مذهب: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'كلام' به 'کلام')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۷: خط ۱۷:
==دین==
==دین==


مذهب معمولا كار بردش اخص از [[دین]] است یعنی [[دین]] عام است و مذهب خاص. مثلا [[دین]] مبین [[اسلام]] عام است و شامل همه فرقه­‌های اسلامی می شود و لذا [[شیعه]] و [[سنی]] همه بر این اعتقادند كه اگر كسی به وجود خداوند و یگانگی او و نبوت پیامبر اكرم (ص) و آنچه او از جانب خدا آورده، اقرار نماید، [[مسلمان]] است و آثار [[اسلام]] كه در كتب فقه بیان شده بر آن مترتب است،<ref> ربانی گلپایگانی، علی، فرق و مذاهب كلامی، قم، مركز جهانی علوم اسلامی، چاپ اول، 1377ش، ص20.</ref> ولی مذاهب منشعب از [[دین]] [[اسلام]] علاوه بر این اعتقادات، اعتقادات یا اعتقاد خاصی دارند كه دیگر مذاهب آن را ندارند مثلا مذهب [[شیعه]] معتقد به نصب الهی در [[امامت]] است، ولی [[مذهب تسنن]] چنین اعتقادی ندارد.
مذهب معمولا كار بردش اخص از [[دین]] است یعنی [[دین]] عام است و مذهب خاص. مثلا [[دین]] مبین [[اسلام]] عام است و شامل همه فرقه­‌های اسلامی می شود و لذا [[شیعه]] و [[سنی]] همه بر این اعتقادند كه اگر كسی به وجود خداوند و یگانگی او و نبوت پیامبر اكرم (ص) و آنچه او از جانب خدا آورده، اقرار نماید، [[مسلمان]] است و آثار [[اسلام]] كه در كتب فقه بیان شده بر آن مترتب است،<ref> ربانی گلپایگانی، علی، فرق و مذاهب کلامی، قم، مركز جهانی علوم اسلامی، چاپ اول، 1377ش، ص20.</ref> ولی مذاهب منشعب از [[دین]] [[اسلام]] علاوه بر این اعتقادات، اعتقادات یا اعتقاد خاصی دارند كه دیگر مذاهب آن را ندارند مثلا مذهب [[شیعه]] معتقد به نصب الهی در [[امامت]] است، ولی [[مذهب تسنن]] چنین اعتقادی ندارد.


بر این اساس گاهی یك [[دین]] دارای چند مذهب است؛ بنابراین بین [[دین]] و مذهب به اصطلاح معروف از نسب اربعه، عموم و خصوص مطلق است یعنی [[دین]] شامل مذهب می شود و عام است و مذهب جزء [[دین]] است و خاص می باشد.
بر این اساس گاهی یك [[دین]] دارای چند مذهب است؛ بنابراین بین [[دین]] و مذهب به اصطلاح معروف از نسب اربعه، عموم و خصوص مطلق است یعنی [[دین]] شامل مذهب می شود و عام است و مذهب جزء [[دین]] است و خاص می باشد.
خط ۳۶: خط ۳۶:
كلمه فِرْقه در اصطلاح، نیز معنایی نزدیك به معنی لغوی دارد و به گروهی از مردم كه اعتقاد واحدی غیر از اعتقاد دیگران را انتخاب و دنبال كنند، فرقه گفته می شود.<ref> ر.ك: فرهنگ فارسی معین، ج 3، ص 2523.</ref> مثلاً اگر عده ای از پیروان یك [[دین]]، اعتقاد خاصی غیر از اعتقاد عموم پیروان آن [[دین]] داشته باشند به آن عده «فرقه» گفته می شود.
كلمه فِرْقه در اصطلاح، نیز معنایی نزدیك به معنی لغوی دارد و به گروهی از مردم كه اعتقاد واحدی غیر از اعتقاد دیگران را انتخاب و دنبال كنند، فرقه گفته می شود.<ref> ر.ك: فرهنگ فارسی معین، ج 3، ص 2523.</ref> مثلاً اگر عده ای از پیروان یك [[دین]]، اعتقاد خاصی غیر از اعتقاد عموم پیروان آن [[دین]] داشته باشند به آن عده «فرقه» گفته می شود.


