قفقاز

از ویکی‌وحدت
قفقاز
نام قفقاز قفقاز
کشورها ارمنستان / جمهوری آذربایجان / گرجستان / ایران / روسیه / ترکیه
مناطق داغستان • دربند • نخجوان • باکو • آذربایجان • ارمنستان • گرجستان • تفلیس • نارداران • مارنئولی
اماکن زیارتی بی‌بی هیبت • رحیمه خاتون • مقبره سید لر • علی آیاغی
مساجد

مسجد عباس میرزا • مسجد کبود (ایروان)

شخصیت‌ها آقا دربندی • محمدتقی قمری دربندی • محمد فضولی • سید حسین بادکوبه‌ای • سید محمد بادکوبه‌ای

قفقاز ناحیه‌ای در آسیا و اروپا میان دریای خزر و دریای سیاه است که رشته‌کوه قفقاز در آن واقع است. قفقاز از نظر سیاسی به دو بخش قفقاز جنوبی (ماورای قفقاز) و قفقاز شمالی تقسیم می‌شود و دارای مساحتی حدود ۵۲۰٬۰۰۰ کیلومترمربع و جمعیتی حدود ۴۰٬۰۰۰٬۰۰۰ نفر می‌باشد.

قفقاز جنوبی شامل کشور‌های جمهوری آذربایجان، ارمنستان، گرجستان و بخش‌هایی از شمال باختری ایران و شمال خاوری ترکیه‌ می‌شود. اما قفقاز شمالی جزئی از روسیه است و شامل جمهوری‌های خودگردان داغستان، چچن، اینگوشتیا، اوستیای شمالی-آلانیا، کاباردینو-بالکاریا، کاراچای-چرکسیا، سرزمین کراسنودار، آدیغیه و سرزمین استاوروپول‌ می‌شود.

نام

همچنین در تاریخ باستانی طبیعی پلینی بزرگ (۷۷–۷۹ میلادی) نام قفقاز از نام سکایی kroy-khasis کروی-خاسیس به معنی یخ درخشان، سفید یا برف گرفته شده‌است. در شکل یونانی Kaukasos خوانده می‌شود.[۱]

تاریخ قفقاز

در دوران آشوربانی‌پال، امپراتوری امپراتوری آشور قفقاز را به خاک خود ضمیمه کرد. پیش از تشکیل حکومت ماد، حکومت‌هایی همچون اورارتو و کلخیس در قفقاز شکل گرفته بود که قدمت برخی از آن‌ها به بیش از ۴٬۰۰۰ سال نیز می‌رسد، اما در نتیجهٔ جنگ‌های فرسایشی بین این دولت‌ها از قدرت آن‌ها کاسته شد و بعدها دولت هخامنشی آن را تصرف نمود و به خاک خود ضمیمه نمود. بخش‌هایی از قفقاز در دوره‌هایی تحت تسلط حکومت ایران قرار داشت.

در اوایل قرن نوزدهم میلادی جنگ‌های ایران و روس بر سر تسلط بر مناطق جنوبی و شرقی قفقاز درگرفت. در پایان دورهٔ اول جنگ روسیه با انعقاد عهدنامهٔ گلستان بیشتر مناطق قفقاز و در پایان دورهٔ دوم جنگ با عهدنامهٔ ترکمن‌چای تقریباً تمامی این منطقه را به تصرف خود درآورد. با فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱ سه جمهوری گرجستان، ارمنستان و آذربایجان در این منطقه اعلام استقلال کردند.

از شاعران بزرگ پارسی‌گوی قفقاز می‌توان به خاقانی، نظامی، مجی، بدر، مهستی، هندوشاه نخجوانی و پسرش محمد بن هندوشاه اشاره کرد.[۲]

در سال ۵۱۴ پیش از میلاد داریوش بزرگ به سکاها در ناحیهٔ شمال قفقاز و دریای سیاه حمله می‌کند.[۳]

مردمان قفقاز

مردمان قفقاز نامی ست که برای قومیت‌های ساکن در منطقه قفقاز به کار می‌رود. بیشتر از ۵۰ گروه قومی در این منطقه زندگی می‌کنند.[۴]

نژاد قفقازی

نژاد قفقازی یک گونه همگانی از ریخت است که همه یا برخی از مردم اروپا، شمال و شاخ آفریقا، آسیای میانه، آسیای غربی و آسیای جنوبی[۵] را در برمی‌گیرد. این واژه در انسان‌شناسی زیستی برای بسیاری از مردم این بخش‌ها بدون در نظر گرفتن لزوماً رنگ پوستشان بکار رفته‌است.[۶] نخستین بار در اوایل دانش ژنتیک و انسان‌شناسی برای معرفی یکی از گونه‌های اصلی نژادی انسان معرفی شد.[۷] اگرچه درستی این نظریه توسط بسیاری از انسان‌شناسان مورد تردید و منازعه قرار گرفته‌است ولی نژاد قفقازی به عنوان یک طبقه زیست‌شناسی همچنان استفاده می‌شود؛[۸] به ویژه در رشته انسان‌شناسی پزشکی قانونی.

