سلفی‌گرایی در فرانسه (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

ویرایش متن
بدون خلاصۀ ویرایش
(ویرایش متن)
خط ۱: خط ۱:
پرونده: جریان ‌شناسی سلفی‌گری در فرانسه.jpg|
پرونده: جریان ‌شناسی سلفی‌گری در فرانسه.jpg|
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
|-
|-
!عنوان مقاله!! data-type="authorName" | جریان‌ اسلام گرای سلفی‌گری در فرانسه
!عنوان مقاله!! data-type="authorName" |جریان‌ اسلام گرای سلفی‌گری در فرانسه
|-
|-
|زبان مقاله
|زبان مقاله
خط ۱۶: خط ۱۵:


|}
|}
</div>


'''جریان اسلام گرای سلفی‌گری در فرانسه ''' عنوان مقاله‌ای است که در [[پژوهشگاه مطالعات تقریبی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]]، در موضوع: [[جریان شناسی جهان اسلام]] تدوین شده است.  
'''جریان اسلام گرای سلفی‌گری در فرانسه ''' عنوان مقاله‌ای است که در [[پژوهشگاه مطالعات تقریبی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]]، در موضوع: [[جریان شناسی جهان اسلام]] تدوین شده است.  
خط ۲۳: خط ۲۱:
   
   
در اینجا لازم است مطالبی را که  دراین مقاله  به آنها پرداخته شده، فهرست‌واربیان کنیم؛<sub>الف: پیشینهٔ تحقیق.</sub> <sub>ب: مبانی نظری سلفی‌گری.</sub> <sub>ج: تبارشناسی اندیشه سلفی معاصر.</sub> <sub>د: حوزه‌های جغرافیای جریان سلفی .</sub> و در ادامه به مباحثی؛ نظیر: <big>ا. مساجد وامامان جماعت سلفی.</big> 2.<big>شمار مسلمانان سلفی.</big>3. <big>اشکال سلفی‌گری در فرانسه.</big> می پردازیم.<br>
در اینجا لازم است مطالبی را که  دراین مقاله  به آنها پرداخته شده، فهرست‌واربیان کنیم؛<sub>الف: پیشینهٔ تحقیق.</sub> <sub>ب: مبانی نظری سلفی‌گری.</sub> <sub>ج: تبارشناسی اندیشه سلفی معاصر.</sub> <sub>د: حوزه‌های جغرافیای جریان سلفی .</sub> و در ادامه به مباحثی؛ نظیر: <big>ا. مساجد وامامان جماعت سلفی.</big> 2.<big>شمار مسلمانان سلفی.</big>3. <big>اشکال سلفی‌گری در فرانسه.</big> می پردازیم.<br>
== موج اسلام‌هراسی در فرانسه ==
==موج اسلام‌هراسی در فرانسه==
فرانسوی‌ها، مردانی مسلمان با شلوارهای کوتاه، عرق‌چین و ریش بدون شارب و زنانی از سر تا به قدم پوشیده با نقاب و برقع در جامعهٔ خود را مصادیقی از گرایش‌های سلفی‌گرایانه اسلامی تلقی‌می‌کنند؛ پدیده‌ای کم‌شمار، ولی توجه‌برانگیز که در ذهن و خاطر هر رهگذری (ناخودآگاه) اثرمی‌گذارد؛ اثری که بسته به موقعیت، باور و دانسته‌های مخاطب، متفاوت است. در کنار حضور محسوس و مشهود پدیده‌ اسلام سلفی در فرانسه، حضور آن در شبکه‌ها و فضای مجازی و رسانه‌های خُرد مانند: (سایت‌ها، وبلاگ‌ها، حساب‌های توئیتری و بویژه پست‌های ویدئویی یوتیوب)، نیز محسوس است که باید ریشه‌های آن را در خصلت دعوتی و تبلیغی [[جریان سلفی]] جستجوکرد؛ ازسوی‌دیگر، جامعه و رسانه‌های فرانسوی نیز در بررسی مسائل مربوط به هویت فرانسوی و فرایند جذب و حل هویت‌های مهاجر، توجهی خاص را بر گروه‌های سلفی متمرکزساخته، توجه رسانه‌ای بیشتری به گروه‌هایی هویت‌خواه مانند: سلفیان اختصاص‌می‌دهند و آنها را نماینده‌ٔ اسلام موجود و درحال‌رشد در فرانسه و خطری برای آینده‌ کشور و انسجام آن و هویت فرانسوی قلمدادمی‌کنند.<br>
فرانسوی‌ها، مردانی مسلمان با شلوارهای کوتاه، عرق‌چین و ریش بدون شارب و زنانی از سر تا به قدم پوشیده با نقاب و برقع در جامعهٔ خود را مصادیقی از گرایش‌های سلفی‌گرایانه اسلامی تلقی‌می‌کنند؛ پدیده‌ای کم‌شمار، ولی توجه‌برانگیز که در ذهن و خاطر هر رهگذری (ناخودآگاه) اثرمی‌گذارد؛ اثری که بسته به موقعیت، باور و دانسته‌های مخاطب، متفاوت است. در کنار حضور محسوس و مشهود پدیده‌ اسلام سلفی در فرانسه، حضور آن در شبکه‌ها و فضای مجازی و رسانه‌های خُرد مانند: (سایت‌ها، وبلاگ‌ها، حساب‌های توئیتری و بویژه پست‌های ویدئویی یوتیوب)، نیز محسوس است که باید ریشه‌های آن را در خصلت دعوتی و تبلیغی [[جریان سلفی]] جستجوکرد؛ ازسوی‌دیگر، جامعه و رسانه‌های فرانسوی نیز در بررسی مسائل مربوط به هویت فرانسوی و فرایند جذب و حل هویت‌های مهاجر، توجهی خاص را بر گروه‌های سلفی متمرکزساخته، توجه رسانه‌ای بیشتری به گروه‌هایی هویت‌خواه مانند: سلفیان اختصاص‌می‌دهند و آنها را نماینده‌ٔ اسلام موجود و درحال‌رشد در فرانسه و خطری برای آینده‌ کشور و انسجام آن و هویت فرانسوی قلمدادمی‌کنند.<br>


