حارث المحاسبی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۳۰ اوت ۲۰۲۱
جز
جایگزینی متن - 'ك' به 'ک'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ك' به 'ک')
خط ۱۶: خط ۱۶:
=زندگی و شخصیت=
=زندگی و شخصیت=


ابوعبدالله حارث بن اسد محاسبی بصرى زاهد، واعظ، [[محدّث]]، عارف، [[فقيه|فقیه]] و متكلم قرن سوم است. وى در [[بصره]] متولد شد و در همان جا پرورش یافت. تاریخ تولد وى را حوالى دهه هفتم از قرن دوم و حدودا در ۱۶۵ ه‍. ق ذكر كرده‌اند. برخى او را عَنَزى منسوب به عَنَزه، از قبایل عدنانى، دانسته‌اند.
ابوعبدالله حارث بن اسد محاسبی بصرى زاهد، واعظ، [[محدّث]]، عارف، [[فقيه|فقیه]] و متکلم قرن سوم است. وى در [[بصره]] متولد شد و در همان جا پرورش یافت. تاریخ تولد وى را حوالى دهه هفتم از قرن دوم و حدودا در ۱۶۵ ه‍. ق ذکر کرده‌اند. برخى او را عَنَزى منسوب به عَنَزه، از قبایل عدنانى، دانسته‌اند.


پدرش اسد ثروتمند بود و به‌جاى پیروى از مذهب عامه [[اهل سنّت]] از معتزله پیروى مى‌كرد اما اینكه سُبکی مدعى شده پدر حارث رافضى (شیعه) بوده ظاهرا ناشى از تمیز ندادن شیعه و معتزله به دلیل برخى مشابهت‌ها بوده است، به‌ویژه آنكه در آن روزگار در زادگاه حارث (بصره) [[معتزله|مذهب معتزله]] بسیار بیشتر از مذهب [[شيعه|شیعه]] رواج داشته و ثروتمندى پدرش نیز با معتزلى بودن سازگارتر است تا شیعه بودن زیرا در آن روزگار معتزله در نهایت اقتدار و شیعه در معرض سركوب بودند.
پدرش اسد ثروتمند بود و به‌جاى پیروى از مذهب عامه [[اهل سنّت]] از معتزله پیروى مى‌کرد اما اینکه سُبکی مدعى شده پدر حارث رافضى (شیعه) بوده ظاهرا ناشى از تمیز ندادن شیعه و معتزله به دلیل برخى مشابهت‌ها بوده است، به‌ویژه آنکه در آن روزگار در زادگاه حارث (بصره) [[معتزله|مذهب معتزله]] بسیار بیشتر از مذهب [[شيعه|شیعه]] رواج داشته و ثروتمندى پدرش نیز با معتزلى بودن سازگارتر است تا شیعه بودن زیرا در آن روزگار معتزله در نهایت اقتدار و شیعه در معرض سرکوب بودند.


لقب محاسبی ازآن‌رو به وی داده شده که به قولی سنگریزه‌هایی داشته که شمار ذکرها را با آن نگاه می‌داشته و بنا بر قول مشهورتر عمل محاسبه نفس برای او بسیار مهم بوده و غالبا به آن می‌پرداخته است؛ چنان‌که علاوه بر تأکید فراوان بر این عمل در آثار خود حتی در نام سه فقره از کتاب‌های وی نیز واژه «محاسبه» آمده‌است. عطار نیز در تذکره الاولیاء می‌نویسد: «راز تسمیه او به محاسبی به‌جهت شدت توجه او به محاسبه نفس بوده‌است<ref>عطار نیشابوری، تذکره الاولیاء، ص۲۷۲</ref>.
لقب محاسبی ازآن‌رو به وی داده شده که به قولی سنگریزه‌هایی داشته که شمار ذکرها را با آن نگاه می‌داشته و بنا بر قول مشهورتر عمل محاسبه نفس برای او بسیار مهم بوده و غالبا به آن می‌پرداخته است؛ چنان‌که علاوه بر تأکید فراوان بر این عمل در آثار خود حتی در نام سه فقره از کتاب‌های وی نیز واژه «محاسبه» آمده‌است. عطار نیز در تذکره الاولیاء می‌نویسد: «راز تسمیه او به محاسبی به‌جهت شدت توجه او به محاسبه نفس بوده‌است<ref>عطار نیشابوری، تذکره الاولیاء، ص۲۷۲</ref>.
خط ۲۴: خط ۲۴:
محاسبی در نوجوانی با خانواده خود از بصره به بغداد رفت. بیشتر عمر وی در بغداد سپری شد و در همان جا، در سال ۲۴۳ق، درگذشت.
محاسبی در نوجوانی با خانواده خود از بصره به بغداد رفت. بیشتر عمر وی در بغداد سپری شد و در همان جا، در سال ۲۴۳ق، درگذشت.


