جریان نوسلفی در عربستان (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (Javadi صفحهٔ جریان نوسلفی در عربستان را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به جریان نوسلفی در عربستان (مقاله) منتقل کرد)
 
(۳۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''جریان نوسلفی در عربستان''' نهضتی دینی ـ سیاسی است که در دو سه دهه اخیر تکوین یافته و تأثیرآفرینی ‏می‌کند. نوشتار حاضر در این زمینه به دنبال دست‌یابی به پاسخ این دو پرسش اساسی است که ‏جریان نوسلفی چیست؟ و در چه زمینه‌‌ای رشد یافته است؟ مقاله حاضر، ضمن زمینه‌شناسی ‏تاریخی تکوین این جریان، به شخصیت‌شناسی پیشتازان این حرکت پرداخته و برخی از اندیشه‌های ‏محوری این جریان را در خلال بحث، معرفی می‌کند. در این بحث روشن می‌شود که نوسلفی‌گری جریانی ‏انشعابی از [[وهابیت|وهابیت]] است که جنبه انتقادی آن نسبت به محافظه‌کاری سنتی وهابیت غلبه یافته و از این رو، ‏توانسته مخاطبان خاصی را به ویژه در مقابله‌جویی با کشورهای سلطه‌جو و برخی اقتدارگرایی‌ها در برخورد ‏با قدرت‌های داخلی به دست آورد. چنان‌که روشن می‌شود تأثیرات با واسطه سیدقطب در این روحیه ضد ‏محافظه‌گرایی، جدّی است. ‏


<div class="wikiInfo">
== مقدمه ==
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
عربستان در دنیای معاصر مهم‌ترین منبع برای تکوین و صدور وهابیت و سلفی‌گری به دنیای اسلام است. در این ‏میان، تکوین جریان نوسلفی یکی از مهم‌ترین مسائلی است که در عربستان سعودی و در زمینه وهابیت رخ داده ‏است. بررسی ابعاد مختلف این جریان دینی ـ سیاسی در دورانی که سطح و تنوع درگیری وهابیان با دیگر ‏مسلمانان بیشتر شده است، اهمیت خاصی دارد. در بحث حاضر ضمن زمینه‌شناسی تکوین جریان سیاسی ـ دینی ‏نوسلفی، به شخصیت‌شناسی پیشتازان این نهضت پرداخته‌ایم. ‏
|-
!عنوان مقاله!! data-type="authorName" |جريان نوسلفي‌ در عربستان‏
|-
|زبان مقاله
| data-type="authorfatherName" |فارسی
|-
|اطلاعات نشر
| data-type="authorbirthDate" |ایران - [[پژوهشگاه مطالعات تقریبی]]
|-
|نویسنده
| data-type="authorfatherName" |ذبیح الله نعیمیان
|-


|}
== زمینه‌شناسی تکوین جریان نوسلفی ==
</div>
تکوین نوسلفی‌گری فرایندی طولانی داشته است. برخی از زمینه‌هایی فکری و سیاسی‌ای که به این امر کمک ‏کرده‌اند، عبارتند از:


‏1_تأثیر اندیشه مبارزه‌گرایانه سیدقطب در عربستان سعودی


'''جريان نوسلفی در عربستان''' نهضتی دينی ـ سياسی است که در دو سه دهة اخير تکوين يافته و تأثيرآفرينی ‏می‌کند. نوشتار حاضر، در اين زمينه به دنبال دست‌يابی به پاسخ اين دو پرسش اساسی است که ‏جريان نوسلفی چيست؟ و در چه زمينه‌‌ای رشد يافته است؟مقاله حاضر، ضمن زمينه‌شناسی ‏تاريخی تکوين اين جريان، به شخصيت‌شناسی پيشتازان اين حرکت پرداخته و برخي از انديشه‌های ‏محوری اين جريان را در خلال بحث، معرفی مي‌کند. در اين بحث روشن مي‌شود که نوسلفی‌گری جرياني ‏انشعابي از [[وهابيت]] است که جنبة انتقادی آن نسبت به محافظه‌کاری سنتی وهابيت غلبه يافته و از اين رو، ‏توانسته مخاطبان خاصی را به ويژه در مقابله‌جويی با کشورهاي سلطه‌جو و برخی اقتدارگرايی‌ها در برخورد ‏با قدرت‌های داخلی به دست آورد. چنان‌که روشن می‌شود تأثيرات با واسطه سيدقطب در اين روحيه ضد ‏محافظه‌گرايی، جدّی است.‏
2_چالش‌آفرینی استقبال دولت سعودی از حضور نظامی آمریکا در جنگ خلیج فارس


3_بازتاب 11 سپتامبر و چالش افغانستان


=مقدمه=
‏4_بازتاب اشغال عراق
عربستان در دنياي معاصر مهم‌ترين منبع براي تکوين و صدور وهابيت و سلفي‌گري به دنياي اسلام است. در اين ‏ميان، تکوين جريان نوسلفي يکي از مهم‌ترين مسائلي است که در عربستان سعودي و در زمينة وهابيت رخ داده ‏است. بررسي ابعاد مختلف اين جريان ديني ـ سياسي، در دوراني که سطح و تنوع درگيري وهابيان با ديگر ‏مسلمانان بيشتر شده است، اهميت خاصي دارد. در بحث حاضر ضمن زمينه‌شناسي تکوين جريان سياسي ـ ديني ‏نوسلفي، به شخصيت‌شناسي پيشتازان اين نهضت پرداخته‌ايم.‏


در این بخش به اجمال این موارد را مورد بررسی قرار می‌دهیم:‏


=زمينه‌شناسي تکوين جريان نوسلفي=
== ‏تأثیر اندیشه مبارزه‌گرایانه سیدقطب در عربستان سعودی ==
تکوين نوسلفي‌گري فرايندي طولاني  داشته است. برخي از زمينه‌هايي فکري و سياسي‌اي که به اين امر کمک ‏کرده‌اند، عبارتند از: ‏
سیدقطب شخصیت تأثیرگذاری بود که روح ‏مبارزه با دولت‌های فاسد در میان کشورهای اسلامی را به هیجان درآورد. ابوالاعلی مودودی با طرح اندیشه جاهلیت ‏نوین، آن را حاکم بر تمدّن غربی ‌دانست. در حالی‌که سید قطب با الگوبرداری از این اندیشه مودودی، محدوده شمول جاهلیت ‏را چنان توسعه داد که شامل اکثریت مسلمانان شد. کانون اندیشه سیدقطب بر اساس حاکمیت انحصاری خداوند متعال شکل ‏گرفته بود.


‏1.‏ تأثير انديشة مبارزه‌گرايانة سيدقطب در عربستان سعودي
او این اندیشه را که از دیدگاه سلفی مودودی اخذ کرده بود، در فی ظلال القرآن و سپس به صورت صریح‌تر و ‏تندتری در معالم فی‌الطریق بیان کرد. همه پاسخ‌دهندگان به سیدقطب معتقد بودند که او اندیشه خود را ازخوارج گرفته است. این ‏نگاه منفی به مسلمانان، توسط برخی از گروه‌های منشعب از اخوان‌المسلمین اوج گرفت. ‏


‏2.‏ چالش‌آفريني استقبال دولت سعودي از حضور نظامي امريکا در جنگ خليج فارس
پس از چند دهه سلطه خاندان سعودی و همکاری دینی ـ سیاسی وهابیت با آنها در این مدت، ورود ‏اندیشه‌های چالش‌آفرین سیدقطب به عربستان سعودی، این حاکمیت بلامنازع را می‌توانست به چالش بکشاند. در ‏دورانی که عربستان سعودی تلاش می‌کرد تا در مقابل موج ناصریسم بایستد، ورود محمد قطب برادر سید قطب ‏با استقبال این کشور مواجه شد. اما این مسأله تأثیری درازمدت نیز به دنبال داشت. محمد قطب توانست ‏شاگردانی را بپروراند که توحید قصور برای آنان بر توحید قبوری که وهابیت سنتی بدان می‌پرداختند، ترجیح ‏داشت. ‏


‏3.‏ بازتاب 11 سمپتامبر و چالش افغانستان
تعالیم مبارزه‌جویانه قطبی در دراز مدت زمینه‌ساز درگیری پیروان آن با دولت‌ها بود. در حالی که وهابیت ‏سنتی حتی نصیحت آشکار به حاکم را نیز نمی‌پسندند و بر این اساس هرگز مبارزه با حاکم را تجویز ‏نمی‌کنند. آنان این مسأله را از منظری دینی و نه سیاسی، توجیه می‌کنند. این مقوله آنان را در ارتباطی مستمر ‏با دستگاه حاکم قرار می‌دهد و مادامی که این اندیشه دینی بر آنان حاکم است، هرگز زمینه‌ای برای برخورد با ‏دستگاه میان علمای وهابی و پیروان آنان با نظام سیاسی به وجود نخواهد آمد. در حالی که اندیشه سیدقطب ‏زمینه‌ای قوی برای مقابله با دستگاه در اختیار کسانی قرار می‌دهد که آنان را نوسلفی می‌خوانیم. اندیشه‌های ‏مبارزه‌گرایانه سیدقطب در تفسیر فی‌ ظلال القرآن و در کتاب مشهور معالم فی‌الطریق برای همیشه درس‌آموز ‏تقابل با حکومت‌های غیر‌ملتزم به شریعت است. ‏


‏4.‏ بازتاب اشغال عراق
در جریان تقابل عربستان سعودی با جریان ناصریسم، محمدقطب مورد استقبال عربستان قرار گرفت و به این ‏کشور وارد شد. او توانست با تربیت شاگردانی چون سفر الحوالی و سلمان العوده نطفه جریان نوسلفی‌ را ایجاد ‏کند. مبارزه‌گرایی سیدقطب در مصر از گونه مبارزه‌جویی خوارج تلقی شد. خوارج از جهت باورهای دینی مرتکب کبیره را کافر می‌دانستند و بر این اساس حکامی را که به شریعت التزام مناسبی نداشتند، به تیغ تکفیر ‏می‌راندند. اتهام خارجی‌گری به سیدقطب و پیروان او جای تأمل خاصی دارد. اما طرح ضمنی این شائبه درباره ‏نوسلفی‌ها نیز محوری است بدون تحلیل دقیق درباره آن نمی‌توان به کنه جریان نوسلفی پی برد. حتی اگر این ‏اتهام را درباره آنان نپذیریم، اصل این مسأله قابل تأمل است که آموزه اطاعت کامل از حاکم و پادشاه در جریان ‏نوسلفی مورد تردید قرار گرفته است، بی‌آن‌که لزوماً آنان از دیگر اندیشه‌های وهابیت چشم‌پوشیده‌اند. چنان‌که ‏پرداختن افراطی به مسأله توحید از طریق مذمت مقابله با زیارت قبور در قالب تعبیر تحقیرآمیز توحید قبور مورد ‏نکوهش آنان قرار گرفته و آنان مبارزه با مفاسد نظام سیاسی را به عنوان توحید قصور بر توحید قبور ترجیح ‏می‌دهند. در هر حال محمدقطب که بیش از 60 کتاب عرضه کرده است، چنان تأثیری بر مخاطبان خود ‏می‌گذارد که توحید وهابیان برای آنها بی‌معنا جلوه می‌کند. ‏


به گزارش دکتر عصام العماد (وهابی پیشین یمنی و تحصیل کرده دانشگاه محمد السعود که شیعه شده است) ‏جدا از اندیشه‌های سیدقطب و برادرش، انتشار اندیشه‌های ضد‌وهابی محمد غزالی و محمد سعید رمضان البوطی ‏بیشترین تأثیر را در تقسیم وهابیت به دو شاخه درباری و انقلابی داشته است. در این میان کسی مانند اسامه بن ‏لادن نیز نزد شاگردان محمدقطب درس خواند و از این طریق با کتاب‌های سیدقطب آشنا گردید. ‏
ربیع مدخلی ـ از مشهورترین پیشتازان جریان جامیه ـ کسی است که از آغاز نسبت به حضور محمدقطب در ‏عربستان هشدار داد. این هشدار او چندان مورد توجه قرار نگرفت. هرچند وی در مدینه به نوعی محصور بود. به ‏گزارش دکتر عصام العماد، ربیع مدخلی نسبت به توحید حاکم بر جنبش سیاسی بن ‌لادن در افغانستان حساسیت ‏نشان داد و توحید حاکم بر آنان را متمایز از توحید محمد بن عبدالوهاب دانست.


در اين بخش به اجمال اين موارد را مورد بررسي قرار مي‌دهيم:
در مقابل عبدالله عزام نیز از ‏عرب‌های افغان ـ که پیش از حوادث 11 سپتامبر کشته شد ـ به مقابله با ربیع مدخلی برخواست. حساسیت ربیع ‏مدخلی در مقابل این جنبش‌ها مورد پذیرش بن باز نیز بود. به گفته بن باز جنبش‌هایی که ربیع مدخلی قبول ‏ندارد، او نیز آنها را نمی‌پذیرد.


==‏تأثير انديشة مبارزه‌گرايانة سيدقطب در عربستان سعودي==
==‏چالش‌آفرینی استقبال دولت سعودی از حضور نظامی آمریکا در جنگ دوم خلیج فارس==
سيدقطب شخصيت تأثيرگذاري بود که روح ‏مبارزه با دولت‌هاي فاسد در ميان کشورهاي اسلامي را به هيجان درآورد. ابوالاعلي مودودي با طرح انديشة جاهليت ‏نوين، آن را حاکم بر تمدّن غربي ‌دانست. در حالي‌که سيد قطب با الگوبرداري از اين انديشة مودودي، محدودة شمول جاهليت ‏را چنان توسعه داد که شامل اکثريت مسلمانان شد.‏ ‏ کانون انديشة سيدقطب بر اساس حاکميت انحصاري خداوند متعال شکل ‏گرفته بود.  
در جریان لشکرکشی آمریکا ‏به منطقه خلیج فارس در سال 1990م، آمریکا خواهان حضور در عربستان بود و این مسأله با پذیرش دولت سعودی و فتوای ‏موافق هیأت کبار علما مواجه شد. این مسأله به چالشی درونی میان علمای وهابی منتهی شد. کسانی مانند سفرالحوالی، سلمان بن ‏فهد العوده، شیخ ناصرالعمر، شیخ عائض القرنی و ... ، به مقابله با این مسأله همت گماردند. این اقدام در سطوح مختلف از ‏طریق کتاب‌ها، نشریات، نوارهای کاست، نوارهای ویدئو، سخنرانی‌ها و ... ، تأثیرگذار بود. سرانجام این درگیری به اخراج چند ‏تن از علمای وهابی نوسلفی از هیأت کبار العلما انجامید. چنان‌که کسانی مانند سفر الحوالی و سلمان بن عوده نیز برای چند ‏سال به زندان افتادند. ‏


او اين انديشه را که از ديدگاه سلفي مودودي اخذ کرده بود، در في ظلال القرآن  و سپس به صورت صريح‌تر و ‏تندتري در معالم في‌الطريق بيان کرد. همة پاسخ‌دهندگان به سيدقطب معتقد بودند که او انديشة خود را ازخوارج گرفته است.‏ ‏ اين ‏نگاه منفي به مسلمانان، توسط برخي از گروه‌هاي منشعب از اخوان المسلمين اوج گرفت. ‏
با صدور فتوای بن باز مبنی بر تجویز استقرار سربازان غیر مسلمان در عربستان، مجادله‌ای میان گرایش‌های مختلف در ‏عربستان شکل گرفت. در این مجادله، عبدالرحمن غازی القصیبی از تصمیم پادشاه دفاع کرد. در حالی که کسانی چون سفر ‏الحوالی، ناصرالعمر، عائض القرنی و سلمان العوده به نقد این تصمیم پرداختند. چنان‌که ناصرالعمر، غازی القصیبی را سکولار ‏و کافر خواند. ‏


پس از چند دهه سلطة خاندان سعودي و همکاري ديني ـ سياسي وهابيت با آنها در اين مدت، ورود ‏انديشه‌هاي چالش‌آفرين سيدقطب به عربستان سعودي، اين حاکميت بلامنازع را مي‌توانست به چالش بکشاند. در ‏دوراني که عربستان سعودي تلاش مي‌کرد تا در مقابل موج ناصريسم بايستد، ورود محمد قطب برادر سيد قطب ‏با استقبال اين کشور مواجه شد. اما اين مسأله تأثيري درازمدت نيز به دنبال داشت. محمد قطب توانست ‏شاگرداني را بپروراند که توحيد قصور براي آنان بر توحيد قبوري که وهابيت سنتي بدان مي‌پرداختند، ترجيح ‏داشت. ‏
قصیبی نیز در مقابل، با انتشار مجموعه مقالاتی تحت عنوان «حتی لاتکون فتنه»، ادعای مذکور را ردّ کرده و خواستار ‏اثبات آنها در دادگاه شد. ضمن آن‌که، گرایش مقابل خود را به جنبش جهیمان العتیبی ربط داد و آنها را قدرت‌گرا، فقهای ‏سیاسی و خمینی‌های عربستان سعودی خواند. ‏  


تعاليم مبارزه‌جويانة قطبي در دراز مدت، زمينه‌ساز درگيري پيروان آن با دولت‌ها بود. در حالي که وهابيت ‏سنتي، حتي نصيحت آشکار به حاکم را نيز نمي‌پسندند و بر اين اساس، هرگز مبارزه با حاکم را تجويز ‏نمي‌کنند.‏ ‏ آنان اين مسأله را از منظري ديني و نه سياسي، توجيه مي‌کنند.‏ ‏ اين مقوله، آنان را در ارتباطي مستمر ‏با دستگاه حاکم قرار مي‌دهد و مادامي که اين انديشة ديني بر آنان حاکم است، هرگز زمينه‌اي براي برخورد با ‏دستگاه ميان علماي وهابي و پيروان آنان با نظام سياسي به وجود نخواهد آمد. در حالي که انديشة سيدقطب ‏زمينه‌اي قوي براي مقابله با دستگاه در اختيار کساني قرار مي‌دهد که آنان را نوسلفي مي‌خوانيم. انديشه‌هاي ‏مبارزه‌گرايانة سيدقطب در تفسير في‌ ظلال القرآن و در  
نگاه منفی امثال قصیبی به شورش جهیمان نکته‌ای فراموش ناشدنی است. چنان‌که، بسته بودن فضای فکری و سیاسی ‏عربستان سعودی را می‌توان در سرکوبی خشن جنبش اعتراضی و عدالت‌جویانه جهیمان عتیبی در دسامبر 1979م، جستجو کرد. ‏شورش جهیمان، تنها شورشی کور و بدون زمینه‌های نظری نبود. او در رساله‌ای با عنوان الاماره والطاعه والبیعه، برخی از ‏انگاشته‌های دینی ـ سیاسی خود را طرح کرده بود. به طور نمونه، ‌ سه شرط اساسی برای امام ذکر کرده بود: اسلام، قرشی بودن، ‏تطبیق شریعت. توجه خاص به این عناصر ـ به ویژه اشتراط تطبیق شریعت ـ می‌توانست زمینه نظری مناسبی برای جریان‌های ‏معارضه‌جو در داخل جریان‌های وهابیت باشد. در هر حال، تأثیرپذیری از جهیمان نیز می‌تواند زمینه‌های فکری بخشی از جریان ‏نوسلفی را در زمان‌هایی پیش‌تر از حضور نظامی آمریکا در عربستان نشان دهد. ‏
کتاب مشهور معالم في‌الطريق، براي هميشه درس‌آموز ‏تقابل با حکومت‌هاي غير ملتزم به شريعت است. ‏


