احمد بن محمد بن صدیق غماری: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' .' به '.'
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،')
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
خط ۱۲۳: خط ۱۲۳:
غماری معتقد است اگر جرح بر تعدیل مقدم باشد دیگر راوی ثقه‌ای باقی نمی‌ماند چرا که هر راوی قطعا از سوی عالمی رجالی، دچار جرح شده است. در اینصورت همه روات دروغگو قلمداد خواهند شد و به جرح همه آنان حکم می‌شود. بنابراین قاعده تقدم جرح بر تعدیل، بصورت مطلق قبول نمی‌گردد.<ref>همان، ص57.</ref>
غماری معتقد است اگر جرح بر تعدیل مقدم باشد دیگر راوی ثقه‌ای باقی نمی‌ماند چرا که هر راوی قطعا از سوی عالمی رجالی، دچار جرح شده است. در اینصورت همه روات دروغگو قلمداد خواهند شد و به جرح همه آنان حکم می‌شود. بنابراین قاعده تقدم جرح بر تعدیل، بصورت مطلق قبول نمی‌گردد.<ref>همان، ص57.</ref>


===روایت عثمان بن حنیف <ref>أَنَّ رَجُلًا ضَرِیرَ الْبَصَرِ أَتَى النَّبِیَّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآله وسَلَّمَ، فَقَالَ: ادْعُ اللَّهَ أَنْ یُعَافِیَنِی، قَالَ: «إِنْ شِئْتَ دَعَوْتُ لَکَ، وَإِنْ شِئْتَ أَخَّرْتُ ذَاکَ، فَهُوَ خَیْرٌ» . فَقَالَ: " ادْعُهُ، فَأَمَرَهُ أَنْ یَتَوَضَّأَ، فَیُحْسِنَ وُضُوءَهُ، وَیُصَلِّیَ رَکْعَتَیْنِ، وَیَدْعُوَ بِهَذَا الدُّعَاءِ: اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ، وَأَتَوَجَّهُ إِلَیْکَ بِنَبِیِّکَ مُحَمَّد(صلی الله علیه وآله) نَبِیِّ الرَّحْمَةِ....»    مسند احمد بن حنبل، ج27، ص478، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1421 ه ق .</ref> از منظر احمد بن صدیق===
===روایت عثمان بن حنیف <ref>أَنَّ رَجُلًا ضَرِیرَ الْبَصَرِ أَتَى النَّبِیَّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآله وسَلَّمَ، فَقَالَ: ادْعُ اللَّهَ أَنْ یُعَافِیَنِی، قَالَ: «إِنْ شِئْتَ دَعَوْتُ لَکَ، وَإِنْ شِئْتَ أَخَّرْتُ ذَاکَ، فَهُوَ خَیْرٌ». فَقَالَ: " ادْعُهُ، فَأَمَرَهُ أَنْ یَتَوَضَّأَ، فَیُحْسِنَ وُضُوءَهُ، وَیُصَلِّیَ رَکْعَتَیْنِ، وَیَدْعُوَ بِهَذَا الدُّعَاءِ: اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ، وَأَتَوَجَّهُ إِلَیْکَ بِنَبِیِّکَ مُحَمَّد(صلی الله علیه وآله) نَبِیِّ الرَّحْمَةِ....»    مسند احمد بن حنبل، ج27، ص478، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1421 ه ق.</ref> از منظر احمد بن صدیق===
یکی از ادله ای که موافقین مشروعیت توسل به ذات صالحین، بدان استناد کرده اند، روایت مشهور عثمان بن حنیف است. این روایت در بسیاری از آثار وهابیت، تضعیف شده است<ref>چنانکه بن عثیمین از علمای مشهور وهابیت، در مورد این روایت می گوید «وما ورد فی ذلک من حدیث ضعیف: "أسألک بنبیک نبی الرحمة"....»  فتح ذی الجلال والاکرام، ج 2، ص455.</ref>  حال آنکه احمد بن صدیق در مورد این روایت چنین تصریح می‌کند: «اما الحدیث عثمان بن حنیف فصحیح باتفاق الحفاظ و ممن نص علی صحته منهم الترمذی و ابن خزیمه، و ابن حبان، و الحاکم و زاد انه علی شرط الشیخین»<ref>غماری، احمد، قطع العروق الوردیه، ص58،  قاهره، دارالمصطفی، 2007 م.</ref>  حدیث عثمان بن حنیف به اتفاق همه حفاظ، حدیثی صحیح می‌باشد. ترمذی، ابن خزیمه، ابن حبان و حاکم نیشابوری از جمله علمایی هستند که به صحت آن اذعان کرده اند. حتی حاکم نیشابوری این روایت را علی شرط الشیخین<ref>یعنی روایتی که بخاری و مسلم در صحیحین از تمام روات آن، روایت نقل کرده اند.</ref> دانسته است.
یکی از ادله ای که موافقین مشروعیت توسل به ذات صالحین، بدان استناد کرده اند، روایت مشهور عثمان بن حنیف است. این روایت در بسیاری از آثار وهابیت، تضعیف شده است<ref>چنانکه بن عثیمین از علمای مشهور وهابیت، در مورد این روایت می گوید «وما ورد فی ذلک من حدیث ضعیف: "أسألک بنبیک نبی الرحمة"....»  فتح ذی الجلال والاکرام، ج 2، ص455.</ref>  حال آنکه احمد بن صدیق در مورد این روایت چنین تصریح می‌کند: «اما الحدیث عثمان بن حنیف فصحیح باتفاق الحفاظ و ممن نص علی صحته منهم الترمذی و ابن خزیمه، و ابن حبان، و الحاکم و زاد انه علی شرط الشیخین»<ref>غماری، احمد، قطع العروق الوردیه، ص58،  قاهره، دارالمصطفی، 2007 م.</ref>  حدیث عثمان بن حنیف به اتفاق همه حفاظ، حدیثی صحیح می‌باشد. ترمذی، ابن خزیمه، ابن حبان و حاکم نیشابوری از جمله علمایی هستند که به صحت آن اذعان کرده اند. حتی حاکم نیشابوری این روایت را علی شرط الشیخین<ref>یعنی روایتی که بخاری و مسلم در صحیحین از تمام روات آن، روایت نقل کرده اند.</ref> دانسته است.


