیبی و افغانستان نتیجه ترکیب افراطی‌گری داخلی و مداخله جویی خارجی است.


==ضعف اقتصادی==
تحریم اقتصادی امروز به مهم‌ترین ابزار سلطه طلبیِ استکباری تبدیل شده است. درهم‌تنیدگی نظام‌های اقتصادی، تجاری و مالی بین المللی با نظام اقتصادی آمریکا و دلاریزه شدن اقتصادهای ملی و جهانی، این امکان را برای ایالات متحده فراهم کرده تا سلطه‌جویی خود را با «تهدیدات تحریمی» و «تروریسم اقتصادی» پیش برده و خواسته‌های نامشروع خود را به کشورهای دیگر تحمیل کند. جهان اسلام باید تدابیری برای رهایی خود از سلطه دلار و سیستم مالی آمریکا پیش‌بینی کند. واقعیت آن است که کشورهای اسلامی از نظر اقتصادی، مکمل یکدیگر هستند و ایجاد سازوکارهای خاصی برای همکاری‌های بانکی و مالی میان کشورهای اسلامی، استفاده از پول ملی در تجارت متقابل، عقد موافقتنامه‌های تجارت ترجیحی در جهان اسلام، سرمایه گذاری در زمینه‌های دارایِ مزیت نسبی و دیگر ایده‌هایی از این دست باید مورد کارشناسان اقتصادی جهان اسلام قرار گیرند.


==توسعه نیافتگی==
{والذين إذا أصابهم البغي هم ينتصرون} (سوره شوری، آیه 39).
آسیب‌هایی مانند ضعف حکمرانی، فقر، بیکاری، فساد، خشونت و افراطی‌گریِ فزاینده و فرساینده، ثبات و حاکمیت ملی را دربخشی از جهان اسلام در معرض خطر قرار داده است. مسائل کلانی چون جهانی شدنِ اقتصادی و اجتماعی، بروز گفتمان‌های جدید در عرصه مردم‌سالاری و حقوق بشر، توجه روزافزون به قدرت‌های نرم‌افزاری، افزایش سطح دسترسی به اطلاعات، و رشد فزاینده بازیگرانِ غیردولتی، بر ابعاد این چالش می‌افزاید. سیاست‌گذاری‌های آرمان‌خواهانه اما واقع‌گرایانه در عرصه توسعه، اکنون یک ضرورت اجتناب ناپذیر است.
در این آیه شریفه یکی از اوصاف مؤمنین را عدم پذیرش ستم و ظلم عنوان نموده و از آنان می¬خواهد که در هنگام ابتلا به ستم و ظلم، از دیگر مسلمانان طلب یاری و نصرت نمایند بنابراین وقتی قرآن کریم مسلمانان مظلوم را دعوت به مقاومت نموده و طلب یاری از مسلمانان دیگر را از آنان می¬خواهد قطعاً پاسخ مثبت دیگر مؤمنین به آن واجب و لازم خواهد بود. چون امر به یاری طلبیدن بدون الزام به یاری کردن دیگران، لغو و بیهوده خواهد بوده همانگونه که در سوره انفال آیه 72 می¬خوانیم:
{وإن استنصروکم فی الدين فعليکم النصر}


==ملی گرایی افراطی==
عامل دیگری که موجب تضعیف امت اسلامی و دور شدن آن از رشد و تعالی و بهره مندی از ظرفیت ها شده است، افراط در ملی گرایی است.
ملىگرایى در اصل نوعى برداشت فكرى در یك جامعة سیاسى است كه بر پایة مشتركاتى چون فرهنگ، زبان، آداب و سنن و تعلّقات خونى، نژادى و قبیله اى به وجود می آید. ملی گرایى گاه ریشه در برتری طلبى نژادى و قومى دارد كه از آن به شوونیسم یا ملی گرایی افراطى تعبیر می شود و از خلال آن، گاه برخى مكاتب انحرافى ظهور می كنند كه از جمله می توان به فاشیسم و نازیسم اشاره كرد (كاظمی، 1378 ،صص136-135.(
با خاتمه جنگ جهانى اول، نهضت استقلال طلبى و رشد ملی گرایى در كشورهاى اسلامى به-ویژه در منطقة خاورمیانه و شمال آفریقا شروع شد. البته در رواج این پدیده باید به نوعى استعمار غرب را جستجو كرد؛ زیرا اروپا در صدد جدا كردن اعراب از امپراطورى عثمانى و نابودی آن بود. بعد از جنگ جهانى دوم، درحالی كه تمایلات «فراملی گرایى» در میان كشورهاى اروپایى رو به افزایش بود، كشورهاى اسلامى برای مقابله با استعمار، در پی تقویت ملی گرایی و بسیج نیروهاى ملى بودند كه در نتیجة آن، روند استعمارزدایى در كشورهاى آسیایى و آفریقایى شكل گرفت و دولت هاى مستقل ملى در این مناطق ظاهر شدند. برخلاف گرایش نوع اول كه به دنبال وحدت و تقویت همگرایى بود، گرایش نوع دوم به دلیل افراط در ملی گرایی، جدایی طلبانه و استقلال خواهانه بود و در نتیجه، تضعیف روند همگرایى را به دنبال داشت (مقتدر، 1370 ،صص82-74)
با دقت در رویه عملکرد سیاسی کشورهای عربی خاورمیانه نیز دریافت می شود، آنها نیز گرفتار فریب ملی گرایی شده اند. آنها نه تنها کشورهای اسلامی غیر عرب را از دایره تعاملات و همکاری-ها دور رانده اند؛ بلکه در میان خودشان نیز دچار اختلاف شده اند.


==استعمار خارجی==
بنابراین طبق مفاد آیه شریفه لازم است مسلمانان در برابر برادران و خواهران خویش که ابتلا به بغی و ستم گردیده¬اند در حدّ توانشان به کمک آنان بشتابند آیا نمی-توان گفت که مردم مسلمان و مظلوم سوریه که اکنون قربانی منازعات داخلی در کشورشان گردیده¬اند مصداق، «إذا أصابهم البغی هم ينتصرون» هستند؟ آيا راهکار مقام معظم رهبری و نظام جمهوری اسلامی چیزی جز پاسخگویی به این ندای مظلومان سوریه است؟
با توجه به موقعیت ژئوپلیتیکی بسیاری از کشورهای اسلامی نظیر تسلط بر آبراه های مهم بین المللی، ذخایر عظیم نفت و گاز، استعداد تبدیل شدن به بازار کالا، دریافت کننده خدمات کشورهای صنعتی و پیش رفته و وجود مکان های مهم زیارتی، سیاحتی و توریستی، قدرت های استعماری برای کسب این منافع، انگیزه فراوانی برای تسلط بر این کشورها دارند؛ از این رو با شیوه های مختلف سعی در گسترش نفوذ خود در آنها داشته اند.


==ضعف فرهنگی، هویتی و ایدئولوژیکی==
ضعف فرهنگی، هویتی و ایدئولوژیكى و خودباختگى نخبگان فكرى و سیاسى برخی کشورهای اسلامی، در برابر فرهنگ ها و ایدئولوژی های وارداتى، موجب خود کم بینی و حقارت و مانع اعتماد بر داشته های امت اسلامی بدون تکیه بر وعده های پوچ بیگانگان برای رسیدن به قله های پیشرفت گردیده است. این ضعف فرهنگی و ایدئولوزیکی است که دلیل ندیدن توانمندی های سیاسى، اقتصادى و نظامى جهان اسلام است. پیشتازی غرب در توسعه تکنولوژی‌های جدید، به نقطه قوت آنان در تحمیل جریان خبری، فرهنگ مصرفی و سبک زندگی‌غربی تبدیل شده است. تلاش مشترک برای جبران عقب‌ماندگی در فناوری‌های اطلاعاتی، حرکت به سمت شبکه‌های ارتباطیِ ملی و منطقه‌ای و افزایش سهم کشورهای اسلامی در اقتصاد دیجیتال نقشه راه آینده ما برای مواجهه با این چالش است.


==صهیونیسم==
آیه دیگری که می¬تواند مستند لزوم دفاع از مسلمانان مظلوم باشد آیه شریفه 29 سوره فتح می¬باشد:
قدرتهاى استعمارى كه در سده هاى گذشته با فناوری هاى پیشرفته و تهاجم فرهنگى بر جهان اسلام سیطره پیدا كرده بودند، با خلق یك مكتب نوظهور به نام «صهیونیسم»، جنگى فرسایشى را بر ملت هاى مسلمان تحمیل كردند. در واقع، اشغال فلسطین توطئة مشترك جمعى از پیروان مسیحیت و یهودیت در سده هاى اخیر بود كه به دست صهیونیستها صورت گرفت. (ولایتی، 1376 ،صص7-5) صهیونیسم به عنوان ابزار استعمار، با ایجاد اختلاف میان امت اسلامی توانسته است بسیاری از جنبش های عربی و اسلامی را متلاشی کند. ایجاد مسئله فلسطین به عنوان مهم ترین عامل اختلاف میان کشورهای عضو اتحادیه عرب و سازمان کنفرانس اسلامی، مانع تحقق هم افزایی آنها شده است.
{محمد رسول الله والذين معه اشداء علی الکفار رحماء بينهم}
آيا «وصف رحماء بينهم» به مؤمنان و پیروان رسول اکرم مستلزم آن نیست که به کمک مسلمانان مظلوم برخیزیم؟ آیا این وصف بیانگر آن نیست که تمام مسلمانان و مؤمنان به پیامبر لازم است بینشان مهر و عطوفت و حس هم¬دردی حاکم بوده و قلبشان برای یاری یکدیگر بتپد. اگر چنین است آیا می¬توان در برابر وضعیت کنونی سوریه بی تفاوت می-ماند، آیا راهبرد رهبری در حل بحران سوریه را نمی¬توان یکی از مصادیق عینی «رحماء بينهم» دانست؟


==وابستگی به دشمن==
مهم ترین تهدید برای متلاشی ساختن شیرازه یک ملت، نفوذ و انهدام اندیشه و فرهنگ آن ملت است. یکی از عوامل بسیار تاثیرگذار در گشایش راه نفوذ دشمن، وابستگی به او و اعوان و انصار اوست. به هر اندازه و در هر زمینه ای اعم از اقتصادی، سیاسی، نظامی و فرهنگی مستقیم یا غیر مستقیم، که به دشمن نیازمندی و وابستگی وجود داشته باشد، دشمن راه نفوذ خود را می یابد.