در جريان تقابل عربستان سعودي با جريان ناصريسم، محمدقطب مورد استقبال عربستان قرار گرفت و به اين ‏کشور وارد شد. او توانست با تربيت شاگرداني چون سفر الحوالي و سلمان العوده نطفة جريان نوسلفي‌ را ايجاد ‏کند. مبارزه‌گرايي سيدقطب در مصر از گونة مبارزه‌جويي خوارج تلقي شد. خوارج از جهت باورهاي ديني، ‏مرتکب کبيره را کافر مي‌دانستند و بر اين اساس، حکامي را که به شريعت التزام مناسبي نداشتند، به تيغ تکفير ‏مي‌راندند. اتهام خارجي‌گري به سيدقطب و پيروان او، جاي تأمل خاصي دارد. اما طرح ضمني اين شائبه دربارة ‏نوسلفي‌ها نيز محوري است بدون تحليل دقيق دربارة آن، نمي‌توان به کنه جريان نوسلفي پي برد. حتي اگر اين ‏اتهام را دربارة آنان نپذيريم، اصل اين مسأله قابل تأمل است که آموزة اطاعت کامل از حاکم و پادشاه در جريان ‏نوسلفي مورد ترديد قرار گرفته است، بي‌آن‌که لزوماً آنان از ديگر انديشه‌هاي وهابيت چشم پوشيده‌اند. چنان‌که، ‏پرداختن افراطي به مسألة توحيد از طريق مذمت مقابله با زيارت قبور، در قالب تعبير تحقيرآميز توحيد قبور، مورد ‏نکوهش آنان قرار گرفته و آنان مبارزه با مفاسد نظام سياسي را به عنوان توحيد قصور بر توحيد قبور ترجيح ‏مي‌دهند. در هر حال، محمدقطب که بيش از 60 کتاب عرضه کرده است، چنان تأثيري بر مخاطبان خود ‏مي‌گذارد که توحيد وهابيان براي آنها بي‌معنا جلوه مي‌کند.‏
در دسامبر 1990م چهل و سه روشنفکر لیبرال طی نامه‌ای سرگشاده خطاب به پادشاه عربستان، خواستار اصلاحاتی ‏دموکراتیک در ساختار سیاسی عربستان شدند. در واکنش به این شکوائیه، 52 نفر از اسلام‌گرایان در ماه می 1991م، از طریق ‏پیامی دوازده درخواست اصلاحی به پادشاه ارائه دادند. ‏


به گزارش دکتر عصام العماد (وهابي پيشين يمني و تحصيل کردة دانشگاه محمد السعود که شيعه شده است) ‏جدا از انديشه‌هاي سيدقطب و برادرش، انتشار انديشه‌هاي ضد وهابي محمد غزالي و محمد سعيد رمضان البوطي، ‏بيشترين تأثير را در تقسيم وهابيت به دو شاخة درباري و انقلابي داشته است. در اين ميان، کسي مانند اسامه بن ‏لادن نيز نزد شاگردان محمدقطب درس خواند و از اين طريق با کتاب‌هاي سيدقطب آشنا گرديد.
سازمان دینی تحت نظر بن باز، یعنی هیأت کبار العلما، پیام می 1991م را به خاطر تعرض و بی‌احترامی به پادشاه محکوم ‏کرد. پس از آن، در سپتامبر 1992م، «یادداشتی توصیه‌آمیز» در 45 صفحه، خطاب به بن‌باز نگاشته شد و ابعادی از پیام می ‏‏1991م را مورد تأکید قرار داد و برخی از ابعاد را بیشتر توضیح داد. این اقدام نیز با محکومیت فوری هیأت کبار العلما مواجه ‏شد و این اقدام تفرقه‌گرایانه خوانده شد. البته هفت عضو از اعضای نوزده‌گانه نهاد مذکور از تأیید آن خودداری کرده و به ‏همین خاطر از جانب پادشاه برکنار شدند و به جای آنها ده نفر دیگر از افراد طرفدار رژیم به عضویت هیأت کبار العلما منصوب ‏شدند. در مقابل، سه تن از علمای جنبش مخالف (حمد عقله الشعیبی، عبدالله المصعری و عبدالله بن جبرین) طی نامه‌ای ‏سرگشاده خطاب به بن باز، اتهام تفرقه‌افکنی را نفی کرده و تهدید به کشاندن مسأله به دادگاه کردند.
ربيع مدخلي ـ از مشهورترين پيشتازان جريان جاميه ـ کسي است که از آغاز نسبت به حضور محمدقطب در ‏عربستان هشدار داد. اين هشدار او چندان مورد توجه قرار نگرفت. هرچند وي در مدينه به نوعي محصور بود. به ‏گزارش دکتر عصام العماد، ربيع مدخلي نسبت به توحيد حاکم بر جنبش سياسي بن ‌لادن در افغانستان حساسيت ‏نشان داد و توحيد حاکم بر آنان را متمايز از توحيد محمد بن عبدالوهاب دانست.  


در مقابل، عبدالله عزام نيز از ‏عرب‌هاي افغان ـ که پيش از حوادث 11 سپتامبر کشته شد ـ به مقابله با ربيع مدخلي برخواست. حساسيت ربيع ‏مدخلي در مقابل اين جنبش‌ها مورد پذيرش بن باز نيز بود. به گفتة بن باز جنبش‌هايي که ربيع مدخلي قبول ‏ندارد، او نيز آنها را نمي‌پذيرد.‏
در دسامبر 1992م، ملک فهد در یک سخنرانی خطاب به علمای برجسته وهابی خواستار پایان دادن به ‏تبلیغات مخرب ضد دولت کرد و این فعالیت‌ها را تحت عنوان گرایش‌های خارجی‌گرایانه محکوم کرد. اما در ‏می 1993م، شش تن از مخالفان ـ که پنج تن از آنها یادداشت 1992 را تأیید کرده بودند ـ کمیته دفاع از حقوق ‏شرعی تشکیل دادند و اقدام آنها مورد حمایت گروه‌های حقوق بشر بین‌المللی قرار گرفت. محمد المصعری ‏سخن‌گوی این کمیته و سلیمان الرشودی به زندان افتادند و اعضای دیگر نیز مشاغل خود را از دست دادند. البته ‏گفته شده است شیخ عبدالله بن جبرین معروف‌ترین عضو این کمیته، حمایت خود را از کمیته پس گرفت. ‏محمد المصعری پس از آزادی از زندان مخفی شد و در آوریل 1994م در لندن به عنوان منتقد دولت سعودی سر ‏درآورد. ‏  


==‏چالش‌آفريني استقبال دولت سعودي از حضور نظامي امريکا در جنگ دوم خليج فارس==
ملک فهد با توشیح قانون اساسی (النظام الاساسی للحکومه) در مارس 1992م و تشکیل مجلس شورا و نصب ‏‏61 عضو آن (همراه با عضویت دکتر جمیل الجشی یکی از شیعیان استان شرقی) دست به اقداماتی اصلاحی زد ‏تا بتواند فضای جدید را مدیریت کند. به طوری که هیچ یکی از رهبران و پیروان جنبش بیداری در آن عضویت ‏نداشتند. از سوی دیگر، در آوریل 1994م، دولت سعودی تابعیت و شهروندی اسامه بن لادن را به اتهام رفتار ‏غیرمسؤولانه‌اش، لغو کرد. او نیز در مقابل، در آوریل 1994 اعلام کرد که از گروه مصعری در لندن، از طریق ‏سازمان مستقر خود در خارطوم یعنی منظمه التشاور للدفاع عن الحقوق الشرعیه، حمایت خواهد کرد. ‏ ‏ ‏


در جريان لشکرکشي امريکا ‏به منطقة خليج فارس در سال 1990م، امريکا خواهان حضور در عربستان بود و اين مسأله با پذيرش دولت سعودي و فتواي ‏موافق هيأت کبار علما مواجه شد. اين مسأله به چالشي دروني ميان علماي وهابي منتهي شد. کساني مانند سفرالحوالي، سلمان بن ‏فهد العوده، شيخ ناصر العمر، شيخ عائض القرني و ...، به مقابله با اين مسأله همت گماردند. اين اقدام در سطوح مختلف از ‏طريق کتاب‌ها، نشريات، نوارهاي کاست، نوارهاي ويدئو، سخنراني‌ها و ...، تأثيرگذار بود. سرانجام اين درگيري به اخراج چند ‏تن از علماي وهابي نوسلفي از هيأت کبار العلما انجاميد. چنان‌که کساني مانند سفر الحوالي و سلمان بن عوده نيز براي چند ‏سال به زندان افتادند. ‏
شیخ الاسلام وقت عربستان سعودی «عبدالعزیز بن ‌باز» تحت فشار آل‌سعود فتوایی به این مضمون در سال 1375ق در ‏خصوص اسامه بن لادن صادر می‌کند: «اسامه بن لادن از مصادیق مفسدین بر روی زمین است که به دنبال راه‌های شر و مفسده ‏انگیز است و از اطاعت ولی امر خارج شده است». ‏


با صدور فتواي بن باز مبني بر تجويز استقرار سربازان غير مسلمان در عربستان، مجادله‌اي ميان گرايش‌هاي مختلف در ‏عربستان شکل گرفت. در اين مجادله، عبدالرحمن غازي القصيبي از تصميم پادشاه دفاع کرد. در حالي که کساني چون سفر ‏الحوالي ، ناصرالعمر، عائض القرني و سلمان العوده به نقد اين تصميم پرداختند. چنان‌که ناصر العمر، غازي القصيبي را سکولار ‏و کافر خواند.‏
سرانجام در 9 یولیو 2000م شیخ دکتر سفر الحوالی و شیخ دکتر ناصرالعمر آزاد شده و اجازه تدریس ‏یافتند. ‏


قصيبي نيز در مقابل، با انتشار مجموعه مقالاتي تحت عنوان «حتي لاتکون فتنه»، ادعاي مذکور را ردّ کرده و خواستار ‏اثبات آنها در دادگاه شد. ضمن آن‌که، گرايش مقابل خود را به جنبش جهيمان العتيبي ربط داد و آنها را قدرت‌گرا، فقهاي ‏سياسي و خميني‌هاي عربستان سعودي خواند.‏  
شیخ ناصرالعمر در سال 1992م کتابی با عنوان «واقع الرافضه فی بلاد التوحید» با خطاب به هیأت کبار علما نوشت و در آن ‏از حکومت سعودی خواست تا همه حسینیه‌های شیعه تخریب، علمای شیعه دستگیر و همه کارمندان شیعه ادارات اخراج شوند. ‏


نگاه منفي امثال قصيبي به شورش جهيمان نکته‌اي فراموش ناشدني است. چنان‌که، بسته بودن فضاي فکري و سياسي ‏عربستان سعودي را مي‌توان در سرکوبي خشن جنبش اعتراضي و عدالت‌جويانة جهيمان عتيبي در دسامبر 1979م، جستجو کرد. ‏شورش جهيمان، تنها شورشي کور و بدون زمينه‌هاي نظري نبود. او در رساله‌اي با عنوان الامارة والطاعة والبيعة، برخي از ‏انگاشته‌هاي ديني ـ سياسي خود را طرح کرده بود. به طور نمونه،‌ سه شرط اساسي براي امام ذکر کرده بود: اسلام، قرشي بودن، ‏تطبيق شريعت. توجه خاص به اين عناصر ـ به ويژه اشتراط تطبيق شريعت ـ مي‌توانست زمينة نظري مناسبي براي جريان‌هاي ‏معارضه‌جو در داخل جريان‌هاي وهابيت باشد. در هر حال، تأثيرپذيري از جهيمان نيز مي‌تواند زمينه‌هاي فکري بخشي از جريان ‏نوسلفي را در زمان‌هايي پيش‌تر از حضور نظامي امريکا در عربستان نشان دهد.‏
=== ‏بازتاب 11 سپتامبر و چالش افغانستان ===


در دسامبر 1990م چهل و سه روشنفکر ليبرال طي نامه‌اي سرگشاده خطاب به پادشاه عربستان، خواستار اصلاحاتي ‏دموکراتيک در ساختار سياسي عربستان شدند. در واکنش به اين شکوائيه، 52 نفر از اسلام‌گرايان در ماه مي 1991م، از طريق ‏پيامي دوازده درخواست اصلاحي به پادشاه ارائه دادند. ‏
با شکل‌گیری مبارزات داخلی افغانستان با شوروی، عده‌ای که به ‏عرب‌های افغان موسوم شدند، برای یاری هم‌کیشان مسلمان خود از کشورهای مختلف اسلامی و از جمله از ‏عربستان، راهی افغانستان شدند. پس از پیروزی بر نیروهای شوروی و شکل‌گیری درگیری‌های درازدامن در ‏آنجا، نیروهای طالبان تکوین یافتند. با حمله آمریکا به افغانستان، نیروهای وهابی نیز در مبارزه القاعده با آمریکا ‏وارد شدند. احساس مشترک میان آنان با مسلمان افغانی، لزوماً با گرایش‌های سیاسی دولت عربستان و علمای ‏وهابی همسویی نداشت. ‏
دولت آمریکا خواهان مساعدت دولت سعودی در مبارزه با القاعده، تحت عنوان مبارزه با تروریسم بود. در ‏این میان، گرایش‌های نوسلفی از حساسیت خاصی نسبت به فعالیت‌های سیاسی آمریکا و سلطه‌جویی آن در ‏کشورهای اسلامی برخوردار بودند. در حالی که، وهابیت سنتی عربستان از نوعی همسویی و بلکه تبعیت از ‏دولت عربستان و پادشاه عربستان برخوردار هستند. البته مواضع نوسلفی‌ها و القاعده لزوماً از مطابقت کامل ‏برخودار نبوده است. ‏


سازمان ديني تحت نظر بن باز، يعني هيأت کبار العلما، پيام مي 1991م را به خاطر تعرض و بي‌احترامي به پادشاه محکوم ‏کرد. پس از آن، در سپتامبر 1992م، «يادداشتي توصيه‌آميز» در 45 صفحه، خطاب به بن‌باز نگاشته شد و ابعادي از پيام مي ‏‏1991م را مورد تأکيد قرار داد و برخي از ابعاد را بيشتر توضيح داد. اين اقدام نيز با محکوميت فوري هيأت کبار العلما مواجه ‏شد و اين اقدام تفرقه‌گرايانه خوانده شد. البته هفت عضو از اعضاي نوزده‌گانة نهاد مذکور از تأييد آن خودداري کرده و به ‏همين خاطر از جانب پادشاه برکنار شدند و به جاي آنها ده نفر ديگر از افراد طرفدار رژيم به عضويت هيأت کبار العلما منصوب ‏شدند. در مقابل، سه تن از علماي جنبش مخالف (حمد عقله الشعيبي، عبدالله المصعري و عبدالله بن جبرين) طي نامه‌اي ‏سرگشاده خطاب به بن باز، اتهام تفرقه‌افکني را نفي کرده و تهديد به کشاندن مسأله به دادگاه کردند.‏  
پس از واقعه 11 سپتامبر 2001م، تلاش‌های عربستان برای توسعه سیاسی ـ دینی خود در جهان و از جمله در افغانستان دچار ‏مشکل شد و به توسعه شکاف درونی میان گرایش‌های مختلف وهابی انجامید. توسعه فعالیت‌های تروریستی در میان وهابیت ‏جهادی، با مقابله جهانی روبرو شد. در داخل عربستان نیز واکنش‌های مختلفی در برابر آن شکل گرفت. بخشی از وهابیت ‏جهادی، برای حفظ موقعیت خود در جهان و درون عربستان از برخی گرایش‌های تند خود عقب‌نشینی کردند. چنان‌که، دولت ‏سعودی نیز ناگزیر از مقابله با گرایش تند جهادی و تکفیری شد. ‏


در دسامبر 1992م، ملک فهد در يک سخنراني خطاب به علماي برجستة وهابي خواستار پايان دادن به ‏تبليغات مخرب ضد دولت کرد و اين فعاليت‌ها را تحت عنوان گرايش‌هاي خارجي‌گرايانه محکوم کرد. اما در ‏مي 1993م، شش تن از مخالفان ـ که پنج تن از آنها يادداشت 1992 را تأييد کرده بودند ـ کميتة دفاع از حقوق ‏شرعي تشکيل دادند و اقدام آنها مورد حمايت گروه‌هاي حقوق بشر بين‌المللي قرار گرفت. محمد المصعري ‏سخن‌گوي اين کميته و سليمان الرشودي به زندان افتادند و اعضاي ديگر نيز مشاغل خود را از دست دادند. البته ‏گفته شده است شيخ عبدالله بن جبرين معروف‌ترين عضو اين کميته، حمايت خود را از کميته پس گرفت. ‏محمد المصعري پس از آزادي از زندان مخفي شد و در آوريل 1994م در لندن به عنوان منتقد دولت سعودي سر ‏درآورد.‏  
در سال 2003م عربستان سعودی شاه افزایش تعصب دینی از جانب دولت و برخی از شخصیت‌های دینی بود. بارزترین ‏رخداد، تعرض به مسجد اصلی شیعیان اسماعیلی در شهر نجران جنوبی، اعمال تضییق بر تعدادی از حسینیه‌ها و مساجد شیعیان ‏دوازده امامی و بازداشت بسیاری از علمای شیعه بود. چنان‌که، آزادی سایت‌های اینترنتی را که به تعصبات دینی میان طوایف ‏دامن می‌زدند، در این سال افزایش یافت.
اولین سمینار تقریب فکری سعودی و گفتگوی رو در رو میان اندیشمندان مختلف این کشور، به عنوان «الملتقی الوطنی ‏للحوار‎ ‎الفکری» از پنجم اغسطس 2003م شکل گرفت. در این، سمینار برای نخستین بار، گفتگوهایی میان دکتر سفر الحوالی با ‏ترکی الحمد، شیخ سلمان العوده با دکتر عبدالله الغذامی، دکتر ناصرالعمر با ترکی السدیری، دکتر سعید ال زعیر با دکتر ‏عبدالله الفوزان، همراه با سخنرانی افتتاحیه توسط شیخ محدث سلیمان بن ناصرالعلوان، شکل گرفت. ‏


ملک فهد با توشيح قانون اساسي (النظام الاساسي للحکومه) در مارس 1992م و تشکيل مجلس شورا و نصب ‏‏61 عضو آن (همراه با عضويت دکتر جميل الجشي يکي از شيعيان استان شرقي) دست به اقداماتي اصلاحي زد ‏تا بتواند فضاي جديد را مديريت کند. به طوري که هيچ يکي از رهبران و پيروان جنبش بيداري در آن عضويت ‏نداشتند. از سوي ديگر، در آوريل 1994م، دولت سعودي تابعيت و شهروندي اسامه بن لادن را به اتهام رفتار ‏غيرمسؤولانه‌اش، لغو کرد. او نيز در مقابل، در آوريل 1994 اعلام کرد که از گروه مصعري در لندن، از طريق ‏سازمان مستقر خود در خارطوم يعني منظمة التشاور للدفاع عن الحقوق الشرعية، حمايت خواهد کرد.‏ ‏ ‏
این سمینار سه روزه، به ریاست دکتر صالح بن عبدالرحمن الحصین رئیس عمومی شؤون مسجدالحرام برگزار شد و دکتر ‏عبدالله بن عمر نصیف ـ دبیر کل سمینار عالم اسلامی ـ و دکتر راشد الراجح مدیر پیشین دانشگاه أم القری، او را در اداره ‏سمینار کمک می‌کردند. ملاقات با ولی عهد عربستان سعودی امیر عبدالله بن عبد‎ ‎العزیز، به پایان رسید. ‏
 
شيخ الاسلام وقت عربستان سعودي «عبدالعزيز بن ‌باز» تحت فشار آل سعود فتوايي به اين مضمون در سال 1375ق  در ‏خصوص اسامه بن لادن صادر مي‌کند: «اسامه بن لادن از مصاديق مفسدين بر روي زمين است که به دنبال راه‌هاي شر و مفسده ‏انگيز است و از اطاعت ولي امر خارج شده است».‏
 
سرانجام در 9 يوليو 2000م شيخ دكتر سفر الحوالي و شيخ دكتر ناصر العمر آزاد شده و اجازة تدريس ‏يافتند. ‏
 
شيخ ناصر العمر در سال 1992م كتابي با عنوان «واقع الرافضة في بلاد التوحيد» با خطاب به هيأت كبار علما نوشت و در آن ‏از حكومت سعودي خواست تا همة حسينيه‌هاي شيعه تخريب، علماي شيعه دستگير و همة كارمندان شيعة ادارات اخراج شوند.‏
 