خط ۱۴۸: خط ۱۴۸:


===دیدگاه احمد غماری در مورد محمد بن عبدالوهاب و پیروان او===
===دیدگاه احمد غماری در مورد محمد بن عبدالوهاب و پیروان او===
احمد غماری در یکی از آثارش در مورد [[محمد بن عبدالوهاب]] می‌نویسد: «وان امامهم النجدی هو قرن الشیطان .....فانهم لا تنفع فیهم حجه، و لاینجع فی ردهم الی الحق دلیل و انما ینجع فیهم السیف کما امر به النبی (صلی الله علیه وآله) فقال اقتلوهم فان فی قتلهم اجرا عندالله لمن قتلهم»<ref>غماری، احمد، قطع العروق الوردیه، ص85، هلند(لیدن)، دارالمصطفی، چاپ اول، 1428 ه ق.</ref> (محمد بن عبدالوهاب) امام آنها (وهابیت) شاخ شیطان است. با آنها احتجاج کردن فایده ای ندارد. و برای رد کردن ادعاهایشان، اقامه دلیل انسان را موفق نمی‌کند. بلکه در مقابله با آنان، شمشیر است که باعث موفقیت و غلبه بر آنان می‌شود. چنانکه پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله) فرمودند: آنها را بکشید، پس همانا برای کسی که آنها را می کشد، اجری در نزد خدا وجود دارد.
احمد غماری در یکی از آثارش در مورد [[محمد بن عبدالوهاب]] می‌نویسد: «وان امامهم النجدی هو قرن الشیطان.....فانهم لا تنفع فیهم حجه، و لاینجع فی ردهم الی الحق دلیل و انما ینجع فیهم السیف کما امر به النبی (صلی الله علیه وآله) فقال اقتلوهم فان فی قتلهم اجرا عندالله لمن قتلهم»<ref>غماری، احمد، قطع العروق الوردیه، ص85، هلند(لیدن)، دارالمصطفی، چاپ اول، 1428 ه ق.</ref> (محمد بن عبدالوهاب) امام آنها (وهابیت) شاخ شیطان است. با آنها احتجاج کردن فایده ای ندارد. و برای رد کردن ادعاهایشان، اقامه دلیل انسان را موفق نمی‌کند. بلکه در مقابله با آنان، شمشیر است که باعث موفقیت و غلبه بر آنان می‌شود. چنانکه پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله) فرمودند: آنها را بکشید، پس همانا برای کسی که آنها را می کشد، اجری در نزد خدا وجود دارد.