خط ۳۸: خط ۳۶:




== الف. پیشینه تحقیق ==
==الف. پیشینه تحقیق==


مطالعاتی بسیار درزمینه‌ اسلام‌گرایی در جهان اسلام و خاورمیانه به‌صورت عام، و در غرب و فرانسه به‌صورت خاص انجام‌شده‌اند؛ شمار این پژوهش‌ها پس از رویداد یازدهم سپتامبر 2001 به‌طوری چشمگیر رشدداشته‌است؛ باوجوداین، پژوهش‌های انجام و منتشرشده در باب جریان سلفی در فرانسه، بسیار کم‌شمارند؛ شاید این نقص با نظرداشت تداخل مفاهیم اسلام‌گرایی و سلفی‌گری قابل‌چشم‌پوشی باشد؛ اما با توجه به پیچیدگی جریان‌های اسلام‌گرا در دهه‌ اخیر و گسترش فعالیت‌ها و گرایش‌های آنان، تحلیل و مطالعه این جریان‌ها ضرورتی بیشتر را می‌طلبد.
مطالعاتی بسیار درزمینه‌ اسلام‌گرایی در جهان اسلام و خاورمیانه به‌صورت عام، و در غرب و فرانسه به‌صورت خاص انجام‌شده‌اند؛ شمار این پژوهش‌ها پس از رویداد یازدهم سپتامبر 2001 به‌طوری چشمگیر رشدداشته‌است؛ باوجوداین، پژوهش‌های انجام و منتشرشده در باب جریان سلفی در فرانسه، بسیار کم‌شمارند؛ شاید این نقص با نظرداشت تداخل مفاهیم اسلام‌گرایی و سلفی‌گری قابل‌چشم‌پوشی باشد؛ اما با توجه به پیچیدگی جریان‌های اسلام‌گرا در دهه‌ اخیر و گسترش فعالیت‌ها و گرایش‌های آنان، تحلیل و مطالعه این جریان‌ها ضرورتی بیشتر را می‌طلبد.
خط ۴۷: خط ۴۵:
   
   