==‏بازتاب 11 سپتامبر و چالش افغانستان==
 
با شکل‌گيري مبارزات داخلي افغانستان با شوروي، عده‌اي که به ‏عرب‌هاي افغان موسوم شدند، براي ياري هم‌کيشان مسلمان خود از کشورهاي مختلف اسلامي و از جمله از ‏عربستان، راهي افغانستان شدند. پس از پيروزي بر نيروهاي شوروي و شکل‌گيري درگيري‌هاي درازدامن در ‏آنجا، نيروهاي طالبان تکوين يافتند. با حملة امريکا به افغانستان، نيروهاي وهابي نيز در مبارزه القاعده با امريکا ‏وارد شدند. احساس مشترک ميان آنان با مسلمان افغاني، لزوماً با گرايش‌هاي سياسي دولت عربستان و علماي ‏وهابي همسويي نداشت.‏
دولت امريکا خواهان مساعدت دولت سعودي در مبارزه با القاعده، تحت عنوان مبارزه با تروريسم بود. در ‏اين ميان، گرايش‌هاي نوسلفي از حساسيت خاصي نسبت به فعاليت‌هاي سياسي امريکا و سلطه‌جويي آن در ‏کشورهاي اسلامي برخوردار بودند. در حالي که، وهابيت سنتي عربستان از نوعي همسويي و بلکه تبعيت از ‏دولت عربستان و پادشاه عربستان برخوردار هستند. البته مواضع نوسلفي‌ها و القاعده لزوماً از مطابقت کامل ‏برخودار نبوده است. ‏
 
پس از واقعة 11 سپتامبر 2001م، تلاش‌هاي عربستان براي توسعة سياسي ـ ديني خود در جهان و از جمله در افغانستان دچار ‏مشکل شد و به توسعة شکاف دروني ميان گرايش‌هاي مختلف وهابي انجاميد. توسعة فعاليت‌هاي تروريستي در ميان وهابيت ‏جهادي، با مقابلة جهاني روبرو شد. در داخل عربستان نيز واکنش‌هاي مختلفي در برابر آن شکل گرفت. بخشي از وهابيت ‏جهادي، براي حفظ موقعيت خود در جهان و درون عربستان از برخي گرايش‌هاي تند خود عقب‌نشيني کردند. چنان‌که، دولت ‏سعودي نيز ناگزير از مقابله با گرايش تند جهادي و تکفيري شد. ‏
 
در سال 2003م عربستان سعودي شاه افزايش تعصب ديني از جانب دولت و برخي از شخصيت‌هاي ديني بود. بارزترين ‏رخداد، تعرض به مسجد اصلي شيعيان اسماعيلي در شهر نجران جنوبي، اعمال تضييق بر تعدادي از حسينيه‌ها و مساجد شيعيان ‏دوازده امامي و بازداشت بسياري از علماي شيعه بود. چنان‌كه، آزادي سايت‌هاي اينترنتي را كه به تعصبات ديني ميان طوايف ‏دامن مي‌زدند، در اين سال افزايش يافت. ‏
اولين سمينار تقريب فکري سعودي و گفتگوي رو در رو ميان انديشمندان مختلف اين كشور، به عنوان «الملتقي الوطني ‏للحوار‎ ‎الفكري» از پنجم اغسطس 2003م شكل گرفت. در اين، سمينار براي نخستين بار، گفتگوهايي ميان دكتر  سفر الحوالي با ‏تركي الحمد، شيخ سلمان العوده با دكتر عبدالله الغذامي، دكتر ناصر العمر با تركي السديري، دكتر سعيد ال زعير با دكتر ‏عبدالله الفوزان، همراه با سخنراني افتتاحيه توسط شيخ محدث سليمان بن ناصر العلوان، شكل گرفت.‏
 
اين سمينار سه روزه، به رياست دكتر صالح بن عبد الرحمن الحصين رئيس عمومي شؤون مسجدالحرام برگزار شد و دكتر ‏عبد الله بن عمر نصيف ـ دبير كل سمينار عالم اسلامي ـ و دكتر راشد الراجح مدير پيشين دانشگاه أم القري، او را در ادارة ‏سمينار كمك مي‌كردند. ملاقات با ولي عهد عربستان سعودي امير عبد الله بن عبد‎ ‎العزيز، به پايان رسيد.‏


==‏بازتاب اشغال عراق==
==‏بازتاب اشغال عراق==
با پيروزي امريکا در افغانستان در سال 2002م و سقوط امارت اسلامي طالبان، و پس از شکست ‏دولت صدام در 9 آوريل 2003م، القاعده تلاش کرد عراق را به صحنة جديدي براي مبارزه‌جويي ديني خود تبديل کند. از اين ‏رو، القاعده در مارس 2007م، از دولت اسلامي عراق سخن گفت و به خاطر اين مسأله که اطلاق عنوان امارت اسلامي عراق، ‏اين شبهه شرعي پيش مي‌آيد که اين حکومت از نوع حکومت خلافت بوده و نياز به وجود خليفه‌اي است که اجماع امت ‏پشتوانة او محسوب مي‌شود، از به‌کارگيري دولت اسلامي عراق به جاي امارت اسلامي عراق چشم پوشيد. در حالي که به جاي ‏تعبير اميرالمؤمنين از واژة امير، در اين قسمت از جهان و ديگر مناطق تحت نفوذ خود استفاده مي‌کند. به اين معنا که سازمان ‏القاعده، تکثير واحدهاي سياسي محدودي را که مي‌توانند به بخشي از امارت اسلامي تبديل شوند، مطمع نظر دارد.
با پیروزی آمریکا در افغانستان در سال 2002م و سقوط امارت اسلامی طالبان، و پس از شکست ‏دولت صدام در 9 آوریل 2003م، القاعده تلاش کرد عراق را به صحنه جدیدی برای مبارزه‌جویی دینی خود تبدیل کند. از این ‏رو، القاعده در مارس 2007م، از دولت اسلامی عراق سخن گفت و به خاطر این مسأله که اطلاق عنوان امارت اسلامی عراق، ‏این شبهه شرعی پیش می‌آید که این حکومت از نوع حکومت خلافت بوده و نیاز به وجود خلیفه‌ای است که اجماع امت ‏پشتوانه او محسوب می‌شود، از به‌کارگیری دولت اسلامی عراق به جای امارت اسلامی عراق چشم‌پوشید. در حالی که به جای ‏تعبیر امیرالمؤمنین از واژه امیر، در این قسمت از جهان و دیگر مناطق تحت نفوذ خود استفاده می‌کند. به این معنا که سازمان ‏القاعده، تکثیر واحدهای سیاسی محدودی را که می‌توانند به بخشی از امارت اسلامی تبدیل شوند، مطمع نظر دارد. ‏
 
در هر حال، فعاليت‌هاي ديني سياسي تکفيري و خشونت‌آميز القاعده تا اندازة زيادي ـ به صورت شفاف يا همراه با تقيه ـ ‏مورد حمايت جريان نوسلفي قرار گرفت. اين مسأله دو جلوة برجسته يافته است. يکي، مقابله با امريکا و ديگري، مقابلة مذهبي ‏و تکفيري با شيعيان. پس از اشغال عراق و قدرت‌يابي شيعيان، حساسيت ديني و تکفيري وهابيت نسبت به شيعيان و ايران رو به ‏افزايش گذاشت. برخي از مصاديق اين حساسيت عبارتند از: ‏
 
‏1. کنفرانس بزرگي در استانبول ترکيه به عنوان نصرة الشعب العراقي (22 و 23 ذي‌قعده 1427ق / 13 و 14 دسامبر 2006م) ‏تشکيل شد  و در آن‌جا بر لزوم مقابله با تشيع و سلطة شيعيان ـ که از آن به عنوان قدرت‌جويي تشيع صفوي و سلطة رافضيان نام ‏مي‌بردند ـ تأکيد کردند. در اين جلسه، سخنان تند شيخ سفر الحوالي و شيخ ناصر العمر از اهميت خاصي برخوردار بود.‏
 
‏2. صدور فتواي هدم قبور ائمه(ع) و از جمله حرم عسکريين(ع)‏
 
 
=شخصيت‌هاي نوسلفي=
چند شخصيت وهابي به عنوان شاخص‌ترين افراد در جريان نوسلفي مورد توجه هستند:


‏1.‏ سفر الحوالي
در هر حال، فعالیت‌های دینی سیاسی تکفیری و خشونت‌آمیز القاعده تا اندازه زیادی ـ به صورت شفاف یا همراه با تقیه ـ ‏مورد حمایت جریان نوسلفی قرار گرفت. این مسأله دو جلوه برجسته یافته است. یکی، مقابله با آمریکا و دیگری، مقابله مذهبی ‏و تکفیری با شیعیان. پس از اشغال عراق و قدرت‌یابی شیعیان، حساسیت دینی و تکفیری وهابیت نسبت به شیعیان و ایران رو به ‏افزایش گذاشت. برخی از مصادیق این حساسیت عبارتند از:


‏2.‏ سلمان العوده
‏1. کنفرانس بزرگی در استانبول ترکیه به عنوان نصره الشعب العراقی (22 و 23 ذی‌قعده 1427ق / 13 و 14 دسامبر 2006م) ‏تشکیل شد و در آن‌جا بر لزوم مقابله با تشیع و سلطه شیعیان ـ که از آن به عنوان قدرت‌جویی تشیع صفوی و سلطه رافضیان نام ‏می‌بردند ـ تأکید کردند. در این جلسه، سخنان تند شیخ سفر الحوالی و شیخ ناصرالعمر از اهمیت خاصی برخوردار بود. ‏


‏3.‏ بن جبرين
‏2. صدور فتوای هدم قبور ائمه(ع) و از جمله حرم عسکریین(ع)


‏4.ناصر العمر
== شخصیت‌های نوسلفی ==
چند شخصیت وهابی به عنوان شاخص‌ترین افراد در جریان نوسلفی مورد توجه هستند:


‏5.‏ عائض القرني
#سفر الحوالی
#سلمان العوده
#بن جبرین
#ناصرالعمر
#عائض القرنی


برخي ديگر از افراد مشهور در جريان نوسلفي عبارتند از: شيخ البراك، شيخ محسن العواجي و ...‏
برخی دیگر از افراد مشهور در جریان نوسلفی عبارتند از: شیخ البراک، شیخ محسن العواجی و ... ‏


==‏شيخ دكتر سفر الحوالي==
=== ‏شیخ دکتر سفر الحوالی ===


رسالة فوق ليسانس اين شاگرد محمدقطب که تحت نظر او نگاشته شد، دربارة سکولاريسم و ابعاد آن تحت عنوان ‏‏«العلمانية: متتبعا أصولها وتطورها وفلسفتها وتجلياتها في العالم العربي والاسلامي» بود. پس از آن، او در رسالة دکتراي خود به ‏مسأله نوعي از دين‌گريزي در قالب انديشة ارجاء پرداخت. «ظاهرة الارجاء في الفكر الاسلامي»، عنوان رسالة او در اين زمينه ‏بود.‏
رساله فوق لیسانس این شاگرد محمدقطب که تحت نظر او نگاشته شد، درباره سکولاریسم و ابعاد آن تحت عنوان ‏‏«العلمانیه: متتبعا أصولها وتطورها وفلسفتها وتجلیاتها فی العالم العربی والاسلامی» بود. پس از آن، او در رساله دکترای خود به ‏مسأله نوعی از دین‌گریزی در قالب اندیشه ارجاء پرداخت. «ظاهره الارجاء فی الفکر الاسلامی»، عنوان رساله او در این زمینه ‏بود. ‏


او در ماجراي لشکرکشي امريکا به خليج فارس در 1990م، نه تنها به مخالفت با آن برخواست، بلکه با اتخاذ مواضعي ‏هوشمندانه توانست توجه بسياري از مسلمانان را که از مواضع انفعالي به تنگ آمده بودند، متوجة خود کرده و نشاط جديدي در ‏آنها ايجاد کند. او توانست با سخنراني‌هاي فراواني که از طريق نوارهاي کاست در بسياري از کشورهاي اسلامي نفوذ کرد، به ‏بيداري اسلامي دامن زند. بخش عمده‌اي از تلاش او متوجة بازنمايي گرايش‌هاي استعماري امريکا و نئوکان‌ها شد. کتاب ‏مشهور او، «وعد كيسنجر والاهداف الاميركية بالخليج»، نمونة بارز اين تلاش و جهت‌گيري ضد استعماري اوست. او پيش از ‏جنگ کويت، با سخنراني مشهور «العالم الاسلامي في ظل الوفاق الدولي»، توجه مسلمانان را به اهداف بلند مدت امريکا در ‏خليج فارس جلب کرد. برخي از تلاش‌هاي ضد استعماري او در کتاب «القدس بين الوعد الحق والوعد المفترى» و کتاب «يوم ‏الغضب» ظاهر شده است.‏
او در ماجرای لشکرکشی آمریکا به خلیج فارس در 1990م، نه تنها به مخالفت با آن برخواست، بلکه با اتخاذ مواضعی ‏هوشمندانه توانست توجه بسیاری از مسلمانان را که از مواضع انفعالی به تنگ آمده بودند، متوجه خود کرده و نشاط جدیدی در ‏آنها ایجاد کند. او توانست با سخنرانی‌های فراوانی که از طریق نوارهای کاست در بسیاری از کشورهای اسلامی نفوذ کرد، به ‏بیداری اسلامی دامن زند. بخش عمده‌ای از تلاش او متوجه بازنمایی گرایش‌های استعماری آمریکا و نئوکان‌ها شد. کتاب ‏مشهور او، «وعد کیسنجر والاهداف الامیرکیه بالخلیج»، نمونه بارز این تلاش و جهت‌گیری ضد استعماری اوست. او پیش از ‏جنگ کویت، با سخنرانی مشهور «العالم الاسلامی فی ظل الوفاق الدولی»، توجه مسلمانان را به اهداف بلند مدت آمریکا در ‏خلیج فارس جلب کرد. برخی از تلاش‌های ضد استعماری او در کتاب «القدس بین الوعد الحق والوعد المفتری» و کتاب «یوم ‏الغضب» ظاهر شده است. ‏


فعاليت‌هاي مقابله‌جويانة سياسي سفر الحوالي با دولت سعودي در همراهي با امريکا واکنش نظام حاکم عربستان را به دنبال ‏داشت. امير نايف بن عبدالعزيز وزير کشور عربستان در ذيقعدة1414ق، با ارسال کتاب وعد کيسنجر، دستور پادشاه عربستان ‏براي بررسي وضعيت کتاب‌ها و سخنراني‌هاي ماه محرم شيخ دکتر سفر الحوالي و شيخ سلمان بن فهد العوده را به هيأت کبار ‏العلما ابلاغ کرد. تنها چند روز پس از آن (3/4/1414ق)، بن باز مفتي عام عربستان و رئيس هيأت کبارالعلما نتيجة بررسي ‏مذکور ـ در دورة چهل و يکم اين هيأت ـ را که در طائف منعقد شده بود، بدين صورت به وزير کشور اعلام کرد: به اجماع ‏اعضا مقرر شد آنان در کميته‌اي با حضور دو تن از علما ـ به انتخاب وزير «شؤون اسلامي، اوقاف، تبليغ و ارشاد» ـ حاضر شده و ‏عذرخواهي کنند. در غير اين صورت، از برقراري سخنراني و دروس عمومي ممنوع خواهند شد.‏  
فعالیت‌های مقابله‌جویانه سیاسی سفر الحوالی با دولت سعودی در همراهی با آمریکا واکنش نظام حاکم عربستان را به دنبال ‏داشت. امیر نایف بن عبدالعزیز وزیر کشور عربستان در ذیقعده1414ق، با ارسال کتاب وعد کیسنجر، دستور پادشاه عربستان ‏برای بررسی وضعیت کتاب‌ها و سخنرانی‌های ماه محرم شیخ دکتر سفر الحوالی و شیخ سلمان بن فهد العوده را به هیأت کبار ‏العلما ابلاغ کرد. تنها چند روز پس از آن (3/4/1414ق)، بن باز مفتی عام عربستان و رئیس هیأت کبارالعلما نتیجه بررسی ‏مذکور ـ در دوره چهل و یکم این هیأت ـ را که در طائف منعقد شده بود، بدین صورت به وزیر کشور اعلام کرد: به اجماع ‏اعضا مقرر شد آنان در کمیته‌ای با حضور دو تن از علما ـ به انتخاب وزیر «شؤون اسلامی، اوقاف، تبلیغ و ارشاد» ـ حاضر شده و ‏عذرخواهی کنند. در غیر این صورت، از برقراری سخنرانی و دروس عمومی ممنوع خواهند شد. ‏  


البته بن باز تنها يک هفته پس از اين اعلام نظر رسمي، در پاسخ سؤالي دربارة حکم شنيدن سخنراني‌ها و  
البته بن باز تنها یک هفته پس از این اعلام نظر رسمی، در پاسخ سؤالی درباره حکم شنیدن سخنرانی‌ها و  
نوارهاي صوتي و ‏مطالعة نوشته‌هاي عائض القرني، سلمان العوده، ناصر العمر، سفر الحوالي، عبدالوهاب الطريري، مطالبي را در پاسخ مي‌نويسد که ‏دست‌کم نگاه معتدل‌تر او دربارة اين اشخاص را نشان مي‌دهد. بلکه نشان مي‌دهد وي به نوعي دنبال تلطيف فضاي حاکم است. ‏شيخ بن باز مفتي بزرگ عربستان نه تنها آنها را به طور مطلق از اتهام خارجي‌گري و بدعت‌گذاري دور مي‌داند، بلکه نوارهاي ‏آنان را نيز به صورت مطلق مفيد معرفي کرده و غيبت آنها را جايز نمي‌داند. البته او به طور کلي بر عدم عصمت بني آدم تأکيد ‏کرده و تنها از تبعيت خطاها، پرهيز مي‌دهد. ضمن آن‌که، با اشاره به روايت صحيح‌السندي خطاي حاکمان و نيز خطاي علما را ‏اجتهادي خوانده و آنها را در اين صورت، بهره‌مند از يک اجر و در صورت حسن اجتهاد حاکمان و علما، آنها را بهره‌مند از دو ‏صواب معرفي مي‌کند. از اين رو، وي به طور کلي به اخذ تلقي‌هاي درست از اهل علم دعوت مي‌کند. در مجموع اين پاسخ او، ‏به نوعي تعديل فضاي تندي است که عليه پيشتازان جنبش نوسلفي به وجود آمده است.‏ ‏ برخي نوارهاي صوتي و توضيحات ‏ديگر از بن باز نيز در منع حمله به سفر الحوالي، سلمان العوده و ...، مورد در سايت‌هاي مختلف منتشر شده است.‏
نوارهای صوتی و ‏مطالعه نوشته‌های عائض القرنی، سلمان العوده، ناصرالعمر، سفر الحوالی، عبدالوهاب الطریری، مطالبی را در پاسخ می‌نویسد که ‏دست‌کم نگاه معتدل‌تر او درباره این اشخاص را نشان می‌دهد. بلکه نشان می‌دهد وی به نوعی دنبال تلطیف فضای حاکم است. ‏شیخ بن باز مفتی بزرگ عربستان نه تنها آنها را به طور مطلق از اتهام خارجی‌گری و بدعت‌گذاری دور می‌داند، بلکه نوارهای ‏آنان را نیز به صورت مطلق مفید معرفی کرده و غیبت آنها را جایز نمی‌داند. البته او به طور کلی بر عدم عصمت بنی آدم تأکید ‏کرده و تنها از تبعیت خطاها، پرهیز می‌دهد. ضمن آن‌که، با اشاره به روایت صحیح‌السندی خطای حاکمان و نیز خطای علما را ‏اجتهادی خوانده و آنها را در این صورت، بهره‌مند از یک اجر و در صورت حسن اجتهاد حاکمان و علما، آنها را بهره‌مند از دو ‏صواب معرفی می‌کند. از این رو، وی به طور کلی به اخذ تلقی‌های درست از اهل علم دعوت می‌کند. در مجموع این پاسخ او، ‏به نوعی تعدیل فضای تندی است که علیه پیشتازان جنبش نوسلفی به وجود آمده است. ‏ ‏ برخی نوارهای صوتی و توضیحات ‏دیگر از بن باز نیز در منع حمله به سفر الحوالی، سلمان العوده و ... ، مورد در سایت‌های مختلف منتشر شده است. ‏


