فتاوای تقریبی در دوران معاصر

از ویکی‌وحدت

فتاوای تقریبی درصد ساله اخیر (1)، [۱] اولین بخش از مقاله‌ای با همین عنوان است که به بررسی فتاوای صادر شده با رویکرد تقریبی می پردازد.

فتوای مرجعیت عراق :جهاد کفایی در مقابله با جریان تکفیری داعش

بحرانی که درعراق در اثر فتنه گروهک داعش بوقوع پیوست و همچنان ادامه دارد زمینهٔ بروز جریانات و حوادثی گردید که بارزترین آن صدور فتوای سرنوشت ساز مرجعیت عراق مبنی بر وجوب کفایی جهاد علیه جریان تکفیری داعش بود بازتاب این فتوا درعراق و جهان اسلام بگونه‌ای بود که موجب بسیج گسترده مردم عراق اعم از شیعه و سنی و پیروان ادیان دیگرو نیز اعلام آمادگی بسیاری از مسلمانان در کشورهای مختلف در جهت مقابله با تروریست‌ها گردید بگونه‌ای که می توان این فتوا را موجب تقریب بین پیروان مذاهب اسلامی و دیگر ادیان الهی در عراق دانست.


از طرف دیگر صدور این فتوا موجب رعب و وحشت این گروه جنایتکار و حامیان غربی و عربی آنان گردید بهمین دلیل با تمامی امکانات رسانه‌ای و مالی خویش در صدد مقابله با آن بر آمدند حتی برخی از عالمان فریب خورده و شاید مزدور و خودفروخته نظیر قرضاوی‌، رافع الرفاعی و حارث الضاری فتوای آیت الله سیستانی را حرکتی علیه اهل‌سنت دانسته و بدینوسیله سعی در شعله‌ورتر کردن آتش فتنه فرقه‌ای و مذهبی داشتند در حالی که فتوای مرجعیت عراق فارغ از هر نوع گرایش مذهبی و دینی خاص بوده و مخاطبین آن نیز عموم مردم می‌باشند که ازآنان خواسته شده است در جهت حفظ وحدت و یکپارچگی عراق و دفاع از میهن و نوامیس خویش اقدام کنند واساسا در آن اسمی از شیعه یا سنی یا مسیحی و ...برده نشده است.


در قسمتی از از این پیام که توسط نمایندهٔ ایشان بیان گردید آمده است:


مرجعیت دینی از شهروندانی که قادر به حمل سلاح هستند، می‌خواهد داوطلبانه به صفوف نیروهای امنیتی برای دفاع از عراق بپیوندند، عراق با چالش بزرگی روبرو است و مسئولیت مقابله با تروریست‌ها، مسئولیت همگانی است و مختص یک طایفه خاص نیست و ماهیت خطراتی که عراق را در حال حاضر احاطه کرده، مستلزم دفاع از میهن و مردم و نوامیس آن است و این یک واجب کفایی است. 1


اهل سنت عراق و برخی دیگر از کشورهای اسلامی نیز برائت خویش را از چنین اظهارات سخیفی اعلام کرده و همانند برادران شیعه خود ندای مرجعیت را پاسخ دادند.


شیخ خالد الملا رئیس شورای علمای جنوب عراق از اهل‌سنت در رد ادعای امثال قرضاوی می‌گوید: آیت الله سیستانی هنگامی که مرقد امامین عسکریین(ع) هدف عملیات انتحاری انفجاری قرار گرفت، هرگز علیه هیچ طرف یا قشری از ملت عراق فتوا صادر نکرد، بلکه همه را به حفظ آرامش و خودداری از واکنش‌های خشونت آمیز سفارش کردند، اما امروز که موصل شهری که اکثریت جمعیت آن را اهل‌سنت تشکیل می دهند، در معرض حملات داعش قرار گرفت، این فتوا را صادر کرد؛ زیرا خطری را که اهل‌سنت را تهدید می‌کند، درک کرد. بنابراین، فتوای آیت الله سیستانی هرگز علیه اهل‌سنت نیست، بلکه در راستای حمایت از همهٔ ملت عراق از جمله اهل‌سنت صادر شده است.2


ایشان مدتی قبل نیز که آیت الله سیستانی فتوایی صادر کرد مبنی بر حرمت ریخته شدن خون مردم عراق به ویژه اهل‌سنت در عراق اعلام کرد که: مرجع اعلی آقای سیستانی از برادران شیعه خواسته بود از برادران اهل سنت خود دفاع کرده و خطر را از آنها دفع کنند و همچنین به علمای امت دربارهٔ طرح‌های دشمنان که به دنبال تفرقه و دودستگی میان مردم عراق هستند، هشدار داده بود.3


این شخصیت اهل‌سنت می‌گوید  : آقای سیستانی گفته‌اند من خدمتگزار همه عراقی‌ها هستم و هیچ فرقی میان سنی یا شیعی یا کردی یا مسیحی وجود ندارد.4


حسن فرحان مالکی یکی از اندیشمندان سعودی نیز در تمجید از حرکت مرجعیت عراق در سخنانی ابراز داشت : « از سال 1923 میلادی تا به امروز، فتوای آیت الله سیستانی اولین فتوای جهاد در عراق به شمار می‌آید. فتوایی که در آن به مقابله با داعش به عنوان دشمن مشترک شیعه و اهل‌سنت حکم شده است. این در حالی است که فتاوای ما ( علمای وهابی) روزی دو بار عوض می شود. یک بار بر له یک مسأله حکم می‌دهیم و همان روز بر علیه همان موضوع حکم می‌کنیم»


ایشان در تحلیلی علت استقبال گستردهٔ مردم عراق اینچنین بیان نمود: « چرا پیروی و استقبال شیعیان از فتاوای علمایشان این چنین قوی و شدید است؟ بگذارید صریح بگویم . چون علمای آنها (شیعیان) از روی مزاج و حال و هوس فتوا نمی‌دهند.ما نمی خواهیم زمام خودمان را به کسانی مانند قرضاوی و عرعور (دو مفتی وهابی) بدهیم که مانند پنکه‌های آلمانی به هر طرف می چرخند».5


علی جمعه" مفتی سابق مصر نیز به نوعی با فتوای آیت الله سیستانی علیه داعش و تروریست‌ها همراهی نشان داد و گفت:

فتاوایی که خواهان تکفیر و کشتار می شود، منشاء آن خوارج و صاحبان اندیشه تکفیری است که وجهه اسلام را مخدوش می‌کند، این افراد قاتلان فاسق و مفسد جنایتکار هستند.


