دیوان نقابت و نقش شیعیان در پاسداری از نسل نبوی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'اهل‌سنت' به 'اهل سنت'
جز (جایگزینی متن - 'فوق‌العاده ای' به 'فوق‌العاده‌ای')
جز (جایگزینی متن - 'اهل‌سنت' به 'اهل سنت')
 
(۱۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''بررسی دیوان نقابت و نقش شیعیان در پاسداری از نسل نبوی توسط گروه مولفان [[پژوهشکده الذریة النبویة]] به نگارش در آمده و تمام تلاشهای [[شیعه|شیعیان]] در تمام قرون و اعصار در پاسداری از نسل نبوی مورد کنکاش قرار گرفته است.'''
'''بررسی دیوان نقابت و نقش شیعیان در پاسداری از نسل نبوی توسط گروه مولفان [[پژوهشکده الذریة النبویة]] به نگارش در آمده و تمام تلاش‌های [[شیعه|شیعیان]] در تمام قرون و اعصار در پاسداری از نسل نبوی مورد کنکاش قرار گرفته است.'''
   
   
== چکیده ==
== چکیده ==
دانشمندان شیعه علاوه بر حفظ، گسترش و انتقال علم انساب به دوره های بعد، اهتمام ویژه‌‌ای به حفظ نسب سادات داشته و آن را از خطر فراموشی نجات داده‌‌اند.  
دانشمندان شیعه علاوه بر حفظ، گسترش و انتقال علم انساب به دوره‌های بعد، اهتمام ویژه‌‌ای به حفظ نسب سادات داشته و آن را از خطر فراموشی نجات داده‌‌اند.  
تأسیس مراکز تخصصی معروف به «دارالنقابه» ‌ها و عهده‌داری سمت «نقابة الطالبیین» توسط دانشمندان و بزرگانی از سادات همچون ابو احمد حسین بن موسی موسوی پدر شریفین سید مرتضی و سید رضی از جمله این تلاش‌‌ها است. هدف از تشکیل دارالنقابه‌ها این بود که تکفل و نظارت بر امور سادات، در دست غیر سادات نباشد. لذا نقبای سادات خود از سادات بوده و جهت حفظ انساب سادات خود هم نسب‌شناس بوده‌اند و یا نسّابانی چیره‌دست را در اختیار داشته‌اند تا از نسب سادات در منطقه خود مطلع باشند و بتوانند به ایشان به درستی رسیدگی نمایند.  
تأسیس مراکز تخصصی معروف به «دارالنقابه» ‌ها و عهده‌داری سمت «نقابة الطالبیین» توسط دانشمندان و بزرگانی از سادات همچون ابو احمد حسین بن موسی موسوی پدر شریفین سید مرتضی و سید رضی از جمله این تلاش‌‌ها است. هدف از تشکیل دارالنقابه‌ها این بود که تکفل و نظارت بر امور سادات، در دست غیر سادات نباشد. لذا نقبای سادات خود از سادات بوده و جهت حفظ انساب سادات خود هم نسب‌شناس بوده‌اند و یا نسّابانی چیره‌دست را در اختیار داشته‌اند تا از نسب سادات در منطقه خود مطلع باشند و بتوانند به ایشان به درستی رسیدگی نمایند.  
در مورد تاریخ نقابت نیز اولین نقیب که به شکل رسمی و با حکم حکومت وقت تشکیلات نقابت را ایجاد می‌‌کند ابوعبدالله حسین بن احمد محدث - از نوادگان زید شهید رحمة الله علیه - می‌‌باشد. او به سال (251هـ) به حکم مستعین عباسی بنیان نقابت را به شکل نهادی سازمان یافته تشکیل می‌دهد. در حالی که کتب رجال و حدیث از نقبای دیگری قبل از این تاریخ نیز نام برده‌اند.
در مورد تاریخ نقابت نیز اولین نقیب که به شکل رسمی و با حکم حکومت وقت تشکیلات نقابت را ایجاد می‌‌کند ابوعبدالله حسین بن احمد محدث - از نوادگان زید شهید رحمة الله علیه - می‌‌باشد. او به سال (251هـ) به حکم مستعین عباسی بنیان نقابت را به شکل نهادی سازمان یافته تشکیل می‌دهد. در حالی که کتب رجال و حدیث از نقبای دیگری قبل از این تاریخ نیز نام برده‌اند.
خط ۹: خط ۹:
== دیوان نقابت و نقش شیعیان در پاسداری از نسل نبوی ==
== دیوان نقابت و نقش شیعیان در پاسداری از نسل نبوی ==
کلمه نقیب را علمای لغت به معنای کسی که به احوال خود، خویشان، وابستگان و اخبار روزگارش چه علنی و آشکارا و چه مخفی و پنهانی مطلع باشد ودر این راه بررسی و کنکاش نموده و دقیق و ریزبین باشد. - <ref>ابن فارس، ابوالحسین احمد بن فارس بن زکریا، معجم مقاییس اللغة، ج 5،ص266و265و فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، ج 5،ص180و179و فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، قاموس المحیط، ج3،ص106و ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج1، صفحه770و765وج14ص252و زبیدی حسینی ،مرتضی محمد، تاج العروس، ج1، ص293و292</ref> همگی در معنای نقیب. معرفی نموده‌اند. مفسرانی نیز از جمله زمخشری می‌گوید: نقیب کسی است که از احوال قومش آگاه است و در آن تفتیش می‌کند تا بیشتر بداند. <ref>زمخشری، محمود بن عمر، الکشّاف عن حقائق التنزیل، ج1،ص 65.</ref>
کلمه نقیب را علمای لغت به معنای کسی که به احوال خود، خویشان، وابستگان و اخبار روزگارش چه علنی و آشکارا و چه مخفی و پنهانی مطلع باشد ودر این راه بررسی و کنکاش نموده و دقیق و ریزبین باشد. - <ref>ابن فارس، ابوالحسین احمد بن فارس بن زکریا، معجم مقاییس اللغة، ج 5،ص266و265و فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، ج 5،ص180و179و فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، قاموس المحیط، ج3،ص106و ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج1، صفحه770و765وج14ص252و زبیدی حسینی ،مرتضی محمد، تاج العروس، ج1، ص293و292</ref> همگی در معنای نقیب. معرفی نموده‌اند. مفسرانی نیز از جمله زمخشری می‌گوید: نقیب کسی است که از احوال قومش آگاه است و در آن تفتیش می‌کند تا بیشتر بداند. <ref>زمخشری، محمود بن عمر، الکشّاف عن حقائق التنزیل، ج1،ص 65.</ref>