=اقدامات جهان اسلام برای بهره مندی از ظرفیت ها=
===خشم¬آفرینی دشمن و بر هم زدن تعادلش===
کشورهای اسلامی مختلف در برهه های گوناگون حسب شرایط برای همگرایی و هم افزایی و تقویت استعدادهای خود اقداماتی نموده اند که برخی عملی و به شکست منتهی شده و برخی دیگر به امید آینده ای روشن ادامه فعالیت می دهند و برخی دیگر نیز در حد پیشنهاد باقی مانده اند. در اینجا به اختصار برخی از این اقدامات را برمی شمریم:


==اتحادها و ائتلاف هاى سیاسى==


===الف: جمهورى متحده عربی===
از آیات متعدد قرآنی استفاده می¬شود که هر عملی که موجب خشم دشمن از مسلمانان گردیده و یا آنان را به هراس و خوف از مسلمانان وادارد ممدوح بوده و شایسته بلکه لازم است مسلمین از آن غفلت نکنند. همانگونه که فرو خوردن خشم در برابر مؤمنان از اوصاف برجسته¬ای است که شایسته است مؤمنان بدان ملتزم باشند چنانکه آیه شریفه 134 ـ 133 سوره آل عمران می¬فرماید:
در ژانویه 1958 ،رهبران مصر و سوریه با امضاى توافقنامه اى، وحدت خود در قالب جمهورى متحده عربی را اعلام كردند. متعاقباً در فوریه همان سال، تشكیل این جمهوری در هر دو كشور به همه پرسى گذاشته شد كه مورد تأیید اكثریت مردم هر دو كشور قرار گرفت. به این ترتیب، دو كشور مصر و سوریه بر پایه نظریة فدرالیسم در یكدیگر ادغام گردیدند و قانون اساسى واحدى براى آنها نوشته شد كه به موجب آن، سوریه و مصر دو ایالت شمالی و جنوبی جمهوری متحده عربی را تشكیل میدادند و برای این جمهوری یك رئیس جمهور، یك پارلمان و یك ارتش واحد در نظر گرفته شده بود. بر این اساس، جمال عبدالناصر، رئیس جمهور وقت مصر، با رأى مستقیم مردم دو كشور به عنوان رئیس جمهور این فدراسیون انتخاب شد.
این اتحاد، پس از سه سال و نیم، در سال 1961، با كودتاى افسران سورى و جدا شدن سوریه از این جمهورى، به فروپاشى منتهى شد. مهمترین عواملى كه به شكست این اتحادیه انجامید، بی ثباتی سیاسی ناشی از بحران هویت در سوریه، استبداد و خودكامگی افسران مصری و تصمیم ناصر مبنی بر بهبود روابط با آمریكا بود. البته عامل جغرافیا را نیز می توان در شكست این جمهورى مؤثر دانست؛ به ویژه آنكه رژیم صهیونیستی، دشمن مشترك آنها، در میان آن دو قرار گرفته بود. (ولایتی. علی اکبر، سعید محمدی.رضا،1389، ص158)


===ب: فدراسیون عربى===
بعد از امضاى سند تشكیل جمهورى متحده عربی بین مصر و سوریه، پادشاه اردن از عراق دعوت به اتحاد كرد و دو هفته بعد از اعلام اتحاد مصر و سوریه، دو كشور عراق و اردن در 14 فوریه 1958، تشكیل فدراسیون عربى را اعلام كردند. عراق و اردن با تدوین یك قانون اساسى واحد براى فدراسیون عربى، نحوة روابط خود را در چارچوب یك فدراسیون مشخص كردند. بعد از تصویب قانون اساسى جدید، شاه عراق به عنوان پادشاه فدراسیون و شاه اردن به عنوان ولیعهد وى منصوب گردیدند. در اساسنامه فدراسیون آمده بود كه دو كشور به منظور وحدت در سیاست خارجى، نظام ادارى، آموزش نظامى و تشكیل ارتش واحدى به نام ارتش عربى متحد می شوند و تشریفات اولیه و مقررات گمركى میان دو كشور را لغو می كنند و در جهت ادغام اقتصادى دو كشور گام بر می دارند.
به رغم توافق عراق و اردن براى اتحاد و علیرغم حمایت هاى خارجى از آن، عمر فدراسیون عربى بسیار كوتاه بود. این فدراسیون پس از پنج ماه، سرانجام در 14 ژوئیه 1958 از هم فروپاشید. علت فروپاشى آن هم بی ثباتی سیاسی در عراق بود كه در نهایت، با كودتاى نظامی عبدالكریم قاسم و عبدالسلام عارف، رژیم جمهوری جایگزین رژیم پادشاهی شد و این كشور خروج خود از فدراسیون عربى را اعلام كرد. (ولایتی. علی اکبر، سعید محمدی.رضا،1389، ص159)


===ج: اتحادیه عرب===
{سارعوا إلی مغفرة من ربکم وجنة عرضها السموات والأرض أعدت للمتقين الذين ينفقون في السراء والضراء والکاظمين الغيظ والعافين عن الناس والله يحبّ المحسنين}
در طول جنگ جهانى دوم، ملی گرایی عربى با هدف اولیة اتحاد همة اعراب، فارغ از باورهای دینی آنان، مورد توجه بعضى از دولت هاى عرب قرار گرفت. این موضوع با توجه به رشد جنبش صهیونیسم در فلسطین اهمیت بیشترى پیدا كرد. انگلستان نیز براى حفظ منافع خود با تشكیل یك اتحادیة عربى موافق بود و  از این رو عرب ها را به این كار تشویق می كرد. این حمایت سرانجام به تشكیل اتحادیة عرب منجر شد. در واقع، پس از ارائة طرح های مختلف همگرایی مانند «سوریه بزرگ» و « هلال خضیب» كه در نهایت با ناكامی روبه رو گردید، با امضای موافقت نامه تشكیل جامعة كشورهای مستقل عربی در سال 1944 و تدوین منشور جامعة عرب در سال1945.م اتحادیه عرب بر اساس نظریة ارتباطات و متشكل از 7 كشور مصر، عربستان، سوریه، عراق، اردن، لبنان و یمن به وجود آمد. در ادامة این روند و در فاصلة سال های 1953 تا 1993 م كشورهای لیبى، سودان، مغرب، تونس، كویت، الجزایر، بحرین، قطر، امارات متحده عربى، عمان، موریتانى، سومالى، سازمان آزادیبخش فلسطین، جیبوتى و كومور به این موافقت نامه پیوستند . (ولایتی. علی اکبر، سعید محمدی.رضا،1389، ص160) اگرچه اتحادیه عرب توانسته است در برخی زمینه ها به گسترش همگرایى در میان اعضاى خود كمك كند، اما نتوانسته است به همگرایى سازنده و كارآمدى نظیر اتحادیة اروپا دست یابد. (ولایتی. علی اکبر، سعید محمدی.رضا،1389، ص161)
در اینجا آیه¬ای که بیانگر اصل مذکور است را بیان نموده و آنگاه به تطبیق آن در مسأله راهبرد رهبری در بحران سوریه خواهیم پرداخت.
آیه 120 سوره توبه:
{ما کان لأهل المدينة ومن حولهم من الأعراب أن يتخلّفوا عن رسول الله ولا يرغبوا بأنفسهم عن نفسه ذلک بأنّهم لا يصيبهم ظمأ ولا نصب ولا مخمصة في سبيل الله ولا يطئون موطئا يغيظ الکفار ولا ينالون من عدو نيلا إلا کتب لهم به عمل صالح إنّ الله لا يضيع أجر المحسنين}


===د: سازمان كنفرانس اسلامى===
ملك سعود- پادشاه عربستان- به منظور مهار  اندیشه هاى ناصر، در سال 1960 ، خواستار آن شد كه براى حل مشكلات جهان اسلام، كنفرانسى با حضور شخصیت هاى بزرگ اسلامى كه براى انجام مناسك حج عازم آن كشور بودند، برگزار گردد. بر این اساس، در سال 1965.م  كنفرانسى با شركت  115 شخصیت اسلامى از 35 كشور جهان اسلام، تشكیل و ضرورت برگزارى اجلاسى از سران كشورهاى اسلامى مطرح شد كه توسط شركت كنندگان تصویب شد. گسترش وحدت اسلامی، همكاری میان كشورهای عضو در زمینه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و علمی، مبارزه با تبعیض نژادی و استعمار و حمایت از حقوق مردم فلسطین از جمله اهداف مندرج در منشور این سازمان به شمار می رود. سازمان كنفرانس اسلامى كه بر اساس نظریة ارتباطات شكل گرفت، با 57 كشور عضو و پشتوانه های مادى و معنوى آن ها از جمله منابع عظیم نفت و گاز و نیروى انسانى فراوان، بزرگ ترین تشكل اسلامى در سطح جهان محسوب مى شود. بااین حال، به دلیل ضعف هاى درون سازمانى و گفتمان حاكم بر روابط بین الملل كه مبتنی بر تقابل اسلام و مسیحیت است، این تشكل بعد از گذشت حدود 40 سال از تأسیس آن، تاكنون نتوانسته است به اهداف مندرج در منشور خود دست یابد. (ولایتی. علی اکبر، سعید محمدی.رضا،1389، ص162)
در بررسى علل ناكارآمدى و ضعف سازمان در اثرگذاری بر سیر تحولات بین المللی می توان به وجود نظام های سیاسی ناهمگن، وابستگی سیاسی غالب اعضا به قدرت های بزرگ، جناح بندی های درون سازمان، تفاوت های مذهبی و فرقه گرایی دینی اشاره كرد. علاوه بر این، نگاه كشورهاى اسلامى به سازمان كنفرانس اسلامی متفاوت از یكدیگر بوده و هریك در صدد تأمین منافع و امنیت ملی خود است. (ولایتی. علی اکبر، سعید محمدی.رضا،1389، ص163)


==اتحادیه هاى اقتصادى==
در این آیه شریفه در کنار لزوم تبعيت مسلمانان از رهبری اسلام ـ پیامبر (صلی الله علیه و آله) ومقدم دانستن حفظ جان او بر جان¬های خویش، آمده است که هر نوع اقدامی از آنان که سبب برافروختن خشم دشمنان گردد ـ ولا يطئون موطئا يغيظ الکفار ـ موجب ثبت عمل صالحی برایشان در دیوان الهی خواهد بود ـ الاّ کتب لهم به عمل صالح ـ .
یکی از اندیشمندان اسلامی اصل مذکور را یکی از شیوه-های جنگ نرم در برابر دشمنان دانسته و می¬گوید:
یکی از ابزارهای جنگ نرم که در جنگ روانی مورد تحلیل و تبیین قرار گرفته خشم آفرینی برای دشمنان است تا این گونه تعادل طبیعی خود را از دست داده و واکنش عصبی از خود بروز داده و چهره فریبکارانه¬شان را آشکار سازند.


===الف: شوراى همكارى خلیج فارس===
شوراى همكارى خلیج فارس در سال 1981.م با عضویت شش كشور حاشیه جنوبى خلیج فارس شامل كشورهای عربستان، كویت، بحرین، عمان، قطر و امارات متحده عربى تشكیل شد. هدف از تشكیل این شورا در اساسنامه آن، ایجاد و توسعه همكارى و ارتباط میان كشورهاى عضو در زمینه هاى مختلف اقتصادى، اجتماعى و فرهنگی به منظور تقویت روابط و رسیدن به اتحاد میان آنها تعریف شده است. سیاست گام به گام این شورا براى ایجاد همبستگى بر پایة نظریة كاركردگرایی اتخاذ گردیده و آشكارا از روی بازار مشترک اروپا الگوبرداری شده است.
گرچه این شورا یك اتحادیه اقتصادى معرفى شده است، اما باید گفت كه مهم ترین عامل مؤثر در تشكیل آن، ذهنیت مشترك رهبران این كشورها از یك تهدید یا دشمن فرضى مشترك است. در واقع، آن ها متحد شدند تا با دشمن فرضی خود یعنی ایران مقابله كنند. اصولاً اختلافات سیاسی ناشی از تفاوت سطح قدرت (بین عربستان و سایر اعضا)، استبداد داخلی كه به وابستگی سیاسی، دفاعی و اقتصادی كشورهای عضو انجامیده است و سرانجام، دخالت و نفوذ قدرت های خارجی نظیر آمریكا، انگلیس و رژیم صهیونیستی در آنها، از جمله عوامل ناكامی اعضای این شورا در نیل به همگرایی است. (ولایتی. علی اکبر، سعید محمدی.رضا،1389، ص163-164)


