نیت: تفاوت میان نسخه‌ها

۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۹ مارس ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'می رسد' به 'می‌رسد'
جز (جایگزینی متن - 'می کنند' به 'می‌کنند')
جز (جایگزینی متن - 'می رسد' به 'می‌رسد')
خط ۱۴: خط ۱۴:
در واژگان عربی نیز، نیت به معنای متعدد به کار می رود: نیت مثل «خیفة»، مصدر است که افعال ماضی و مضارع «نوی»، «ینوی» از آن مشتق می شود. در کتاب المنجد آمده است: واژه «نیت» در کلام عرب، به معنای اسمی نیز به کار رفته و می رود، و لذا در لسان روایات، به صورت جمع یعنی «نیات» آمده است.<ref>المنجد، لویسن معلوف، 1362، نشر اسماعیلیان</ref> اما در زبان عربی، «نیت» به معنای توجه و التفات به کار نرفته است، از این رو، باید گفت که استعمال این واژه در زبان فارسی به معنای توجه و التفات، غلط مشهور است.
در واژگان عربی نیز، نیت به معنای متعدد به کار می رود: نیت مثل «خیفة»، مصدر است که افعال ماضی و مضارع «نوی»، «ینوی» از آن مشتق می شود. در کتاب المنجد آمده است: واژه «نیت» در کلام عرب، به معنای اسمی نیز به کار رفته و می رود، و لذا در لسان روایات، به صورت جمع یعنی «نیات» آمده است.<ref>المنجد، لویسن معلوف، 1362، نشر اسماعیلیان</ref> اما در زبان عربی، «نیت» به معنای توجه و التفات به کار نرفته است، از این رو، باید گفت که استعمال این واژه در زبان فارسی به معنای توجه و التفات، غلط مشهور است.


به نظر می رسد، منشا این توهم این است که شارع اسلام، «نیت قربت» را در امتثال و قبولی احکام تعبدیه شرط کرده است و در بین فقها و اصولیین، بحث های گسترده ای پیرامون این که منظور از «نیت» در عبادات چیست؟ صورت گرفته است. بعضی بر این عقیده اند که مراد از نیت کردن «اخطار بالبال» است. از همین جاست که گاه به غلط، واژه «نیت» در معنای توجه و التفات به کار می رود. اما باید دانست که صاحب نظران فن، همگی بر این اعتقاد نیستند و شرط صحت نیت را، اخطار بالبال نمی‌دانند.
به نظر می‌رسد، منشا این توهم این است که شارع اسلام، «نیت قربت» را در امتثال و قبولی احکام تعبدیه شرط کرده است و در بین فقها و اصولیین، بحث های گسترده ای پیرامون این که منظور از «نیت» در عبادات چیست؟ صورت گرفته است. بعضی بر این عقیده اند که مراد از نیت کردن «اخطار بالبال» است. از همین جاست که گاه به غلط، واژه «نیت» در معنای توجه و التفات به کار می رود. اما باید دانست که صاحب نظران فن، همگی بر این اعتقاد نیستند و شرط صحت نیت را، اخطار بالبال نمی‌دانند.


علم و میل در افعال ارادی: افعال ارادی انسان، تماما مبتنی بر دو مبدا علم و گرایش است. تحقق و وجود میل، همواره مستلزم صدور فعل نیست اما هر فعلی که از فاعل مختار - از آن حیث که مختار است - صادر می شود، متوقف بر تحقق دو عنصر علم و میل است. البته، این میل گاه مربوط به قوای نفسانی است و گاه مربوط به اعضای حسی و بدنی.
علم و میل در افعال ارادی: افعال ارادی انسان، تماما مبتنی بر دو مبدا علم و گرایش است. تحقق و وجود میل، همواره مستلزم صدور فعل نیست اما هر فعلی که از فاعل مختار - از آن حیث که مختار است - صادر می شود، متوقف بر تحقق دو عنصر علم و میل است. البته، این میل گاه مربوط به قوای نفسانی است و گاه مربوط به اعضای حسی و بدنی.
خط ۳۹: خط ۳۹:


=قصد و اراده=
=قصد و اراده=
به نظر می رسد که قصد و اراده با یکدیگر تفاوت دارند و «قصد» متقدم بر «اراده» به معنای حقیقی آن است. فعل ارادی که از ما صادر می شود، به دنبال «قصد» و اراده صورت می گیرد و - چنان که اشاره نمودیم - اراده آخرین مرحله نفسانی نسبت به فعل است. البته در مقام استعمال، گاه اراده به جای قصد نیز به کار می رود: [قَصَدَهُ ای اَرادَهُ]
به نظر می‌رسد که قصد و اراده با یکدیگر تفاوت دارند و «قصد» متقدم بر «اراده» به معنای حقیقی آن است. فعل ارادی که از ما صادر می شود، به دنبال «قصد» و اراده صورت می گیرد و - چنان که اشاره نمودیم - اراده آخرین مرحله نفسانی نسبت به فعل است. البته در مقام استعمال، گاه اراده به جای قصد نیز به کار می رود: [قَصَدَهُ ای اَرادَهُ]