اما پدیده دیوان نقابت، در اواسط قرن سوم هجری که با آغاز دوران غیبت صغری مصادف است ایجاد می‌شود و هدف عمده از تشکیل آن پیراستن و جلوگیری از هر گونه آلودگی، انحراف و مشکلی در خاندان رسالت(ص) به دلیل ضرورت حفظ عظمت و شان این دودمان مقدس بوده است. زیرا در اوایل خلافت بنی‌العباس در اعقاب و بطون سلسله سادات کثرتی پدید آمد و خود بنی العباس هم که هاشمی نژاد بودند انگیزه مناسبی برای حفظ و حمایت انساب سادات داشتند. از اینجا ضرورت ایجاد دستگاه نقابت پیدا شد تا منسوبین به بنی هاشم همگی از روی شجره‌نامه ها شناسایی شوند و با مشخص شدن ذوی القربی، بتوانند به درستی به حقوق خود نائل آیند و اجر رسالت به ایشان عاید شود. و به سرعت تمامی نقاط جهان اسلام را در نوردید و خود عاملی در جهت تعمیق و گسترش علم انساب شد.  
اما پدیده دیوان نقابت، در اواسط قرن سوم هجری که با آغاز دوران غیبت صغری مصادف است ایجاد می‌شود و هدف عمده از تشکیل آن پیراستن و جلوگیری از هر گونه آلودگی، انحراف و مشکلی در خاندان رسالت(ص) به دلیل ضرورت حفظ عظمت و شان این دودمان مقدس بوده است. زیرا در اوایل خلافت بنی‌العباس در اعقاب و بطون سلسله سادات کثرتی پدید آمد و خود بنی العباس هم که هاشمی نژاد بودند انگیزه مناسبی برای حفظ و حمایت انساب سادات داشتند. از اینجا ضرورت ایجاد دستگاه نقابت پیدا شد تا منسوبین به بنی‌هاشم همگی از روی شجره‌نامه‌ها شناسایی شوند و با مشخص شدن ذوی القربی، بتوانند به درستی به حقوق خود نائل آیند و اجر رسالت به ایشان عاید شود. و به سرعت تمامی نقاط جهان اسلام را در نوردید و خود عاملی در جهت تعمیق و گسترش علم انساب شد.  
از سده چهارم به بعد که شیعه حیاتش را بدون حضور امام آغاز کرد، علی‌رغم اصرار قاطع بر اصل حق انحصاری و الهی حاکمیت معصوم از سوی خداوند و نامشروع شمردن حاکمیت‌های غیر معصوم، علمای شیعه در ادامه خط اعتدالی و مبارزات فرهنگی سیاسی دوره حضور امام حرکت کردند. فقیهان این دوره حکومت‌های این برهه ی تاریخی را نمونه حکومت ظلم می‌دانستند و برای آنها هیچ گونه ولایت مشروعی قائل نبودند؛ لیکن از آن‌جا که دغدغه و هدف اصلی فقیهان در این دوره چگونگی نگهداری شیعه و پاسداری از مرزهای عقیدتی و فکری آنان بود، ‌ پرسش‌هایی را به میان آوردند و به تلاش برخاستند تا پاسخ‌های آنها را به‌درستی دریابند. پرسش‌های مطرح از این قبیل بود: پذیرش ولایت حاکمان ظالم، داد و ستد با آنها، استفاده از دارایی‌هایی که حاکمان در اختیار دارند و این‌که آیا می‌توان با فرمانروای ظالم همکاری کرد؟
از سده چهارم به بعد که شیعه حیاتش را بدون حضور امام آغاز کرد، علی‌رغم اصرار قاطع بر اصل حق انحصاری و الهی حاکمیت معصوم از سوی خداوند و نامشروع شمردن حاکمیت‌های غیر معصوم، علمای شیعه در ادامه خط اعتدالی و مبارزات فرهنگی سیاسی دوره حضور امام حرکت کردند. فقیهان این دوره حکومت‌های این برهه ی تاریخی را نمونه حکومت ظلم می‌دانستند و برای آنها هیچ گونه ولایت مشروعی قائل نبودند؛ لیکن از آن‌جا که دغدغه و هدف اصلی فقیهان در این دوره چگونگی نگهداری شیعه و پاسداری از مرزهای عقیدتی و فکری آنان بود، ‌ پرسش‌هایی را به میان آوردند و به تلاش برخاستند تا پاسخ‌های آنها را به‌درستی دریابند. پرسش‌های مطرح از این قبیل بود: پذیرش ولایت حاکمان ظالم، داد و ستد با آنها، استفاده از دارایی‌هایی که حاکمان در اختیار دارند و این‌که آیا می‌توان با فرمانروای ظالم همکاری کرد؟
شیخ مفید که از برجسته‌ترین متکلمان و فقیهان شیعه می‌باشد، در شرایطی همراهی با حکومت ظالم را به شرط اجرای احکام خداوند که موجب اطاعت خداوند شود، جایز می‌شمارد. شاگرد او سید مرتضی همکاری با سلطان جائر را برای مصلحت و نفع مسلمانان جایز می‌شمارد و در رساله کوتاه و مهم با نام فی‌العمل مع‌السلطان کارکردن برای سلطان ظالم را با شرایطی از جمله امر به معروف و نهی از منکر و اقامه حق و دفع باطل، جایز و گاه واجب می‌شمارد. توجیه وی برای چنین کاری این است که در ظاهر این ولایت از جانب ظالم ولی در واقع و باطن از جانب امامان معصوم(ع) است. وی در درون حکومت عباسیان نقابت طلاب، امیری حجاج، و ولایت مظالم و... را می‌پذیرد و برادرش شریف رضی نیز همان مناصب را در دوران خلافت القادر بالله عهده‌دار بود.  
شیخ مفید که از برجسته‌ترین متکلمان و فقیهان شیعه می‌باشد، در شرایطی همراهی با حکومت ظالم را به شرط اجرای احکام خداوند که موجب اطاعت خداوند شود، جایز می‌شمارد. شاگرد او سید مرتضی همکاری با سلطان جائر را برای مصلحت و نفع مسلمانان جایز می‌شمارد و در رساله کوتاه و مهم با نام فی‌العمل مع‌السلطان کارکردن برای سلطان ظالم را با شرایطی از جمله امر به معروف و نهی از منکر و اقامه حق و دفع باطل، جایز و گاه واجب می‌شمارد. توجیه وی برای چنین کاری این است که در ظاهر این ولایت از جانب ظالم ولی در واقع و باطن از جانب امامان معصوم(ع) است. وی در درون حکومت عباسیان نقابت طلاب، امیری حجاج، و ولایت مظالم و... را می‌پذیرد و برادرش شریف رضی نیز همان مناصب را در دوران خلافت القادر بالله عهده‌دار بود.  
خط ۱۹: خط ۱۹:


===1-دوستی و محبت اهل بیت ===
===1-دوستی و محبت اهل بیت ===
از آنجا که طبق سفارش قرآن کریم محبت به ذریه پیامبر(ص) مورد تاکید قرار گرفته است <ref>قُلْ لَا أ‌َسْأ‌َلُکُمْ عَلَیْه‌ِ أ‌َجْرًا إ‌ِلَّا الْمَوَدَّةَ فی الْقُرْبَیٰ</ref>. اهتمام به حفظ انساب ذریه رسول الله(ص) بر جمیع مسلمین ضروری است. اما دوستی و مودّت به این خانواده، لوازمی‌دارد که مهمترین آن شناخت است و شناخت این خاندان نیز آشنایی با علم انساب را بیش از پیش آشکار می‌کند. ازاین‌رو شیعیان و حتی اهل‌سنت نیز آثار فراوانی را مختص به انساب ذریه طاهره به رشته تحریر درآورده‌اند. علمای شیعه در باب انساب و به‌خصوص انساب سادات مشقت‌ها و زحمات فراوانی را متحمل شده‌اند تا بتوانند آثار فراوان و ارزشمندی در این زمینه به جامعه اسلامی و بلکه بشریت ارائه کنند. واین همه نشان از حساسیت و اهمیت دانش نسب، نزد دانشمندان اسلامی بالاخص شیعی دارد. بحث امامت و ولایت که یکی از کلیدی‌ترین موضوعات تاریخ تشیع را تشکیل می‌دهدـ به واسطه معرفی نسبت ائمه(ع) با پیامبر و تاکید بر این‌که آنان فرزندان پیامبر(ص) هستند، ضرورت علم نسب شناسی و به تبع آن نقابت سادات را بار دیگر نمایان می سازد.
از آنجا که طبق سفارش قرآن کریم محبت به ذریه پیامبر(ص) مورد تاکید قرار گرفته است <ref>قُلْ لَا أ‌َسْأ‌َلُکُمْ عَلَیْه‌ِ أ‌َجْرًا إ‌ِلَّا الْمَوَدَّةَ فی الْقُرْبَیٰ</ref>. اهتمام به حفظ انساب ذریه رسول الله(ص) بر جمیع مسلمین ضروری است. اما دوستی و مودّت به این خانواده، لوازمی‌دارد که مهمترین آن شناخت است و شناخت این خاندان نیز آشنایی با علم انساب را بیش از پیش آشکار می‌کند. ازاین‌رو شیعیان و حتی اهل سنت نیز آثار فراوانی را مختص به انساب ذریه طاهره به رشته تحریر درآورده‌اند. علمای شیعه در باب انساب و به‌خصوص انساب سادات مشقت‌ها و زحمات فراوانی را متحمل شده‌اند تا بتوانند آثار فراوان و ارزشمندی در این زمینه به جامعه اسلامی و بلکه بشریت ارائه کنند. واین همه نشان از حساسیت و اهمیت دانش نسب، نزد دانشمندان اسلامی بالاخص شیعی دارد. بحث امامت و ولایت که یکی از کلیدی‌ترین موضوعات تاریخ تشیع را تشکیل می‌دهدـ به واسطه معرفی نسبت ائمه(ع) با پیامبر و تاکید بر این‌که آنان فرزندان پیامبر(ص) هستند، ضرورت علم نسب‌شناسی و به تبع آن نقابت سادات را بار دیگر نمایان می‌سازد.


===2-شناسایی و یاری رساندن به اهل بیت ===
===2-شناسایی و یاری رساندن به اهل بیت ===
زمینه قیام‌های علویان بدون تردید، اقبال عمومی نسبت به علویان در میان مردم بود که دلیل این توجه و مقبولیت ارتباط آنان با پیامبر بوده تا جایی که افراد فراوانی مخصوصا در میان صاحبان قدرت برای استفاده از این موقعیت ممتاز و همچنین مشروعیت بخشیدن به قدرت مکتسبه، خود را به علویان منتسب می‌کردند. شناسایی نسب این‌گونه افراد که منجر به تأیید و یا عدم‌تأیید برای یاری رساندن و پیوستن با ایشان می شد، بسیار مهم بود و این خود عاملی جهت ضرورت ایجاد و گسترش دیوان نقابت نیز بوده است.
زمینه قیام‌های علویان بدون تردید، اقبال عمومی نسبت به علویان در میان مردم بود که دلیل این توجه و مقبولیت ارتباط آنان با پیامبر بوده تا جایی که افراد فراوانی مخصوصا در میان صاحبان قدرت برای استفاده از این موقعیت ممتاز و همچنین مشروعیت بخشیدن به قدرت مکتسبه، خود را به علویان منتسب می‌کردند. شناسایی نسب این‌گونه افراد که منجر به تأیید و یا عدم‌تأیید برای یاری رساندن و پیوستن با ایشان می‌شد، بسیار مهم بود و این خود عاملی جهت ضرورت ایجاد و گسترش دیوان نقابت نیز بوده است.


