ابوطالب: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰۸: خط ۱۰۸:
همانطور که آن دو پیامبر هدایت آسمانی داشتند او نیز دارد; و تمام پیامبران به فرمان خدا مردم را راهنمایی و از گناه باز می دارند.
همانطور که آن دو پیامبر هدایت آسمانی داشتند او نیز دارد; و تمام پیامبران به فرمان خدا مردم را راهنمایی و از گناه باز می دارند.
و شماها اوصاف او را در کتابهای آسمانی به درستی می خوانید; و این گفتار صحیحی است و [[رجم]] به [[غیب]] نیست. <ref>تفسیر مجمع البیان، ج 7، ص 34</ref>
و شماها اوصاف او را در کتابهای آسمانی به درستی می خوانید; و این گفتار صحیحی است و [[رجم]] به [[غیب]] نیست. <ref>تفسیر مجمع البیان، ج 7، ص 34</ref>
=شعر ابوطالب=
ابوطالب شاعرى نام‌آور بود و ابیاتِ فراوانى به او منسوب است؛ البته همه آن‌ها متواتر نیست؛ اما مجموعه‌اى از اشعار به ‌گونه‌اى متواتر نقل شده كه انتساب آن‌ها را به او نمى‌توان انكار كرد. این اشعار در چهار دیوان به نام اشعار ابوطالب جمع شده <ref> شعر ابى‌طالب، ص‌ 18</ref> و از نخستین سده‌هاى اسلامى تا دوره‌هاى بعد، همواره مورد توجه ادیبان و شاعران [[جهان اسلام]] بوده است.
در بین همه آن‌ها [[قصیده لامیه]] او شهرت بسزایى دارد. خاورشناسان نیز به ‌رغم چند و چونى كه در درستى انتساب این اشعار به ابوطالب كرده‌اند به انكار مطلق آن‌ها نپرداخته‌اند. <ref> دائرة‌المعارف بزرگ اسلامى، ج‌ 5، ص‌ 619</ref>
بر پایه دو روایت تاریخى، [[پیامبر اكرم (ص)]] در دو واقعه به این اشعار در [[مدینه]] استناد و ابیاتى از آن‌ها را قرائت كرده است: یكى ماجراى دعاى پیامبر براى [[نزول]] باران <ref> شرح نهج‌البلاغه، ج‌ 14، ص‌ 274</ref> و دیگرى هنگام مشاهده كشتگان [[بدر]] <ref> شرح نهج‌البلاغه، ج‌ 14،ص‌ 273 </ref> كه ابوطالب در آن، پیروزى بنى‌هاشم و مسلمانان را پیش‌بینى كرده بود.
بخشى از ابیات منسوب به ابوطالب، حاكى از [[عقاید]] او و بخشى داراى ارزش تاریخى است؛ به ‌طورى كه محققان در ماجراهاى [[عربستان]] و نخستین سال‌هاى [[بعثت ‌نبوى (ص)]] به آن‌ها استناد مى‌كنند. پاره‌اى از خاورشناسان نیز به آن‌ها توجه كرده‌اند. <ref>دائرة‌المعارف بزرگ اسلامى، ج‌ 5، ص‌ 619</ref>


=وفات ابوطالب=
=وفات ابوطالب=

نسخهٔ ‏۶ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۳۷


ابوطالب
نام ابوطالب
نام کامل عبدمناف بن عَبْدُالمُطَّلِب
کنیه ابوطالب
زادگاه مکه
محل زندگی مکه
نام پدر عبدالمطلب
نام مادر فاطمه
دلیل شهرت حمایت از پیامبر(ص)
نقش‌های برجسته سرپرستی پیامبر(ص) • سقایت و رفادت حاجیان
آثار دیوان ابوطالب
نسب • قبیله قریش • بنی‌هاشم
درگذشت ۲۶ رجب سال دهم بعثت (عام الحزن)
آرامگاه مکه • قبرستان حُجون

حضرت ابوطالب پدر علی(ع)یکی از شخصیت های نقش آفرین صدر اسلام است. وی در هنگامی که پدر عالیقدر اسلام از همه سو هدف تیرهای زهرآگین مشرکان مکه بود مردانه از آن حضرت حمایت کرد و بدین وسیله در گسترش اسلام و تقویت مسلمانان نقش مهمی ایفا نمود.