===ب: شوراى همكارى عرب===
ایشان در ادامه می¬نویسد:
موجودیت شوراى همكارى عرب متشكل از چهار كشور مسلمان عراق، اردن، مصر و یمن شمالى (قبل از اتحاد دو یمن)، در 16 فوریه 1989 و پس از دیدار رؤساى جمهور آن ها در بغداد اعلام شد. هدف از تشكیل این شورا كه در چارچوب نظریة كاركردگرایی به وجود آمد، تلاش براى توسعة اقتصادى جهان عرب (كه همگى مسلمان هستند)، ذكر گردیده است.  
شناخت نقاط قوت و ضعف خود و دشمن در دستور کار مؤمنان قرار گرفته و خداوند به این مسائل بسیار توجه می¬دهد. یکی از نقاط ضعف دشمنان جنّی و انسی متأثر از جن، تأثر شدید از عواطف و احساسات است زیرا دشمنان و شیاطین جنّی و انسی، قلب خویش را ممهور و مختوم ساخته¬اند؛ از این رو قدرت تعقل خویش را از دست می¬دهند و رفتارهای ایشان به جای عقلانیت متأثر از عواطف و احساسات است. این گونه است که با تحریک هیجانات و عواطفشان می¬توان آنان را از تعادل روحی و شخصیتی خارج کرد و ضربات کاری بر نهاد آنان وارد ساخت... از نظر آموزه¬های قرآنی هر گامی که مؤمنان در حوزه عمل اجتماعی و مشارکت جمعی بر می¬دارند عمل صالح است که آثار دنیوی و اخروی بر آن بار می¬شود... به ویژه آنکه این گام¬ها، گام¬های خشم آفرین و موجب غیظ دشمنان می¬شود و آنان را از حالت اعتدال و تعادل روحی و روانی بیرون می¬برد  <ref>بر همین اساس ـ واصل قرآنی ـ مقام معظم رهبری در سخنرانی اخیرشان بعد از اجلاس غیر متعهدها در ایران فرمودند: بر اساس قاعده قرآنی هر کاری که دشمن را به عصبانیت وادارد یک حسنه و عمل صالح است. بنابراین برگزاری با شکوه و موفقیت آمیز اجلاس سران عدم متعهد در ایران یک عمل صالح بود ـ چون اجلاس مذکور طبق تعابیر رسانه¬های غربی «سیلی ایران بر صورت معارضان» اقدام ایران در گوشمالی کسانی که می¬خواستند او را منزوی کنند تلقی گردید.</ref>
شورای همكارى عرب پس از گذشت تنها یك سال از حیاتش، عملاً به دلیل بروز اختلاف میان دو عضو برجسته آن یعنى مصر و عراق و سپس حمله عراق به كویت و جبهه گیرى مصر در كنار متحدان غربى در مقابله با عراق، از هم پاشید. بنابراین، اتحاد چهارجانبه شوراى همكارى عرب در دوره كوتاه عمر خود فرصت نیافت كه دست به اقدام عملى در جهت تحقق اهدافش بزند. (ولایتی. علی اکبر، سعید محمدی.رضا،1389، ص164-165)
از آیات دیگر قرآن نیز به این اصل مهم در دشمن شناسی و ضربه زدن به آنان پرداخته شده است که از جمله آن¬ها آیه زیر را می¬توان ذکر کرد:


===ج: گروه دى هشت===
ایدة تشكیل گروه دى هشت، به عنوان اتحادیه اى با كاركرد اقتصادى، متشكل از هشت كشور عضو كنفرانس اسلامى شامل جمهورى اسلامى ایران، تركیه، پاكستان، بنگلادش، اندونزى، مالزى، مصر و نیجریه، براى اولین بار از سوى نجم الدین اربكان، رهبر حزب اسلام گراى رفاه و نخست وزیر تركیه، مطرح شد. این گروه به منظور ایجاد روابط مستحكم اقتصادى میان كشورهاى اسلامى، تقویت نفوذ آن ها در بازارهاى جهانى و برقرارى گفتگو با هفت كشور صنعتى غرب (گروه 7) كه بعدها روسیه نیز به آن ملحق شد، شكل گرفت. گروه دى هشت كه بر اساس نظریة نوكاركردگرایى شكل گرفته است، گرچه داراى قابلیت ها، امكانات و فرصت هاى زیادى است، به دلیل وجود برخى موانع داخلی و فشارهای خارجی، روند همگرایى در این گروه به كندى پیش مى رود. (ولایتی. علی اکبر، سعید محمدی.رضا،1389، ص165-166)


===د: سازمان همكارى اقتصادى (اكو)===
آل عمران آیه 119:
سازمان همكارى اقتصادى (اكو) یك سازمان اقتصادى منطقه اى است كه با هدف ارتقای سطح زندگى، رفاه مردم و توسعة اقتصادى كشورهاى عضو به وجود آمده است. سابقة تشكیل این سازمان به چهار دهة قبل باز می گردد، زمانى كه سه كشور ایران، تركیه و پاكستان تصمیم گرفتند كه مساعى خود را براى تشكیل یك سازمان منطقه ای به كار برند. در پی این تصمیم و تلاش های30  تیرماه 1343 در - انجام گرفته سرانجام همایش عالى سران سه كشور در تاریخ  29استانبول تركیه برگزار و همكارى مشترك آنها تحت عنوان «سازمان عمران منطقه اى» آغاز شد.
{ها أنتم أولاء تحبونهم ولا يحبونکم وتؤمنون بالکتاب کله وإذا لقوکم قالو أمنا وإذا خلوا عضّوا عليکم الأنامل من الغيظ قل موتوا بغيظکم إن الله عليم بذات الصدور}
بعد از پیروزى انقلاب اسلامی تا چند سال، هیچ گونه فعالیت مؤثرى در این سازمان صورت نگرفت، اما با تلاش اعضای « آر سی دی» در نهم بهمن ماه 1363 با نام جدید خود تحت عنوان« سازمان همكارى اقتصادى»  (اكو) احیا شد. با انجام برخى اصلاحات در معاهده ازمیر كه در خرداد 1369 صورت گرفت، افغانستان همراه با جمهورى هاى تازه استقلال یافتة آسیاى مركزى و قفقاز شامل تركمنستان، ازبكستان، تاجیكستان، قرقیزستان، قزاقستان و آذربایجان در سال 1371 به این سازمان پیوستند. به این ترتیب، اكو از یك سازمان كوچك سه جانبه، به یك سازمان منطقه اى عمده متشكل از 10 كشور تبدیل شد. علی رغم وجود برخى عوامل مؤثر در همگرایى كشورهاى عضو، وجود تعدادی از عوامل واگرایی در میان آنها، مانع از تحقق اهداف سازمان مى شود. (ولایتی. علی اکبر، سعید محمدی.رضا،1389، ص166-167)
هان شما کسانی هستید که آنان را دوست دارید وحال آنکه آنان شما را دوست ندارند و شما به همه کتاب¬های خدا ایمان دارید و چون با شما برخورد کنند می¬گویند ایمان آوردیم و چون با هم خلوت کنند از شدت خشم بر شما سرانگشتان خود را می¬گزند بگو به خاطر خشم خود بمیرید که خداوند به راز درون سینه¬ها داناست.


=لزوم هم افزایی و بهره مندی از استعدادهای جهان اسلام=


برای تبیین لزوم هم افزایی و بهره مندی از استعدادهای جهان اسلام توجه به چند نکته لازم است:
بعد از تبیین آیه مذکور می¬گوییم:
استقلال، مجد و عظمت هر ملت در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، علمی و فرهنگی آمیخته با هم است و توانمندی در همه ابعاد موجب قدرت و نفوذ آن ملت است و کاستی در هر بعد، موجب کاهش ابهت و قدرت و بر هم زننده تعادل آن ملت خواهد بود.
سیاست، اقتصاد، علم و فرهنگ، برای تقویت هر ملت مکمل یکدیگر هستند و سعه و ضیق هر یک در میزان نفوذ دیگر تاثیرگذار است. به طور مثال: کشورهای اروپایی که قدرت مؤثر منطقه ای و بین المللی در منطقه خاورمیانه بودند، به دلیل وجود برخی مشکلات سیاسی و اقتصادی ناشی از جنگ جهانی اول و دوم نفوذ خود را از دست دادند.(شهسواری، حسن، 1390 ش، ص 86)
در جهانی که چشمان تیز گرگ صفتان به دنبال طعمه می گردند، خصوصا در زمانی که غول های اقتصادی و سیاسی برای استثمار هرچه بیشتر ملت های ضعیف تر متحد و هم پیمان می شوند، تک روی به صلاح هیچ ملتی نیست. ازین رو بسیاری از کشورها مشکلات خارجی خود را در قالب سازمان های فراملی حل و فصل می کنند و هر روز شاهد تشکیل اتحادیه های جدید در زمینه های مختلف سیاسی، نظامی و اقتصادی هستیم. اتحادیه اروپا نمونه ای از یک مجموعه هم گرا و تاثیرگذار جهانی است که توانسته در قالب یک بلوک اقتصادی قدرتمند جایگاه مناسبی را در نظام بین الملل و دیپلماسی اقتصادی کسب نماید.(شهسواری، حسن، 1390 ش، ص 57)
جهان اسلام دارای دشمنان فراوانی است که در این دشمنی با هم متحد هستند و در را ه تخریب و تضعیف دولت ها و ملت های مسلمان از هیچ کوششی دریغ نمی ورزند. این دشمنان و در راس آنها صهیونیسم جهانی، دنبال اتحاد همه قدرت های جهانی بر علیه امت اسلام است.
در صورت هم افزایی و بهره مندی از استعدادهای جهان اسلام، امکان ارتباط بهتر و به دور از تاثیر پذیری فرهنگی از بیگانگان، برای ایجاد تفاهم بیشتر میان امت اسلامی و نشر معارف دینی فراهم خواهد آمد.
از هم گسیختگی امت اسلامی و عدم سازمان دهی و بهره مندی از استعدادها، منطقة فراغ وبستر مناسب برای دسیسه ها و توطئه های دشمن ایجاد می کند و ظرفیت ها و استعدادها را به تهدید تبدیل می-نماید.


=چگونگی بهره مندی از ظرفیت ها در برابر مشکلات فراگیر=
در صورت اتحاد و هماهنگی جهان اسلام، برنامه ریزان با هم فکری و مشورت می توانند متناسب با نوع مشکل به بهترین وجه ممکن از تمام ظرفیت ها بهره برداری کنند و حسب نیاز مسلمانان و کشورهای اسلامی و مناطق مورد تهدید به آنها خدمت رسانی نمایند.
به عنوان مثال:


==بهره برداری از ظرفیت های نظامی==
راهبردی که رهبری معظم انقلاب در بحران سوریه ارائه نموده¬اند در صورتی که با موفقیت انجام پذیرد بزرگترین ضربه را بر پیکر آمریکا و اسرائیل و دشمنان اسلام وارد نموده و موجبات خشم و غضب فزاینده آنان را فراهم خواهد کرد. تلاش گسترده آنان در تشدید منازعات داخلی و تهدید به مداخلات نظامی جبهه استکبار همگی حاکی از خوف و هراس آنان از موفقیت راهبرد رهبری و نظام جمهوری اسلامی می¬باشد. بحران کنونی سوریه طبق اعترافات سران استکبار و صهیونیسم فرصت مطلوبی است که می¬تواند کینه و خشم فروخورده آنان را نسبت به موج بیداری مسلمانان و سقوط پیاپی همپیمانان اسرائیل و آمریکا فرو نشاند.  
مسئولیت نیروهای مسلح در سطح جهان دفاع از شهروندان هر کشور در برابر تهدیدهای مختلف به ویژه نظامی و امنیتی است. به خطر افتادن سلامت جسمی و روحی شهروندان، در مواجهه با هرگونه خطری اعم از نظامی و حوادث طبیعی و بیماری های فراگیر، همکاری و تلاش نیروهای نظامی و انتظامی را می طلبد. از جمله همکاری هایی که با استفاده از نیروهای منسجم و تحت برنامه و دستور نظامی در خدمات رسانی عمومی و بین المللی امکان دارد، می توان به عنوان نمونه موارد زیر را برشمرد:
اجرا، کنترل و نظارت بر منع آمد و شد در صورت اعلام لزوم قرنطینه؛
فعالیت رسته های بهداشتی و درمانی نیروهای مسلح و مساعدت در امور بهداشت و جبران خلأ پیشگیرانه و جبران کمبود نیروی خدمات بهداشت و کادر درمان؛
برگزاری رزمایش آموزشی مسایل بهداشتی مورد نیاز عموم مردم؛
تاسیس سرویس های بهداشتی و بیمارستان های صحرایی؛
...


