نیت: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - 'می رسد' به 'می‌رسد')
جز (جایگزینی متن - 'می رود' به 'می‌رود')
خط ۸: خط ۸:


=مفهوم نیت=
=مفهوم نیت=
واژه «نیت» در مقام استعمال ما فارسی زبانان گاه به معنای اسمی به کار می رود و مراد از آن غایتی است که فاعل از فعل خود آن را در نظر گرفته است. مثلا می گوئیم: «نیت شما در این حرکت چیست؟» و پاسخ داده می شود: «زیارت دوستان». در این جا می توان گفت: «زیارت دوستان» نیت ماست. و البته این غیر از این معناست که بگوئیم: زیارت دوستان موضوع و متعلق نیت ماست. بنابراین در این استعمال، «نیت» به معنای مصدری یعنی نیت کردن نیست، بلکه به معنای «منوی» است.
واژه «نیت» در مقام استعمال ما فارسی زبانان گاه به معنای اسمی به کار می‌رود و مراد از آن غایتی است که فاعل از فعل خود آن را در نظر گرفته است. مثلا می گوئیم: «نیت شما در این حرکت چیست؟» و پاسخ داده می شود: «زیارت دوستان». در این جا می توان گفت: «زیارت دوستان» نیت ماست. و البته این غیر از این معناست که بگوئیم: زیارت دوستان موضوع و متعلق نیت ماست. بنابراین در این استعمال، «نیت» به معنای مصدری یعنی نیت کردن نیست، بلکه به معنای «منوی» است.


استعمال دوم «نیت» در معنای مصدر است که از آن فعل مشتق می شود. [لکل امرء ما نوی]. «نیت» در استعمال سوم، به معنای توجه، التفات و خطور ذهنی به کار می رود و غالبا در هنگام انجام عبادات مطرح می شود. مثلا به هنگام انجام نماز از کسی سؤال می کنیم: «آیا نیت کرده ای یا خیر؟» در این جا، مقصود این است که آیا شخص مذکور در ابتدای انجام نماز، خصوصیات فعل و قصد نهایی از آن، یعنی قرب الهی را به ذهن خود خطور داده است یا نه؟ به عبارت دیگر، مقصود از نیت کردن در این جا، توجه و التفات تفصیلی به فعل نماز و تعداد رکعات آن و این که به چه مقصودی بایستی به جا آورده شود، می باشد.
استعمال دوم «نیت» در معنای مصدر است که از آن فعل مشتق می شود. [لکل امرء ما نوی]. «نیت» در استعمال سوم، به معنای توجه، التفات و خطور ذهنی به کار می‌رود و غالبا در هنگام انجام عبادات مطرح می شود. مثلا به هنگام انجام نماز از کسی سؤال می کنیم: «آیا نیت کرده ای یا خیر؟» در این جا، مقصود این است که آیا شخص مذکور در ابتدای انجام نماز، خصوصیات فعل و قصد نهایی از آن، یعنی قرب الهی را به ذهن خود خطور داده است یا نه؟ به عبارت دیگر، مقصود از نیت کردن در این جا، توجه و التفات تفصیلی به فعل نماز و تعداد رکعات آن و این که به چه مقصودی بایستی به جا آورده شود، می باشد.


در واژگان عربی نیز، نیت به معنای متعدد به کار می رود: نیت مثل «خیفة»، مصدر است که افعال ماضی و مضارع «نوی»، «ینوی» از آن مشتق می شود. در کتاب المنجد آمده است: واژه «نیت» در کلام عرب، به معنای اسمی نیز به کار رفته و می رود، و لذا در لسان روایات، به صورت جمع یعنی «نیات» آمده است.<ref>المنجد، لویسن معلوف، 1362، نشر اسماعیلیان</ref> اما در زبان عربی، «نیت» به معنای توجه و التفات به کار نرفته است، از این رو، باید گفت که استعمال این واژه در زبان فارسی به معنای توجه و التفات، غلط مشهور است.
در واژگان عربی نیز، نیت به معنای متعدد به کار می‌رود: نیت مثل «خیفة»، مصدر است که افعال ماضی و مضارع «نوی»، «ینوی» از آن مشتق می شود. در کتاب المنجد آمده است: واژه «نیت» در کلام عرب، به معنای اسمی نیز به کار رفته و می‌رود، و لذا در لسان روایات، به صورت جمع یعنی «نیات» آمده است.<ref>المنجد، لویسن معلوف، 1362، نشر اسماعیلیان</ref> اما در زبان عربی، «نیت» به معنای توجه و التفات به کار نرفته است، از این رو، باید گفت که استعمال این واژه در زبان فارسی به معنای توجه و التفات، غلط مشهور است.


