ابوبکر بن شهاب: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
(صفحه‌ای تازه حاوی «أبو بكر بن عبد الرحمن بن شهاب الدين (1262 - 1341 هـ) شاعر وفقيه أصولي في طليعة زعما...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
أبو بكر بن عبد الرحمن بن شهاب الدين (1262 - 1341 هـ) شاعر وفقيه أصولي في طليعة زعماء حضرموت وعلمائها ومفكريها والمصلحين الاجتماعيين بها. أصبح ابن شهاب شاعرًا ذائع الصيت في حضرموت واليمن بل وفي الجزيرة العربية بأسرها. ويعتبر أستاذ المدرسة الشعرية والأدبية والعلمية في أواخر القرن الثالث عشر وأوائل القرن الرابع عشر الهجريين. وقد غنّى المغنون كثيرا من أشعاره الحكمية، وكل قصائده التي يتغنون بها في مستوى عال من الرقة والانسجام والبلاغة. تنقل بين عدة مناطق ولكنه استقر في الهند ما يقارب ثلاثين سنة وتوفي بها.
ابوبکر بن عبدالرحمان بن شهاب الدین (1262-1341 ق) شاعر و فقیه بنیادگرا در خط مقدم رهبران حضرموت ، علما ، اندیشمندان و مصلحان اجتماعی بود. ابن شهاب در حضرموت ، یمن و حتی کل شبه جزیره عربستان شاعر معروفی شد . وی را استاد مکتب شعری ، ادبی و علمی در اواخر قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم هجری شمسی می دانند. خوانندگان بسیاری از اشعار حکمت او را خوانده اند و همه اشعار او را در سطح بالایی از لطافت ، هماهنگی و فصاحت می خوانند. او بین چندین منطقه حرکت کرد ، اما نزدیک به سی سال در هند ساکن شد و در آنجا درگذشت.  




محتويات
فهرست
1 نسبه
1 درصد از
2 مولده ونشأته
2 تولد و تربیت او
3 شيوخه
3 کهنسال
4 أعماله
4 کارهای او
5 رحلاته
5 سفرهای او
6 أشعاره
6 اشعار او
7 مؤلفاته
7 نوشته های او
7.1 الضجة والتصانيف حول معاوية بن أبي سفيان
7.1 هیاهو و طبقه بندی درباره معاویه بن ابی سفیان
8 وفاته
8 مرگ او
9 المراجع
9 منتقد
9.1 استشهادات
9.1 استناد
10 وصلات خارجية
10 لینک های خارجی
نسبه
نسبت
أبو بكر بن عبد الرحمن بن محمد بن علي بن عبد الله بن عيدروس بن علي بن محمد بن أحمد شهاب الدين الأصغر بن عبد الرحمن القاضي بن أحمد شهاب الدين الأكبر بن عبد الرحمن بن علي بن أبي بكر السكران بن عبد الرحمن السقاف بن محمد مولى الدويلة بن علي بن علوي الغيور بن الفقيه المقدم محمد بن علي بن محمد صاحب مرباط بن علي خالع قسم بن علوي بن محمد بن علوي بن عبيد الله بن أحمد المهاجر بن عيسى بن محمد النقيب بن علي العريضي بن جعفر الصادق بن محمد الباقر بن علي زين العابدين بن الحسين السبط بن الإمام علي بن أبي طالب، والإمام علي زوج فاطمة بنت محمد صلى الله عليه وسلم.
ابوبکر بن عبدالرحمن بن محمد بن علی بن عبدالله بن عیدروس بن علی بن محمد بن احمد شهاب الدین اصغر بن عبدالرحمان القادی بن احمد شهاب الدین اكبر بن عبدالرحمان بن علی بن ابی بکر AL - SAKRAN بن عبدالرحمن السقاف بن محمد مولی آل Duwailah بن علی بن علوی آل Ghiwar بن آل فقیه، سرهنگ محمد بن علی بن محمد، صاحب Mirbat بن علی خلی قاسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبید الله بن احمد المحاجر بن عیسی بن محمد النقیب بن علی العریضی بن جعفر صادق بن محمد آل -باقر بن علی زین العابدین بن الحسین آل -سبط بن امام علی بن ابی طالب و امام علی ، شوهر فاطمه بنت محمد درود بر او .


فهو الحفيد 34 لرسول الله محمد صلى الله عليه وسلم في سلسلة نسبه.
وی سی و چهارمین نوه رسول خدا محمد درود بر او در نسب خود است.


مولده ونشأته
تولد و تربیت
ولد عام 1262 هـ/ 1846 م بإحدى قرى تريم المسماة حصن آل فَلُّوقَة في حضرموت. ونشأ في بيئة علمية عند شيوخ علماء كبار وتأثر بالتصوف ونشأ عليه، وقد أمضى صباه وعنفوان شبابه في الطلب والتحصيل، فدرس في تريم على يد علمائها وفقهائها، ثم تنقل بين العديد من مراكز العلم في حضرموت. وكان يعتمد على ذكائه أكثر مما يعتمد على جدّه واجتهاده، وكدليل على هذا نجده وقتما كان يحضر دروس شيخه علي بن محمد الحبشي بسيؤون في ليلة من الليالي قد غلبه النعاس أثناء درس علم الفرائض فلامه شيخه على فوات الدرس وسنّه إذ ذاك ثمانية عشر، فما كان منه إلا أن جاءه الليلة الثانية يحمل أرجوزة اسماها «ذريعة الناهض في علم الفرائض» جمع فيها الفن كله نظما في أقل من أربع وعشرين ساعة يقول فيها:
وی در 1262 ق / 1846 م در یکی از روستاهای طارم به نام فورت الفلوقه در حضرموت به دنیا آمد . در محیطی علمی در میان شیوخ علمای بزرگ رشد کرد و تحت تأثیر تصوف قرار گرفت و بر آن بزرگ شد. او جوانی و نیروی جوانی خود را در تقاضا و موفقیت گذراند. او در Tarim به دست دانشمندان و حقوقدانان آن ، و سپس بین بسیاری از مراکز علمی در حضرموت حرکت کردند. و او بیش از آنکه به جد و تلاش خود متکی باشد ، بر هوش خود تکیه می کرد ، و به عنوان گواه این امر ، او را هنگامی می بینیم که در یکی از شب ها در درس شیخ خود علی بن محمد الحباشی در سیون شرکت می کرد ، سقوط کرد. در هنگام مطالعه علم وظایف دینی در خواب بود و شیخ او را متهم کرد که درس را از دست داده است و سن او در آن زمان هجده سال بود. با این حال ، او در شب دوم با ارگاسمی به نام "تبلیغ رنسانس در دانش" به سراغ او آمد. از احکام "که در آن او تمام هنرهای سازمان یافته را در کمتر از بیست و چهار ساعت جمع آوری کرد ، که در آن می گوید:


وعذرا من لم يبلغ العشرينا يقبل عند الناس أجمعينا
متاسفم برای کسانی که در بیست سالگی نیستند مورد قبول همه مردم است
شيوخه
پیری
ومعظم تحصيله للعلم إنما هو في وطنه وعلى يد كبار علماء حضرموت منهم:
بیشترین کسب دانش وی در سرزمین مادری و به دست علمای ارشد حضرموت است ، از جمله:  


والده عبد الرحمن بن محمد بن شهاب الدين
پدرش عبدالرحمان بن محمد بن شهاب الدین است
أخوه عمر بن عبد الرحمن بن شهاب الدين
برادرش عمر بن عبدالرحمان بن شهاب الدین
عبد الرحمن بن محمد المشهور
عبدالرحمان بن محمد مشهور
علي بن محمد الحبشي
علی بن محمد الحباشی
عيدروس بن عمر الحبشي
عیدروس بن عمر الحباشی
محمد بن إبراهيم بلفقيه
محمد بن ابراهیم بلفقیه
حسن بن حسين الحداد
حسن بن حسین الحداد
علي بن عبد الله بن شهاب الدين
علی بن عبدالله بن شهاب الدین
حامد بن عمر بافرج
حامد بن عمر بافرج
عمر بن حسن الحداد
عمر بن حسن الحداد
عيدروس بن علوي العيدروس
ایداروس بن علوی ایداروس
أحمد بن محمد الكاف
احمد بن محمد الکاف
محسن بن علوي السقاف
محسن بن علوی ثقف
حامد بن عمر السقاف
حامد بن عمر السقاف
أحمد بن محمد المحضار
احمد بن محمد المحضر
محمد بن عبد الله باسودان
محمد بن عبدالله باسودان
أعماله
آثار او
واشتغل بالتدريس والافتاء في وطنه حضرموت ثم في حيدر آباد في الهند في مدرستها النظامية. وقد قام بإصلاحات كبيرة في حضرموت وفي الخارج. كان يقوم دائما بإخماد نار الفتن التي تقع بين القبائل المسلحة بحضرموت كالقبائل التميمية والكثيرية. وله مواقف مع زعماء القبائل والمناصب ومع سلاطين حضرموت أثبت فيها شجاعته وذكاءه حين يقوم بإطفاء نار الفتن فيما بينهم. ومن أعظم أعماله الإصلاحية قيامه بالصلح بين السلطانين القعيطي والكثيري سنة 1294 هـ إذ نشبت الحرب بينهما حوالي سنتين وتضرر منها الشعب الحضرمي فأخمد نارها بحكمته ومهارته السياسية. وكانت الحكومة البريطانية قد ضغطت عليه لما اندلعت الحرب العظمى متوسلة به في أن يجعل من حضرموت قاعدة حربية لها ضد الأتراك والعرب المسلحين المقيمين بعدن ولحج، ولكنه تخلص منها ورفض كل ما عرضته عليه من مال ونقود وسلطة.
وی در وطن خود حضرموت و سپس در حیدرآباد هند در مدرسه معمولی وی تدریس و فتوا داد . وی اصلاحات عمده ای را در حضرموت و خارج از کشور انجام داد. او همیشه سعی می کرد آتش نزاعی را که بین قبایل مسلح حضرموت ، مانند قبایل تمیمی و کاتیری رخ داده بود ، خاموش کند. او دارای موقعیت هایی با رهبران قبایل و مواضع و با سلاطین حضرموت است که در هنگام خاموش کردن آتش نزاع در میان آنها ، شجاعت و هوش خود را ثابت می کند. یکی از بزرگترین اقدامات اصلاحی وی آشتی بین سلاطین الکویتی و الکریری در سال 1294 هجری قمری بود که حدود دو سال جنگی بین آنها شروع شد و مردم حضرمی تحت تأثیر آن قرار گرفتند ، بنابراین آنها آن را خاموش کردند. با خرد و مهارت سیاسی خود آتش می زند. دولت بریتانیا حال او را تحت فشار که جنگ بزرگ آغاز شد او از او خواست تا حضرموت را به عنوان پایگاه نظامی علیه ترکان و اعراب مسلح مقیم عدن و لهج قرار دهد ، اما وی از شر این امر خلاص شد و از همه پول ، پول و قدرتی که او به او ارائه کرد امتناع کرد.