حارث محاسبی شیخ المشایخ بغداد در عصر خود و استاد جنید بغدادی، احمد بن عاصم انطاکی و ابوحمزه بزازِ بغدادی است. وی در کنار سری سقطی و جنید بغدادی و معروف کرخی یکی از چهار عارف معروف مکتب بغداد در قرن سوم است. و از معدود افرادی است که در آن دوران بین علوم ظاهر و باطن جمع کرده است.چنانکه درباره وی قشیرى، و ابن حفیف، و السلمى، و الخطیب و السبكى، و الشعرانى، و الیافعى، و الكلاباذى، و المناوى گفته‌اند: «أنه جمع بین الزهد و الفقه و الحدیث و التفسیر.»<ref>مقدمه الرعایة لحقوق الله،‌ ص ۳۰</ref>.
حارث محاسبی شیخ المشایخ بغداد در عصر خود و استاد جنید بغدادی، احمد بن عاصم انطاکی و ابوحمزه بزازِ بغدادی است. وی در کنار سری سقطی و جنید بغدادی و معروف کرخی یکی از چهار عارف معروف مکتب بغداد در قرن سوم است. و از معدود افرادی است که در آن دوران بین علوم ظاهر و باطن جمع کرده است.چنانکه درباره وی قشیرى، و ابن حفیف، و السلمى، و الخطیب و السبکى، و الشعرانى، و الیافعى، و الکلاباذى، و المناوى گفته‌اند: «أنه جمع بین الزهد و الفقه و الحدیث و التفسیر.»<ref>مقدمه الرعایة لحقوق الله،‌ ص ۳۰</ref>.


محاسبی نخستین کسی است که درباره اثبات صفات زائد بر ذات خدا سخن گفته است <ref>محمد عبدالرووف‌بن تاج‌العارفین مناوی، طبقات الصوفیة: الکواکب الدریة فی تراجم السادة الصوفیة، ج۱، ص۵۸۶، چاپ محمد ادیب جادر، بیروت ۱۹۹۹</ref>.
محاسبی نخستین کسی است که درباره اثبات صفات زائد بر ذات خدا سخن گفته است <ref>محمد عبدالرووف‌بن تاج‌العارفین مناوی، طبقات الصوفیة: الکواکب الدریة فی تراجم السادة الصوفیة، ج۱، ص۵۸۶، چاپ محمد ادیب جادر، بیروت ۱۹۹۹</ref>.
خط ۳۶: خط ۳۶:
و نیز أبوالقاسم نصرآبادى نقل می‌کند:
و نیز أبوالقاسم نصرآبادى نقل می‌کند:


«بلغنى أن الحارث تكلم فى شىء من الكلام فهجره أحمد بن حنبل، فاختفى فى دار ببغداد، و مات فیها، و لم یصل علیه إلا أربعة نفر»<ref>تاريخ بغداد ۲۱۵/۸، ۲۱۶، و ميزان الاعتدال ۴۳۰/۱، و مناقب الإمام أحمد ص ۱۸۶، و الأنساب ۲۰۸/۵، و تهذيب التهذيب ۱۱۷/۲. قال الشيخ عبد الفتاح أبو غدة - و أصاب - فى مقدمة رسالة المسترشدين ص ۲۴: «و الذى أراه أن الإمام أحمد رحمه الله تعالى إنما نهاه عن صحبتهم مع أنه رآهم على خير - لأنه يرى سلوك طريقته التى هو عليها و أصحابه أمثل خيرا، و أوفى هداية و حقا». و ميزان الاعتدال ۴۳۰/۱، و مناقب الإمام أحمد ص ۱۸۶، و الأنساب ۲۰۸/۵، و تهذيب التهذيب ۱۱۷/۲. قال الشيخ عبد الفتاح أبو غدة - و أصاب - فى مقدمة رسالة المسترشدين ص ۲۴: «و الذى أراه أن الإمام أحمد رحمه الله تعالى إنما نهاه عن صحبتهم مع أنه رآهم على خير - لأنه يرى سلوك طريقته التى هو عليها و أصحابه أمثل خيرا، و أوفى هداية و حقا»</ref>.
«بلغنى أن الحارث تکلم فى شىء من الکلام فهجره أحمد بن حنبل، فاختفى فى دار ببغداد، و مات فیها، و لم یصل علیه إلا أربعة نفر»<ref>تاريخ بغداد ۲۱۵/۸، ۲۱۶، و ميزان الاعتدال ۴۳۰/۱، و مناقب الإمام أحمد ص ۱۸۶، و الأنساب ۲۰۸/۵، و تهذيب التهذيب ۱۱۷/۲. قال الشيخ عبد الفتاح أبو غدة - و أصاب - فى مقدمة رسالة المسترشدين ص ۲۴: «و الذى أراه أن الإمام أحمد رحمه الله تعالى إنما نهاه عن صحبتهم مع أنه رآهم على خير - لأنه يرى سلوک طريقته التى هو عليها و أصحابه أمثل خيرا، و أوفى هداية و حقا». و ميزان الاعتدال ۴۳۰/۱، و مناقب الإمام أحمد ص ۱۸۶، و الأنساب ۲۰۸/۵، و تهذيب التهذيب ۱۱۷/۲. قال الشيخ عبد الفتاح أبو غدة - و أصاب - فى مقدمة رسالة المسترشدين ص ۲۴: «و الذى أراه أن الإمام أحمد رحمه الله تعالى إنما نهاه عن صحبتهم مع أنه رآهم على خير - لأنه يرى سلوک طريقته التى هو عليها و أصحابه أمثل خيرا، و أوفى هداية و حقا»</ref>.


=روش علمی=
=روش علمی=


معاصران محاسبى از او به‌سختى انتقاد و علماى اهل سنّت نیز به وى اعتراضات شدید كردند؛ زیرا از یك‌سو در عرضه دین شیوه‌اى غیر از روش آنان كه مبتنى بر تقلید و پیروىِ صرف از ظواهر كلمات آیات و احادیث بود داشت؛ وى سخنانى مى‌گفت كه عین آنها در آیات و روایات نبود و از بصیرت باطنى و بینش درونى‌اش الهام مى‌گرفت. از سوى دیگر اشتغال به اقوال و آراى متكلمان و استفاده از شیوه آنان (بحث و استدلال) را براى رد و نقد مخالفان سنّت نه فقط جایز، بلكه لازم مى‌شمرد.
معاصران محاسبى از او به‌سختى انتقاد و علماى اهل سنّت نیز به وى اعتراضات شدید کردند؛ زیرا از یک‌سو در عرضه دین شیوه‌اى غیر از روش آنان که مبتنى بر تقلید و پیروىِ صرف از ظواهر کلمات آیات و احادیث بود داشت؛ وى سخنانى مى‌گفت که عین آنها در آیات و روایات نبود و از بصیرت باطنى و بینش درونى‌اش الهام مى‌گرفت. از سوى دیگر اشتغال به اقوال و آراى متکلمان و استفاده از شیوه آنان (بحث و استدلال) را براى رد و نقد مخالفان سنّت نه فقط جایز، بلکه لازم مى‌شمرد.