این شخصیت اهل‌سنت مصر می گوید: فتاوای تکفیری خواستار کشتار نیروهای ارتش و پلیس با استناد به تفکرات ابن تیمیه می شوند، تکفیری‌ها واقعیت دورهٔ معاصر ما را به وضعیت مغول و ممالیک(دولت ممالیک در مصر) تشبیه می‌کنند و گمان می‌کنند که حامیان دین هستند و باید با حاکمان و والیان امور بجنگند؛ زیرا به زعم آنها، شرع الهی را پیاده نمی‌کنند.6


باید گفت فتوای مرجعیت عراق در لزوم مقابله با داعش برخاسته از نگرشی عمیق به مسائل سیاسی جوامع اسلامی و نیز مبانی عقیدتی استواری است که در مواضع و بیانات آیت الله سیستانی به شکل‌های گوناگون ذکر شده است در یکی از پیام‌های ایشان که بمناسبت هفته وحدت توسط دفتر ایشان منتشر گردیدآمده است: امت اسلامی در حال حاضر، در شرایطی دشوار به سر می‌برد و بحران‌های بزرگ و چالش‌های مهم ، امروز و آینده‌اش را تهدید می کند و همگان در این شرایط، نیاز به توحید صفوف، نابودی فرقه گرایی و دوری از اختلافات مذهبی را درک کرده‌اند، اختلافاتی که قرن‌ها از آن می گذرد و به نظر می رسد راه حلی که همگان را راضی کند برای آن وجود ندارد؛ بنابراین شایسته نیست به بحث و جدل پیرامون آن خارج از چهارچوب بحث‌های علمی معتبر بپردازیم به ویژه اینکه اینها به اصول دین و ارکان عقیده مربوط نمی شود؛ زیرا همگان به خدای احد واحد، رسالت پیامبر(صلی الله علیه و آله)، قرآن کریم ایمان دارند و سنت نبوی را به عنوان منبع احکام شرعی و نیز مودت اهل‌بیت (علیهم السلام)، نماز، روزه، حج و مانند اینها را پذیرفته‌اند.


در ادامه این پیام آمده است: این مشترکات، اساسی محکم برای وحدت اسلامی است پس باید برای تقویت پیوند محبت و مودت میان فرزندان این امت بر آن تمرکز نمود و برای زندگی مسالمت‌آمیز بر اساس احترام متبادل و به دور از تنازع و مجادله مذهبی و فرقه‌ای با هر عنوانی کوشید. و بر تمام کسانی که به فکر پیشرفت اسلام و مسلمانان هستند واجب است که در راه تقریب و کاستن از حجم آشوب‌های ناشی از برخی سیاست‌ها که باعث تفرقه می‌شود و راه را برای دشمنان طمعکار جهت سلطه بر بلاد اسلامی و ثروت‌هایش باز می‌کند بکوشند.7


همانگونه که ملاحظه می شود در این پیام اثری از تعصبات مذهبی نبوده و خطاب ایشان به امت اسلامی مبنی بر لزوم وحدت و انسجام در برابر تهاجم بیگانگان بر اساس مبانی مشترک عقیدتی –بر گرفته از قرآن و سنت -است. در پایان این نوشتار می‌گوییم: فتوای جهاد کفایی در مبارزه با گروه جنایتکار داعش را د ر استمرار سلسله فتاوایی است که در طول تاریخ عالمان راستین و بیدار امت اسلامی بر اساس مقتضیات زمان خویش ابراز نموده‌اند که در یادداشت‌های بعدی به آنها خواهیم پرداخت.

فتاوای تقریبی عالمان سنی و شیعه د ر دفاع از فلسطین

ایه الله شیخ محمد حسین کاشف الغطا ء –رحمه الله علیه -

شکی نیست که بزرگترین و محوری ترین مساله جهان اسلام در دهه های اخیر موضوع فلسطین و مسائل پیرامون ان بوده است مساله ای که حتی دشمنان غربی و شرقی اسلام نیز با تکیه بر ان سیاست های پلید و خائنانه خویش را در جهان اسلام گسترش داده و می دهند قدرتهای استکباری و شیطانی با رسمیت بخشیدن به اشغال فلسطین و تاسیس دولت جعلی اسرائیل در قلب جهان اسلام توانستند تخم نفاق و تفرقه را در تمامی ممالک اسلامی پاشیده واز طریق سران خودفروخته و عمال خائنشان در کشورهای اسلامی بویژه جهان عرب ان را استمرار دهند


در این کارزار و نبرد بین حق و باطل که بیش از 60سال از ان می گذرد دول استعمارگر و دست نشانده های انان در بیشتر مواقع به اهداف پلیدشان رسیده و جشن پیروزی بر مسلمانا ن را سر داده اند متاسفانه مسلمانان در اکثرجبهه های این نبرد نه تنها طعم پیروزی را نچشیده بلکه هر روز بیش از گذشته از مواضع قبلی خویش نیز عقب نشینی کرده اند بگونه ای که حتی اصل صورت مساله نیز به دلیل قصور یا تقصیر رهبران و عالمان دینی جهان اسلام برای بسیاری از مسلمانان بفراموشی سپرده شد وجای خود را به اختلافات داخلی و مذهبی و طائفه ای داد.


بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ضربه ای مهلک بر پیکر مستکبرین و حامیان رژیم جعلی صهیونیستها وارد و مساله فلسطین و ازادی قدس شریف از چنگال صهیونیستها در راس اهداف وشعارهای محوری ان گردید بخصوص انکه با حرکت الهی سیاسی امام خمینی ره مبنی بر نامگذاری اخرین جمعه ماه مبارک رمضان بعنوان روز جهانی قدس بار دیگر نگاه جهان اسلام به لزوم وحدت و انسجام مسلمانان در برابر کفر واستکبار جهانی وازادی قدس شریف از چنگال صهیونیست ها دوخته شد چنانکه از ان زمان ببعد به لطف الهی شاهد بیداری روز افزون امت اسلامی و تزلزل و سقوط پایه های رژیم صهیونیستی هستیم که اخرین و برجسته ترین ان پیروزی عظیم مردم غزه دربرابر این رژیم جنایتکار بود که انشاء الله این روند تا ازادی کامل سرزمینهای اشغالی ادامه خواهد داشت .


انچه در این مقال پی انیم تبیین نقش عالمان برجسته و بیداری است (اعم از سنی وشیعه ) که بدور از تعصبات فرقه ای و مذهبی در دفاع از موضوع فلسطین و زنده نگاه داشتن یاد این فاجعه بزرگ انسانی و اسلامی در اذهان مسلمانان سهم وافری داشته وبا فتاوای روشنگر خویش در تهییج و بیداری واتحاد انان علیه صهیونیزم جها نی زمینه شکست ونابودی نهائی این غده چرکین و سرطانی را انشاءالله فراهم نموده اند .


در اولین مقال ازاین سلسله از بزرگمردی یاد می کنیم که از اوان شکل گیری توطئه غصب فلسطین توسط قدرتهای استکباری با بصیرت الهی اش توانست پرده از این طرح خائنانه نظام سلطه برداشته و مسلمانان را نسبت به جدی گرفتن این خطر شکننده هشدار دهد این شخص کسی نیست جز عالم بصیر و برجسته اسلامی یعنی ایه الله شیخ محمد حسین کاشف الغطا ء -ره -


او گرچه از عالمان بزرگ شیعی محسوب می شود اما فتاوای او در زمینه مسائل سیاسی و اجتماعی بسیار فراتر از تعصبات مذهبی بوده بهیج وجه صبغه شیعی نداشت تمام همت وهدف او اتحاد مسلمانان( با همه مذاهبی که دارند )در برابر قدرتهای استکباری است که کمر به نابودی اسلام ومسلمین وسیطره بر ممالک اسلامی بسته اند .