وله إلى جانب هذا أعمال اقتصادية نافعة في الزراعة والتعمير بحضرموت، وفي الناحية العلمية أيضا كان يقوم بدور فعال في التوعية وفهم الإسلام وتعاليمه على وجهها الصحيح فكان يعارض الممجدين للملوك من بني أمية وبني العباس، فهو مثلا يشجب الأعمال المادية التي يقوم بها معاوية بن أبي سفيان وشركاؤه من توريث للملك والسلطة ومن تصرفات خاطئة ضد علي بن أبي طالب، وحصلت بينه وبين بعض علماء عصره مراجعات ومؤلفات معروفة حول ذلك ونقود وردود، ولم تقتصر على النثر العلمي بل تعددت إلى القصائد والأشعار. كما أنه قام بمقارنات بين من جاء فيما بعد من الملوك والحكام الأمويين وبين الأئمة الثوريين من أهل البيت النبوي. ويرى ابن شهاب وجوب إصلاح العقيدة وتصحيحها بالنسبة لما رسب في الأذهان عن ملوك بني أمية في الشرق، وفي طليعتهم معاوية بن أبي سفيان، من صحة تصرفاتهم وأن ذلك في مقدمة ما يلزم العلماء المصلحين القيام به خدمة للعدالة الاجتماعية في الإسلام وانصافا للخلفاء والأئمة العادلين.
همراه با این کار اقتصادی مفید در کشاورزی و بازسازی حضرموت ، و همچنین یک نکته علمی نقش فعال در افزایش آگاهی و درک اسلام بود و تعالیم آن در چهره راست با پادشاهان والای اموی و بنی عباس مخالف بود. به عنوان مثال ، این اقدامات فیزیکی انجام شده توسط معاویه بن ابی سفیان و همدستانش را از میراث پادشاه و قدرت و از اقدامات اشتباه علیه علی بن ابی طالب ابراز تأسف می کند و در این باره بررسی ها و نوشته های مشهوری بین وی وجود داشت. و برخی از محققان زمان او ، و انتقادات و پاسخ ها ، و آنها تنها به نثر علمی محدود نمی شد ، بلکه به اشعار و اشعار بی شمار بود. او همچنین بین پادشاهان و حکام بعدی اموی و امامان انقلابی خاندان پیامبر مقایسه کرد . ابن شهاب معتقد است که این اعتقاد باید نسبت به آنچه در ذهن پادشاهان اموی در شرق و پیشاهنگ آنها در ذهن باقی مانده بود ، اصلاح و اصلاح شود.معاویه بن ابی سفیان ، از درستی رفتار آنها و اینکه این در راس کاری است که دانشمندان اصلاح طلب باید در خدمت عدالت اجتماعی در اسلام و انصاف نسبت به خلفای عادل و امامان انجام دهند.


رحلاته
سفرهای او
له رحلات وجولات في كثير من البلاد المتمدنة عربية وغير عربية للحج ودراسة الأوضاع ولأعمال تجارية وشخصية. فأول رحلة له إلى الحجاز وهو شاب سنة 1286 هـ فحج ذلك العام وأقام بمكة مدة غير قليلة، واتصل بعلماء وكبراء الحجاز، منهم فضل باشا أمير ظفار، وأحمد زيني دحلان وغيرهم، ثم عاد إلى تريم ولم تطل إقامته بها إذ رحل عنها سنة 1288 هـ إلى عدن واليمن ولحج ثم إلى الشرق الأقصى إندونيسيا وملايو حيث تقيم الجاليات العربية الحضرمية هناك، وتعاطى التجارة هناك ثم رجع إلى حضرموت سنة 1292 هـ وأقام بها مستمرا في إصلاحاته وزعامته العلمية، ولكنه لقي مضايقات شديدة وضغطا قويا من بعض أقاربه ومن رجال الثروة والسلطة بتريم اضطر بسببها إلى النزوح إلى الخارج سنة 1302 هـ.
او در بسیاری از کشورهای متمدن عربی و غیرعربی برای انجام مراسم حج ، مطالعه وضعیت و تجارت تجاری و شخصی سفرها و تورهایی داشته است. اولین سفر به حجاز ، جوانی در سال 1286 هجری قمری در همان سال و چندی در مکه زندگی نکرد و با علما و بزرگان حجاز ، از جمله فاضل پاشا امیر ظفر ، احمد زینی دهلان و دیگران تماس گرفت و سپس به طارم اقامتگاه خود را با مشرف به آنجا گذراند و در سال 1288 هجری قمری به عدن ، یمن ، لهج ، و سپس به شرق دور ، اندونزی و مالایی رفت ، جایی که جوامع عرب حضرامی در آنجا ساکن هستند ، و در آنجا تجارت می کرد ، سپس به حضرموت بازگشت. در سال 1292 هجری قمری و در آنجا اقامت داشت و اصلاحات و رهبری علمی خود را ادامه داد ، اما با آزارهای شدید و فشار شدید برخی از بستگان و افراد ثروتمند و قدرتمند مواجه شد.به همین دلیل ، باتریم در سال 1302 هجری قمری مجبور به مهاجرت به خارج شد.


وطاف في نزوحه هذا كثيرا من البلاد منها شرق أفريقيا ومصر والشام ثم تركيا حيث أهدى له سيفا السلطان عبد الحميد وقلده بها الوسام المجيدي المرصع. وانتهى به المطاف إلى حيدر آباد الدكن في الهند أحد مهاجر قومه الذي توجد به جالية حضرمية كبيرة. وأقام بها سنين عديدة نافت على العشرين أسس بها أسرة أخرى إلى أسرته بحضرموت، وكان محط آمال الجميع بها ومطمح أنظارهم وزعيمهم العلمي والأدبي. وفي أثناء رحلاته كان موضع الحفاوة والاحترام وتبادل الأبحاث العلمية والمساجلات الأدبية مع كبار القوم ببلادهم.
وی در هنگام خروج خود از کشورهای زیادی از جمله شرق آفریقا ، مصر ، شام و سپس ترکیه دیدن کرد ، جایی که سلطان عبدالحمید شمشیر سلطان عبدالحمید را به او هدیه داد ، که مدال ممتد المجیدی به او اهدا شد. او در حیدرآباد ، دکن ، در هند ، یکی از مهاجران قوم خود ، که در آن جامعه بزرگی حضرمی وجود دارد ، به پایان رسید . او سالها در آنجا زندگی کرد ، بیش از بیست سالگی ، و خانواده دیگری را برای خانواده خود در حضراموت تأسیس کرد و مرکز امیدها و آرزوهای همه و رهبر علمی و ادبی آنها بود. در طول سفرهای خود ، او مورد گرما ، احترام و تبادل تحقیقات علمی و بحث های ادبی با بزرگان کشورشان قرار گرفت.