از سوي ديگر، ده سال پس از اين رخداد و حدود چهار ماه پس از تشکيل سمينار گفتگوي اسلامي ـ وطني در عربستان با ‏محوريت پيشتازان جنبش بيداري نوسلفي، شيخ سفر الحوالي در پاسخ به اين پرسش که چرا رهبران جنبش بيداري از مواضع ‏قبلي خود عقب‌نشيني کرده‌اند، تصور سؤال کننده را از اهداف اولية آنها برخطا دانست و ناشي از سوء فهم نسبت به آنها ‏خواند.‏ ‏ اين پاسخ او، لزوم بازخواني دقيق اهداف ديني و سياسي پيشتازان جنبش بيداري نوسلفي را نشان مي‌دهد.‏
از سوی دیگر، ده سال پس از این رخداد و حدود چهار ماه پس از تشکیل سمینار گفتگوی اسلامی ـ وطنی در عربستان با ‏محوریت پیشتازان جنبش بیداری نوسلفی، شیخ سفر الحوالی در پاسخ به این پرسش که چرا رهبران جنبش بیداری از مواضع ‏قبلی خود عقب‌نشینی کرده‌اند، تصور سؤال کننده را از اهداف اولیه آنها برخطا دانست و ناشی از سوء فهم نسبت به آنها ‏خواند. ‏ ‏ این پاسخ او، لزوم بازخوانی دقیق اهداف دینی و سیاسی پیشتازان جنبش بیداری نوسلفی را نشان می‌دهد. ‏


بي جهت نيست در شرايطي که وهابيت عربستان به سازش با استعمار جهاني بود، اين وهابي سعودي توانست توجه بسياري ‏از سلفي‌هاي منزجر از سلطة جهاني امريکا را به خود جذب کند. از اين رو، در دوران معاصر، سفر الحوالي شخصيتي است که ‏تنها در عربستان محدود نشده است. بلکه، چهرة برجستة او در ميان بسياري از جريان‌هاي سلفي انقلابي مورد توجه است. ‏حرکت آنها به مصر، اردن و بسياري از نقاط جهان کشيده شد.‏
بی جهت نیست در شرایطی که وهابیت عربستان به سازش با استعمار جهانی بود، این وهابی سعودی توانست توجه بسیاری ‏از سلفی‌های منزجر از سلطه جهانی آمریکا را به خود جذب کند. از این رو، در دوران معاصر، سفر الحوالی شخصیتی است که ‏تنها در عربستان محدود نشده است. بلکه، چهره برجسته او در میان بسیاری از جریان‌های سلفی انقلابی مورد توجه است. ‏حرکت آنها به مصر، اردن و بسیاری از نقاط جهان کشیده شد. ‏


سفر الحوالي براي جمع کردن مريدان پرشمار خود، به زمان زيادي نياز نداشت. چه آن‌که، در عرض چند ماه جوانان ‏بسياري اطراف او و دوستش هميارش سلمان العوده، و گرداگرد ديگر پيشتازان جريان بيداري اصلاح‌گرا يا نوسلفي مانند ناصر ‏العمر، بشر البشر و ... جمع شدند. چنان‌که، افراد فرهنگي، اساتيد دانشگاهي، تکنوکرات‌ها، انديشمندان و مبلغان ديني و ‏نوگرايان بسياري نيز از حرکت آنها به هيجان درآمدند. تلاش اصلاحي آنها تنها به مقابله‌جويي با استعمار در منطقه محدود ‏نماند. چرا که پس از مدتي، پيکان اصلاح‌گرايي آنها متوجة پديدة داخلي شد.‏
سفر الحوالی برای جمع کردن مریدان پرشمار خود، به زمان زیادی نیاز نداشت. چه آن‌که، در عرض چند ماه جوانان ‏بسیاری اطراف او و دوستش همیارش سلمان العوده، و گرداگرد دیگر پیشتازان جریان بیداری اصلاح‌گرا یا نوسلفی مانند ناصر ‏العمر، بشر البشر و ... جمع شدند. چنان‌که، افراد فرهنگی، اساتید دانشگاهی، تکنوکرات‌ها، اندیشمندان و مبلغان دینی و ‏نوگرایان بسیاری نیز از حرکت آنها به هیجان درآمدند. تلاش اصلاحی آنها تنها به مقابله‌جویی با استعمار در منطقه محدود ‏نماند. چرا که پس از مدتی، پیکان اصلاح‌گرایی آنها متوجه پدیده داخلی شد. ‏


در سطح خارجي، مصر از فراگيري نفوذ نوارهاي صوتي سفر الحوالي، سلمان العوده و پيشتازان بيداري سلفي جديد در ‏ميان جوانان احساس خطر کرد. در اردن سازماني با عنوان ج‍معية الکتاب و السنة در 1994م، تأسيس شد. چنان‌که، آثار اين ‏حرکت ديني ـ سياسي در کشورهاي خليج فارس، يمن، مغرب عربي و ... نيز ظاهر شد. چنان‌که، وقتي شيخ دکتر سفر الحوالي ‏به علت کسالت در بيمارستان بستري شد، مشتاقان بسياري در سطح کشورهاي اسلامي، در انتظار بازگشت سلامتي او بودند. ‏
در سطح خارجی، مصر از فراگیری نفوذ نوارهای صوتی سفر الحوالی، سلمان العوده و پیشتازان بیداری سلفی جدید در ‏میان جوانان احساس خطر کرد. در اردن سازمانی با عنوان ج‍معیه الکتاب و السنه در 1994م، تأسیس شد. چنان‌که، آثار این ‏حرکت دینی ـ سیاسی در کشورهای خلیج فارس، یمن، مغرب عربی و ... نیز ظاهر شد. چنان‌که، وقتی شیخ دکتر سفر الحوالی ‏به علت کسالت در بیمارستان بستری شد، مشتاقان بسیاری در سطح کشورهای اسلامی، در انتظار بازگشت سلامتی او بودند. ‏


سفر الحوالي به همراه سلمان العوده به ساختن انديشة سياسي و ديني جوانان همت گماشت. چنان‌که، ناصر العمر به تربيت ‏اخلاقي آنان مي‌پردازند. عائض القرني، علي القرني و ديگران نيز به ساختن روحي و معنوي آنان اشتغال دارند.‏
سفر الحوالی به همراه سلمان العوده به ساختن اندیشه سیاسی و دینی جوانان همت گماشت. چنان‌که، ناصرالعمر به تربیت ‏اخلاقی آنان می‌پردازند. عائض القرنی، علی القرنی و دیگران نیز به ساختن روحی و معنوی آنان اشتغال دارند. ‏


دستگيري و زنداني سفر الحوالي و برخي ديگر مانند سلمان العوده توسط دولت سعودي باعث شد که خلأ حضور اين ‏رهبران بيداري اصلاحي به سود جنبش مسلحانة القاعده تمام شود و بسياري از جواناني که نمي‌توانستند ميان گرايش‌هاي ‏اصلاح‌گرايانه و جهادي تفکيک قائل شوند، به سمت حرکت‌هاي مسلحانه و خشونت‌آميز آنان تمايل پيدا کنند. ‏
دستگیری و زندانی سفر الحوالی و برخی دیگر مانند سلمان العوده توسط دولت سعودی باعث شد که خلأ حضور این ‏رهبران بیداری اصلاحی به سود جنبش مسلحانه القاعده تمام شود و بسیاری از جوانانی که نمی‌توانستند میان گرایش‌های ‏اصلاح‌گرایانه و جهادی تفکیک قائل شوند، به سمت حرکت‌های مسلحانه و خشونت‌آمیز آنان تمایل پیدا کنند. ‏


اندکي پس از خروج آنان از زندان ـ و البته همراه با حصر و مراقبت ويژه از آنان ـ بود که واقعة ايلول رخ داد. سفر ‏الحوالي و سلمان العوده در مقابل واقعة ايلول موضع گرفته و آن را محکوم کردند. چنان‌که پس از آن، مشارکت جوانان در ‏شعله‌هاي جنگ افغانستان را غير شرعي دانستند. پس از آنان به مقابله با تهاجم تبليغاتي امريکا عليه سعودي همت گماشتند. ‏آنان در مقابل بيانية روشنفکران امريکايي به عنوان «علي أى أساس نقاتل؟»، بيانيه‌اي تحت عنوان «علي أى أساس نتعايش؟» ‏صادر کردند که سندي اصلاح‌گرايانه محسوب مي‌شود که محور بسياري از تحليل‌ها و بررسي‌هاي سياسي قرار گرفت.‏
اندکی پس از خروج آنان از زندان ـ و البته همراه با حصر و مراقبت ویژه از آنان ـ بود که واقعه ایلول رخ داد. سفر ‏الحوالی و سلمان العوده در مقابل واقعه ایلول موضع گرفته و آن را محکوم کردند. چنان‌که پس از آن، مشارکت جوانان در ‏شعله‌های جنگ افغانستان را غیر شرعی دانستند. پس از آنان به مقابله با تهاجم تبلیغاتی آمریکا علیه سعودی همت گماشتند. ‏آنان در مقابل بیانیه روشنفکران آمریکایی به عنوان «علی أی أساس نقاتل؟»، بیانیه‌ای تحت عنوان «علی أی أساس نتعایش؟» ‏صادر کردند که سندی اصلاح‌گرایانه محسوب می‌شود که محور بسیاری از تحلیل‌ها و بررسی‌های سیاسی قرار گرفت. ‏


پس از اين ماجرا، جريان بيداري نوسلفي ابعاد گسترده‌تري يافت. چنان‌که، سفر الحوالي و ديگر رهبران اين جريان به ‏مقابله با برخي تنش‌هاي خشونت‌بار و امنيتي در عربستان پرداختند. سفر الحوالي و سلمان العوده، به رغم حمايت از ‏مقاومت‌هاي نظامي مسلمانان سني در عراق، از رفتن جوانان سعودي به آنجا پرهيز مي‌دادند و آن را مفسده‌آميز مي‌خواندند. در ‏مجموع، سفر الحوالي و ياران او، در آغاز مورد مخالفت وهابيت سنتي و در اواخر مورد مخالفت القاعده و حرکت‌هاي تکفيري ‏قرار گرفتند.‏  
پس از این ماجرا، جریان بیداری نوسلفی ابعاد گسترده‌تری یافت. چنان‌که، سفر الحوالی و دیگر رهبران این جریان به ‏مقابله با برخی تنش‌های خشونت‌بار و امنیتی در عربستان پرداختند. سفر الحوالی و سلمان العوده، به رغم حمایت از ‏مقاومت‌های نظامی مسلمانان سنی در عراق، از رفتن جوانان سعودی به آنجا پرهیز می‌دادند و آن را مفسده‌آمیز می‌خواندند. در ‏مجموع، سفر الحوالی و یاران او، در آغاز مورد مخالفت وهابیت سنتی و در اواخر مورد مخالفت القاعده و حرکت‌های تکفیری ‏قرار گرفتند. ‏  


شايان ذکر است، شيخ دكتر سفر الحوالي دبير کل جريان «حملة العالمية لمقاومة العدوان» نيز هست.دربارة او مواضع ‏مختلفي در ميان انديشمندان عربستان سعودي و جهان اسلام به چشم مي‌خورد. شيخ دكتر ربيع المدخلي، سفر الحوالي را از ‏خوارج مي‌داند.‏ ‏ عمر الكامل نيز از جمله كساني است كه در ردّ او دست به قلم برده است. البته او كه از جانب طرفداران سفر ‏الحوالي، صوفي خوانده شده، بدون پاسخ نمانده و دكتر عبد الله بن حسين  الموجان، به نگارش كتابي تحت عنوان «الردّ الشامل ‏علي عمر كامل»،  در پاسخ او دست زده است.‏ ‏ در مقابل، کساني چون شيخ الالباني ، شيخ بن قعود ، بن جبرين و ... از او ‏و ديگر پيشتازان جنبش بيداري (الصحوه) حمايت کردند.‏
شایان ذکر است، شیخ دکتر سفر الحوالی دبیر کل جریان «حمله العالمیه لمقاومه العدوان» نیز هست. درباره او مواضع ‏مختلفی در میان اندیشمندان عربستان سعودی و جهان اسلام به چشم می‌خورد. شیخ دکتر ربیع المدخلی، سفر الحوالی را از ‏خوارج می‌داند. ‏ ‏ عمرالکامل نیز از جمله کسانی است که در ردّ او دست به قلم برده است. البته او که از جانب طرفداران سفر ‏الحوالی، صوفی خوانده شده، بدون پاسخ نمانده و دکتر عبدالله بن حسین الموجان، به نگارش کتابی تحت عنوان «الردّ الشامل ‏علی عمر کامل»، در پاسخ او دست زده است. ‏ ‏ در مقابل، کسانی چون شیخ الالبانی، شیخ بن قعود، بن جبرین و ... از او ‏و دیگر پیشتازان جنبش بیداری (الصحوه) حمایت کردند. ‏


مواضع دكتر سفر الحوالي عليه تشيع بسيار تند است. در تابستان سال 1385ش در ايام جنگ 31 روزة اسرائيل با حزب‌الله، ‏او در وب‌سايت خود اعلام نمود: حزب‌الله كه معني آن حزب خداست، در حقيقت حزب شيطان است و همچنين اين نکته را ‏ابراز داشته بود كه براي حزب‌الله دعا نكنيد. اين فتوا، پيرو فتواي مشابهي صادر شد كه سه هفته پيش از آن، توسط شيخ عبدالله‌ ‏بن جبرين، صادر شده بود.‏
مواضع دکتر سفر الحوالی علیه تشیع بسیار تند است. در تابستان سال 1385ش در ایام جنگ 31 روزه اسرائیل با حزب‌الله، ‏او در وب‌سایت خود اعلام نمود: حزب‌الله که معنی آن حزب خداست، در حقیقت حزب شیطان است و همچنین این نکته را ‏ابراز داشته بود که برای حزب‌الله دعا نکنید. این فتوا، پیرو فتوای مشابهی صادر شد که سه هفته پیش از آن، توسط شیخ عبدالله‌ ‏بن جبرین، صادر شده بود. ‏


==‏سلمان العوده==
=== ‏سلمان العوده ===


شيخ سلمان بن فهد العوده، مسؤول مؤسسة اسلام امروز (: الاسلام اليوم) است. اين مؤسسه از سايت اينترنتي خاصي برخوردار ‏است که به صورت مستمر به فعاليت مي‌پردازد.‏
شیخ سلمان بن فهد العوده، مسؤول مؤسسه اسلام امروز (: الاسلام الیوم) است. این مؤسسه از سایت اینترنتی خاصی برخوردار ‏است که به صورت مستمر به فعالیت می‌پردازد. ‏


دکتر عصام العماد، سلمان العوده را از جمله شاگردان محمد قطب و بن لادن را بهره‌مند از شاگردان ‏سيدقطب معرفي مي‌کند. به گزارش او، سلمان عوده، کتابی به نام «صفه القرباء»، نوشته است که حداقل ده نفر از ‏وهابيان جهان در مقابل آن ردّيه نوشته‌اند.‏
دکتر عصام العماد، سلمان العوده را از جمله شاگردان محمد قطب و بن لادن را بهره‌مند از شاگردان ‏سیدقطب معرفی می‌کند. به گزارش او، سلمان عوده، کتابی به نام «صفه القرباء»، نوشته است که حداقل ده نفر از ‏وهابیان جهان در مقابل آن ردّیه نوشته‌اند. ‏


سلمان العوده يکي از پيشتازان جنبش بيداري نوسلفي است که فعاليت‌هاي او مورد نقد و انکار بسياري از ‏وهابيان سنتي قرار گرفت. از اين رو، دکتر عبدالله بن جبرين يکي از کساني است که در مقابله با اين هجمات، ‏در اواخر سال 1413 به حمايت قوي‌اي نسبت به او اقدام کرد. وي که در آن زمان، رياست کل «ادارة بحوث ‏علمي و افتا و تبليغ و ارشاد» در عربستان بود، در 19/10/1413ق بر سابقة آشنايي خود از طريق مطالعة نوشته‌هاي ‏او، شرکت در دروس و سخنراني او و شنيدن نوارهاي صوتي او تأکيد کرده و تمجيد بليغي از او کرده و بر ‏صحت اعتقادات وي پاي فشرد. وي در نوشتة مذکور، از توانايي و مبارزة قوي او در برابر سکولارها، ‏کمونيست‌ها، مسحيت، الحادگران و روافض نيز تمجيد کرد.‏  
سلمان العوده یکی از پیشتازان جنبش بیداری نوسلفی است که فعالیت‌های او مورد نقد و انکار بسیاری از ‏وهابیان سنتی قرار گرفت. از این رو، دکتر عبدالله بن جبرین یکی از کسانی است که در مقابله با این هجمات، ‏در اواخر سال 1413 به حمایت قوی‌ای نسبت به او اقدام کرد. وی که در آن زمان، ریاست کل «اداره بحوث ‏علمی و افتا و تبلیغ و ارشاد» در عربستان بود، در 19/10/1413ق بر سابقه آشنایی خود از طریق مطالعه نوشته‌های ‏او، شرکت در دروس و سخنرانی او و شنیدن نوارهای صوتی او تأکید کرده و تمجید بلیغی از او کرده و بر ‏صحت اعتقادات وی پای فشرد. وی در نوشته مذکور، از توانایی و مبارزه قوی او در برابر سکولارها، ‏کمونیست‌ها، مسحیت، الحادگران و روافض نیز تمجید کرد. ‏  


جالب اين‌که، حدود پنج ماه بعد پادشاه عربستان از طريق وزير کشور، به هيأت کبار العلما دستور بررسي ‏وضعيت کتاب‌ها و سخنراني‌هاي او و سفر الحوالي در محرم 1414ق را داد و آن هيأت نيز حکمي مبني بر لزوم ‏عذرخواهي آنها و در غير اين صورت ممنوعيت سخنراني و تدريس عمومي آنها را صادر کرد
جالب این‌که، حدود پنج ماه بعد پادشاه عربستان از طریق وزیر کشور، به هیأت کبار العلما دستور بررسی ‏وضعیت کتاب‌ها و سخنرانی‌های او و سفر الحوالی در محرم 1414ق را داد و آن هیأت نیز حکمی مبنی بر لزوم ‏عذرخواهی آنها و در غیر این صورت ممنوعیت سخنرانی و تدریس عمومی آنها را صادر کرد
وي از جمله کساني است که باب انتقاد علني از حاکم را گشودند.‏ ‏ او از اين تلقي در سال‌هاي بعدتر نيز ‏دست نکشيد. چنان‌که در 1424/2003 نيز همانند همين رويکرد را در سخنان خود القا مي‌کرد.‏  
وی از جمله کسانی است که باب انتقاد علنی از حاکم را گشودند. ‏ ‏ او از این تلقی در سال‌های بعدتر نیز ‏دست نکشید. چنان‌که در 1424/2003 نیز همانند همین رویکرد را در سخنان خود القا می‌کرد. ‏  


شيخ بن عثيمين با ترجيح استماع سخنراني‌هاي شيخ بن باز و شيخ الالباني، گوش دادن به نوارهاي سخنراني ‏سلمان العوده و سفر الحوالي را منع مي‌كند.‏ ‏ شيخ يمني علامه مقبل بن هادي الوادعي سلمان العوده را ‏بدعت‌آفرين مي‌خواند. شيخ محدث عبدالمحسن العباد عالم مدينه، نيز در کتاب مدارک النظر او را غوغاآفرين مي‌خواند. علامه مقبل بن هادي نيز سلمان العوده را بدعت‌گزار مي‌خواند. شيخ ‏علامه عبيد الجابري نيز از امثال او پرهيز مي‌دهد.‏ ‏ دكتر ابراهيم بن محمد الصبييحي عضو هيأت تدريس در ‏دانشگاه اسلامي امام محمد بن سعود در رياض، كتابي با عنوان حتي لايقع الحرج عليه كتاب سلمان العوده با ‏عنوان إفعل و لاحرج نوشت كه در آن به نقد ديدگاه‌هاي سلمان العوده دربارة مناسك حج مي‌پردازد. جالب ‏آن‌كه، اين كتاب انتقادي همراه با مقدمة چند شخصيت برجستة وهابيت دولتي عربستان به چاپ رسيده است. ‏مفتي عام عربستان سعودي شيخ عبدالعزيز آل شيخ و رئيس مجلس قضايي اعلي شيخ صالح الحيدان و علامه ‏شيخ الفوزان بر اين كتاب مقدمه زده‌اند.‏
شیخ بن عثیمین با ترجیح استماع سخنرانی‌های شیخ بن باز و شیخ الالبانی، گوش دادن به نوارهای سخنرانی ‏سلمان العوده و سفر الحوالی را منع می‌کند. ‏ ‏ شیخ یمنی علامه مقبل بن هادی الوادعی سلمان العوده را ‏بدعت‌آفرین می‌خواند. شیخ محدث عبدالمحسن العباد عالم مدینه، نیز در کتاب مدارک النظر او را غوغاآفرین می‌خواند. علامه مقبل بن هادی نیز سلمان العوده را بدعت‌گزار می‌خواند. شیخ ‏علامه عبید الجابری نیز از امثال او پرهیز می‌دهد. ‏ ‏ دکتر ابراهیم بن محمد الصبییحی عضو هیأت تدریس در ‏دانشگاه اسلامی امام محمد بن سعود در ریاض، کتابی با عنوان حتی لایقع الحرج علیه کتاب سلمان العوده با ‏عنوان إفعل و لاحرج نوشت که در آن به نقد دیدگاه‌های سلمان العوده درباره مناسک حج می‌پردازد. جالب ‏آن‌که، این کتاب انتقادی همراه با مقدمه چند شخصیت برجسته وهابیت دولتی عربستان به چاپ رسیده است. ‏مفتی عام عربستان سعودی شیخ عبدالعزیز آل شیخ و رئیس مجلس قضایی اعلی شیخ صالح الحیدان و علامه ‏شیخ الفوزان بر این کتاب مقدمه زده‌اند. ‏


