وحدت و تقریب مذاهب از منظر شهید مطهری: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' علیه السلام ' به ' علیه‌السلام '
جز (تمیزکاری)
جز (جایگزینی متن - ' علیه السلام ' به ' علیه‌السلام ')
 
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:


از جمله شخصیتهای متفکر و اندیشمند [[تقریب|تقریبی]] در جهان معاصر شهید [[مرتضی مطهری]] است. ایشان با تبیین عمیق و دقیق برگرفته از [[منابع اسلامی]] در زمینه [[وحدت اسلامی]] گامهای بلندی را در عینیت بخشیدن به این آرمان بزرگ اسلامی برداشت. در این مقاله مفهوم و فلسفه [[وحدت]] و [[تقریب مذاهب اسلامی]] از دیدگاه ایشان بیان گردیده است.
از جمله شخصیت‌های متفکر و اندیشمند [[تقریب|تقریبی]] در جهان معاصر شهید [[مرتضی مطهری]] است. ایشان با تبیین عمیق و دقیق برگرفته از [[منابع اسلامی]] در زمینه [[وحدت اسلامی]] گامهای بلندی را در عینیت بخشیدن به این آرمان بزرگ اسلامی برداشت. در این مقاله مفهوم و فلسفه [[وحدت]] و [[تقریب مذاهب اسلامی]] از دیدگاه ایشان بیان گردیده است.
== وحدت اسلامى‏==
== وحدت اسلامى‏==


خط ۱۱: خط ۱۱:
== محورهای اشتراک مسلمانان و موانع وحدت ==  
== محورهای اشتراک مسلمانان و موانع وحدت ==  


وحدت در جهان‏بینى، در فرهنگ، در سابقه تمدن، در بینش و منش، در معتقَدات مذهبى، در پرستشها و نیایشها، در آداب و سنن اجتماعى خوب، مى‏تواند از آنها ملت واحد بسازد و قدرتى عظیم و هایل به وجود آورد که قدرتهاى عظیم جهان ناچار در برابر آنها خضوع نمایند، خصوصاً اینکه در متن اسلام بر این اصل تأکید شده است.
وحدت در جهان‏بینى، در فرهنگ، در سابقه تمدن، در بینش و منش، در معتقَدات مذهبى، در پرستشها و نیایشها، در آداب و سنن اجتماعى خوب، مى‏تواند از آنها ملت واحد بسازد و قدرتى عظیم و هایل به وجود آورد که قدرت‌هاى عظیم جهان ناچار در برابر آنها خضوع نمایند، خصوصاً اینکه در متن اسلام بر این اصل تأکید شده است.


مسلمانان به نصّ صریح قرآن برادر یکدیگرند و حقوق و تکالیف خاصى آنها را به یکدیگر مربوط می‌کند. با این وضع چرا مسلمین از این‏همه امکانات وسیع که از برکت اسلام نصیبشان گشته استفاده نکنند؟
مسلمانان به نصّ صریح قرآن برادر یکدیگرند و حقوق و تکالیف خاصى آنها را به یکدیگر مربوط می‌کند. با این وضع چرا مسلمین از این‏همه امکانات وسیع که از برکت اسلام نصیبشان گشته استفاده نکنند؟
خط ۲۵: خط ۲۵:
گروه اول به این گروه پاسخ مى‏دهند، مى‏گویند: دلیلى ندارد ما اصول را در حکم یک مجموعه بهم پیوسته بشماریم و از اصل «یا همه یا هیچ» در اینجا پیروى کنیم. اینجا جاى قاعده «الْمَیْسورُ لا یَسْقُطُ بِالْمَعْسور» و «ما لا یُدْرَکُ کُلُّهُ لا یُتْرَکُ کُلُّه» است.  
گروه اول به این گروه پاسخ مى‏دهند، مى‏گویند: دلیلى ندارد ما اصول را در حکم یک مجموعه بهم پیوسته بشماریم و از اصل «یا همه یا هیچ» در اینجا پیروى کنیم. اینجا جاى قاعده «الْمَیْسورُ لا یَسْقُطُ بِالْمَعْسور» و «ما لا یُدْرَکُ کُلُّهُ لا یُتْرَکُ کُلُّه» است.  