مفهوم بخش کردن گونه انسان به سه نژاد به نام کوکازوار (سفید)، مُنگول‌وار (زرد) و نِگروار (سیاه) در دهه 1780 توسط اعضای مدرسه تاریخ گوتینگن معرفی شد و فراتر توسط دانش‌پژوهان غربی در بافتار «ایدئولوژی‌های نژادپرست»[۹] طی ایام استعمار توسعه یافت.[۵] با خیزش ژنتیک نوین، مفهوم نژادهای انسانیِ جدا در یک حس زیست‌شناختی، منسوخ شد. در سال 2019، انجمن آمریکایی انسان‌شناسان فیزیکی اظهار داشتند: "باور در "نژادها" به‌عنوان نمود‌های طبیعی زیست‌شناسی انسان، و ساختارهای نابرابری (نژادپرستی) که از چنین باورهایی ظهور می‌کنند، درمیان آسیب‌زننده‌ترین اِلِمان‌ها در تجربه انسانی در هردوی امروز و گذشته هستند."[۱۰]

یک مطالعه ژنتیکی اخیر که در «ژورنال اروپایی ژنتیک بشر» در طبیعت (۲۰۱۹) منتشر شد، نشان داد که جمعیت در غرب آسیا (اعراب)، اروپایی‌ها، آفریقای شمالی، آسیای جنوبی (هندی‌ها) و برخی از آسیایی‌های مرکزی رابطه نزدیکی دارند. آنها بسیار متفاوت از آفریقایی‌های زیر صحرایی یا جمعیت آسیای شرقی هستند.[۱۱]

ایرانیانی در قلب قفقاز

نیاکان اوستی ها آریائی بوده ، نژاد آنها به سکاها، سارمات ها و آلان ها – که نژاد هند و اروپائی و متعلق به شعبه شمالی گروه ایرانی زبان بوده و با اقوام ماد ، پارت و پارس پیوستگی نزدیکی داشته اند – بر می گردد. زبان آنها شاخه ای ا ز زبان ایرانی است . مقالة زیر قوم اوستی را مطالعه می نماید.

منطقه قفقاز با ویژگی های جغرافیایی خود ، سبب پیدایش اقوام گوناگونی شده است، که از زمانهای دور تاکنون ، درکنار هم زیسته و طی حوادث بیشماری، تاریخ منطقه را پدید آورده اند.

کاوش های جدی باستان شناسی حکایت از این امر دارد که قدیم ترین نمونه انسان – هوموارکتوس- قریب به دو میلیون سال قبل در منطقه قفقاز می زیسته است .

حتی این احتمال داده می شود که انسان اولیه مهاجرت خود را نه از آفریقا ، که از قفقاز آغاز کرده باشد ، درصورت اثبات این نظریه، پیوند ایران و قفقاز مستحکمتر خواهد شد .

چرا که با بررسی های صورت گرفته ، این مسئله اثبات شده که در سرتاسر شمال ایران وهمچنین از دامنه های زاگرس تا خلیج فارس انسان اولیه سکونت داشته است و آثار بدست آمده در شمال شرقی ایران نشان از قدمت یک میلیون ساله انسان دراین سرزمین دارد.

بنابر فرضیه مذکور انسان اولیه به احتمال زیاد از قفقاز به ایران مهاجرت کرده است. اثبات این مسئله خود به تنهایی مقاله ای دیگر می طلبد و نیاز به کاوش ها و تحقیقات باستان شناسی وسیعتری دارد. به هرحال، حقیقتی که درمورد قفقاز وجود دارد قدمت و تنوع نژادی و قومی آن است. به طوری که ، گفته می شود در 2 هزار سال قبل حدود 70 قبیله دراین منطقه زندگی می کرده است .

دراین میان تمدن و فرهنگ ایرانی و آریایی با قدمتی 1700 ساله در این منطقه – که اقوام ایرانی صاحب تمدن چون سکاها ، سارمات ها ، ماساژت ها و الان ها در آن می زیسته اند- حضوری چشمگیر داشته است. حضور ایرانیان در قفقاز از قرن ششم قبل از میلاد بوده است . به این صورت که هخامنشیان مناطقی چون گرجستان را زیر سلطه خویش در آورده و از آن زمان تا ظهور اسلام رقابتی مستمر بین ایران و روم برسر تسلط برمنطقه وجود داشته است. با ورود اسلام به ایران درسال 642 میلادی ، بسیاری از ساکنان قفقاز به پیروی از ایرانیان اسلام آوردند و از سپاهیان مسلمان استقبال کردند .