===3-جلوگیری از ورود غیر سادات ===
===3-جلوگیری از ورود غیر سادات ===
با تاسیس نقابت خطر ورود احتمالی غیر سادات در سلسله جلیله سادات گرفته شد و انساب ایشان محفوظ ماند. از این رو نهاد نقابت شکل گرفت و به دلایلی به دو دستگاه «نقیب الطالبیین» و «نقیب العباسیین»، تقسیم گردید.  
با تاسیس نقابت خطر ورود احتمالی غیر سادات در سلسله جلیله سادات گرفته شد و انساب ایشان محفوظ ماند. از این رو نهاد نقابت شکل گرفت و به دلایلی به دو دستگاه «نقیب الطالبیین» و «نقیب العباسیین»، تقسیم گردید.  
===4-دادن امتیاز به سادات ===
===4-دادن امتیاز به سادات ===
منصب نقابت بسیار محترم و صاحب آن معظم بود و چهره شاخصی همانند سید جلیل طاهر ذی المناقب، ابواحمد حسین بن موسی برای اطلاع بیشتر: <ref>متز، آدام، تمدن اسلامی در قرن چهارم هجری، ص177.</ref> پدر سید مرتضی و سید رضی، عهده دار این منصب بود که به هشت واسطه نسبش به حضرت موسی بن جعفر×می‌رسید، علاوه برآن دیوان مظالم و امارت حج را نیز متصدی بود که این مسئولیت نیز به سید رضی و سید مرتضی رسید. معمولاً برای تصدی مقام ریاست نقابت، شخصی را به اسم نقیب الأشراف یا رئیس خاندان نبوی انتخاب می‌کردند.
منصب نقابت بسیار محترم و صاحب آن معظم بود و چهره شاخصی همانند سید جلیل طاهر ذی المناقب، ابواحمد حسین بن موسی برای اطلاع بیشتر: <ref>متز، آدام، تمدن اسلامی در قرن چهارم هجری، ص177.</ref> پدر سید مرتضی و سید رضی، عهده‌دار این منصب بود که به هشت واسطه نسبش به حضرت موسی بن جعفر×می‌رسید، علاوه برآن دیوان مظالم و امارت حج را نیز متصدی بود که این مسئولیت نیز به سید رضی و سید مرتضی رسید. معمولاً برای تصدی مقام ریاست نقابت، شخصی را به اسم نقیب الأشراف یا رئیس خاندان نبوی انتخاب می‌کردند.
طبق توافقاتی که میان حاکم وقت و بزرگان سادات به عمل آمد، امتیازی به سادات داده شد که به تأسیس دارالنقابه‌ها انجامید.
طبق توافقاتی که میان حاکم وقت و بزرگان سادات به عمل آمد، امتیازی به سادات داده شد که به تأسیس دارالنقابه‌ها انجامید.
در این دارالنقابه‌ها، نقیب النقبایی از طرف حکومت مرکزی تعیین می‌شد که او برای هر شهر نقیبی مشخص می‌کرد. دارالنقابه‌ها بهترین جا برای حفظ انساب سادات بود، اما متأسفانه تشکیلات نقابت از اواسط دوران صفویه برچیده شد و خلل بزرگی در انساب سادات در ایران اسلامی به وجود آمد و پس از آن مرکز خاصی برای ثبت، ضبط، حفظ و رسیدگی به امور رفاهی، فرهنگی وآموزشی نسل سادات و شان کیان آنها وجود نداشت، در عین حال هم اکنون نیز دارالنقابه هایی در برخی از کشورهای اسلامی وجود دارد؛ و علمای بزرگ نسب‌شناسی در هر زمانی برای حفظ سلسله سادات از گزند حوادث، با استفاده و تکمیل بقایای به جا مانده از پرونده‌های موجود در دار النقابه‌ها که به جریده شهرت داشت اقدام به تألیف کتب انساب نمودند که هم اکنون مقداری از این کتاب‌ها در دسترس می‌باشند.
در این دارالنقابه‌ها، نقیب النقبایی از طرف حکومت مرکزی تعیین می‌شد که او برای هر شهر نقیبی مشخص می‌کرد. دارالنقابه‌ها بهترین جا برای حفظ انساب سادات بود، اما متأسفانه تشکیلات نقابت از اواسط دوران صفویه برچیده شد و خلل بزرگی در انساب سادات در ایران اسلامی به وجود آمد و پس از آن مرکز خاصی برای ثبت، ضبط، حفظ و رسیدگی به امور رفاهی، فرهنگی وآموزشی نسل سادات و شان کیان آنها وجود نداشت، در عین حال هم اکنون نیز دارالنقابه هایی در برخی از کشورهای اسلامی وجود دارد؛ و علمای بزرگ نسب‌شناسی در هر زمانی برای حفظ سلسله سادات از گزند حوادث، با استفاده و تکمیل بقایای به جا مانده از پرونده‌های موجود در دار النقابه‌ها که به جریده شهرت داشت اقدام به تألیف کتب انساب نمودند که هم اکنون مقداری از این کتاب‌ها در دسترس می‌باشند.