== ب. مبانی نظری سلفی‌گری ==
==ب. مبانی نظری سلفی‌گری==


=== 1- مفاهیم ===
===1- مفاهیم===


برای آنکه مفهوم سلفی‌گری، آن‌چنان‌که این واژه در زبان و فرهنگ سیاسی فرانسوی رایج است، فهمیده ‌شود، بهتر است به فضای مفهومی و مفاهیم همبسته‌ آن رجوع‌شود؛ این مفهوم در فرهنگ سیاسی امروز فرانسه، در درون مفاهیم کلان «سنت‌گرایی،بنیادگرایی، تعصب‌ یا تمامیت‌خواهی و افراطی‌گری یا رادیکالیسم» و در بطن مفاهیم جزئی‌تر «اسلام‌گرایی،جهادگری و طالبانی‌گری» مطالعه‌می‌شود.
برای آنکه مفهوم سلفی‌گری، آن‌چنان‌که این واژه در زبان و فرهنگ سیاسی فرانسوی رایج است، فهمیده ‌شود، بهتر است به فضای مفهومی و مفاهیم همبسته‌ آن رجوع‌شود؛ این مفهوم در فرهنگ سیاسی امروز فرانسه، در درون مفاهیم کلان «سنت‌گرایی،بنیادگرایی، تعصب‌ یا تمامیت‌خواهی و افراطی‌گری یا رادیکالیسم» و در بطن مفاهیم جزئی‌تر «اسلام‌گرایی،جهادگری و طالبانی‌گری» مطالعه‌می‌شود.
خط ۵۹: خط ۵۷:
سلفی‌گری، جریانی اصول‌گرا و اسلام‌گراست که می‌تواند سیاسی باشد؛ درحالی‌که به‌طور عمومی، غیرسیاسی است؛ جریان‌های سلفی سیاسی نیز می‌توانند برای اجرای شریعت و برپایی حکومت اسلامی، بر آموزه‌های جهادی یا حزبی تکیه‌کنند و به نبرد نظامی یا کارزار حزبی برای دستیابی به قدرت، متوسل شوند. این نکته را بایددرنظرداشت که هر سلفی به‌ضرورت، جهادگر نیست و هر جهادگر مسلمان هم، لزوما سلفی نیست؛ هرچند جریان‌های جهادی سیاسی معاصرِ فعال در حوزه‌ اهل سنت، به‌طور عمومی از آموزه‌های سلفی، سیراب شده‌اند. شمار و گستره‌ فعالیت سلفیان مذهبی (تنزه‌طلب)، بیش از دیگر گروه‌هاست؛ هرچند گروه‌های دیگر به دلایل روشن سیاسی، در رسانه‌های جمعی، بیشتر دیده‌می‌شوند.
سلفی‌گری، جریانی اصول‌گرا و اسلام‌گراست که می‌تواند سیاسی باشد؛ درحالی‌که به‌طور عمومی، غیرسیاسی است؛ جریان‌های سلفی سیاسی نیز می‌توانند برای اجرای شریعت و برپایی حکومت اسلامی، بر آموزه‌های جهادی یا حزبی تکیه‌کنند و به نبرد نظامی یا کارزار حزبی برای دستیابی به قدرت، متوسل شوند. این نکته را بایددرنظرداشت که هر سلفی به‌ضرورت، جهادگر نیست و هر جهادگر مسلمان هم، لزوما سلفی نیست؛ هرچند جریان‌های جهادی سیاسی معاصرِ فعال در حوزه‌ اهل سنت، به‌طور عمومی از آموزه‌های سلفی، سیراب شده‌اند. شمار و گستره‌ فعالیت سلفیان مذهبی (تنزه‌طلب)، بیش از دیگر گروه‌هاست؛ هرچند گروه‌های دیگر به دلایل روشن سیاسی، در رسانه‌های جمعی، بیشتر دیده‌می‌شوند.


==== سلفی‌گری به‌مثابه‌ اندیشه‌ بازگشت ====
====سلفی‌گری به‌مثابه‌ اندیشه‌ بازگشت====


سلفی‌گری به‌عنوان پدیده‌ای نو در عرصه‌ تحولات اجتماعی و سیاسی در اروپا، مجموعه‌ای از اندیشه و عمل است که مبانی و انگیخته‌هایی کهنه و نو برای تجدید حیات در گستره‌ گیتی یافته‌است. شرایط بین‌المللی در جهان، پس از رویداد یازدهم سپتامبر 2001 و حملات انتحاری به برج‌های مرکز تجارت جهانی در نیویورک، به تغییر معادلات سیاسی در سطح جهانی و منطقه‌ای انجامید؛ این دگرگونی در خلأ روی‌نداد؛ بلکه در تاریخ سیاسی منطقه‌ جنوب‌غرب آسیا و شمال آفریقا (به‌ویژه در آنچه خاورمیانه نامیده‌می‌شود)، زمینه‌هایی نظری و عملی داشته‌است.
سلفی‌گری به‌عنوان پدیده‌ای نو در عرصه‌ تحولات اجتماعی و سیاسی در اروپا، مجموعه‌ای از اندیشه و عمل است که مبانی و انگیخته‌هایی کهنه و نو برای تجدید حیات در گستره‌ گیتی یافته‌است. شرایط بین‌المللی در جهان، پس از رویداد یازدهم سپتامبر 2001 و حملات انتحاری به برج‌های مرکز تجارت جهانی در نیویورک، به تغییر معادلات سیاسی در سطح جهانی و منطقه‌ای انجامید؛ این دگرگونی در خلأ روی‌نداد؛ بلکه در تاریخ سیاسی منطقه‌ جنوب‌غرب آسیا و شمال آفریقا (به‌ویژه در آنچه خاورمیانه نامیده‌می‌شود)، زمینه‌هایی نظری و عملی داشته‌است.
خط ۷۴: خط ۷۲:


این نکته را نیز نباید از نظر دورداشت که رویکرد سلفی، لزوما، ضد مدرن نیست؛ حتی برعکس، رویکرد سلفی به مقولات کهن و مظاهر مادی، برداشتی مدرنیستی است یا درنهایت، به حاکمیت رویکردی می‌انجامد که به سبب کاربرد افراطی ابزارهای مدرن (با غفلت از تبعات فرهنگی آن)، سنت را از مظاهر مادی آن جدا و نابودمی‌کند و به امری ذهنی و موهوم بدل‌می‌سازد؛ کاری که (در برداشت مدرنیستی و پوزیتیوستی)، مدرنیته با سنت انجام‌می‌دهد و آن را از درون تهی‌می‌کند و (آن را) در تاریخ و موزه‌ها محصورمی‌سازد؛ با این تفاوت که اندیشه‌ تنزیهی و توحیدی، با ایدئولوژی ترقی (در مفهوم مدرن آن)، جایگزین شده‌است. مناسبات سلفی با امر کهن، از مناسبات آن با امر نو و روزآمد، پیچیده‌تر است؛ درواقع، چالش اصلی رویکرد سلفی، چالشی هویتی است که در الهیات آن و برداشت خاص از مفهوم توحید ریشه‌دارد. با تقدس امر کهن (به نام شرک) مبارزه‌می‌کند؛ در برابر تصویر سنتی بت‌های شرک‌آلود، تصویری بی‌تمثیل از خداوند را برمی‌کشد اما ازآن‌سو، در برابر امر نو و مظاهر آن، نرمشی بیشتر نشان‌می‌دهد؛ به‌گونه‌ای‌که الهیات جزمی خود را به مناسبات قدرت مبتنی‌بر آموزه‌های دینی تقلیل‌می‌دهد؛ به این معنا که برداشت ظاهری و صوری از مفاهیم توحید و شرک و مصادیق آن، هندسه‌ای از مذهب، هنجارها و مناسبات قدرت پدیدمی‌آورد که در آن، براساس اصل انتفاع و اصل نفی سلطه، کاربرد مظاهر فنّاوری غربی در خدمت آموزه‌های دینی پذیرفته‌می‌شود؛ در این میان، شاخه‌ای از اندیشه‌ سلفی (یعنی جناح جهادی آن) درپی درک مناسبات استعماری و  نواستعماری، درصدد تغییر نظام سلطه و بازگشت به‌ نظام خلافت است که خود، بیشترین سهم و انتفاع را از این مناسبات در حدوث و بقا برده و می‌برد؛ چنین بازگشتی به شیوه‌ زیست سلف صالح، چنانچه با دواعی سیاسی و جهادی بیامیزد و از لوازم اندیشه و مظاهر دنیوی مدرن، غافل شود و چهره‌ای خشونت‌بار و تنفرآمیز را از اسلام به افکار عمومی جهانی عرضه‌کند، سرانجام به طرحی (پروژه‌ای) سیاسی برای پیشبرد سیاست‌های مقطعی نظام سلطه بدل‌می‌شود. تاریخ گروه‌های سلفی جهادی در افغانستان، بوسنی، عراق، لیبی، سوریه، یمن و دیگر نقاط بحران در سه دهه‌ گذشته، این امر را تأییدمی‌کند.   
این نکته را نیز نباید از نظر دورداشت که رویکرد سلفی، لزوما، ضد مدرن نیست؛ حتی برعکس، رویکرد سلفی به مقولات کهن و مظاهر مادی، برداشتی مدرنیستی است یا درنهایت، به حاکمیت رویکردی می‌انجامد که به سبب کاربرد افراطی ابزارهای مدرن (با غفلت از تبعات فرهنگی آن)، سنت را از مظاهر مادی آن جدا و نابودمی‌کند و به امری ذهنی و موهوم بدل‌می‌سازد؛ کاری که (در برداشت مدرنیستی و پوزیتیوستی)، مدرنیته با سنت انجام‌می‌دهد و آن را از درون تهی‌می‌کند و (آن را) در تاریخ و موزه‌ها محصورمی‌سازد؛ با این تفاوت که اندیشه‌ تنزیهی و توحیدی، با ایدئولوژی ترقی (در مفهوم مدرن آن)، جایگزین شده‌است. مناسبات سلفی با امر کهن، از مناسبات آن با امر نو و روزآمد، پیچیده‌تر است؛ درواقع، چالش اصلی رویکرد سلفی، چالشی هویتی است که در الهیات آن و برداشت خاص از مفهوم توحید ریشه‌دارد. با تقدس امر کهن (به نام شرک) مبارزه‌می‌کند؛ در برابر تصویر سنتی بت‌های شرک‌آلود، تصویری بی‌تمثیل از خداوند را برمی‌کشد اما ازآن‌سو، در برابر امر نو و مظاهر آن، نرمشی بیشتر نشان‌می‌دهد؛ به‌گونه‌ای‌که الهیات جزمی خود را به مناسبات قدرت مبتنی‌بر آموزه‌های دینی تقلیل‌می‌دهد؛ به این معنا که برداشت ظاهری و صوری از مفاهیم توحید و شرک و مصادیق آن، هندسه‌ای از مذهب، هنجارها و مناسبات قدرت پدیدمی‌آورد که در آن، براساس اصل انتفاع و اصل نفی سلطه، کاربرد مظاهر فنّاوری غربی در خدمت آموزه‌های دینی پذیرفته‌می‌شود؛ در این میان، شاخه‌ای از اندیشه‌ سلفی (یعنی جناح جهادی آن) درپی درک مناسبات استعماری و  نواستعماری، درصدد تغییر نظام سلطه و بازگشت به‌ نظام خلافت است که خود، بیشترین سهم و انتفاع را از این مناسبات در حدوث و بقا برده و می‌برد؛ چنین بازگشتی به شیوه‌ زیست سلف صالح، چنانچه با دواعی سیاسی و جهادی بیامیزد و از لوازم اندیشه و مظاهر دنیوی مدرن، غافل شود و چهره‌ای خشونت‌بار و تنفرآمیز را از اسلام به افکار عمومی جهانی عرضه‌کند، سرانجام به طرحی (پروژه‌ای) سیاسی برای پیشبرد سیاست‌های مقطعی نظام سلطه بدل‌می‌شود. تاریخ گروه‌های سلفی جهادی در افغانستان، بوسنی، عراق، لیبی، سوریه، یمن و دیگر نقاط بحران در سه دهه‌ گذشته، این امر را تأییدمی‌کند.   
   
