نتایج جستجو

سابق هند بودند در گرفت که منجر به یک رشته دعاوی قضایی گردید. سرانجام با قضاوت جوزف آرنولد در (1866 م) این قضیه به نفع آقاخان ختم شد و از آن زمان او پیشوای

تَسْلِیمًا» این آیه مربوط به مقام قضاوت رسول اکرم است نه مقام پیامبری او. معنای آیه این است که مردم باید در مقابل قضاوت تو تسلیم بشوند. ۳. مقام حکومت: «یا

هارون‌الرشید به زندان بردند. وقتی علت حبس او سؤال شد گفتند: او را به دلیل نپذیرفتن قضاوت حبس کردیم. ابن ابی عمیر می‌گوید: مرا 100 ضربه شلاق زدند تا محل شیعیان و اسامی

نامعلوم. اینان برای مردم چنین جلوه‌گر کرده‌اند که علمی نیست جز علم فتوای قضاوت که به وسیله آن قاضیان بتوانند فصل خصومت کنند و یا جدل که فخر فروشان با آن

مربوط به زندگی انسان می‌دانند و درباره خداوند و جهان هستی با این معیارها قضاوت نمی‌کنند. از این رو حکما، کلام را حکمت جدلی و فلسفه را حکمت برهانی می‌نامند

می‌شوند. خفاش‌ها رها می‌شوند تا زمین را ویران کنند و توهمات مردم را بدون قضاوت شدن توسط کسی یا حتی متوقف کردن پیشروی مخرب آنها از بین ببرند. این بود که

فاقطعوا ایدیهما، سپس فرمود: قضاوت و صدور حکم و حل دعاوی مردم واجب کفایی است که با قیام یک فقیه از عهده بقیه ساقط است. بدیهی است که قضاوت و اجرای احکام و حدود

مهاجرت کرد و پس از اخذ اجتهاد به وطن برگشت. سپس راهی بغداد شد و در آنجا منصب قضاوت را عهده‌دار بود. ابن ندیم با وی دوست بود و سید رضی پیش از ده سالگی از او

خارج شد و به خوانسار رفت و به درخواست مردم آنجا به تدریس علوم دینی، افتا، قضاوت و اقامۀ نماز جماعت پرداخت؛ اما در پی رفت آمد زیاد میان خوانسار و گلپایگان

عبدالرزاق عفیفی رحمه الله و دکتر عبدالرحمن الدویش بودند. استاد بخش دادگستری و قضاوت دانشکده شریعت دانشگاه ام القری مکه انتخاب شدند. شیخ عبدالرحمن السدیس در سال

از آن‏ها در اختیار مورخ است. مورخ در قضاوت خود مانند قاضی دادگستری است که بر اساس قرائن و شواهد موجود در پرونده قضاوت می‌کند نه براساس شهود عینی. از این‌رو

به تدریس و إفتاء و انجام وظایف دینی مشغول بودند. همچنین مسئوولیت و منصب «قضاوت» در قسطنطنیه به مدت زیادی منحصر به دانشمندان برخاسته از این خانواده بود؛

و الاثر. الانصاف فی الجمع بین الکشف و الکشاف، که کتابی در مقام محاکمه و قضاوت درباره مطالب دو کتاب تفسیری مهم اهل سنت، یعنی تفسیر الکشف و البیان معروف

ایادی آنها بوده است. ولی از آن‌جا که دسترسی به منابع اصلی آنان امکان ندارد، قضاوت کردن در مورد عقاید آنان مشکل بوده و آنچه ذکر شد، اگر صحیح باشد می‌توان گفت

تولی و تبری. احکام و دستورات دیگرى مانند خرید و فروش، ازدواج، قصاص، دیات، قضاوت و... از فروع دین است. ‌ تعالیم آیین اسلام، دارای دو بخش اعتقادی و عملی‌اند

‏581ق) که شرحی مفصل است. گفتنی است؛ نمی‌توان درباره همه مطالب سیره ابن‌هشام قضاوت نمود و همه آنرا تأیید یا رد کرد؛ چرا که تک تک نقل‌های آنرا باید مورد بررسی

ده مورد نیست و دستورات دیگری مانند احکام خرید و فروش، ازدواج، قصاص، دیات، قضاوت و... نیز از فروع دین هستند. ‌ برخی از فروع دین، رابطه انسان با خدا را در

بوده‌ است‌، وی در «دیوان الانشاء» خدمت می‌کرد و شاگرد ابن مقیر بود. او منصب قضاوت را در طرابلس بدست آورد و سپس به مصر دیار خود بازگشت و بقیه عمر خود را در

جایگاه اجتماعی و فقهی وی می‌نویسد: هر گاه قاضی خالد بن عبدالله قَسری در کوفه قضاوت می‌کرد، جابر در کنار او می‌نشست. ترمذی درباره دانش حدیثی وی می‌گوید: اگر

درس آیت‌الله اراکی؛ تقریرات فقه و اصول میرزا هاشم آملی؛ تقریرات فقه بحث قضاوت عبدالاعلی سبزواری؛ حاشیه بر بیع مکاسب؛ سه جزوه در علم صرف و نحو؛ معاد از