با توجه به معنای اصطلاحی فرقه و مذهب می توان گفت كه «فرقه» به افرادی كه از یك [[دین]] جدا شده و عقیده خاصی دارند، اطلاق می شود و به اعتقاد و روش خاص آن «مذهب» گفته می شود؛ بنابراین این دو كلمه به یك تعبیر، معنای مترادفی دارند با این تفاوت كه كلمه فرقه به افراد خاص بودن آنها نظر دارد و كلمه مذهب روش خاص آنان را مورد توجه قرار می دهد. پس این دو كلمه می توانند به جای همدیگر به كار گرفته شوند. ولی باید توجه داشت كه فرقه اسم سخت افزاری و مذهب اسم نرم افزاری یك گروه با عقیده خاص می باشد. تفاوت دیگری كه از استعمال دو كلمه فرقه و مذهب می توان به دست آورد این است كه فرقه بیشتر به تقسیم های یك [[دین]] از لحاظ كلامی و اعتقادی اطلاق می شود؛ اما مذهب در تقسیم های یك [[دین]] از لحاظ فقهی، اعتقادی، اخلاقی و... كاربرد دارد و حتی یك فرقه دینی احتمالاً چندین مذهب می تواند داشته باشد.
با توجه به معنای اصطلاحی فرقه و مذهب می توان گفت كه «فرقه» به افرادی كه از یك [[دین]] جدا شده و عقیده خاصی دارند، اطلاق می شود و به اعتقاد و روش خاص آن «مذهب» گفته می شود؛ بنابراین این دو كلمه به یك تعبیر، معنای مترادفی دارند با این تفاوت كه كلمه فرقه به افراد خاص بودن آنها نظر دارد و كلمه مذهب روش خاص آنان را مورد توجه قرار می دهد. پس این دو كلمه می توانند به جای همدیگر به كار گرفته شوند. ولی باید توجه داشت كه فرقه اسم سخت افزاری و مذهب اسم نرم افزاری یك گروه با عقیده خاص می باشد. تفاوت دیگری كه از استعمال دو كلمه فرقه و مذهب می توان به دست آورد این است كه فرقه بیشتر به تقسیم های یك [[دین]] از لحاظ کلامی و اعتقادی اطلاق می شود؛ اما مذهب در تقسیم های یك [[دین]] از لحاظ فقهی، اعتقادی، اخلاقی و... كاربرد دارد و حتی یك فرقه دینی احتمالاً چندین مذهب می تواند داشته باشد.


برای مثال [[اهل سنت]] چهار مذهب فقهی دارند كه عبارت است از [[مالكی]]، [[شافعی]]، [[حنفی]] و [[حنبلی]] و ده ها فرقه ریز و درشت كلامی دارند مانند: [[معتزله]]، [[اشعری]]، [[ماتریدی]]، اهل [[حدیث]]، مشبهه و... به همین دلیل می توان ادعا كرد كه به اصطلاح علمای منطق، رابطه فرقه و مذهب اعم و اخص مطلق است هر فرقه ای مذهب است، ولی هر مذهبی فرقه نیست. البته این فرق برگرفته از استعمال است و با تغییر استعمال این فرق هم تغییر می كند.
برای مثال [[اهل سنت]] چهار مذهب فقهی دارند كه عبارت است از [[مالكی]]، [[شافعی]]، [[حنفی]] و [[حنبلی]] و ده ها فرقه ریز و درشت کلامی دارند مانند: [[معتزله]]، [[اشعری]]، [[ماتریدی]]، اهل [[حدیث]]، مشبهه و... به همین دلیل می توان ادعا كرد كه به اصطلاح علمای منطق، رابطه فرقه و مذهب اعم و اخص مطلق است هر فرقه ای مذهب است، ولی هر مذهبی فرقه نیست. البته این فرق برگرفته از استعمال است و با تغییر استعمال این فرق هم تغییر می كند.