== سیره وحدت بخش امیر المومنین علیه السلام ==  
== سیره وحدت بخش امیر المومنین علیه‌السلام ==  


سیره و روش شخص امیرالمؤمنین على علیه السلام براى ما بهترین و آموزنده‏ترین درسهاست. على علیه السلام راه و روشى بسیار منطقى و معقول که شایسته‏ بزرگوارى مانند او بود اتخاذ کرد.
سیره و روش شخص امیرالمؤمنین على علیه‌السلام براى ما بهترین و آموزنده‏ترین درس‌هاست. على علیه‌السلام راه و روشى بسیار منطقى و معقول که شایسته‏ بزرگوارى مانند او بود اتخاذ کرد.


او براى احقاق حق خود از هیچ کوششى خوددارى نکرد، همه امکانات خود را به کار برد که اصل امامت را احیا کند، اما هرگز از شعار «یا همه یا هیچ» پیروى نکرد. برعکس، اصل «ما لا یدرک کلّه لا یترک کلّه» را مبناى کار خویش قرار داد.
او براى احقاق حق خود از هیچ کوششى خوددارى نکرد، همه امکانات خود را به کار برد که اصل امامت را احیا کند، اما هرگز از شعار «یا همه یا هیچ» پیروى نکرد. برعکس، اصل «ما لا یدرک کلّه لا یترک کلّه» را مبناى کار خویش قرار داد.
خط ۳۳: خط ۳۳:
على در برابر ربایندگان حقش قیام نکرد و قیام نکردنش اضطرارى نبود، بلکه کارى حساب‏شده و انتخاب‏شده بود. او از مرگ بیم نداشت، چرا قیام نکرد؟ حد اکثر این بود که کشته شود. کشته شدن در راه خدا منتهاى آرزوى او بود. او همواره در آرزوى شهادت بود و با آن از کودک به پستان مادر مأنوس‏تر بود. على در حساب صحیحش بدین نکته رسیده بود که مصلحت اسلام در آن شرایط، ترک قیام و بلکه همگامى و همکارى است. خود کراراً به این مطلب تصریح می‌کند.
على در برابر ربایندگان حقش قیام نکرد و قیام نکردنش اضطرارى نبود، بلکه کارى حساب‏شده و انتخاب‏شده بود. او از مرگ بیم نداشت، چرا قیام نکرد؟ حد اکثر این بود که کشته شود. کشته شدن در راه خدا منتهاى آرزوى او بود. او همواره در آرزوى شهادت بود و با آن از کودک به پستان مادر مأنوس‏تر بود. على در حساب صحیحش بدین نکته رسیده بود که مصلحت اسلام در آن شرایط، ترک قیام و بلکه همگامى و همکارى است. خود کراراً به این مطلب تصریح می‌کند.


در یکى از نامه‏ هاى خود به مالک اشتر <ref>(نامه 62 از نامه‏ هاى‏ نهج البلاغه‏)</ref> مى‏نویسد:
در یکى از نامه‏ هاى خود به مالک اشتر <ref>(نامه 62 از نامه‏ هاى‏ نهج‌البلاغه‏)</ref> مى‏نویسد:
فَأمْسَکْتُ یَدى حَتّى رَأیْتُ راجِعَةَ النّاسِ قَدْ رَجَعَتْ عَنِ الْاسْلامِ، یَدْعونَ الى‏ مَحْقِ دینِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، فَخَشیتُ انْ لَمْ انْصُرِ الْاسْلامَ وَ اهْلَهُ انْ ارى‏ فیهِ ثَلْماً اوْ هَدْماً تَکونُ الْمُصِیْبَةُ بِهِ عَلَىَّ اعْظَمَ مِنْ فَوْتِ وِلایَتِکُمُ الَّتى انَّما هِىَ مَتاعُ ایّامٍ قَلائِلَ.
فَأمْسَکْتُ یَدى حَتّى رَأیْتُ راجِعَةَ النّاسِ قَدْ رَجَعَتْ عَنِ الْاسْلامِ، یَدْعونَ الى‏ مَحْقِ دینِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، فَخَشیتُ انْ لَمْ انْصُرِ الْاسْلامَ وَ اهْلَهُ انْ ارى‏ فیهِ ثَلْماً اوْ هَدْماً تَکونُ الْمُصِیْبَةُ بِهِ عَلَىَّ اعْظَمَ مِنْ فَوْتِ وِلایَتِکُمُ الَّتى انَّما هِىَ مَتاعُ ایّامٍ قَلائِلَ.