به طوریکه شهریار- حاکم شیروان – سراقه بن عمر- مأمور فتح منطقه – را به گرمی پذیرفت و با مسلمانان علیه ترک ها خزر متحد شد. درسال 454 قمری ترکها سلجوقی به منطقه لشکرکشی کردند و ملکشاه ، تعداد زیادی از ترکان را درمنطقه داغستان ساکن کرد ، که تا دو قرن حکومت راندند و با حمله مغولان بساط آنها برچیده شد . پس از حمله مغول، منوچهر شاه ، که منتسب به ایرانیان بود، در داغستان حکومتی تشکیل داد و «شماخی» واقع در «شیروان» را مرکز حکومت خود قرار داد . بدنبال آن شاهد حکومت شیروانشاهیان هستیم که سلسله ای ایرانی تبار محسوب می شدند و تا سال 942 قمری در قسمت هایی از قفقاز حکم راندند.

با ظهور صفویه شاه طهماسب صفوی با سوء استفاده از جوانی و نابخردی آخرین شاه شیروانشاهیان ، سربازانش را به شیروان اعزام کرد و دولت آنها را برانداخت و به این ترتیب ایران بار دیگر به طور مستقیم برمنطقه حاکم شد .

درقرن شانزدهم میلادی منطقه بین عثمانی و ایران تقسیم شد و از قرن 18 میلادی روس ها به تدریج منطقه را فتح کردند و سلطه ایرانیان از میان رفت. هدف از ذکر این تاریخ مختصر، روشن کردن این مطلب است که نژاد، تمدن وفرهنگ ایرانی ریشه ای عمیق در قفقاز دارد که شناخت آنها می تواند ما را در نزدیکی به مردم این منطقه یاری دهد. با توجه به گستردگی موضوع ، دراین مقاله مختصراً به اوستی ها یکی از اقوام ایرانی و آریایی باقی مانده از آن تمدن عظیم می پردازیم.

وجه تسمیه اوستیا

بادقت درنامهای محلی این قوم که عبارتند از « ایروان» و«دیگورون» ونامهای روسی آنها که عبارتند از آستینی،دیگوری ، ایراونی وایری ، نشانه های قومیت ایرانی را در آنها می توان یافت ، چرا که جزء « ایر» در این اسامی همان است که در لفظ «ایران» نیز بکار رفته است ، چنانکه گفته می شود نامی که بومیان این سرزمین برخود نهاده بودند « ایرستان» بوده که این نام در زبان روسی و به تبع آن در زبان های اروپایی به اوستیا تغییر یافته است.

ویژگی های جغرافیایی اوستیا

این منطقه از مناطق بسیار خوش آب و هوای قفقاز محسوب می شود که مورخین از آن تحت عنوان الان سرزمینی که در مغرب دریای خزر قرار دارد یاد کرده اند ودرمنابع تاریخی از دّرالان به عنوان یکی از خرم ترین شهرها نام برده شده است. صاحب نزهة القلوب ضمن یاد کردن از الان به عنوان اقلیم پنجم درتوصیف آن می گوید: هوایش به غایت خوب است و بسردی مایل است و حاصلش غلات باشد و علفزارهای نیکو شکارگاههای خوب فراوان دارد.

این منطقه هم اکنون در قلب قفقاز و در دامنه سلسله جبال قفقاز قرار دارد ، مساحت آن 11900 کیلومتر مربع می باشد و کل جمعیت آن درحدود 000 ، 700 نفر میباشد . همسایگان آن شامل داغستان ، کاباردینوبالکار ، چچن و اینگوش درجمهوری فدراتیو روسیه وجمهوری گرجستان می باشد. این منطقه هم اکنون به دو جمهوری خود مختار تقسیم شده که عبارتند از:

1- جمهوری اوستیای شمالی یا آلانیای شمالی که در جنوب غربی روسیه و بردامنه شمالی رشته کوههای قفقاز قرار دارد و از جنوب با گرجستان هم مرز است. این جمهوری بصورت خود مختار ، تابع روسیه و مساحت آن 8000 کیلومتر مربع و پایتخت آن شهر «ولادی قفقاز» می باشد . این جمهوری دارای 6 شهر و7 شهرک است و جمعیت آن درسال 1985 بالغ بر 612000 بوده است . 71 درصد اهالی از مردم اوست و بقیه از روس ها ، اینقوشها ، ارامنه و دیگر ملیتها می باشند.

منابع اصلی این جمهوری شامل ذخایر سرب و روی است . به علاوه ازنظر کشاورزی شرایط مستعدی را دارا می باشد. غلات ، نیشکر، انواع میوه وسبزی ها و محصولات لبنی از تولیدات اصلی آن محسوب می شوند.

