حرام: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۱ نوامبر ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
</div>
</div>


'''حرام''' به معنای ممنوع و ضد[[حلال]] است و در اصطلاح دینی کاری است که از طرف [[خدا]] ممنوع و نهی شده باشد و انجام آن [[گناه]] محسوب شود. [[ترک محرمات]]  در کنار [[انجام واجبات]] نخستین گام برای رسیدن به قرب الهی است.  
'''حرام''' به معنای ممنوع و ضد[[حلال]] است و در اصطلاح دینی کاری است که از طرف [[خدا]] ممنوع و نهی شده باشد و انجام آن [[گناه]] محسوب شود. ترک محرمات در کنار انجام واجبات نخستین گام برای رسیدن به قرب الهی است.  


حرام در لغت به معنای ناروا شدن و ممنوع کردن چیزی است یا که در این دنیا و آن دنیا استفاده نشود و در اصطلاح [[فقه اسلام]] عملی است که ترک آن بر [[مکلَف]] لازم و انجامش مستوجب عقاب عذاب دارد.  
حرام در لغت به معنای ناروا شدن و ممنوع کردن چیزی است یا که در این دنیا و آن دنیا استفاده نشود و در اصطلاح [[فقه اسلامی|فقه اسلام]] عملی است که ترک آن بر [[مکلَف]] لازم و انجامش مستوجب عقاب عذاب دارد.  
حرمت از [[احکام پنجگانه فقهی]] و به معنای ممنوعیت انجام کار حرام است.  
حرمت از [[احکام پنجگانه فقهی]] و به معنای ممنوعیت انجام کار [[حرام]] است.  


=واژه شناسی=
=واژه شناسی=
حرمت از ریشه « ح ـ ر ـ م » در لغت به معنای منع است <ref>مقاییس اللغه، ج 2، ص 45؛ لسان العرب، ج 3، ص 138، «حرم»</ref> و برخی آن را منع چیزی پیش از به وجود آمدن آن دانسته‌اند <ref>التحقیق، ج 2، ص 204، «حرم»</ref> و در اصطلاح، حرمت شی‌ء به معنای روا نبودن هتک آن است <ref>معجم لغة الفقهاء، ص 177</ref> یا به حکم شرعی گفته می‌شود که به شکل الزامی از عمل یا شیئی که به آن تعلق گرفته است منع می‌کند <ref>معجم الفاظ الفقه الجعفری، ص 158؛ المعالم الجدیده، ص 101</ref> به ممنوع شرعی، « حرام»، «مُحَرَّم» و «حُرُمات» گفته می‌شود. <ref>معجم الفاظ الفقه الجعفری، ص 373؛ القاموس الفقهی، ص 85</ref>  
حرمت از ریشه « ح ـ ر ـ م » در لغت به معنای منع است <ref>مقاییس اللغه، ج 2، ص 45؛ لسان العرب، ج 3، ص 138، «حرم»</ref> و برخی آن را منع چیزی پیش از به وجود آمدن آن دانسته‌اند <ref>التحقیق، ج 2، ص 204، «حرم»</ref> و در اصطلاح، حرمت شی‌ء به معنای روا نبودن هتک آن است <ref>معجم لغة الفقهاء، ص 177</ref> یا به حکم شرعی گفته می‌شود که به شکل الزامی از عمل یا شیئی که به آن تعلق گرفته است منع می‌کند <ref>معجم الفاظ الفقه الجعفری، ص 158؛ المعالم الجدیده، ص 101</ref> به ممنوع شرعی، « حرام»، «مُحَرَّم» و «حُرُمات» گفته می‌شود. <ref>معجم الفاظ الفقه الجعفری، ص 373؛ القاموس الفقهی، ص 85</ref>  


=پیشینه حرمت=
=پیشینه حرمت=
حرمت برخی اعمال و اشیاء از احکام ثابت در همه شرایع الهی و ملل دیگر بوده است و آنان از انجام دادن بعضی اعمال یا تصرّف در پاره‌ای از امور ممنوع بوده‌اند که خاستگاه این ممنوعیّت در بیشتر موارد خدا و شرع است؛ مانند [[حرمت میته]]، خون و گوشت خوک: «حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةُ وَ الدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنْزیر» <ref>سوره مائده آیه 3</ref>
حرمت برخی اعمال و اشیاء از احکام ثابت در همه شرایع الهی و ملل دیگر بوده است و آنان از انجام دادن بعضی اعمال یا تصرّف در پاره‌ای از امور ممنوع بوده‌اند که خاستگاه این ممنوعیّت در بیشتر موارد خدا و شرع است؛ مانند [[حرمت میته]]، خون و گوشت خوک: «حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةُ وَ الدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنْزیر» <ref>سوره مائده آیه 3</ref>