== اهمیّت و مسئولیّت دیوان نقابت از نگاه مرجع بزرگ جهان تشیع ==
== اهمیّت و مسئولیّت دیوان نقابت از نگاه مرجع بزرگ جهان تشیع ==
حضرت‌آیةالله‌العظمی حاج آقا حسین طباطبایی بروجردی (قدس سره) از نسب شناسان معاصر و فقهای کم نظیر جهان اسلام در نامه‌ای به تاریخ 28ذیقعده 1377درتنبیه و بیدار شدن سلسله جلیله سادات چنین نوشته‌اند:  
حضرت‌آیةالله‌العظمی حاج آقا حسین طباطبایی بروجردی (قدس سره) از نسب شناسان معاصر و فقهای کم‌نظیر جهان اسلام در نامه‌ای به تاریخ 28ذیقعده 1377درتنبیه و بیدار شدن سلسله جلیله سادات چنین نوشته‌اند:  


بسم الله الرحمن الرحیم
بسم الله الرحمن الرحیم
خط ۴۰: خط ۴۰:
   
   
== وظایف دیوان نقابت ==
== وظایف دیوان نقابت ==
جامع‌ترین مطلبی که در این باب دیده شده شرحی است که در «الاحکام السلطانیه» ابوالحسن علی بن محمد ماوردی (م۴۵۰ق) آمده که حدود وظایف و برنامه کار نقیب و اختیارات او را به صورت روشنی به دست می‌دهد. می‌توان ماحصل را این‌گونه خلاصه کرد که نقابت بر دو گونه است نقابت خاصه و نقابت عامه؛ در نقابت خاصه نقیب تنها عهده دار انجام وظایف سرپرستی سادات است و امر قضاء و اقامه حدود شرعی از دایره حدود اختیارات نقیب خاص خاج بوده است. بنابراین لازم نیست نقیب خاص به اصطلاح عالم و مجتهد در احکام شرعی بوده باشد.
جامع‌ترین مطلبی که در این باب دیده شده شرحی است که در «الاحکام السلطانیه» ابوالحسن علی بن محمد ماوردی (م۴۵۰ق) آمده که حدود وظایف و برنامه کار نقیب و اختیارات او را به صورت روشنی به دست می‌دهد. می‌توان ماحصل را این‌گونه خلاصه کرد که نقابت بر دو گونه است نقابت خاصه و نقابت عامه؛ در نقابت خاصه نقیب تنها عهده‌دار انجام وظایف سرپرستی سادات است و امر قضاء و اقامه حدود شرعی از دایره حدود اختیارات نقیب خاص خاج بوده است. بنابراین لازم نیست نقیب خاص به اصطلاح عالم و مجتهد در احکام شرعی بوده باشد.
در نقابت عامه نقیب پاره‌ای امور که از وظایف قضات است را نیز به عهده دارد. بنابراین نقیب عام – بر خلاف نقیب خاص – الزاماً باید در احکام شرعی مجتهد و صاحب نظر و آشنا به احکام قضاء بوده و صلاحیت عنوان حاکم شرع بودن را دارا باشد تا حکم و قضاوت وی لازم الاجرا شود. با این توضیحات می‌توان گفت اصول وظایف دیوان نقابت عبارتند از:
در نقابت عامه نقیب پاره‌ای امور که از وظایف قضات است را نیز به عهده دارد. بنابراین نقیب عام – بر خلاف نقیب خاص – الزاماً باید در احکام شرعی مجتهد و صاحب‌نظر و آشنا به احکام قضاء بوده و صلاحیت عنوان حاکم شرع بودن را دارا باشد تا حکم و قضاوت وی لازم الاجرا شود. با این توضیحات می‌توان گفت اصول وظایف دیوان نقابت عبارتند از:


===1-ثبت نام نوزادان و مردگان ===
===1-ثبت نام نوزادان و مردگان ===
خط ۵۹: خط ۵۹:


== تشکیلات نقابت ==  
== تشکیلات نقابت ==  
تشکیلات نقابت که دارای اهمیت فوق‌العاده‌ای بوده و به مرور توانست از ترکستان چین در شرق تا اندلس در غرب جهان اسلام دامن خود را بگستراند باید دارای تشکیلات اداری منظم و دقیقی می بود و به همین دلیل پس از عباسیان نیز قرن‌ها در دولتهای مختلف اسلامی دوام آورد. و تا دوران صفویه به حیات خود ادامه داد و هم اکنون نیز در بعضی از کشورهای اسلامی با تغییراتی وجود خارجی دارد چرا که از ابتدا دستگاه اداری بیت المال که در دوران عباسیان تشکیل و گسترش یافت برای دیوان بیت المال دستگاه اداری مجهزی که بر آن نظارت و اداره امور آن را به عهده داشت،<ref>حموی، یاقوت، مجمع الادباء، ج6،ص2775.</ref> دیده شده بود. این دستگاه اموال وارده به بیت‌المال و اموالی را که برای مصارف مختلف از آن خارج می‌شد ثبت می‌کرد. به هر حال دستگاه و تشکیلات نقابت از گستردگی فراوانی بر خوردار گشت و افراد و عناصر فراوانی در مناصب گوناگون در این دیوان فعالیت داشتند. مناصبی چون: خلیفة النقیب، نائب النقیب، باب النقابه، حاجب النقیب، کاتب النقیب، خازن النقیب، وکیل النقیب، وصی النقیب، خادم النقابه، عامل النقابه، عین النقابه، نسابةالنقابة و... در این دیوان قرار داشت. همچنین این دیوان دارای مکانی به نام بیت النقابه (ساختمان اداری دیوان نقابت)، بوده است. در دفاتر دیوان النقابه اوقاف و املاک و مستغلّات طالبیان ثبت می‌گردید؛ اوقاف و نذورات و سهم سادات تحت نظارت نقیب گردآوری و در میان مستحقان تقسیم می‌گردید و وظایف متعددی را عهده دار بود و هر یک از افراد آن مسئولیت یکی از امور مربوط به دستگاه را بر عهده داشت:
تشکیلات نقابت که دارای اهمیت فوق‌العاده‌ای بوده و به مرور توانست از ترکستان چین در شرق تا اندلس در غرب جهان اسلام دامن خود را بگستراند باید دارای تشکیلات اداری منظم و دقیقی می‌بود و به همین دلیل پس از عباسیان نیز قرن‌ها در دولت‌های مختلف اسلامی دوام آورد. و تا دوران صفویه به حیات خود ادامه داد و هم اکنون نیز در بعضی از کشورهای اسلامی با تغییراتی وجود خارجی دارد چرا که از ابتدا دستگاه اداری بیت‌المال که در دوران عباسیان تشکیل و گسترش یافت برای دیوان بیت‌المال دستگاه اداری مجهزی که بر آن نظارت و اداره امور آن را به عهده داشت،<ref>حموی، یاقوت، مجمع الادباء، ج6،ص2775.</ref> دیده شده بود. این دستگاه اموال وارده به بیت‌المال و اموالی را که برای مصارف مختلف از آن خارج می‌شد ثبت می‌کرد. به هر حال دستگاه و تشکیلات نقابت از گستردگی فراوانی بر خوردار گشت و افراد و عناصر فراوانی در مناصب گوناگون در این دیوان فعالیت داشتند. مناصبی چون: خلیفة النقیب، نائب النقیب، باب النقابه، حاجب النقیب، کاتب النقیب، خازن النقیب، وکیل النقیب، وصی النقیب، خادم النقابه، عامل النقابه، عین النقابه، نسابةالنقابة و... در این دیوان قرار داشت. همچنین این دیوان دارای مکانی به نام بیت النقابه (ساختمان اداری دیوان نقابت)، بوده است. در دفاتر دیوان النقابه اوقاف و املاک و مستغلّات طالبیان ثبت می‌گردید؛ اوقاف و نذورات و سهم سادات تحت نظارت نقیب گردآوری و در میان مستحقان تقسیم می‌گردید و وظایف متعددی را عهده‌دار بود و هر یک از افراد آن مسئولیت یکی از امور مربوط به دستگاه را بر عهده داشت:
===1ـ خلیفه نقیب ===
===1ـ خلیفه نقیب ===