در مقابل، افراد زيادي از مشايخ وهابي سعودي از او حمايت کرده‌اند. به طور نمونه، شيخ علامه عبدالعزيز ‏الراجحي (مشهور به بن باز صغير) در پاسخ به پرسشي در درس خود دربارة صحت عقيدة سفر الحوالي وسلمان ‏العوده، عقيدة آنها را در شعبان 1414ق، سليم و در چارچوب اهل سنت و جماعت خواند.‏ ‏ شيخ علامه عبدالله ‏بن قعود (عضو هيأت كبار العلما و عضو اللجنة الدائمة للبحوث العلمية والإفتاء)، شيخ عبدالله المطلق (عضو هيأت ‏کبار العلما در 1423ق)، شيخ دکتر عبدالله بن جبرين ‏ به حمايت از او برخواستند. چنان‌که، بن جبرين در ‏حمايت از سلمان العوده، در جلسة دفاعية رسالة دکتراي او در اوايل 1425ق نيز حضور يافت.‏ ‏ شيخ محمد بن ‏صالح المنصور (استاد سلمان العوده) نيز پس از به زندان افتادن سلمان العوده و سفر الحوالي از آنها دفاع کرد.‏  
در مقابل، افراد زیادی از مشایخ وهابی سعودی از او حمایت کرده‌اند. به طور نمونه، شیخ علامه عبدالعزیز ‏الراجحی (مشهور به بن باز صغیر) در پاسخ به پرسشی در درس خود درباره صحت عقیده سفر الحوالی وسلمان ‏العوده، عقیده آنها را در شعبان 1414ق، سلیم و در چارچوب اهل سنت و جماعت خواند. ‏ ‏ شیخ علامه عبدالله ‏بن قعود (عضو هیأت کبار العلما و عضو اللجنه الدائمه للبحوث العلمیه والإفتاء)، شیخ عبدالله المطلق (عضو هیأت ‏کبار العلما در 1423ق)، شیخ دکتر عبدالله بن جبرین ‏ به حمایت از او برخواستند. چنان‌که، بن جبرین در ‏حمایت از سلمان العوده، در جلسه دفاعیه رساله دکترای او در اوایل 1425ق نیز حضور یافت. ‏ ‏ شیخ محمد بن ‏صالح المنصور (استاد سلمان العوده) نیز پس از به زندان افتادن سلمان العوده و سفر الحوالی از آنها دفاع کرد. ‏  


==‏بن جبرين‏==
==‏بن جبرین==
بن‌جبرين (عبدالله بن عبدالرحمن بن جبرين) شخصيت مشهوري است که ارتباط خاصي با سفر الحوالي دارد. او ‏شاگرد مناع القطان نمايندة اخوان المسلمين در سعودي بوده است. بي‌جهت نيست که براي سيدقطب احترام ‏خاصي قائل است. اما او موضع تکفيري خوارج را برنمي‌تابد و از آن پرهيز مي‌دهد. در مقابل، به اطاعت از ولي ‏امر توصيه مي‌کند.‏ ‏ براي پي بردن به حساسيت‌هاي سلفي و وهابي بن جبرين، توجه به اين نکته مفيد است که ‏او حساسيت خاصي نسبت به شيعيان دارد و خواستار محدوديت آنان در عربستان است.‏
بن‌جبرین (عبدالله بن عبدالرحمن بن جبرین) شخصیت مشهوری است که ارتباط خاصی با سفر الحوالی دارد. او ‏شاگرد مناع القطان نماینده اخوان‌المسلمین در سعودی بوده است. بی‌جهت نیست که برای سیدقطب احترام ‏خاصی قائل است. اما او موضع تکفیری خوارج را برنمی‌تابد و از آن پرهیز می‌دهد. در مقابل، به اطاعت از ولی ‏امر توصیه می‌کند. ‏ ‏ برای پی بردن به حساسیت‌های سلفی و وهابی بن جبرین، توجه به این نکته مفید است که ‏او حساسیت خاصی نسبت به شیعیان دارد و خواستار محدودیت آنان در عربستان است. ‏


از سوي ديگر، بن جبرين در سخنراني‌اي، از اسامه بن لادن با عنوان مجاهد، دفاع كرده و اين مسأله را نفي ‏مي‌كند كه بن باز او را مفسد في الارض خوانده باشد و او را خارج از اسلام بداند. چه آن‌كه، از گذشته تا به ‏حال اسامه بن لادن در راه خدا مبارزه كرده و مجاهدات فراواني در افغانستان به توفيق الهي داشته و خداوند او را ‏در اين امر ياري داده است. بن جبرين دربارة مواضع تكفيري اسامه بن لادن معتقد است كه اين مسأله اجتهاد ‏اوست. از اين رو، نمي‌توان به خاطر اين موضع تكفيري او را مفسد في الارض دانست.‏ ‏ بن جبرين سرانجام پس ‏از عمري فعاليت ديني ـ سياسي، در تابستان 1430ق وفات يافت.‏
از سوی دیگر، بن جبرین در سخنرانی‌ای، از اسامه بن لادن با عنوان مجاهد، دفاع کرده و این مسأله را نفی ‏می‌کند که بن باز او را مفسد فی الارض خوانده باشد و او را خارج از اسلام بداند. چه آن‌که، از گذشته تا به ‏حال اسامه بن لادن در راه خدا مبارزه کرده و مجاهدات فراوانی در افغانستان به توفیق الهی داشته و خداوند او را ‏در این امر یاری داده است. بن جبرین درباره مواضع تکفیری اسامه بن لادن معتقد است که این مسأله اجتهاد ‏اوست. از این رو، نمی‌توان به خاطر این موضع تکفیری او را مفسد فی الارض دانست. ‏ ‏ بن جبرین سرانجام پس ‏از عمری فعالیت دینی ـ سیاسی، در تابستان 1430ق وفات یافت. ‏


==‏ناصرالعمر==
=== ‏ناصرالعمر ===


شيخ دكتر ناصر بن سليمان العمر که مسؤول سايت خبري المسلم نيز هست، از علماي نوسلفي‌اي است که مواضع بسيار ‏تندي عليه شيعه ـ به ويژه در قضية عراق ـ دارد. چنان‌که، وي كتابي با عنوان عن خضوع الأمراء لولاية العلماء در ‏بررسي چالشي كه ميان شيخ عبد الله التركي و ملك عبد الله  در سال 2005م رخ داد نوشت.‏
شیخ دکتر ناصر بن سلیمان العمر که مسؤول سایت خبری المسلم نیز هست، از علمای نوسلفی‌ای است که مواضع بسیار ‏تندی علیه شیعه ـ به ویژه در قضیه عراق ـ دارد. چنان‌که، وی کتابی با عنوان عن خضوع الأمراء لولایه العلماء در ‏بررسی چالشی که میان شیخ عبدالله الترکی و ملک عبدالله در سال 2005م رخ داد نوشت. ‏


==‏عائض القرني==
=== ‏عائض القرنی ===
عائض القرني در دهة 1990م، فعاليت‌هاي نوسلفي بارزي از خود نشان داد. اما پس از اتفاقات خشونت‌بار در داخل عراق اشغالي، ‏به نوعي از سلفي‌گرايي اعتدالي تمايل يافت. در برابر فعاليت‌هاي نوسلفي او، برخوردهاي مختلفي به وجود آمد. از آن جمله، ‏مقابله‌جويي امير خالد الفيصل امير عسير، به اتهامات غير اخلاقي او را به دادگاه کشاند و چنين برخوردي با يک عالم براي ‏نخستين بار بود. البته اين مقابله‌جويي‌ها، او را از مواضع انتقادي‌اش نسبت به رابطة علما و نظام سياسي بازنداشت.‏
عائض القرنی در دهه 1990م، فعالیت‌های نوسلفی بارزی از خود نشان داد. اما پس از اتفاقات خشونت‌بار در داخل عراق اشغالی، ‏به نوعی از سلفی‌گرایی اعتدالی تمایل یافت. در برابر فعالیت‌های نوسلفی او، برخوردهای مختلفی به وجود آمد. از آن جمله، ‏مقابله‌جویی امیر خالد الفیصل امیر عسیر، به اتهامات غیر اخلاقی او را به دادگاه کشاند و چنین برخوردی با یک عالم برای ‏نخستین بار بود. البته این مقابله‌جویی‌ها، او را از مواضع انتقادی‌اش نسبت به رابطه علما و نظام سیاسی بازنداشت. ‏


نمونه‌اي از مقابله‌جويي عائض القرني با حکومت‌هاي فاسق در برخي اشعار او نيز نمود يافته است. به طور نمونه، او در ‏ديوانش با عنوان «بلحن الخلود»، در قصيده‌اي با عنوان «دع الحواشي و اخرج»، چنين مضاميني را مورد اشاره قرار داده است.‏ ‏ به ‏طور طبيعي، چنين مضاميني مورد نقد و انکار وهابيت سنتي‌اي قرار گرفته است که برخوردهاي مقابله‌جويانه با دولت را جز در ‏قالب نصيحت و آن هم عمدتاً پنهاني نمي‌پذيرند. به طور نمونه، شيخ احمد النجمي نقد تندي نسبت به اين اشعار ارائه داده و ‏مضامين آنها را به خاطر تجويز خروج بر حکومت، همسو با خوارج و معتزله خوانده است.‏ چنان‌که، زيد المدخلي نيز به نقد ‏اين اشعار عائض القرني در ديوان مذکور پرداخته و آنها را عليه علم، علما، با گرايش خروج بر ولاة امر و در راستاي ‏انديشه‌هاي تروريستي خوانده است.‏  
نمونه‌ای از مقابله‌جویی عائض القرنی با حکومت‌های فاسق در برخی اشعار او نیز نمود یافته است. به طور نمونه، او در ‏دیوانش با عنوان «بلحن الخلود»، در قصیده‌ای با عنوان «دع الحواشی و اخرج»، چنین مضامینی را مورد اشاره قرار داده است. ‏ ‏ به ‏طور طبیعی، چنین مضامینی مورد نقد و انکار وهابیت سنتی‌ای قرار گرفته است که برخوردهای مقابله‌جویانه با دولت را جز در ‏قالب نصیحت و آن هم عمدتاً پنهانی نمی‌پذیرند. به طور نمونه، شیخ احمد النجمی نقد تندی نسبت به این اشعار ارائه داده و ‏مضامین آنها را به خاطر تجویز خروج بر حکومت، همسو با خوارج و معتزله خوانده است. ‏ چنان‌که، زید المدخلی نیز به نقد ‏این اشعار عائض القرنی در دیوان مذکور پرداخته و آنها را علیه علم، علما، با گرایش خروج بر ولاه امر و در راستای ‏اندیشه‌های تروریستی خوانده است. ‏  


وي پيکان اين رويکردهاي انتقادي را در مرحلة نخست متوجة دولت سعودي و پادشاه آن دانسته و به نکوهش آن پرداخته ‏است. زيد المدخلي، ريشة اين افکار اعتراضي را با لحني نکوهشي، تأثيرپذيري از انديشه‌هاي سيدقطب،‌ اخوان المسلمين، حسن ‏الترابي و امام خميني(ره) معرفي مي‌کند. وي تمجيد صريح عائض القرني نسبت به حسن الترابي را نيز قابل نکوهش مي‌داند.‏  
وی پیکان این رویکردهای انتقادی را در مرحله نخست متوجه دولت سعودی و پادشاه آن دانسته و به نکوهش آن پرداخته ‏است. زید المدخلی، ریشه این افکار اعتراضی را با لحنی نکوهشی، تأثیرپذیری از اندیشه‌های سیدقطب، ‌ اخوان‌المسلمین، حسن ‏الترابی و امام خمینی(ره) معرفی می‌کند. وی تمجید صریح عائض القرنی نسبت به حسن الترابی را نیز قابل نکوهش می‌داند. ‏  


اين شخصيت مشهور نوسلفي پس از خروج جوانان مبارز از زندان‌هاي ضد تروريسم، نه تنها به کميته‌هاي نصيحت پيوست، ‏بلکه تلاش‌هاي فراواني را در تلويزيون سعودي، شبکه‌هاي ماهواره‌اي و ... حتي با اجراي مناظره با شخصيت‌هاي برجستة مبارزة ‏نظامي، براي دامن زدن به سلفي‌گرايي معتدل نشان داد. البته عائض القرني مبلغ و شخصيتي پر سر و صداست. به طور نمونه، او ‏که برخلاف فتواي پيشين خود و هم‌نوا با اجماع سلفي مبني بر وجوب پوشاندن وجه و کفين توسط زنان، در يک برنامة ‏سينمايي به عنوان «نساء بلا ظلّ» اين حکم را کنار نهاد، موجي از نقدها و حمله‌هاي فکري را متوجة خود کرد. البته او در پي ‏فشارهاي مختلف و به ويژه اتصال مفتي اعظم سعودي شيخ عبدالعزيز آل الشيخ، وزير شؤون اسلامي و برخي ديگر از بزرگان ‏وهابي، در نوشته‌اي توضيحي از اين حکم عدول کرد و مخاطب آن فيلم را زنان غرب معرفي کرد. در مجموع، اين فتوا و ديگر ‏مواضع او مانند موضع او دربارة رانندگي زنان مشکل‌آفرين بود و براي او گران تمام شد و به اين مسأله انجاميد که او سرانجام ‏پس از ربع قرن فعاليت‌هاي تبليغي با سرودن قصيده‌اي انتقادي، در روزنامة مدينه روش سکوت و انزوا را اختيار کرد. اين ‏قصيده از رنج‌هاي طولاني او از صفاي ايام گذشته و کدورت ايام فعلي، حکايت دارد. بخشي از اين فعاليت‌هاي او چهرة او را ‏در ميان علما مخدوش کرد و بخشي از آنها، به ويژه حاضر شدن او در چهرة مناظرة محققانه با افراد آشتي‌ناپذير تروريست، ‏جايگاه مردمي او را تضعيف کرد.‏
این شخصیت مشهور نوسلفی پس از خروج جوانان مبارز از زندان‌های ضد تروریسم، نه تنها به کمیته‌های نصیحت پیوست، ‏بلکه تلاش‌های فراوانی را در تلویزیون سعودی، شبکه‌های ماهواره‌ای و ... حتی با اجرای مناظره با شخصیت‌های برجسته مبارزه ‏نظامی، برای دامن زدن به سلفی‌گرایی معتدل نشان داد. البته عائض القرنی مبلغ و شخصیتی پر سر و صداست. به طور نمونه، او ‏که برخلاف فتوای پیشین خود و هم‌نوا با اجماع سلفی مبنی بر وجوب پوشاندن وجه و کفین توسط زنان، در یک برنامه ‏سینمایی به عنوان «نساء بلا ظلّ» این حکم را کنار نهاد، موجی از نقدها و حمله‌های فکری را متوجه خود کرد. البته او در پی ‏فشارهای مختلف و به ویژه اتصال مفتی اعظم سعودی شیخ عبدالعزیز آل الشیخ، وزیر شؤون اسلامی و برخی دیگر از بزرگان ‏وهابی، در نوشته‌ای توضیحی از این حکم عدول کرد و مخاطب آن فیلم را زنان غرب معرفی کرد. در مجموع، این فتوا و دیگر ‏مواضع او مانند موضع او درباره رانندگی زنان مشکل‌آفرین بود و برای او گران تمام شد و به این مسأله انجامید که او سرانجام ‏پس از ربع قرن فعالیت‌های تبلیغی با سرودن قصیده‌ای انتقادی، در روزنامه مدینه روش سکوت و انزوا را اختیار کرد. این ‏قصیده از رنج‌های طولانی او از صفای ایام گذشته و کدورت ایام فعلی، حکایت دارد. بخشی از این فعالیت‌های او چهره او را ‏در میان علما مخدوش کرد و بخشی از آنها، به ویژه حاضر شدن او در چهره مناظره محققانه با افراد آشتی‌ناپذیر تروریست، ‏جایگاه مردمی او را تضعیف کرد. ‏


=مواضع وهابيت دولتي دربارة تكفير و تروريسم=
== مواضع وهابیت دولتی درباره تکفیر و تروریسم ==


به رغم آن‌که، انديشة وهابيت مهم‌ترين زمينة تکفير در ميان مسلمانان را در دو سدة اخير فراهم آورده است، مي‌توان گفت ‏وهابيت دولتي ـ در فضاي نوين جهاني و به ويژه در دوران مبارزه با تروريسم به رهبري امريکا که پيکان آن متوجة جريان‌هاي ‏عمدتاً تکفيري وهابي مانند القاعده است ـ نسبت به وهابيت نوسلفي، از خشونت‌گرايي كمتري برخوردارند. چه آن‌که، افراط ‏در تکفيرگرايي خشونت‌آميز در تعارض با سياست‌هاي خارجي و داخلي عربستان در دوران حاضر مي‌باشد و امنيت اين کشور ‏را نيز دستخوش آسيب‌پذيري جدّي نموده است.‏
به رغم آن‌که، اندیشه وهابیت مهم‌ترین زمینه تکفیر در میان مسلمانان را در دو سده اخیر فراهم آورده است، می‌توان گفت ‏وهابیت دولتی ـ در فضای نوین جهانی و به ویژه در دوران مبارزه با تروریسم به رهبری آمریکا که پیکان آن متوجه جریان‌های ‏عمدتاً تکفیری وهابی مانند القاعده است ـ نسبت به وهابیت نوسلفی، از خشونت‌گرایی کمتری برخوردارند. چه آن‌که، افراط ‏در تکفیرگرایی خشونت‌آمیز در تعارض با سیاست‌های خارجی و داخلی عربستان در دوران حاضر می‌باشد و امنیت این کشور ‏را نیز دستخوش آسیب‌پذیری جدّی نموده است. ‏


