شبهه سهو النبی (مقاله)

از ویکی‌وحدت
عنوان مقاله شبهه سهو النبی(ص)
زبان مقاله فارسی
اطلاعات نشر ایران - پژوهشگاه مطالعات تقریبی
نویسنده فاطمه ملکی طجر
ویکی نویس رحیم ابوالحسینی

چکیده

در شرایع الهی لازمه نبوت، برخورداری از عصمت است، و دینداران نیز به برکت برخورداری از تعالیم پیامبران، و درک فطری و عقلانی خویش، نفی عصمت را به معنای انکار نبوت تلقی می‌کرده‌اند. بنابراین لازم است موضوع سهو النبی از این منظر مورد بررسی قرار گیرد که آیا سهو یا نسیان پیامبر با عصمت او سازگار است یا خیر؟ در واقع عصمت به مصونیت خاصی اطلاق می شود که پیامبران را در مقابل گناه و خطا حفظ می کند.

معنای لغوی سهو

سهو در لغت فراموشی و غفلت از چیزی است که به دلیل توجه به امری دیگر رخ می دهد. (خلیل فراهیدی ،ج ۴، ص ۷۱ ) مولف لسان العرب این غفلت را به دو نوع تقسیم بندی می نماید و نوعی از آن را خارج از اختیار انسان می‌داند مانند غفلت یک فرد مجنون، و نوع دوم را ناشی از اختیار انسان می داند که توسط فراهم آوردن اسبابی به صورت ارادی سبب غفلت خودش شده است. (ابن منظور، ج ۱۴، ص۴۰۶؛ راغب اصفهانی، ص۲۴۶)

سهو در اصطلاح

زمانی که واژه ی سهو در کنار واژه ی نبی قرار می گیرد معنای اصطلاحی مدنظر در این پژوهش را این گونه القا می نماید که ارتکاب اعمالی از حضرت رسول (ص) به صورت خاص و انبیاء به صورت عموم که ناشی از سهو و غفلتشان است کاملا طبیعی می باشد و مصونیت ( عصمت ) ویژه ی آنها فقط از گناهان می باشد .