من اول دست خود را پس کشیدم، تا دیدم گروهى از مردم از اسلام بازگشتند و مردم را به نابودى دین محمد صلى الله علیه و آله دعوت مى‏کنند. پس ترسیدم که اگر به یارى اسلام و مسلمین برنخیزم شکاف یا انهدامى در اسلام خواهم دید که مصیبت آن از فوت خلافت چندروزه بسى بیشتر است.
من اول دست خود را پس کشیدم، تا دیدم گروهى از مردم از اسلام بازگشتند و مردم را به نابودى دین محمد صلى الله علیه و آله دعوت مى‏کنند. پس ترسیدم که اگر به یارى اسلام و مسلمین برنخیزم شکاف یا انهدامى در اسلام خواهم دید که مصیبت آن از فوت خلافت چندروزه بسى بیشتر است.


در شوراى شش نفرى پس از تعیین و انتخاب عثمان به وسیله عبدالرحمن بن عوف، على علیه السلام شکایت و هم آمادگى خود را براى همکارى این‏چنین بیان کرد:
در شوراى شش نفرى پس از تعیین و انتخاب عثمان به وسیله عبدالرحمن بن عوف، على علیه‌السلام شکایت و هم آمادگى خود را براى همکارى این‏چنین بیان کرد:


لَقَدْ عَلِمْتُمْ انّى أَحَقُّ النّاسِ بِها مِنْ غَیْرى، وَ وَ اللَّهِ لَاسَلِّمَنَّ ما سَلِمَتْ امورُ الْمُسْلِمینَ وَ لَمْ یَکُنْ فیها جَوْرٌ الّا عَلَىَّ خاصَّةً <ref>نهج البلاغه خطبه 72.</ref>
لَقَدْ عَلِمْتُمْ انّى أَحَقُّ النّاسِ بِها مِنْ غَیْرى، وَ وَ اللَّهِ لَاسَلِّمَنَّ ما سَلِمَتْ امورُ الْمُسْلِمینَ وَ لَمْ یَکُنْ فیها جَوْرٌ الّا عَلَىَّ خاصَّةً <ref>نهج‌البلاغه خطبه 72.</ref>


شما خود مى‏دانید من از همه براى خلافت شایسته‏ترم، و حال به خدا قسم مادامى‏که کار مسلمین روبه‏راه باشد و رقیبان من تنها به کنار زدن من قناعت کنند و تنها شخص من مورد ستم واقع شده باشد، مخالفتى نخواهم کرد و تسلیم خواهم بود.
شما خود مى‏دانید من از همه براى خلافت شایسته‏ترم، و حال به خدا قسم مادامى‏که کار مسلمین روبه‏راه باشد و رقیبان من تنها به کنار زدن من قناعت کنند و تنها شخص من مورد ستم واقع شده باشد، مخالفتى نخواهم کرد و تسلیم خواهم بود.