مهم‌ترين موضع‌گيري وهابيت دولتي عربستان دربارة تكفير را مي‌توان به سندي دانست كه از جانب هيأت كبار علماي ‏عربستان در دوران رياست بن باز در 1419ه‍. ق، صادر شده است.‏ ‏ بر اين اساس، دولت عربستان كه از بحران تروريسم و ‏گرايش‌هاي تكفيري رنج مي‌برد، تلاش‌هاي گوناگوني را در مقابل اين پديده سامان داده است و اين بيانيه از برترين نهاد ‏مذهبي، از اهميت فوق العاده‌اي برخورد ار است.‏
مهم‌ترین موضع‌گیری وهابیت دولتی عربستان درباره تکفیر را می‌توان به سندی دانست که از جانب هیأت کبار علمای ‏عربستان در دوران ریاست بن باز در 1419ه‍. ق، صادر شده است. ‏ ‏ بر این اساس، دولت عربستان که از بحران تروریسم و ‏گرایش‌های تکفیری رنج می‌برد، تلاش‌های گوناگونی را در مقابل این پدیده سامان داده است و این بیانیه از برترین نهاد ‏مذهبی، از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخورد ار است. ‏
يكي از اين موارد، تشكيل جلسه‌اي ميان مسؤولان دولتي و برخي از علماي سلفي و نوسلفي پس از بازگشت برخي جوانان ‏زنداني در گوانتانامو بود. اين جلسه در منزل شيخ صالح بن عبدالعزيز بن محمد آل الشيخ وزير  پيشين  وزارت شؤون الإسلامية ‏والأوقاف والدعوة‎ ‎والإرشاد، به ابتكار او و امير محمد بن نايف بن عبدالعزيز مساعد وزير‎ ‎الداخلية للشؤون الأمنية تشكيل شد. ‏در اين جلسه، شيخ صالح بن حميد (رئيس مجلس شورا)، شيخ‎ ‎سعد بن ناصر الشثري (عضو هيأت كبار العلما) و شيخ يوسف ‏الغفيص (عضو هيأت كبار العلما)، شيخ دكتر عبدالله اللحيدان نمايندة وزارت شؤون اسلامي، شيخ دكتر سليمان العوده و شيخ ‏عائض القرني و شيخ‎ ‎محمد العريفي و شيخ ناصر العمر و استاد دكتر سعود الفنيسان و دكتر فالح‎ ‎الصغير، و...، حضور داشتند.‏
یکی از این موارد، تشکیل جلسه‌ای میان مسؤولان دولتی و برخی از علمای سلفی و نوسلفی پس از بازگشت برخی جوانان ‏زندانی در گوانتانامو بود. این جلسه در منزل شیخ صالح بن عبدالعزیز بن محمد آل الشیخ وزیر پیشین وزارت شؤون الإسلامیه ‏والأوقاف والدعوه‎ ‎والإرشاد، به ابتکار او و امیر محمد بن نایف بن عبدالعزیز مساعد وزیر‎ ‎الداخلیه للشؤون الأمنیه تشکیل شد. ‏در این جلسه، شیخ صالح بن حمید (رئیس مجلس شورا)، شیخ‎ ‎سعد بن ناصرالشثری (عضو هیأت کبار العلما) و شیخ یوسف ‏الغفیص (عضو هیأت کبار العلما)، شیخ دکتر عبدالله اللحیدان نماینده وزارت شؤون اسلامی، شیخ دکتر سلیمان العوده و شیخ ‏عائض القرنی و شیخ‎ ‎محمد العریفی و شیخ ناصرالعمر و استاد دکتر سعود الفنیسان و دکتر فالح‎ ‎الصغیر، و... ، حضور داشتند. ‏


در اين جلسه، از بازگشت جواناني كه در زندان گوانتانامو به سر مي‌بردند و در آنجا براي زندگي در شرايط عادي و گذر از ‏گرايش‌هاي تكفيري و تروريستي تعليم مي‌ديدند، سخن به ميان آمد. چنان‌كه، لزوم توسعة فعاليت علما و همكاري آنان در ‏كميته‌هاي نصيحت (وابسته به وزارت كشور) براي مقابله با انديشه‌هاي گمراه‌گر تكفيري و تروريستي به عنوان بحثي اجماعي ‏مورد تأكيد قرار گرفت. اين جلسه در جهت همفكري مسؤولين، علماي وهابي و علماي نوسلفي تشكيل شده و موفقيت‌آميز ‏اعلام شد و حاضران خواستار تشكيل دوبارة آن شدند. چنان‌كه، در آن اين مطلب مورد اشاره قرار گرفت كه برخي كشورهايي ‏اروپايي مانند سوئد از موفقيت عربستان در برنامه‌هاي ضد تروريسم، ابراز خوشنودي كرده‌اند.‏
در این جلسه، از بازگشت جوانانی که در زندان گوانتانامو به سر می‌بردند و در آنجا برای زندگی در شرایط عادی و گذر از ‏گرایش‌های تکفیری و تروریستی تعلیم می‌دیدند، سخن به میان آمد. چنان‌که، لزوم توسعه فعالیت علما و همکاری آنان در ‏کمیته‌های نصیحت (وابسته به وزارت کشور) برای مقابله با اندیشه‌های گمراه‌گر تکفیری و تروریستی به عنوان بحثی اجماعی ‏مورد تأکید قرار گرفت. این جلسه در جهت همفکری مسؤولین، علمای وهابی و علمای نوسلفی تشکیل شده و موفقیت‌آمیز ‏اعلام شد و حاضران خواستار تشکیل دوباره آن شدند. چنان‌که، در آن این مطلب مورد اشاره قرار گرفت که برخی کشورهایی ‏اروپایی مانند سوئد از موفقیت عربستان در برنامه‌های ضد تروریسم، ابراز خوشنودی کرده‌اند. ‏


=جمع‌بندي=
== جمع‌بندی ==
شايد بتوان گفت تا حدودي مواضع نوسلفي ميان مواضع محافظه‌کارانة وهابيت سنتي و مبارزه‌گرايي القاعده در ‏نوسان است. آنچه مطالعة جريان‌هاي وهابي نشان مي‌دهد اين است که اطاعت مطلق از حاکم سعودي نمي‌تواند ‏براي همة وهابي‌ها و در همة شرايط جذابيت داشته باشد. چه آن‌که، از جهت اعتقادي زمينه‌هاي فراواني براي ‏تضعيف اقتدارگرايي حاکم وهابي در انديشة همة مسلمانان و از جمله وهابيان وجود دارد. بر اين اساس، برخي ‏شرايط سياسي اين ظرفيت اعتقادي را مورد بهره‌برداري قرار مي‌دهد. ‏
شاید بتوان گفت تا حدودی مواضع نوسلفی میان مواضع محافظه‌کارانه وهابیت سنتی و مبارزه‌گرایی القاعده در ‏نوسان است. آنچه مطالعه جریان‌های وهابی نشان می‌دهد این است که اطاعت مطلق از حاکم سعودی نمی‌تواند ‏برای همه وهابی‌ها و در همه شرایط جذابیت داشته باشد. چه آن‌که، از جهت اعتقادی زمینه‌های فراوانی برای ‏تضعیف اقتدارگرایی حاکم وهابی در اندیشه همه مسلمانان و از جمله وهابیان وجود دارد. بر این اساس، برخی ‏شرایط سیاسی این ظرفیت اعتقادی را مورد بهره‌برداری قرار می‌دهد. ‏


از سوي ديگر، نمي‌توان به جريان‌هاي سنتي يا نوظهور وهابي به صورت مطلق نگريست. چنان‌که، در ميان جريان نوسلفي ‏برخي مانند سفر الحوالي و عائض القرني از تحمل بيشتري نسبت به کسي مانند ناصر العمر در برابر تشيع برخوردارند. چنان‌که، ‏گرايش آنان به نوعي از دموکراسي روشي بيش از وهابيت سنتي است.‏
از سوی دیگر، نمی‌توان به جریان‌های سنتی یا نوظهور وهابی به صورت مطلق نگریست. چنان‌که، در میان جریان نوسلفی ‏برخی مانند سفر الحوالی و عائض القرنی از تحمل بیشتری نسبت به کسی مانند ناصرالعمر در برابر تشیع برخوردارند. چنان‌که، ‏گرایش آنان به نوعی از دموکراسی روشی بیش از وهابیت سنتی است. ‏


[[رده: جریان‌های جهان اسلام]]
[[رده:مقاله‌ها]]
[[رده: جریان‌های عربستان سعودی]]
[[رده:جریان‌ها و جنبش‌ها]]
[[رده: جریان‌های سلفی]]
[[رده:عربستان سعودی]]
[[رده: جریان‌ نوسلفی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۰۲

جریان نوسلفی در عربستان نهضتی دینی ـ سیاسی است که در دو سه دهه اخیر تکوین یافته و تأثیرآفرینی ‏می‌کند. نوشتار حاضر در این زمینه به دنبال دست‌یابی به پاسخ این دو پرسش اساسی است که ‏جریان نوسلفی چیست؟ و در چه زمینه‌‌ای رشد یافته است؟ مقاله حاضر، ضمن زمینه‌شناسی ‏تاریخی تکوین این جریان، به شخصیت‌شناسی پیشتازان این حرکت پرداخته و برخی از اندیشه‌های ‏محوری این جریان را در خلال بحث، معرفی می‌کند. در این بحث روشن می‌شود که نوسلفی‌گری جریانی ‏انشعابی از وهابیت است که جنبه انتقادی آن نسبت به محافظه‌کاری سنتی وهابیت غلبه یافته و از این رو، ‏توانسته مخاطبان خاصی را به ویژه در مقابله‌جویی با کشورهای سلطه‌جو و برخی اقتدارگرایی‌ها در برخورد ‏با قدرت‌های داخلی به دست آورد. چنان‌که روشن می‌شود تأثیرات با واسطه سیدقطب در این روحیه ضد ‏محافظه‌گرایی، جدّی است. ‏

مقدمه

عربستان در دنیای معاصر مهم‌ترین منبع برای تکوین و صدور وهابیت و سلفی‌گری به دنیای اسلام است. در این ‏میان، تکوین جریان نوسلفی یکی از مهم‌ترین مسائلی است که در عربستان سعودی و در زمینه وهابیت رخ داده ‏است. بررسی ابعاد مختلف این جریان دینی ـ سیاسی در دورانی که سطح و تنوع درگیری وهابیان با دیگر ‏مسلمانان بیشتر شده است، اهمیت خاصی دارد. در بحث حاضر ضمن زمینه‌شناسی تکوین جریان سیاسی ـ دینی ‏نوسلفی، به شخصیت‌شناسی پیشتازان این نهضت پرداخته‌ایم. ‏

زمینه‌شناسی تکوین جریان نوسلفی

تکوین نوسلفی‌گری فرایندی طولانی داشته است. برخی از زمینه‌هایی فکری و سیاسی‌ای که به این امر کمک ‏کرده‌اند، عبارتند از:

‏1_تأثیر اندیشه مبارزه‌گرایانه سیدقطب در عربستان سعودی

2_چالش‌آفرینی استقبال دولت سعودی از حضور نظامی آمریکا در جنگ خلیج فارس

3_بازتاب 11 سپتامبر و چالش افغانستان

‏4_بازتاب اشغال عراق

در این بخش به اجمال این موارد را مورد بررسی قرار می‌دهیم:‏

‏تأثیر اندیشه مبارزه‌گرایانه سیدقطب در عربستان سعودی

سیدقطب شخصیت تأثیرگذاری بود که روح ‏مبارزه با دولت‌های فاسد در میان کشورهای اسلامی را به هیجان درآورد. ابوالاعلی مودودی با طرح اندیشه جاهلیت ‏نوین، آن را حاکم بر تمدّن غربی ‌دانست. در حالی‌که سید قطب با الگوبرداری از این اندیشه مودودی، محدوده شمول جاهلیت ‏را چنان توسعه داد که شامل اکثریت مسلمانان شد. کانون اندیشه سیدقطب بر اساس حاکمیت انحصاری خداوند متعال شکل ‏گرفته بود.

او این اندیشه را که از دیدگاه سلفی مودودی اخذ کرده بود، در فی ظلال القرآن و سپس به صورت صریح‌تر و ‏تندتری در معالم فی‌الطریق بیان کرد. همه پاسخ‌دهندگان به سیدقطب معتقد بودند که او اندیشه خود را ازخوارج گرفته است. این ‏نگاه منفی به مسلمانان، توسط برخی از گروه‌های منشعب از اخوان‌المسلمین اوج گرفت. ‏

پس از چند دهه سلطه خاندان سعودی و همکاری دینی ـ سیاسی وهابیت با آنها در این مدت، ورود ‏اندیشه‌های چالش‌آفرین سیدقطب به عربستان سعودی، این حاکمیت بلامنازع را می‌توانست به چالش بکشاند. در ‏دورانی که عربستان سعودی تلاش می‌کرد تا در مقابل موج ناصریسم بایستد، ورود محمد قطب برادر سید قطب ‏با استقبال این کشور مواجه شد. اما این مسأله تأثیری درازمدت نیز به دنبال داشت. محمد قطب توانست ‏شاگردانی را بپروراند که توحید قصور برای آنان بر توحید قبوری که وهابیت سنتی بدان می‌پرداختند، ترجیح ‏داشت. ‏

تعالیم مبارزه‌جویانه قطبی در دراز مدت زمینه‌ساز درگیری پیروان آن با دولت‌ها بود. در حالی که وهابیت ‏سنتی حتی نصیحت آشکار به حاکم را نیز نمی‌پسندند و بر این اساس هرگز مبارزه با حاکم را تجویز ‏نمی‌کنند. آنان این مسأله را از منظری دینی و نه سیاسی، توجیه می‌کنند. این مقوله آنان را در ارتباطی مستمر ‏با دستگاه حاکم قرار می‌دهد و مادامی که این اندیشه دینی بر آنان حاکم است، هرگز زمینه‌ای برای برخورد با ‏دستگاه میان علمای وهابی و پیروان آنان با نظام سیاسی به وجود نخواهد آمد. در حالی که اندیشه سیدقطب ‏زمینه‌ای قوی برای مقابله با دستگاه در اختیار کسانی قرار می‌دهد که آنان را نوسلفی می‌خوانیم. اندیشه‌های ‏مبارزه‌گرایانه سیدقطب در تفسیر فی‌ ظلال القرآن و در کتاب مشهور معالم فی‌الطریق برای همیشه درس‌آموز ‏تقابل با حکومت‌های غیر‌ملتزم به شریعت است. ‏

در جریان تقابل عربستان سعودی با جریان ناصریسم، محمدقطب مورد استقبال عربستان قرار گرفت و به این ‏کشور وارد شد. او توانست با تربیت شاگردانی چون سفر الحوالی و سلمان العوده نطفه جریان نوسلفی‌ را ایجاد ‏کند. مبارزه‌گرایی سیدقطب در مصر از گونه مبارزه‌جویی خوارج تلقی شد. خوارج از جهت باورهای دینی مرتکب کبیره را کافر می‌دانستند و بر این اساس حکامی را که به شریعت التزام مناسبی نداشتند، به تیغ تکفیر ‏می‌راندند. اتهام خارجی‌گری به سیدقطب و پیروان او جای تأمل خاصی دارد. اما طرح ضمنی این شائبه درباره ‏نوسلفی‌ها نیز محوری است بدون تحلیل دقیق درباره آن نمی‌توان به کنه جریان نوسلفی پی برد. حتی اگر این ‏اتهام را درباره آنان نپذیریم، اصل این مسأله قابل تأمل است که آموزه اطاعت کامل از حاکم و پادشاه در جریان ‏نوسلفی مورد تردید قرار گرفته است، بی‌آن‌که لزوماً آنان از دیگر اندیشه‌های وهابیت چشم‌پوشیده‌اند. چنان‌که ‏پرداختن افراطی به مسأله توحید از طریق مذمت مقابله با زیارت قبور در قالب تعبیر تحقیرآمیز توحید قبور مورد ‏نکوهش آنان قرار گرفته و آنان مبارزه با مفاسد نظام سیاسی را به عنوان توحید قصور بر توحید قبور ترجیح ‏می‌دهند. در هر حال محمدقطب که بیش از 60 کتاب عرضه کرده است، چنان تأثیری بر مخاطبان خود ‏می‌گذارد که توحید وهابیان برای آنها بی‌معنا جلوه می‌کند. ‏

به گزارش دکتر عصام العماد (وهابی پیشین یمنی و تحصیل کرده دانشگاه محمد السعود که شیعه شده است) ‏جدا از اندیشه‌های سیدقطب و برادرش، انتشار اندیشه‌های ضد‌وهابی محمد غزالی و محمد سعید رمضان البوطی ‏بیشترین تأثیر را در تقسیم وهابیت به دو شاخه درباری و انقلابی داشته است. در این میان کسی مانند اسامه بن ‏لادن نیز نزد شاگردان محمدقطب درس خواند و از این طریق با کتاب‌های سیدقطب آشنا گردید. ‏ ربیع مدخلی ـ از مشهورترین پیشتازان جریان جامیه ـ کسی است که از آغاز نسبت به حضور محمدقطب در ‏عربستان هشدار داد. این هشدار او چندان مورد توجه قرار نگرفت. هرچند وی در مدینه به نوعی محصور بود. به ‏گزارش دکتر عصام العماد، ربیع مدخلی نسبت به توحید حاکم بر جنبش سیاسی بن ‌لادن در افغانستان حساسیت ‏نشان داد و توحید حاکم بر آنان را متمایز از توحید محمد بن عبدالوهاب دانست.

در مقابل عبدالله عزام نیز از ‏عرب‌های افغان ـ که پیش از حوادث 11 سپتامبر کشته شد ـ به مقابله با ربیع مدخلی برخواست. حساسیت ربیع ‏مدخلی در مقابل این جنبش‌ها مورد پذیرش بن باز نیز بود. به گفته بن باز جنبش‌هایی که ربیع مدخلی قبول ‏ندارد، او نیز آنها را نمی‌پذیرد. ‏

‏چالش‌آفرینی استقبال دولت سعودی از حضور نظامی آمریکا در جنگ دوم خلیج فارس

در جریان لشکرکشی آمریکا ‏به منطقه خلیج فارس در سال 1990م، آمریکا خواهان حضور در عربستان بود و این مسأله با پذیرش دولت سعودی و فتوای ‏موافق هیأت کبار علما مواجه شد. این مسأله به چالشی درونی میان علمای وهابی منتهی شد. کسانی مانند سفرالحوالی، سلمان بن ‏فهد العوده، شیخ ناصرالعمر، شیخ عائض القرنی و ... ، به مقابله با این مسأله همت گماردند. این اقدام در سطوح مختلف از ‏طریق کتاب‌ها، نشریات، نوارهای کاست، نوارهای ویدئو، سخنرانی‌ها و ... ، تأثیرگذار بود. سرانجام این درگیری به اخراج چند ‏تن از علمای وهابی نوسلفی از هیأت کبار العلما انجامید. چنان‌که کسانی مانند سفر الحوالی و سلمان بن عوده نیز برای چند ‏سال به زندان افتادند. ‏

با صدور فتوای بن باز مبنی بر تجویز استقرار سربازان غیر مسلمان در عربستان، مجادله‌ای میان گرایش‌های مختلف در ‏عربستان شکل گرفت. در این مجادله، عبدالرحمن غازی القصیبی از تصمیم پادشاه دفاع کرد. در حالی که کسانی چون سفر ‏الحوالی، ناصرالعمر، عائض القرنی و سلمان العوده به نقد این تصمیم پرداختند. چنان‌که ناصرالعمر، غازی القصیبی را سکولار ‏و کافر خواند. ‏

قصیبی نیز در مقابل، با انتشار مجموعه مقالاتی تحت عنوان «حتی لاتکون فتنه»، ادعای مذکور را ردّ کرده و خواستار ‏اثبات آنها در دادگاه شد. ضمن آن‌که، گرایش مقابل خود را به جنبش جهیمان العتیبی ربط داد و آنها را قدرت‌گرا، فقهای ‏سیاسی و خمینی‌های عربستان سعودی خواند. ‏

نگاه منفی امثال قصیبی به شورش جهیمان نکته‌ای فراموش ناشدنی است. چنان‌که، بسته بودن فضای فکری و سیاسی ‏عربستان سعودی را می‌توان در سرکوبی خشن جنبش اعتراضی و عدالت‌جویانه جهیمان عتیبی در دسامبر 1979م، جستجو کرد. ‏شورش جهیمان، تنها شورشی کور و بدون زمینه‌های نظری نبود. او در رساله‌ای با عنوان الاماره والطاعه والبیعه، برخی از ‏انگاشته‌های دینی ـ سیاسی خود را طرح کرده بود. به طور نمونه، ‌ سه شرط اساسی برای امام ذکر کرده بود: اسلام، قرشی بودن، ‏تطبیق شریعت. توجه خاص به این عناصر ـ به ویژه اشتراط تطبیق شریعت ـ می‌توانست زمینه نظری مناسبی برای جریان‌های ‏معارضه‌جو در داخل جریان‌های وهابیت باشد. در هر حال، تأثیرپذیری از جهیمان نیز می‌تواند زمینه‌های فکری بخشی از جریان ‏نوسلفی را در زمان‌هایی پیش‌تر از حضور نظامی آمریکا در عربستان نشان دهد. ‏