به نظر می‌رسد، منشا این توهم این است که شارع اسلام، «نیت قربت» را در امتثال و قبولی احکام تعبدیه شرط کرده است و در بین فقها و اصولیین، بحث های گسترده ای پیرامون این که منظور از «نیت» در عبادات چیست؟ صورت گرفته است. بعضی بر این عقیده اند که مراد از نیت کردن «اخطار بالبال» است. از همین جاست که گاه به غلط، واژه «نیت» در معنای توجه و التفات به کار می رود. اما باید دانست که صاحب نظران فن، همگی بر این اعتقاد نیستند و شرط صحت نیت را، اخطار بالبال نمی‌دانند.
به نظر می‌رسد، منشا این توهم این است که شارع اسلام، «نیت قربت» را در امتثال و قبولی احکام تعبدیه شرط کرده است و در بین فقها و اصولیین، بحث های گسترده ای پیرامون این که منظور از «نیت» در عبادات چیست؟ صورت گرفته است. بعضی بر این عقیده اند که مراد از نیت کردن «اخطار بالبال» است. از همین جاست که گاه به غلط، واژه «نیت» در معنای توجه و التفات به کار می‌رود. اما باید دانست که صاحب نظران فن، همگی بر این اعتقاد نیستند و شرط صحت نیت را، اخطار بالبال نمی‌دانند.


علم و میل در افعال ارادی: افعال ارادی انسان، تماما مبتنی بر دو مبدا علم و گرایش است. تحقق و وجود میل، همواره مستلزم صدور فعل نیست اما هر فعلی که از فاعل مختار - از آن حیث که مختار است - صادر می شود، متوقف بر تحقق دو عنصر علم و میل است. البته، این میل گاه مربوط به قوای نفسانی است و گاه مربوط به اعضای حسی و بدنی.
علم و میل در افعال ارادی: افعال ارادی انسان، تماما مبتنی بر دو مبدا علم و گرایش است. تحقق و وجود میل، همواره مستلزم صدور فعل نیست اما هر فعلی که از فاعل مختار - از آن حیث که مختار است - صادر می شود، متوقف بر تحقق دو عنصر علم و میل است. البته، این میل گاه مربوط به قوای نفسانی است و گاه مربوط به اعضای حسی و بدنی.
خط ۳۹: خط ۳۹:


=قصد و اراده=
=قصد و اراده=
به نظر می‌رسد که قصد و اراده با یکدیگر تفاوت دارند و «قصد» متقدم بر «اراده» به معنای حقیقی آن است. فعل ارادی که از ما صادر می شود، به دنبال «قصد» و اراده صورت می گیرد و - چنان که اشاره نمودیم - اراده آخرین مرحله نفسانی نسبت به فعل است. البته در مقام استعمال، گاه اراده به جای قصد نیز به کار می رود: [قَصَدَهُ ای اَرادَهُ]
به نظر می‌رسد که قصد و اراده با یکدیگر تفاوت دارند و «قصد» متقدم بر «اراده» به معنای حقیقی آن است. فعل ارادی که از ما صادر می شود، به دنبال «قصد» و اراده صورت می گیرد و - چنان که اشاره نمودیم - اراده آخرین مرحله نفسانی نسبت به فعل است. البته در مقام استعمال، گاه اراده به جای قصد نیز به کار می‌رود: [قَصَدَهُ ای اَرادَهُ]


آنچه مشترک بین قصد و اراده است این است که هر دو متاخر از «علم» یعنی تصور و تصدیق اند. وقتی می گوییم: «من قصد کرده ام که به فلان مکان بروم» یعنی پس از تصور مکان مذکور، تصدیق به فائده رفتن نیز نموده، شوق پیدا کرده ام که بدانجا بروم. بنابراین، در مفهوم قصد، دو عنصر علم و میل مورد توجه هستند. در این جا معمولا کلمه «تصمیم» را به معنای قصد به کار می بریم. این تصمیم و قصد، بر همه مراحل تمایل نفسانی اطلاق نمی‌شود. چون گاه می گوییم: من فائده فلان کار را تصدیق می کنم و میل هم نسبت به انجامش دارم، اما هنوز تصمیمی در مورد آن نگرفته ام. این بیان، یا حاکی از این است که تصمیم امری غیر از خود علم و میل است و یا نشانگر این است که تصمیم تنها به مرحله شدید میل، که به دنبال آن اراده صورت می گیرد، اطلاق می شود.
آنچه مشترک بین قصد و اراده است این است که هر دو متاخر از «علم» یعنی تصور و تصدیق اند. وقتی می گوییم: «من قصد کرده ام که به فلان مکان بروم» یعنی پس از تصور مکان مذکور، تصدیق به فائده رفتن نیز نموده، شوق پیدا کرده ام که بدانجا بروم. بنابراین، در مفهوم قصد، دو عنصر علم و میل مورد توجه هستند. در این جا معمولا کلمه «تصمیم» را به معنای قصد به کار می بریم. این تصمیم و قصد، بر همه مراحل تمایل نفسانی اطلاق نمی‌شود. چون گاه می گوییم: من فائده فلان کار را تصدیق می کنم و میل هم نسبت به انجامش دارم، اما هنوز تصمیمی در مورد آن نگرفته ام. این بیان، یا حاکی از این است که تصمیم امری غیر از خود علم و میل است و یا نشانگر این است که تصمیم تنها به مرحله شدید میل، که به دنبال آن اراده صورت می گیرد، اطلاق می شود.