   


==== سلفی‌گری به‌مثابه الگوی زیست مسلمانی ====
====سلفی‌گری به‌مثابه الگوی زیست مسلمانی====


سلفی‌گری دراصل، بازخوانی نقش دین در دنیای مدرن برپایه‌ تفسیری است که خود بر جامعیت و کمال دین، استوار شده‌است و در برابر دنیای متلاطم و مبانی نوشوندة تمدن غربی، بازگشت به سلف صالح و تجدید دعوت را پیش پای انسان مسلمان در دنیای مدرن می‌گذارد. به‌عبارت‌دیگر، در برابر مسئله انحطاط و زوال تمدن اسلامی، ضعف جوامع اسلامی را در مقابل جوامع غربی، در سایه‌ دوری کشورهای اسلامی از پایه‌های دعوت نبوی و سیره‌ سلف صالح معنامی‌کند و بازگشت به اصول و مبانی و تجدید دعوت به شکل خالص را راه رستگاری مسلمانان در دنیا و آخرت می‌شمرد. اگر رستگاری، مسئله اصلی رویکرد سلفی باشد، پاسخ آن، بازگشت است. آسیب‌شناسی سلفی، دوری از الگوی زیست اسلامی اصیل را به‌عنوان دلیل مطرح‌می‌سازد و برای رستگاری بشر، بازگشت به سلف صالح یا به‌تعبیری، بازگرداندن مناسبات صدر اسلام را طلب‌می‌کند.
سلفی‌گری دراصل، بازخوانی نقش دین در دنیای مدرن برپایه‌ تفسیری است که خود بر جامعیت و کمال دین، استوار شده‌است و در برابر دنیای متلاطم و مبانی نوشوندة تمدن غربی، بازگشت به سلف صالح و تجدید دعوت را پیش پای انسان مسلمان در دنیای مدرن می‌گذارد. به‌عبارت‌دیگر، در برابر مسئله انحطاط و زوال تمدن اسلامی، ضعف جوامع اسلامی را در مقابل جوامع غربی، در سایه‌ دوری کشورهای اسلامی از پایه‌های دعوت نبوی و سیره‌ سلف صالح معنامی‌کند و بازگشت به اصول و مبانی و تجدید دعوت به شکل خالص را راه رستگاری مسلمانان در دنیا و آخرت می‌شمرد. اگر رستگاری، مسئله اصلی رویکرد سلفی باشد، پاسخ آن، بازگشت است. آسیب‌شناسی سلفی، دوری از الگوی زیست اسلامی اصیل را به‌عنوان دلیل مطرح‌می‌سازد و برای رستگاری بشر، بازگشت به سلف صالح یا به‌تعبیری، بازگرداندن مناسبات صدر اسلام را طلب‌می‌کند.
خط ۸۷: خط ۸۴:
مفهوم سنت (در برابر بدعت) در کنار اصل عقیدتی توحید، الگوی زیست مسلمان سلفی را تبیین‌می‌کند. هر آنچه در سنت خالص صدر اسلام نیست و در منهج صحابه و تابعان قرینه‌ای برای تأییدش وجودندارد، بدعت است و هر بدعتی، مایه‌ ضلالت و گمراهی و در حکم کفر و شرک است. سنتی که با آموزه‌ مرکزی توحید، هماهنگ باشد و از مظاهر مشرکانه (به تعبیر سلفی)، دور باشد، اسلام ناب، و دینی خالص است که لب لباب دعوت سلفی است؛ دایره‌ این شرک موسع (از منظر توحید سلفیانه)، شمار بسیاری از شیوه‌های دیگر مسلمانی ازجمله تشیع و تصوف را می‌گیرد و هنگامی‌که با داعیه‌ تعهد و مسئولیت پاسداری از دین حنیف و آیین توحید می‌آمیزد، به صدور فتوای تکفیر و قتل مسلمانان به نام جهاد با مشرکان می‌انجامد. «سلفی‌گری جهادی»، براساس برداشت مضیق از توحید، تکفیر و قتل‌عام افراد و گروه‌های معارض خود (اعم از گردش‌گران و شهروندان غربی تا شیعیان و مسلمانان غیرسلفی و معارضان سیاسی و رقبای سلفی جهادی) را توجیه‌می‌کند و البته در این عمل، بر فتوای شماری از عالمان سلفی استنادمی‌کند؛ هرچند در چنین مواردی، شخص سلفی در میدان عمل، خود تشخیص‌دهنده و تطبیق‌دهندة‌ حکم، مصداق و مجری آن است و فتوای پیشینی یا پسینی نقش تمهید یا توجیه امر واقع را بازی‌می‌کند
مفهوم سنت (در برابر بدعت) در کنار اصل عقیدتی توحید، الگوی زیست مسلمان سلفی را تبیین‌می‌کند. هر آنچه در سنت خالص صدر اسلام نیست و در منهج صحابه و تابعان قرینه‌ای برای تأییدش وجودندارد، بدعت است و هر بدعتی، مایه‌ ضلالت و گمراهی و در حکم کفر و شرک است. سنتی که با آموزه‌ مرکزی توحید، هماهنگ باشد و از مظاهر مشرکانه (به تعبیر سلفی)، دور باشد، اسلام ناب، و دینی خالص است که لب لباب دعوت سلفی است؛ دایره‌ این شرک موسع (از منظر توحید سلفیانه)، شمار بسیاری از شیوه‌های دیگر مسلمانی ازجمله تشیع و تصوف را می‌گیرد و هنگامی‌که با داعیه‌ تعهد و مسئولیت پاسداری از دین حنیف و آیین توحید می‌آمیزد، به صدور فتوای تکفیر و قتل مسلمانان به نام جهاد با مشرکان می‌انجامد. «سلفی‌گری جهادی»، براساس برداشت مضیق از توحید، تکفیر و قتل‌عام افراد و گروه‌های معارض خود (اعم از گردش‌گران و شهروندان غربی تا شیعیان و مسلمانان غیرسلفی و معارضان سیاسی و رقبای سلفی جهادی) را توجیه‌می‌کند و البته در این عمل، بر فتوای شماری از عالمان سلفی استنادمی‌کند؛ هرچند در چنین مواردی، شخص سلفی در میدان عمل، خود تشخیص‌دهنده و تطبیق‌دهندة‌ حکم، مصداق و مجری آن است و فتوای پیشینی یا پسینی نقش تمهید یا توجیه امر واقع را بازی‌می‌کند