ولكنه مع هذا دائما يحن إلى وطنه ويستولي عليه القلق لبعده عنه، فعاد إلى حضرموت سنة 1332 هـ بعد غياب طويل واستقبل استقبالا شعبيا وحكوميا وقوبل من الجميع بالتجلة والاحترام وقد بلغ من الكبر عتيّا، وتهافت عليه الجميع وانتهزوا فرصة وجوده بينهم واستفادوا من علمه وآرائه، وعاد بعد نحو عامين إلى حيدر آباد لينقل أسرته منها إلى حضرموت ولكن حالت ظروف الحرب العالمية الأولى دون ذلك.
با وجود این ، او همیشه در آرزوی سرزمین مادری خود است و نگران دوری از خود است ، بنابراین در سال 1332 هجری قمری ، پس از مدتها غیبت ، به حضرموت بازگشت و مورد استقبال مردمی و دولتی قرار گرفت و با احترام و احترام روبرو شد. پس از حدود دو سال به حیدرآباد رفت تا خانواده خود را به حضرموت منتقل کند ، اما شرایط جنگ جهانی اول مانع از آن شد.


أشعاره
اشعار او
وفي شعر ابن شهاب عدة ظواهر منها الرقة والبلاغة والطلاوة والفن، وهو كالشعراء الذين قبله في العربية منذ قرون عديدة وكالشعراء الذين في عصره يبدأون مدايحهم بالغزل التقليدي ويعنون بالمديح ولكنه لا يتكلفه. وتناول في شعره المرأة وموقفه العام معها موقف عدالة وانصاف فيما لها وعليها بمقتضى النظم التي سنها الإسلام في المجتمع. ونجد خلال ديوانه أيضا قصائد ومقاطيع عديدة يعالج بها النعرات والأمراض الطائفية الاجتماعية. وكان متفانيا في حب أهل البيت، أي الإمام علي وبنيه، كثير التعظيم لهم في قصائده مبغضا لكل معاد لهم. أما أشعاره الشعبية فهي لا تقل في بلاغتها وروعتها عن أشعاره الحكمية وتسمى باللغة الحضرمية الدارجة "الأشعار الحمينية" وهي كثيرة إلا أنه في آخر حياته لم يستحسن نشرها، وقد قال معظمها وهو في عنفوان شبابه ولم يبق منها إلا القليل الذي يتداوله الناس في حضرموت ومهاجرها.
در شعر ابن شهاب پدیده های متعددی از جمله لطافت ، فصاحت ، فحاشی و هنر وجود دارد و او مانند شاعرانی است که قرن ها پیش به زبان عربی پیش از او بوده اند و مانند شاعران عصر خود است که ستایش خود را با چرخش سنتی و معنی مداح آغاز می کنند. ، اما هزینه ای ندارد. وی در شعر خود به زنان و موقعیت کلی وی در مورد آنها پرداخت ، موضعی که عدالت و انصاف در آنچه دارند و بر آنها مطابق با نظام هایی که اسلام در جامعه وضع کرده بود ، مورد بررسی قرار داد. ما همچنین اشعار و هجا های زیادی را در دیوان او می بینیم که در آن او دعوا و بیماری های فرقه ای اجتماعی را درمان می کند. او به عشق اهل بیت ، یعنی امام علی و فرزندانش ، ارادت داشت و در اشعار خود آنها را بسیار ستایش می کرد و از همه کسانی که با آنها دشمن بودند متنفر بود. محبوبیت شعرهای او از گویایی و شکوه شعرهای او کم نیست و در زبان محلی حضرمی "شعر آهومینه" نامیده می شود و بسیاری از آنها وجود دارد ، اما انتشار آنها در زندگی او توصیه نمی شود ، و بیشتر آنها در اوج شکوفایی خود گفته اند. جوانان تنها تعدادی را ترک کردند که مردم در حضرموت و مهاجره با آنها سر و کار داشتند.


مؤلفاته
کتابهای او
وله تصانيف عديدة حوالي الثلاثين مصنفا ومعظمها في المنطق والتوحيد والفقه والتاريخ والطبيعة والأنساب والأسانيد وغيرها من العلوم، منها:
وی دارای مجموعه های متعددی از حدود سی اثر است که بیشتر آنها در منطق ، توحید ، فقه ، تاریخ ، طبیعت ، شجره نامه ، اسناد و سایر علوم است ، از جمله:  