==بهره برداری از ظرفیت های سیاسی==
از این رو طبق آموزه¬های قرآنی لازم است امت اسلامی با اقدامات شایسته خود مانع موفقیت طرح دشمن در سوریه گردیده و همچنان با مقاومت و جدیت به تکلیف دینی¬اش در فرونشاندن این فتنه آمریکایی ـ صهیونیستی و نیز عینیت بخشیدن به راهبرد رهبری که بر گرفته از قرآن کریم است عمل نماید هرچند مبانی قرآنی بیشتری را می¬توان در تبیین راهبرد رهبری ارائه نمود اما به جهت اختصار به همین مقدار بسنده می¬کنیم.
ظرفیت های سیاسی مسلمانان متناسب با جمعیت ایشان در مناطق مختلف و نفوذ در دولت ها و حکومت ها و جایگاه اقتصادی، نظامی و فرهنگی آنها متفاوت است. اما در صورت اتحاد جهان اسلام این نفوذ و جایگاه در مناطق مختلف، جهت پیگیری مشکلات مسلمانان به مراتب بالاتر و بیشتر خواهد شد. از جمله بهره هایی که از ظرفیت سیاسی جهان اسلام می شود استفاده شود عبارت است از:
حمایت از مسلمانان تحت فشار و تهدید قومی، مذهبی و سیاسی در اقصی نقاط عالم؛
جلوگیری از تعدی و تجاوز کشورهای بیگانه به سرزمین مسلمانان؛
جلوگیری از اعمال نفوذ بیگانگان در بلاد اسلامی و ایجاد هرج و مرج در آن سرزمین ها؛
جلوگیری از تصویب قطعنامه های استکباری و استعماری و تحریم ها علیه مسلمانان؛
توافق و تبانی بر حق وتوی جهان اسلام در راه دفاع از دین و یاری رساندن به مظلومان جهان؛
اعمال نفوذ در کشورهای غیر اسلامی دارای جمعیت مسلمانان و جلوگیری از تبعیض علیه ایشان در زمینه های مختلف از جمله امدادرسانی در حوادث و بیماری ها؛
مطالبه حقوق مسلمانان و کشورهای اسلامی در عرصه بین الملل؛
رفع خصومت میان مسلمانان و بازداشتن ایشان از تجاوز و تعدی به یکدیگر؛
...


==بهره برداری از ظرفیت های اقتصادی==
ظرفیت های اقتصادی جهان اسلام این زمینه را فراهم می آورد تا با استفاده از آن در حوادث و بلایا و بیماری های فراگیر به سهولت اقدامات لازم را به عمل آورند؛ از قبیل:
تهیه و ارسال مواد خوراکی حلال و مطمئن به مسلمانان آسیب دیده؛
تسهیل در ارسال بسته های امدادی، دارویی و غذایی و نقل و انتقال نیروهای نظامی و امدادی با استفاده از جغرافیایی مشترک؛
تسهیل در هزینه مداوا و درمان آسیب دیدگان و مبتلایان مشکلات و بیمری های فراگیر؛
تدارک ضرر و زیان وارده به مناطق آسیب دیده در عرصه ساخت و ساز زیرساخت ها، منازل، بیمارستان ها، مراکز آموزشی و ...؛
ایجاد اشتغال و بستر تولید برای آسیب دیدگان شغلی ناشی از حوادث و بلایا؛
ایجاد بازار توزیع برای تولیدات آسیب دیدگان شغلی ناشی از حوادث و بلایا؛
ارتقاء زیربنای ساخت مناطق آسیب دیده و پیشگیری از آسیب دیدگی در حوادث احتمالی بعدی؛
...


==بهره برداری از ظرفیت های علمی==
در پایان یکی از سخنان ارزشمند و کلیدی رهبری معظم انقلاب را در معیار تشخیص موضع حق از باطل بیان می¬کنیم:
پیشگیری از رخنه دشمن از طریق دارو و درمان و تاثیرگذاری سوء در سلامت و نسل جامعه اسلامی؛
اشتباهات را می¬توان با معیار عکس العمل بیگانگان دریافت و جبران کرد [باید] هر اقدام و مسیری که آن¬ها را خوشحال وذوق زده کند و در تبلیغات و سیاست¬هایشان بر آن تأکید کنند مسیری کج و زاویه دار دانست .
توزیع علوم و فناوری میان جوامع اسلامی و رشد و نمو تکنولوژی آن جهت آمادگی و پیشگیری از حوادث و بلایا؛
والسلام
تنظیم سبک زندگی جامعه اسلامی با استفاده از علم و فناوری جدید و گسترش فرهنگ و اخلاق اسلامی همزمان با رشد تکنولوژی؛
صادرات محصولات دانش‌بنیان به سایر کشورهای اسلامی؛
استفاده از نوآوری های علمی جهت رشد قدرت نظامی و اقتصادی و نفوذ سیاسی جهان اسلام؛
...


=جمع بندی=
==پانويس==
بهره برداری از ظرفیت ها و استعدادهای جهان اسلام، جهت مواجهه با مشکلات و بلاهای فراگیر، مستلزم درک آحاد جامعه اسلامی نسبت به لزوم وحدت و هم افزایی جهان اسلام است. دشمن با شناسایی نقاط قوت جهان اسلام و سرپوش نهادن بر آن و تلاش برای انحراف جامعه اسلامی برای عدم توجه به آن ظرفیت ها، آن را تبدیل به نقاط ضعف جامعه اسلامی می کند. شایسته است که جهان اسلام با تمسک به آیه وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَكُم مِّنْهَا كَذَلِكَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ (آل عمران(3) (103)) بر فرموده پیامبر گرامی اسلام که الاسلام یعلوا ولایعلی علیه(علامه محمد باقر مجلسی، 1403 ق، ج 39، ص 47) جامه تحقق بپوشانند. 
{{پانویس|2}}


=منابع=
<br />
قرآن کریم
اسعدی، مرتضی، 1366ش، جهان اسلام، شیراز، نشر دانشگاه شیراز.
اشمیت، هلموت، 1367، استراتژى بزرگ، ترجمه هرمز همایون پور، تهران: سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى.
حافظ نیا، محمدرضا، 1379، مبانی مطالعات سیاسی-اجتماعی، جلد اول، قم، سازمان حوزه ها و مدارس علمیه خارج از کشور.
خمینی، روح الله، 1279-1368، رساله توضیح المسائل،  تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)
زرقانی، سید هادی، 1389، نقد و ارزیابی مدل های سنجش قدرت ملی، فصلنامه ژئوپلیتیک، دوره 6 ، شماره 1.
شهسواری، حسن، 1390 ش، نقش اتحادیه اروپا در روند اقتصادی کشورهای خلیج فارس، تهران، دانشگاه تربیت معلم،.
حداد عادل، غلامعلی، 1389،  دانشنامه جهان اسلام، تهران، نشر بنیاد دایره‌المعارف اسلامى، ج14،
علامه محمد باقر مجلسی، 1403 ق،  بحارالانوار، (ناشر، انتشارات داراحیاء‌التراث العربی، بیروت، ، ج 39.
كاظمى، علی اصغر، 1370، نظریة همگرایى در روابط بین الملل، تهران: نشر قومس
كاظمى، علی اصغر، 1378، روابط بین الملل در تئوری و عمل، تهران: نشر قومس.
گلی زواره، غلامرضا، سرزمین، 1372، اسلام شناخت اجمالی کشورها و نواحی مسلمان نشین جهان، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی قم.
گلی زواره، غلامرضا، 1385، جغرافیای جهان اسلام، قم، مرکز آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
مستوفی الممالک، رضا، جغرافیای کشورهای اسلامی.
مظفری، محمد حسین، 1388، کشورهای اسلامی و حقوق بشر، تهران، مرکز بازشناسی اسلام و ایران انتشارات باز.
مقتدر، هوشنگ، 1370، سیاست بین الملل و سیاست خارجى، تهران: نشر مفهرس.
موثقی، سید احمد 1378، علل و عوامل ضعف و انحطاط مسلمین در اندیشة سیاسی و آرای اصلاحی سید جمالالدین اسدآبادی، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
ماهنامه امید انقلاب ، 1383، «اوضاع جهان اسلام و رسالت سازمان كنفرانس اسلامی».
ولایتی علی اکبر- سعید محمدی رضا، 1389، فصل نامه دانش سیاسی، مقاله تحلیل تجارب همگرایی در جهان اسلام، سال ششم، شماره اول، دانشگاه امام صادق(ع).
ولایتى، علی اكبر، 1376، ایران و مسئله فلسطین بر اساس اسناد وزارت امور خارجه ) 1937-1897م/1317-1315ق)، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامى.

نسخهٔ ‏۱۱ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۳۵

عنوان مقاله مبانی قرآنی راهبرد رهبری در بحران سوریه
زبان مقاله فارسی
اطلاعات نشر ایران - پژوهشگاه مطالعات تقریبی
نویسنده سید مصطفی حسینی رودباری


در سوریه چه می گذرد و حقیقت بحران سوریه چیست؟

در این راستا تذکار چند نکته مهم ضروری است:


1. شکی نیست که رخدادهای روزهای نخست سوریه را باید در ادامه حوادثی دانست که بر اثر موج و طوفان برخواسته از بیداری اسلامی ملت¬ها از شمال آفریقا و کشورهای عربی، زوال حاکمیت دیکتاتورهایی نظیر بن علی (یمن)، عبدالله صالح (تونس)، قذافی (لیبی)، و حسنی مبارک (مصر) را به دنبال داشت. تظاهرات آغازین برخی از شهرهای مهم سوریه از جمله دمشق، معلول نظام پلیسی و نظامی حزب حاکم در سوریه بود که طی سه دهه گذشته گسست و فاصله¬های عمیق را بین ملت و دولت ایجاد نموده بود. مردم سوریه نیز همانند ملت¬های برخواسته دیگر در صدد آن بودند که به نظام تک حزبی حاکمیت خاندان أسد پایان داده مطالبات مشروع خود را از طریق مسالمت آمیز عینیّت بخشند.


2. در مدت اندکی که از قیام عمومی ملت سوریه می¬گذشت بناگاه ملت سوریه احساس نمود که مدیریت این تظاهرات مردمی و مسالمت¬آمیز، به تدریج از کنترل آن¬ها خارج شده به گونه¬ای که نقش گروه¬های بیرونی منطقه¬ای و بلکه فرامنطقه¬ای در جهت دادن به مطالبات مردمی بسیار پر رنگ است. مردم به خوبی پنجه¬های خونین گرگ¬های بیرونی را می-دیدند که می¬خواستند از فرصت به دست آمده، اهداف شوم و استراتژیک خود را ـ که نابودی مقاومت ملت¬ها به ویژه مقاومت لبنان و فلسطین و ایران و نیز نجات رژیم صهیونیستی که در ورطه سراشیبی و سقوط قرار گرفته است ـ از مجرای سوریه عملی سازند.


