جابر بن عبدالله انصاری: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۰: خط ۲۰:
'''جابر بن عبدالله انصاری''' به همراه شاگردش عطیه عوفی نخستین زائران حرم [[امام حسین (علیه السلام)]] بودند که پس از واقعة عاشورای سال 61 هجری از [[مدینه]] رهسپار [[عراق]] شدند و روز بیستم [[ماه صفر المظفر|صفر]] به [[کربلا]] رسیدند. زیارت [[اربعین]] [[امام حسین|سیدالشهدا (علیه السلام)]] یادگار اوست. جابر صحابی [[رسول خدا]] و پنج [[امام معصوم (علیه السلام)]] پیش از هجرت پیامبر| به مدینه، در منی با آن حضرت [[بیعت]]< کرد. او در جنگ های بسیاری در رکاب رسول خدا و [[امیرمؤمنان (علیه السلام)]] شرکت کرد و همواره مدافع پیامبر| و [[اهل بیت(علیه السلام)]] بود. گزارش جابر از حجةالوداع و حضور او در شمار راویان [[حدیث غدیر]]، نشان از شخصیت آگاه و شجاع او دارد. این صحابی جلیل‌القدر هیچ گاه در برابر ستم [[امویان|خلفای اموی]] خاموش نماند در رخدادهای صدر اسلام، حضوری پرنگ داشت.
'''جابر بن عبدالله انصاری''' به همراه شاگردش عطیه عوفی نخستین زائران حرم [[امام حسین (علیه السلام)]] بودند که پس از واقعة عاشورای سال 61 هجری از [[مدینه]] رهسپار [[عراق]] شدند و روز بیستم [[ماه صفر المظفر|صفر]] به [[کربلا]] رسیدند. زیارت [[اربعین]] [[امام حسین|سیدالشهدا (علیه السلام)]] یادگار اوست. جابر صحابی [[رسول خدا]] و پنج [[امام معصوم (علیه السلام)]] پیش از هجرت پیامبر| به مدینه، در منی با آن حضرت [[بیعت]]< کرد. او در جنگ های بسیاری در رکاب رسول خدا و [[امیرمؤمنان (علیه السلام)]] شرکت کرد و همواره مدافع پیامبر| و [[اهل بیت(علیه السلام)]] بود. گزارش جابر از حجةالوداع و حضور او در شمار راویان [[حدیث غدیر]]، نشان از شخصیت آگاه و شجاع او دارد. این صحابی جلیل‌القدر هیچ گاه در برابر ستم [[امویان|خلفای اموی]] خاموش نماند در رخدادهای صدر اسلام، حضوری پرنگ داشت.


