معراج در آثار اهل‌سنت (مقاله)

از ویکی‌وحدت
نسخهٔ تاریخ ‏۳ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۴۵ توسط Mahdi (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «معراج در آثار اهل سنت قطعیت اسراء در دیدگاه اهل سنت حادثه «اسراء» به نص قرآن كريم به دلالت قطعي ثابت شده است. هم چنين "اسراء" در جميع مصنفات، به‌صورت متواتر حديث آمده است و راويان این حديث به بيست صحابي می‌رسد و دلالت قطعي بر ثبوت «اسراء» دارد....» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

معراج در آثار اهل سنت

قطعیت اسراء در دیدگاه اهل سنت حادثه «اسراء» به نص قرآن كريم به دلالت قطعي ثابت شده است. هم چنين "اسراء" در جميع مصنفات، به‌صورت متواتر حديث آمده است و راويان این حديث به بيست صحابي می‌رسد و دلالت قطعي بر ثبوت «اسراء» دارد. ابی‌عبدالله محمد بن احمد الانصاري القرطبي الجامع الاحكام القرآن، ج 10، ص 205. هبة، الزحيلى، تفسير المنير، ج 15، صص 12 و 13. .

معراج روحانی یا جسمانی دليل اينكه گروهی از دانشمندان اهل‌سنت، معراج جسمانی را انكار كرده و معراج روحانی را پذیرفته‌اند، دو روایتی است كه در کتاب‌های تفسیرشان آورده‌اند. این دو عبارت‌اند از: اول ـ «اِنَّ معاویه ابن ابی‌سفیان كانَ اِذا سُئِلَ عَنْ سُري رسول‌الله قال: كانَ رُؤيا مِنَ اللهِ صادِقَةً؛ هنگامي كه درباره سير رسول‌الله صلی‌الله عليه و آله از معاويه پرسيده شد، گفت: خواب صادقي بود از جانب خدا». 2. تفسير مراغى، ج 13، ص 7، جزء 15. دوم ـ «اِنَّ بَعضَ آلَ أبي بكر قال: كانَت عائشَةُ تقُول ما فُقِدَ جَسَدُ رسول‌الله صلی‌الله عليه و آله و لكن اُسريَ بروحِهِ؛ عايشه هميشه می‌گفت جسد رسول‌الله صلی‌الله عليه و آله مفقود نشد، بلكه سير آن حضرت با روح بود (معراج روحاني)».3 تفسير مراغى، ج 13، ص 7، جزء 15. برخی مثل آلوسی با تفکیک اسراء از معراج اولی را جسمانی و دومی را روحانی دانسته است2. تفسير مراغى، ج 13صص 6 ـ 8

شرح و تفصیل در برخی روایات آمده است که در شب معراج سینهٔ آن حضرت را شکافته‌اند. و در اثنای این سفر آسمانی، آن حضرت مشاهدات فراوانی داشته‌اند:

شیر و شراب به آن حضرت پیشنهاد شده، و ایشان شیر را انتخاب کرده‌اند، و به آن حضرت گفته شده است که: به فطرت راه یافتی! یا: فطرت را برگزیدی! این را بدان که اگر شراب را برگرفته بودی امّت تو به بیراهه می‌‌رفتند! آن حضرت چهار جویبار را دیدند که از چشمه‌ای مجاور ریشهٔ سدره‌المنتهی جاری شده‌اند: دو جویبار آشکار و دو جویبار پنهان؛ آن دو جویبار آشکار، نیل و فرات بودند. عنصر اصلی آن دو؛ و آن دو جویبار پنهان، دو جویبار در بهشت بودند. شاید مشاهدهٔ نیل و فرات اشاره به ‌پاگرفتن اسلام در این دو منطقه بود؛ والله اعلم. مالک، خازن جهنم، را دیدند که هیچ نمی‌خندد، و بر چهرهٔ او اثری از شادی و شادمانی نیست؛ همچنین بهشت و دوزخ را مشاهده کردند. به ستم خورندگان اموال یتیمان را مشاهده کردند که لب و دهان آنان همانند دهان اشتران است و پاره‌های آتش را که همانند قطعه‌های سنگ است در دهانشان می‌اندازند و از مقعدشان خارج می‌شود. رباخواران را مشاهده کردند که شکم‌های بزرگی دارند، آن‌چنان‌که به‌خاطر بزرگی شکم‌‌هایشان نمی‌‌توانند از جایشان حرکت کنند، و فرعونیان به هنگام عرضه بر آتش از کنار آنان می‌‌گذرند و آنان را لگد می‌کنند. زناکاران را مشاهده کردند که در برابرشان گوشت فربه و پاکیزه نهاده‌‌اند، و در کنار آن گوشت بی‌رمق و متعفّن؛ و آنان گوشت بی‌رمق و متعفّن را می‌خورند، و گوشت فربه و پاکیزه را وا می‌گذارند. زنانی را که بچه‌هایشان را به مردانی که واقعاً پدر آن بچه‌ها نیستند، می‌بندد، مشاهده کردند که آنان را به سینه‌هایشان آویزان کرده‌اند. در طول ماه، به هنگام رفت‌وبرگشت، کاروانی از مکّیان مشاهده کردند، و به آنان کمک کردند تا اشتری را که گم‌کرده بودند پیدا کنند؛ و درحالی‌که آنان خواب بودند، از ظرف سرپوشیدهٔ آنان آب نوشیدند و همچنان ظرف خالی را به‌صورت پوشیده وانهادند، و این، نشانه‌‌ای برای درستی ادّعای ایشان در بامداد لیلة ‌الاسراء گردید سیرهٔ ابن‌هشام، ج 1، ص 379، 402-406. قصر طلایی عمر در برخی منابع اهل‌سنت هم به‌عنوان فضیلت برای عمر نقل شده که پیامبر فرموده که در شب معراج به قصر طلایی رسیدیم گفتم که از آن کیست گفتند از آن عمر است و چون پیامبر غیرت زیاد عمر را می‌دانست وارد آن نشد. شرح صحيح ابن حبان نویسنده: الراجحي، عبدالعزیز جلد: 3 صفحه: 12 أخبرنا أحمد بن علي بن المثنى حدثنا أبو نصر التمار حدثنا حماد بن سلمة عن أبي عمران الجوني عن أنس بن مالك رضی‌الله‌عنه قال: قال رسول‌الله صلى الله عليه وسلم: (دخلت الجنة فإذا أنا بقصر من ذهب، فقلت: لمن هذا القصر؟ فقالوا: لفتى من قريش؛ فظننت أنه لي، قلت: من هو؟ قيل: عمر بن الخطاب يا أبا حفص! لولا ما أعلم من غيرتك لدخلته، فقال: يا رسول‌الله! من كنت أغار عليه، فإني لم أكن أغار عليك)]. الإسراء والمعراج وذكر أحاديثهما وتخريجها وبيان صحيحها نویسنده: الألباني، ناصر الدين جلد: 1 صفحه: 49

صحيح مسلم صحيح مسلم نویسنده: مسلم جلد: 1 صفحه: 145 74 - بَابُ الْإِسْرَاءِ بِرَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ إِلَى السَّمَاوَاتِ، وَفَرْضِ الصَّلَوَاتِ مسلم در صحيح خود در باب الاسراء روایتی از انس بن مالک دارد که در مورد براق و چهارپا بودن آن و دیدار انبیای سلف آدَمَ، عِيسَى، وَيَحْيَى، يُوسُف، إِدْرِيسَ، هَارُونَ، مُوسَى، إِبْرَاهِيمَ و ملائکه بیان می‌شود و نیز تخفیف گرفتن در نماز صحيح مسلم نویسنده: مسلم جلد: 1 صفحه: 145 و دیدار مالک جهنم و دجال : صحيح مسلم ، مسلم جلد: 1 ص 151 و نقل روایاتی در مورد آیات {مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى} [النجم: 11] {وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى} [النجم: 13]، قَالَ: «§رَآهُ بِفُؤَادِهِ مَرَّتَيْنِ»، که رویت جبرائیل بوده صحيح مسلم نویسنده: مسلم جلد: 1 ص158و 159 با چشم سر یا چشم دل و یا رویت حضرت حق بوده به‌صورت نور روایاتی صحيح مسلم نویسنده: مسلم جلد: 1 صفحه: 161 نقل شده است