این شخصیت والا ازنخستین عالمانی است که از روند مهاجرتهای مشکوک یهودیان از کشورهای مختلف به فلسطین اظهار نگرانی نموده و به همین جهت در سال 1310ش درکنفرانسی که قبل از اشغال فلسطین -1327ش -در زمینه بررسی این مساله مهم در بیت المقدس تشکیل گردید با سخنرانی حماسی خویش وظایف مسلمانان بویژه عالمان دینی را در برابر این توطئه عظیم تشریح نمود ایشان بمدت پانزده روز درفلسطین اقامت نموده وبه شهرهای مختلف این کشور سفرنمود ودرهمه این شهرها به افشاگری نقشه های استعمارگران که در راس انها دولت خبیث انگلستان قرار داشت می پرداخت ایشان در راستای هدف مقدس خویش دربیداری مسلمانان سپس به لبنان وسوریه وازانجا به ایران مسافرت نمود ودر مدت سفر سه ماه شان به ایران تاثیر فراوانی بر علما ومراجع این دیار دراتخاذ مواضع قاطع در برابر خطریهود وصهیونیزم ایفا نمود.


دراینجا برخی از فتاوای روشنگر و انقلابی ایشان را درزمینه دفاع از موضوع فلسطین بیان می کنیم لازم به ذکر است که فتاوای ایشان بر خلاف فتاوای معمول برخی مراجع که فقط به ارائه حکم بسنده می کنند مشمل بر مبانی قرانی وروائی ان نیز می باشد بگونه ای که فرد با دیدن اصل حکم به مبانی ان نیز پی برده واگاهی اش بر حکم صادر شده افزون می گردد.


حکم جهاد ایشان بعنوان رهبر شیعیان در نجف اشرف که خطاب به مسلمانان درزمینه لزوم نجات فلسطین صادر کردند بشرح ذیل است :


بسم الله الرحمن الرحیم یا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنجِیکُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِکُمْ وَأَنفُسِکُمْ ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ غْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَیُدْخِلْکُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَمَسَاکِنَ طَیِّبَةً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ ذَلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ وَأُخْرَى تُحِبُّونَهَا نَصْرٌ مِّنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِیبٌ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ برخی بزرگان نسخه ای از فتوایی را که در مورد لزوم دفاع از فلسطین صادر کرده بودم در خواست کردند و انگیزه این درخواست، دردها و محنت حاضری است که پس از 30 سال مبارزه و فداکاریهای بیشمار که با جان و مال انجام گرفته و از حد شمارش خارج است به این سرزمین مقدس رسیده است. و ما هم اینک شاهدیم محنت و بلوی از مرزهای فتوی گذر کرده و وجدان هر مسلمان با احساسی را خدشه دار کرده است. و ضمیرش وجوب دفاع از فلسطین را با تمام قدرت به او الهام کرده و بذل جان و مال عزیز در این راه و اعلان جهاد مقدس آسان و سبک شده است. پس ای مسلمانان سستی و تنبلی به خود راه ندهیدکه شما برتر و بالاترید.« إِن تَنصُرُواْ اللَّهَ یَنصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ‏ وَمَا النَّصْرُ إِلاَّ مِنْ عِندِ اللّهِ وللّهَ قویٌ عَزِیزٌ [۲]


در زمینه صدور این فتوا و اهمیت ان گزارش سفارت ایران در بغداد خواندنی است دراین گزارش امده است : علمای عرب شیعه‌ي نجف مجدداً تلگراف‌هایی به ملك غازی و كمیسر عالی فلسطین‏ مخابره نموده و از مظالم انگلیس در فلسطین دادخواهی كرده‏اند. آقای شیخ محمد حسین كاشف الغطا كه از مشاهیر علمای عرب در نجف می‏باشد نیز تلگرافی به‏ كمیسر عالی انگلیس و كمیسیون فنی انگلیس مخابره نموده و اضافه كرده است كه‏ مردم از علما فتوای جهاد خواسته‏اند.[۳]


جریده النهار بغداد نیز تاریخ 5/3/1317دراین زمینه می نویسد : علمای اسلام با اجتماع «در تحت قبه حضرت امیر(ع‏) در نجف تجمع نموده، در باب صدور حكم جهاد مذاكراتی نموده و حكم مزبور به امضای همه‌ي آقایان علما صادر خواهد شد و ریاست جلسه‌ي مزبور هم با آقای كاشف الغطاء خواهد بود.» روحانیون شیعه برای بررسی این موضوع از علمای سوریه، لبنان، اردن، مصر، یمن، امارت‌نشین‌های خلیج‌فارس، تركیه، افغانستان و ایران دعوت كرده‏اند كه در این‏ اجلاس حضور یابند.

علّامه كاشف الغطاء سپس خود رأساً حكم جهاد را صادر كرد. [۴]

دربخشی از حکم جهاد ایشان امده است : ای اسلام و ای عرب، بلكه ای برادر و یا اینكه ای بشر، وضعیتی كه فلسطین سر بریده به آن رسیده است، به نظر همه مشهود و عیان شده و چنانكه گفته‏ایم باز هم‏ می‏گوییم كه موضوع فلسطین قضیه‌ي بالاختصاص خود فلسطین نبوده... ای عرب، ای‏ مسلمین، ای بشر، جهاد در فلسطین بر هر انسان واجب شده، نه بر عرب و مسلمین تنها... این است دعوت و ندای عمومی اینجانب كه به امّت عرب و اسلام‏ می‏فرستم. خدا گواه است كه اينجانب از دهه‌ي ششم عمر تجاوز كردم و اگر ازدحام و ازدیاد انواع علل رنجوری بر این استخوان‌های پوسیده‏ام حمله نمی‏آوردند، اول‏ شخصی بودم كه به این دعوت لبیك می‏گفتم... "محمدحسین آل كاشفالغطاء[۵]