البته در زبان فارسی، اصطلاح فرقه و مذهب با هم فرق چندانی نداشته و به جای همدیگر استعمال می شوند و شاید تنها تفاوت شان در استعمال، این باشد كه برای انشعاب های اعتقادی و كلامی از اصطلاح فرقه استفاده می كنند و برای روشن كردن انشعاب های فقهی، اصطلاح «مذهب» را به كار می برند.
البته در زبان فارسی، اصطلاح فرقه و مذهب با هم فرق چندانی نداشته و به جای همدیگر استعمال می شوند و شاید تنها تفاوت شان در استعمال، این باشد كه برای انشعاب های اعتقادی و کلامی از اصطلاح فرقه استفاده می كنند و برای روشن كردن انشعاب های فقهی، اصطلاح «مذهب» را به كار می برند.


=پانویس=
=پانویس=

نسخهٔ ‏۱۲ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۳۶

مذهب به هر کدام از مسیرهایی که افراد در یک دین پیش می گیرند گفته می شود. در برابر این واژه، کلماتی دیگر نیز بسیار استعمال می‌شود، مانند: دین، شریعت، فرقه و ...

معنای لغوی مذهب

مذهب اسم مکان از ریشه "ذهب" است. و چون ذهب به معنی رفتن است پس مذهب یعنی « محلّ رفتن » ؛ و محلَ رفتن همان راه است. لذا مذهب یعنی راه. بر این اساس به هر کدام از مسیرهایی که افراد در یک دین پیش می گیرند مذهب گفته می شود. البته روشن است که همه ی این راهها نمی توانند به مقصد واقعی ختم شوند. لذا بحث مذهب حق و مذهب باطل پیش می آید.[۱]

اگر كلمه مذهب از ریشه «ذَهَب» به معنی رفتن گرفته شده باشد در آن صورت مذهب، اسم مكان است به معنای محل رفتن.[۲] و اگر از ذهب به معنی «در مسأله ای گرایش به نظریه ای پیدا كردن» گرفته شده باشد. در آن صورت مذهب مصدر میمی می شود به معنای «عقیده، اعتقاد، آیین.»المنجد، ج 1، ص 525.

لغت‌شناسان برای واژه «مذهب» معانی متعددی ذکر کرده‌اند؛ مانند: آیین، دین، روش، سنت، شرع، شریعت، طریقه، طریقت، کیش، مسلک، مشرب، نحله، راه‌ و روش، طریقه، هریک از فرقه‌ها و گرایشات دینی با مجموعه‌‌ای از آیین‌‌ها و آموزه‌‌ها.[۳] به نظر می‌رسد همه این معانی به دو معنا بر می‌گردد: یک به معنای دین و دیگری فرقه و گرایش خاصی از یک دین. به بیان دیگر، "مذهب" به معنای راه و روش است و در مفهوم دینی، به مسیر اعتقادی افراد، مذهب گفته می‌شود.[۴] در این تعریف، می‌توان مذهب را در ارتباط با اصل دین هم به کار برد. به عنوان نمونه، بیان شود که پیامبر صلی الله علیه و آله، بنیان‌گذار مذهب اسلام بود. اما اکنون در بیشتر موارد از واژۀ "مذهب" در روش‌های فرعی برگرفته از اسلام استفاده شده و در مورد اصل اسلام از واژه "دین" و یا "آیین" استفاده می‌شود.