صحیح بخاری صحیح‌البخاری نویسنده : البخاري جلد: 1 صفحه: 78 بَابٌ: كَيْفَ فُرِضَتِ الصَّلاَةُ فِي الإِسْرَاءِ؟

8 - كِتَابُ الصَّلاَةِ

بَابٌ: كَيْفَ فُرِضَتِ الصَّلاَةُ فِي الإِسْرَاءِ؟

از ابوذر از رسول خدا نقل می‌کند که در مکه و در منزل بودم که سقف شکافت جبرائیل آمد سینه‌ام را شکافت و با آب زمزم شست و با ظرفی پر از ایمان و حکمت سرشار کرد و مرا به آسمان برد 349 - حَدَّثَنَا يَحْيَى بْنُ بُكَيْرٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا اللَّيْثُ، عَنْ يُونُسَ، عَنِ ابْنِ شِهَابٍ، عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ، قَالَ: كَانَ أَبُو ذَرٍّ يُحَدِّثُ أَنَّ رسول‌الله صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: " §فُرِجَ عَنْ سَقْفِ بَيْتِي وَأَنَا بِمَكَّةَ، فَنَزَلَ جِبْرِيلُ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، فَفَرَجَ صَدْرِي، ثُمَّ غَسَلَهُ بِمَاءِ زَمْزَمَ، ثُمَّ جَاءَ بِطَسْتٍ مِنْ ذَهَبٍ مُمْتَلِئٍ حِكْمَةً وَإِيمَانًا، فَأَفْرَغَهُ فِي صَدْرِي، ثُمَّ أَطْبَقَهُ، ثُمَّ أَخَذَ بِيَدِي، فَعَرَجَ بِي إِلَى السَّمَاءِ الدُّنْيَا، فَلَمَّا جِئْتُ إِلَى السَّمَاءِ الدُّنْيَا، و ... صحیح‌البخاری نویسنده: البخاري جلد: 1 صفحه: 78 بَابٌ: كَيْفَ فُرِضَتِ الصَّلاَةُ فِي الإِسْرَاءِ؟

با آدَمَ، وَإِدْرِيسَ، وَمُوسَى، وَعِيسَى، وَإِبْرَاهِيمَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ و نیز یوسف و هارون ملاقات نمودم و کیفیت تخفیف مقدار نماز دارد و بحثی هم در مورد عدم ایمان ابوطالب دارد صحیح‌البخاری، البخاري جلد: 5 صفحه: 52


سیره ابن هشام ابن هشام در باب ذِكْرُ الإِسراء وَالْمِعْرَاجِ سيرة ابن هشام - ت طه عبد الرؤوف سعد، عبدالملک بن هشام ج،2 صفحه: 32 در سيره خود روایت عبدالله بْنُ مَسْعُودٍ در مورد معراج را ذکر می‌کند

انتخاب شیر از شراب سيرة ابن هشام - ت طه عبد الرؤوف سعد نویسنده: عبدالملک بن هشام جلد: 2 صفحه: 33 نام‌گذاری ابوبکر به صدیق نام‌گذاری ابوبکر به صدیق برای تأیید فرمایش رسول اکرم در مورد رویت قافله مکه در بیت‌المقدس

تاب: سيرة ابن هشام - ت طه عبدالرؤوف سعد نویسنده: عبدالملک بن هشام جلد: 2 صفحه: 34 دیدار با پیامبران إبراهيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى سيرة ابن هشام - ت طه عبدالرؤوف سعد نویسنده: عبدالملک بن هشام جلد: 2 ص 35 و 38 مالك خازن جهنم سيرة ابن هشام - ت طه عبدالرؤوف سعد نویسنده: عبدالملک بن هشام جلد: 2 صفحه: 37 نام کتاب: سيرة ابن هشام - ت طه عبدالرؤوف سعد نویسنده: عبدالملک بن هشام جلد: 2 صفحه: 32 ابن هشام در باب ذِكْرُ الإِسراء وَالْمِعْرَاجِ در سيره خود روایت عبدالله بْنُ مَسْعُودٍ در مورد معراج را ذکر می‌کند