در دسامبر 1990م چهل و سه روشنفکر لیبرال طی نامه‌ای سرگشاده خطاب به پادشاه عربستان، خواستار اصلاحاتی ‏دموکراتیک در ساختار سیاسی عربستان شدند. در واکنش به این شکوائیه، 52 نفر از اسلام‌گرایان در ماه می 1991م، از طریق ‏پیامی دوازده درخواست اصلاحی به پادشاه ارائه دادند. ‏

سازمان دینی تحت نظر بن باز، یعنی هیأت کبار العلما، پیام می 1991م را به خاطر تعرض و بی‌احترامی به پادشاه محکوم ‏کرد. پس از آن، در سپتامبر 1992م، «یادداشتی توصیه‌آمیز» در 45 صفحه، خطاب به بن‌باز نگاشته شد و ابعادی از پیام می ‏‏1991م را مورد تأکید قرار داد و برخی از ابعاد را بیشتر توضیح داد. این اقدام نیز با محکومیت فوری هیأت کبار العلما مواجه ‏شد و این اقدام تفرقه‌گرایانه خوانده شد. البته هفت عضو از اعضای نوزده‌گانه نهاد مذکور از تأیید آن خودداری کرده و به ‏همین خاطر از جانب پادشاه برکنار شدند و به جای آنها ده نفر دیگر از افراد طرفدار رژیم به عضویت هیأت کبار العلما منصوب ‏شدند. در مقابل، سه تن از علمای جنبش مخالف (حمد عقله الشعیبی، عبدالله المصعری و عبدالله بن جبرین) طی نامه‌ای ‏سرگشاده خطاب به بن باز، اتهام تفرقه‌افکنی را نفی کرده و تهدید به کشاندن مسأله به دادگاه کردند. ‏

در دسامبر 1992م، ملک فهد در یک سخنرانی خطاب به علمای برجسته وهابی خواستار پایان دادن به ‏تبلیغات مخرب ضد دولت کرد و این فعالیت‌ها را تحت عنوان گرایش‌های خارجی‌گرایانه محکوم کرد. اما در ‏می 1993م، شش تن از مخالفان ـ که پنج تن از آنها یادداشت 1992 را تأیید کرده بودند ـ کمیته دفاع از حقوق ‏شرعی تشکیل دادند و اقدام آنها مورد حمایت گروه‌های حقوق بشر بین‌المللی قرار گرفت. محمد المصعری ‏سخن‌گوی این کمیته و سلیمان الرشودی به زندان افتادند و اعضای دیگر نیز مشاغل خود را از دست دادند. البته ‏گفته شده است شیخ عبدالله بن جبرین معروف‌ترین عضو این کمیته، حمایت خود را از کمیته پس گرفت. ‏محمد المصعری پس از آزادی از زندان مخفی شد و در آوریل 1994م در لندن به عنوان منتقد دولت سعودی سر ‏درآورد. ‏

ملک فهد با توشیح قانون اساسی (النظام الاساسی للحکومه) در مارس 1992م و تشکیل مجلس شورا و نصب ‏‏61 عضو آن (همراه با عضویت دکتر جمیل الجشی یکی از شیعیان استان شرقی) دست به اقداماتی اصلاحی زد ‏تا بتواند فضای جدید را مدیریت کند. به طوری که هیچ یکی از رهبران و پیروان جنبش بیداری در آن عضویت ‏نداشتند. از سوی دیگر، در آوریل 1994م، دولت سعودی تابعیت و شهروندی اسامه بن لادن را به اتهام رفتار ‏غیرمسؤولانه‌اش، لغو کرد. او نیز در مقابل، در آوریل 1994 اعلام کرد که از گروه مصعری در لندن، از طریق ‏سازمان مستقر خود در خارطوم یعنی منظمه التشاور للدفاع عن الحقوق الشرعیه، حمایت خواهد کرد. ‏ ‏ ‏

شیخ الاسلام وقت عربستان سعودی «عبدالعزیز بن ‌باز» تحت فشار آل‌سعود فتوایی به این مضمون در سال 1375ق در ‏خصوص اسامه بن لادن صادر می‌کند: «اسامه بن لادن از مصادیق مفسدین بر روی زمین است که به دنبال راه‌های شر و مفسده ‏انگیز است و از اطاعت ولی امر خارج شده است». ‏

سرانجام در 9 یولیو 2000م شیخ دکتر سفر الحوالی و شیخ دکتر ناصرالعمر آزاد شده و اجازه تدریس ‏یافتند. ‏

شیخ ناصرالعمر در سال 1992م کتابی با عنوان «واقع الرافضه فی بلاد التوحید» با خطاب به هیأت کبار علما نوشت و در آن ‏از حکومت سعودی خواست تا همه حسینیه‌های شیعه تخریب، علمای شیعه دستگیر و همه کارمندان شیعه ادارات اخراج شوند. ‏

‏بازتاب 11 سپتامبر و چالش افغانستان

با شکل‌گیری مبارزات داخلی افغانستان با شوروی، عده‌ای که به ‏عرب‌های افغان موسوم شدند، برای یاری هم‌کیشان مسلمان خود از کشورهای مختلف اسلامی و از جمله از ‏عربستان، راهی افغانستان شدند. پس از پیروزی بر نیروهای شوروی و شکل‌گیری درگیری‌های درازدامن در ‏آنجا، نیروهای طالبان تکوین یافتند. با حمله آمریکا به افغانستان، نیروهای وهابی نیز در مبارزه القاعده با آمریکا ‏وارد شدند. احساس مشترک میان آنان با مسلمان افغانی، لزوماً با گرایش‌های سیاسی دولت عربستان و علمای ‏وهابی همسویی نداشت. ‏ دولت آمریکا خواهان مساعدت دولت سعودی در مبارزه با القاعده، تحت عنوان مبارزه با تروریسم بود. در ‏این میان، گرایش‌های نوسلفی از حساسیت خاصی نسبت به فعالیت‌های سیاسی آمریکا و سلطه‌جویی آن در ‏کشورهای اسلامی برخوردار بودند. در حالی که، وهابیت سنتی عربستان از نوعی همسویی و بلکه تبعیت از ‏دولت عربستان و پادشاه عربستان برخوردار هستند. البته مواضع نوسلفی‌ها و القاعده لزوماً از مطابقت کامل ‏برخودار نبوده است. ‏

پس از واقعه 11 سپتامبر 2001م، تلاش‌های عربستان برای توسعه سیاسی ـ دینی خود در جهان و از جمله در افغانستان دچار ‏مشکل شد و به توسعه شکاف درونی میان گرایش‌های مختلف وهابی انجامید. توسعه فعالیت‌های تروریستی در میان وهابیت ‏جهادی، با مقابله جهانی روبرو شد. در داخل عربستان نیز واکنش‌های مختلفی در برابر آن شکل گرفت. بخشی از وهابیت ‏جهادی، برای حفظ موقعیت خود در جهان و درون عربستان از برخی گرایش‌های تند خود عقب‌نشینی کردند. چنان‌که، دولت ‏سعودی نیز ناگزیر از مقابله با گرایش تند جهادی و تکفیری شد. ‏

در سال 2003م عربستان سعودی شاه افزایش تعصب دینی از جانب دولت و برخی از شخصیت‌های دینی بود. بارزترین ‏رخداد، تعرض به مسجد اصلی شیعیان اسماعیلی در شهر نجران جنوبی، اعمال تضییق بر تعدادی از حسینیه‌ها و مساجد شیعیان ‏دوازده امامی و بازداشت بسیاری از علمای شیعه بود. چنان‌که، آزادی سایت‌های اینترنتی را که به تعصبات دینی میان طوایف ‏دامن می‌زدند، در این سال افزایش یافت. ‏ اولین سمینار تقریب فکری سعودی و گفتگوی رو در رو میان اندیشمندان مختلف این کشور، به عنوان «الملتقی الوطنی ‏للحوار‎ ‎الفکری» از پنجم اغسطس 2003م شکل گرفت. در این، سمینار برای نخستین بار، گفتگوهایی میان دکتر سفر الحوالی با ‏ترکی الحمد، شیخ سلمان العوده با دکتر عبدالله الغذامی، دکتر ناصرالعمر با ترکی السدیری، دکتر سعید ال زعیر با دکتر ‏عبدالله الفوزان، همراه با سخنرانی افتتاحیه توسط شیخ محدث سلیمان بن ناصرالعلوان، شکل گرفت. ‏

این سمینار سه روزه، به ریاست دکتر صالح بن عبدالرحمن الحصین رئیس عمومی شؤون مسجدالحرام برگزار شد و دکتر ‏عبدالله بن عمر نصیف ـ دبیر کل سمینار عالم اسلامی ـ و دکتر راشد الراجح مدیر پیشین دانشگاه أم القری، او را در اداره ‏سمینار کمک می‌کردند. ملاقات با ولی عهد عربستان سعودی امیر عبدالله بن عبد‎ ‎العزیز، به پایان رسید. ‏

‏بازتاب اشغال عراق

با پیروزی آمریکا در افغانستان در سال 2002م و سقوط امارت اسلامی طالبان، و پس از شکست ‏دولت صدام در 9 آوریل 2003م، القاعده تلاش کرد عراق را به صحنه جدیدی برای مبارزه‌جویی دینی خود تبدیل کند. از این ‏رو، القاعده در مارس 2007م، از دولت اسلامی عراق سخن گفت و به خاطر این مسأله که اطلاق عنوان امارت اسلامی عراق، ‏این شبهه شرعی پیش می‌آید که این حکومت از نوع حکومت خلافت بوده و نیاز به وجود خلیفه‌ای است که اجماع امت ‏پشتوانه او محسوب می‌شود، از به‌کارگیری دولت اسلامی عراق به جای امارت اسلامی عراق چشم‌پوشید. در حالی که به جای ‏تعبیر امیرالمؤمنین از واژه امیر، در این قسمت از جهان و دیگر مناطق تحت نفوذ خود استفاده می‌کند. به این معنا که سازمان ‏القاعده، تکثیر واحدهای سیاسی محدودی را که می‌توانند به بخشی از امارت اسلامی تبدیل شوند، مطمع نظر دارد. ‏

در هر حال، فعالیت‌های دینی سیاسی تکفیری و خشونت‌آمیز القاعده تا اندازه زیادی ـ به صورت شفاف یا همراه با تقیه ـ ‏مورد حمایت جریان نوسلفی قرار گرفت. این مسأله دو جلوه برجسته یافته است. یکی، مقابله با آمریکا و دیگری، مقابله مذهبی ‏و تکفیری با شیعیان. پس از اشغال عراق و قدرت‌یابی شیعیان، حساسیت دینی و تکفیری وهابیت نسبت به شیعیان و ایران رو به ‏افزایش گذاشت. برخی از مصادیق این حساسیت عبارتند از: ‏

‏1. کنفرانس بزرگی در استانبول ترکیه به عنوان نصره الشعب العراقی (22 و 23 ذی‌قعده 1427ق / 13 و 14 دسامبر 2006م) ‏تشکیل شد و در آن‌جا بر لزوم مقابله با تشیع و سلطه شیعیان ـ که از آن به عنوان قدرت‌جویی تشیع صفوی و سلطه رافضیان نام ‏می‌بردند ـ تأکید کردند. در این جلسه، سخنان تند شیخ سفر الحوالی و شیخ ناصرالعمر از اهمیت خاصی برخوردار بود. ‏

‏2. صدور فتوای هدم قبور ائمه(ع) و از جمله حرم عسکریین(ع)‏

شخصیت‌های نوسلفی

چند شخصیت وهابی به عنوان شاخص‌ترین افراد در جریان نوسلفی مورد توجه هستند:‏

‏#سفر الحوالی

  1. سلمان العوده
  2. بن جبرین
  3. ناصرالعمر
  4. عائض القرنی

برخی دیگر از افراد مشهور در جریان نوسلفی عبارتند از: شیخ البراک، شیخ محسن العواجی و ... ‏

‏شیخ دکتر سفر الحوالی

رساله فوق لیسانس این شاگرد محمدقطب که تحت نظر او نگاشته شد، درباره سکولاریسم و ابعاد آن تحت عنوان ‏‏«العلمانیه: متتبعا أصولها وتطورها وفلسفتها وتجلیاتها فی العالم العربی والاسلامی» بود. پس از آن، او در رساله دکترای خود به ‏مسأله نوعی از دین‌گریزی در قالب اندیشه ارجاء پرداخت. «ظاهره الارجاء فی الفکر الاسلامی»، عنوان رساله او در این زمینه ‏بود. ‏

او در ماجرای لشکرکشی آمریکا به خلیج فارس در 1990م، نه تنها به مخالفت با آن برخواست، بلکه با اتخاذ مواضعی ‏هوشمندانه توانست توجه بسیاری از مسلمانان را که از مواضع انفعالی به تنگ آمده بودند، متوجه خود کرده و نشاط جدیدی در ‏آنها ایجاد کند. او توانست با سخنرانی‌های فراوانی که از طریق نوارهای کاست در بسیاری از کشورهای اسلامی نفوذ کرد، به ‏بیداری اسلامی دامن زند. بخش عمده‌ای از تلاش او متوجه بازنمایی گرایش‌های استعماری آمریکا و نئوکان‌ها شد. کتاب ‏مشهور او، «وعد کیسنجر والاهداف الامیرکیه بالخلیج»، نمونه بارز این تلاش و جهت‌گیری ضد استعماری اوست. او پیش از ‏جنگ کویت، با سخنرانی مشهور «العالم الاسلامی فی ظل الوفاق الدولی»، توجه مسلمانان را به اهداف بلند مدت آمریکا در ‏خلیج فارس جلب کرد. برخی از تلاش‌های ضد استعماری او در کتاب «القدس بین الوعد الحق والوعد المفتری» و کتاب «یوم ‏الغضب» ظاهر شده است. ‏

فعالیت‌های مقابله‌جویانه سیاسی سفر الحوالی با دولت سعودی در همراهی با آمریکا واکنش نظام حاکم عربستان را به دنبال ‏داشت. امیر نایف بن عبدالعزیز وزیر کشور عربستان در ذیقعده1414ق، با ارسال کتاب وعد کیسنجر، دستور پادشاه عربستان ‏برای بررسی وضعیت کتاب‌ها و سخنرانی‌های ماه محرم شیخ دکتر سفر الحوالی و شیخ سلمان بن فهد العوده را به هیأت کبار ‏العلما ابلاغ کرد. تنها چند روز پس از آن (3/4/1414ق)، بن باز مفتی عام عربستان و رئیس هیأت کبارالعلما نتیجه بررسی ‏مذکور ـ در دوره چهل و یکم این هیأت ـ را که در طائف منعقد شده بود، بدین صورت به وزیر کشور اعلام کرد: به اجماع ‏اعضا مقرر شد آنان در کمیته‌ای با حضور دو تن از علما ـ به انتخاب وزیر «شؤون اسلامی، اوقاف، تبلیغ و ارشاد» ـ حاضر شده و ‏عذرخواهی کنند. در غیر این صورت، از برقراری سخنرانی و دروس عمومی ممنوع خواهند شد. ‏

البته بن باز تنها یک هفته پس از این اعلام نظر رسمی، در پاسخ سؤالی درباره حکم شنیدن سخنرانی‌ها و نوارهای صوتی و ‏مطالعه نوشته‌های عائض القرنی، سلمان العوده، ناصرالعمر، سفر الحوالی، عبدالوهاب الطریری، مطالبی را در پاسخ می‌نویسد که ‏دست‌کم نگاه معتدل‌تر او درباره این اشخاص را نشان می‌دهد. بلکه نشان می‌دهد وی به نوعی دنبال تلطیف فضای حاکم است. ‏شیخ بن باز مفتی بزرگ عربستان نه تنها آنها را به طور مطلق از اتهام خارجی‌گری و بدعت‌گذاری دور می‌داند، بلکه نوارهای ‏آنان را نیز به صورت مطلق مفید معرفی کرده و غیبت آنها را جایز نمی‌داند. البته او به طور کلی بر عدم عصمت بنی آدم تأکید ‏کرده و تنها از تبعیت خطاها، پرهیز می‌دهد. ضمن آن‌که، با اشاره به روایت صحیح‌السندی خطای حاکمان و نیز خطای علما را ‏اجتهادی خوانده و آنها را در این صورت، بهره‌مند از یک اجر و در صورت حسن اجتهاد حاکمان و علما، آنها را بهره‌مند از دو ‏صواب معرفی می‌کند. از این رو، وی به طور کلی به اخذ تلقی‌های درست از اهل علم دعوت می‌کند. در مجموع این پاسخ او، ‏به نوعی تعدیل فضای تندی است که علیه پیشتازان جنبش نوسلفی به وجود آمده است. ‏ ‏ برخی نوارهای صوتی و توضیحات ‏دیگر از بن باز نیز در منع حمله به سفر الحوالی، سلمان العوده و ... ، مورد در سایت‌های مختلف منتشر شده است. ‏

از سوی دیگر، ده سال پس از این رخداد و حدود چهار ماه پس از تشکیل سمینار گفتگوی اسلامی ـ وطنی در عربستان با ‏محوریت پیشتازان جنبش بیداری نوسلفی، شیخ سفر الحوالی در پاسخ به این پرسش که چرا رهبران جنبش بیداری از مواضع ‏قبلی خود عقب‌نشینی کرده‌اند، تصور سؤال کننده را از اهداف اولیه آنها برخطا دانست و ناشی از سوء فهم نسبت به آنها ‏خواند. ‏ ‏ این پاسخ او، لزوم بازخوانی دقیق اهداف دینی و سیاسی پیشتازان جنبش بیداری نوسلفی را نشان می‌دهد. ‏

بی جهت نیست در شرایطی که وهابیت عربستان به سازش با استعمار جهانی بود، این وهابی سعودی توانست توجه بسیاری ‏از سلفی‌های منزجر از سلطه جهانی آمریکا را به خود جذب کند. از این رو، در دوران معاصر، سفر الحوالی شخصیتی است که ‏تنها در عربستان محدود نشده است. بلکه، چهره برجسته او در میان بسیاری از جریان‌های سلفی انقلابی مورد توجه است. ‏حرکت آنها به مصر، اردن و بسیاری از نقاط جهان کشیده شد. ‏

سفر الحوالی برای جمع کردن مریدان پرشمار خود، به زمان زیادی نیاز نداشت. چه آن‌که، در عرض چند ماه جوانان ‏بسیاری اطراف او و دوستش همیارش سلمان العوده، و گرداگرد دیگر پیشتازان جریان بیداری اصلاح‌گرا یا نوسلفی مانند ناصر ‏العمر، بشر البشر و ... جمع شدند. چنان‌که، افراد فرهنگی، اساتید دانشگاهی، تکنوکرات‌ها، اندیشمندان و مبلغان دینی و ‏نوگرایان بسیاری نیز از حرکت آنها به هیجان درآمدند. تلاش اصلاحی آنها تنها به مقابله‌جویی با استعمار در منطقه محدود ‏نماند. چرا که پس از مدتی، پیکان اصلاح‌گرایی آنها متوجه پدیده داخلی شد. ‏

در سطح خارجی، مصر از فراگیری نفوذ نوارهای صوتی سفر الحوالی، سلمان العوده و پیشتازان بیداری سلفی جدید در ‏میان جوانان احساس خطر کرد. در اردن سازمانی با عنوان ج‍معیه الکتاب و السنه در 1994م، تأسیس شد. چنان‌که، آثار این ‏حرکت دینی ـ سیاسی در کشورهای خلیج فارس، یمن، مغرب عربی و ... نیز ظاهر شد. چنان‌که، وقتی شیخ دکتر سفر الحوالی ‏به علت کسالت در بیمارستان بستری شد، مشتاقان بسیاری در سطح کشورهای اسلامی، در انتظار بازگشت سلامتی او بودند. ‏

سفر الحوالی به همراه سلمان العوده به ساختن اندیشه سیاسی و دینی جوانان همت گماشت. چنان‌که، ناصرالعمر به تربیت ‏اخلاقی آنان می‌پردازند. عائض القرنی، علی القرنی و دیگران نیز به ساختن روحی و معنوی آنان اشتغال دارند. ‏

دستگیری و زندانی سفر الحوالی و برخی دیگر مانند سلمان العوده توسط دولت سعودی باعث شد که خلأ حضور این ‏رهبران بیداری اصلاحی به سود جنبش مسلحانه القاعده تمام شود و بسیاری از جوانانی که نمی‌توانستند میان گرایش‌های ‏اصلاح‌گرایانه و جهادی تفکیک قائل شوند، به سمت حرکت‌های مسلحانه و خشونت‌آمیز آنان تمایل پیدا کنند. ‏