ابوطالب (عبد مناف یا عمران قرشی) عمو و حامی بزرگ پیامبر اسلام (ص) و از شخصیت‌های بزرگ قریش بود.

پدرش عبدالمطلب و مادرش فاطمه دختر عمرو بود. فاطمه مادر عبدالله پدر پیامبر(ص) و زبیر بن عبدالمطلب نیز بود. ابوطالب منصب رفادت و سقایت (مهمانداری و آبرسانی حاجیان) را از پدر به ارث برده بود، ولی به دلیل تنگدستی، این منصب را در عوض بدهی‌ای که به عباس بن عبدالمطلب داشت، به او واگذار کرد.

ابوطالب مردی سخاوتمند، با درایت و بانفوذ، صاحب رأی و اندیشه و عدالت مدار بود که قبایل عرب مکه قبولش داشتند و او را داور خود می‌شناختند. او نیز در داوری جانب حق را نگه می‌داشت. و با وجود این، مردی تنگدست، اما بلند طبع بود. وی مردی سخنور و شاعر بود. اشعار وی در مجموعه‌ای با عنوان دیوان ابوطالب گردآوری شده است. از مشهورترین قصاید او قصیده لامیه است.

نام و نسب ابوطالب

نام ابوطالب، عمران است و بعضی او را عبدمناف نامیده اند. چون فرزند بزرگش طالب بود، او را ابوطالب خواندند. وی 35 سال قبل از تولد پیامبر اسلام(ص) در مکه معظمه در خانواده ای برجسته و خدا شناس دیده به جهان گشود. او با عبدالله پدر پیامبر(ص) برادر بود.

پدرش عبدالمطلب جد پیامبر اسلام است که همه قبایل عرب وی را به عظمت و بزرگواری می شناختند و از او به عنوان مردی با کفایت و مبلغ آیین توحید ابراهیم یاد می کردند. عبدالمطلب، چنان مورد توجه دنیای آن روز بود که او را با لقب سید البطحاء آقای سرزمین مکه و حومه آن و ساقی الحجیج آب دهنده حاجیان خانه خدا و ابوالساده پدر بزرگواریها و حافر الزمزم ایجاد کننده چاه زمزم می خواندند. عبدالمطلب در حفظ و حراست وجود مبارک حضرت محمد(ص) بسیار کوشا بود. شیعه و اهل سنت بر این حقیقت معترف اند.

ابوطالب از چنین پدری به دنیا آمد و در خانه چنین شخصیت بزرگ و الهی پرورش یافت. ابوطالب چهار پسر و دو دختر داشت. پسران او ده سال با یکدیگر فاصله سنی داشتند. طالب پسر بزرگ اوست که از او نسلی باقی نمانده است. دومین فرزند او عقیل و سومین آنها جعفر معروف به جعفر طیار و چهارمین و آخرین فرزند پسری وی حضرت علی(ع) است. دو دخترش یکی فاخته نام داشت که او را ام هانی می خواندند و دختر دیگرش ریطه یا اسماء است. فرزندان ابوطالب همه از فاطمه بنت اسداند. [۱]

گوشه ای از زندگانی افتخارآمیز ابوطالب

ابوطالب در خانواده ای خداپرست و موحد و در سایه پدری همچون عبدالمطلب که از کمالات روحی و امتیازات معنوی برخوردار بود، پرورش یافت. و همانند پدرش در مسیر آیین حنیف ابراهیمی قدم برمی داشت و منصب سقایت و آبرسانی به زایران خانه خدا و پاسداری از جان حضرت محمد(ص) را به نیکویی بر عهده گرفت.