بدین جهت به رغم نارضایتی از حاکمیت موجود کشورشان در راستای منافع و مصالح ملّی خود، در شکل¬های مختلف وحدت و انسجام ملی¬شان را در برابر توطئه بیگانگان اعلام نموده تا مانع سوء استفاده و بهره¬برداری سیاسی دشمنان اصلی کشورشان گردند.


3. در تایید بیداری و هشیار مردم سوریه نسبت به دست-های خائن بیرونی باید گفت:


به خوبی مشهود بوده و هست که ماهیت ناآرامی¬های سوریه با کشورهای انقلابی دیگر نظیر مصر، یمن، لیبی، بحرین متفاوت است؛ چون: اولاً هیچ یک از ملت¬های معترض و انقلابی عرب، مورد حمایت دولت¬های غربی و نیز دولت¬های مرتجع عرب قرار نگرفتند در حالی که سیل حمایت¬های مالی و تسلیحاتی منطقه¬ای و فرامنطقه¬ای به سوی گروه¬های اپوزسیون نظام سوریه، جاری شد که همچنان ادامه دارد.


ثانیاً معترضان در سوریه بر خلاف سائر کشورهای انقلابی عرب، نوعاً مسلح هستند به گونه¬ای که شناخت این گروه¬ها هم چندان دشوار نیست، گروه¬هایی نظیر: گردان¬های الحق، احرار الشام، نصرة أهل الشام، الفاروق، خالدين الوليد، عبيدة بن الجراح، عمرو بن العاص، شموخ الإسلام، جيش الأمه، المارة البیضاء، شورای دولت اسلامی القاعده، ارتش آزادی بخش، شورای ارتش انقلابی و انصار المجاهدین از جمله گروه¬های مسلحی هستند که عملاً عله نظام سوریه می¬جنگند. ثالثاً عملیات تروریستی در سوریه به شکل بسیار آموزش دیده پیاده می¬گردد به گونه¬ای که برخی از دستگیر شدگان عامل این حوادث، به خوبی اعتراف می¬کردند که در اسرائیل و برخی از کشورهای همسایه آموزش دیده¬اند.


رابعاً تظاهرات و اعتراض¬های در سوریه همگانی نبوده و تنها در برخی شهرها آن هم شهرهای مرزی رخ می¬دهند. از طرفی دیگر هر جا اعتراضی صورت می¬گیرد در مقابل آن بلافاصله تظاهراتی نیز به نفع حاکمیت واقع می¬گردد.


خامساً بر اساس آخرین اخبار تایید شده 28 کشور خارجی از 30 گروه مسلح در سوریه علیه نظام بشار حمایت مالی و تسلیحاتی می¬کنند در حالی که در کشورهای انقلابی عرب تمامی این کشورها از دیکتاتورها حمایت نموده و به خواست ملت¬ها بی اعتنا بودند. این نکات و امور دیگر باعث گردید که حوادث سوریه از مسیر اولیه خود که در راستای بیداری اسلامی ملت¬ها بود خارج شده و مدیریت آن به دست عوامل بیرونی که در رأس آن¬ها آمریکا و صهیونیسم بود قرار گیرد.


4. در اثبات اینکه مدیریت کنونی حوادث سوریه از کنترل ملت این کشور خارج شده و کارگردانان اصلی آن نظام استکباری آمریکا و برخی از مرتجعین عرب می¬باشند اعترافات سران استکبار و برخی از مرتجعین عرب کفایت می¬کند؛ در اینجا چند نمونه از گفتار اینان را که در رسانه¬های دنیا منتشر شده است بیان می¬کنیم: هنری کیسینجروزیر خارجه اسبق آمریکا در گفتگو با روزنامه نیویورک: آخرین راهکار در خصوص سوریه به آتش کشیدن این کشور از درون است و این اتفاق در حال جریان است . ژنرال «گابی اشکنازی» رئیس پیشین ستاد کل ارتش رژیم صهیونیستی، بحران در سوریه را یک فرصت مطلوب تلقی کرد و گفت: هر حکومتی که پس از اسد روی کار بیاید به اندازه او، خود را به حکومت اسلامی ایران یا حزب الله نزدیک نخواهد کرد.[۱]


فیلیپ جرالدی افسر بازنشسته سیاد در مقاله¬ای در ماهنامه آمریکایی امریکن کانسرواتیو: نیروهای ویژه ارتش¬های فرانسه و انگلیس از شورشیان مسلح سوریه پشتیبانی می¬کنند و آن¬ها را آموزش می¬دهند و نیروهای ویژه ارتش و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا تجهیزات ارتباطاتی و اطلاعاتی را در اختیار شورشیان می¬گذارند [۲] سعود الفیصل وزیر خارجه عربستان در نشست مورخه 23/11/90 وزرای خارجه اتحادیه عرب اعلام کرد: باید از مخالفان سوریه همه نوع حمایت ممکن را به عمل آورد. اتحادیه عرب باید کانال¬های ارتباطی با مخالفان سوریه را باز کند و همه نوع حمایت را از آنان به عمل آورد .[۳]


فواز زعبی نماینده پارلمان اردن فاش کرد:


هیئت پارلمانی کویت که به اردن سفر کرده، روز جمعه 21/11/90 در جریان تظاهرات اعتراضی شهروندان اردنی به عملکرد نظام در شهر «رمثا» ـ مرز اردن و سوریه ـ با پرداخت مبالغ قابل توجهی پول، آن¬ها را علیه نظام سوریه تحریک و از آن¬ها خواسته¬اند تا به منطقه صفر مرزی رفته و علیه بشار اسد شعار دهند. خوشحالی سران صهیونیست را در بحران سوریه از گفتار «عاموس یدلین» رئیس سابق رکن اطلاعات ارتش اسرائیل می-توان فهمید که می¬گوید: تغییر حکومت در سوریه به سود اسرائیل است، در گذشته به اسرائیل توصیه می¬شد با سوریه صلح کند و حتی برای این منظور بهای سنگینی بپردازد ولی با وضعی که کنون پیش آمده این منظور يعنی جدایی سوریه از محور شرارت بدون پرداخت هیچگونه بهایی تامین خواهد شد .[۴]


و آخرین سخن در این زمینه گفتار نبیه بری است که می-گوید: غربی¬ها می¬گویند این مقاومت ـ لبنان فلسطینی در برابر اسرائیل ـ یک اژدهای افعی است که سرش در جمهوری اسلامی ایران است و دُم آن حزب الله و مقاومت اسلامی فلسطین و کمرش در سوریه است ما ـ غربی¬ها ـ در این 33 سال تلاش کردیم که دُم اژدها را بزنیم ولی غافل از آنکه خصوصیت افعی این است که دُمش را ترمیم می¬کند از طرفی نمی¬توانیم سر او را بزنیم؛ امروز موقعیتی پیش آمده است تا کمر افعی را که سوریه است بشکنیم . [۵] باید اذعان کرد پیچیدگی اوضاع سوریه به گونه¬ای است که می¬توان آن را مصداقی از فتنه حقیقی دانست که مواضع گوناگونی حتی توسط دوستان واقعی سوریه نسبت به آن اتخاذ می¬گردد چون در این بحران همانگونه که بیان گردید مجموعه¬ای از حق ـ مطالبات مشروع مردم و اعتراض به نظام تک حزبی و پلیسی سوریه ـ و باطل ـ تجهیز گروه¬های مسلّح داخلی به کارگردانی آمریکا و اسرائیل وارتجاع عرب و ترکیه جهت نابودی مقاومت و تشدید اختلافات طائفه¬ای ـ به هم به گونه¬ای آمیخته شده است که تشخیص صحيح حق از باطل و نیز اتخاذ موصفي واقع¬بینانه و درست بسیار دشوار شده است.

راهبرد رهبری در بحران سوریه

مواضع و راهبرد رهبری معظم را می¬توان از گفتارهای متنوع ایشان که در مواقع گوناگون ابراز داشته¬اند به دست آورد؛ ایشان در تحلیلی عمیق و با نگاهی برخواسته از بصیرت دینی ماهیت حوادث سوریه را متفاوت از وقایع کشورهای انقلابی عرب دانسته و می¬گوید:


امروز آمریکا برای شبیه سازی کاری که در مصر و تونس و لیبی و امثال این¬ها انجام گرفته است متوجه شده است که سوریه را ـ که در خط مقاومت است ـ دچار مشکل کند. ماهیت قضیه در سوریه با ماهیت قضیه در این کشورها متفاوت است در این کشورها حرکت ضد آمریکا و صهیونیسم بود اما در سوریه، دست آمریکا آشکار و مشهود است، صهيونیست¬ها دنبال قضیه هستند...


ایشان در دیدار با دبیر کل سازمان ملل متحد فرمودند: حقیقت تلخ در مورد سوریه این است که مجموعه¬ای از دولت¬ها، گروه¬های مخالف دولت سوریه را به جنگی نیابتی از طرف خودشان با دولت سوریه وادار کرده¬اند و این جنگ نیابتی واقعیت امروز بحران سوریه است.


ایشان وضعیت کنونی سوریه را ـ که موجب قربانی شدن بسیاری از مردم بی¬گناه گردیده است ـ نتیجه ارسال سیل-گونه سلاح از بیشتر مرزهای سوریه به داخل این کشور و برای گروه¬های مخالف دانسته و در یک راهبردی اساسی و واقع بینانه می¬فرماید: حل بحران سوریه یک شرط طبیعی دارد که عبارت است از جلوگیری از ارسال سلاح به گروه¬های بی مسؤوليت داخل سوریه.


ایشان در ادامه این دیدار فرمودند: همین دولت¬هایی که جنگ نیابتی را در سوریه راه انداخته¬اند مانع از اجرای طرح اقای کوفی عنان نیز شدند و نگذاشتند این طرح به نتیجه برسد. تا زمانی که این نقشه بسیار خطرناک از طرف برخی دولت¬ها در سوریه ادامه داشته باشد وضعيّت سوریه تغییری نخواهد کرد . از طرفی ایشان برای آنکه مطالبات بحق مردم نیز که شبیه مطالبات دیگر ملت¬های به پا خواسته عرب ـ مصر، لیبی و یمن ـ بوده استیفاء گردد از دولت سوریه خواستند که ضمن بهانه ندادن به مخالفان و افشای واقعیت¬های پشت پرده توطئه برای افکار عمومی ملّت¬های عرب، گام¬های اساسی و جدی را در جهت اصلاحات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی کشورش بردارد .[۶] به خوبی شاهد بوديم که برخی از اين اصلاحات که از جمله آن¬ها (حذف ماده 8) پايان دادن به سيطره نظام تک حزبی در کشور و اصلاحات اساسی در قانون اساسی بود انجام گرديد و لذا احزاب می¬توانند در سرنوشت کشور دخالت کنند.


به طور کلی از مجموعه بیانات رهبری در مسأله سوریه چند نکته استفاده می¬شود:


1. مقصّر اصلی و پشت پرده بحران سوریه، آمریکا و رژیم صهیونیستی است. 2. حقیقت بحران سوریه این است که مجموعه¬ای از دولت¬ها به سردمداری آمریکا گروه¬های مخالف دولت سوریه را به جنگی نیابتی از طرف خودشان با دولت سوریه وادار کرده-اند. 3. هدف دشمن از ایجاد بحران سوریه، تضعيف مقاومت در منطقه و تامین منافع رژیم صهیونیستی است. 4. عامل تشدید بحران سوریه، ارسال سیل گونه سلاح به داخل سوریه و حمایت مالی از گروه¬های بی مسؤوليت است. 5. نتیجه ادامه بحران، قربانی شدن مردم مظلوم سوریه است. 6. عامل شکست طرح کوفی عنان، آمریکا و اسرائیل¬اند که جنگ¬های نیابتی از طرف خودشان را توسط گروه¬های مسلح مخالف دولت به راه انداخته¬اند. 7. شرط طبیعی حل بحران سوریه عبارت است از: الف) جلوگیری از ارسال سلاح به گروه¬های بی مسؤولیت در سوریه؛ ب) انجام اصلاحات اساسی توسط دولت بشار جهت استیفاء مطالبات مردمی.