خط ۶۹: خط ۶۹:
===3- باب النقابة ===
===3- باب النقابة ===


به معنای محرم اسرار و مقرب معنا داشته و واسطه در انتقال پیام ها بوده است. جایگاه وکالت ونمایندگی را نیز برای این عنوان مطرح کرده‌اند. - <ref>ابن شهرآشوب، ابی جعفر رشید الدین محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب، ج4، ص 77و176.</ref>
به معنای محرم اسرار و مقرب معنا داشته و واسطه در انتقال پیام‌ها بوده است. جایگاه وکالت ونمایندگی را نیز برای این عنوان مطرح کرده‌اند. - <ref>ابن شهرآشوب، ابی جعفر رشید الدین محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب، ج4، ص 77و176.</ref>
===4ـ حاجب النقیب ===
===4ـ حاجب النقیب ===


در تاریخ آمده که در بعضی مواقع به نقیب توصیه می شد برای خویش حاجب یا حاجبانی تعین کرده تا برنامه روزانه، ساعات ملاقات و رفت و آمدها را تنظیم نماید؛ این منصب بیشتر در مواردی ایجاد می شد که نقیب دارای مشاغل متعدد و هم زمان بوده است. البته این کثرت وظایف به گزارش‌های تاریخی بیشتر در توصیف شخص نقیب النقبای هر عصر آمده است. - <ref>قلقشندی، ابوالعباس احمد بن علی، صبح الاعشی، ج 10،ص253.</ref>  
در تاریخ آمده که در بعضی مواقع به نقیب توصیه می‌شد برای خویش حاجب یا حاجبانی تعین کرده تا برنامه روزانه، ساعات ملاقات و رفت و آمدها را تنظیم نماید؛ این منصب بیشتر در مواردی ایجاد می‌شد که نقیب دارای مشاغل متعدد و هم زمان بوده است. البته این کثرت وظایف به گزارش‌های تاریخی بیشتر در توصیف شخص نقیب النقبای هر عصر آمده است. - <ref>قلقشندی، ابوالعباس احمد بن علی، صبح الاعشی، ج 10،ص253.</ref>  
===5ـ کاتب النقیب ===
===5ـ کاتب النقیب ===


خط ۸۴: خط ۸۴:
===8ـ وصی النقیب ===
===8ـ وصی النقیب ===


در برخی منابع آمده استکه نقیب کسی را وصی خود قرار داد. این زمانی اهمیت پیدا می‌کند که بدانیم گاهی خلیفه یا سلطان به نقیبی اختیار می‌دادند که فردی را برای پس از مرگ خود به جانشینی انتخاب کند و این شخص معمولا از نزدیکان یا فرزندان نقیب بود <ref>خالقی، محمد هادی، دیوان نقابت، ص 167.</ref> که باید عهدار امور دیوان نقابت می شد. بطور مثال:علی بن طاووس نقیب محمد بن علی بن الاعرج را وصی خود قرار داد. <ref>ابن فوطی، عبدالرزاق بن احمد، مجمع الآداب، ج4،ص519.</ref>
در برخی منابع آمده استکه نقیب کسی را وصی خود قرار داد. این زمانی اهمیت پیدا می‌کند که بدانیم گاهی خلیفه یا سلطان به نقیبی اختیار می‌دادند که فردی را برای پس از مرگ خود به جانشینی انتخاب کند و این شخص معمولا از نزدیکان یا فرزندان نقیب بود <ref>خالقی، محمد هادی، دیوان نقابت، ص 167.</ref> که باید عهدار امور دیوان نقابت می‌شد. بطور مثال:علی بن طاووس نقیب محمد بن علی بن الاعرج را وصی خود قرار داد. <ref>ابن فوطی، عبدالرزاق بن احمد، مجمع الآداب، ج4،ص519.</ref>
===9ـ خادم النقیب ===
===9ـ خادم النقیب ===