ابوطالب نه تنها تحت تاثیر شرک و بت پرستی مردم مکه قرار نگرفت، بلکه در مقابل شیوه های جاهلیت ایستادگی کرد و نوشیدن مشروبات را بر خود حرام ساخت و خود را از هرگونه فساد و آلودگی، برحذر داشت. [۲] او نخستین کسی است که «سوگند خوردن اولیای مقتول برای اثبات قتل » را در امر قضا، سنت قرار داد و بعدها اسلام نیز آن رابا نام قسامه تثبیت کرد. [۳]

مورخان نوشته اند: «ابوطالب سه سال قبل از هجرت، بعد از آن که پیامبر(ص) و یارانش از شعب خارج شدند، در ماه شوال یا ذی القعده در سن 84 سالگی از دنیا رفت.» [۴]

در حالی دنیا را وداع گفت که قلبش لبریز از ایمان به خدا و عشق به محمد(ص) بود. بدنش را در مکه معظمه در مقبره حجون معروف به قبرستان ابوطالب دفن کردند. با مرگ او خیمه ای از حزن و اندوه بر پیامبر اسلام و مسلمانان آن روز که کمتر از پنجاه نفر بودند، سایه افکند زیرا آنان بهترین حامی، مدافع و فداکار در راه اسلام را از دست دادند.

ابن کثیر و ابن اثیر نقل می کنند: «کفار قریش پس از وفات ابوطالب بر سر مبارک پیامبر(ص) خاک - و گاهی روده گوسفند - می ریختند. [۵] اندوه مسلمانان چند روز بعد با درگذشت حضرت خدیجه، رکن دیگر اسلام و حامی پیامبر خدا، دو چندان شد.

درگذشت ابوطالب و خدیجه کبری مصیبت بزرگی برای رسول خدا بود. پیامبر(ص) می فرماید: «ما نالت قریش منی شیئا اکرهه حتی مات ابوطالب » تا زمانی که ابوطالب زنده بود، قریش نمی توانست هیچ گونه ناخوشایندی برای من ایجاد کند.» [۶]

ابوطالب پس از درگذشت عبدالمطلب، کفالت و سرپرستی محمد(ص) را که هشت ساله بود به عهده گرفت و تا هنگام وفاتش، 42 سال تمام پروانه وار به گرد شمع وجود او گشت. و در تمام حالات، در سفر و حضر ازاو حراست و حفاظت کامل نمود و در راه هدف مقدس پیامبر اسلام که نشر آیین یکتاپرستی و ریشه کن کردن شرک و بت پرستی بود از هیچ کوششی دریغ ننمود، حتی به مدت سه سال در کنار پیامبر(ص) و سایر بنی هاشم در شعب ابی طالب - که دره ای خشک و سوزان بود - به سر برد. وی همواره ایمان خود را کتمان می کرد تا بهتر از اسلام و حضرت محمد(ص) دفاع نماید.

او در ضمن اشعاری این حقیقت را بازگو می کند. لیعلم خیار الناس ان محمدا نبی کموسی و المسیح بن مریم اتانا یهدی مثل ما اتیا به فکل بامر الله یهدی و یعصم و انکم تتلونه فی کتابکم بصدق حدیث لا حدیث المرجم شخصیت های فهمیده بدانند که محمد; مانند موسی و عیسی پیامبر است. همانطور که آن دو پیامبر هدایت آسمانی داشتند او نیز دارد; و تمام پیامبران به فرمان خدا مردم را راهنمایی و از گناه باز می دارند. و شماها اوصاف او را در کتابهای آسمانی به درستی می خوانید; و این گفتار صحیحی است و رجم به غیب نیست. [۷]

شعر ابوطالب

ابوطالب شاعرى نام‌آور بود و ابیاتِ فراوانى به او منسوب است؛ البته همه آن‌ها متواتر نیست؛ اما مجموعه‌اى از اشعار به ‌گونه‌اى متواتر نقل شده كه انتساب آن‌ها را به او نمى‌توان انكار كرد. این اشعار در چهار دیوان به نام اشعار ابوطالب جمع شده [۸] و از نخستین سده‌هاى اسلامى تا دوره‌هاى بعد، همواره مورد توجه ادیبان و شاعران جهان اسلام بوده است.

