نقش شرق‌شناسان در تأسیس دولت اسرائیل (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
Heydari صفحهٔ نقش شرق‌شناسان در تأسیس دولت اسرائیل را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به نقش شرق‌شناسان در تأسیس دولت اسرائیل (مقاله) منتقل کرد
جز (جایگزینی متن - 'دولتها' به 'دولت‌ها')
جز (Heydari صفحهٔ نقش شرق‌شناسان در تأسیس دولت اسرائیل را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به نقش شرق‌شناسان در تأسیس دولت اسرائیل (مقاله) منتقل کرد)
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۲: خط ۱۲:
این رویه اندکاندک به نفوذ سیاسی- نظامی در بلاد آفریقا و آسیا انجامید و این نفوذ سبب پیدایش دولت‌های کوچک اسلامی و شرقی شد که مستعمره فرانسه، ایتالیا، انگلیس، پرتغال، آلمان و... بودند. در این دوره نیز تبشیر در خدمت استعمار بود و به قول «جواهر لعل نهرو»، اندیشمند فقید هندی، نخست پدران روحانی با کتاب مقدس وارد شدند و سپس نیروهای نظامی غربی سرازیر گشتند <ref>(خسروشاهی، iscq.ir)</ref>.  
این رویه اندکاندک به نفوذ سیاسی- نظامی در بلاد آفریقا و آسیا انجامید و این نفوذ سبب پیدایش دولت‌های کوچک اسلامی و شرقی شد که مستعمره فرانسه، ایتالیا، انگلیس، پرتغال، آلمان و... بودند. در این دوره نیز تبشیر در خدمت استعمار بود و به قول «جواهر لعل نهرو»، اندیشمند فقید هندی، نخست پدران روحانی با کتاب مقدس وارد شدند و سپس نیروهای نظامی غربی سرازیر گشتند <ref>(خسروشاهی، iscq.ir)</ref>.  
=== رویکرد سوم ===
=== رویکرد سوم ===
استشراق علمی <ref>(زمانی، 1385، ص242)</ref>: در پرتو رنسانس و نهضت عقل‌گرایانه و علم‌گرایانه اروپا، حرکت شرقشناسی نیز اندکی به تحلیل منصفانه عقلی گرایید و با توجه به طردشدن اصحاب کلیسا، اغواهای جاهلانه و تهمت‌های بی‌اساس و مغرصانه تبشیری کمتر مورد توجه قرار گرفت و در این فضا، خصوصاً در قرن نوزدهم و بیستم، مستشرقان و اسلام‌شناسان منصفی ظهور کردند. در این مرحله باز نمی‌توان گفت که همه مستشرقان پژوهشهای خود را با اهداف تحقیق علمی- تاریخی انجام دادهاند؛ ولی می‌توان پذیرفت که بعضی از آنها در بیان حقیقت صادق بودهاند و اگر دچار اشتباهی شدهاند، ناشی از جهل و نداشتن شناخت کامل از اسلام و مسلمانان و ندانستن زبان ملت‌های شرقی و اسلامی بوده است.  
استشراق علمی <ref>(زمانی، 1385، ص242)</ref>: در پرتو رنسانس و نهضت عقل‌گرایانه و علم‌گرایانه اروپا، حرکت شرقشناسی نیز اندکی به تحلیل منصفانه عقلی گرایید و با توجه به طردشدن اصحاب کلیسا، اغواهای جاهلانه و تهمت‌های بی‌اساس و مغرصانه تبشیری کمتر مورد توجه قرار گرفت و در این فضا، خصوصاً در قرن نوزدهم و بیستم، مستشرقان و اسلام‌شناسان منصفی ظهور کردند. در این مرحله باز نمی‌توان گفت که همه مستشرقان پژوهش‌های خود را با اهداف تحقیق علمی- تاریخی انجام دادهاند؛ ولی می‌توان پذیرفت که بعضی از آنها در بیان حقیقت صادق بودهاند و اگر دچار اشتباهی شدهاند، ناشی از جهل و نداشتن شناخت کامل از اسلام و مسلمانان و ندانستن زبان ملت‌های شرقی و اسلامی بوده است.  


یکی از این مستشرقان منصف «هانری کربن» است که صادقانه به شناخت اسلام و تشیع پرداخت و در این زمینه کوشش‌های بینظیری کرد و بارها در ایران به محضر استادانی چون علامه طباطبایی، استاد مطهری و استاد سیدجلال آشتیانی رسید و دهها کتاب فلسفی ـ عرفانی شیعه را به فرانسه ترجمه و منتشر کرد <ref>(همان، ص264)</ref>.
یکی از این مستشرقان منصف «هانری کربن» است که صادقانه به شناخت اسلام و تشیع پرداخت و در این زمینه کوشش‌های بینظیری کرد و بارها در ایران به محضر استادانی چون علامه طباطبایی، استاد مطهری و استاد سیدجلال آشتیانی رسید و دهها کتاب فلسفی ـ عرفانی شیعه را به فرانسه ترجمه و منتشر کرد <ref>(همان، ص264)</ref>.
خط ۳۵: خط ۳۵:
{{پانویس|2}}
{{پانویس|2}}


[[رده:مقالات]]
[[رده:مقاله‌ها]]