=آثار=
=آثار=


شمار آثار محاسبى به دویست عنوان مى‌رسد. پاره‌اى از این آثار به درخواست دیگران نوشته شده است. بیشتر آن‌ها درباره زهد و سلوك و تصوف، پاره‌اى در فقه و احكام و بقیه در اصول دین و رد بر فرقه‌هایى همچون معتزله و قدریه است و هماهنگ با حركتى كه در عصر وى، به‌ویژه برضد معتزله، جریان داشته تألیف شده است. آثار وى، خصوصا آن‌هایى كه درباره تزكیه نفس و مبانى تصوفند، از منابعى به شمار مى‌روند كه بیشتر، بلكه همه كسانى كه در آن باب به تصنیف پرداخته‌اند، از آن‌ها بهره برده‌اند. در آثار او مباحث غالبا به‌صورت پرسش و پاسخ مطرح شده است.
شمار آثار محاسبى به دویست عنوان مى‌رسد. پاره‌اى از این آثار به درخواست دیگران نوشته شده است. بیشتر آن‌ها درباره زهد و سلوک و تصوف، پاره‌اى در فقه و احکام و بقیه در اصول دین و رد بر فرقه‌هایى همچون معتزله و قدریه است و هماهنگ با حرکتى که در عصر وى، به‌ویژه برضد معتزله، جریان داشته تألیف شده است. آثار وى، خصوصا آن‌هایى که درباره تزکیه نفس و مبانى تصوفند، از منابعى به شمار مى‌روند که بیشتر، بلکه همه کسانى که در آن باب به تصنیف پرداخته‌اند، از آن‌ها بهره برده‌اند. در آثار او مباحث غالبا به‌صورت پرسش و پاسخ مطرح شده است.


از جمله آثار وى كه نسخه‌ها یا نام آن‌ها به جا مانده است عبارتند از:
از جمله آثار وى که نسخه‌ها یا نام آن‌ها به جا مانده است عبارتند از:


۱. الرعایة لحقوق الله و القیام بها كه مهم‌ترین و مفصّل‌ترین اثر محاسبى است. در باره آن گفته‌اند كه اگر از محاسبى فقط همین كتاب برجا مى‌ماند، براى دلالت بر عظمت وى بس بود، زیرا پاره‌اى دیگر از آثار وى، با آن پیوند استوارى دارد. همچنین اثرگذاری این کتاب در آثاری که پس از محاسبی در علم اخلاق نوشته شده کاملا آشکار است برای نمونه احیاء العلوم غزالی چنان تحت تأثیر الرعایة است که برخی مدعی‌اند احیاء همه الرعایة را در بر دارد.
۱. الرعایة لحقوق الله و القیام بها که مهم‌ترین و مفصّل‌ترین اثر محاسبى است. در باره آن گفته‌اند که اگر از محاسبى فقط همین کتاب برجا مى‌ماند، براى دلالت بر عظمت وى بس بود، زیرا پاره‌اى دیگر از آثار وى، با آن پیوند استوارى دارد. همچنین اثرگذاری این کتاب در آثاری که پس از محاسبی در علم اخلاق نوشته شده کاملا آشکار است برای نمونه احیاء العلوم غزالی چنان تحت تأثیر الرعایة است که برخی مدعی‌اند احیاء همه الرعایة را در بر دارد.
۲. التوهم كه درباره سفر آدمى به عالم دیگر و چگونگى آن است.
۲. التوهم که درباره سفر آدمى به عالم دیگر و چگونگى آن است.
۳. المسائل فى الزهد و غیره.
۳. المسائل فى الزهد و غیره.
۴. كتاب مائیة (ماهیة) العقل و معناه و اختلاف الناس فیه كه درباره جوهر عقل و تشریح ماهیت و وظایف و فواید آن است.
۴. کتاب مائیة (ماهیة) العقل و معناه و اختلاف الناس فیه که درباره جوهر عقل و تشریح ماهیت و وظایف و فواید آن است.
۵. الصلاة: شاید همان باشد كه در پاره‌اى منابع كتاب «فهم الصلاة» معرفى شده است.
۵. الصلاة: شاید همان باشد که در پاره‌اى منابع کتاب «فهم الصلاة» معرفى شده است.
۶. فهم القرآن.
۶. فهم القرآن.
۷. كتاب النصائح الدینیة و النفحات القدسیة لنفع جمیع البریة که به کتاب وصایا شهرت دارد.
۷. کتاب النصائح الدینیة و النفحات القدسیة لنفع جمیع البریة که به کتاب وصایا شهرت دارد.
۸. كتاب المسترشد یا رساله المسترشدین.
۸. کتاب المسترشد یا رساله المسترشدین.
۹. رساله بدء من اناب الى اللّه تعالى.
۹. رساله بدء من اناب الى اللّه تعالى.
۱۰. الخلوة و التنقل/ التبتل فى العبادة و درجات العابدین.
۱۰. الخلوة و التنقل/ التبتل فى العبادة و درجات العابدین.
۱۱. كتاب الصبر و الرضا: درباره مبادى زهد، شكیبایى در انجام دادن وظایف الهى و خضوع تام در برابر اراده خدا.
۱۱. کتاب الصبر و الرضا: درباره مبادى زهد، شکیبایى در انجام دادن وظایف الهى و خضوع تام در برابر اراده خدا.
۱۲. رسالة فى الاخلاق.
۱۲. رسالة فى الاخلاق.
۱۳. اخلاق الحكیم كه گویا غیر از رسالة فى الاخلاق است.
۱۳. اخلاق الحکیم که گویا غیر از رسالة فى الاخلاق است.
۱۴. القصد و الرجوع الى الله.
۱۴. القصد و الرجوع الى الله.
۱۵. مختصر المعانى.
۱۵. مختصر المعانى.
۱۶. كتاب المسائل فى اعمال القلوب و الجوارح.
۱۶. کتاب المسائل فى اعمال القلوب و الجوارح.
۱۷. كتاب الدماء كه ظاهرا همان كتاب« الكف عما شجر بین الصحابة» است.
۱۷. کتاب الدماء که ظاهرا همان کتاب« الکف عما شجر بین الصحابة» است.
۱۸. كتاب العلم.
۱۸. کتاب العلم.
۱۹. الخصال العشر التى جربها اهل المحاسبة.
۱۹. الخصال العشر التى جربها اهل المحاسبة.
۲۰. المكاسب و الورع و الشبهة.
۲۰. المکاسب و الورع و الشبهة.
۲۱. رسالة المحبة.
۲۱. رسالة المحبة.
۲۲. البعث و النشور.
۲۲. البعث و النشور.
۲۳. معاتبة النفوس/ النفس.
۲۳. معاتبة النفوس/ النفس.
۲۴. آداب النفوس/ النفس.
۲۴. آداب النفوس/ النفس.
۲۵. وحدة النظام و وحدانیة اللّه كه عبد القادر احمد عطا آن را فراهم آورده و در ضمن مجموعه « ثلاث رسائل فى عقیدة المسلم» در ۱۳۷۶ ش/ ۱۹۹۷ در [[قاهره]] منتشر كرده است و شاید یكى از همان سه اثرى باشد كه در فهرست كتاب‌هاى محاسبى از آنها با عنوان رسالة فى التوحید، فصل من كتاب العظمة و الدلالة فى الوحدانیة نام برده‌اند.
۲۵. وحدة النظام و وحدانیة اللّه که عبد القادر احمد عطا آن را فراهم آورده و در ضمن مجموعه « ثلاث رسائل فى عقیدة المسلم» در ۱۳۷۶ ش/ ۱۹۹۷ در [[قاهره]] منتشر کرده است و شاید یکى از همان سه اثرى باشد که در فهرست کتاب‌هاى محاسبى از آنها با عنوان رسالة فى التوحید، فصل من کتاب العظمة و الدلالة فى الوحدانیة نام برده‌اند.


=پانویس=
=پانویس=
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۱۰

ویرایش