عبدالرحمن بن عبدالله بلفقیه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
!نام
!نام
!عبدالرحمن بن عبدالله بن أحمد بن عبدالله بن أحمد بن عبد الرحمن بلفقيه
!عبدالرحمن بن عبدالله بن أحمد بن عبدالله بن أحمد بن عبدالرحمن بلفقیه
|-
|-
|نام‎های دیگر
|نام‎های دیگر
|عبد الرحمن بن عبدالله بلفقيه
|عبدالرحمن بن عبدالله بلفقیه
|-
|-
|درگذشت
|درگذشت
خط ۱۲: خط ۱۲:
</div>
</div>


'''عبد الرحمن بن عبدالله بلفقيه''' (1089 - 1162 هـ) [[فقیه]]، شاعر ، عالم شرع و [[تصوف]] بود. یکی از بزرگان حضرموت در زمان خود. او بسیار متین بود و تالیف و تصنیف را دوست داشت. از اکثر جهات در همه علوم سؤالاتی برایش ارسال می شد و او با بهترین شکل به آنها پاسخ می داد.دانش و سخنان لطیف و تحقیقات دقیقی داشت. او نویسنده «الرشفات» است، منظومه ای شاعرانه از یک شخصیت عرفانی بود. استادش شیخ عبدالله بن علوی الحداد او را «علّامة الدنيا» نامید<ref>القضماني, محمد ياسر (2014). السادة آل باعلوي وغيض من فيض أقوالهم الشريفة وأحوالهم المنيفة. دمشق، سوريا: دار نور الصباح. صفحة 149</ref>.
'''عبدالرحمن بن عبدالله بلفقیه''' (1089 - 1162 هـ) [[فقیه]]، شاعر ، عالم شرع و [[تصوف]] بود. یکی از بزرگان حضرموت در زمان خود. او بسیار متین بود و تالیف و تصنیف را دوست داشت. از اکثر جهات در همه علوم سؤالاتی برایش ارسال می شد و او با بهترین شکل به آنها پاسخ می داد.دانش و سخنان لطیف و تحقیقات دقیقی داشت. او نویسنده «الرشفات» است، منظومه ای شاعرانه از یک شخصیت عرفانی بود. استادش شیخ عبدالله بن علوی الحداد او را «علّامة الدنیا» نامید<ref>القضماني, محمد ياسر (2014). السادة آل باعلوي وغيض من فيض أقوالهم الشريفة وأحوالهم المنيفة. دمشق، سوريا: دار نور الصباح. صفحة 149</ref>.


=نسب=
=نسب=


عبد الرحمن بن عبدالله بن أحمد بن عبدالله بن أحمد بن عبد الرحمن بلفقيه بن محمد بن عبد الرحمن الأسقع بن عبدالله بن أحمد بن علي بن محمد بن أحمد الشهيد بن الفقيه المقدم محمد بن علي بن محمد صاحب مرباط بن علي خالع قسم بن علوي بن محمد بن علوي بن عبيد الله بن أحمد المهاجر بن عيسى بن محمد النقيب بن علي العريضي بن [[جعفر صادق|جعفر الصادق]] بن [[امام باقر(ع)|محمد الباقر]] بن علي [[زین العابدین|زين العابدين]] بن [[حسین|الحسين]] السبط بن الإمام [[علی بن ابی طالب(ع)|علي بن أبي طالب]]، و[[امام علی|الإمام علي]] زوج [[فاطمه|فاطمة]] بنت [[محمد]](ص)<ref>المشهور, عبد الرحمن بن محمد (1404 هـ). شمس الظهيرة (PDF). الجزء الأول. جدة، المملكة العربية السعودية: عالم المعرفة. صفحة 392</ref>.او بیست و نهمین فرزند [[رسول الله]] [[محمد]] (ص) در سلسله نسب بود.
عبدالرحمن بن عبدالله بن أحمد بن عبدالله بن أحمد بن عبدالرحمن بلفقیه بن محمد بن عبدالرحمن الأسقع بن عبدالله بن أحمد بن علی بن محمد بن أحمد الشهید بن الفقیه المقدم محمد بن علی بن محمد صاحب مرباط بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبید الله بن أحمد المهاجر بن عیسى بن محمد النقیب بن علی العریضی بن [[جعفر صادق|جعفر الصادق]] بن [[امام باقر(ع)|محمد الباقر]] بن علی [[زین العابدین|زین العابدین]] بن [[حسین|الحسین]] السبط بن الإمام [[علی بن ابی طالب(ع)|علی بن أبی طالب]]، و[[امام علی|الإمام علی]] زوج [[فاطمه|فاطمة]] بنت [[محمد]](ص)<ref>المشهور, عبد الرحمن بن محمد (1404 هـ). شمس الظهيرة (PDF). الجزء الأول. جدة، المملكة العربية السعودية: عالم المعرفة. صفحة 392</ref>.او بیست و نهمین فرزند [[رسول الله]] [[محمد]] (ص) در سلسله نسب بود.