ایشان در فتوایی دیگر براساس موازین شرعی و عقلی به تقسیم‏بندی كشورهای جهان اسلام در عملیاتی نمودن این جهاد مقدس اعلام می کند که نخستین كشوری كه باید رایت جهاد را به اهتزاز دراورد اردن هاشمي و پس از آن،حجاز وآنگاه مصر و سوریه را مورد خطاب قرار داده و سپس می‏گوید: م «می‏گویند 400 میلیون مسلمان در كره‌ي زمین موجود است. چطور می‏شد اگر ده‏ یك این عده از راه غیرت اقدام نموده، برای ادای وظیفه‌ي خویش نسبت به فلسطین، و به یاری مجاهدین آن ملحق می‏شدند؟ البته گره‌ي فلسطین گشوده می‏شد، اشغال آن‏ خاتمه می‏پذیرفت... به خدا قسم كه از مرحله خیلی دور افتادیم و پرت گشتیم و هنوز آنچه را كه باید، بیان نكردیم... كنگره‏ها منعقد و مقررات آن تقدیم می‏شود و هیئت‌ها برای لندن مسافرت می‏كند، با همه‌ي اینها قشون انگلیس شكم زن‌های آبستن را در فلسطین سفره می‏كند، بیگناهان را بی‏جان و خون‌های پاك را روان می‏سازد و با تمام‏ شدت به تبهكاری‌های بزرگ خود ادامه می‏دهد و حجاز و اردن هم با چشم و گوش‏ همه چیز را می‏بینند و می‏شنوند، با وجود این با كمال تفریح رفت و آمد دارند. حتی‏ دو بز آنها از جای خود نجنبیدند. ای كاش به این هم اكتفا و شرّ خود را از سر فلسطین‏ كوتاه می‏كردند و با ستمكاران مساعدت و همراهی نمی‏نمودند. ولی عموم مسلمانان‏ در اقطار زمین چیزی كه دارند، اعتراض هست، هیاهو، نطق، مقاله‌نویسی، شعرگویی‏ و بعضی مساعدت‌های مادی بسیار كم كه حالِ یك قطره آب بر سنگ را دارد و حال‏ آنكه خیلی از مسلمانان دارای هزاران بلكه میلیون‌ها لیره هستند. آیا هیچ شنیده شد یكی از آنها با هزار لیره استرلینگ كمكی كرده باشد، چنانكه یهودیان كه عده‏شان‏ كمتر و طبع‌شان پست‏تر است، می‏كنند؟[۶]

ایشان در بخش پایانی گفتارشان حقیقت دردناکی را بیان می كند که حکایت از اسیب شناسی عمیق شان از بحران های داخلی جوامع اسلامی است تا بدینوسیله وجدانهای خفته مسلمانان را در لزوم تحرک و قیام جدی در برابر دشمنانشان بیدار نماید.


در اینجا گفتار ایشان را در این زمینه بیان می کنیم  : «با وجود همه‌ي اینها، كاش مسلمانان به حق اعتراف كنند و حقیقت را پاك و پوست كنده اظهار نمایند. آن حقیقت این است كه بلیه مسلمانان از خود مسلمانان‏ است و از بلیه صهیونی و انگلیس خیلی بزرگ‌تر می‏باشد. این حقایق آشكار را هر كس‏ می‏داند و جز شاگرد كوچك دبستان كسی آن را ابراز نمی‏نماید. نجف اشرف، مدرسه‌ي كاشف الغطاء، محمدحسین آل كاشف الغطاء، 24 شوال‏ 1357 برابر 18/12/1938 [۷]


دربخش پایانی این مقال برخی دیگر از فتاوای ایشان را که متضمن نکات مهم دیگری می باشد بیان می کنیم. ایشان در ربیع الثانی سال 1358 ه. ق به سئوالهایی که در موضوع فلسطین و دفاع از آن به محضر ایشان ( رحمه الله علیه ) تقدیم شد به اینجنین پاسخ گفتند:


جواب سئوال اول- بله، دفع کسی که اراده تسلط بر فلسطین یا هر کشور از کشورهای اسلامی و بیرون راندن مسلمانان از آنجا را دارد شرعاً بر مسلمانان واجب است. جواب سئوال دوم- در صورتی که فلسطین برای دفع دشمن کافی نباشد بر مسلمانان دیگر به ترتیب نزدیکی به محل – تا حدی که تمامی مسلمانانی که توان انجام این کار را دارند در برگیرد- واجب است.


جواب سئوال سوم- بله، تمام انواع کمکها، نظیر خدمات مالی و جانی و سایر وسایلی که منجر به تضعیف دشمن گردد واجب است. جواب سئوال چهارم- بله، بر تمامی مسلمانان در سایر مناطق و کشورها واجب است که یهود و حامیان و کمک دهندگان به او تحریم کنند. و هرکسی که از یهود چیزی خریده و یا تولیدات آنان را بپوشد و یا از محصولات آنها بخورد و یا هر نوع معامله تحاری یا غیر تجاری با آنان بکند با خدا و پیامبرش به ستیز، موجب غضب خدا و رسولش شده و به حق خیانت ورزیده و قلب اعراب و اسلام را جحریحه دارکرده و بلکه به موجب کلام اللهی « مَن یَتَولِهِم مِنکُم فإنَّه اِن َّ الله لا یَهدی القومِ الظالِمین» از دین اسلام خارج شده است. محمد حسین کاشف الغطا مدرسه بزرگ کاشف الغطا و مدرسه نجف اشرف [۸] همانطور که از اخرین پاسخ ایشان استفاد ه می شود ایشان هر نوع معامله با یهود را حرام دانسته و بر اساس مبانی قرانی ان را سبب ارتداد از دین می داند .


باید گفت اگر مسلمانان یویژه سران انها فقط به همین حکم الهی عمل نموده و از انجام هر نوع معامله با صهیونیستها و حامیان انها اجتناب می کردند شاهد اینهمه مصائب دردناکی که تا کنون برامت اسلام گذشته است نبودیم والسلام

پانويس

  1. نویسنده: سید مصطفی حسینی رودباری
  2. محمد حسین آل کاشف الغطاسایت خبر گزاری فارس 24/12/1390
  3. سایت موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی -پایگاه جامع تاریخ معاصر ایران –بر گرفته از مقدمه کتاب -ایران و استعمار انگلیس -
  4. همان
  5. همان
  6. 5
  7. همان
  8. سایت خبر گزاری فارس 24/12/1390وسامانه ندا - احکام و فتوا‌های شرعی در مورد فلسطین

1- فتوای کمیته الازهر مصر

از جمله فتاوای مهمی که می توان ان را در زمره فتاوای تقریبی بمعنای واقعیش محسوب نمود فتوای کمیته الازهر - برترین نهاد مذهبی وعلمی در مصر و کشورهای اسلامی - مبنی بر حرمت و ممنوعیت هر نوع تعامل با رژیم صهیونیستی می باشد این فتوا که در همان سالهای اول اشغال فلسطین صادر گردید –1375ه ق و1956م – همانطور که در ادامه مقاله متن ان خواهد امد بر گرفته از مبانی قران وسنت رسول اکرم ص بوده و هیچ گونه صبغه فرقه ای و تعصبات مذهبی خاص در ان مشاهده نمی شود .


در این فتوا از همه مسلمانان –با هر مذهبی که دارند - خواسته شده است که به کمک مردم مظلوم فلسطین شتافته و در صدد اخراج غاصبان اسرائیلی بر ایند قبل از انکه اصل فتوا را بیان کنیم تذکار چند نکته را ضروی می دانیم :


1- ذیل این فتوا امضای سران و نمایندگان شاخص هر یک ا ز مذاهب اربعه اهل سنت مصر دیده می شود که حاکی از وحدت عالمان این دیار با یکدیگر می باشد


2- نکته دیگر جایگاه برحسته دانشگاه الازهر در بین کشورهای اسلامی است که در زمان صدور این فتوا نقش محوری را در رهبری دینی مسلمانان ایفا می نمود

3- در بین عالمان الازهر که فتوای مذکور را صادر نموده اند نام شخصیت بزرگ تقریبی جهان اسلام شیخ محمود شلتوت (ره ) نیز دیده می شود ایشان بعد ازمدتی (1383ه ق ) ریاست دانشگاه الازهر مصر را بر عهده گرفت ودر طول مدت مسئولیتش توانست منشا خدمات فراونی در وحدت و گسترش اندیشه تقریب مذاهب اسلامی بین مسلمانان جهان گردد .