اندکی پس از خروج آنان از زندان ـ و البته همراه با حصر و مراقبت ویژه از آنان ـ بود که واقعه ایلول رخ داد. سفر ‏الحوالی و سلمان العوده در مقابل واقعه ایلول موضع گرفته و آن را محکوم کردند. چنان‌که پس از آن، مشارکت جوانان در ‏شعله‌های جنگ افغانستان را غیر شرعی دانستند. پس از آنان به مقابله با تهاجم تبلیغاتی آمریکا علیه سعودی همت گماشتند. ‏آنان در مقابل بیانیه روشنفکران آمریکایی به عنوان «علی أی أساس نقاتل؟»، بیانیه‌ای تحت عنوان «علی أی أساس نتعایش؟» ‏صادر کردند که سندی اصلاح‌گرایانه محسوب می‌شود که محور بسیاری از تحلیل‌ها و بررسی‌های سیاسی قرار گرفت. ‏

پس از این ماجرا، جریان بیداری نوسلفی ابعاد گسترده‌تری یافت. چنان‌که، سفر الحوالی و دیگر رهبران این جریان به ‏مقابله با برخی تنش‌های خشونت‌بار و امنیتی در عربستان پرداختند. سفر الحوالی و سلمان العوده، به رغم حمایت از ‏مقاومت‌های نظامی مسلمانان سنی در عراق، از رفتن جوانان سعودی به آنجا پرهیز می‌دادند و آن را مفسده‌آمیز می‌خواندند. در ‏مجموع، سفر الحوالی و یاران او، در آغاز مورد مخالفت وهابیت سنتی و در اواخر مورد مخالفت القاعده و حرکت‌های تکفیری ‏قرار گرفتند. ‏

شایان ذکر است، شیخ دکتر سفر الحوالی دبیر کل جریان «حمله العالمیه لمقاومه العدوان» نیز هست. درباره او مواضع ‏مختلفی در میان اندیشمندان عربستان سعودی و جهان اسلام به چشم می‌خورد. شیخ دکتر ربیع المدخلی، سفر الحوالی را از ‏خوارج می‌داند. ‏ ‏ عمرالکامل نیز از جمله کسانی است که در ردّ او دست به قلم برده است. البته او که از جانب طرفداران سفر ‏الحوالی، صوفی خوانده شده، بدون پاسخ نمانده و دکتر عبدالله بن حسین الموجان، به نگارش کتابی تحت عنوان «الردّ الشامل ‏علی عمر کامل»، در پاسخ او دست زده است. ‏ ‏ در مقابل، کسانی چون شیخ الالبانی، شیخ بن قعود، بن جبرین و ... از او ‏و دیگر پیشتازان جنبش بیداری (الصحوه) حمایت کردند. ‏

مواضع دکتر سفر الحوالی علیه تشیع بسیار تند است. در تابستان سال 1385ش در ایام جنگ 31 روزه اسرائیل با حزب‌الله، ‏او در وب‌سایت خود اعلام نمود: حزب‌الله که معنی آن حزب خداست، در حقیقت حزب شیطان است و همچنین این نکته را ‏ابراز داشته بود که برای حزب‌الله دعا نکنید. این فتوا، پیرو فتوای مشابهی صادر شد که سه هفته پیش از آن، توسط شیخ عبدالله‌ ‏بن جبرین، صادر شده بود. ‏

‏سلمان العوده

شیخ سلمان بن فهد العوده، مسؤول مؤسسه اسلام امروز (: الاسلام الیوم) است. این مؤسسه از سایت اینترنتی خاصی برخوردار ‏است که به صورت مستمر به فعالیت می‌پردازد. ‏

دکتر عصام العماد، سلمان العوده را از جمله شاگردان محمد قطب و بن لادن را بهره‌مند از شاگردان ‏سیدقطب معرفی می‌کند. به گزارش او، سلمان عوده، کتابی به نام «صفه القرباء»، نوشته است که حداقل ده نفر از ‏وهابیان جهان در مقابل آن ردّیه نوشته‌اند. ‏

سلمان العوده یکی از پیشتازان جنبش بیداری نوسلفی است که فعالیت‌های او مورد نقد و انکار بسیاری از ‏وهابیان سنتی قرار گرفت. از این رو، دکتر عبدالله بن جبرین یکی از کسانی است که در مقابله با این هجمات، ‏در اواخر سال 1413 به حمایت قوی‌ای نسبت به او اقدام کرد. وی که در آن زمان، ریاست کل «اداره بحوث ‏علمی و افتا و تبلیغ و ارشاد» در عربستان بود، در 19/10/1413ق بر سابقه آشنایی خود از طریق مطالعه نوشته‌های ‏او، شرکت در دروس و سخنرانی او و شنیدن نوارهای صوتی او تأکید کرده و تمجید بلیغی از او کرده و بر ‏صحت اعتقادات وی پای فشرد. وی در نوشته مذکور، از توانایی و مبارزه قوی او در برابر سکولارها، ‏کمونیست‌ها، مسحیت، الحادگران و روافض نیز تمجید کرد. ‏

جالب این‌که، حدود پنج ماه بعد پادشاه عربستان از طریق وزیر کشور، به هیأت کبار العلما دستور بررسی ‏وضعیت کتاب‌ها و سخنرانی‌های او و سفر الحوالی در محرم 1414ق را داد و آن هیأت نیز حکمی مبنی بر لزوم ‏عذرخواهی آنها و در غیر این صورت ممنوعیت سخنرانی و تدریس عمومی آنها را صادر کرد وی از جمله کسانی است که باب انتقاد علنی از حاکم را گشودند. ‏ ‏ او از این تلقی در سال‌های بعدتر نیز ‏دست نکشید. چنان‌که در 1424/2003 نیز همانند همین رویکرد را در سخنان خود القا می‌کرد. ‏

شیخ بن عثیمین با ترجیح استماع سخنرانی‌های شیخ بن باز و شیخ الالبانی، گوش دادن به نوارهای سخنرانی ‏سلمان العوده و سفر الحوالی را منع می‌کند. ‏ ‏ شیخ یمنی علامه مقبل بن هادی الوادعی سلمان العوده را ‏بدعت‌آفرین می‌خواند. شیخ محدث عبدالمحسن العباد عالم مدینه، نیز در کتاب مدارک النظر او را غوغاآفرین می‌خواند. علامه مقبل بن هادی نیز سلمان العوده را بدعت‌گزار می‌خواند. شیخ ‏علامه عبید الجابری نیز از امثال او پرهیز می‌دهد. ‏ ‏ دکتر ابراهیم بن محمد الصبییحی عضو هیأت تدریس در ‏دانشگاه اسلامی امام محمد بن سعود در ریاض، کتابی با عنوان حتی لایقع الحرج علیه کتاب سلمان العوده با ‏عنوان إفعل و لاحرج نوشت که در آن به نقد دیدگاه‌های سلمان العوده درباره مناسک حج می‌پردازد. جالب ‏آن‌که، این کتاب انتقادی همراه با مقدمه چند شخصیت برجسته وهابیت دولتی عربستان به چاپ رسیده است. ‏مفتی عام عربستان سعودی شیخ عبدالعزیز آل شیخ و رئیس مجلس قضایی اعلی شیخ صالح الحیدان و علامه ‏شیخ الفوزان بر این کتاب مقدمه زده‌اند. ‏

در مقابل، افراد زیادی از مشایخ وهابی سعودی از او حمایت کرده‌اند. به طور نمونه، شیخ علامه عبدالعزیز ‏الراجحی (مشهور به بن باز صغیر) در پاسخ به پرسشی در درس خود درباره صحت عقیده سفر الحوالی وسلمان ‏العوده، عقیده آنها را در شعبان 1414ق، سلیم و در چارچوب اهل سنت و جماعت خواند. ‏ ‏ شیخ علامه عبدالله ‏بن قعود (عضو هیأت کبار العلما و عضو اللجنه الدائمه للبحوث العلمیه والإفتاء)، شیخ عبدالله المطلق (عضو هیأت ‏کبار العلما در 1423ق)، شیخ دکتر عبدالله بن جبرین ‏ به حمایت از او برخواستند. چنان‌که، بن جبرین در ‏حمایت از سلمان العوده، در جلسه دفاعیه رساله دکترای او در اوایل 1425ق نیز حضور یافت. ‏ ‏ شیخ محمد بن ‏صالح المنصور (استاد سلمان العوده) نیز پس از به زندان افتادن سلمان العوده و سفر الحوالی از آنها دفاع کرد. ‏

‏بن جبرین

بن‌جبرین (عبدالله بن عبدالرحمن بن جبرین) شخصیت مشهوری است که ارتباط خاصی با سفر الحوالی دارد. او ‏شاگرد مناع القطان نماینده اخوان‌المسلمین در سعودی بوده است. بی‌جهت نیست که برای سیدقطب احترام ‏خاصی قائل است. اما او موضع تکفیری خوارج را برنمی‌تابد و از آن پرهیز می‌دهد. در مقابل، به اطاعت از ولی ‏امر توصیه می‌کند. ‏ ‏ برای پی بردن به حساسیت‌های سلفی و وهابی بن جبرین، توجه به این نکته مفید است که ‏او حساسیت خاصی نسبت به شیعیان دارد و خواستار محدودیت آنان در عربستان است. ‏

از سوی دیگر، بن جبرین در سخنرانی‌ای، از اسامه بن لادن با عنوان مجاهد، دفاع کرده و این مسأله را نفی ‏می‌کند که بن باز او را مفسد فی الارض خوانده باشد و او را خارج از اسلام بداند. چه آن‌که، از گذشته تا به ‏حال اسامه بن لادن در راه خدا مبارزه کرده و مجاهدات فراوانی در افغانستان به توفیق الهی داشته و خداوند او را ‏در این امر یاری داده است. بن جبرین درباره مواضع تکفیری اسامه بن لادن معتقد است که این مسأله اجتهاد ‏اوست. از این رو، نمی‌توان به خاطر این موضع تکفیری او را مفسد فی الارض دانست. ‏ ‏ بن جبرین سرانجام پس ‏از عمری فعالیت دینی ـ سیاسی، در تابستان 1430ق وفات یافت. ‏

‏ناصرالعمر

شیخ دکتر ناصر بن سلیمان العمر که مسؤول سایت خبری المسلم نیز هست، از علمای نوسلفی‌ای است که مواضع بسیار ‏تندی علیه شیعه ـ به ویژه در قضیه عراق ـ دارد. چنان‌که، وی کتابی با عنوان عن خضوع الأمراء لولایه العلماء در ‏بررسی چالشی که میان شیخ عبدالله الترکی و ملک عبدالله در سال 2005م رخ داد نوشت. ‏

‏عائض القرنی

عائض القرنی در دهه 1990م، فعالیت‌های نوسلفی بارزی از خود نشان داد. اما پس از اتفاقات خشونت‌بار در داخل عراق اشغالی، ‏به نوعی از سلفی‌گرایی اعتدالی تمایل یافت. در برابر فعالیت‌های نوسلفی او، برخوردهای مختلفی به وجود آمد. از آن جمله، ‏مقابله‌جویی امیر خالد الفیصل امیر عسیر، به اتهامات غیر اخلاقی او را به دادگاه کشاند و چنین برخوردی با یک عالم برای ‏نخستین بار بود. البته این مقابله‌جویی‌ها، او را از مواضع انتقادی‌اش نسبت به رابطه علما و نظام سیاسی بازنداشت. ‏

نمونه‌ای از مقابله‌جویی عائض القرنی با حکومت‌های فاسق در برخی اشعار او نیز نمود یافته است. به طور نمونه، او در ‏دیوانش با عنوان «بلحن الخلود»، در قصیده‌ای با عنوان «دع الحواشی و اخرج»، چنین مضامینی را مورد اشاره قرار داده است. ‏ ‏ به ‏طور طبیعی، چنین مضامینی مورد نقد و انکار وهابیت سنتی‌ای قرار گرفته است که برخوردهای مقابله‌جویانه با دولت را جز در ‏قالب نصیحت و آن هم عمدتاً پنهانی نمی‌پذیرند. به طور نمونه، شیخ احمد النجمی نقد تندی نسبت به این اشعار ارائه داده و ‏مضامین آنها را به خاطر تجویز خروج بر حکومت، همسو با خوارج و معتزله خوانده است. ‏ چنان‌که، زید المدخلی نیز به نقد ‏این اشعار عائض القرنی در دیوان مذکور پرداخته و آنها را علیه علم، علما، با گرایش خروج بر ولاه امر و در راستای ‏اندیشه‌های تروریستی خوانده است. ‏

وی پیکان این رویکردهای انتقادی را در مرحله نخست متوجه دولت سعودی و پادشاه آن دانسته و به نکوهش آن پرداخته ‏است. زید المدخلی، ریشه این افکار اعتراضی را با لحنی نکوهشی، تأثیرپذیری از اندیشه‌های سیدقطب، ‌ اخوان‌المسلمین، حسن ‏الترابی و امام خمینی(ره) معرفی می‌کند. وی تمجید صریح عائض القرنی نسبت به حسن الترابی را نیز قابل نکوهش می‌داند. ‏

این شخصیت مشهور نوسلفی پس از خروج جوانان مبارز از زندان‌های ضد تروریسم، نه تنها به کمیته‌های نصیحت پیوست، ‏بلکه تلاش‌های فراوانی را در تلویزیون سعودی، شبکه‌های ماهواره‌ای و ... حتی با اجرای مناظره با شخصیت‌های برجسته مبارزه ‏نظامی، برای دامن زدن به سلفی‌گرایی معتدل نشان داد. البته عائض القرنی مبلغ و شخصیتی پر سر و صداست. به طور نمونه، او ‏که برخلاف فتوای پیشین خود و هم‌نوا با اجماع سلفی مبنی بر وجوب پوشاندن وجه و کفین توسط زنان، در یک برنامه ‏سینمایی به عنوان «نساء بلا ظلّ» این حکم را کنار نهاد، موجی از نقدها و حمله‌های فکری را متوجه خود کرد. البته او در پی ‏فشارهای مختلف و به ویژه اتصال مفتی اعظم سعودی شیخ عبدالعزیز آل الشیخ، وزیر شؤون اسلامی و برخی دیگر از بزرگان ‏وهابی، در نوشته‌ای توضیحی از این حکم عدول کرد و مخاطب آن فیلم را زنان غرب معرفی کرد. در مجموع، این فتوا و دیگر ‏مواضع او مانند موضع او درباره رانندگی زنان مشکل‌آفرین بود و برای او گران تمام شد و به این مسأله انجامید که او سرانجام ‏پس از ربع قرن فعالیت‌های تبلیغی با سرودن قصیده‌ای انتقادی، در روزنامه مدینه روش سکوت و انزوا را اختیار کرد. این ‏قصیده از رنج‌های طولانی او از صفای ایام گذشته و کدورت ایام فعلی، حکایت دارد. بخشی از این فعالیت‌های او چهره او را ‏در میان علما مخدوش کرد و بخشی از آنها، به ویژه حاضر شدن او در چهره مناظره محققانه با افراد آشتی‌ناپذیر تروریست، ‏جایگاه مردمی او را تضعیف کرد. ‏

مواضع وهابیت دولتی درباره تکفیر و تروریسم

به رغم آن‌که، اندیشه وهابیت مهم‌ترین زمینه تکفیر در میان مسلمانان را در دو سده اخیر فراهم آورده است، می‌توان گفت ‏وهابیت دولتی ـ در فضای نوین جهانی و به ویژه در دوران مبارزه با تروریسم به رهبری آمریکا که پیکان آن متوجه جریان‌های ‏عمدتاً تکفیری وهابی مانند القاعده است ـ نسبت به وهابیت نوسلفی، از خشونت‌گرایی کمتری برخوردارند. چه آن‌که، افراط ‏در تکفیرگرایی خشونت‌آمیز در تعارض با سیاست‌های خارجی و داخلی عربستان در دوران حاضر می‌باشد و امنیت این کشور ‏را نیز دستخوش آسیب‌پذیری جدّی نموده است. ‏

مهم‌ترین موضع‌گیری وهابیت دولتی عربستان درباره تکفیر را می‌توان به سندی دانست که از جانب هیأت کبار علمای ‏عربستان در دوران ریاست بن باز در 1419ه‍. ق، صادر شده است. ‏ ‏ بر این اساس، دولت عربستان که از بحران تروریسم و ‏گرایش‌های تکفیری رنج می‌برد، تلاش‌های گوناگونی را در مقابل این پدیده سامان داده است و این بیانیه از برترین نهاد ‏مذهبی، از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخورد ار است. ‏ یکی از این موارد، تشکیل جلسه‌ای میان مسؤولان دولتی و برخی از علمای سلفی و نوسلفی پس از بازگشت برخی جوانان ‏زندانی در گوانتانامو بود. این جلسه در منزل شیخ صالح بن عبدالعزیز بن محمد آل الشیخ وزیر پیشین وزارت شؤون الإسلامیه ‏والأوقاف والدعوه‎ ‎والإرشاد، به ابتکار او و امیر محمد بن نایف بن عبدالعزیز مساعد وزیر‎ ‎الداخلیه للشؤون الأمنیه تشکیل شد. ‏در این جلسه، شیخ صالح بن حمید (رئیس مجلس شورا)، شیخ‎ ‎سعد بن ناصرالشثری (عضو هیأت کبار العلما) و شیخ یوسف ‏الغفیص (عضو هیأت کبار العلما)، شیخ دکتر عبدالله اللحیدان نماینده وزارت شؤون اسلامی، شیخ دکتر سلیمان العوده و شیخ ‏عائض القرنی و شیخ‎ ‎محمد العریفی و شیخ ناصرالعمر و استاد دکتر سعود الفنیسان و دکتر فالح‎ ‎الصغیر، و... ، حضور داشتند. ‏

در این جلسه، از بازگشت جوانانی که در زندان گوانتانامو به سر می‌بردند و در آنجا برای زندگی در شرایط عادی و گذر از ‏گرایش‌های تکفیری و تروریستی تعلیم می‌دیدند، سخن به میان آمد. چنان‌که، لزوم توسعه فعالیت علما و همکاری آنان در ‏کمیته‌های نصیحت (وابسته به وزارت کشور) برای مقابله با اندیشه‌های گمراه‌گر تکفیری و تروریستی به عنوان بحثی اجماعی ‏مورد تأکید قرار گرفت. این جلسه در جهت همفکری مسؤولین، علمای وهابی و علمای نوسلفی تشکیل شده و موفقیت‌آمیز ‏اعلام شد و حاضران خواستار تشکیل دوباره آن شدند. چنان‌که، در آن این مطلب مورد اشاره قرار گرفت که برخی کشورهایی ‏اروپایی مانند سوئد از موفقیت عربستان در برنامه‌های ضد تروریسم، ابراز خوشنودی کرده‌اند. ‏

جمع‌بندی

شاید بتوان گفت تا حدودی مواضع نوسلفی میان مواضع محافظه‌کارانه وهابیت سنتی و مبارزه‌گرایی القاعده در ‏نوسان است. آنچه مطالعه جریان‌های وهابی نشان می‌دهد این است که اطاعت مطلق از حاکم سعودی نمی‌تواند ‏برای همه وهابی‌ها و در همه شرایط جذابیت داشته باشد. چه آن‌که، از جهت اعتقادی زمینه‌های فراوانی برای ‏تضعیف اقتدارگرایی حاکم وهابی در اندیشه همه مسلمانان و از جمله وهابیان وجود دارد. بر این اساس، برخی ‏شرایط سیاسی این ظرفیت اعتقادی را مورد بهره‌برداری قرار می‌دهد. ‏

از سوی دیگر، نمی‌توان به جریان‌های سنتی یا نوظهور وهابی به صورت مطلق نگریست. چنان‌که، در میان جریان نوسلفی ‏برخی مانند سفر الحوالی و عائض القرنی از تحمل بیشتری نسبت به کسی مانند ناصرالعمر در برابر تشیع برخوردارند. چنان‌که، ‏گرایش آنان به نوعی از دموکراسی روشی بیش از وهابیت سنتی است. ‏