=تولد و تربیت=
=تولد و تربیت=
خط ۳۰: خط ۳۰:
مشهورترین اساتید او عبارتند از <ref>الحبشي, عيدروس بن عمر (1430 هـ). عقد اليواقيت الجوهرية. الجزء الثاني. تريم، اليمن: دار العلم والدعوة. صفحة 852</ref>:
مشهورترین اساتید او عبارتند از <ref>الحبشي, عيدروس بن عمر (1430 هـ). عقد اليواقيت الجوهرية. الجزء الثاني. تريم، اليمن: دار العلم والدعوة. صفحة 852</ref>:


پدرش عبدالله بن أحمد بلفقيه
پدرش عبدالله بن أحمد بلفقیه


پدر بزرگش محمد بن عبد الرحمن العيدروس
پدر بزرگش محمد بن عبدالرحمن العیدروس


دائیش عبد الرحمن بن محمد العيدروس
دائیش عبدالرحمن بن محمد العیدروس


برادرش محمد بن عبدالله بلفقيه
برادرش محمد بن عبدالله بلفقیه


عبدالله بن علوي الحداد
عبدالله بن علوی الحداد


أحمد بن عمر الهندوان
أحمد بن عمر الهندوان


عبد الرحمن بن أبي الغيث المدني
عبدالرحمن بن أبی الغیث المدنی


إبراهيم بن محمد المصري
إبراهیم بن محمد المصری


يحيى بن عمر مقبول الأهدل
یحیى بن عمر مقبول الأهدل


أبو بكر بن علي البطاح الأهدل
أبو بکر بن علی البطاح الأهدل


الزين بن محمد باقي المزجاجي
الزین بن محمد باقی المزجاجی


علاء الدين بن محمد باقي المزجاجي
علاء الدین بن محمد باقی المزجاجی


إبراهيم الناشري
إبراهیم الناشری


إبراهيم بن حسن الكردي
إبراهیم بن حسن الکردی


محمد بن رسول البرزنجي
محمد بن رسول البرزنجی


حسن بن علي العجيمي
حسن بن علی العجیمی


أحمد بن محمد النخلي
أحمد بن محمد النخلی


عبدالله بن سالم البصري
عبدالله بن سالم البصری


إبراهيم بن حمزة الحسيني
إبراهیم بن حمزة الحسینی


=شاگردان=
=شاگردان=
خط ۷۴: خط ۷۴:
حامد بن عمر المنفر
حامد بن عمر المنفر


جعفر بن أحمد بن زين الحبشي
جعفر بن أحمد بن زین الحبشی


حسن بن علي الجفري
حسن بن علی الجفری


سقاف بن محمد بن عمر السقاف
سقاف بن محمد بن عمر السقاف


عبد الرحمن بن مصطفى العيدروس
عبدالرحمن بن مصطفى العیدروس


مشيّخ بن جعفر باعبود
مشیّخ بن جعفر باعبود


ابنه عيدروس بن عبد الرحمن بلفقيه
ابنه عیدروس بن عبدالرحمن بلفقیه


محمد بن سليمان الكردي
محمد بن سلیمان الکردی


=آثار اجتماعی=
=آثار اجتماعی=
خط ۹۷: خط ۹۷:


روزی علمای مخالف علمای حضرموت به قصد مناظره در علم [[توحید]] به حضرموت رفتند و صبحگاهی به شهر تریم رسیدند.عبدالرحمن بلفقیه در لباس کشاورز به استقبال آنان رفت.
روزی علمای مخالف علمای حضرموت به قصد مناظره در علم [[توحید]] به حضرموت رفتند و صبحگاهی به شهر تریم رسیدند.عبدالرحمن بلفقیه در لباس کشاورز به استقبال آنان رفت.
وآنان به خیال آنکه کارگر شیخ هست، پس به او گفتند: مي خواهيم با ​​ارباب تو ديدار كنيم و با ایشان بحث علمی كنيم.
وآنان به خیال آنکه کارگر شیخ هست، پس به او گفتند: می خواهیم با ​​ارباب تو دیدار کنیم و با ایشان بحث علمی کنیم.
به آنها گفت: چه می خواهید به او بگویید؟ گفتند: چیزهایی را که تو نمی دانی از او می پرسیم.
به آنها گفت: چه می خواهید به او بگویید؟ گفتند: چیزهایی را که تو نمی دانی از او می پرسیم.
به آنها گفت: من همیشه در درس او تعلیم می گیرم، پس شاید چیزی بدانم که به شما پاسخ دهم، پس از او در مبادی علم سؤال کردند و او به آنها گفت: اگر از استادانم در این باره بپرسید،جواب خواهند داد او در نهایت به تمامی سؤالاتشان رسیدند و او اینگونه به آنها پاسخ داد.
به آنها گفت: من همیشه در درس او تعلیم می گیرم، پس شاید چیزی بدانم که به شما پاسخ دهم، پس از او در مبادی علم سؤال کردند و او به آنها گفت: اگر از استادانم در این باره بپرسید،جواب خواهند داد او در نهایت به تمامی سؤالاتشان رسیدند و او اینگونه به آنها پاسخ داد.
وقتی سؤالاتشان تمام شد، به آنها فرمود: اگر از شما سؤال کنند، آیا می توانید پاسخ دهید؟ به او گفتند: چه خواهند پرسید؟ پس از زبان اساتیدش، یعنی اهل تریم، از آنها سؤال کرد، اما آنها نتوانستند پاسخ دهند.
وقتی سؤالاتشان تمام شد، به آنها فرمود: اگر از شما سؤال کنند، آیا می توانید پاسخ دهید؟ به او گفتند: چه خواهند پرسید؟ پس از زبان اساتیدش، یعنی اهل تریم، از آنها سؤال کرد، اما آنها نتوانستند پاسخ دهند.
پس برخى از آنان به يكديگر نگاه كردند و گفتند: اگر اين خادم شیخ است پس علماى آنها چگونه هستند و از جايي كه آمده بودند بازگشتند و داخل تریم نشدند.
پس برخى از آنان به یکدیگر نگاه کردند و گفتند: اگر این خادم شیخ است پس علماى آنها چگونه هستند و از جایی که آمده بودند بازگشتند و داخل تریم نشدند.


بسیاری از حقایقی که از شیخ نقل شده که حاکی از فراوانی و وسعت علم اوست، برخی از آنها را در «النفس الیمانی» و در برخی آثار دیگر ذکر شده است.
بسیاری از حقایقی که از شیخ نقل شده که حاکی از فراوانی و وسعت علم اوست، برخی از آنها را در «النفس الیمانی» و در برخی آثار دیگر ذکر شده است.
خط ۱۰۷: خط ۱۰۷:
=اشعار=
=اشعار=


