طاهر بن حسین بن طاهر


طاهر بن حسین بن طاهر (1184 - 1241ق) عالم دینی، نویسنده و رهبر سیاسی حضرمی بود. او در میان مردم اصلاح طلب می کرد و آتش نزاع را خاموش می کرد و پرچم های حق را می گستراند. او در سال 1220 هجری قمری به ناصر الدین ملقب شد که با همت برادرانش در ایجاد حکومت واحد اسلامی در حضرموت برای نجات وطن و مردمش کوشید. از استبداد حاکم بر قبایل مسلح.

Ambox clock.svg


نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.

یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ۰۹:۴۰، ۸ دسامبر ۲۰۲۱؛




نسب

طاهر بن حسین بن طاهر بن محمد بن هاشم بن عبدالرحمن بن عبدالله بن عبدالرحمن بن محمد مگفون بن عبدالرحمن بابطینه بن احمد بن علوی بن الفقیه احمد بن عبدالرحمن بن علوی، عموی فقیه مقدم بن محمد، مالک. از Mirbat بن علی، Khalee ، Qism بن علوی بن محمد بن علوی بن عبید الله بن احمد آل -Muhajir بن عیسیپسر محمد AL -Naqib بن علی - العریضی بن جعفر الصادق بن محمد - باقر بن علی زین AL - العابدین بن AL - حسین AL-سبط بن امام علی بن ابی طالب ، و امام علی، همسر فاطمه ، دختر محمد، درود بر او .

وی بیست و نهمین نوه رسول خدا محمد صلی الله علیه و آله و سلم است.

تولد و تربیت

بطریم در چهارم شعبان سال 1184 هجری قمری در حضرموت متولد شد. او در خانه علم و صلاح بزرگ شد و از جمله کسانی که در تربیت او مشارکت داشت، عمه اش ام کلثوم بنت طاهر بود که به دلیل گستردگی علوم از بهترین زنان زمان خود به شمار می رفت. او به همراه برادرش عبدالله بن حسین علوم اسلامی، عربی و عقلی را نزد ائمه بزرگان حضرمی، یمانی و حجازی آموختند و به ممتاز بودن شهره بودند. سپس خانواده وی در سال 1210 هجری قمری به دلیل اختلالات امنیتی در طارم مجبور به مهاجرت به روستای المسیله شدند.

اساتید

از طارم و علمای دیگر از حضرموت و حجاز نیز دریافت کرد، از جمله:

احمد بن حسن الحداد عمر بن ثقاف السقاف حامد بن عمر المنفر علی بن شیخ بن شهاب الدین عبدالرحمن بن علوی صاحب البطیحه عبدالرحمن بن عبدالله بافرج عبدالله بن محمد بن سهل جعفر بن احمد الحبشی عمر بن زین بن سمیت عبدالله بن احمد الهندوان عیدروس بن عبدالرحمن بلفقیه ثقاف بن محمد الجفری عیدروس بن عبدالرحمن البر زین العابدین بن علوی شتر شب محمد بن عبدالرحمن الکزبری احمد بن علی دریای قدیم

شاگردان

گروهی از برجسته ترین آنها از او چنین برداشت کردند:

برادرش عبدالله بن حسین بن طاهر عبدالله بن عمر بن یحیی عبدالله بن حسین بلفقیه احمد بن علی الجنید محسن بن علوی السقاف محمد بن عبدالرحمن الحداد عمر بن عیدروس الحبشی محمد بن حسین الحبشی

فعالیت ها

قبایل یافا در قرن دوازدهم هجری در حضرموت گسترش یافته بودند و نفوذ آنها قوی بود و بر حکومت چیره شدند و در مناطقی نفوذ مشترک داشتند و نارضایتی و هرج و مرج و نزاع در میان خود قبایل و دیگران گسترش یافت. اندیشه انقلاب برخلاف شرایط و ضرورت اتحاد ملت و احیای شریعت اسلامی مطرح شد. پس طاهر بن حسین برای اتحاد و تجدید قوا قیام کرد، آن هم در زمانی که اهل علم و بزرگان دینی نمی‌توانستند از میان سلسله‌های مسلح با عصبیت قبیله‌ای، کسی را بیابند که بتواند به رأس صدارت برسد. پس مردم در سال 1220 هجری قمری در سن 36 سالگی با او بیعت کردند و بار دولت را خود به دوش کشید و امیدها به او چسبیدند و گرد او جمع شدند بسیاری از علویان به رهبری او بر خلاف سنت اسلحه به دست گرفتند. و قبایل زیادی برای حمایت از حق و اجرای احکام شرع و حمایت از ضعیفان به او پیوستند.