«حدائق ذريعة الناهض إلى تعلّم أحكام الفرائض»
باغها بهانه ای برای قیام کننده برای یادگیری مفاد اساسنامه است
«رشفة الصادي من بحر فضائل بني النبي الهادي»
جرعه ای از دریای فضایل فرزندان پیامبر ، هادی. »
«الترياق النافع بإيضاح وتكملة مسائل جمع الجوامع»
"پادزهر مفید برای شفاف سازی و تکمیل مسائل جامی"
«فتوحات الباعث لشرح تقرير المباحث في أحكام إرث الوارث»
"فتوحت آل العبت برای توضیح گزارش تحقیق در مورد مفاد وراثت وراثت"
«تحفة المحقق بشرح نظام المنطق»
"شاهکار بازپرس در توضیح سیستم منطق"
«الشاهد المقبول في فضل أبناء الرسول»
"شاهد مورد قبول برتری فرزندان پیامبر"
«تذكير الإخوان بتوديع رمضان»
"به اخوان یادآوری کنید تا با ماه رمضان خداحافظی کنند"
«نوافح الورد الجوري شرح عقيدة الباجوري»
«وافل گل رز جوری در تبیین آموزه البگوری»
«الورد القطيف شرح الورد اللطيف»
"رزهای Catif گلهای ملایم را توضیح می دهند"
«رفع الخبط عن مسألة الضغط»
"برانگیختن موضوع فشار"
«المقصود بطلب تعريف العقود»
منظور از درخواست تعریف قراردادها چیست
«إقامة الحجة على التقي ابن حجة»
"برهان برای متقیان ابن حججه"
«كشف النقاب عن وجه الصواب لإزالة غريب المرتاب»
"برای حذف بیگانه شکاک حقیقت را افشا کنید"
«نزهة الألباب في رياض الأنساب»
"نازل الباب در ریاض الانصاب"
«العقود اللؤلؤية في أنساب السادة العلوية بالديار الحضرمية»
گردنبندهای مروارید در شجره نامه آقایان فوقانی در کشورهای حضرمی
«إسعاف الطلاب ببيان مساحة السطوح وما يتوقف عليه من الحساب»
کمک به دانش آموزان با توضیح مساحت سطوح و محاسبات وابسته به آن
ديوان شعر
مجموعه اشعار
الضجة والتصانيف حول معاوية بن أبي سفيان
هیاهو و طبقه بندی درباره معاویه بن ابی سفیان
وكان له دور بارز بين علماء حضرموت ثم بين علماء الإسلام في النزاع حول معاوية بن أبي سفيان، فقد ألّف تلميذه محمد بن عقيل بن يحيى بإشرافه كتابه «النصائح الكافية لمن يتولى معاوية» ونشره وقامت ضجة حوله لأنه حكم فيه بمروق معاوية عن مبادئ الإسلام وبأنه ليس من الصحابة، وصدر أمر من المجلس النيابي للدولة العثمانية التركية بمصادرة نسخ الكتاب. ومن أبرز من رد عليه صديق ابن شهاب وأحد أفراد قبيلته حسن بن علوي بن شهاب الدين بكتاب سماه «الرقية الشافية من سموم النصايح الكافية» حاول فيه إثبات صحبة معاوية وأنه من أهل الفضل والعدل، ولكن أبو بكر بن شهاب رد على صاحب الرقية بكتاب اسماه «وجوب الحمية من مضار الرقية»، وقد أحدث كل هذا ثورة ضد ابني عقيل وشهاب المؤلفين لهذين الكتابين حيث قام بالاحتجاج على النصائح الكافية وعلى الحمية معظم فقهاء وصوفية حضرموت واعتبروهما من الكتب الضارة التي تسمم أفكار الجيل وتصبغه بصبغة البدعة والرفض.
وی در مناقشه بر معاویه بن ابی سفیان در بین علمای حضرموت و سپس در میان علمای اسلام نقش برجسته ای داشت.او شاگرد خود محمد بن عقیل بن یحیی را سرود.تحت نظارت او بر کتاب "نصیحت کافی برای کسانی که از معاویه مراقبت می کنند" و انتشار آن ، سر و صدایی در اطراف او ایجاد شد زیرا او قضاوت مخالفت معاویه با اصول اسلام و عدم همراهی وی را قضاوت کرد. توسط پارلمان دولت ترکیه عثمانی برای مصادره نسخه های این کتاب صادر شد. یکی از برجسته ترین کسانی که یکی از دوستان ابن شهاب و یکی از اعضای قبیله اش ، حسن بن علوی بن شهاب الدین ، ​​با کتابی به نام "طلسم شفابخش از سموم توصیه کافی" به آنها پاسخ داد. سعی کرد همراهی معاویه و اینکه او یکی از افراد شایسته و عدالتخواه است را اثبات کند ، اما ابوبکر بن شهاب با کتابی به نویسنده رقیه پاسخ داد که او لزوم رژیم غذایی را از آثار مضر رقیه نامیده است. "همه از این رو ، انقلابی علیه دو پسر عقیل و شهاب ایجاد شد ، نویسندگان این دو کتاب ، همانطور که اکثر فقها و صوفیان حضرموت به توصیه و رژیم غذایی مناسب اعتراض کردند و آنها را جزو کتابهای مضر دانستند که عقاید عقاید را مسموم کرد. ایجاد کرده و آن را با رنگ بدعت و طرد آمیخته است.


وفاته
مرگ او
كف بصره آخر عمره، وتوفي ليلة الجمعة العاشر من شهر جمادى الأولى سنة 1341 هـ/ 1922 م. ودفن في مدينة حيدر آباد بالهند حيث عاش هناك. وقد شيعه إلى مدفنه في يوم الجمعة جموع زاخرة من أهل السنة والشيعة.
وی در پایان عمر بینایی خود را از دست داد و در شب جمعه دهم جمادی الاولای سال 1341 هجری قمری / 1922 م درگذشت. وی در حیدرآباد هند محل زندگی خود به خاک سپرده شد . جمعی از اهل سنت و شیعیان در مراسم تدفین وی در روز جمعه شرکت کردند.