== ج. تبارشناسی اندیشه‌ سلفی معاصر ==
==ج. تبارشناسی اندیشه‌ سلفی معاصر==


تبار اولیه‌ بیشتر گرایش‌های سلفی اهل سنت و جماعت، به جریان اهل حدیث در قرن سوم هجری  بازمی‌گردد (که قرابت‌هایی با جریان اخباری در اسلام شیعی دارد). اهل حدیث در برابر اهل رأی، در منابع استنباط احکام بر کفایت نقل (کتاب و سنت) و عدم حجیت رأی و اجتهاد شخصی (و هرگونه استقلال عقلی برون نصی و قیاس) حکم‌می‌دادند: تفاوتی که میان اشاعره و معتزله و دو مکتب فقهی- روائی مدینه و کوفه نیز دیده‌می‌شود. چنین گمانی وجوددارد که ظهور این مکاتب، واکنشی خلوص‌گرایانه و از سر استغنا و جامعیت دین، نسبت‌به شکل‌گیری نهضت ترجمه در عصر عباسی و ورود فلسفه و حکمت یونانی به منظومه‌ فکر مسلمانی در قرن سوم هجری باشد.  
تبار اولیه‌ بیشتر گرایش‌های سلفی اهل سنت و جماعت، به جریان اهل حدیث در قرن سوم هجری  بازمی‌گردد (که قرابت‌هایی با جریان اخباری در اسلام شیعی دارد). اهل حدیث در برابر اهل رأی، در منابع استنباط احکام بر کفایت نقل (کتاب و سنت) و عدم حجیت رأی و اجتهاد شخصی (و هرگونه استقلال عقلی برون نصی و قیاس) حکم‌می‌دادند: تفاوتی که میان اشاعره و معتزله و دو مکتب فقهی- روائی مدینه و کوفه نیز دیده‌می‌شود. چنین گمانی وجوددارد که ظهور این مکاتب، واکنشی خلوص‌گرایانه و از سر استغنا و جامعیت دین، نسبت‌به شکل‌گیری نهضت ترجمه در عصر عباسی و ورود فلسفه و حکمت یونانی به منظومه‌ فکر مسلمانی در قرن سوم هجری باشد.  
خط ۹۳: خط ۹۰:
روش صحابه، تابعان و تابعان آنان درعمل به آموزه‌های اسلامی، راهنمای عملی سلفیان در فهم و عمل به اسلام است؛ روشی که آن را سیره یا منهج سلف صالح می‌نامند. سلفی‌گری در درون مکتب فقهی حنبلی (از مذاهب اربعه‌ فقه اهل سنت و جماعت) و برپایه آراء احمد بن حنبل (241-164 ه.ق.) پدیدآمد و با آراء ابن تیمیه (728-661 ه.ق.) و شاگردش، ابن قیم الجوزی (751-691 ه.ق.) قوام و دوام‌یافت؛ اما ظهور آن در دوران معاصر به‌عنوان جریانی دینی و سیاسی، مرهون آراء محمد بن عبدالوهاب (1206-1115 ه.ق.) است.  
روش صحابه، تابعان و تابعان آنان درعمل به آموزه‌های اسلامی، راهنمای عملی سلفیان در فهم و عمل به اسلام است؛ روشی که آن را سیره یا منهج سلف صالح می‌نامند. سلفی‌گری در درون مکتب فقهی حنبلی (از مذاهب اربعه‌ فقه اهل سنت و جماعت) و برپایه آراء احمد بن حنبل (241-164 ه.ق.) پدیدآمد و با آراء ابن تیمیه (728-661 ه.ق.) و شاگردش، ابن قیم الجوزی (751-691 ه.ق.) قوام و دوام‌یافت؛ اما ظهور آن در دوران معاصر به‌عنوان جریانی دینی و سیاسی، مرهون آراء محمد بن عبدالوهاب (1206-1115 ه.ق.) است.  


