ادریسیان: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۳۰ ژانویهٔ ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - 'دولتها' به 'دولت‌ها'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'دولتها' به 'دولت‌ها')
 
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۳: خط ۳:
[[پرونده:قلمرو ادریسیان.png|جایگزین=|بندانگشتی|قلمرو ادریسیان]]
[[پرونده:قلمرو ادریسیان.png|جایگزین=|بندانگشتی|قلمرو ادریسیان]]
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
! نام!! سلسله ادریسیان
!نام!!سلسله ادریسیان
|-
|-
|مؤسس
|مؤسس
|[[ادریس اول]]
|[[ادریس اول]]
|-
|-
|سال تأسیس
|سال تأسیس
خط ۲۶: خط ۲۶:
</div>
</div>


</div>
حکومت ادریسیان (به عربی: الأدارسة)، در سال ۱۷۲ق به‌دست [[ادریس بن محمدِ نفس زکیه]] تشکیل شد. ادریس در جنگ [[صاحب فخ]] با [[عباسیان]] جان سالم به‌در برد و به [[مغرب دور]] رفت؛ قبایل بربر با وی بیعت کردند و دولتی علوی و مستقل به نام ادریسیان تشکیل شد.
حکومت ادریسیان (به عربی: الأدارسة)، در سال ۱۷۲ق به‌دست [[ادریس بن محمدِ نفس زکیه]] تشکیل شد.ادریس،  در جنگ [[صاحب فخ]] با [[عباسیان]]، جان سالم به‌در برد و به [[مغرب دور]] رفت؛ قبایل بربر با وی بیعت کردند و دولتی علوی و مستقل به نام ادریسیان تشکیل شد.
اِدریسیان سلسله‌ای بودند که در [[مراکش]] و بخشی از الجزایر فرمانروایی کرده‌اند. آنها نخستین سلسله‌ای بودند که سعی کردند باورهای [[شیعه]] را، البته به صورت بسیار ضعیف، در [[مغرب]] رواج دهند.
اِدریسیان سلسله‌ای بودند که در [[مراکش]] و بخشی از الجزایر فرمانروایی کرده‌اند. آن‌ها نخستین سلسله‌ای بودند که سعی کردند باورهای [[شیعه]] را، البته به صورت بسیار ضعیف، در [[مغرب]] رواج دهند.
 
 
==رابطه عباسیان و علویان==
 
 
زمانی که [[علویان]] و [[عباسیان]] که هر دو از بنی‌هاشم‌اند، برای جنگ با [[امویان]] و باز پس گرفتن خلافت از آن‌ها برخاستند، [[علویان]] می‌پنداشتند [[خلافت]] از آنِ آنان خواهد شد، زیرا آنان از خاندان پیامبرند، ولی [[بنی‌عباس]] پس از شکست [[مروان بن محمد]]، واپسین [[خلیفه]] اموی در سال ۱۳۱ق، در جنگ «زاب»، با ابوالعباس عبدالله بن محمد بن علی بن عبدالله بن عباس، ملقب به [[سفّاح]] [[بیعت]] کردند. علویان پس از این پیش‌آمد و بیعت بنی‌عباس با [[سفّاح]] ناامید به مدینه بازگشته، با دعوت برای خویش، [[خلافت]] [[خلیفه]] عباسی را رد کردند.
 
==قیام نفس زکیه==


== رابطه عباسیان و علویان ==


در دوره خلافت ابوجعفر منصور، محمد (نفس زکیه) بن عبدالله (محض) بن حسن مثنی بن حسن بن علی بن ابی طالب علیهم‌السلام، رهبر [[علویان]]، در [[مدینه]] قیام کرده، به‌عنوان [[خلیفه]] مردم را به‌سوی خویش خواند. منصور نمی‌خواست با وی درگیری و جنگ کند، لذا به نامه‌نگاری با وی پرداخت و نامه‌هایی بین آن دو ردّ و بدل شد که در آن‌ها هریک از دو طرف با دلیل‌هایی می‌خواستند حق خلافت را برای خویش ثابت کنند، و چون این نامه نگاری‌ها به جایی نرسید، منصور لشکری به جنگ با [[محمد نفس زکیه]] روانه کرد. محمد در این جنگ در سال ۱۴۵ق کشته شد.
زمانی که [[علویان]] و [[عباسیان]] که هر دو از بنی‌هاشم‌اند، برای جنگ با [[امویان]] و باز پس گرفتن خلافت از آنها برخاستند، [[علویان]] می‌پنداشتند [[خلافت]] از آنِ آنان خواهد شد، زیرا آنان از خاندان پیامبرند، ولی [[بنی‌عباس]] پس از شکست [[مروان بن محمد]]، واپسین [[خلیفه]] اموی در سال ۱۳۱ق، در جنگ «زاب»، با ابوالعباس عبدالله بن محمد بن علی بن عبدالله بن عباس، ملقب به [[سفّاح]] [[بیعت]] کردند. علویان پس از این پیش‌آمد و بیعت بنی‌عباس با [[سفّاح]] ناامید به مدینه بازگشته، با دعوت برای خویش، [[خلافت]] [[خلیفه]] عباسی را رد کردند.