اینها مى‏رساند که على اصل «یا همه یا هیچ» را در این مورد محکوم مى‏دانسته است. نیازى نیست درباره روش و سیره على علیه السلام در این موضوع بیشتر بحث شود، شواهد و دلایل تاریخى در این زمینه فراوان است. (ادامه دارد)
اینها مى‏رساند که على اصل «یا همه یا هیچ» را در این مورد محکوم مى‏دانسته است. نیازى نیست درباره روش و سیره على علیه‌السلام در این موضوع بیشتر بحث شود، شواهد و دلایل تاریخى در این زمینه فراوان است. (ادامه دارد)


== علامه امینى‏==
== علامه امینى‏==
خط ۵۰: خط ۵۰:
اکنون نوبت آن است که ببینیم علامه بزرگوار آیت‏اللَّه امینى، مؤلف جلیل‏القدر الغدیر، از کدام دسته است و چگونه مى‏اندیشیده است؟ آیا ایشان وحدت و اتحاد مسلمین را تنها در دایره تشیع قابل قبول مى‏دانسته‏اند، یا دایره اخوّت اسلامى را وسیع‏تر مى‏دانسته و معتقد بوده‏اند اسلام که با اقرار و اذعان به شهادتین محقق مى‏شود، خواه ناخواه حقوقى را به عنوان حق مسلمان بر مسلمان ایجاد می‌کند و صله اخوّت و برادرى که در قرآن به آن تصریح شده، میان همه مسلمین محفوظ است.
اکنون نوبت آن است که ببینیم علامه بزرگوار آیت‏اللَّه امینى، مؤلف جلیل‏القدر الغدیر، از کدام دسته است و چگونه مى‏اندیشیده است؟ آیا ایشان وحدت و اتحاد مسلمین را تنها در دایره تشیع قابل قبول مى‏دانسته‏اند، یا دایره اخوّت اسلامى را وسیع‏تر مى‏دانسته و معتقد بوده‏اند اسلام که با اقرار و اذعان به شهادتین محقق مى‏شود، خواه ناخواه حقوقى را به عنوان حق مسلمان بر مسلمان ایجاد می‌کند و صله اخوّت و برادرى که در قرآن به آن تصریح شده، میان همه مسلمین محفوظ است.


علامه امینى به این نکته که لازم است نظر خود را در این موضوع روشن کنند و اینکه نقش‏ الغدیر در وحدت اسلامى چیست، آیا مثبت است یا منفى، خود کاملًا توجه داشته‏اند و براى اینکه از طرف معترضان- اعمّ از آنان که در جبهه مخالف خودنمایى مى‏کنند و آنهایى که در جبهه موافق خود را جا زده‏اند- مورد سوء استفاده واقع نشود، نظر خود را مکرّر توضیح داده و روشن کرده‏اند.
علامه امینى به این نکته که لازم است نظر خود را در این موضوع روشن کنند و اینکه نقش‏ الغدیر در وحدت اسلامى چیست، آیا مثبت است یا منفى، خود کاملًا توجه داشته‏اند و براى اینکه از طرف معترضان- اعمّ از آنان که در جبهه مخالف خودنمایى مى‏کنند و آنهایى که در جبهه موافق خود را جا زده‏اند- مورد سوء‌استفاده واقع نشود، نظر خود را مکرّر توضیح داده و روشن کرده‏اند.


علامه امینى طرفدار وحدت اسلامى هستند و با نظرى وسیع و روشن‏بینانه بدان مى‏نگرند. معظم‏له در فرصتهاى مختلف در مجلدات‏ الغدیر این مسئله را طرح کرده‏اند و ما قسمتى از آنها را در اینجا نقل مى‏کنیم:
علامه امینى طرفدار وحدت اسلامى هستند و با نظرى وسیع و روشن‏بینانه بدان مى‏نگرند. معظم‏له در فرصتهاى مختلف در مجلدات‏ الغدیر این مسئله را طرح کرده‏اند و ما قسمتى از آنها را در اینجا نقل مى‏کنیم:
خط ۸۳: خط ۸۳:
نقش مثبت‏ الغدیر در وحدت اسلامى از این نظر است که:
نقش مثبت‏ الغدیر در وحدت اسلامى از این نظر است که:


اولًا منطق مستدل شیعه را روشن می‌کند، و ثابت می‌کند که گرایش در حدود صد میلیون مسلمان به تشیع- برخلاف تبلیغات زهرآگین عده‏اى- مولود جریانهاى سیاسى یا نژادى و غیره نبوده است، بلکه یک منطق قوى متکى به قرآن و سنت موجب این گرایش شده است. ثانیاً ثابت می‌کند که پاره‏اى اتهامات به شیعه- که سبب فاصله گرفتن مسلمانان دیگر از شیعه شده است- از قبیل اینکه شیعه غیر مسلمان را بر مسلمانِ غیر شیعه ترجیح مى‏دهد و از شکست مسلمانان غیر شیعه از غیر مسلمان شادمان مى‏گردد، و از قبیل اینکه شیعه به جاى حج به زیارت ائمه مى‏رود، یا در نماز چنین می‌کند و در ازدواج موقت چنان، بکلى بى‏اساس و دروغ است.
اولًا منطق مستدل شیعه را روشن می‌کند، و ثابت می‌کند که گرایش در حدود صد میلیون مسلمان به تشیع- برخلاف تبلیغات زهرآگین عده‏اى- مولود جریان‌هاى سیاسى یا نژادى و غیره نبوده است، بلکه یک منطق قوى متکى به قرآن و سنت موجب این گرایش شده است. ثانیاً ثابت می‌کند که پاره‏اى اتهامات به شیعه- که سبب فاصله گرفتن مسلمانان دیگر از شیعه شده است- از قبیل اینکه شیعه غیر مسلمان را بر مسلمانِ غیر شیعه ترجیح مى‏دهد و از شکست مسلمانان غیر شیعه از غیر مسلمان شادمان مى‏گردد، و از قبیل اینکه شیعه به جاى حج به زیارت ائمه مى‏رود، یا در نماز چنین می‌کند و در ازدواج موقت چنان، بکلى بى‏اساس و دروغ است.


ثالثاً شخص شخیص امیرالمؤمنین على علیه السلام را که مظلوم‏ترین و مجهول‏القدرترین شخصیت بزرگ اسلامى است و مى‏تواند مقتداى عموم مسلمین واقع شود، و همچنین ذرّیّه اطهارش را به جهان اسلام معرفى می‌کند.
ثالثاً شخص شخیص امیرالمؤمنین على علیه‌السلام را که مظلوم‏ترین و مجهول‏القدرترین شخصیت بزرگ اسلامى است و مى‏تواند مقتداى عموم مسلمین واقع شود، و همچنین ذرّیّه اطهارش را به جهان اسلام معرفى می‌کند.


== برداشت دیگران از «الغدیر» ==
== برداشت دیگران از «الغدیر» ==
خط ۱۰۶: خط ۱۰۶:
آرى آن بود وجهه نظر علامه امینى درباره مسئله مهم اجتماعى عصر ما، و این است عکس‏ العمل نیکوى آن در جهان اسلام. رضوان اللَّه علیه.
آرى آن بود وجهه نظر علامه امینى درباره مسئله مهم اجتماعى عصر ما، و این است عکس‏ العمل نیکوى آن در جهان اسلام. رضوان اللَّه علیه.


=پانویس=
== پانویس ==
{{پانویس|2}}
{{پانویس}}


== منبع ==  
== منابع ==  
مجموعه آثار استاد شهید مطهرى(«الغدیر» و وحدت اسلامى(شش مقاله))؛ ج‏25؛ ص35-26-
مجموعه آثار استاد شهید مطهرى(«الغدیر» و وحدت اسلامى(شش مقاله))؛ ج‏25؛ ص35-26-


[[رده:شبهات اعتقادی - سیاسی ،وحدت اسلامی]]
[[رده:شبهات اعتقادی - سیاسی ،وحدت اسلامی]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۱۰

ویرایش