== د. حوزه‌های جغرافیایی جریان سلفی ==
==د. حوزه‌های جغرافیایی جریان سلفی==


سلفی‌گری در دوران معاصر، در وجه نظری و منابع فکری و مالی، بیشتر با جریان وهابی در عربستان سعودی و گروه‌های فعال اسلام اجتماعی و سیاسی در مصر (مانند اخوان‌المسلمین) گره‌خورده‌است؛ اما برای مطالعه‌ جریان سلفی معاصر و تبارهای فکری و حوزه‌های گسترش جغرافیایی آن، باید از پدیده‌ امروزی سلفی و نمادهای بیرونی آن (مانند القاعده) فراتر رفت و با رویکردی تاریخی آنها را واکاوید تا از تعمیم‌های ناکارآمد پرهیزکرد و تصویری درست از سلفی‌گری موضوع بحث و تبارهای فکری آن به‌دست‌داد. سه حوزه‌ جغرافیایی پیدایش و گسترش اندیشه‌ سلفی عبارت‌اند از:
سلفی‌گری در دوران معاصر، در وجه نظری و منابع فکری و مالی، بیشتر با جریان وهابی در عربستان سعودی و گروه‌های فعال اسلام اجتماعی و سیاسی در مصر (مانند اخوان‌المسلمین) گره‌خورده‌است؛ اما برای مطالعه‌ جریان سلفی معاصر و تبارهای فکری و حوزه‌های گسترش جغرافیایی آن، باید از پدیده‌ امروزی سلفی و نمادهای بیرونی آن (مانند القاعده) فراتر رفت و با رویکردی تاریخی آنها را واکاوید تا از تعمیم‌های ناکارآمد پرهیزکرد و تصویری درست از سلفی‌گری موضوع بحث و تبارهای فکری آن به‌دست‌داد. سه حوزه‌ جغرافیایی پیدایش و گسترش اندیشه‌ سلفی عبارت‌اند از:


=== سلفیه در شبه‌جزیره‌ عربستان ===
===سلفیه در شبه‌جزیره‌ عربستان===


جریان غالب سلفی معاصر، سلفیان وهابی هستند که در نهادهای رسمی دینی عربستان مانند هیئت علمای کبار، نفوذدارند. در باب تسمیه‌ وهابیان به سلفی، تشکیک‌هایی شده‌است؛ اما نظر به مصادر و منابع اندیشه‌ وهابی و شباهت‌ها و اشتراک‌های آن با جریان‌های سلفی معاصر، چنین امری از حقیقت، دور نیست. در کنار آن، از جریان‌های سلفی زیدی  و نیز مصادر و رجال غیروهابی  اندیشه‌ سلفی در شبه‌جزیره، مانند محمد بن علی شوکانی (1250-1173 ه.ق) نباید غافل بود (فرمانیان،1388: 82). بدین‌ترتیب، در بررسی جریان‌های سلفی معاصر، گرایش‌های سلفی در کل شبه‌جزیره (مانند جامیه و سروریه) نیز از جایگاهی مهم بهره‌مندند.
جریان غالب سلفی معاصر، سلفیان وهابی هستند که در نهادهای رسمی دینی عربستان مانند هیئت علمای کبار، نفوذدارند. در باب تسمیه‌ وهابیان به سلفی، تشکیک‌هایی شده‌است؛ اما نظر به مصادر و منابع اندیشه‌ وهابی و شباهت‌ها و اشتراک‌های آن با جریان‌های سلفی معاصر، چنین امری از حقیقت، دور نیست. در کنار آن، از جریان‌های سلفی زیدی  و نیز مصادر و رجال غیروهابی  اندیشه‌ سلفی در شبه‌جزیره، مانند محمد بن علی شوکانی (1250-1173 ه.ق) نباید غافل بود (فرمانیان،1388: 82). بدین‌ترتیب، در بررسی جریان‌های سلفی معاصر، گرایش‌های سلفی در کل شبه‌جزیره (مانند جامیه و سروریه) نیز از جایگاهی مهم بهره‌مندند.