==قیام صاحب فخ==
== قیام نفس زکیه ==


در دوره خلافت ابوجعفر منصور، محمد (نفس زکیه) بن عبدالله (محض) بن حسن مثنی بن حسن بن علی بن ابی‌طالب علیهم‌السلام، رهبر [[علویان]]، در [[مدینه]] قیام کرده، به‌عنوان [[خلیفه]] مردم را به‌سوی خویش خواند. منصور نمی‌خواست با وی درگیری و جنگ کند، لذا به نامه‌نگاری با وی پرداخت و نامه‌هایی بین آن دو ردّ و بدل شد که در آنها هریک از دو طرف با دلیل‌هایی می‌خواستند حق خلافت را برای خویش ثابت کنند، و چون این نامه نگاری‌ها به جایی نرسید، منصور لشکری به جنگ با [[محمد نفس زکیه]] روانه کرد. محمد در این جنگ در سال ۱۴۵ق کشته شد.


در سال ۱۶۹ق یکی دیگر از [[علویان]] ضد منصور قیام کرد. او حسین بن علی بن حسن مثلث بن حسن مثنی بن حسن بن علی بن ابی طالب بود. در این قیام، ادریس و یحیی، دو عمویِ وی و فرزندان عبدالله محض او را همراهی می‌کردند. منصور لشکری برای سرکوبی او فرستاد. میان دو گروه جنگی نزدیک [[مدینه]] در محلی به نام «فخّ» درگرفت که به کشته شدن حسین انجامید.
== قیام صاحب فخ ==


==تشکیل حکومت==
در سال ۱۶۹ق یکی دیگر از [[علویان]] ضد منصور قیام کرد. او حسین بن علی بن حسن مثلث بن حسن مثنی بن حسن بن علی بن ابی‌طالب بود. در این قیام، ادریس و یحیی، دو عمویِ وی و فرزندان عبدالله محض او را همراهی می‌کردند. منصور لشکری برای سرکوبی او فرستاد. میان دو گروه جنگی نزدیک [[مدینه]] در محلی به نام «فخّ» درگرفت که به کشته شدن حسین انجامید.


== تشکیل حکومت ==


عموی وی، ادریس بن محمدِ نفس زکیه از این نبرد جان سالم به در برده، روانه مغرب دور و بر یکی از قبایل [[بربر]] به نام اوربه وارد شد و خود را به آنان معرفی کرد. آنان با وی [[بیعت]] کردند و قبایل دیگری نیز به اطاعتش درآمدند. ادریس بیعت [[بنی عباس]] را از مردم برداشت. وی با ساختن شهر «فاس» آن را مرکز حکومت خویش قرار داد و در سال ۱۷۲ق دولتی علوی و مستقل به نام ادریسیان تشکیل داد.<ref>ترمانینی، عبدالسلام، رویدادهای تاریخ اسلام، ج۱، ص۴۰۶-۴۰۷، شرح حال ادریس اول.</ref>
عموی وی، ادریس بن محمدِ نفس زکیه از این نبرد جان سالم به در برده، روانه مغرب دور و بر یکی از قبایل [[بربر]] به نام اوربه وارد شد و خود را به آنان معرفی کرد. آنان با وی [[بیعت]] کردند و قبایل دیگری نیز به اطاعتش درآمدند. ادریس بیعت [[بنی عباس]] را از مردم برداشت. وی با ساختن شهر «فاس» آن را مرکز حکومت خویش قرار داد و در سال ۱۷۲ق دولتی علوی و مستقل به نام ادریسیان تشکیل داد.<ref>ترمانینی، عبدالسلام، رویدادهای تاریخ اسلام، ج۱، ص۴۰۶-۴۰۷، شرح حال ادریس اول.</ref>


تا زمان آن‌ها [[خوارج]] برابری‌خواه افراطی بر این منطقه فرمانروایی داشتند. [[ادریس اول]] نوه [[حسن ابن علی]] بود و از این رو با سلسله [[امامان شیعه]] پیوسته بود.
تا زمان آنها [[خوارج]] برابری‌خواه افراطی بر این منطقه فرمانروایی داشتند. [[ادریس اول]] نوه [[حسن ابن علی]] بود و از این رو با سلسله [[امامان شیعه]] پیوسته بود.