باید گفت در راستای راهبرد رهبری معظم به بحران سوریه، دولت جمهوری اسلامی نیز از طریق دیپلماسی، اقدامات شایسته¬ای را تا کنون انجام داده که آخرین آن پیشنهاد تشکیل اجلاسیه وزرای امور خارجه کشورهای ایران، عراق، ونزوئلا، عربستان، ترکیه و مصر می¬باشد. نکته قابل توجه آن است که طبق گفته آقای علاء الدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، در ملاقاتی که با بشار اسد داشته است، جمهوری اسلامی چک سفید از دولت سوریه دریافت کرده و بشار اعلام کرده است که به ایران اعتماد داشته و مواضع ایران را می¬پذیرد و از هر گامی که ایران بردارد حمایت خواهد کرد.

از این رو ایشان می¬گوید: ایران از دو ظرفیت مهم برای حل بحران سوریه برخوردار است که یکی از آن¬ها حُسن اعتماد و دوستی با دولت سوریه است و دیگری ریاست سه ساله ایران بر جنبش عدم تعهد است.

مباني قرآني راهبرد رهبری در بحران سوریه

اکنون بعد از تبیین حقیقت بحران سوریه و راهبرد رهبری معظم و نظام جمهوری اسلامی به تبیین مبانی قرآنی این راهبرد می¬پردازيم: باید گفت: مواضع رهبری معظم در حوادث سوریه برگرفته از قواعد و اصولی است که در منابع دینی از جمله قرآن کریم بدان پرداخته شده است همانگونه ایشان در سخنانشان ابراز داشتند: «جمهوری اسلامی ایران بر اساس اعتقادات و آموزه¬های دینی خود، آماده هرگونه تلاش برای بحران سوریه است». برخی از این قواعد و اصولی که از قرآن کریم استخراج شده است عبارتند از: 1. دفاع از مظلوم و مستضعف؛ 2. دفاع از مقاومت اسلامی؛ 3. حفظ و دفاع از ممالک اسلامی؛ 4. نفی سلطه کفار بر مسلمانان؛ 5. حفظ مراکز عبادی از تعرض متجاوزان؛ 6. ممانعت از آسیب¬پذیری مسلمانان در برابر کفار ؛ 7. خشم آفرینی دشمنان؛ 8. لزوم وحدت مسلمانان؛ 9. ارهاب و تحقیر دشمن؛ 10. اصلاح ذات البين؛ 11. لزوم دفع فتنه کفار؛ 12. لزوم اقتدار و عزت مسلمین در برابر کفار. و اینک به تبیین برخی از این اصول بر اساس آموزه¬های قرآنی می¬پردازیم:


دفاع از مظلوم و مستضعف

شکی نیست که منازعات کنونی در سوریه با قطع نظر از عواملی که در پیدایش و یا شعله¬ور شدن آن سهیم هستند سبب ظلم و ستم بر مردم مظلوم و مستضعف سوریه گردیده است بر اساس گزارشات موثق مردمی که خارج از معادلات سیاسی گروه¬های معارض بوده و نقش در تشدید بحران کنونی ندارند به فجیع¬ترین وضع کشته می¬شوند. زنان و کودکان و افراد مسن، بیشترین قربانی بحران کنونی سوریه می¬باشند.[۷]


حال در برابر این جنایات وحشت¬بار که طرفین نزاع یکدیگر را نسبت به ارتکاب آن متهم می¬کنند آیا مسلمانان تکلیفی ندارند؟ آیا رهبران اسلامی می¬توانند چشمان خود را در برابر این فجایع ضد بشری ـ با قطع نظر از مذاهب و فرق کسانی که قربانی این حوادث می¬گردند ـ بسته و از کنار آن به سادگی بگذرند؟ آیا قرآن کریم به رهبران کشورهای اسلامی و مسلمانان اجازه بی تفاوتی در برابر این حوادث را داده است؟


در پاسخ باید گفت: از آیات متعدد قرآنی به خوبی استفاده می¬شود که سکوت در برابر ظلم و ستم بر مظلومین روا نبوده و مسلمانان موظفند در هر کجا که نوای مظلومی را مي¬شنوند در برابر آن بی تفاوت نبوده و اقدامات لازم را در احقاق حق مظلومین و ستم دیدگان انجام دهند. اينک برخی از این آیات را مرور می¬کنیم:


1ـ1. سوره مبارکه نساء آیه 75: {وما لکم لا تقاتلون فی سبيل الله والمستضعفين من الرجال والنساء والولدان الذين يقولون ربنا أخرجنا من هذه القرية الظالم أهلها واجعل لنا من لدنک وليا واجعل لنا من لدنک نصيرا} در این آیه نکات فراوانی نهفته شده است که برخی از آن¬ها را بیان می¬کنیم: 1. فلسفه جهاد اسلامی بر اساس آیه شریفه مذکور، تامین دو غرض مهم است: الف) دفاع از مکتب توحیدی اسلام ـ فی سبیل الله ـ ب) دفاع از مستضعفین ـ والمستضعفین من الرجال ـ


2. قرار گرفتن عنوان مستضعفین در کنار نام مقدس الله ـ تبارک و تعالی ـ اهتمام فوق العاده خداوند متعال را به لزوم دفاع و نجات از مستضعفین بیان می¬کند. 3. آیه فوق جهت تحریک عواطف انسانی مسلمانان و تلاش سریع در رهایی و نجات مستضعفان از بند مستکبران، به جای به کارگیری هیئت امر و دستور ـ قاتلوا وجاهدوا ـ آنان را توبیخ و تحذیر نموده و با خطابی شدید اللحن می¬فرماید:


{وما لکم لا تقاتلون فی سبيل الله والمستضعفين} چه شده است شما را که در برابر یاري مستضعفان بی تفاوت شده و هیچ اقدامی جهت رهایی آن¬ها انجام نمی¬دهید ـ مگر انسانیت در شما مرده است که نسبت به ندای انسانی مردم محروم مستضعف بی تفاوت شده¬اید.


و آنگاه جهت تحریک بیشتر عواطف انسانی می¬فرماید: {والمستضعفين من الرجال والنساء والولدان الذين يقولون ربنا أخرجنا من هذه القرية الظالم أهلها واجعل لنا من لدنک وليا واجعل لنا من لدنک نصيرا}. 4. از لحن آیه شریفه استنباط می¬گردد که گويا خداوند متعال دعای این مستضعفین و محرومین را مستجاب نموده و این رسالت بزرگ انسانی را بر عهده مسلمانان نهاده است مسلمانانی که با تبعیت از رهبری الهی ـ واجعل لنا من لدنک ولیا... ـ خود در برابر ظلم مستکبرین بر مردم بی دفاع و مستضعف، فرمان الهی را امتثال خواهند کرد. واجعل لنا من لدنک نصیرا.


نکته قابل توجه اینکه در آیه بعدی (76) اوصاف چنین مؤمنینی را بیان نموده و در قالب جمله خبریه، امتثال عملی آنان را اینچنین می¬ستاید: {الذين آمنوا يقاتلون فی سبيل الله والذين کفروا يقاتلون فی سبيل الطاغوت فقاتلوا اولياء الشيطان إنّ کيد الشيطان کان ضعيفا} 5. امر به قتال ـ جهاد نظامی ـ جهت رهایی مستضعفین در فقره «وما لکم لا تقاتلون فی سبیل الله والمستضعفین» عالی¬ترین و سخت¬ترین مرحله دفاع از مظلومین است که خداوند بر عهده مسلمانان گذاشته است. بدیهی است اگر به عللی ـ نظیر لزوم إذن امام معصوم در جهاد ابتدایی و... ـ این مرحله از جهاد میسور نبود مراحل پایین¬تر آن نظیر دفاع رسانه¬ای و تبلیغاتی، کمک¬های اقتصادی و سیاسی و فرهنگی از ذمّه مسلمانان ساقط نمی¬گردد که الميسور لا يسقط بالمعسور.


6. به کارگیری واژه مستضعف بدل ضعيف، بیانگر آن است که ظلم و ستمی که مسلمانان مأمور به دفع آن شده¬اند ظلم و ستم بر انسان¬هایی است که از ناحیه دیگران ـ اعم از حکومت¬ها و گروه¬های داخلی وخارجی ـ مورد تجاوز و بی عدالتی قرار گرفته¬اند به علاوه آنکه واژه مستضعف، مفهومی عام بوده و انواع استضعاف ـ فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، اخلاقی را شامل می¬شود .[۸] 7. از آنجا که جهاد در جهت رهایی از مستضعفان به امر الهی صورت می¬گیرد از این رو هیچگاه چنین حرکتی خارج از جهاد فی سبیل الله نخواهد بود. بنابراین می¬توان عطف والمستضعفین را به «الله» از قبیل عطف خاص بر عام دانست .[۹]


8. نکته آخر انکه می¬توان از تقارب دو واژه فی سبیل الله و المستضعفین در آیه شریفه به وحدت عملی آن دو نیز پی برود چون همان طور که از آیات دیگر نظیر آیه: {ونريد أن نمن علی الذين استضعفوا فی الأرض ونجعلهم أئمة ونجعلهم الوارثين} استفاده می¬شود غرض از تشریع دین و ارسال انبيای الهی، تحقق وراثت مستضعفان بر دنیاست بنابراین هر قدمی که در راستای نجات مستضعفان برداشته می¬شود حرکت در مسیر الهی خواهد بود.


نتيجه آنکه بعد از مشاهده اوضاع کنونی سوریه باید اظهار داشت که مردم محروم و ستمدیده این کشور امروز مصداق مستضعفینی هستند که با زبان حال خویش به درگاه خداوند عاجزانه می¬خواهند که: ربّنا أخرجنا من هذه القرية الظالم أهلها واجعل لنا من لدنک وليا واجعل لنا من لدنک نصيرا. بنابراین دفاع و حمایت از چنین انسان¬هایی، رسالتی است که خداوند متعال بر عهده رهبران اسلام و مسلمانان راستین گذاشته است. بنابراین سزاوار است حتی الإمکان به کمک آن¬ها بشتابیم.


2ـ1. سوره نحل آیه شریفه 90: {إنّ الله يأمر بالعدل والإحسان وايتاء ذی القربی وينهی عن الفحشاء والمنکر والبغي يعظکم لعلکم تذکّرون} در این آیه شریفه، جامع¬ترین برنامه اجتماعی مسلمانان تبیین گردیده است: اصول سه¬گانه: عدل، احسان و نیکی به نزدیکان ـ اصولی که جنبه مثبت دارند و اصول سه¬گانه: نهی از فحشاء، منکر و بغي ـ که جنبه منفی دارند. برخی از نکاتی که در این آیه شریفه، به اثبات مدّعا ـ دفاع از مظلوم و مستضعف، کمک می¬کند عبارتند از: 1. امر خداوند متعال به مسلمانان وجوامع اسلامی به رعایت عدالت، مستلزم آن است که آنان در برابر ظلم و ستم بر مظلومان ـ فارغ از هر نوع مذهب و عقیده¬ای ـ بی تفاوت نبوده و در جهت یاری آن¬ها قدم بردارند همان¬طور که علی علیه السلام می فرماید: «أحسن العدل نصرة المظلوم» [۱۰] ودر بیانی دیگر فرموده: إذا رأيت مظلوماً فأعنه علی الظالم» . [۱۱]


2. بی تفاوتی در برابر ظلم و ستم مستکبران، مستلزم خروج از حریم عدالت بوده و عصیان الهی را به دنبال دارد. 3. عدالت در آیه شریفه مطلق بوده و تمامی انواع عدالت را ـ فردی، جمعی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی ـ را شامل می¬شود. 4. امر به احسان ـ نیکوکاری ـ در کنار امر به عدالت بیانگر آن است که اجرای عدالت به تنهایی مشکلات جوامع بشری را حل نمی¬کند بلکه در کنار عدالت لازم است مسلمانان از روحیه گذشت و ایثار و فداکاری نیز برخوردار باشند. علی علیه السلام در تفسیر آیه مذکور می¬فرماید: إن الله يأمر بالعدل والإحسان، العدل الانصاف والإحسان التفضّل .[۱۲] 5. نهی از بغی ـ نهی عن الفحشاء والمنکر والبغی ـ نیز بیانگر آن است که مسلمانان لازم است از هر نوع ظلم و ستم بر دیگران اجتناب کنند.