اشعار او حاکی از مقام والای او در علوم تصوف و ذوق والای او و تسلط او در علوم عرفان اسلامی و کاوش در لطایف این علوم معنوی است و منظومه «رشفات أهل الكمال» گواه بر آن است.
اشعار او حاکی از مقام والای او در علوم تصوف و ذوق والای او و تسلط او در علوم عرفان اسلامی و کاوش در لطایف این علوم معنوی است و منظومه «رشفات أهل الکمال» گواه بر آن است.
جایی که شیخ عبدالله باسودان در توضیح آن کوشید و به ناتوانی خود اعتراف کرد، با اینکه از علمای ممتاز است و دو جلد به عنوان شرح مختصر این ابیات نوشت. در اینجا نمونه ای از این اشعار آورده شده است<ref>السقاف, عبد الله بن محمد (1356 هـ). تاريخ الشعراء الحضرميين. الجزء الثاني. القاهرة، مصر: مطبعة العلوم. صفحة 85</ref>.
جایی که شیخ عبدالله باسودان در توضیح آن کوشید و به ناتوانی خود اعتراف کرد، با اینکه از علمای ممتاز است و دو جلد به عنوان شرح مختصر این ابیات نوشت. در اینجا نمونه ای از این اشعار آورده شده است<ref>السقاف, عبد الله بن محمد (1356 هـ). تاريخ الشعراء الحضرميين. الجزء الثاني. القاهرة، مصر: مطبعة العلوم. صفحة 85</ref>.


خط ۱۱۷: خط ۱۱۷:
و به روزه ادامه داد در حالی که از جانب مولای خود به او داده شده بود که شایسته فضل است.
و به روزه ادامه داد در حالی که از جانب مولای خود به او داده شده بود که شایسته فضل است.


در قصیده «الصفة الصفية بصفات الصوفية» می گوید:
در قصیده «الصفة الصفیة بصفات الصوفیة» می گوید:


و برای مردم نوری کریمانه در چهره هایشان پیداست که همان نور خدااست که در ظاهرشان دیده می شود.
و برای مردم نوری کریمانه در چهره هایشان پیداست که همان نور خدااست که در ظاهرشان دیده می شود.
خط ۱۲۳: خط ۱۲۳:
و ما با محبت آنها و محبت خود به آنها به این عشق به بهترین ها امیدواریم.
و ما با محبت آنها و محبت خود به آنها به این عشق به بهترین ها امیدواریم.


و در قصیده «عقد الميثاق في محاسن الأخلاق»
و در قصیده «عقد المیثاق فی محاسن الأخلاق»


در عمارت اعصار دارند می گذرند و هزار هزار بار است.
در عمارت اعصار دارند می گذرند و هزار هزار بار است.
خط ۱۳۳: خط ۱۳۳:
او کتاب ها و رسائل و دستورات بسیار مفیدی دارد که از جمله آنها به موارد زیر اشاره می کنیم:
او کتاب ها و رسائل و دستورات بسیار مفیدی دارد که از جمله آنها به موارد زیر اشاره می کنیم:


«رشفات أهل الكمال ونسمات أهل الوصال» مجموعه ای منظوم.
«رشفات أهل الکمال ونسمات أهل الوصال» مجموعه ای منظوم.


«مفاتيح الأسرار» وشرحها في «رفع الأستار عن مفاتيح الأسرار».
«مفاتیح الأسرار» وشرحها فی «رفع الأستار عن مفاتیح الأسرار».


«الدرر البهية في المسلسلات النبوية».
«الدرر البهیة فی المسلسلات النبویة».


«منظومة في التوحيد» و شرح آن.
«منظومة فی التوحید» و شرح آن.


«عقد الميثاق في محاسن الأخلاق».
«عقد المیثاق فی محاسن الأخلاق».


«فتح الخلاق بشرح عقد الميثاق على محاسن الأخلاق».
«فتح الخلاق بشرح عقد المیثاق على محاسن الأخلاق».


«رسالة في طريقة السادة العلويين».
«رسالة فی طریقة السادة العلویین».


«شرح دوائر الدين».
«شرح دوائر الدین».


«شرح العقيدة».
«شرح العقیدة».


«عمدة المحقق» در دو اصل.
«عمدة المحقق» در دو اصل.


«العقدة في مسائل العهدة».
«العقدة فی مسائل العهدة».


«يُمنة المدارس وزينة المدارس».
«یُمنة المدارس وزینة المدارس».


«غاية المرام فيما يتعلق بأنكحة الأنام».
«غایة المرام فیما یتعلق بأنکحة الأنام».