معنای اصطلاحی مذهب

در اصطلاح، مذهب به یكی از تیره ها و شعب یك دین گفته می شود؛[۵] می خواهد تیره های اعتقادی مانند اسماعیلیه و معتزله در اسلام باشد یا طریق سیر و سلوك مانند مذهب نقشبندیه در صوفیه باشد یا روش عمل نسبت به احكام مانند مذهب شافعیه و حنفیه در فقه.[۶] این توضیح لازم است كه در مغرب زمین واژه «Religion» به معنای مكتب های درونی یك دین و به معنای خود دین به كار می رود و حدود نیم قرن است كه متجددان كشور ما تحت تأثیر این موضوع، كلمه «مذهب» را در هر دو معنا، یعنی، «دین» و «فرقه های درونی یك دین» استعمال می كنند.[۷]

نسبت مذهب، دین، شریعت و فرقه

دین

مذهب معمولا كار بردش اخص از دین است یعنی دین عام است و مذهب خاص. مثلا دین مبین اسلام عام است و شامل همه فرقه­‌های اسلامی می شود و لذا شیعه و سنی همه بر این اعتقادند كه اگر كسی به وجود خداوند و یگانگی او و نبوت پیامبر اكرم (ص) و آنچه او از جانب خدا آورده، اقرار نماید، مسلمان است و آثار اسلام كه در كتب فقه بیان شده بر آن مترتب است،[۸] ولی مذاهب منشعب از دین اسلام علاوه بر این اعتقادات، اعتقادات یا اعتقاد خاصی دارند كه دیگر مذاهب آن را ندارند مثلا مذهب شیعه معتقد به نصب الهی در امامت است، ولی مذهب تسنن چنین اعتقادی ندارد.

بر این اساس گاهی یك دین دارای چند مذهب است؛ بنابراین بین دین و مذهب به اصطلاح معروف از نسب اربعه، عموم و خصوص مطلق است یعنی دین شامل مذهب می شود و عام است و مذهب جزء دین است و خاص می باشد.

گاهی هم دین و مذهب را مترادف می دانند و از دین به مذهب تعبیر می كند. بعنوان نمونه یكی از نویسندگان آورده است: جامعه شناسان امروز معترفند كه تمام جوامع بشری بدون استثناء دارای نوعی مذهب بوده اند. جامعه شناس معروف غربی ماسموئل كنیك در كتاب جامعه شناسی، خود می گویند: «كلیه جوامع بشری دارای نوعی مذهب بوده اند... امروز در سرتاسر جهان نه تنها مذهب وجود دارد بلكه تحقیقات دقیق نشان می دهد طوائف نخستین بشر نیز دارای نوعی مذهب بوده اند.

دین و مذهب با هم منافاتی ندارند، بلكه نسبت بین آنها یا عموم خصوص مطلق است این در صورتی است كه مذهب به عقیده یك فرقه خاص از دینی یعنی همان معنای اصطلاحی مذهب استعمال شود و یا اینكه بین این دو مفهوم نسبت تساوی است و مذهب به معنای دین استعمال می شود.[۹]

شریعت

شریعت از نظر مفهومی اخص از دین است در حالی که دین عبارت است از روش عام الهی نسبت به همه امتها؛ از این رو، شریعت قابل نسخ است؛ لیکن دین به این معنا نسخ پذیر نیست. حاصل آنکه دین و مذهب با هم منافاتی ندارند، بلکه نسبت بین آنها یا عموم خصوص مطلق است این در صورتی است که مذهب به عقیده یک فرقه خاص از دینی یعنی همان معنای اصطلاحی مذهب استعمال شود و یا اینکه بین این دو مفهوم نسبت تساوی است و مذهب به معنای دین استعمال می شود. در عرف مردم نیز هرگاه می خواهند افراد مقید به دین و متدین را توصیف کنند می گویند فلانی شخص مذهبی است و مذهبی بودن را درباره فرد دین دار استعمال می نمایند.[۱۰]

فرقه

كلمه فرقه در لغت از ریشة «فَرْق» به معنای جدا كردن، گرفته شده است و اسم است برای گروهی از مردم.[۱۱]

كلمه فِرْقه در اصطلاح، نیز معنایی نزدیك به معنی لغوی دارد و به گروهی از مردم كه اعتقاد واحدی غیر از اعتقاد دیگران را انتخاب و دنبال كنند، فرقه گفته می شود.[۱۲] مثلاً اگر عده ای از پیروان یك دین، اعتقاد خاصی غیر از اعتقاد عموم پیروان آن دین داشته باشند به آن عده «فرقه» گفته می شود.