=نسب جابر=
== نسب جابر ==
 
پدر جابر، عبدالله بن عمرو بن حزام(حرام) <ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 46، ص 60، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق</ref> بن ثعلبه بود <ref>کشی، محمد بن عمر، رجال الکشی(اختیار معرفة الرجال مع تعلیقات میر داماد الأسترآبادی)، محقق، مصحح، رجایی، مهدی‏، ج 1، ص 205، قم، مؤسسة آل البیت علیهم‌السلام‏، چاپ اول، 1363ش</ref> که در بیعت عقبه دوم همراه 70 نفر از مردم مدینه با پیامبر (صلی الله علیه) پیمان بست، <ref>ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی‏، المنتظم، ‏ محقق، عطا، محمد عبدالقادر، عطا، مصطفی عبدالقادر، ج 3، ص 189، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1412ق</ref> و از جمله 12 نقیبی شد که پیامبر (صلی الله علیه) آنها را برگزید. <ref>ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی‏، المنتظم، ‏ محقق، عطا، محمد عبدالقادر، عطا، مصطفی عبدالقادر، ج 3، ص 189، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1412ق</ref> عبدالله انصاری در [[جنگ احد]] در رکاب پیامبر اسلام (صلی الله علیه) در کنار [[حمزه]](عموی پیامبر) به شهادت رسید. <ref>المعارف، ص 307</ref> مادر جابر نسیبه(انیسه) <ref> ابن عساکر، ابوالقاسم علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، ج 11، ص 213، بیروت، دار الفکر، 1415ق</ref> بنت عقبة بن عدی بن سنان‏ بود. <ref> اسدالغابة فی معرفة الصحابة، ج ‏1، ص 307</ref>
پدر جابر، عبدالله بن عمرو بن حزام(حرام) <ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 46، ص 60، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق</ref> بن ثعلبه بود <ref>کشی، محمد بن عمر، رجال الکشی(اختیار معرفة الرجال مع تعلیقات میر داماد الأسترآبادی)، محقق، مصحح، رجایی، مهدی‏، ج 1، ص 205، قم، مؤسسة آل البیت علیهم‌السلام‏، چاپ اول، 1363ش</ref> که در بیعت عقبه دوم همراه 70 نفر از مردم مدینه با پیامبر (صلی الله علیه) پیمان بست، <ref>ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی‏، المنتظم، ‏ محقق، عطا، محمد عبدالقادر، عطا، مصطفی عبدالقادر، ج 3، ص 189، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1412ق</ref> و از جمله 12 نقیبی شد که پیامبر (صلی الله علیه) آنها را برگزید. <ref>ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی‏، المنتظم، ‏ محقق، عطا، محمد عبدالقادر، عطا، مصطفی عبدالقادر، ج 3، ص 189، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1412ق</ref> عبدالله انصاری در [[جنگ احد]] در رکاب پیامبر اسلام (صلی الله علیه) در کنار [[حمزه]](عموی پیامبر) به شهادت رسید. <ref>المعارف، ص 307</ref> مادر جابر نسیبه(انیسه) <ref> ابن عساکر، ابوالقاسم علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، ج 11، ص 213، بیروت، دار الفکر، 1415ق</ref> بنت عقبة بن عدی بن سنان‏ بود. <ref> اسدالغابة فی معرفة الصحابة، ج ‏1، ص 307</ref>


=فرزندان و نوادگان جابر=
== فرزندان و نوادگان جابر ==
 
برای جابر، سه فرزند بدون واسطه نام برده شده است. در کتاب «قاموس الرجال» گوید: جابر انصاری دو پسر داشت: عبدالرحمن و محمد. <ref>محمدتقی شوشتری، قاموس الرجال، ج 2، ص 526</ref> در کتاب تهذیب التهذیب آمده است: فرزندان جابر عبارتند از: عبدالرحمن، عقیل و محمد. <ref>ابن‌حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، ج 2، ص 42</ref>
برای جابر، سه فرزند بدون واسطه نام برده شده است. در کتاب «قاموس الرجال» گوید: جابر انصاری دو پسر داشت: عبدالرحمن و محمد. <ref>محمدتقی شوشتری، قاموس الرجال، ج 2، ص 526</ref> در کتاب تهذیب التهذیب آمده است: فرزندان جابر عبارتند از: عبدالرحمن، عقیل و محمد. <ref>ابن‌حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، ج 2، ص 42</ref>


خط ۴۴: خط ۴۲:
درباره انگیزه مهاجرت فرزندان جابر از [[مدینه]] منوره به استان فارس و زمان آغاز آن، احتمال می‌رود در زمانی که فرزندان [[امام موسی کاظم (علیه السلام)]] برای زیارت امام رضا (علیه السلام) از مدینه به سوی [[مرو]] حرکت کرده‌اند، از فرزندان جابر هم در کاروان آنان حضور داشته است. این کاروان وقتی به شیراز می‌رسد، حاکم فارس از طرف مأمون مأموریت می‌یابد تا از حرکت آنان جلوگیری کند و نبردی بین دو طرف درنمی‌گیرد و [[حضرت احمد بن موسی شاه چراغ]] و برادرش به شهادت می رسند. نوادگان جابر که در آن کاروان حضور داشته‌اند، پراکنده می‌شوند و در قریه «نودای جان» سکونت می گزینند و از نسل آنان تاکنون در همان جا اقامت دارند.
درباره انگیزه مهاجرت فرزندان جابر از [[مدینه]] منوره به استان فارس و زمان آغاز آن، احتمال می‌رود در زمانی که فرزندان [[امام موسی کاظم (علیه السلام)]] برای زیارت امام رضا (علیه السلام) از مدینه به سوی [[مرو]] حرکت کرده‌اند، از فرزندان جابر هم در کاروان آنان حضور داشته است. این کاروان وقتی به شیراز می‌رسد، حاکم فارس از طرف مأمون مأموریت می‌یابد تا از حرکت آنان جلوگیری کند و نبردی بین دو طرف درنمی‌گیرد و [[حضرت احمد بن موسی شاه چراغ]] و برادرش به شهادت می رسند. نوادگان جابر که در آن کاروان حضور داشته‌اند، پراکنده می‌شوند و در قریه «نودای جان» سکونت می گزینند و از نسل آنان تاکنون در همان جا اقامت دارند.