خط ۲۷: خط ۲۹:


=چرایی حکم حرمت=
=چرایی حکم حرمت=
بر اساس دیدگاه علمای [[شیعه]] در مورد تبعیت احکام از مصالح و مفاسد ،هر کاری که انجامش مفسده برای عموم افراد دارد و آن مفسده به اندازه‌ای است که اجتناب از آن ناگزیر است، حکم آن کار حرمت است حتی اگر انجام آن کار برای افراد خاصی داشته باشد. <ref> سبحانی، إرشاد العقول الی مباحث الأصول، ج۳، ص: ۳۹۴</ref>  
بر اساس دیدگاه علمای [[شیعه]] در مورد تبعیت احکام از مصالح و مفاسد ،هر کاری که انجامش مفسده برای عموم افراد دارد و آن مفسده به اندازه‌ای است که اجتناب از آن ناگزیر است، حکم آن کار حرمت است حتی اگر انجام آن کار برای افراد خاصی داشته باشد. <ref> سبحانی، إرشاد العقول الی مباحث الأصول، ج۳، ص: ۳۹۴</ref>  


=حرام در اصطلاح فقه=
=حرام در اصطلاح فقه=
حرام در اصطلاح [[فقه]]<ref>ر.ک:مقاله فقه</ref> ، چیزی است که فعل آن شرعا سبب ذم و نکوهش گردد و یا امری است که فعل آن موجب عقاب شود. <ref> کشاف اصطلاحات الفنون، مولوی محمد أعلی بن علی التهانوی الحنفی، ج۱، ص۶۶۰</ref> <ref>فرهنگ اصطلاحات فقه اسلامی (در باب معاملات)، جابری عربلو، محسن، چاپ اول ، ۱۳۶۲، تهران، ص۸۵</ref>
حرام در اصطلاح [[فقه]]<ref>ر.ک:مقاله فقه</ref> ، چیزی است که فعل آن شرعا سبب ذم و نکوهش گردد و یا امری است که فعل آن موجب عقاب شود. <ref> کشاف اصطلاحات الفنون، مولوی محمد أعلی بن علی التهانوی الحنفی، ج۱، ص۶۶۰</ref> <ref>فرهنگ اصطلاحات فقه اسلامی (در باب معاملات)، جابری عربلو، محسن، چاپ اول ، ۱۳۶۲، تهران، ص۸۵</ref>


=اقسام حرام=
=اقسام حرام=
اعمال حرام را می‌توان به اقسام و انواع مختلفی تقسیم کرد. در منابع فقهی، اقسام فراوانی برای حلال ذکر شده، اما تقسیم‌بندی حرمت و اعمال حرام، کمتر بیان شده است. منابع فقهی در بیان اقسام حرام، این موارد را برشمرده‌اند:
اعمال حرام را می‌توان به اقسام و انواع مختلفی تقسیم کرد. در منابع فقهی، اقسام فراوانی برای حلال ذکر شده، اما تقسیم‌بندی حرمت و اعمال حرام، کمتر بیان شده است. منابع فقهی در بیان اقسام حرام، این موارد را برشمرده‌اند:


#ذاتی و عرضی: حرمت ذاتی، مستقیما از دلیل شرعی به دست می‌آید، مانند حرمت نوشیدن شراب، اما حرمت عرضی در موردی است که فعل موردنظر ذاتا حرام نیست، اما در پی [[نذر]] یا [[قسم]]، حرام می‌شود؛ مانند مکروهی که به دلیل نذر یا قسم شرعی، حرام می‌شود. <ref>ناصر مکارم شیرازی، دائرة المعارف فقه مقارن، ج ۱، ص ۴۳۰</ref>
#ذاتی و عرضی: حرمت ذاتی، مستقیما از دلیل شرعی به دست می‌آید، مانند حرمت نوشیدن [[شراب]]، اما حرمت عرضی در موردی است که فعل موردنظر ذاتا حرام نیست، اما در پی [[نذر]] یا [[قسم]]، حرام می‌شود؛ مانند مکروهی که به دلیل نذر یا [[قسم شرعی]]، حرام می‌شود. <ref>ناصر مکارم شیرازی، دائرة المعارف فقه مقارن، ج ۱، ص ۴۳۰</ref>
#شرعی و عقلی: حرمت شرعی، با دلیل شرعی ثابت می‌شود مانند دروغ گفتن، اما حرمت عقلی، به حکم عقل قطعی به اثبات می‌رسد؛ مانند خوردن غذایی که ضرر جدی دارد و به حکم <big>کلّ ما حکم به العقل حکم به الشرع</big>، حرمت آن روشن می‌شود. <ref>ناصر مکارم شیرازی، دائرة المعارف فقه مقارن، ج ۱، ص ۴۳۰</ref>
#شرعی و عقلی: حرمت شرعی، با دلیل شرعی ثابت می‌شود مانند دروغ گفتن، اما حرمت عقلی، به حکم عقل قطعی به اثبات می‌رسد؛ مانند خوردن غذایی که ضرر جدی دارد و به حکم <big>کلّ ما حکم به العقل حکم به الشرع</big>، حرمت آن روشن می‌شود. <ref>ناصر مکارم شیرازی، دائرة المعارف فقه مقارن، ج ۱، ص ۴۳۰</ref>
#نفسی و غیری: حرمت نفسی، به خود عمل تعلق می‌گیرد، مانند ضرر زدن به دیگران که به خودی خود حرام است؛ اما حرمت غیری، حکم کاری است که مقدمه حرام باشد؛ مانند کشت انگور به نیت فراهم کردن شراب. <ref>ناصر مکارم شیرازی، دائرة المعارف فقه مقارن، ج ۱، ص ۴۳۰</ref>
#نفسی و غیری: حرمت نفسی، به خود عمل تعلق می‌گیرد، مانند ضرر زدن به دیگران که به خودی خود حرام است؛ اما حرمت غیری، حکم کاری است که مقدمه حرام باشد؛ مانند کشت انگور به نیت فراهم کردن شراب. <ref>ناصر مکارم شیرازی، دائرة المعارف فقه مقارن، ج ۱، ص ۴۳۰</ref>
خط ۴۲: خط ۴۷:
=عبادت‌های حرام=
=عبادت‌های حرام=


#روزه مستحبی فرزند، اگر والدینش او را از روزه گرفتن نهی کرده باشند.
# روزه مستحبی فرزند، اگر والدینش او را از روزه گرفتن نهی کرده باشند.
 
# روزه کسی که یقین دارد یا احتمال عقلایی می‌دهد که روزه برایش مضر است.
#روزه کسی که یقین دارد یا احتمال عقلایی می‌دهد که روزه برایش مضر است.
# روزه ایام تشریق برای کسانی که در سرزمین مِنا هستند.
 
# روزه مستحبی زن، در صورتی که باعث از بین رفتن حق شوهرش شود.
#روزه ایام تشریق برای کسانی که در سرزمین مِنا هستند.
# روزه در یوم الشک، اگر به نیت اول [[ماه رمضان]] گرفته شود.
 
# روزه عید فطر
#روزه مستحبی زن، در صورتی که باعث از بین رفتن حق شوهرش شود.
# روزه عید قربان
 
# روزه سکوت <ref>یعنی نیت کند که علاوه بر مفطرات دیگر [[روزه]]، از سخن گفتن در طول روز هم پرهیز کند</ref>
#روزه در یوم الشک، اگر به نیت اول ماه رمضان گرفته شود.
# روزه وِصال <ref> یعنی عمدا روزۀ دو روز را به هم پیوند دهد بدون اینکه بین آنها افطار کند</ref>
 
# روزه مسافر <ref>روزه‌های حرام و مکروه و مستحب</ref>
#روزه عید فطر
# نماز زن حائض
 
#روزه عید قربان
 
#روزه سکوت <ref>یعنی نیت کند که علاوه بر مفطرات دیگر روزه، از سخن گفتن در طول روز هم پرهیز کند</ref>
 
#روزه وِصال <ref> یعنی عمدا روزۀ دو روز را به هم پیوند دهد بدون اینکه بین آنها افطار کند</ref>
 
#روزه مسافر <ref>روزه‌های حرام و مکروه و مستحب</ref>
 
#نماز زن حائض


=محرمات دیگر=
=محرمات دیگر=


#غیبت
# غیبت
# [[تهمت]]
# [[دروغ]]
# تمسخر دیگران
# شراب خواری
# اسراف
# تبذیر
# دزدی
# اکل میته (خوردن گوشت‌مردار)
# بدگویی از دیگران
# تجسس
# [[زنا]]
#
=حکمت ها و اهداف تشریع حرام=