4- در فتوای کمیته الازهر شریف ضمن بهره گیری از قران کریم و تاریخ پر افتخار صدر اسلام ، تجاوزوغصب کشور فلسطین بوسیله صهیونیستها به تجاوز مشرکین و کفاربه شهر مقدس مکه تشبیه گردیده واز مسلمانان جهان -با همه اختلاف زبان و ملیت ومذهب که بینشان وجود دارد – خواسته شده است که به تبعیت از سیره و روش پیامبر ص که به همراه مسلمانان مکه مکرمه را از چنگ مشرکین ازاد نمودند در ازادی فلسطین اقدام نمایند . 5- در قسمت پایانی این حکم الهی ، کمیته فتوای الازهر شریف تمامی مسلمین را دعوت می کند که به ریسمان محکم الهی چنگ زده و به آنچه برای آنها عزت و کرامت را متحقق می سازد قیام کنند


دراینجا متن مکتوب کمیته فتوای جامع الازهر شریف را نسبت به مسأله فلسطین را بیان می کنیم:‌


بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی سیدالمرسلین سیدنا محمد و علی آله و و صحبه اجمعین. - حکم - کمیته فتوای الازهر شریف براستفتایی که در مورد حکم شریعت اسلام درباره مسائل ذیل اطلاع حاصل نمود: 1 ـ اصرار صلح با اسرائیل که فلسطین را از اهالی آن غصب نموده و آنان را از خانه هایشان بیرون رانده و زن و کودک و پیر و جوان آنها را در سراسر عالم آواره نموده و اموال آنان را سلب کرده و به بدترین و شنیع ترین گناهان در مورد عبادتگاهها و آثار و اماکن مقدس اسلامی مرتکب شده است. 2 ـ درباره حکم دوستی و همکاری با کشورهای استعمارگری که به این رژیم در دشمنی گناهکارانه اش کمک و یاری رسانده و در جهت برپایی دولتی یهودی در این سرزمین اسلامی بین کشورهای مسلمان با کمکهای سیاسی و مالی به مدد او شتافته اند.

3 ـ درباره حکم پیمانهایی که کشورهای استعماری به آن فراخوانده و از جمله هدفهای آنها امکان دادن به اسرائیل برای باقی ماندن در سرزمین فلسطین برای اجرای سیاست استعمار می باشد. 4 ـ در مورد آنچه بر مسلمین واجب است در قبال مسأله فلسطین و بازپس دادن این سرزمین به اهالی آنجا.


5 ـ در قبال طرحهایی که اسرائیل و در پشت آن کشورهای استعماری می کوشند تا بدان وسیله قطعه زمین خود را گسترش بخشیده و به موجب آن مهاجرین یهودی را به طرف آنجا جلب نمایند. این امر باعث تمرکز این رژیم و تقویت تسلط آن و نیز سبب تنگ نمودن عرصه بر همسایگانش و افزایش تهدید این رژیم نسبت به آنها و آمادگی برای نابودی آنها است. این کمیته باطلاع می رساند که صلح با اسرائیل ــ آنچنان که دعوت کنندگان به این کار می خواهند ــ به دلیل آنکه دربرگیرنده اثبات غاصب بر استمرار در غصبش و اعتراف به حقانیت تسلط او بر آنچه غضب نموده و امکان باقی ماندن در حالت دشمنی به متجاوز دادن می باشد شرعا جایز نمی باشد. تمامی شرایع آسمانی و قراردادی در مورد حرمت غصب و لزوم بازپس دادن مال غصب شده به صاحبان آن اتفاق نظر داشته و صاحب حق را به دفاع و درخواست حقش برانگیخته است.


در حدیث شریف وارد شده که "من قُتِل دون ماله فهو شهید و من قتل دون عرضه فهو شهید" و در حدیثی دیگر آمده که "علی الید ما اخذت حتی ترد" پس برای مسلمین جایز نیست که با یهودیانی که زمین فلسطین را اشغال نموده و به اهالی و اموال آنان تجاوز نموده اند به هر صورتی که به یهودیان امکان باقی ماندن در این سرزمین مقدس اسلامی به عنوان یک دولت را بدهد مصالحه نمایند. بلکه بر تمامی آنها واجب است که بدون در نظر گرفتن اختلاف زبان و رنگ و ملیتشان برای بازگرداندن این کشور با اهالی آن حفاظت "مسجدالاقصی" محل نزول وحی و جایگاه نماز انبیاء که خداوند اطراف آن را مبارک گردانده و همچنین حفاظت آثار و اماکن مقدسه اسلامی از دست این غاصبین همکاری نموده و با اسلحه و سایر نیروها، رزمندگان را در جهاد در این راه کمک کنند و هر آنچه در توان دارند در این راه بذل نمایند تا آنکه کشور از آثار این طاغیان متجاوز پاک گردد.


خداوند متعال می فرماید «و اعدوالهم ما استطعتم من قوة و من رباط الخیل ترهبون به عدوالله و عدوکم و آخرین من دونهم لاتعملونهم الله یعلمهم» هر کسی که در این مورد کوتاهی و یا تفریط نموده یا مسلمانان را از آن دلسرد و ناامید سازد و یا به امری دعوت نماید که موجب تفرقه و به هم ریختن همبستگی مسلمانان شود و امکان اجرای نقشه های ضدعرب و اسلام و ضد این کشور عربی اسلامی توسط کشورهای استعماری و صهیونیست را فراهم کند، این چنین شخصی در حکم اسلام، متفرق کننده جمعیت مسلمین و کسی است که به بزرگترین گناهان دستآلوده است.

درحالی که تمامی مردم می دانند که یهود از ابتدای زمان رسالت اسلام تاکنون شدیدترین حیله ها را نسبت به اسلام و مسلمین و سرزمینهای اسلامی روا داشته و قصد دارند که تنها به تجاوز بر فلسطین و مسجدالاقصی اکتفا نکرده بلکه نقشه های پیش بینی شده خود را تا تحت مالکیت درآوردن کشورهای اسلامی بین رود نیل و فرات ادامه دهند. در صورتی که تمامی مسلمین ـ در وضعیت اسلامی ـ نسبت به دفاع از وجود اسلام واحدی انفکاک ناپذیر می باشند بر آنها شرعا واجب است که به منظور دفع این خطر و دفاع از سرزمین و نجات آن از دست غاصبین با همدیگر متحد و مجتمع گردند خداوند تعالی می فرماید: «و اعتصموا بحبل الله جمیعا ولا تفرقوا» و «ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بانّ لهم الجنة یقاتلون فی سبیل الله فیقتلون و یقتلون وعدا علیه حقا فی التوراة و الانجیل و القرآن و من اوفی بعهده من الله فاستبشرو ببیعکم الذی بایعتم به و ذلک هوالفوز العظیم» و «الذین آمنوا یقاتلون فی سبیل الله و الذین کفروا یقاتلون فی سبیل الطاغوت فقاتلوا اولیاءالشیطان انّ کیدالشیطان کان ضعیفا».