گمان می‌رود که ادریس اول بنای شهر فاس را آغاز کرده‌است. این شهر، مهاجران اسپانیایی [[مسلمان]] و [[افریقیه]] را جذب کرد و شهری پرجمعیت گشت و پایتخت ادریسیان شد. دوره فرمانروایی ادریسیان از جهت گسترش فرهنگ اسلامی در میان قبایل تازه [[مسلمان]] شده [[بربر]] مهم است.
گمان می‌رود که ادریس اول بنای شهر فاس را آغاز کرده‌است. این شهر، مهاجران اسپانیایی [[مسلمان]] و افریقیه را جذب کرد و شهری پرجمعیت گشت و پایتخت ادریسیان شد. دوره فرمانروایی ادریسیان از جهت گسترش فرهنگ اسلامی در میان قبایل تازه [[مسلمان]] شده [[بربر]] مهم است.


ادریسیان بر اثر فشارهای [[فاطمیان[[ [[مصر]] و [[امویان]] [[اندلس]] رو به نابودی گذاشتند ولی دوباره در سال ۳۳۶ق نه به صورت دولت بلکه به عنوان والیان [[بنی‌امیه]] [[اسپانیا]] بر منطقه فرمانروایی کردند. در سال ۳۴۶ق، [[امویان]] [[اسپانیا]] حسن، آخرین فرمانروای ادارسه را اسیر کردند و او را به قرطبه انتقال دادند و به این ترتیب پس از دو سده فرمانروایی، دودمان ادریسی به کلی از میان رفت.<ref>کلیفورد ادموند بوسورث، ۴۵.</ref> <ref>استانلی لین پل، ۴۴.</ref>
ادریسیان بر اثر فشارهای فاطمیان [[مصر]] و [[امویان]] [[اندلس]] رو به نابودی گذاشتند ولی دوباره در سال ۳۳۶ق نه به صورت دولت بلکه به عنوان والیان [[بنی‌امیه]] [[اسپانیا]] بر منطقه فرمانروایی کردند. در سال ۳۴۶ق، [[امویان]] [[اسپانیا]] حسن، آخرین فرمانروای ادارسه را اسیر کردند و او را به قرطبه انتقال دادند و به این ترتیب پس از دو سده فرمانروایی، دودمان ادریسی به کلی از میان رفت.<ref>کلیفورد ادموند بوسورث، ۴۵.</ref> <ref>استانلی لین پل، ۴۴.</ref>


=فرمانرواها=
=فرمانرواها=
خط ۶۱: خط ۵۵:
اسامی فرمانروایان ادریسی چنین است:
اسامی فرمانروایان ادریسی چنین است:


*[[ادریس اول]]
* [[ادریس اول]]
 
* ادریس دوم
*ادریس دوم
* محمدالمنتصر
 
* علی اول
*محمدالمنتصر
* یحیی اول
 
* یحیی دوم
*علی اول
* علی دوم
 
* یحیی سوم المقدام
*یحیی اول
* یحیی چهارم
 
* حسن‌الحجام
*یحیی دوم
* قاسم یکم
 
* احمد یکم
*علی دوم
* حسن بن کنون
 
*یحیی سوم المقدام
 
*یحیی چهارم
 
*حسن‌الحجام
 
*قاسم یکم
 
*احمد یکم
 
*حسن بن کنون  
 


 
== پانویس ==
==پانویس==
{{پانویس|1}}
{{پانویس|1}}
[[رده: حاکمان الجزایر]]
[[رده: تاریخ مغرب]]


'''منابع:'''
'''منابع:'''


1. عبدالسلام ترمانینی، رویدادهای تاریخ اسلام، ترجمه پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ج۲، ص۴۰-۴۱.
* عبدالسلام ترمانینی، رویدادهای تاریخ اسلام، ترجمه پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ج۲، ص۴۰-۴۱.
 
* کلیفورد ادموند بوسورث (۱۳۷۱)، سلسله‌های اسلامی، ترجمهٔ فریدون بدره‌ای، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی(پژوهشگاه).
2. کلیفورد ادموند بوسورث (۱۳۷۱)، سلسله‌های اسلامی، ترجمهٔ فریدون بدره‌ای، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی(پژوهشگاه).
* استانلی لین پل، و. و بارتولد، خلیل ادهم و احمد سعید سلیمان (تابستان ۱۳۶۳)، تاریخ دولت‌های اسلامی و خاندانهای حکومتگر جلد اوّل، ترجمهٔ صادق سجادی، تهران: نقش جهان.


3. استانلی لین پل، و.و بارتولد، خلیل ادهم و احمد سعید سلیمان (تابستان ۱۳۶۳)، تاریخ دولتهای اسلامی و خاندانهای حکومتگر جلد اوّل، ترجمهٔ صادق سجادی، تهران: نقش جهان.
[[رده:تاریخ]]
[[رده:حکومت‌ها]]
[[رده:مغرب]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۱۰

ویرایش