خط ۹۳: خط ۹۳:
===11ـ عین النقابه ===
===11ـ عین النقابه ===


علاوه بر جمع‌آوری اطلاعات که در احکام نقبا برای وظیفه این شغل ذکر شده مواردی نیز وجود دارد که نشان‌دهنده تاثیرات مهم این افراد در تاریخ دیوان نقابت بوده است. به طور مثال:شریف مرتضی در دوره نقابتش وقتی راهزنان به طور مرتب به بغداد حمله می‌کردند از طریق این افراد که همانند چشمان نقیب عمل می‌کردند بر جزییات اوضاع و احوال این افراد اطلاع می یافت و آنها را نهایتا در خانه خود گرد آورد و ابتدا با نصیحت و بعد با تهدید فتنه را پایان داد.<ref>ابن جوزی، ابی‌الفرج عبد‌الرحمن بن محمد بن علی، المنتظم، ج8، ص79.</ref>  
علاوه بر جمع‌آوری اطلاعات که در احکام نقبا برای وظیفه این شغل ذکر شده مواردی نیز وجود دارد که نشان‌دهنده تاثیرات مهم این افراد در تاریخ دیوان نقابت بوده است. به طور مثال:شریف مرتضی در دوره نقابتش وقتی راهزنان به طور مرتب به بغداد حمله می‌کردند از طریق این افراد که همانند چشمان نقیب عمل می‌کردند بر جزییات اوضاع و احوال این افراد اطلاع می‌یافت و آنها را نهایتا در خانه خود گرد آورد و ابتدا با نصیحت و بعد با تهدید فتنه را پایان داد.<ref>ابن جوزی، ابی‌الفرج عبد‌الرحمن بن محمد بن علی، المنتظم، ج8، ص79.</ref>  
===12ـ نسابةالنقابة ===
===12ـ نسابةالنقابة ===


خط ۱۰۴: خط ۱۰۴:
شرایط خاصی نیز در نصب نقیب منظور می‌شد و هر کسی نمی‌توانست این پست را احراز کند. شرایطی همچون انتساب به خاندان بلندمرتبه از نسل پیامبر، صاحب علم و فضل، مدیریت، سیاست‌مدار و صاحب اخلاق و فضایل بودن، در هر نقیب در هر جا و هر سطحی ضرورت داشت. <ref>همان، ص218.</ref> این‌که از چه زمانی
شرایط خاصی نیز در نصب نقیب منظور می‌شد و هر کسی نمی‌توانست این پست را احراز کند. شرایطی همچون انتساب به خاندان بلندمرتبه از نسل پیامبر، صاحب علم و فضل، مدیریت، سیاست‌مدار و صاحب اخلاق و فضایل بودن، در هر نقیب در هر جا و هر سطحی ضرورت داشت. <ref>همان، ص218.</ref> این‌که از چه زمانی
نصب نقیب مرسوم شده، به صورت قطعی مشخص نیست؛ بعضی آن را در خلافت «المستعین بالله» می‌دانند؛ اما بعضی از گزارش‌های تاریخی، از نصب نقیب پیش از این تاریخ حکایت می‌کند. شاید بتوان گفت از زمان المستعین، این مسئولیت رسمیت یافته و خلفا، اشخاصی را برای این منظور عزل و نصب می‌کردند. <ref>خالقی، محمد هادی، دیوان نقابت، ص95.</ref>
نصب نقیب مرسوم شده، به صورت قطعی مشخص نیست؛ بعضی آن را در خلافت «المستعین بالله» می‌دانند؛ اما بعضی از گزارش‌های تاریخی، از نصب نقیب پیش از این تاریخ حکایت می‌کند. شاید بتوان گفت از زمان المستعین، این مسئولیت رسمیت یافته و خلفا، اشخاصی را برای این منظور عزل و نصب می‌کردند. <ref>خالقی، محمد هادی، دیوان نقابت، ص95.</ref>
که یکی از کاملترین مدل های تشکیلات نقابت را می‌توان درمصر دوران حکومت فاطمیان یافت والبته این منصب یعنی نقیب ومنصب نقابه الاشراف الطالبیین و نقابه الزیدین در عصر فاطمی و پس از آن تا دوره ممالیک و عثمانی در مصر ادامه داشت.<ref>مقریزی، ابوالعباس احمد بن علی بن عبدالقادر، اتعاظ الحنفاءبأخبارالائمةالفاطمیین الخلفاء، ج1، ص147.
که یکی از کاملترین مدل‌های تشکیلات نقابت را می‌توان درمصر دوران حکومت فاطمیان یافت والبته این منصب یعنی نقیب ومنصب نقابه الاشراف الطالبیین و نقابه الزیدین در عصر فاطمی و پس از آن تا دوره ممالیک و عثمانی در مصر ادامه داشت.<ref>مقریزی، ابوالعباس احمد بن علی بن عبدالقادر، اتعاظ الحنفاءبأخبارالائمةالفاطمیین الخلفاء، ج1، ص147.
</ref>
</ref>
که نقیب الاشراف درعصرفاطمی دوازده نقیب دراختیارداشت و مقام اومانندامراء دربار بود. و دارای دیوانی خاص همراه با عامل و مشارف بوده و حقوق نقبا هر ماه 20 دینار مشارف دیوان10دینار و نایب او 8 دینار و عامل او 5 دینار بود. <ref>همان، ص347.</ref> با این توضیح تا حدودی وضعیت اقتصادی سادات بیشتر مشخص می‌‌شود زیرا مقریزی مردم مصر را به هفت طبقه توصیف می‌کند:  
که نقیب الاشراف درعصرفاطمی دوازده نقیب دراختیارداشت و مقام اومانندامراء دربار بود. و دارای دیوانی خاص همراه با عامل و مشارف بوده و حقوق نقبا هر ماه 20 دینار مشارف دیوان10دینار و نایب او 8 دینار و عامل او 5 دینار بود. <ref>همان، ص347.</ref> با این توضیح تا حدودی وضعیت اقتصادی سادات بیشتر مشخص می‌‌شود زیرا مقریزی مردم مصر را به هفت طبقه توصیف می‌کند:  
خط ۲۰۷: خط ۲۰۷:
====2-شریف قوام الدین مجد المعالی بن نصیر الدین ====
====2-شریف قوام الدین مجد المعالی بن نصیر الدین ====


محمد بن جمال الدین بن علاء‌الدین بن محمدبن ابی المجد بن محمد بن عبدالکریم بن عبدالله بن عبدالکریم بن محمد بن مرتضی بن علی بن کمال الدین ابی المعالی بن قوام الدین صادق بن کمال الدین احمد بن علی المرتضی بن عبدالله بن محمد بن ابی محمد هاشم بن ابی الحسن علی بن ابی عبدالله محمد بن ابی محمد الحسن بن الحسین الاصغرابن الامام علی زین‌العابدین.  
محمد بن جمال‌الدین بن علاء‌الدین بن محمدبن ابی المجد بن محمد بن عبدالکریم بن عبدالله بن عبدالکریم بن محمد بن مرتضی بن علی بن کمال الدین ابی المعالی بن قوام الدین صادق بن کمال الدین احمد بن علی المرتضی بن عبدالله بن محمد بن ابی محمد هاشم بن ابی الحسن علی بن ابی عبدالله محمد بن ابی محمد الحسن بن الحسین الاصغرابن الامام علی زین‌العابدین.  