همکاری با کشورهایی که این گروه سرکش و طاغی را تقویت نموده و با مال و مهمات به مدد آنها برخاسته و امکان باقی ماندن در این سرزمین به آنان داده اند به دلیل آنکه متضمن کمک به آنها در این سرکشی و یاری آنها در موضع دشمنانه شان نسبت به اسلام و سرزمین اسلامی است از لحاظ شرعی جایز نمی باشد. خداوند متعال می فرماید: «انما ینهاکم الله عن الذین قاتلوکم فی الدین و اخرجوکم من دیارکم و ظاهروا علی اخراجکم ان تولوهم و من یتولهم فاولئک هم الظالمون" و "لاتجد قوما یومنون بالله والیوم الاخر یوادّون من حادالله و رسوله و لو کانوا آبأهم او ابنأهم او اخوانهم او عشیرتهم اولئک کتب فی قلوبهم الایمان و ایدهم بروح منه و یدخلهم جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها رضی الله عنهم و رضوا عنه اولئک حزب الله الا ان حزب الله هم المفلحون"


خداوند سبحانه در یک آیه تمام عواملی را که مثل شوق به نزدیکان و نماز و تجارتی که ترس کساد آن را دارند انسان از انگیزه های ترک مبارزه با دشمنان می انگارد را جمع نموده و مؤمنین را از اینکه متأثر از این عوامل شده و آنها را سبب دوستی بادشمنان بدانند برحذر داشته و می فرماید: «قل ان کان آباؤکم و ابناؤکم و اخوانکم و ازواجکم و عشیرتکم و اموال اقترفتموها و تجارة تخشون کسادها و مساکن ترضونها احب الیکم من الله و رسوله و جهاد فی سبیله فتربّصوا حتی یأتی اللّه بامره و الله لایهدی القوم الفاسقین"


شکی نیست که در پشتیبانی و کمک به دشمنان و دوستی با آنان، تمامی مواردی که طرف آنها را تقویت کرده و باعث ثبات قدم آنان گردد مثل کمک با نظر و نظریه و اسلحه و نیرو ـ آشکار یا پنهان، مستقیم یا غیرمستقیم ـ مساوی بوده و تمامی اینها بر هر مسلمانی، هرچند عذر و توجیه بتراشد، حرام می باشد. از همین جا آشکار می گردد که قبول و شرکت کشورهای اسلامی در پیمانهایی که کشورهای استعماری به آن دعوت نموده و به سختی در راه انعقاد آن بین کشورهای اسلامی با هدف فتنه انگیزی و تفرقه اندازی و جاانداختن این پیمانها در کشور اسلامی و گام برداشتن در راه اجرای سیاستهای استعماریش در مقابل خلعتهای این کشور می کوشد به دلیل خطر بزرگی که برای کشورهای اسلامی به ویژه فلسطین دارد جایز نمی باشد.


فلسطین شهیدی که این کشورهای استعماری به منظور پیروزی بر اسلام و مسلمین و در تلاش برای ایجاد کشوری برای صهیونیستها در میان کشورهای اسلامی که تکیه گاهی در جهت اجرای منافع استعماریش که مضر به جان و مال و سرزمین مسلمین است باشد آن را به صهیونیستها سرکش و یاغی تسلیم نمودند. این تسلیم فلسطین در همانحال از قویترین مظاهر دوستی و ولایتی است که از لحاظ شرعی از آن نهی شده و همین است که خداوند می فرماید: «و من یتولهم منکم فانه منهم "قرآن کریم اشاره دارد که دوستی با دشمنان از مرضی در دلها ناشی می گردد که مبتلایان به آن مرض را به ذلتی که با دوستی دشمنان آشکار می گردد برمی انگیزند. خداوند متعال می فرماید: «فتری الذین فی قلوبهم مرض یسارعون فیهم یقولون نخشی ان تصیبنا دایرة فعسی الله ان یأتی بالفتح اوامر من عنده فیصبحوا علی ما اسرّوا فی انفسهم نادمین"


همچنین بر تمامی مسلمین شرعا حرام است که به اسرائیل و در پشت آن به کشورهای استعمارگر که عهده دار حمایت و بقای این رژیم گردیده اند امکان اجرای این طرحهایی را که هدفی جز شکوفایی دولت یهود و بقای این دولت در یک زندگی راحت و زمین حاصلخیز ندارد رافراهم آورد تا آنکه این رژیم به مثابه دولتی که اعراب و اسلام را در عزیزترین دیارش به دشمنی برخاسته و در این کشور بدترین فساد را انجام داده و با مسلمین در سرزمینهایشان حیله و مکر ورزد بر تمامی مسلمین واجب است که با تمام نیرو جلوی اجرای این طرحها را گرفته و در یک صف به منظور دفاع از حوزه اسلام و خنثی نمودن توطئه های ناپاکی که این طرحهای زیان آور از اولین آنهاست بایستند و هرکسی که در این راه کوتاهی کند و یا آنکه در اجرای این طرحها کمک نماید و یا موضعی منفی نسبت به آن بگیرد مرتکب گناه بزرگی شده است.


بر مسلمانان واجب است که راه پیامبر (ص) را پیموده و به او اقتدا نمایند که موضع او در برابر اهالی مکه و طغیان آنان پس از آنکه او و اصحابش را از دیارشان اخراج کردند و بین آنها و اموالشان جدایی افکندند و از برپایی مراسمشان جلوگیری کردند و با عبادت بتها، بیت الله الحرام را آلودند، الگویی نیکو می باشد که خداوند به ایشان امر فرمود که برای نجات حرمش از دست متجاوزین نیرو و مهمات فراهم کرده و راههای زندگی را که متجاوزین به آن پشتگرم بودند بستند و بر آنها تنگ بگیرد.


پیامبر (ص) شروع به در تنگی قرار دادن آنان در موارد اقتصادی که متکی به آن بودند نمودند تا آنکه بین آنها و پیامبر جنگ درگرفت و گردونه جنگ بین ارتش هدایت و ارتشهای گمراهی تا هنگامی که خداوند نعمتش را بر پیامبر تمام نموده و مکه به دست او فتح شد به گردش خود ادامه داد و مکه بازداشتگاه و محبسی برای مشرکین بود و مردان و زنان و کودکان مستضعف را نجات بخشید و خانه خدا را از پلیدی بتها پاک کرد و چنگال شرک و طغیان را قطع نمود.


