عمار یاسر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'عبد الله' به 'عبدالله')
خط ۶۷: خط ۶۷:
سمیه مادر عمار ابتدا کنیز [[ابی‌حذیفه مخزومی]] بود که او را بعد از آزادی به ازدواج یاسر که هم‌پیمان با [[قبیله‌ی بنی‌مخزوم]] بود درآورد. <ref> أسدالغابة، ج ‏6، ص 152</ref>
سمیه مادر عمار ابتدا کنیز [[ابی‌حذیفه مخزومی]] بود که او را بعد از آزادی به ازدواج یاسر که هم‌پیمان با [[قبیله‌ی بنی‌مخزوم]] بود درآورد. <ref> أسدالغابة، ج ‏6، ص 152</ref>


گزارش شده است که [[پیامبر(ص)]] وقتی عمار و خانواده‌‌اش را در حال شکنجه شدن می‌دید، می‌فرمود: ای خاندان یاسر! صبر کنید که [[بهشت]] وعده‌گاه شما است: «صبرا آل یاسر موعدکم الجنّة». <ref>الإصابة، ج ‏4، ص 473</ref> «صبرا یا آل یاسر، اللَّهمّ اغفر لآل یاسر». <ref>ابن عبدالبر، یوسف بن عبد الله‏، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق، البجاوی، علی محمد، ج 4، ص 1589، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، 1412ق</ref>
گزارش شده است که [[پیامبر(ص)]] وقتی عمار و خانواده‌‌اش را در حال شکنجه شدن می‌دید، می‌فرمود: ای خاندان یاسر! صبر کنید که [[بهشت]] وعده‌گاه شما است: «صبرا آل یاسر موعدکم الجنّة». <ref>الإصابة، ج ‏4، ص 473</ref> «صبرا یا آل یاسر، اللَّهمّ اغفر لآل یاسر». <ref>ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله‏، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق، البجاوی، علی محمد، ج 4، ص 1589، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، 1412ق</ref>


در مورد [[هجرت]] عمار به [[حبشه]] اختلاف نظر وجود دارد، <ref> أسد الغابة فى معرفة الصحابة، ج 3، ص 627</ref> ولی وی از اولین [[مهاجران]] به [[مدینه]] بود، <ref> أسد الغابة فى معرفة الصحابة، ج 3، ص 628</ref> و در ساخت اولین [[مسجد]] آن شهر([[مسجد قبا]]) شرکت فعال داشت، <ref>ابن هشام،عبد الملک، السیرة النبویة، تحقیق: السقا، مصطفی، الأبیاری، ابراهیم، شلبی، عبد الحفیظ، ج 1، ص 498، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، بی‌تا</ref> و در نبردهای (مهم) زمان پیامبر(ص) حاضر بود. <ref>طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق، ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 11، ص 563، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق</ref>
در مورد [[هجرت]] عمار به [[حبشه]] اختلاف نظر وجود دارد، <ref> أسد الغابة فى معرفة الصحابة، ج 3، ص 627</ref> ولی وی از اولین [[مهاجران]] به [[مدینه]] بود، <ref> أسد الغابة فى معرفة الصحابة، ج 3، ص 628</ref> و در ساخت اولین [[مسجد]] آن شهر([[مسجد قبا]]) شرکت فعال داشت، <ref>ابن هشام،عبد الملک، السیرة النبویة، تحقیق: السقا، مصطفی، الأبیاری، ابراهیم، شلبی، عبد الحفیظ، ج 1، ص 498، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، بی‌تا</ref> و در نبردهای (مهم) زمان پیامبر(ص) حاضر بود. <ref>طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق، ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 11، ص 563، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق</ref>
خط ۱۱۴: خط ۱۱۴:
آن دو نفر در مورد این‌که کدام یک قاتل عمار بودند با یک دیگر خصومت و ستیز مى‏کردند، و هر یک افتخار می‌کرد که او را کشته است. [[عمرو بن عاص]] گفت: به خدا [[سوگند]] که درباره آتش [[جهنم]] با یکدیگر خصومت مى‏‌کنند. [[معاویه]] که این سخن را شنید، به عمرو عاص گفت: مانند چنین کارى که تو کردى ندیده‌‏ام؛ چراکه مردمى که جان خود را در راه ما مى‏‌بخشند به آنان مى‏‌گویى در مورد [[دوزخ]] و آتش ستیزه مى‌‏کنید؟ عمرو عاص گفت: به خدا سوگند هم‌چنین است و خودت هم مى‏‌دانى و من دوست مى‏داشتم که بیست سال پیش از این مرده بودم‏. <ref> الطبقات الکبری‏، ج 3، ص 197</ref>
آن دو نفر در مورد این‌که کدام یک قاتل عمار بودند با یک دیگر خصومت و ستیز مى‏کردند، و هر یک افتخار می‌کرد که او را کشته است. [[عمرو بن عاص]] گفت: به خدا [[سوگند]] که درباره آتش [[جهنم]] با یکدیگر خصومت مى‏‌کنند. [[معاویه]] که این سخن را شنید، به عمرو عاص گفت: مانند چنین کارى که تو کردى ندیده‌‏ام؛ چراکه مردمى که جان خود را در راه ما مى‏‌بخشند به آنان مى‏‌گویى در مورد [[دوزخ]] و آتش ستیزه مى‌‏کنید؟ عمرو عاص گفت: به خدا سوگند هم‌چنین است و خودت هم مى‏‌دانى و من دوست مى‏داشتم که بیست سال پیش از این مرده بودم‏. <ref> الطبقات الکبری‏، ج 3، ص 197</ref>


[[امام علی(ع)]] در کنار بدنش فرمود: «رحم الله عمارا یوم أسلم، و رحم الله عمارا یوم قتل، و رحم الله عمارا یوم یبعث حیا». <ref> أنساب‏الأشراف، ج ‏1، ص 74</ref> و بعد بر او نماز خواند و بدون [[غسل]] در همان پیراهنش او را دفن کرد. <ref>حمیری، عبد الله بن جعفر، قرب الإسناد، ص 138، قم، مؤسسه آل البیت ع، قم، چاپ اول، 1413ق</ref>
[[امام علی(ع)]] در کنار بدنش فرمود: «رحم الله عمارا یوم أسلم، و رحم الله عمارا یوم قتل، و رحم الله عمارا یوم یبعث حیا». <ref> أنساب‏الأشراف، ج ‏1، ص 74</ref> و بعد بر او نماز خواند و بدون [[غسل]] در همان پیراهنش او را دفن کرد. <ref>حمیری، عبدالله بن جعفر، قرب الإسناد، ص 138، قم، مؤسسه آل البیت ع، قم، چاپ اول، 1413ق</ref>


=پانویس=
=پانویس=