اشکالات به واقعه معراج اشکالاتی که به معراج شده از دیرباز مطرح بوده است ج) درباره موانع عقلي مانند: نامعقول بودن حركت سريع و کوتاه‌مدت، بعيد بودن پذيرش آن، ممكن نبودن حيات جسماني در عالم بالا و بيهوده بودن انجام چنين كاري از سوي خداي حكيم، بايد گفت اينك با پيشرفت دانش فضايي، حركت سريع و کوتاه‌مدت مافوق سرعت نور براي بشر ممكن شده است. حال اينكه اين امر به قدرت الهي صورت گرفته است. پس چنين چيزي امکان‌پذیر است. در فلسفه نيز ثابت شده است كه قدرت خداوند به امر محال تعلق نمی‌گیرد. هنگامي كه امري ممكن شد، تعلق قدرت به آن، مشكلي ندارد. روایت‌های دربردارنده امور نامعقول و باطل مانند اينكه: پيامبر، خدا را آشكارا ديد و با او سخن گفت و با او نشست و... با هيچ منطقي سازگار نيست، بلكه مخالف دليل عقل و نقل است. بنابراين، شك اين گونه روایت‌ها، ساختگي است.5 تفسير نمونه، ج 12، ص 14 تا ... گفته‌اند: حيات در عالم بالا ممكن نيست. شايد براي چنين امري، دلايلي بيان شود، مانند: 1.نبودن هوا در بيرون از فضاي جو زمين؛ 2. گرماي سوزان آفتاب در بخشي كه آفتاب می‌تابد؛ 3. سرماي كشنده در بخشي كه آفتاب نمی‌تابد؛ 4. وجود پرتوهاي خطرناك در فضا كه به ساختار بدن زيان می‌رساند؛ 5. مشكل بی‌وزنی. به‌یقین، مسئله معراج، پدیده‌ای عادي نبوده، بلكه با استفاده از نيروی بی‌پایان خداوند صورت گرفته است. البته همه معجزه‌های پيامبران همین‌گونه است. به عبارت روشن‌تر، هنگامي كه معجزه از نظر عقلی محال نيست، ديگر موارد نيز با قدرت خداوند، ممكن می‌شود. اكنون بشر با پيشرفت دانش توانسته است با بهره‌گیری از سفینه‌های فضايی، مشكل پرتوهای مرگ‌بار بيرون جو را حل كند. با توليد لباس‌های ويژه نيز می‌تواند خود را در گرما و سرماي فوق‌العاده حفظ كند. با استفاده از اكسيژن ذخيره شده، مشكل نبود هوا را برطرف ساخته و با تمرين، مشكل بی‌وزنی را رفع كرده است. پس معراج به مدد و نيروی نامحدود الهی، هیچ‌گونه مانع عقلی و علمی ندارد.6 تفسير نمونه، ج 12، صص 19 و 20.


الإسراء والمعراج وذكر أحاديثهما وتخريجها وبيان صحيحها نویسنده: الألباني، ناصر الدين جلد: 1 صفحه: 49


نام کتاب: شرح صحيح ابن حبان نویسنده: الراجحي، عبدالعزیز جلد: 3 صفحه: 2 دکتر احمد شبلی استاد الازهر در قسمت سوم مجموعه «بالمكتبة الإسلامية المصورة لكل الأعمار» در نقد اسراء و معراج اموری را نوشته که در جواب آن کتابی از سوی حمود بن عبدالله بن حمود بن عبدالرحمن التويجري با عنوان السراج الوهاج لمحو أباطيل الشلبي عن الإسراء والمعراج تدوین و چاپ گردیده است.

این صفحه آخرین‌بار در ‏۳ ژوئن ۲۰۲۳ ساعت ‏۰۸:۴۴ ویرایش شده‌است.