چقدر این تجاوز به آن تجاوز شباهت دارد با یک وجه افتراق که بایستی در نظر گرفته شود و آن اینکه مکه شهری مشترک بین مؤمنین و مشرکین و وطنی برای تمامی آنها بود به خلاف سرزمین فلسطین که ملک مسلمین بوده و یهود در آن حکومت و دولتی ندارند. با اینحال خداوند چیزی را نمی پذیرد مگر اینکه حق را در مکه آشکار نمود و باطل را ناکام کرد و این شهر را به مؤمنین برگرداند و شرک و مشرکین را از آنجا ریشه کن کند. خداوند سبحانه و تعالی به پیامبرش (ص) دستور جنگ با تجاوزگران را داده و می فرماید: «واقتلوهم حیث ثقفتموهم و اخرجوهم من حیث اخرجوکم» و همچنین خداوند مسلمانان را به جواب تجاوز توجه داده و می فرماید: «فمن اعتدی علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدی علیکم»


مبارزه با هر منکر و کار ناپسندیده ای که به بندگان خدا و کشور ضرر برساند از اصول اسلامی می باشد و از آنجا که از بین بردن این ناشایست در هر حالی واجب است در حالت جنگ و خصومت واجب تر و لازم تر می باشد. تجاوز این تجاوزگران در حد اخراج مسلمین از دیارشان و گرفتن اموال و آواره نمودن آنان در کشورها متوقف نگردید بلکه این تجاوز به اموری مانند احترام به مساجد و عبادتگاهها که تمامی ادیان آسمانی آن را تقدیس می کنند نیز رسید درحالی که در کلام الهی آمده است که: «و من اظلم فمن منع مساجد الله ان یذکر فیها اسمه و سعی فی خرابها اولئک ما کان لهم ان یدخلوها الا خائفین لهم فی الدنیا خزی و لهم فی الاخرة عذاب عظیم.»


اما بعد ـ این حکم اسلام در مورد مسأله فلسطین و اسرائیل و کشورهای استعمارگر و... کمک کننده به او و طرحهایی که اسرائیل و کمکهایش درصدد علم کردن آن می باشند و در مورد آنچه بر مسلمین در مقابل این امور واجب است می باشد که کمیته فتوای الازهر شریف آن را و تمامی مسلمین را دعوت می کند که به ریسمان محکم الهی چنگ زده و به آنچه برای آنها عزت و کرامت متحقق می سازد قیام کنند و سرانجام سستی و سهل انگاری در مقابل تجاوز سرکشان و حیله مکاران را در نظر گرفته و در مورد قیام به حق خداوند و حق نسل های آینده در این مهم و برای عزت بخشیدن به دین پایدارشان متحد و متفق گردند.


از خداوند متعال مسئلت داریم که دلهای ما را برایمان به خودش و بر یاری دینش و عمل به آنچه مورد رضایت اوست ثابت نگه دارد. "الله اعلم" حسین محمد مخلوف: رئیس کمیته فتوی و عضو جمعیت علمای بزرگ و مفتی سابق دیار مصر عیسی منون: عضو کمیته فتوی و جمعیت علمای بزرگ و شیخ سابق دانشکده شریعت "شافعی مذهب" محمود شلتوت: عضو کمیته فتوی و جمعیت علمای بزرگ "حنفی مذهب" محمد طنیخی: عضو کمیته فتوی و جمعیت علمای بزرگ و مدیر وعظ و ارشاد "مالکی مذهب" محمد عبداللطیف سبکی: عضو کمیته فتوی و جمعیت علمای بزرگ و مدیر بازرسی الازهر "حنبلی مذهب" زکریا برّی: دبیر فتوی [۱]

نکته تاسف باری که درپایان این مقال باید بدان اعتراف نمود ان است که برغم صدورچنین فتوای مهمی در مبارزه با اسرائیل از ناحیه بزرگترین نهاد مذهبی جهان اسلام ، واکنش مناسبی دربین مسلمانان و سران ورهبران کشورهای اسلامی نسبت به اجرای ان مشاهده نگردید شاید یکی از دلائل این امر عدم اگاهی عمیق مسلمانان از سیاستهای پیچیده دشمنان اسلام و نیز خودفروختگی برخی از سران کشورهای اسلامی بود که به خود جرات مبارزه با صهیونیستها را نمی دادند چنانکه این مشکل همچنان استمرار دارد .

2- فتوای اعضای جمعیت علمای بزرگ و بسیاری دیگر از علما و مدرسین در جامع الازهر در قاهره و دیگر مناطق مصر

« وجوب جهاد برای نجات فلسطین و حمایت از مسجد الاقصی» به فرزندان امت عرب و اسلام از علمای دانشگاه الازهر شریف « هذا بیان للناس و هدی و موعظة للمتقین»


بسم الله الرحمن الرحیم


ای جماعت مسلمانان کار از کار گذشت و عوامل سرکشی و طغیان علیه فلسطین لشکر آراستند. در حالی که مسجد الاقصی نخستین قبله و حرم سوم و پایانه سیر شبانه خاتم الانبیین ( ص) در این سرزمین است. کار از کار گذشت و برای شما روشن شد که باطل هنوز در شباب است و هنوز هوی بر عقلهای آنها سیطره دارد و پیمانی را که راه عدل و انصاف می انگاشتند چیزی جز برنامه¬ریزی برای ظلم و اجحاف نمی باشد. امروز دیگر صبری بر آن ظلمی که می¬خواهند ما را در سرزمین خودمان با آن در مشکل اندازند و سینه¬های ما را به زمین آشنا سازند و پیوند های خلقهایی را که با خداوند در دین خدا و زبان و احساساتشان اتحاد به وجود آورده از هم بدرند باقی نمانده است.


تصمیم سازمان ملل متحد تصمیمی است که از خود آن نیست و تصمیمی باطل و ظالمانه است که هیچ بهره ای از حق و عدالت در آن وجود ندارد. فلسطین ملک اعراب و مسلمین است که در آن جانهای گرانقدر و خونهای پاکی را بذل نموده اند و انشا الله علی رغم مخالفت اهل باطل و کارشکنان، ملک اعراب و مسلمانان باقی خواهد ماند و هیچ کس – هر که می خواهد باشد –نمی¬تواند با اعراب و مسلمین بر سر فلسطین به نزاع برخاسته و آن را پاره پاره کند. زمانی که سرکشان ستمگر به این اماکن مقدسه سوء قصد کردند فرزندان امت عرب و اسلام را چونان شیران ژیانی یافتند که از شرف خود دفاع کرده و سرکشان را با چنگالی خرد و دندانهایی فرو ریخته به عقب راندند. آنان امروز مردانی در رویارویی و شیرانی در جان نثاری هستند و تاریخ سیرت اولیه آنان را به ایشان باز گردانده است« وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُونَ».


ای فرزندان عربیت و اسلام، شما در گذشته با دلیل و برهان آن چنان که خداوند می خواست برای گرفتن حقتان ستیز کردید تا آنجا که چهره حق بدون هیچ پوششی برای مردم روشن شد. اما دسیسه ها و فتنه های صهیونیست و اموال او توانست که چشم ها را کور و گوشرا کر و گردنها را خم و نرم کرده و با سواران و پیادهایش به این حق مقدس حمله ور شود. شما نا گهان خود را در سازمان ملل متحد تنها یافته و مدعیان یاری عدالت به آرامی از شما کناره گرفتند. برخی از آنان به شما اهانت کردند و برخی نیز به دشمنان شما گرایش پیدا کردند. بعضی هم سکوت اختیار کردند و خود را به بی طرفی زدند. در اینجا شما جهاد دلیل و برهان را به پایان برده بودید و در پی این جهاد، نجات و حمایت از حق است که جهادی دارای راه قانئنی و سخن مسموع و دارای شنونده می باشد.