المراجع
مراجع
الشاطري, محمد بن أحمد (1415 هـ). أدوار التاريخ الحضرمي. الجزء الأول. المدينة المنورة، المملكة العربية السعودية: دار المهاجر. صفحة 449.
الشطری ، محمد بن احمد (1415 ق). نقش تاریخ الحضرمی . بخش اول. مدینه ، پادشاهی عربستان: دارالمهاجر. صفحه 449
المشهور, عبد الرحمن بن محمد (1404 هـ). شمس الظهيرة (PDF). الجزء الأول. جدة، المملكة العربية السعودية: عالم المعرفة. صفحة 156.
معروف ، عبدالرحمان بن محمد (1404 ه. ق.) ظهر آفتاب (PDF) . بخش اول. جده ، عربستان سعودی: جهان دانش. صفحه 156
نقل قول ها
دائره المعارف شعر سرود یمنی در قرن بیستم ، قسمت اول ، صفحه 31 ، چاپ اول 2005 ، شماره سپرده در دارالکتوب: (297)
آل کرباسی، محمد صادق محمد (1432 ه. ق). فرهنگ شعرای تنظیم کننده شعر در الحسین . قسمت دوم. لندن ، انگلستان: مرکز مطالعات حسینی. صفحه 98
"ابوبکر بن عبدالرحمن بن شهاب الدین .. اولین شاعر یمن (1262 - 1341 ق)" . روزنامه اعیام . بایگانی شده از نسخه اصلی در 30 ژوئن 2020.
ثقف ، عبدالله بن محمد. تاریخ شاعران حضرمی . قسمت چهارم قاهره ، مصر: انتشارات علم. صفحه 183
الزرکلی ، خیرالدین (2002). پرچم . قسمت دوم. بیروت ، لبنان: خانه علم برای میلیون ها نفر. صفحه 65
پیوندهای خارجی
دیوان ابن شهاب .. ابوبکر بن عبدالرحمن علوی (متوفی 1341 ق / 1922 م) - شورای اسلامی زیدی.
ابن شهاب علوی - دروازه شاعران.

نسخهٔ ‏۱۱ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۴۵

ابوبکر بن عبدالرحمان بن شهاب الدین (1262-1341 ق) شاعر و فقیه بنیادگرا در خط مقدم رهبران حضرموت ، علما ، اندیشمندان و مصلحان اجتماعی بود. ابن شهاب در حضرموت ، یمن و حتی کل شبه جزیره عربستان شاعر معروفی شد . وی را استاد مکتب شعری ، ادبی و علمی در اواخر قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم هجری شمسی می دانند. خوانندگان بسیاری از اشعار حکمت او را خوانده اند و همه اشعار او را در سطح بالایی از لطافت ، هماهنگی و فصاحت می خوانند. او بین چندین منطقه حرکت کرد ، اما نزدیک به سی سال در هند ساکن شد و در آنجا درگذشت.


فهرست 1 درصد از 2 تولد و تربیت او 3 کهنسال 4 کارهای او 5 سفرهای او 6 اشعار او 7 نوشته های او 7.1 هیاهو و طبقه بندی درباره معاویه بن ابی سفیان 8 مرگ او 9 منتقد 9.1 استناد 10 لینک های خارجی نسبت ابوبکر بن عبدالرحمن بن محمد بن علی بن عبدالله بن عیدروس بن علی بن محمد بن احمد شهاب الدین اصغر بن عبدالرحمان القادی بن احمد شهاب الدین اكبر بن عبدالرحمان بن علی بن ابی بکر AL - SAKRAN بن عبدالرحمن السقاف بن محمد مولی آل Duwailah بن علی بن علوی آل Ghiwar بن آل فقیه، سرهنگ محمد بن علی بن محمد، صاحب Mirbat بن علی خلی قاسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبید الله بن احمد المحاجر بن عیسی بن محمد النقیب بن علی العریضی بن جعفر صادق بن محمد آل -باقر بن علی زین العابدین بن الحسین آل -سبط بن امام علی بن ابی طالب و امام علی ، شوهر فاطمه بنت محمد درود بر او .

وی سی و چهارمین نوه رسول خدا محمد درود بر او در نسب خود است.

تولد و تربیت وی در 1262 ق / 1846 م در یکی از روستاهای طارم به نام فورت الفلوقه در حضرموت به دنیا آمد . در محیطی علمی در میان شیوخ علمای بزرگ رشد کرد و تحت تأثیر تصوف قرار گرفت و بر آن بزرگ شد. او جوانی و نیروی جوانی خود را در تقاضا و موفقیت گذراند. او در Tarim به دست دانشمندان و حقوقدانان آن ، و سپس بین بسیاری از مراکز علمی در حضرموت حرکت کردند. و او بیش از آنکه به جد و تلاش خود متکی باشد ، بر هوش خود تکیه می کرد ، و به عنوان گواه این امر ، او را هنگامی می بینیم که در یکی از شب ها در درس شیخ خود علی بن محمد الحباشی در سیون شرکت می کرد ، سقوط کرد. در هنگام مطالعه علم وظایف دینی در خواب بود و شیخ او را متهم کرد که درس را از دست داده است و سن او در آن زمان هجده سال بود. با این حال ، او در شب دوم با ارگاسمی به نام "تبلیغ رنسانس در دانش" به سراغ او آمد. از احکام "که در آن او تمام هنرهای سازمان یافته را در کمتر از بیست و چهار ساعت جمع آوری کرد ، که در آن می گوید:

متاسفم برای کسانی که در بیست سالگی نیستند مورد قبول همه مردم است پیری بیشترین کسب دانش وی در سرزمین مادری و به دست علمای ارشد حضرموت است ، از جمله:

پدرش عبدالرحمان بن محمد بن شهاب الدین است برادرش عمر بن عبدالرحمان بن شهاب الدین عبدالرحمان بن محمد مشهور علی بن محمد الحباشی عیدروس بن عمر الحباشی محمد بن ابراهیم بلفقیه حسن بن حسین الحداد علی بن عبدالله بن شهاب الدین حامد بن عمر بافرج عمر بن حسن الحداد ایداروس بن علوی ایداروس احمد بن محمد الکاف محسن بن علوی ثقف حامد بن عمر السقاف احمد بن محمد المحضر محمد بن عبدالله باسودان آثار او وی در وطن خود حضرموت و سپس در حیدرآباد هند در مدرسه معمولی وی تدریس و فتوا داد . وی اصلاحات عمده ای را در حضرموت و خارج از کشور انجام داد. او همیشه سعی می کرد آتش نزاعی را که بین قبایل مسلح حضرموت ، مانند قبایل تمیمی و کاتیری رخ داده بود ، خاموش کند. او دارای موقعیت هایی با رهبران قبایل و مواضع و با سلاطین حضرموت است که در هنگام خاموش کردن آتش نزاع در میان آنها ، شجاعت و هوش خود را ثابت می کند. یکی از بزرگترین اقدامات اصلاحی وی آشتی بین سلاطین الکویتی و الکریری در سال 1294 هجری قمری بود که حدود دو سال جنگی بین آنها شروع شد و مردم حضرمی تحت تأثیر آن قرار گرفتند ، بنابراین آنها آن را خاموش کردند. با خرد و مهارت سیاسی خود آتش می زند. دولت بریتانیا حال او را تحت فشار که جنگ بزرگ آغاز شد او از او خواست تا حضرموت را به عنوان پایگاه نظامی علیه ترکان و اعراب مسلح مقیم عدن و لهج قرار دهد ، اما وی از شر این امر خلاص شد و از همه پول ، پول و قدرتی که او به او ارائه کرد امتناع کرد.

همراه با این کار اقتصادی مفید در کشاورزی و بازسازی حضرموت ، و همچنین یک نکته علمی نقش فعال در افزایش آگاهی و درک اسلام بود و تعالیم آن در چهره راست با پادشاهان والای اموی و بنی عباس مخالف بود. به عنوان مثال ، این اقدامات فیزیکی انجام شده توسط معاویه بن ابی سفیان و همدستانش را از میراث پادشاه و قدرت و از اقدامات اشتباه علیه علی بن ابی طالب ابراز تأسف می کند و در این باره بررسی ها و نوشته های مشهوری بین وی وجود داشت. و برخی از محققان زمان او ، و انتقادات و پاسخ ها ، و آنها تنها به نثر علمی محدود نمی شد ، بلکه به اشعار و اشعار بی شمار بود. او همچنین بین پادشاهان و حکام بعدی اموی و امامان انقلابی خاندان پیامبر مقایسه کرد . ابن شهاب معتقد است که این اعتقاد باید نسبت به آنچه در ذهن پادشاهان اموی در شرق و پیشاهنگ آنها در ذهن باقی مانده بود ، اصلاح و اصلاح شود.معاویه بن ابی سفیان ، از درستی رفتار آنها و اینکه این در راس کاری است که دانشمندان اصلاح طلب باید در خدمت عدالت اجتماعی در اسلام و انصاف نسبت به خلفای عادل و امامان انجام دهند.

سفرهای او او در بسیاری از کشورهای متمدن عربی و غیرعربی برای انجام مراسم حج ، مطالعه وضعیت و تجارت تجاری و شخصی سفرها و تورهایی داشته است. اولین سفر به حجاز ، جوانی در سال 1286 هجری قمری در همان سال و چندی در مکه زندگی نکرد و با علما و بزرگان حجاز ، از جمله فاضل پاشا امیر ظفر ، احمد زینی دهلان و دیگران تماس گرفت و سپس به طارم اقامتگاه خود را با مشرف به آنجا گذراند و در سال 1288 هجری قمری به عدن ، یمن ، لهج ، و سپس به شرق دور ، اندونزی و مالایی رفت ، جایی که جوامع عرب حضرامی در آنجا ساکن هستند ، و در آنجا تجارت می کرد ، سپس به حضرموت بازگشت. در سال 1292 هجری قمری و در آنجا اقامت داشت و اصلاحات و رهبری علمی خود را ادامه داد ، اما با آزارهای شدید و فشار شدید برخی از بستگان و افراد ثروتمند و قدرتمند مواجه شد.به همین دلیل ، باتریم در سال 1302 هجری قمری مجبور به مهاجرت به خارج شد.

وی در هنگام خروج خود از کشورهای زیادی از جمله شرق آفریقا ، مصر ، شام و سپس ترکیه دیدن کرد ، جایی که سلطان عبدالحمید شمشیر سلطان عبدالحمید را به او هدیه داد ، که مدال ممتد المجیدی به او اهدا شد. او در حیدرآباد ، دکن ، در هند ، یکی از مهاجران قوم خود ، که در آن جامعه بزرگی حضرمی وجود دارد ، به پایان رسید . او سالها در آنجا زندگی کرد ، بیش از بیست سالگی ، و خانواده دیگری را برای خانواده خود در حضراموت تأسیس کرد و مرکز امیدها و آرزوهای همه و رهبر علمی و ادبی آنها بود. در طول سفرهای خود ، او مورد گرما ، احترام و تبادل تحقیقات علمی و بحث های ادبی با بزرگان کشورشان قرار گرفت.

با وجود این ، او همیشه در آرزوی سرزمین مادری خود است و نگران دوری از خود است ، بنابراین در سال 1332 هجری قمری ، پس از مدتها غیبت ، به حضرموت بازگشت و مورد استقبال مردمی و دولتی قرار گرفت و با احترام و احترام روبرو شد. پس از حدود دو سال به حیدرآباد رفت تا خانواده خود را به حضرموت منتقل کند ، اما شرایط جنگ جهانی اول مانع از آن شد.