=== قرن سیزدهم ===
=== قرن سیزدهم ===
خط ۲۱۷: خط ۲۱۷:
== نتیجه‌گیری ==
== نتیجه‌گیری ==


دانشمندان نسب‌شناس شیعه در طول تاریخ اسلام، با تلاش خستگی ناپذیری که انجام داده‌اند، بانی اقدامات مهمی در حفظ و انتقال دانش نسب شدند. اهتمام ایشان بیشتر معطوف به نسب سادات بوده است. با تلاش‌های آنان انساب سادات از فراموشی رهایی یافته و با زحمات فراوان، آنان توانسته‌اند، دانش‌نسب شناسی را از صدر اسلام تاکنون بازسازی کرده و از آن پاسداری نمایند. تألیف کتاب‌های گوناگون نسب به ویژه درباره انساب سادات طالبی و تشکیل مراکزی برای کار متمرکز و علمی در این خصوص، از اقدامات شیعیان نسابه برای حفظ سلسله نسب سادات بوده است. با توجه به مطالب ذکر شده توجه به انساب در روزگار ما نیز به عنایت بیشتری نیاز دارد زیرا با گسترش شهرها ،افزایش جمعیت و تکثیر نسل در قرون متمادی مخصوصاً در مورد ذریه نبوی و نسل سادات توجه به جلوگیری از هرگونه تحریف، انحراف و سرگشتگی در این امر ضروری به نظر می‌رسد تا بتوان از این رهگذر به تکرار تجربه تاریخی دارالنقابه‌ها با حذف ضعف‌های آن با هدف حفظ شان و منزلت خاندان و ذریه عترت نبوی در قالب نهادی مدنی اقدام نمود.
دانشمندان نسب‌شناس شیعه در طول تاریخ اسلام، با تلاش خستگی ناپذیری که انجام داده‌اند، بانی اقدامات مهمی در حفظ و انتقال دانش نسب شدند. اهتمام ایشان بیشتر معطوف به نسب سادات بوده است. با تلاش‌های آنان انساب سادات از فراموشی رهایی یافته و با زحمات فراوان، آنان توانسته‌اند، دانش‌نسب‌شناسی را از صدر اسلام تاکنون بازسازی کرده و از آن پاسداری نمایند. تألیف کتاب‌های گوناگون نسب به ویژه درباره انساب سادات طالبی و تشکیل مراکزی برای کار متمرکز و علمی در این خصوص، از اقدامات شیعیان نسابه برای حفظ سلسله نسب سادات بوده است. با توجه به مطالب ذکر شده توجه به انساب در روزگار ما نیز به عنایت بیشتری نیاز دارد زیرا با گسترش شهرها ،افزایش جمعیت و تکثیر نسل در قرون متمادی مخصوصاً در مورد ذریه نبوی و نسل سادات توجه به جلوگیری از هرگونه تحریف، انحراف و سرگشتگی در این امر ضروری به نظر می‌رسد تا بتوان از این رهگذر به تکرار تجربه تاریخی دارالنقابه‌ها با حذف ضعف‌های آن با هدف حفظ شان و منزلت خاندان و ذریه عترت نبوی در قالب نهادی مدنی اقدام نمود.
   
   


خط ۲۴۲: خط ۲۴۲:
10. ابن‌بطوطه، محمد‌بن‌عبدالله اللواتی الطنجی، تحفة النظار فی غرائب الامصار وعجایب الاسفار، بیروت: شرکة ابنا شریف الانصاری، 1432 ق.
10. ابن‌بطوطه، محمد‌بن‌عبدالله اللواتی الطنجی، تحفة النظار فی غرائب الامصار وعجایب الاسفار، بیروت: شرکة ابنا شریف الانصاری، 1432 ق.


11. الحسینی العبیدی تقی الدین المقریزی، احمد بن علی بن عبدالقادر ابوالعباس، اتعاظ الحنفاء بأخبار الائمة الفاطمیین الخلفاء، تحقیق جمال الدین اشیال، حلمی محمد احمد، قاهره، مجلس الاعلی لشئون الاسلامیة، 1416ق.
11. الحسینی العبیدی تقی الدین المقریزی، احمد بن علی بن عبدالقادر ابوالعباس، اتعاظ الحنفاء بأخبار الائمة الفاطمیین الخلفاء، تحقیق جمال‌الدین اشیال، حلمی محمد احمد، قاهره، مجلس الاعلی لشئون الاسلامیة، 1416ق.


12. حموی، یاقوت، مجمع الادباء، چ 2، ترجمه و تحقیق عبدالمحمد آیتی، تهران، سروش،1391ش.
12. حموی، یاقوت، مجمع الادباء، چ 2، ترجمه و تحقیق عبدالمحمد آیتی، تهران، سروش،1391ش.
خط ۲۷۱: خط ۲۷۱:
1.بشارت، مهدی، تشیع و ادوار اندیشه سیاسی شیعه از پیدایش تا حال، مجله سوره، ش 57-56، بهمن و اسفند 1390ش.
1.بشارت، مهدی، تشیع و ادوار اندیشه سیاسی شیعه از پیدایش تا حال، مجله سوره، ش 57-56، بهمن و اسفند 1390ش.


=پانویس=
== پانویس ==
{{پانویس|2}}
{{پانویس}}
=منابع=
=منابع=


[[رده:مقالات]]
[[رده:مقاله‌ها]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۰۲

ویرایش