«قاطع الجدال في مسألة الهلال».
«قاطع الجدال فی مسألة الهلال».


«خاتمة الجواب والبيان في أن المحسودين في الخير في زيادة لا نقصان».
«خاتمة الجواب والبیان فی أن المحسودین فی الخیر فی زیادة لا نقصان».


«الطوالع واللوامع في رجال جمع الجوامع».
«الطوالع واللوامع فی رجال جمع الجوامع».


«كشف الحق عن الحقيقة وتمييز التلبيس عن رسوم الطريقة».
«کشف الحق عن الحقیقة وتمییز التلبیس عن رسوم الطریقة».


«غاية الإتقان في فضل القرآن».
«غایة الإتقان فی فضل القرآن».


«ديوان شعر».
«دیوان شعر».


مجموع پاسخ به سوالات که کمتر از پانصد صفحه نیست.
مجموع پاسخ به سوالات که کمتر از پانصد صفحه نیست.

نسخهٔ ‏۱۷ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۰۷

حسن بصری
نام عبدالرحمن بن عبدالله بن أحمد بن عبدالله بن أحمد بن عبدالرحمن بلفقیه
نام‎های دیگر عبدالرحمن بن عبدالله بلفقیه
درگذشت 1162ق

عبدالرحمن بن عبدالله بلفقیه (1089 - 1162 هـ) فقیه، شاعر ، عالم شرع و تصوف بود. یکی از بزرگان حضرموت در زمان خود. او بسیار متین بود و تالیف و تصنیف را دوست داشت. از اکثر جهات در همه علوم سؤالاتی برایش ارسال می شد و او با بهترین شکل به آنها پاسخ می داد.دانش و سخنان لطیف و تحقیقات دقیقی داشت. او نویسنده «الرشفات» است، منظومه ای شاعرانه از یک شخصیت عرفانی بود. استادش شیخ عبدالله بن علوی الحداد او را «علّامة الدنیا» نامید[۱].

نسب

عبدالرحمن بن عبدالله بن أحمد بن عبدالله بن أحمد بن عبدالرحمن بلفقیه بن محمد بن عبدالرحمن الأسقع بن عبدالله بن أحمد بن علی بن محمد بن أحمد الشهید بن الفقیه المقدم محمد بن علی بن محمد صاحب مرباط بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبید الله بن أحمد المهاجر بن عیسى بن محمد النقیب بن علی العریضی بن جعفر الصادق بن محمد الباقر بن علی زین العابدین بن الحسین السبط بن الإمام علی بن أبی طالب، والإمام علی زوج فاطمة بنت محمد(ص)[۲].او بیست و نهمین فرزند رسول الله محمد (ص) در سلسله نسب بود.

تولد و تربیت

وی در سال 1089 هجری قمری در تریم حضرموت به دنیا آمد.وی در جوانی دارای استعدادهای فراوان از جمله هوش و حافظه قوی بود و در جوانی قرآن کریم را فراگرفت.سپس آن را از اول تا سوره اعراف با قرائت ده گانه جمع و مفرد خواند. علی شیخ عبدالرحمن بن ابی الغیث المدنی و شیخ ابراهیم بن محمد المصری. همچنین کتاب «الارشاد» ابن مقری را در فقه، «الملحه» و «الفیة بن مالک» را در صرف و نحو، و «الفیه السیوطی» را در معانی و بیان بیشتر حفظ کرده است. و «الفیة البرماوی» در اصول فقه، «الفیة الحدیث» عراقی، «الشاطبیه» در قرائت و «الرایه» در نقاشی. و آثار دیگری در منطق و عروض، او همه اینها را در سالهای اولیه عمرش خواند و از دو شیخی که در بالا ذکر شد آنان را فرا گرفت.در نتیجه؛ برای تدریس و فتوا در اوج جوانی قبل از بیست سالگی آماده شد.