احمد در جای دیگری نیز می‌نویسد:«و یکفیک ان قرن الشیطان النجدی و اتباعه و مذهبه الفاسد ولید افکار ابن تیمیه و اقواله»<ref>غماری، احمد، الجواب المفید، ص11، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1423 ه ق.</ref> در این عبارت بخوبی چند مطلب روشن می‌شود:
احمد در جای دیگری نیز می‌نویسد:«و یکفیک ان قرن الشیطان النجدی و اتباعه و مذهبه الفاسد ولید افکار ابن تیمیه و اقواله»<ref>غماری، احمد، الجواب المفید، ص11، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1423 ه ق.</ref> در این عبارت بخوبی چند مطلب روشن می‌شود:
خط ۱۵۹: خط ۱۵۹:


===دیدگاهش در مورد شاه ولی الله دهلوی===
===دیدگاهش در مورد شاه ولی الله دهلوی===
احمد غماری می‌گوید: من او را ولی الله نمی‌دانم بلکه او، ولی شیطان است.<ref>همان، ص47</ref>  غماری در موضع دیگری نیز در مورد شاه ولی الله دهلوی می‌نویسد: «فلا تغتر بشهره احمد بن عبدالرحیم الدهلوی فانه خبیث الباطن .... و لا رفعه مناره لا سیما مع انتسابه الی التصوف ولکنه رجل مخبول مجنون، ففی موضع تجده تیمیا محاربا للصوفیه.و فی موضع تجده غارقا فی بحار التصوف مدعیا فیه المقامات العالیه  مره تجده ناصبیا حربا لعلی و آل بیته(علیهم السلام)»<ref>همان.</ref> شهرت ولی الله دهلوی تو را فریب ندهد، باطن او خبیث است. هرچند وی منتسب به تصوف است ولیکن مردی دیوانه است چراکه در یک موضع او را از طرفداران ابن تیمیه و در مقابله با تصوف مشاهده می‌کنی. در موضوع دیگر می‌بینی که وی از طرفداران و غرق شدگان در دریای تصوف است. در موضع سومی نیز شاه ولی الله را ناصبی و دشمن امیرالمومنین علی و خاندان ایشان (علیهم السلام) می یابی.
احمد غماری می‌گوید: من او را ولی الله نمی‌دانم بلکه او، ولی شیطان است.<ref>همان، ص47</ref>  غماری در موضع دیگری نیز در مورد شاه ولی الله دهلوی می‌نویسد: «فلا تغتر بشهره احمد بن عبدالرحیم الدهلوی فانه خبیث الباطن.... و لا رفعه مناره لا سیما مع انتسابه الی التصوف ولکنه رجل مخبول مجنون، ففی موضع تجده تیمیا محاربا للصوفیه.و فی موضع تجده غارقا فی بحار التصوف مدعیا فیه المقامات العالیه  مره تجده ناصبیا حربا لعلی و آل بیته(علیهم السلام)»<ref>همان.</ref> شهرت ولی الله دهلوی تو را فریب ندهد، باطن او خبیث است. هرچند وی منتسب به تصوف است ولیکن مردی دیوانه است چراکه در یک موضع او را از طرفداران ابن تیمیه و در مقابله با تصوف مشاهده می‌کنی. در موضوع دیگر می‌بینی که وی از طرفداران و غرق شدگان در دریای تصوف است. در موضع سومی نیز شاه ولی الله را ناصبی و دشمن امیرالمومنین علی و خاندان ایشان (علیهم السلام) می یابی.