در بین همه آن‌ها قصیده لامیه او شهرت بسزایى دارد. خاورشناسان نیز به ‌رغم چند و چونى كه در درستى انتساب این اشعار به ابوطالب كرده‌اند به انكار مطلق آن‌ها نپرداخته‌اند. [۹]

بر پایه دو روایت تاریخى، پیامبر اكرم (ص) در دو واقعه به این اشعار در مدینه استناد و ابیاتى از آن‌ها را قرائت كرده است: یكى ماجراى دعاى پیامبر براى نزول باران [۱۰] و دیگرى هنگام مشاهده كشتگان بدر [۱۱] كه ابوطالب در آن، پیروزى بنى‌هاشم و مسلمانان را پیش‌بینى كرده بود.

بخشى از ابیات منسوب به ابوطالب، حاكى از عقاید او و بخشى داراى ارزش تاریخى است؛ به ‌طورى كه محققان در ماجراهاى عربستان و نخستین سال‌هاى بعثت ‌نبوى (ص) به آن‌ها استناد مى‌كنند. پاره‌اى از خاورشناسان نیز به آن‌ها توجه كرده‌اند. [۱۲]

وفات ابوطالب

درباره تاریخ وفات ابوطالب نظرات مختلفی وجود دارد. شیخ طوسی ۲۶ رجب سال دهم بعثت را روز وفات او دانسته است. [۱۳] یعقوبی وفات ابوطالب را در ماه رمضان و سه روز پس از وفات حضرت خدیجه دانسته است به گفته او ابوطالب در هنگام مرگ ۸۶ یا ۹۰ ساله بوده است. [۱۴] برخی نیز ۱ ذی‌القعده و ۱۵ شوال را ذکر کرده‌اند. [۱۵]

پیامبر(ص) روز وفات وی در حالی که به شدت محزون بود و می‌گریست، به امام علی(ع) دستور غسل و کفن او را داد و برای وی طلب رحمت کرد. [۱۶] و هنگامی که به محل دفن وی رسید، فرمود: آن گونه برای تو طلب آمرزش و شفاعت می‌کنم که جن و انس دچار شگفتی شوند. [۱۷] پیکر وی را در قبرستان حُجون مکه کنار قبر پدرش عبدالمطلب به خاک سپردند. [۱۸]

پیامبر سال وفات ابوطالب و خدیجه(س) را عام الحزن (سال اندوه) نامید. [۱۹]

پانویس

  1. الفصول المهمة، ص 30
  2. سیره حلبی،ج 1، ص 184
  3. ابوطالب مؤمن قریش، ص 116
  4. کامل ابن اثیر، ج 1، ص 507
  5. بدایه و نهایه ابن کثیر، ج 3، ص 120; کامل ابن اثیر، ج 2، ص 507(6)«وفات خدیجه سه روز یا 35 روز و یا 55 روز بعد از وفات ابوطالب واقع شده است.» (کامل ابن اثیر ج 1، ص 507.)
  6. بدایه و نهایه ابن کثیر، ج 3، ص 120; کامل ابن اثیر، ج 2، ص 507(6)«وفات خدیجه سه روز یا 35 روز و یا 55 روز بعد از وفات ابوطالب واقع شده است.» (کامل ابن اثیر ج 1، ص 507.)
  7. تفسیر مجمع البیان، ج 7، ص 34
  8. شعر ابى‌طالب، ص‌ 18
  9. دائرة‌المعارف بزرگ اسلامى، ج‌ 5، ص‌ 619
  10. شرح نهج‌البلاغه، ج‌ 14، ص‌ 274
  11. شرح نهج‌البلاغه، ج‌ 14،ص‌ 273
  12. دائرة‌المعارف بزرگ اسلامى، ج‌ 5، ص‌ 619
  13. یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الإسلامی، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۶۴۰ به نقل از شیخ طوسی، المصباح، ص۵۶۶
  14. یعقوبی، تاریخ الیعقوبی(الاعلمی)، ج۱، ص۳۵۴
  15. مقریزی، امتاع الاسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۴۵
  16. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۵، ص۱۶۳؛ ابن جوزی، تذکره الخواص، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۱۴۵
  17. ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۳۷۸ق، ج۱۴، ص۷۶
  18. بلارذی، انساب الاشراف، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۲۹
  19. مقریزی، امتاع الاسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۴۵