نقش عقل در استنباط احکام الهی از دیدگاه اخباریین و اصولیین (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می دهد' به 'می‌دهد'
جز (جایگزینی متن - 'نمی دهد' به 'نمی‌دهد')
جز (جایگزینی متن - 'می دهد' به 'می‌دهد')
خط ۵۵: خط ۵۵:
بناى کار شرع بر جمع متفرّقات و تفریق مجتمعات است و از سطح عقول عادى بدور است؛ عقل را نرسد که ساده پندارى کند و خیال کند که به ریشه و روح احکام مى‏‌تواند برسد. متقابلا اهل قیاس، اهل حدیث را به جمود و تحجّر متهم مى‏‌کردند.<ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهرى (عدل الهى)، ج‏1، ص:56 -57</ref>     
بناى کار شرع بر جمع متفرّقات و تفریق مجتمعات است و از سطح عقول عادى بدور است؛ عقل را نرسد که ساده پندارى کند و خیال کند که به ریشه و روح احکام مى‏‌تواند برسد. متقابلا اهل قیاس، اهل حدیث را به جمود و تحجّر متهم مى‏‌کردند.<ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهرى (عدل الهى)، ج‏1، ص:56 -57</ref>     


ایشان ادامه می دهد:‌ اهل حدیث، منابع فقه را در اسلام سه چیز مى‏‌دانستند: کتاب (قرآن) و سنّت و اجماع. اما اهل رأى و قیاس، منابع فقه را چهار چیز. اهل حدیث بر اهل رأى و قیاس انتقاداتى داشتند، با ذکر یک سلسله مثالها روشن مى‏‌کردند که اعتماد به رأى و قیاس، انسان را در کشف احکام شرعى دچار انحراف و اشتباه مى‏‌کند، و اهل رأى و قیاس نیز متقابلا آنها را به اعتماد به یک سلسله احادیث منقوله که اعتبار و درستى آنها روشن نیست متهم مى‏‌کردند.<ref>همان</ref>
ایشان ادامه می‌دهد:‌ اهل حدیث، منابع فقه را در اسلام سه چیز مى‏‌دانستند: کتاب (قرآن) و سنّت و اجماع. اما اهل رأى و قیاس، منابع فقه را چهار چیز. اهل حدیث بر اهل رأى و قیاس انتقاداتى داشتند، با ذکر یک سلسله مثالها روشن مى‏‌کردند که اعتماد به رأى و قیاس، انسان را در کشف احکام شرعى دچار انحراف و اشتباه مى‏‌کند، و اهل رأى و قیاس نیز متقابلا آنها را به اعتماد به یک سلسله احادیث منقوله که اعتبار و درستى آنها روشن نیست متهم مى‏‌کردند.<ref>همان</ref>




خط ۷۵: خط ۷۵:




ایشان در تبیین مبنای شیعه در نفی قیاس ادامه می دهد:‌
ایشان در تبیین مبنای شیعه در نفی قیاس ادامه می‌دهد:‌


درست است که - در شرع - بیان احکام همه مسائل بطور جزئى و فردى نشده است، و امکان هم ندارد، زیرا جزئیّات غیر متناهى است؛ ولى کلیات اسلامى به نحوى تنظیم شده که جوابگوى جزئیات بى‏پایان و اوضاع مختلف مکانى و شرائط متغیّر زمانى است.
درست است که - در شرع - بیان احکام همه مسائل بطور جزئى و فردى نشده است، و امکان هم ندارد، زیرا جزئیّات غیر متناهى است؛ ولى کلیات اسلامى به نحوى تنظیم شده که جوابگوى جزئیات بى‏پایان و اوضاع مختلف مکانى و شرائط متغیّر زمانى است.
خط ۹۹: خط ۹۹:
الاختلافات والمشاجرات بین الفلاسفة فی الحکمة الإلهیة والطبیعیة، وبین علماء الإسلام فی أصول الفقه والمسائل الفقهیة وعلم الکلام، وغیر ذلک  والسبب فی ذلک : أن القواعد المنطقیة إنما هی عاصمة من الخطأ من جهة الصورة، لا من جهة المادة <ref>فرائد الاصول ج 1ص 53-</ref>   
الاختلافات والمشاجرات بین الفلاسفة فی الحکمة الإلهیة والطبیعیة، وبین علماء الإسلام فی أصول الفقه والمسائل الفقهیة وعلم الکلام، وغیر ذلک  والسبب فی ذلک : أن القواعد المنطقیة إنما هی عاصمة من الخطأ من جهة الصورة، لا من جهة المادة <ref>فرائد الاصول ج 1ص 53-</ref>   


شیخ ادامه می دهد:‌ایشان – محدث استرابادی – جهت تایید مدعایش به روایات نیز متمسک شده و می گوید:‌
شیخ ادامه می‌دهد:‌ایشان – محدث استرابادی – جهت تایید مدعایش به روایات نیز متمسک شده و می گوید:‌
فإن قلت : لا فرق فی ذلک بین العقلیات والشرعیات، والشاهد على ذلک ما نشاهد من کثرة الاختلافات الواقعة بین أهل الشرع فی أصول الدین وفی الفروع الفقهیة.
فإن قلت : لا فرق فی ذلک بین العقلیات والشرعیات، والشاهد على ذلک ما نشاهد من کثرة الاختلافات الواقعة بین أهل الشرع فی أصول الدین وفی الفروع الفقهیة.
قلت : إنما نشأ ذلک من ضم مقدمة عقلیة باطلة بالمقدمة النقلیة الظنیة أو القطعیة.
قلت : إنما نشأ ذلک من ضم مقدمة عقلیة باطلة بالمقدمة النقلیة الظنیة أو القطعیة.
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۱۰

ویرایش