ادله اختیاری بودن سهو

سید مرتضی در کتاب الصحیح من سیره النبی (ص) سهو و نسیان را از اعمالی می دانند که انسان در انجام آن دارای اختیار است و دلایل خود را چنین بیان می کند : ۱ – تلاش مضاعف انسان برای ضابط بودن و حافظ بودن و عدم داشتن نسیان سبب می شود که درصد خطای انسان نیز کمتر شود، در واقع اهتمام زیاد سبب نسیان کمتر می شود . پیامبر (ص) به عنوان اشرف مخلوقات و حافظ ترین و ضابط ترین فرد، تنها هدفشان جلب رضایت الهی بوده است و علاوه بر آن تلاشهای ایشان در راه حفظ دین و احکام الهی نیز موجب فیض و لطف الهی می شود . (( والذین جاهدوا فینا لهدینهم سبلنا )) (( ولینصرن الله من ینصره )) (( ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا )) ۲ – ذکر مواردی که با اجتناب از آنها می توان از نسیان جلوگیری کرد مانند خوردن پنیر و … و در مقابل ذکر مواردی که سبب تقویت حافظه می شود نشاندهنده این امر است که سهو و نسیان از امور اختیاری است . و انسان می تواند اسباب و وسایلی فراهم آورد که هرگز به دام خطا و نسیان نیفتد . کسی که نسبت به اسباب و علل تحقق کاری اختیار داشته باشد، می توان گفت که بر خود آن کار نیز اختیار دارد، زیرا قدرت بر سبب عین قدرت بر مسبب است . ۳ – سرزنش نسیان در بسیاری از آیات و هم چنین ذکر موارد عقاب در آخرت به دلیل نسیان • (( و من اظلم ممن ذکر بایات ربه فاعرض عنها و نسی ما قدمت یداه )) کهف:۵۷ (( نسوا الله فنسیهم )) توبه :۶۷ (( فالیوم ننساهم کما نسوا لقاء یومکم هذا )) اعراف :۳ (( و لا تکونوا کالذین نسوا الله فانساهم انفسهم )) حشر:۹ (( اتامرون الناس بالبر و تنسون انفسکم )) بقره :۴۴ (( فذوقوا بما نسیتم لقائ یومکم هذا )) سجده : ۱۴ (( ربنا لا تواخذنا ان نسینا او اخطانا )) بقره :۲۸۶ در مورد آیه اخیر سید مرتضی معتقدند این مطلب بعد از فرض صحت مواخذه بر نسیان صحیح است و به طور کلی دلیل غیاب این مطالب از ذهن را سهل انگاری و عدم اهتمام می داند . در ادامه ایشان به نهی برخی از آیات از نسیان اشاره می کنند و معتقدند نهی بر امریست که توانمندی بر آن باشد . (( ولا تنس نصیبک من الدنیا )) قصص : ۷۷ (( و لا تنسوا الفضل بینکم )) بقره :۲۳۷ در این دو آیه مقصود ترک نسیان ناشی از سهل انگاری و عدم اهتمام است با علم به اینکه مکلف امکان عدم نسیان را دارد . در نتیجه عقاب بر نسیان در موارد مشابه ناپسند نیست . خداوند متعال نیز به اختیاری بودن نسیان در انسان اشاره کرده اند : (( و لقد عهدنا الی آدم من قبل فنسی و لم نجد له عزما )) این آیه دال بر این است که اگر آدم دارای طاقت و و تحمل و عزم بود به آن کار اقدام نمی کرد و هر چه که قدرت انسان و عزم و طاقت او زیاد شود به نسبت آن نسیان او به مقتضای آیه کم می شود . ۴ – دلیل آخر بر اختیاری بودن نسیان را از اقوال حضرت رسول (ص) انتخاب کرده اند که : « رفع عن امتی نسیان حیث انه رفع امتنان و تسهیل » به گفته ایشان رفع و از بین رفتن امری زمانی معنا می یابد که در مقابلش مواخذه باشد و مواخذه نیز برای امور اختیاری است . ( صحیح من سیره النبی، ج ۵، ص ۱۸۵ ) نگاهی گذرا به دیدگاه سایر علماء در زمینه عصمت با پیش فرض اختیاری بودن سهو و نسیان، در اثبات فرضیه عصمت از سهو و نسیان تاثیر به سزایی دارد .

روایات سهو النبی (ص)

روایات دربرگیرنده ی سهو پیامبر ص) دوازده روایت می باشند که از دیدگاه سید مرتضی و علامه شوشتری تنها چهار روایت صحیح و یکی از آنها حسن می باشد .این دسته از روایات اخبار آحادی است که نه تنها فایده علمی ندارند بلکه سبب وجوب عملی نیز نمی شوند . واخبار آحاد تنها سبب ظن می شود و عمل از روی ظن طبق فرامین الهی در قرآن و سنت باطل می باشد: ” وأن تقولوا على الله ما لا تعلمون ” بقره ۱۶۹ ” إلا من شهد بالحق وهم یعلمون ” زخرف۸۶ ” ولا تقف ما لیس لک به علم “اسراء ۳۶٫ ( شوشتری، ص ۸-۲ ) با توجه به اینکه اکثر این روایات دارای این مضمون مشترک اند که حضرت رسول (ص) در یک نمازی که عصر، ظهر، مغرب و … اشاره شده است دچار سهو می شوند و رکعاتی از نماز را نمی خوانند و با تذکر مردم و خصوصا ذوالیدین متوجه این سهو شده و برگشته و ادامه نماز را می خوانند، در بررسی سندی و متنی روایات به معنای روایات ذکر شده اشاره نشده است .