6. از ذیل آیه: «يعظکم لعلکم تذکرون» استفاده می¬شود که اصول شش¬گانه مذکور در آیه اموری فطری بوده که در نهاد همه انسان¬ها نهادینه شده است بنابراین غرض خداوند متعال از آیه مذکور، بیداری روح اجتماعی و فطری انسان-هاست. به عبارت دیگر امر تشریعی الهی به اصول مذکور ـ إن الله يأمر بالعدل والاحسان ـ ریشه در تکوين نهاد و فطرت انسان¬ها دارد. بنابراین آنان که از این اصول روی برگردانند در حقیقت از فطرت الهی خویش خارج شده¬اند.


3ـ1. آیه 132 سوره بقره: {وکذلک جعلناکم أمة وسطا لتکونوا شهداء علی الناس ويکون الرسول عليکم شهيداً} مفاد آيه شریفه این است که امت اسلام باید الگو و نمونه تمامی جهانیان باشد. چون شریعت اسلام به گونه¬ای از ناحیه خداوند متعال تشریع گردیده است که از هر نوع افراط و تفریط به دور بوده و اعتدال را در تمامی زمینه-های فردی ـ اجتماعی و... ملاحظه نموده است بنابراین امت اسلام شایسته است با بهره¬گیری از این دین معتدل و منسجم که تأمین کننده نیازهای دنیوی واخروی اوست گواه و شاهد و نمونه برای عالمیان ـ امت¬های دیگر ـ باشد. همانگونه که پیامبر (صلی الله علیه و آله) شاهد و الگوی عینی برای شما ـ مسلمانان ـ می¬باشد.


حال آیا می¬توان تصور نمود چنین امتی که باید الگو و اسوه امت¬های دیگر باشد در برابر فجایعی که در دنیا می-گذرد بی تفاوت باشد ـ فجایع دهشت¬باری که زبان از گفتن و چشم از دیدن آن¬ها عاجز است ـ آیا أمت اسلامی به ويژه رهبری آن می¬تواند در برابر گروه¬های مسلّحی که بی گناهان را سلاّخي نموده و برای تأمین اهداف اربابانشان دست به هر خیانتی می¬زنند سکوت کند؟


بنابراین لازمه الگو و شاهد بودن امت اسلام و رهبری آن بر جهانیان آن است که در برابر این جنایات که بر مظلومین کشور سوریه می¬رود تا حدّ ممکن به یاری آن¬ها شتافته و امکانات رهایی آنان را فراهم نمایند. لازم به تذکر است که از عمومات دیگر قرآنی مهم نظیر: «تعاونوا علی البر والتقوی ولا تعاونوا علی الاثم والعدوان» و یا «کونو قوامین بالقسط» و... نیز می¬توان در جهت اثبات مدعا بهره گرفت.


دفاع از مقاومت اسلامی

شکی نیست که به اعتراف دوست و دشمن، سوریه در مقطع کنونی یکی از محورهای اصلی مقاومت اسلامی در منطقه به ویژه لبنان و فلسطین است بنابراین طبق آیات متعدد قرآنی مسلمانان لازم است به حمایت و دفاع از آن در حدّ توانشان اقدام کنند. برخی از آیاتی که می¬توان از آن¬ها چنین موضعی را برداشت نمود به شرح زیر است: 1ـ2. {محمد رسول الله والذين معه أشدّاء علی الکفّار رحماء بينهم... وعد الله الذين آمنوا وعملوا الصالحات منهم مغفرة وأجراً عظيما} مفاد فراز نخست آیه این است که از بارزترین اوصاف پیامبر (صلی الله علیه وآله) و مؤمنان به او آن است که در برابر کفار آتشی سخت و سوزان بوده اما در بین خودشان بسیار مهربان وعطوفند.


در دلالت این فقره آیه شریفه بر اثبات مدعا (دفاع از مقاومت اسلامی) باید گفت: دفاع مسلمین از مقاومت کنونی در منطقه ـ که سوریه اکنون در خط مقدم آن قرار دارد ـ مصداق بارز این ویژگی (اشدّاء علی الکفار رحماء بينهم) می¬باشد چون بدیهی است که نگاهی هرچند کوتاه به جناح¬های درگیر در سوریه بیانگر آن است که در یک جبهه بیش از 28 گروه مسلّح داخلی که نوعاً از آمریکا و اسرائیل و کشورهای مرتجع عرب وترکیه پشتیبانی می¬شوند قرار داشته و در جبهه مقابل آن نظام حاکم سوریه، حزب الله لبنان و مدافعین مقاومت اسلامی در برابر اسرائیل و آمریکا قرار گرفته است.


از طرفی همان طور که در صفحات پیشین گذشت طبق اعتراف سران استکبار و صهیونیست هدف اصلی آنان از حمایت معارضین نظام سوریه، نابودی مقاومت در لبنان و فلسطین و در نهایت نابودی مقاومت در ایران است از این رو بر اساس آیه شریفه لازم است مؤمنین به خدا و پیامبر (صلی الله علیه و آله) در دفاع از مقاومت کنونی که تجسّم عینی آن اکنون در دفاع مشروط از نظام سوریه است برخیزند.


شکی نیست که بی تفاوتی در این حوادث به تضعیف و نابودی مقاومت انجامیده و در نتیجه پیامدهای مصیبت باری را در جهان اسلام به دنبال خواهد داشت. بر این اساس طرحی که مقام معظم رهبری در جهت حل بحران سوریه ابراز نموده¬اند دقیقا در راستای حمایت از مقاومت اسلامی بوده و منجر به اصلاحات لازم هم در نظام کنونی سوریه خواهد گردید.


2ـ2. لن يجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبيلاً


مفاد آیه شریفه نفی تمامی انواع سلطه کفار ـ فکری، نظامی، اقتصادی، سیاسی و... ـ بر جوامع اسلامی می¬باشد. در دلالت این آیه بر لزوم دفاع از مقاومت اسلامی ـ که سوریه اکنون در خط مقدم آن قرار گرفته است ـ باید گفت: از آنجا که عدم حمایت از نظام کنونی سوریه در برابر جبهه معارضین که از حمایت¬های گسترده مالی و تسلیحاتی و رسانه-ای استکبار ـ آمریکا و صهیونیسم ـ برخوردارند، به تدریج زمینه سلطه کفار به ویژه صهیونیسم را به کشورهای اسلامی فراهم می¬کند از این رو لازم است مسلمانان برای دفع این خطر مهم برترین راهکارها را اتخّاذ نمایند. [چنانکه راهکار کنونی رهبری معظم و نظام جمهوری اسلامی در همین راستا می¬باشد] در تبیین بیشتر مدعای فوق می¬توان به گفتار و مواضع سران استکبار و صهیونیست استناد نمود که اغراض پلیدشان را در طرح خاورمیانه جدید ـ با محوریت اسرائیل ـ بیان نموده¬اند.


لزوم اصلاح بین مسلمانان در هنگام تنازع

با قطع نظر از عوامل خارجی و حتی با قطع نظر از اینکه سوریه یکی از محورهای مقاومت اسلامی در منطقه است، منازعات داخلی را که اکنون بین حکومت و معارضین جریان دارد می¬توان از مصادیق قتال و نزاع بین دو گروه از مسلمانان دانست که تا کنون موجب کشتار و مجروح بودن بسیاری از مسلمانان ـ از دو طرف ـ گردیده است. چون به خوبی پیداست که بیشتر گروه¬های معارض متظاهر به اسلام بوده و شعارهای اسلامی سر می¬دهند نظام حاکم سوریه نیز گرچه مدافع حزب بعث بوده اما خودشان را در زمره مسلمانان دانسته و از اینکه به آنان نسبت لائیک ومخالفان اسلام داده شود پرهیز دارند.


بدیهی است در چنین موقعیتی ندای قرآن آن است که مسلمانان دیگر که شاهد این تنازع داخلی کشوری هستند بیکار ننشسته و در صدد اصلاح بین آن¬ها برآیند. به همین جهت در سوره حجرات می¬خوانیم: {وإنّ طائفتان من المؤمنين اقتتلوا فاصلحوا بينهما} از طرفی دیگر توصیه قرآنی آن است که اگر طرفین به مصالحه و گفتگو و اجتناب از درگیری رضایت دادند مقصود و غرض اصلی حاصل گردیده است اما اگر یکی از طرفین نزاع به راهکار اصلاح طلبانه مؤمنين تن نداد و همچنان خواست راه قتال و نزاع را ادامه دهد توصیه قرآنی این است که مسلمین با گروه باغی پیکار نموده تا او را از بغی بازدارند: {فإن بغت إحديهما علی الأخری فقاتلو التی تبغی حتی تفيئ إلی امر الله} دستور قران به قتال نمودن با گروه باغی و متجاوز جهت وادار نمودن آنان به حکم خداوند نشانه اهتمام جدی قرآن به لزوم ختم قتال و بازگشت به صلح و آرامش است. با توجه به مفاد آیه شریفه مذکور می¬توان راهکار مقام معظم رهبری را در بحران سوریه مورد ارزیابی قرار داد. همان طور که پیداست راهکار ایشان دقیقا طبق این آیه تنظیم شده است: «گفتگو بین معارضین حکومت و نفی مداخلات کفار و جبهه استکبار و جلوگیری از ارسال سلاح برای معارضین و پی¬گیری خواسته¬های مشروع مردمی به شیوه مسالمت¬آمیز».


نکته مهم و قابل توجه در آیه این است که خداوند متعال قتال با اهل بغی را تا بازگشت آنان به راهکار اصلاحی مؤمنین لازم می¬داند: فقاتلو التي تبغي حتی تفيئ إلی أمر الله. نظیر آیه مذکور آیه شریفه 50 سوره نساء می¬باشد که می¬فرماید: {يا أيها الذين آمنو أطيعو الله وأطيعو الرسول واولی الأمر منکم فإن تنازعتم فی شیء فردّوه إلی الله والرسول إن کنتم تؤمنون بالله واليوم الآخر ذلک خير وأحسن تأويلاً} در این آیه نیز به خوبی می¬بینیم که خداوند متعال مسلمانان را به هنگام تنازع بین خویش، به فرمان الهی و رسولش فراخوانده و پذیرش این اصل را نشانه ایمان به خداوند و معاد قرار داده است؛ به علاوه آنکه روش مذکور را ـ که همان اجرای دستور خداوند مبنی بر اصلاح بین المؤمنین است ـ برترین راهکار و سبب خیر برای آنان می-داند: ذلک خیر وأحسن تأویلا.