اساتید

مشهورترین اساتید او عبارتند از [۳]:

پدرش عبدالله بن أحمد بلفقیه

پدر بزرگش محمد بن عبدالرحمن العیدروس

دائیش عبدالرحمن بن محمد العیدروس

برادرش محمد بن عبدالله بلفقیه

عبدالله بن علوی الحداد

أحمد بن عمر الهندوان

عبدالرحمن بن أبی الغیث المدنی

إبراهیم بن محمد المصری

یحیى بن عمر مقبول الأهدل

أبو بکر بن علی البطاح الأهدل

الزین بن محمد باقی المزجاجی

علاء الدین بن محمد باقی المزجاجی

إبراهیم الناشری

إبراهیم بن حسن الکردی

محمد بن رسول البرزنجی

حسن بن علی العجیمی

أحمد بن محمد النخلی

عبدالله بن سالم البصری

إبراهیم بن حمزة الحسینی

شاگردان

مهمترین شاگردان او عبارتند از:

حامد بن عمر المنفر

جعفر بن أحمد بن زین الحبشی

حسن بن علی الجفری

سقاف بن محمد بن عمر السقاف

عبدالرحمن بن مصطفى العیدروس

مشیّخ بن جعفر باعبود

ابنه عیدروس بن عبدالرحمن بلفقیه

محمد بن سلیمان الکردی

آثار اجتماعی

علیرغم مشغله ای که به علم، تحصیل و عبادت داشت، توانست راه خود را برای کسب ثروتی که به او در دینش کمک کند، باز کند.او دارای زمین های قابل کشت وسیعی بود که در آن درختان خرما کشت می کرد. بسیاری از بقایای این زمین‌ها هنوز مورد استفاده فرزندان اوست که آن را به ارث برده‌اند.از جمله این زمین های او در اراضی منطقه ای است که در ضلع غربی دره اصلی حضرموت واقع شده است و به آن البطینه می گویند و برای مهمانان نیز محل پذیرایی دارد.امروزه نیز عده ای از مسافرانی که باید در راه رسیدن به شهر مقصد خود استراحت کنند از آن بازدید می کردند. تعداد مساجدی که وی تأسیس کرد به هفده مسجد در برخی شهرها و روستاهای حضرموت می رسد و برخی از این مساجد تا کنون وجود دارند.

سیره

روزی علمای مخالف علمای حضرموت به قصد مناظره در علم توحید به حضرموت رفتند و صبحگاهی به شهر تریم رسیدند.عبدالرحمن بلفقیه در لباس کشاورز به استقبال آنان رفت. وآنان به خیال آنکه کارگر شیخ هست، پس به او گفتند: می خواهیم با ​​ارباب تو دیدار کنیم و با ایشان بحث علمی کنیم. به آنها گفت: چه می خواهید به او بگویید؟ گفتند: چیزهایی را که تو نمی دانی از او می پرسیم. به آنها گفت: من همیشه در درس او تعلیم می گیرم، پس شاید چیزی بدانم که به شما پاسخ دهم، پس از او در مبادی علم سؤال کردند و او به آنها گفت: اگر از استادانم در این باره بپرسید،جواب خواهند داد او در نهایت به تمامی سؤالاتشان رسیدند و او اینگونه به آنها پاسخ داد. وقتی سؤالاتشان تمام شد، به آنها فرمود: اگر از شما سؤال کنند، آیا می توانید پاسخ دهید؟ به او گفتند: چه خواهند پرسید؟ پس از زبان اساتیدش، یعنی اهل تریم، از آنها سؤال کرد، اما آنها نتوانستند پاسخ دهند. پس برخى از آنان به یکدیگر نگاه کردند و گفتند: اگر این خادم شیخ است پس علماى آنها چگونه هستند و از جایی که آمده بودند بازگشتند و داخل تریم نشدند.

بسیاری از حقایقی که از شیخ نقل شده که حاکی از فراوانی و وسعت علم اوست، برخی از آنها را در «النفس الیمانی» و در برخی آثار دیگر ذکر شده است.