آنچه مشترک بین قصد و اراده است این است که هر دو متاخر از «علم» یعنی تصور و تصدیق اند. وقتی می گوییم: «من قصد کرده ام که به فلان مکان بروم» یعنی پس از تصور مکان مذکور، تصدیق به فائده رفتن نیز نموده، شوق پیدا کرده ام که بدانجا بروم. بنابراین، در مفهوم قصد، دو عنصر علم و میل مورد توجه هستند. در این جا معمولا کلمه «تصمیم» را به معنای قصد به کار می بریم. این تصمیم و قصد، بر همه مراحل تمایل نفسانی اطلاق نمی‌شود. چون گاه می گوییم: من فائده فلان کار را تصدیق می کنم و میل هم نسبت به انجامش دارم، اما هنوز تصمیمی در مورد آن نگرفته ام. این بیان، یا حاکی از این است که تصمیم امری غیر از خود علم و میل است و یا نشانگر این است که تصمیم تنها به مرحله شدید میل، که به دنبال آن اراده صورت می گیرد، اطلاق می شود.
آنچه مشترک بین قصد و اراده است این است که هر دو متاخر از «علم» یعنی تصور و تصدیق اند. وقتی می گوییم: «من قصد کرده ام که به فلان مکان بروم» یعنی پس از تصور مکان مذکور، تصدیق به فائده رفتن نیز نموده، شوق پیدا کرده ام که بدانجا بروم. بنابراین، در مفهوم قصد، دو عنصر علم و میل مورد توجه هستند. در این جا معمولا کلمه «تصمیم» را به معنای قصد به کار می بریم. این تصمیم و قصد، بر همه مراحل تمایل نفسانی اطلاق نمی‌شود. چون گاه می گوییم: من فائده فلان کار را تصدیق می کنم و میل هم نسبت به انجامش دارم، اما هنوز تصمیمی در مورد آن نگرفته ام. این بیان، یا حاکی از این است که تصمیم امری غیر از خود علم و میل است و یا نشانگر این است که تصمیم تنها به مرحله شدید میل، که به دنبال آن اراده صورت می گیرد، اطلاق می شود.
خط ۷۳: خط ۷۳:
با توجه به آنچه گفتیم عنصر «نیت» یا در حقیقت به یکی از دو عنصر علم یا میل بازگشت می کند و عنصر ثالثی نیست، بلکه نیت اصطلاح دیگری است که بالحاظ خاصی بریکی ازاین دوعنصراطلاق می شود و یا عنصری است که علم و میل هر دو در آن ملحوظ اند.
با توجه به آنچه گفتیم عنصر «نیت» یا در حقیقت به یکی از دو عنصر علم یا میل بازگشت می کند و عنصر ثالثی نیست، بلکه نیت اصطلاح دیگری است که بالحاظ خاصی بریکی ازاین دوعنصراطلاق می شود و یا عنصری است که علم و میل هر دو در آن ملحوظ اند.


به نظر می رسد که «نیت» را به معنای اسمی بتوان چنین تعریف کرد: نیت امری است آگاهانه که میل فاعل مرید بالفعل بدان تعلق گرفته باشد. بنابراین تعریف، نیت عنصری است که در آن هم عنصر علم و هم عنصر میل دخالت دارد و به طور کلی، نیت عنصر بسیطی نیست بلکه امری است مرکب. در این جا، ممکن است گفته شود که نیت اصلا عنصر ثالثی جدای از میل و علم نیست، بلکه نیت مفهومی است که بر عنصر علم از آن حیث که میل نفس بدان تعلق یافته و مورد گرایش فاعل است اطلاق می شود. بنابراین بیان، نیت مفهومی است انتزاعی که منشا انتزاع آن علم و میل هستند.
به نظر می‌رسد که «نیت» را به معنای اسمی بتوان چنین تعریف کرد: نیت امری است آگاهانه که میل فاعل مرید بالفعل بدان تعلق گرفته باشد. بنابراین تعریف، نیت عنصری است که در آن هم عنصر علم و هم عنصر میل دخالت دارد و به طور کلی، نیت عنصر بسیطی نیست بلکه امری است مرکب. در این جا، ممکن است گفته شود که نیت اصلا عنصر ثالثی جدای از میل و علم نیست، بلکه نیت مفهومی است که بر عنصر علم از آن حیث که میل نفس بدان تعلق یافته و مورد گرایش فاعل است اطلاق می شود. بنابراین بیان، نیت مفهومی است انتزاعی که منشا انتزاع آن علم و میل هستند.