صنایع مهم آن شامل استخراج سر ب و روی، معدن ، الوار ، بافندگی ، صنایع غذایی ، صنایع تولید فلز، ماشین سازی، تراکتور سازی ، صنایع تولید ادوات برقی ، مواد شیمیایی و شیشه سازی است. دانشگاه اوستیای شمالی درحدود 7000 دانشجو دارد که در رشته های مختلفی چون فیزیک ، ریاضیات ، شیمی ، زیست شناسی ، تاریخ ، زبان شناسی ، اقتصاد و حقوق مشغول به تحصیل هستند.

2- اوستیای جنوبی : این جمهوری بر روی شیب های جنوبی رشته کوهها قفقاز و در شمال تفلیس – مرکز گرجستان – قرار دارد و از شمال با جمهوری خودمختار اوستیای شمالی هم مرز است و تحت سلطه گرجستان می باشد . مساحت آن 3900 کیلومتر مربع و پایتخت آن تسخینوالی است .

این ایالت دارای یک شهر و چهار شهرک است و جمعیت آن درسال 1985 بالغ بر 99 هزار نفر بوده است که 2/66 درصد آن را اوستی ها تشکیل داده اند و بقیه شامل اینگوش ها ، گرجی ها، روس ها ، ارمنی ها و یونانی ها می شوند ودرمجموع 40 ملیت در آن سکونت دارند .

صنایع آن شامل صنعت معدن ، ماشین سازی ، الوار، تولید مصالح ساختمانی ، صنایع غذایی و دیگر صنایع سبک می شود. مهمترین محصولات کشاورزی آن غلات، گندم ، جو ، ذرت است و دامداری نیز در آن رواج دارد.

زبان ، نژاد و مذهب

مردم اوستیا از نژاد ایرانی واخلاف آلان ها و سکاهایی هستند که در قرن وسطی به قفقاز مهاجرت کردند . نژاد اوستی ها آمیزه ای از ریشه های ایرانی یافتثی است. زبانشان به گروه ایرانی از خانواده زبانهای هند واروپایی تعلق دارد و جانشین زبان باستانی قبایل آلانی است .[۱۲]


پانویس

  1. Pliny the Elder. "Natural History," book six, chap. XVII
  2. انوشه، حسن، دانشنامهٔ ادب فارسی: ادب فارسی در قفقاز (آذربایجان، ارمنستان، گرجستان و جمهوری خودمختار داغستان). تهران: ۱۳۸۲
  3. CHRONOLOGY OF IRANIAN HISTORY PART 1 iranicaonline.org
  4. Caucasian peoples.
  5. Coon, Carleton Stevens (1939). The Races of Europe. New York: The Macmillan Company. pp. 400–401. "This third racial zone stretches from Spain across the Straits of Gibraltar to Morocco, and thence along the southern Mediterranean shores into Arabia, East Africa, Mesopotamia, and the Persian highlands; and across Afghanistan into India[...] The Mediterranean racial zone stretches unbroken from Spain across the Straits of Gibraltar to Morocco, and thence eastward to India[...] A branch of it extends far southward on both sides of the Red Sea into southern Arabia, the Ethiopian highlands, and the Horn of Africa."
  6. Grolier Incorporated, Encyclopedia Americana, Volume 6, (Grolier Incorporated, 2001), p.85
  7. Pickering, Robert (2009). The use of forensic anthropology. CRC Press. p. 82. ISBN 1-4200-6877-6.
  8. Smay, Diana and Armelagos, George. Emory University. "Galileo Wept: A Critical Assessment of the Use of Race in Forensic Anthropology
  9. Smay, Diana and Armelagos, George. Emory University. "Galileo Wept: A Critical Assessment of the Use of Race in Forensic Anthropology
  10. American Association of Physical Anthropologists (27 March 2019). "AAPA Statement on Race and Racism". American Association of Physical Anthropologists. Retrieved 19 June 2020.
  11. Pakstis, Andrew J.; Gurkan, Cemal; Dogan, Mustafa; Balkaya, Hasan Emin; Dogan, Serkan; Neophytou, Pavlos I.; Cherni, Lotfi; Boussetta, Sami; Khodjet-El-Khil, Houssein (2019-12). "Genetic relationships of European, Mediterranean, and SW Asian populations using a panel of 55 AISNPs". European Journal of Human Genetics. 27 (12): 1885–1893. doi:10.1038/s41431-019-0466-6. ISSN 1018-4813. PMC 6871633 Check |pmc= value (help). PMID 31285530. Check date values in: |date= (help)
  12. ایرانیانی در قلب قفقاز - دیپلماسی ایرانی http://www.irdiplomacy.ir › news › ا...

[[رده:]]