اشعار او در شعر ابن شهاب پدیده های متعددی از جمله لطافت ، فصاحت ، فحاشی و هنر وجود دارد و او مانند شاعرانی است که قرن ها پیش به زبان عربی پیش از او بوده اند و مانند شاعران عصر خود است که ستایش خود را با چرخش سنتی و معنی مداح آغاز می کنند. ، اما هزینه ای ندارد. وی در شعر خود به زنان و موقعیت کلی وی در مورد آنها پرداخت ، موضعی که عدالت و انصاف در آنچه دارند و بر آنها مطابق با نظام هایی که اسلام در جامعه وضع کرده بود ، مورد بررسی قرار داد. ما همچنین اشعار و هجا های زیادی را در دیوان او می بینیم که در آن او دعوا و بیماری های فرقه ای اجتماعی را درمان می کند. او به عشق اهل بیت ، یعنی امام علی و فرزندانش ، ارادت داشت و در اشعار خود آنها را بسیار ستایش می کرد و از همه کسانی که با آنها دشمن بودند متنفر بود. محبوبیت شعرهای او از گویایی و شکوه شعرهای او کم نیست و در زبان محلی حضرمی "شعر آهومینه" نامیده می شود و بسیاری از آنها وجود دارد ، اما انتشار آنها در زندگی او توصیه نمی شود ، و بیشتر آنها در اوج شکوفایی خود گفته اند. جوانان تنها تعدادی را ترک کردند که مردم در حضرموت و مهاجره با آنها سر و کار داشتند.

کتابهای او وی دارای مجموعه های متعددی از حدود سی اثر است که بیشتر آنها در منطق ، توحید ، فقه ، تاریخ ، طبیعت ، شجره نامه ، اسناد و سایر علوم است ، از جمله:

باغها بهانه ای برای قیام کننده برای یادگیری مفاد اساسنامه است جرعه ای از دریای فضایل فرزندان پیامبر ، هادی. » "پادزهر مفید برای شفاف سازی و تکمیل مسائل جامی" "فتوحت آل العبت برای توضیح گزارش تحقیق در مورد مفاد وراثت وراثت" "شاهکار بازپرس در توضیح سیستم منطق" "شاهد مورد قبول برتری فرزندان پیامبر" "به اخوان یادآوری کنید تا با ماه رمضان خداحافظی کنند" «وافل گل رز جوری در تبیین آموزه البگوری» "رزهای Catif گلهای ملایم را توضیح می دهند" "برانگیختن موضوع فشار" منظور از درخواست تعریف قراردادها چیست "برهان برای متقیان ابن حججه" "برای حذف بیگانه شکاک حقیقت را افشا کنید" "نازل الباب در ریاض الانصاب" گردنبندهای مروارید در شجره نامه آقایان فوقانی در کشورهای حضرمی کمک به دانش آموزان با توضیح مساحت سطوح و محاسبات وابسته به آن مجموعه اشعار هیاهو و طبقه بندی درباره معاویه بن ابی سفیان وی در مناقشه بر معاویه بن ابی سفیان در بین علمای حضرموت و سپس در میان علمای اسلام نقش برجسته ای داشت.او شاگرد خود محمد بن عقیل بن یحیی را سرود.تحت نظارت او بر کتاب "نصیحت کافی برای کسانی که از معاویه مراقبت می کنند" و انتشار آن ، سر و صدایی در اطراف او ایجاد شد زیرا او قضاوت مخالفت معاویه با اصول اسلام و عدم همراهی وی را قضاوت کرد. توسط پارلمان دولت ترکیه عثمانی برای مصادره نسخه های این کتاب صادر شد. یکی از برجسته ترین کسانی که یکی از دوستان ابن شهاب و یکی از اعضای قبیله اش ، حسن بن علوی بن شهاب الدین ، ​​با کتابی به نام "طلسم شفابخش از سموم توصیه کافی" به آنها پاسخ داد. سعی کرد همراهی معاویه و اینکه او یکی از افراد شایسته و عدالتخواه است را اثبات کند ، اما ابوبکر بن شهاب با کتابی به نویسنده رقیه پاسخ داد که او لزوم رژیم غذایی را از آثار مضر رقیه نامیده است. "همه از این رو ، انقلابی علیه دو پسر عقیل و شهاب ایجاد شد ، نویسندگان این دو کتاب ، همانطور که اکثر فقها و صوفیان حضرموت به توصیه و رژیم غذایی مناسب اعتراض کردند و آنها را جزو کتابهای مضر دانستند که عقاید عقاید را مسموم کرد. ایجاد کرده و آن را با رنگ بدعت و طرد آمیخته است.

مرگ او وی در پایان عمر بینایی خود را از دست داد و در شب جمعه دهم جمادی الاولای سال 1341 هجری قمری / 1922 م درگذشت. وی در حیدرآباد هند محل زندگی خود به خاک سپرده شد . جمعی از اهل سنت و شیعیان در مراسم تدفین وی در روز جمعه شرکت کردند.

مراجع الشطری ، محمد بن احمد (1415 ق). نقش تاریخ الحضرمی . بخش اول. مدینه ، پادشاهی عربستان: دارالمهاجر. صفحه 449 معروف ، عبدالرحمان بن محمد (1404 ه. ق.) ظهر آفتاب (PDF) . بخش اول. جده ، عربستان سعودی: جهان دانش. صفحه 156 نقل قول ها

دائره المعارف شعر سرود یمنی در قرن بیستم ، قسمت اول ، صفحه 31 ، چاپ اول 2005 ، شماره سپرده در دارالکتوب: (297)

آل کرباسی، محمد صادق محمد (1432 ه. ق). فرهنگ شعرای تنظیم کننده شعر در الحسین . قسمت دوم. لندن ، انگلستان: مرکز مطالعات حسینی. صفحه 98 "ابوبکر بن عبدالرحمن بن شهاب الدین .. اولین شاعر یمن (1262 - 1341 ق)" . روزنامه اعیام . بایگانی شده از نسخه اصلی در 30 ژوئن 2020.

ثقف ، عبدالله بن محمد. تاریخ شاعران حضرمی . قسمت چهارم قاهره ، مصر: انتشارات علم. صفحه 183
الزرکلی ، خیرالدین (2002). پرچم . قسمت دوم. بیروت ، لبنان: خانه علم برای میلیون ها نفر. صفحه 65

پیوندهای خارجی دیوان ابن شهاب .. ابوبکر بن عبدالرحمن علوی (متوفی 1341 ق / 1922 م) - شورای اسلامی زیدی. ابن شهاب علوی - دروازه شاعران.