جنبش شاه ولی الله هند: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۶: خط ۱۶:
<br>
<br>
اما از نظر اعتقادی، او دنباله رو بنیادگرایی «[[محمدبن عبدالوهاب]]» بود و همانند او، توسل به اولیاء اللّه و یاری از آنها را منع و اساس و پایه دین را [[قرآن]] و [[حدیث]] قرار داد.
اما از نظر اعتقادی، او دنباله رو بنیادگرایی «[[محمدبن عبدالوهاب]]» بود و همانند او، توسل به اولیاء اللّه و یاری از آنها را منع و اساس و پایه دین را [[قرآن]] و [[حدیث]] قرار داد.
<br>
==عاقبت جنبش شاه ولی الله==
<br>
جنبش «شاه ولی اللّه دهلوی»، در آغاز یک حرکت فکری ـ اصلاحی بود؛ اما پس از درگذشت او، پسرش «شاه عبدالعزیز دهلوی»، به عنوان رییس محدثان هند و نوه اش «شاه اسماعیل» آن را به یک جنبش سیاسی ـ اجتماعی تبدیل کردند و در برابر دولت استعماری هند موضع گرفتند و مردم را به مبارزه با انگلیسی ها فرا خواندند.<ref>[[انقلاب اسلامی و ریشه های آن|عباسعلی زنجانی، انقلاب اسلامی و ریشه های آن، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ 11، تهران، 1376، ص 129.]]</ref>
<br>
==پانویس==
<br>
[[رده:هند]]
[[رده:جنبش های اسلامی]]
[[رده:جنبش های هند]]

نسخهٔ ‏۳ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۳۶

«شاه ولی اللّه »، از رهبران شبه قاره هند است که جنبش اصلاحی خود را در قرن هجدهم و بین سال های 1703 ـ 1762 میلادی (1176 ـ 1115) شروع کرد. جنبش شاه ولی اللّه دهلوی در راستای بهبود وضعیت مسلمانان صورت گرفت.

اهداف جنبش


جنبش شاه ولی اللّه دو هدف اساسی را دنبال می کرد:
«الف ـ احیای تفکر خالص نخستین اسلام و زدودن پیرایه ها و بدعت ها و خرافات از چهره دین؛
ب ـ تلاش برای استقرار حاکمیت اسلام در سرزمین پهناور هند که قرن ها سابقه حکومت مسلمانان را داشت، از طریق ایجاد وحدت سیاسی بین آن دو دسته از فرق اسلامی که به سنت و سیره سلف ارج می نهند».

دیدگاه شاه ولی الله به شیعیان


«شاه ولی اللّه » نسبت به شیعیان، دیدگاه «ابن تیمیه» و وهابیت را داشت و به مذهب تشیع حمله کرد و زمینه را برای اختلاف شیعه و سنی در هند به وجود آورد.
بنابراین، جنبش اصلاحی او شامل شیعیان نمی شد و او از فساد، انحطاط و تفرقه مذهبی و فکری که جامعه اهل سنت را فرا گرفته بود، رنج می برد و برای همین با وجود گرایش های صوفیانه اش که در آموزه های نقشبندیه ریشه داشت، شعارهای اصلاح طلبانه سر داد. «شاه ولی اللّه » از نظر سیاسی، هدف خود را در انجام اصلاحات و ایجاد وحدت میان مسلمانان اهل سنت متمرکز کرده بود و به همین دلیل، تلاش هایی برای هماهنگی آرای فقهای اربعه انجام داد و رساله اختلاف بین فقها را نوشت.
اما از نظر اعتقادی، او دنباله رو بنیادگرایی «محمدبن عبدالوهاب» بود و همانند او، توسل به اولیاء اللّه و یاری از آنها را منع و اساس و پایه دین را قرآن و حدیث قرار داد.

عاقبت جنبش شاه ولی الله


جنبش «شاه ولی اللّه دهلوی»، در آغاز یک حرکت فکری ـ اصلاحی بود؛ اما پس از درگذشت او، پسرش «شاه عبدالعزیز دهلوی»، به عنوان رییس محدثان هند و نوه اش «شاه اسماعیل» آن را به یک جنبش سیاسی ـ اجتماعی تبدیل کردند و در برابر دولت استعماری هند موضع گرفتند و مردم را به مبارزه با انگلیسی ها فرا خواندند.[۱]

پانویس