دفاع و حمایت از مسلمانان مظلوم و تحت ستم

از منظر قران کریم مسلمانان علاوه بر لزوم دفاع از مظلوم ـ با قطع نظر از مذاهب و مکاتبی که بدان معتقدند ـ مأموريّت دارند که از همگیشان خود نیز که مبتلا به ظلم و بعضی دیگران گشته¬اند دفاع کنند چون اسلام تمامی مؤمنان و مسلمانان را با همه سلایق گوناگونی که در بینشان رایج است در حکم پیکر واحدی می¬بیند که اگر عضوی آسیب دید اعضای دیگر قهراً به یاری او می¬شتابند. در اینجا برخی از آیاتی را که متضمّن اصل فوق است بیان می¬کنیم:


{والذين إذا أصابهم البغي هم ينتصرون} (سوره شوری، آیه 39). در این آیه شریفه یکی از اوصاف مؤمنین را عدم پذیرش ستم و ظلم عنوان نموده و از آنان می¬خواهد که در هنگام ابتلا به ستم و ظلم، از دیگر مسلمانان طلب یاری و نصرت نمایند بنابراین وقتی قرآن کریم مسلمانان مظلوم را دعوت به مقاومت نموده و طلب یاری از مسلمانان دیگر را از آنان می¬خواهد قطعاً پاسخ مثبت دیگر مؤمنین به آن واجب و لازم خواهد بود. چون امر به یاری طلبیدن بدون الزام به یاری کردن دیگران، لغو و بیهوده خواهد بوده همانگونه که در سوره انفال آیه 72 می¬خوانیم: {وإن استنصروکم فی الدين فعليکم النصر}


بنابراین طبق مفاد آیه شریفه لازم است مسلمانان در برابر برادران و خواهران خویش که ابتلا به بغی و ستم گردیده¬اند در حدّ توانشان به کمک آنان بشتابند آیا نمی-توان گفت که مردم مسلمان و مظلوم سوریه که اکنون قربانی منازعات داخلی در کشورشان گردیده¬اند مصداق، «إذا أصابهم البغی هم ينتصرون» هستند؟ آيا راهکار مقام معظم رهبری و نظام جمهوری اسلامی چیزی جز پاسخگویی به این ندای مظلومان سوریه است؟


آیه دیگری که می¬تواند مستند لزوم دفاع از مسلمانان مظلوم باشد آیه شریفه 29 سوره فتح می¬باشد: {محمد رسول الله والذين معه اشداء علی الکفار رحماء بينهم} آيا «وصف رحماء بينهم» به مؤمنان و پیروان رسول اکرم مستلزم آن نیست که به کمک مسلمانان مظلوم برخیزیم؟ آیا این وصف بیانگر آن نیست که تمام مسلمانان و مؤمنان به پیامبر لازم است بینشان مهر و عطوفت و حس هم¬دردی حاکم بوده و قلبشان برای یاری یکدیگر بتپد. اگر چنین است آیا می¬توان در برابر وضعیت کنونی سوریه بی تفاوت می-ماند، آیا راهبرد رهبری در حل بحران سوریه را نمی¬توان یکی از مصادیق عینی «رحماء بينهم» دانست؟


خشم¬آفرینی دشمن و بر هم زدن تعادلش

از آیات متعدد قرآنی استفاده می¬شود که هر عملی که موجب خشم دشمن از مسلمانان گردیده و یا آنان را به هراس و خوف از مسلمانان وادارد ممدوح بوده و شایسته بلکه لازم است مسلمین از آن غفلت نکنند. همانگونه که فرو خوردن خشم در برابر مؤمنان از اوصاف برجسته¬ای است که شایسته است مؤمنان بدان ملتزم باشند چنانکه آیه شریفه 134 ـ 133 سوره آل عمران می¬فرماید:


{سارعوا إلی مغفرة من ربکم وجنة عرضها السموات والأرض أعدت للمتقين الذين ينفقون في السراء والضراء والکاظمين الغيظ والعافين عن الناس والله يحبّ المحسنين} در اینجا آیه¬ای که بیانگر اصل مذکور است را بیان نموده و آنگاه به تطبیق آن در مسأله راهبرد رهبری در بحران سوریه خواهیم پرداخت. آیه 120 سوره توبه: {ما کان لأهل المدينة ومن حولهم من الأعراب أن يتخلّفوا عن رسول الله ولا يرغبوا بأنفسهم عن نفسه ذلک بأنّهم لا يصيبهم ظمأ ولا نصب ولا مخمصة في سبيل الله ولا يطئون موطئا يغيظ الکفار ولا ينالون من عدو نيلا إلا کتب لهم به عمل صالح إنّ الله لا يضيع أجر المحسنين}


در این آیه شریفه در کنار لزوم تبعيت مسلمانان از رهبری اسلام ـ پیامبر (صلی الله علیه و آله) ومقدم دانستن حفظ جان او بر جان¬های خویش، آمده است که هر نوع اقدامی از آنان که سبب برافروختن خشم دشمنان گردد ـ ولا يطئون موطئا يغيظ الکفار ـ موجب ثبت عمل صالحی برایشان در دیوان الهی خواهد بود ـ الاّ کتب لهم به عمل صالح ـ . یکی از اندیشمندان اسلامی اصل مذکور را یکی از شیوه-های جنگ نرم در برابر دشمنان دانسته و می¬گوید: یکی از ابزارهای جنگ نرم که در جنگ روانی مورد تحلیل و تبیین قرار گرفته خشم آفرینی برای دشمنان است تا این گونه تعادل طبیعی خود را از دست داده و واکنش عصبی از خود بروز داده و چهره فریبکارانه¬شان را آشکار سازند.


ایشان در ادامه می¬نویسد: شناخت نقاط قوت و ضعف خود و دشمن در دستور کار مؤمنان قرار گرفته و خداوند به این مسائل بسیار توجه می¬دهد. یکی از نقاط ضعف دشمنان جنّی و انسی متأثر از جن، تأثر شدید از عواطف و احساسات است زیرا دشمنان و شیاطین جنّی و انسی، قلب خویش را ممهور و مختوم ساخته¬اند؛ از این رو قدرت تعقل خویش را از دست می¬دهند و رفتارهای ایشان به جای عقلانیت متأثر از عواطف و احساسات است. این گونه است که با تحریک هیجانات و عواطفشان می¬توان آنان را از تعادل روحی و شخصیتی خارج کرد و ضربات کاری بر نهاد آنان وارد ساخت... از نظر آموزه¬های قرآنی هر گامی که مؤمنان در حوزه عمل اجتماعی و مشارکت جمعی بر می¬دارند عمل صالح است که آثار دنیوی و اخروی بر آن بار می¬شود... به ویژه آنکه این گام¬ها، گام¬های خشم آفرین و موجب غیظ دشمنان می¬شود و آنان را از حالت اعتدال و تعادل روحی و روانی بیرون می¬برد [۱۳] از آیات دیگر قرآن نیز به این اصل مهم در دشمن شناسی و ضربه زدن به آنان پرداخته شده است که از جمله آن¬ها آیه زیر را می¬توان ذکر کرد:


آل عمران آیه 119: {ها أنتم أولاء تحبونهم ولا يحبونکم وتؤمنون بالکتاب کله وإذا لقوکم قالو أمنا وإذا خلوا عضّوا عليکم الأنامل من الغيظ قل موتوا بغيظکم إن الله عليم بذات الصدور} هان شما کسانی هستید که آنان را دوست دارید وحال آنکه آنان شما را دوست ندارند و شما به همه کتاب¬های خدا ایمان دارید و چون با شما برخورد کنند می¬گویند ایمان آوردیم و چون با هم خلوت کنند از شدت خشم بر شما سرانگشتان خود را می¬گزند بگو به خاطر خشم خود بمیرید که خداوند به راز درون سینه¬ها داناست.


بعد از تبیین آیه مذکور می¬گوییم:


راهبردی که رهبری معظم انقلاب در بحران سوریه ارائه نموده¬اند در صورتی که با موفقیت انجام پذیرد بزرگترین ضربه را بر پیکر آمریکا و اسرائیل و دشمنان اسلام وارد نموده و موجبات خشم و غضب فزاینده آنان را فراهم خواهد کرد. تلاش گسترده آنان در تشدید منازعات داخلی و تهدید به مداخلات نظامی جبهه استکبار همگی حاکی از خوف و هراس آنان از موفقیت راهبرد رهبری و نظام جمهوری اسلامی می¬باشد. بحران کنونی سوریه طبق اعترافات سران استکبار و صهیونیسم فرصت مطلوبی است که می¬تواند کینه و خشم فروخورده آنان را نسبت به موج بیداری مسلمانان و سقوط پیاپی همپیمانان اسرائیل و آمریکا فرو نشاند.

از این رو طبق آموزه¬های قرآنی لازم است امت اسلامی با اقدامات شایسته خود مانع موفقیت طرح دشمن در سوریه گردیده و همچنان با مقاومت و جدیت به تکلیف دینی¬اش در فرونشاندن این فتنه آمریکایی ـ صهیونیستی و نیز عینیت بخشیدن به راهبرد رهبری که بر گرفته از قرآن کریم است عمل نماید هرچند مبانی قرآنی بیشتری را می¬توان در تبیین راهبرد رهبری ارائه نمود اما به جهت اختصار به همین مقدار بسنده می¬کنیم.


در پایان یکی از سخنان ارزشمند و کلیدی رهبری معظم انقلاب را در معیار تشخیص موضع حق از باطل بیان می¬کنیم: اشتباهات را می¬توان با معیار عکس العمل بیگانگان دریافت و جبران کرد [باید] هر اقدام و مسیری که آن¬ها را خوشحال وذوق زده کند و در تبلیغات و سیاست¬هایشان بر آن تأکید کنند مسیری کج و زاویه دار دانست . والسلام

پانويس

  1. نقل از اينترنت، سايت اسلام تايمز.
  2. .همان
  3. همان
  4. همان
  5. نقل از سايت الف، 21/06/91.
  6. سايت های مختلف اين سخنان را گزارش کرده¬اند که از جمله آن¬ها سايت الف، تابناک، جهان نيوز و... .
  7. بر اساس گزارش خبرگزاری¬ها در شهر حوله (روز جمعه) نزديک به صد تن از جمله 35 کودک زير 10 سال به طرز فجيعی کشته شدند (سايت هراز نيوز، خبرگزاری فار س به گزارش مانيتورينگ فارسي تروريست های غرب گرا در سوریه در جنایتی جدید با چاقو، گلوله و آتش زدن، اهالی یک روستا را قتل عام کردند. منابع خبری سوریه خبر دادند که روز گذشته تروریست های مسلح کشتاری در روستای القبير در ریف حماة مرتکب شدند که 78 شهید بر جای گذاشته است. خبرگزاری فارس 10/7/91.
  8. اين نکته از تفسير نمونه استفاده شده است.
  9. اين نکته از تفسير راهنما، ج 3ف ص 469 استفاده شده است.
  10. عيون الحکم المواعظ، ص 113.
  11. همان ص 133.
  12. نهج البلاغة، ج 4، ص 51
  13. بر همین اساس ـ واصل قرآنی ـ مقام معظم رهبری در سخنرانی اخیرشان بعد از اجلاس غیر متعهدها در ایران فرمودند: بر اساس قاعده قرآنی هر کاری که دشمن را به عصبانیت وادارد یک حسنه و عمل صالح است. بنابراین برگزاری با شکوه و موفقیت آمیز اجلاس سران عدم متعهد در ایران یک عمل صالح بود ـ چون اجلاس مذکور طبق تعابیر رسانه¬های غربی «سیلی ایران بر صورت معارضان» اقدام ایران در گوشمالی کسانی که می¬خواستند او را منزوی کنند تلقی گردید.