و علویان را در ذی الحجه 1225 هجری قمری سند کنوانسیون همه آنها را در مورد خود و اینکه از برادرانش و یارانش و قبیله اش روایت کرده و آن را امضا کرده است، ارائه دهد و سپس جلسه دیگری تشکیل دهد و سندی را تنظیم کند که به امضای تعداد زیادی از علویان رسیده باشد. در محرم 1226 هجری قمری و سپس تشکیل جلسه ای بین طاهر بن حسین و بین قبایل خانواده تمیم و توافق نامه ای به امضای سران قبایل آل تمیم مبنی بر حمایت از او در حق و اعمال شریعت اسلام و اینکه هر اختلاف و قتل یا غیر آن قبل از تاریخ شامل آتش بس برای مدت دو سال می شود و آنچه بعد از این تاریخ اتفاق می افتد ناشی از حاکمیت شرع است. بدین ترتیب حاضران به شهادت علویان با طاهر بن حسین بیعت کردند. سپس عبدالله بن علوی العیدروس از طرف طاهر بن حسین به بالین و شیبام رفت و میان او و خاندان کثیر قرارداد بسته شد .برای بیعت و اقامه حق و بازدارنده ظلم و در محرم 1226 هجری قمری با او عهد بستند. سپس از خاندان جابر بیعت گرفتم و پیمان بستم. او به هر یک از الکسدی و ابن بریک، دو شاهزاده مکلا و الشهر ، نماینده خود و کتابهایش دستور داد تا اوضاع را سامان دهد و از تنش بین آنها جلوگیری کند، بنابراین آنچه را که می خواست انجام داد و بین دو قبیله متخاصم آشتی داد. ، عبدالشیخ و مرصاف را اجرا کرد و حکومت خود را در مناطق پیروانش اجرا کرد و از کشتار در امان ماند و از ظلم رهایی یافت و علم را گسترش داد و کشاورزی را احیا کرد.

با وجود این، در زمانی که به جمع آوری و سازماندهی سربازان خود و نظارت بر تمرینات نظامی مشغول بود، خود را وقف آموزش، تعلیم و تربیت کرد. و شهر طارم را مدتها محاصره کرد ، زیرا بزرگان یافا که رئیس آنها عبدالله بن عوض بود، بر ادامه و ماندن در آن اصرار کردند ، سپس به لشکر خود دستور داد تا محاصره را بردارند، زیرا برخی پیرزنان با گریه و شکایت به سوی او آمدند که محاصره فقط بر افراد فقیر و بی گناهی مانند آنها تأثیر می گذارد.

طاهر بن حسین و برادرانش نتوانستند خود را به طور کامل وقف این رنسانس کنند، زیرا خود را ناگزیر به انجام کارهای دیگری می‌دانستند که از نظر آنها کمتر نیست، مانند گسترش علم و فرهنگ، تنظیم امر مستمری و عبادت. هدف او این نبود که بر سکوی حکومت بنشیند یا شخصاً برای او سلطان نشینی یا حکومتی ایجاد کند، بلکه هدفش حمایت از شریعت و زدودن بی عدالتی و فساد از سرزمینش بود و از او خواست تا راهی را که او طی کند. برنامه ریزی کرده بود و دستورات و توصیه هایی برای آنها نوشته بود، اما در نهایت نتوانستند این بار سنگین را تحمل کنند، بنابراین او را از دوش خود بیرون کردند. این رنسانس چندان دوام نیاورد، زیرا کمتر از یک دهه از عمر آن می گذرد و از بین رفت و سپس پایان یافت.

تالیفات

او در شریعت و عرفان و ادب و ذکر کتب تألیف و تألیف کرد و شاعر و سخنوری فصیح بود و عهدنامه ها و گفتارهای او با اقوام تصویر خوبی از زبان ارتباطی که در آن معاهدات نظامی با فصاحت نوشته شده است به ما می دهد. سبک و قدرت بیان برای زمان خود. کتاب های او عبارتند از:

«کفایی زن در علم واجبات» قرابت آن بزرگوار با معانی حدیث جبرئیل «راهی که به هر گوشه نشین توبه کننده نزدیک است». فتواها و احکام و پیام های متعدد مجموعه شعر

وفات

پس از برکناری از مأموریت سیاسی، آنچه از زمانش باقی مانده بود، به تحصیل و عبادت و سایر منفعت ها اختصاص داد تا اینکه در شب جمعه نهم ربیع الاول سال 1241 هجری قمری در المسیله درگذشت .

منابع

الشاطری، محمد بن احمد (1415ق). نقش های تاریخ حضرمی . بخش اول. مدینه، عربستان: دارالمهاجر. صفحه 388. معروف، عبدالرحمن بن محمد (1404ق). خورشید ظهر . قسمت دوم. جده، عربستان سعودی: دنیای دانش. صفحه 587.

پانویس