=اولین زائر قبر امام حسین=
== اولین زائر قبر امام حسین ==
 
جابر به همراه عطیه کوفی برای زیارت قبر [[امام حسین (علیه السلام)]] به کربلا رفتند. وقتی به کربلا رسیدند، جابر در [[رود فرات]] [[غسل]] کرد. سپس لنگی به کمر خود بست و قطعه دیگری (مانند [[لباس احرام]]) به شانه‏ خود گذاشت و خود را خوشبو نمود و به سمت قبر امام(علیه السلام) رفت. وقتی نزدیک قبر رسید، به عطیه گفت دستم را به قبر برسان. تا دست او به قبر رسید، بیهوش بر روی آن افتاد.  
جابر به همراه عطیه کوفی برای زیارت قبر [[امام حسین (علیه السلام)]] به کربلا رفتند. وقتی به کربلا رسیدند، جابر در [[رود فرات]] [[غسل]] کرد. سپس لنگی به کمر خود بست و قطعه دیگری (مانند [[لباس احرام]]) به شانه‏ خود گذاشت و خود را خوشبو نمود و به سمت قبر امام(علیه السلام) رفت. وقتی نزدیک قبر رسید، به عطیه گفت دستم را به قبر برسان. تا دست او به قبر رسید، بیهوش بر روی آن افتاد.  


عطیه قدری آب به صورت جابر پاشید تا به هوش آمد. سپس سه بار گفت: یا حسین، بعد از آن گفت: دوستی که جواب دوستش را نمی‌دهد! سپس گفت، چگونه پاسخ دهی؛ زیرا خون از رگ‌های گردنت به پشت و شانه تو روان شده، و بین بدن و سر مبارکت جدایی افتاده. سپس شروع به خواندن این زیات‌نامه نمود: «أَشْهَدُ أَنَّک ابْنُ النَّبِیینَ وَ ابْنُ سَیدِ الْمُؤْمِنِینَ وَ ابْنُ حَلِیفِ التَّقْوَی وَ سَلِیلُ الْهُدَی وَ خَامِسُ أَصْحَابِ الْکسَاءِ وَ ابْنُ سَیدِ النُّقَبَاءِ وَ ابْنُ فَاطِمَةَ سَیدَةِ النِّسَاءِ ...». <ref>بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، ج ‏2، ص 74</ref> گزارش شده که در همین ایام، خاندان امام حسین (علیه السلام) نیز به کربلا رسیده و همراه با جابر به عزاداری و سوگواری پرداختند. <ref>ابن نما حلی، جعفر بن محمد، مثیر الأحزان، ص 107، قم، مدرسه امام مهدی، چاپ سوم، 1406ق</ref>
عطیه قدری آب به صورت جابر پاشید تا به هوش آمد. سپس سه بار گفت: یا حسین، بعد از آن گفت: دوستی که جواب دوستش را نمی‌دهد! سپس گفت، چگونه پاسخ دهی؛ زیرا خون از رگ‌های گردنت به پشت و شانه تو روان شده، و بین بدن و سر مبارکت جدایی افتاده. سپس شروع به خواندن این زیات‌نامه نمود: «أَشْهَدُ أَنَّک ابْنُ النَّبِیینَ وَ ابْنُ سَیدِ الْمُؤْمِنِینَ وَ ابْنُ حَلِیفِ التَّقْوَی وَ سَلِیلُ الْهُدَی وَ خَامِسُ أَصْحَابِ الْکسَاءِ وَ ابْنُ سَیدِ النُّقَبَاءِ وَ ابْنُ فَاطِمَةَ سَیدَةِ النِّسَاءِ ...». <ref>بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، ج ‏2، ص 74</ref> گزارش شده که در همین ایام، خاندان امام حسین (علیه السلام) نیز به کربلا رسیده و همراه با جابر به عزاداری و سوگواری پرداختند. <ref>ابن نما حلی، جعفر بن محمد، مثیر الأحزان، ص 107، قم، مدرسه امام مهدی، چاپ سوم، 1406ق</ref>