=نیت داشتن و نیت کردن=
=نیت داشتن و نیت کردن=
خط ۱۰۶: خط ۱۰۶:
نیت و مساله خلود اخروی
نیت و مساله خلود اخروی
گفته شد که ملاک ارزشیابی و خوبی و بدی عمل از نظر اخلاقی، نیت عمل است و نیز مساله جزا و پاداش عمل مبتنی بر مساله نیت است. بنابراین، باید گفت که اصلا چنین سؤالی، از نظر منطقی بی پایه و سست است! چرا که مقایسه مدت زمان مادی یک عمل دنیوی با جزا و پاداش جاودانه و نامحدودی که در رابطه با نیت عمل طرح شود، یک مقایسه بیجا و غیر منطقی است. نیت عمل یک امر مادی و دارای کمیت های محدود زمانی و مکانی نیست که میزان جزای اخروی را بتوان با آن مقایسه کرد و به طور کلی، با نامحدود یا محدود هیچ نسبتی ندارد و نمی‌توان کسری برای آن در نظر گرفت. بنابراین، با توجه به این که نیت در عمل، خود یک امر مادی و محدود نیست، مساله پاداش و کیفر نامحدود اخروی نیز قابل تبیین عقلی است و اشکال مذکور به نظر ما، اشکالی بیجا و غیرمنطقی است.<ref>در نقل آمده است که اگر خداوند بنده گنهکاری را تنها به خاطر یک گناه به عذاب جاوید گرفتار سازد، کاری به جا انجام داده است و آن بنده استحقاق این عذاب را دارد و اگر در عذاب او تخفیفی می دهد، با فضل خویش معامله کرده است نه با عدل!
گفته شد که ملاک ارزشیابی و خوبی و بدی عمل از نظر اخلاقی، نیت عمل است و نیز مساله جزا و پاداش عمل مبتنی بر مساله نیت است. بنابراین، باید گفت که اصلا چنین سؤالی، از نظر منطقی بی پایه و سست است! چرا که مقایسه مدت زمان مادی یک عمل دنیوی با جزا و پاداش جاودانه و نامحدودی که در رابطه با نیت عمل طرح شود، یک مقایسه بیجا و غیر منطقی است. نیت عمل یک امر مادی و دارای کمیت های محدود زمانی و مکانی نیست که میزان جزای اخروی را بتوان با آن مقایسه کرد و به طور کلی، با نامحدود یا محدود هیچ نسبتی ندارد و نمی‌توان کسری برای آن در نظر گرفت. بنابراین، با توجه به این که نیت در عمل، خود یک امر مادی و محدود نیست، مساله پاداش و کیفر نامحدود اخروی نیز قابل تبیین عقلی است و اشکال مذکور به نظر ما، اشکالی بیجا و غیرمنطقی است.<ref>در نقل آمده است که اگر خداوند بنده گنهکاری را تنها به خاطر یک گناه به عذاب جاوید گرفتار سازد، کاری به جا انجام داده است و آن بنده استحقاق این عذاب را دارد و اگر در عذاب او تخفیفی می دهد، با فضل خویش معامله کرده است نه با عدل!
</ref> استاد مصباح (دام عزه) نوشته اند: «آیا وجود نیت در نفس قابل اندازه گیری زمانی هست یا نه؟ در صورتی که جواب مثبت باشد - که البته هست - اشکال مزبور چندان غیر منطقی نخواهد بود» پاسخی که به نظر می رسد این است که جزا و پاداش اخروی، بعنوان معادل زمان وجود نیت در نفس نیست، بلکه معادل خود نیت است که امری است مجرد (و الله اعلم).
</ref> استاد مصباح (دام عزه) نوشته اند: «آیا وجود نیت در نفس قابل اندازه گیری زمانی هست یا نه؟ در صورتی که جواب مثبت باشد - که البته هست - اشکال مزبور چندان غیر منطقی نخواهد بود» پاسخی که به نظر می‌رسد این است که جزا و پاداش اخروی، بعنوان معادل زمان وجود نیت در نفس نیست، بلکه معادل خود نیت است که امری است مجرد (و الله اعلم).


=منبع=
=منبع=
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۱۰

ویرایش