===عریف و تمجید از اخوان المسلمین===
===عریف و تمجید از اخوان المسلمین===
خط ۱۶۸: خط ۱۶۸:


===دیدگاه غماری در مورد البانی===
===دیدگاه غماری در مورد البانی===
غماری با بیان اینکه البانی او را خَلَفی نامیده است، می‌نویسد: «و کذب عدوالله فی نسبتی الی الخلفیه ....ولکنه لجهله یری ان کل من لیس بتیمی، وهابی فهو خلفی»<ref>همان، 61.</ref> دشمن خدا(البانی) در نسبت دادن من به خَلَفیت دروغ می گوید.(من سلفی هستم)،.... البانی بخاطر جهلش، هرکسی را که پیرو ابن تیمیه و وهابیت نباشد را خلفی می‌داند.
غماری با بیان اینکه البانی او را خَلَفی نامیده است، می‌نویسد: «و کذب عدوالله فی نسبتی الی الخلفیه....ولکنه لجهله یری ان کل من لیس بتیمی، وهابی فهو خلفی»<ref>همان، 61.</ref> دشمن خدا(البانی) در نسبت دادن من به خَلَفیت دروغ می گوید.(من سلفی هستم)،.... البانی بخاطر جهلش، هرکسی را که پیرو ابن تیمیه و وهابیت نباشد را خلفی می‌داند.
همچنین غماری در تعلیقه‌ای که بر کتاب "نهایه الامال فی صحه و شرح حدیث عرض الاعمال" در مورد روش البانی راجع به تصحیح و یا تضعیف روایات می‌نویسد: «فتصحیحه و تضعیفه انما هو علی حسب مزاجه و هواه. و تلک الطریقه غیر مرضیه عندالله و عندالعلماء بالحدیث.»<ref>نهایه الامال فی صحه و شرح حدیث عرض الاعمال، ص4، مصر، مکتبه القاهره، 1427 ه ق.</ref>  تصحیح و تضعیف روایات توسط البانی، بر حسب میل و هوی و هوسش صورت می گیرد (روایاتی که باب میلش باشد قبول می‌شود ولی اگر روایتی مخالف مزاجش باشد، تضعیف خواهد شد)، از این روش،  نه خدای متعال راضی است و نه علماء حدیث.
همچنین غماری در تعلیقه‌ای که بر کتاب "نهایه الامال فی صحه و شرح حدیث عرض الاعمال" در مورد روش البانی راجع به تصحیح و یا تضعیف روایات می‌نویسد: «فتصحیحه و تضعیفه انما هو علی حسب مزاجه و هواه. و تلک الطریقه غیر مرضیه عندالله و عندالعلماء بالحدیث.»<ref>نهایه الامال فی صحه و شرح حدیث عرض الاعمال، ص4، مصر، مکتبه القاهره، 1427 ه ق.</ref>  تصحیح و تضعیف روایات توسط البانی، بر حسب میل و هوی و هوسش صورت می گیرد (روایاتی که باب میلش باشد قبول می‌شود ولی اگر روایتی مخالف مزاجش باشد، تضعیف خواهد شد)، از این روش،  نه خدای متعال راضی است و نه علماء حدیث.


خط ۱۷۵: خط ۱۷۵:


=تالیفات=
=تالیفات=
احمد بن صدیق غماری را می‌توان سیوطی دوران خودش نامید<ref>همان، ص87.</ref>. که نزدیک به 200 عنوان کتاب در موضوعات مختلف فقهی، اعتقادی، حدیثی و تصوف و ... از او بر جای مانده است. برخی از مهم ترین آثار احمد غماری عبارتند از:<br>
احمد بن صدیق غماری را می‌توان سیوطی دوران خودش نامید<ref>همان، ص87.</ref>. که نزدیک به 200 عنوان کتاب در موضوعات مختلف فقهی، اعتقادی، حدیثی و تصوف و... از او بر جای مانده است. برخی از مهم ترین آثار احمد غماری عبارتند از:<br>
1- الائتساء فی إثبات نبوة النساء؛<br>
1- الائتساء فی إثبات نبوة النساء؛<br>
2- الأجوبة الصارفة لإشکال حدیث الطائفة؛<br>
2- الأجوبة الصارفة لإشکال حدیث الطائفة؛<br>
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۱۰

ویرایش