#تهمت
#دروغ
#تمسخر دیگران
#شراب خواری
#اسراف
#تبذیر
#دزدی
#اکل میته (خوردن گوشت  مردار)
#بدگویی از دیگران
#تجسس
#زنا
=حکمت ها و اهداف تشریع حرام=
تشریع همه قوانین الهی از جمله حلال‌ها و حرام‌ها برپایه مصالح و مفاسد بشر استوار است و خدا هر پاک و سودمندی را برای بشر حلال و هر خبیث و زیانبخش را حرام فرموده است: «... یُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّباتِ وَ یُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبائِث...»‏ <ref> سوره اعراف آیه 157</ref>  
تشریع همه قوانین الهی از جمله حلال‌ها و حرام‌ها برپایه مصالح و مفاسد بشر استوار است و خدا هر پاک و سودمندی را برای بشر حلال و هر خبیث و زیانبخش را حرام فرموده است: «... یُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّباتِ وَ یُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبائِث...»‏ <ref> سوره اعراف آیه 157</ref>  
بر اساس روایات نیز فساد، تلف و ضرر سبب نهی خدا و تحریم اموری بر بشر است <ref>وسائل‌الشیعه، ج 17، ص 84؛ مستدرک الوسائل، ج 16، ص 165؛ جامع احادیث الشیعه، ج 23، ص 121</ref> البته حکمت‌ها و اهداف قوانین الهی، گاه برای بشر روشن‌اند و بشر با عقل و درک خود می‌تواند به آنها دست یابد؛ ولی در بسیاری موارد این حکمت‌ها یا اهداف بر آنان پوشیده‌اند و بشر قادر به درک حکمت و هدف اصلی حلیّت یا حرمت امور نیست، از این‌رو در این موارد وظیفه دارد در برابر احکام الهی از جمله محرّمات تسلیم باشد، چنان‌که [[قرآن]] مؤمنان را به تسلیم محض بودن در برابر احکام الهی فرمان داده است:«وَ ما کانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ إِذا قَضَی اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَ مَنْ یَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً مُبینا» <ref>سوره احزاب آیه 36</ref> ؛ هیچ مرد و زن با ایمانی حق ندارد هنگامی که خدا و پیامبرش امری را لازم بدانند، اختیاری (در برابر فرمان خدا) داشته باشد؛ و هر کس نافرمانی خدا و رسولش را کند، به گمراهی آشکاری گرفتار شده است‏.  
بر اساس روایات نیز فساد، تلف و ضرر سبب نهی خدا و تحریم اموری بر بشر است <ref>وسائل‌الشیعه، ج 17، ص 84؛ مستدرک الوسائل، ج 16، ص 165؛ جامع احادیث الشیعه، ج 23، ص 121</ref> البته حکمت‌ها و اهداف قوانین الهی، گاه برای بشر روشن‌اند و بشر با عقل و درک خود می‌تواند به آنها دست یابد؛ ولی در بسیاری موارد این حکمت‌ها یا اهداف بر آنان پوشیده‌اند و بشر قادر به درک حکمت و هدف اصلی حلیّت یا حرمت امور نیست، از این‌رو در این موارد وظیفه دارد در برابر احکام الهی از جمله محرّمات تسلیم باشد، چنان‌که [[قرآن]] مؤمنان را به تسلیم محض بودن در برابر احکام الهی فرمان داده است:«وَ ما کانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ إِذا قَضَی اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَ مَنْ یَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً مُبینا» <ref>سوره احزاب آیه 36</ref> ؛ هیچ مرد و زن با ایمانی حق ندارد هنگامی که خدا و پیامبرش امری را لازم بدانند، اختیاری (در برابر فرمان خدا) داشته باشد؛ و هر کس نافرمانی خدا و رسولش را کند، به گمراهی آشکاری گرفتار شده است‏.  
خط ۹۷: خط ۸۲:


==بدلیل زیان داشتن==
==بدلیل زیان داشتن==
از مهم‌ترین حکمت‌های تشریع محرّمات، ضرر داشتن آنهاست. این زیان و فساد، گاه مادّی و جسمانی و گاه معنوی است؛ نیز هنگامی تنها در دنیا دامنگیر انسان‌ها می‌شود و وقتی افزون بر دنیا، در آخرت نیز انسان‌ها را گرفتار می‌کند. از جمله مصادیق امور حرام که در اسلام ممنوع است، می‌توان از خمر یاد کرد که هم دارای ضرر مادّی و جسمانی و هم ضرر معنوی است: «یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ قُلْ فیهِما إِثْمٌ کَبیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما ...» <ref>سوره بقره آیه 219</ref> درباره شراب و قمار از تو می ‏پرسند، بگو: در آن دو گناهی بزرگ و سودهایی برای مردم است، و گناه هر دو از سودشان بیشتر است‏...
از مهم‌ترین حکمت‌های تشریع محرّمات، ضرر داشتن آنهاست. این زیان و فساد، گاه مادّی و جسمانی و گاه معنوی است؛ نیز هنگامی تنها در دنیا دامنگیر انسان‌ها می‌شود و وقتی افزون بر دنیا، در آخرت نیز انسان‌ها را گرفتار می‌کند. از جمله مصادیق امور حرام که در اسلام ممنوع است، می‌توان از خمر یاد کرد که هم دارای ضرر مادّی و جسمانی و هم ضرر معنوی است: «یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ قُلْ فیهِما إِثْمٌ کَبیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما ...» <ref>سوره بقره آیه 219</ref> درباره شراب و قمار از تو می ‏پرسند، بگو: در آن دو گناهی بزرگ و سودهایی برای مردم است، و گناه هر دو از سودشان بیشتر است‏...