اشعار

اشعار او حاکی از مقام والای او در علوم تصوف و ذوق والای او و تسلط او در علوم عرفان اسلامی و کاوش در لطایف این علوم معنوی است و منظومه «رشفات أهل الکمال» گواه بر آن است. جایی که شیخ عبدالله باسودان در توضیح آن کوشید و به ناتوانی خود اعتراف کرد، با اینکه از علمای ممتاز است و دو جلد به عنوان شرح مختصر این ابیات نوشت. در اینجا نمونه ای از این اشعار آورده شده است[۴].

مهر پیام با همه شرایطی که آوردند به ما رسید. پس همه خلقت پر از اهمیت شد و راههای کمال درخشید همه آن فضل و رحمت است و همه هدایت و حکمت است. او امام هر مبلّغی است و در همه صفات الگو است. او باید شکرگزار آنچه به او داد، هنگامی که بلند شد. و به روزه ادامه داد در حالی که از جانب مولای خود به او داده شده بود که شایسته فضل است.

در قصیده «الصفة الصفیة بصفات الصوفیة» می گوید:

و برای مردم نوری کریمانه در چهره هایشان پیداست که همان نور خدااست که در ظاهرشان دیده می شود. اگر در میان آنها نیستی، ولی محبت آنها مانند محبت مردمی است که با آنان هستند با تمام محبتشان. و ما با محبت آنها و محبت خود به آنها به این عشق به بهترین ها امیدواریم.

و در قصیده «عقد المیثاق فی محاسن الأخلاق»

در عمارت اعصار دارند می گذرند و هزار هزار بار است. هر کس روزها را به نیکی مشغول باشد نتیجه نیکو می گیرد و گرنه او را به دل شکستگی مشغول می کنی. و هر کس در آغاز بذر شر بکارد، عاقبت از آن عذاب را درو خواهد کرد.

آثار

او کتاب ها و رسائل و دستورات بسیار مفیدی دارد که از جمله آنها به موارد زیر اشاره می کنیم:

«رشفات أهل الکمال ونسمات أهل الوصال» مجموعه ای منظوم.

«مفاتیح الأسرار» وشرحها فی «رفع الأستار عن مفاتیح الأسرار».

«الدرر البهیة فی المسلسلات النبویة».

«منظومة فی التوحید» و شرح آن.

«عقد المیثاق فی محاسن الأخلاق».

«فتح الخلاق بشرح عقد المیثاق على محاسن الأخلاق».

«رسالة فی طریقة السادة العلویین».

«شرح دوائر الدین».

«شرح العقیدة».

«عمدة المحقق» در دو اصل.

«العقدة فی مسائل العهدة».

«یُمنة المدارس وزینة المدارس».

«غایة المرام فیما یتعلق بأنکحة الأنام».

«قاطع الجدال فی مسألة الهلال».

«خاتمة الجواب والبیان فی أن المحسودین فی الخیر فی زیادة لا نقصان».

«الطوالع واللوامع فی رجال جمع الجوامع».

«کشف الحق عن الحقیقة وتمییز التلبیس عن رسوم الطریقة».

«غایة الإتقان فی فضل القرآن».

«دیوان شعر».

مجموع پاسخ به سوالات که کمتر از پانصد صفحه نیست.

وفات

در شهر تریم شب چهارشنبه بیست و ششم جمادی الاخر سال ۱۱۶۲ هجری قمری درگذشت و در قبرستان زنبل به خاک سپرده شد[۵].

پانویس

  1. القضماني, محمد ياسر (2014). السادة آل باعلوي وغيض من فيض أقوالهم الشريفة وأحوالهم المنيفة. دمشق، سوريا: دار نور الصباح. صفحة 149
  2. المشهور, عبد الرحمن بن محمد (1404 هـ). شمس الظهيرة (PDF). الجزء الأول. جدة، المملكة العربية السعودية: عالم المعرفة. صفحة 392
  3. الحبشي, عيدروس بن عمر (1430 هـ). عقد اليواقيت الجوهرية. الجزء الثاني. تريم، اليمن: دار العلم والدعوة. صفحة 852
  4. السقاف, عبد الله بن محمد (1356 هـ). تاريخ الشعراء الحضرميين. الجزء الثاني. القاهرة، مصر: مطبعة العلوم. صفحة 85
  5. عبد الرحمن بن عبد الله بلفقيه