سعید بن جبیر

از ویکی‌وحدت

÷

Ambox clock.svg


نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.

یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در

سعيد بن جبير
نام •سعید بن جُبَیر بن هشام اسدی وابلی
القاب و سایر نام‌ها والبی • ابوعبداللّه • ابومحمد
زاده ۴۵ق • کوفه
درگذشت سال ۹۴ یا ۹۵ق • واسط • عراق
استادان امام سجاد • عبدالله بن عباس عدى بن حاتم ابوسعید خدرى• •
شاگردان جعفر بن المغیرة • الأعمش• عطاء بن •عبدالملک و عبداللّه (دو فرزندش) • یعلى بن حکیم • یعلى بن حلم • ابواسحاق سبیعى
آثار
دین و مذهب اسلام • شیعه
فعالیت‌ها قیام علیه حجاج بن یوسف

سعید بن جبیریکی از شخصیت‌های نامی دوران صدر اسلام که از تابعین بوده است؛ یعنی رسول خدا(ص) را ندیده و صحابه را درک کرده است. نام کامل او سعید بن جبیر بن هشام اسدی است. در مورد کنیه او بین مورخین اختلاف است. برخی کنیه او را ابومحمد و برخی ابوعبدالله عنوان نمودند. شیخ طوسی در رجال خود او را ابومحمد نامید، وی در تفسیر شاگرد عبد الله بن عباس و همنشین او بوده است. او نهایتا به جرم تشیع، توسط حجاج بن یوسف ثقفی به طرز فجیعی به شهادت رسید.

خاندان، زادگاه، کنیه و فرزندان

سعید بن جبیر بن هشام اسدى کوفى، معروف به ابومحمد و ابوعبداللّه، از خاندان‏هاى معروف کوفه بود. وى در زهد، تقوا، شب‏ زنده‏ دارى، دیانت و فقاهت معروف بود و در تفسیر قرآن، شهرت به سزایى داشت؛ زیرا او را از شاگردان مدرسه تفسیرى عبداللّه بن عباس دانسته‌‏اند. سعید، بیشترین روایات خود را از وى نقل کرده است[۱]. وى سال 46 ه .ق. در شهر کوفه به دنیا آمد[۲]. دوران طفولیت و جوانى را همان جا گذراند. بعدها به مدینه رفت و جزو شاگردان امام سجاد(ع) گردید. معروف‏ترین کنیه‌‏هاى وى ابوعبداللّه و ابومحمد است. در کتاب مجالس الواعظین آمده است: عبدالملک و عبداللّه، فرزندان سعید بن جبیر اند و از پدر خود روایت ن قل نموده‏‌اند[۳].

استادان و شاگردان

فضل بن شاذان می گوید: سعید بن جبیر از شاگردان برجسته و از ستارگان آسمان امامت و ولایت امام همام علی بن الحسین(ع) که در رأس سلسله اصحاب خمسه[۴] امام زین العابدین قرار داشت.

امام صادق(ع) در وصف سعید می فرماید:

سعید بن جبیر در صراط مستقیم بود و به علی بن الحسین علیهماالسلام اقتدا کرد و امام سجاد هم از او تعریف می نمود و همین علاقه میان او و امام، باعث شد حجّاج او را شهید نماید[۵]. سعید بن جبیر سال‏ها از محضر ابن عباس بهره علمى برد. وى شیداى کسب دانش بود؛ خودش میگوید: براى کسب حدیث به محضر ابن عباس میرفتم و به خاطر احترام و ابهتى که او داشت، در جلسه درس از چیزى سؤال نمیکردم. منتظر بودم تا دیگران بپرسند و من یادداشت کنم؛ لذا بیشتر، گوش میدادم و بعد مینوشتم؛ به حدّى که بعضى روزها دفترم پر میشد و روى کفشم مینوشتم و گاهى از کف دستانم به عنوان کاغذ استفاده مینمودم...[۶] استادان دیگر سعید عبارتند از: عدى بن حاتم و ابوسعید خدرى.

شاگردان وى نیز عبارتند از: عبدالملک و عبداللّه (دو فرزندش)، یعلى بن حکیم و یعلى بن حلم، ابواسحاق سبیعى و دیگران که از او حدیث نقل کرده‌‏اند[۷].

ادب تدریس

سعید بن جبیر همان طور که خود شیفته درس و بحث بود، نسبت به آموزش دانش به شاگردان خویش، توجه ویژه داشت. وى همیشه آنان را به فهم و تفقّه تشویق مینمود و با کنایات، اهمیّت دانش را به آنان گوشزد میکرد. یکى از شاگردانش به نام ایوب میگوید: سعید، حدیثى براى ما بیان کرد و ما از او خواستیم دوباره، بازگو نماید. وى با کنایه فرمود: «لیس کلّ حینٍ احلب فاشرب»[۸]. یعنى همیشه نمیدوشم تا به خوردِ فکر و فهم شما بدهم. پس بایستى هوشیار باشید و از فرصت‏ها بهره بگیرید تا در آینده دچار غصّه و رنج نگردید.

قضاوت

سعید، مدتى در کوفه به عنوان «قاضیالقضات» انجام وظیفه کرد. آنگاه که حجّاج به ولایت کوفه منصوب گردید، وى حکم تکفیر او را داد. حجّاج به ناچار از کوفه عزل گردید و به مکه رفت. او با عبدالرحمن بن محمد بن اشعث علیه حجّاج قیام کرد که سپاه عبدالرحمن شکست خورد و سعید در اصفهان متوارى گردید و از آنجا به آذربایجان فرار کرد. بالاخره سعید آهنگ حرم و قبله مسلمانان نمود. در مکه او را دستگیر نمودند و تحویل حجّاج، دژخیم زمان، دادند[۹].

پانویس

  1. رجال کشّى، ج 1، ص 332.
  2. دائرة‏المعارف تشیّع، ج 1، ص 94.
  3. مجالس الواعظین، ج 3، ص 111.
  4. اصحاب خمسه امام، عبارتند از: سعید بن جبیر، سعید بن مسیّب، محمد بن جبیر، یحیی بن امّ طویل و ابوخالد کابلی.
  5. «انّ سعید بن جبیر کان یأتمّ بعلی بن الحسین علیه السلام و کان علیٌّ علیه السلام یثنی علیه و ماکان سبب قتل الحجّاج له الاّ علی هذا الامر و کان مستقیماً»؛ (شاگردان مکتب ائمه علیهم السلام ، ج 2، ص 279).
  6. الطبقات الکبرى، ج 6، ص 268.
  7. مجالس الواعظین، ج 3، ص 111.
  8. طبقات الکبرى، ج 6، ص 269.
  9. طبقات مفسران شیعه، بخشایشى، ج 1، ص 353؛ روضات الجنات، ج 4، ص 38 و 39.