شما با این جهاد از وجود خود و از آینده فرزندان نسل آینده خود دفاع می کنید. پس از شرف خود دفاع می کنید. پس از شرف خود پاسداری و دفاع کرده و گرگها را از جنگل برانید و آن طور که حق جهاد است در راه خدا جهاد کنید. « فَلْیُقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللّهِ الَّذِینَ یَشْرُونَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا بِالآخِرَةِ وَمَن یُقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللّهِ فَیُقْتَلْ أَوْ یَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِیهِ أَجْراً عَظِیما»ً « و الَّذِینَ آمَنُوا یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَالَّذِینَ کَفَرُوا یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُوا أَوْلِیَاءَ الشَّیْطَانِ إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطَانِ کَانَ ضَعِیفاً»


ای فرزندان عربیت و اسلام ( اسلحه برگرفته و به تنهایی یا دسته جمعی اعزام شوید ) مبادا تاریخ بنویسد که اعراب غیور و بزرگوار در مقابل ظلم به سجده افتاده و با خواری، ذلت را پذیرا شدند. کاری سخت و مشکل همه را فرا گرفته و امروز روز حل و فصل خاتمه کار است و روز شوخی و بازی نیست. هر عرب و هر فرد مسلمان در نقاط دور و نزدیک بایستی آنچه حیله مکاران و ستم تجاوزگران را از شرف و ناموس انان دفع می کند از جان و مالشان بذل کنند. راهها را بر آنها ببندید و در همه جا در کمین آنها باشید. انها را در تجارت و معامله محاصره تحریم کنید. در میان خود، گردانهای جهاد آماده سازید و به انچه خدا بر شما واجب کرده اقدام کنید و بدانید که اکنون جهاد بر هر کسی که توانایی جسمی و مالی دارد واجب عینی است و هر کسی که از این واجب روی گرداند سبب خشم الهی و نیز گناه بزرگی شده است.


« اِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاةِ وَالإنْجِیلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُمْ بِهِ وَذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ» شما که با ایمانتان به خدا، جان و مالتان را به او فروخته بودید هم اینک زمان بذل و تسلیم ان فرا رسیده است. به پیمان الهی وفا کنید تا او به پیمان شما وفا کند. جهان بایستی خشم شما را در کرامه و دفاعتان از حق نظاره کند.

این خشم شما بایستی علیه دشمنان حق و دشمنان خودتان اشد نه علیه کسانی که هموطن و شما هستند حق شرف دارند و می بایستی مورد حمایت قرار گیرند. از اینکه بر فردی از این اشخاص ستم و تجاوز روا دارید بپرهیزید زیرا خداوند تجاوزگران را دوست ندارد. بایستی در تمامی نقاط زمین به کلمه جهاد جهاد جهاد که مومنین ان را دوست می دارند پاسخ و لبیک گفته شود. خدا یا شماست.


امضاء شیخ محمد مأمون شناوی شیخ دانگاه الازهرشیخ محمد حسین مخلوف مفتی دیار مصر شیخ عبدالرحمن حسن وکیل شیخ دانشگاه الازهر شیخ محمد عبداللطیف دراز مدیر دانشگاه الازهر و دانشسراهای دینی شیخ محمود ابوالعیون منشی کل دانشگاه الازهر و دانشسراهای دینی شیخ عبدالجلیل عیسی شیخ دانشکده زبان عربی دانشگاه الازهر شیخ حسینی سلطان شیخ دانشکده اصول دین شیخ محمد جهنی شیخ دانشسرای قاهره شیخ عبدالرحمن تاج شیخ بخش عمومی شیخ محمود غمراوی بازرس الازهر شیخ ابراهیم حمروش شیخ محمود شلتوت شیخ ابراهیم جبالی شیخ محمد شربینی شیخ محمد عتریس شیخ محمد عرابه شیخ محمد عرفه شیخ حامد محسن شیخ عبدالفتاح عنانی شیخ فرغلی ریدی شیخ احمد حمیده شیخ محمد ابو شوسه شیخ علی معداوی شیخ عبدالرحمن علیش و اعضای جمعیت علمای بزرگ و بسیاری از علما. مدرسین در دانشکده ها و دانشسراهای الازهر در قاهره و دیگر مناطق مصر.

نکته پایانی انکه در بین عالمان الازهر نقش برخی از انان در قضیه فلسطین پررنگ تر از دیگران است که در راس انان شخصیت بزرگ تقریبی جهان اسلام شیخ محمود شلتوت می باشد [۲]


ایشان در 18محرم 1383 محمود شلتوت، زمانی که شیخ الازهر بود هنگامی که شاه ایران محمدرضا پهلوی اسرائیل غاصب را به رسمیت شناخت در طی تلگرافی به آیت الله بروجردی در قم، ضمن ردّ هر گونه ارتباط کشورهای اسلامی با اسرائیل، اقدام دولت ایران را تقبیح کرد، متن تلگرام از این قرار است:

بسم الله الرحمن الرحیم

درود خدا بر شما و بر همه برادران ما و برادران شما، علمای شفیق ایران و تمام کسانی که مدافع و حافظ وحدت و ائتلاف مسلمانان اند. اما بعد مسلماً جنابعالی و جمیع برادران بزرگوار خبر حزن آوری که در این روزها پدید آمد، شنیده اید که شاه ایران، اسرائیل را به رسمیت شناخته است؛

اسرائیلی که به سرزمین فلسطین تجاوز کرده و مردم آن را آواره و حقوقشان را غصب کرده است. مایه تأسف و تأثر همه مسلمانان جهان است که پادشاهی که خود و ملتش مسلمان است، دشمنان مسلمان را تأیید کند و با آنان رابطه دوستی برقرار سازد و ما دو بار برای جناب شاه تلگراف فرستادیم و خاطر نشان کردیم که این عمل بهانه ای است برای کسانی که خواهان قطع روابطی هستند که ما برای تقویت آن تلاش کرده ایم. مسلماً شما نیز از این عمل متأثرید و برای محکوم کردن آن به شدّت خواهید کوشید، و قطعاً اقدام جنابعالی تأثیر نیکویی خواهد داشت. منتظر دریافت نامه شما. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته برادر شما محمود شلتوت شیخ الازهر [۳]

پانويس

  1. بنقل از خبر گزاری فارس 90/12/24 - مأخذی که د ر نقل خبر گزاری فارس به ان استناد شد ه است : ـ منشور حرکة الجهاد الاسلامی فی فلسطین: حکم الاسلام فی قضیة فلسطین و الصلح مع الکیان الصهیونی ـ فتاوی و مواقف شرعیه، بیت المقدس للطباعة و النشر، بیروت 1991. برگرفته از «http://pal.nedawiki.ir/index.php?title=کمیته_فتوای_جامع_الازهر_شریف_(فتوای_ـ_نسبت_به_مسأله_فلسطین)&oldid=1099»
  2. دانشنامه فلسطین-صفاتاج ویژه نامه ها - کاروان الی بیت المقدس شماره : 13901224000738 90/12/24 - 12:50.
  3. بنقل از خبر گزاری فارس 90/12/24

منابع