خط ۱۰۲: خط ۸۸:


==جهت آزمایش مکلفان==
==جهت آزمایش مکلفان==
از اهداف تشریع احکام، از جمله حلال و حرام الهی، آزمایش مکلّفان است: «...لِکُلٍّ جَعَلْنا مِنْکُمْ شِرْعَةً وَ مِنْهاجاً وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَکُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ لکِنْ لِیَبْلُوَکُمْ فی‏ ما آتاکُم...»‏ <ref>سوره مائده آیه 48</ref> برای هر یک از شما شریعت و راه روشنی قرار دادیم. و اگر خدا می‏ خواست همه شما را امت واحدی قرار می ‏داد، ولی می‏ خواهد شما را در آنچه به شما داده امتحان کند. مراد از « ما ءاتکُم » تکالیف و احکام الهی است <ref>مجمع البیان، ج 3، ص 350؛ التفسیر الکبیر، ج 12، ص 13</ref> که با تشریع آنها صفوف مؤمنان از مشرکان و منافقان جدا می‌شود و فرمانبرداران پاداش یافته، منکران و عاصیان مجازات می‌شوند.
از اهداف تشریع احکام، از جمله حلال و حرام الهی، آزمایش مکلّفان است: «...لِکُلٍّ جَعَلْنا مِنْکُمْ شِرْعَةً وَ مِنْهاجاً وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَکُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ لکِنْ لِیَبْلُوَکُمْ فی‏ ما آتاکُم...»‏ <ref>سوره مائده آیه 48</ref> برای هر یک از شما شریعت و راه روشنی قرار دادیم. و اگر خدا می‏ خواست همه شما را امت واحدی قرار می ‏داد، ولی می‏ خواهد شما را در آنچه به شما داده امتحان کند. مراد از « ما ءاتکُم » تکالیف و احکام الهی است <ref>مجمع البیان، ج 3، ص 350؛ التفسیر الکبیر، ج 12، ص 13</ref> که با تشریع آنها صفوف مؤمنان از مشرکان و منافقان جدا می‌شود و فرمانبرداران پاداش یافته، منکران و عاصیان مجازات می‌شوند.


==برای کیفر دادن گناهکاران==
==برای کیفر دادن گناهکاران==
بر پایه قرآن خدا برای کیفر دادن گناهکاران برخی از خوردنی‌های حلال را بر [[بنی‌اسرائیل]] حرام کرد:«فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذینَ هادُوا حَرَّمْنا عَلَیْهِمْ طَیِّباتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَ بِصَدِّهِمْ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ کَثیرا» <ref>سوره نساء آیه 160</ref> که حیوانات سُم دار و پیه گاو و گوسفند از جمله آنها بودند. <ref>سوره انعام آیه 146</ref> گناهانی که سبب تشریع این تحریم گردیدند، مانع‌تراشی در مقابل راه خدا، رباخواری و غصب اموال دیگران یاد شده‌اند. <ref>سوره نساء آیات 160 - 161</ref>  
 
بر پایه [[قرآن]] خدا برای کیفر دادن گناهکاران برخی از خوردنی‌های حلال را بر [[بنی‌اسرائیل]] حرام کرد:«فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذینَ هادُوا حَرَّمْنا عَلَیْهِمْ طَیِّباتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَ بِصَدِّهِمْ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ کَثیرا» <ref>سوره نساء آیه 160</ref> که حیوانات سُم دار و پیه گاو و گوسفند از جمله آنها بودند. <ref>سوره انعام آیه 146</ref> گناهانی که سبب تشریع این تحریم گردیدند، مانع‌تراشی در مقابل راه خدا، رباخواری و غصب اموال دیگران یاد شده‌اند. <ref>سوره نساء آیات 160 - 161</ref>  


== پانویس ==
== پانویس ==
confirmed، مدیران
۳۲٬۸۷۷

ویرایش