وحدت گرایی اسلامی در قرن بیستم: دانشگاه الازهر و تشیع بین همگرایی و واگرایی (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' نمی کند' به ' نمی‌کند'
جز (جایگزینی متن - 'نتیجه گیری' به 'نتیجه‌گیری')
جز (جایگزینی متن - ' نمی کند' به ' نمی‌کند')
خط ۴۷: خط ۴۷:
== فصل 9==
== فصل 9==


فصل 9، "پیروزی و شکست تفکر وحدت‌گرایی (1958–1961) با شرح دوره محمد شلتوت آغاز می‌شود. قبل از شلتوت هیچ دانشمند رسمی اهل سنت از هر درجه‌ای، چه رسد به شیخ بزرگ الازهر تا آنجا پیش نرفته بود که شیعه‌گرایی را با مکاتب اهل سنت برابر بداند. گروه تقریب بین المذاهب پس از چندین سال زوال در زمان شلتوت بازسازی شد. حتی بحث جدی در مورد تاسیس کرسی فقه جعفری در الازهر وجود داشت. با این حال، هیچ یک از اینها مدت طولانی طول نکشید و گفتگوی جهانی به نظر نمی‌رسد که موقعیت دائمی را تضمین کند، و در واقع توسط طرفداران آن یعنی شلتوت و المیطانی. این امر در درجه اول به دلیل هزینه سیاسی زیادی بود که باید برای آن پرداخت شود، که ممکن است به منافع دانشگاه الازهر آسیب برساند. قسمت بعدی فصل (مصر، عراق و ایران 1958–1960) به سیاست و الهیات اختصاص دارد. این تأیید می‌کند که دعوت شلتوت برای نزدیک شدن به الازهر و شیعه‌گرایی مبتنی بر الهیات نبوده بلکه اقدامی تاکتیکی برای پیروی از سیاست‌های رئیس‌جمهور ناصر بوده است. نتیجه‌گیری نویسنده در این مرحله (ص 311) بسیار جالب است، به ویژه اگر در متن امروز عراق خوانده شود، که البته او اشاره‌ای به آن نمی کند. این همکاری آشکار (و مبتنی بر سیاست) بین سنی‌ها و شیعیان در درازمدت تأثیرات منفی جدی برای اتحادیه تقریب به اثبات رساند، که در آن زمان مورد توجه قرار نگرفت. نمی‌توان تعجب کرد که آیا درک جدی الهیاتی بین دو بال اسلام می‌تواند از کشتار در عراق جلوگیری کند و این امر امکان ارائه یک جبهه مشترک را چه قبل و چه بعد از حمله / اشغال 2003 فراهم می‌کند؟  
فصل 9، "پیروزی و شکست تفکر وحدت‌گرایی (1958–1961) با شرح دوره محمد شلتوت آغاز می‌شود. قبل از شلتوت هیچ دانشمند رسمی اهل سنت از هر درجه‌ای، چه رسد به شیخ بزرگ الازهر تا آنجا پیش نرفته بود که شیعه‌گرایی را با مکاتب اهل سنت برابر بداند. گروه تقریب بین المذاهب پس از چندین سال زوال در زمان شلتوت بازسازی شد. حتی بحث جدی در مورد تاسیس کرسی فقه جعفری در الازهر وجود داشت. با این حال، هیچ یک از اینها مدت طولانی طول نکشید و گفتگوی جهانی به نظر نمی‌رسد که موقعیت دائمی را تضمین کند، و در واقع توسط طرفداران آن یعنی شلتوت و المیطانی. این امر در درجه اول به دلیل هزینه سیاسی زیادی بود که باید برای آن پرداخت شود، که ممکن است به منافع دانشگاه الازهر آسیب برساند. قسمت بعدی فصل (مصر، عراق و ایران 1958–1960) به سیاست و الهیات اختصاص دارد. این تأیید می‌کند که دعوت شلتوت برای نزدیک شدن به الازهر و شیعه‌گرایی مبتنی بر الهیات نبوده بلکه اقدامی تاکتیکی برای پیروی از سیاست‌های رئیس‌جمهور ناصر بوده است. نتیجه‌گیری نویسنده در این مرحله (ص 311) بسیار جالب است، به ویژه اگر در متن امروز عراق خوانده شود، که البته او اشاره‌ای به آن نمی‌کند. این همکاری آشکار (و مبتنی بر سیاست) بین سنی‌ها و شیعیان در درازمدت تأثیرات منفی جدی برای اتحادیه تقریب به اثبات رساند، که در آن زمان مورد توجه قرار نگرفت. نمی‌توان تعجب کرد که آیا درک جدی الهیاتی بین دو بال اسلام می‌تواند از کشتار در عراق جلوگیری کند و این امر امکان ارائه یک جبهه مشترک را چه قبل و چه بعد از حمله / اشغال 2003 فراهم می‌کند؟  


== فصل 10==
== فصل 10==
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۳۹

ویرایش