با توجه به معنای اصطلاحی فرقه و مذهب می توان گفت كه «فرقه» به افرادی كه از یك دین جدا شده و عقیده خاصی دارند، اطلاق می شود و به اعتقاد و روش خاص آن «مذهب» گفته می شود؛ بنابراین این دو كلمه به یك تعبیر، معنای مترادفی دارند با این تفاوت كه كلمه فرقه به افراد خاص بودن آنها نظر دارد و كلمه مذهب روش خاص آنان را مورد توجه قرار می دهد. پس این دو كلمه می توانند به جای همدیگر به كار گرفته شوند. ولی باید توجه داشت كه فرقه اسم سخت افزاری و مذهب اسم نرم افزاری یك گروه با عقیده خاص می باشد. تفاوت دیگری كه از استعمال دو كلمه فرقه و مذهب می توان به دست آورد این است كه فرقه بیشتر به تقسیم های یك دین از لحاظ کلامی و اعتقادی اطلاق می شود؛ اما مذهب در تقسیم های یك دین از لحاظ فقهی، اعتقادی، اخلاقی و... كاربرد دارد و حتی یك فرقه دینی احتمالاً چندین مذهب می تواند داشته باشد.

برای مثال اهل سنت چهار مذهب فقهی دارند كه عبارت است از مالكی، شافعی، حنفی و حنبلی و ده ها فرقه ریز و درشت کلامی دارند مانند: معتزله، اشعری، ماتریدی، اهل حدیث، مشبهه و... به همین دلیل می توان ادعا كرد كه به اصطلاح علمای منطق، رابطه فرقه و مذهب اعم و اخص مطلق است هر فرقه ای مذهب است، ولی هر مذهبی فرقه نیست. البته این فرق برگرفته از استعمال است و با تغییر استعمال این فرق هم تغییر می كند.

البته در زبان فارسی، اصطلاح فرقه و مذهب با هم فرق چندانی نداشته و به جای همدیگر استعمال می شوند و شاید تنها تفاوت شان در استعمال، این باشد كه برای انشعاب های اعتقادی و کلامی از اصطلاح فرقه استفاده می كنند و برای روشن كردن انشعاب های فقهی، اصطلاح «مذهب» را به كار می برند.

پانویس

  1. معنای مذهب
  2. المنجد، ج 1، ص 524.
  3. ر. ک: فرهنگ فارسی عمید، واژه «مذهب».
  4. ابن منظور، لسان العرب، ج 1، ص 394، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق.
  5. فرهنگ فارسی معین، ج 3، ص 3976.
  6. مشكور، محمدجواد، فرهنگ فرق اسلامی، مقدمه استاد مدیر شانه چی، ص ش، انتشارات آستان قدس رضوی، چ سوم، سال 1375.
  7. ر.ك: توفیقی، حسین، آشنایی با ادیان بزرگ، قم، انتشارات سمت، چ اول،1379، ص13.
  8. ربانی گلپایگانی، علی، فرق و مذاهب کلامی، قم، مركز جهانی علوم اسلامی، چاپ اول، 1377ش، ص20.
  9. انگیزه پیدایش مذهب، آیة الله مكارم شیرازی، مقدمه.
  10. فرق دین، مذهب و شریعت چیست؟
  11. المنجد (عربی به فارسی) و ترجمه محمد بندریگی، انتشارات ایران، چ دوم، ج 2، ص 1321(بیتا). و معین، محمد، فرهنگ معین، تهران، انتشارات امیركبیر، چاپ دهم، 1375، ج2، ص2523.
  12. ر.ك: فرهنگ فارسی معین، ج 3، ص 2523.