=وفات جابر=
== وفات جابر ==
 
از میان اصحاب پیامبر (صلی الله علیه) او آخرین کسی بود که از دنیا رفت. وفات او در دوران عبدالملک بن مروان <ref> الرجال (لابن داود)، ص 79</ref> و در یکی از سال‌های 68، 74،77[52] یا 78 هجری و در سن 94 سالگی <ref> المعارف، ص 307</ref> در شهر مدینه رخ داد <ref>مسعودی، ابوالحسن علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق، داغر، اسعد، ج 3، ص 115، قم، دار الهجرة، چاپ دوم، 1409ق</ref> و ابان بن عثمان بر او نماز خواند. <ref>المعارف، ص 307</ref>
از میان اصحاب پیامبر (صلی الله علیه) او آخرین کسی بود که از دنیا رفت. وفات او در دوران عبدالملک بن مروان <ref> الرجال (لابن داود)، ص 79</ref> و در یکی از سال‌های 68، 74،77[52] یا 78 هجری و در سن 94 سالگی <ref> المعارف، ص 307</ref> در شهر مدینه رخ داد <ref>مسعودی، ابوالحسن علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق، داغر، اسعد، ج 3، ص 115، قم، دار الهجرة، چاپ دوم، 1409ق</ref> و ابان بن عثمان بر او نماز خواند. <ref>المعارف، ص 307</ref>


=قبر جابر در کجاست=
== قبر جابر در کجاست ==
 
در بعضی از کتاب‌ها نوشته‌اند جابر بن عبدالله از صحابه ای است که در [[بقیع]] دفن شده‌اند. اما از بعضی احادیث تاریخی به دست می‌آید که او در قبرستان طایفه «بنی سلمه» در غرب مدینه دفن شده است؛ چرا که جابر هم از بنی سلمه بوده است. ابن عساکر حدیثی آورده است که «ابان بن عثمان» والی مدینه به فرزندان جابر پیام داد: هر گاه پدرتان مرد، او را دفن نکنید تا من بر او [[نماز]] گزارم. وقتی جابر از دنیا رفت، ابان آمد و پرسید: کجا دفن می‌شود؟ گفتند: آن جا که مردگان بنی سلمه را دفن می‌کنیم. <ref>تاریخ دمشق، ج 11، ص 237</ref>
در بعضی از کتاب‌ها نوشته‌اند جابر بن عبدالله از صحابه ای است که در [[بقیع]] دفن شده‌اند. اما از بعضی احادیث تاریخی به دست می‌آید که او در قبرستان طایفه «بنی سلمه» در غرب مدینه دفن شده است؛ چرا که جابر هم از بنی سلمه بوده است. ابن عساکر حدیثی آورده است که «ابان بن عثمان» والی مدینه به فرزندان جابر پیام داد: هر گاه پدرتان مرد، او را دفن نکنید تا من بر او [[نماز]] گزارم. وقتی جابر از دنیا رفت، ابان آمد و پرسید: کجا دفن می‌شود؟ گفتند: آن جا که مردگان بنی سلمه را دفن می‌کنیم. <ref>تاریخ دمشق، ج 11، ص 237</ref>


confirmed، مدیران
۳۲٬۹۹۳

ویرایش