   
   
=== سلفیه در شبه‌قاره‌ هند ===
===سلفیه در شبه‌قاره‌ هند===


شاه ولی‌الله دهلوی (1176 – 1114 ه.ق)، تحت تأثیر آراء ابن تیمیه، رساله التوحید خود را نگاشت. تفکر سلفی در شبه‌قاره، در برابر تفکر صوفی و تشیع غالی در درون و ضد کمپانی هند شرقی در برون پدیدآمد؛ تاجایی‌که شاه عبدالعزیز دهلوی (فرزند شاه ولی‌الله)، هند را سرزمین کفار و دارالحرب اعلام‌کرد. تأسیس سلسله مدارس علمیه‌ دیوبند (پس از 1283 ه.ق)، در گسترش اندیشه‌ سلفی (متمایل به وهابی) در شرق و جنوب آسیا و شبه‌‌قاره (ازجمله در افغانستان و شرق ایران)، مؤثر بوده‌است. به سبب وجود گرایش‌های صوفیانه در دیوبندیه، انتقادهایی ازسوی علمای وهابی سعودی بر دیوبندیه واردشده‌است (همان، 87).. تفسیر فی ظلال القرآن الکریم...... جاهلیة القرن العشرین....... 1. معالم فی الطریق
شاه ولی‌الله دهلوی (1176 – 1114 ه.ق)، تحت تأثیر آراء ابن تیمیه، رساله التوحید خود را نگاشت. تفکر سلفی در شبه‌قاره، در برابر تفکر صوفی و تشیع غالی در درون و ضد کمپانی هند شرقی در برون پدیدآمد؛ تاجایی‌که شاه عبدالعزیز دهلوی (فرزند شاه ولی‌الله)، هند را سرزمین کفار و دارالحرب اعلام‌کرد. تأسیس سلسله مدارس علمیه‌ دیوبند (پس از 1283 ه.ق)، در گسترش اندیشه‌ سلفی (متمایل به وهابی) در شرق و جنوب آسیا و شبه‌‌قاره (ازجمله در افغانستان و شرق ایران)، مؤثر بوده‌است. به سبب وجود گرایش‌های صوفیانه در دیوبندیه، انتقادهایی ازسوی علمای وهابی سعودی بر دیوبندیه واردشده‌است (همان، 87).. تفسیر فی ظلال القرآن الکریم...... جاهلیة القرن العشرین....... 1. معالم فی الطریق
خط ۱۰۹: خط ۱۰۶:




=== سلفیه در شمال آفریقا ===
===سلفیه در شمال آفریقا===


اگرچه آغاز سلفی‌گری معاصر را در [[مصر]] از آرای[[محمد رشیدرضا]] دانسته‌اند ، اما [[نهضت سنوسیه]] در [[لیبی]] و [[جنبش مهدیه]] در [[سودان]] را در قرن نوزدهم نباید از نظر دورداشت. جنبش سنوسی، حرکتی اصلاحی با تبارهای صوفیانه بود که در برابر استعمار در لیبی قیام‌کرد و پادشاهی لیبی را تا کودتای [[معمر قذافی]] در سال 1969 میلادی برعهده‌داشت. جهاد و اجتهاد، دو پایه‌ٔ دعوت تجدیدی سنوسی بودند و سازمان جنبش سنوسی بر شانه‌های زاویه (خانقاه)های صوفیانه (با کارکردی سنتی برای آموزش تعالیم دینی و مکتب‌خانه‌ای) بناشده‌بود. زوایای سنوسی در نبرد با استعمار [[ایتالیا]] نقش اصلی را بردوش‌داشتند و [[عمرالمختار]]، خود از شیوخ زاویه بود. جنبش مهدیه نیز دراصل، جنبشی اصلاح‌گرایانه ضد استعمار حکومت خدیوان مصر (عثمانی) و سپس انگلیس بود. ترکیب گرایش‌های صوفیانه و اندیشه‌ مهدویت و شرایط سیاسی، این حرکت را به سمت جنبشی سیاسی و جهادی سوق‌داد. سنوسیه و مهدیّه، جنبش‌هایی دینی با کارکرد سیاسی بودند که در پاره‌ای وجوه (مانند مبارزه با بیگانگان و اجرای شریعت و تمسک به مفاهیم دینی کهن) با رویکرد سلفی شباهت‌هایی‌داشتند؛ اما با پذیرش امر واقع و دوری از تکفیر مسلمانان، به تنگ‌‌نظری دینی آنان مبتلا نشدند.<br>
اگرچه آغاز سلفی‌گری معاصر را در [[مصر]] از آرای[[محمد رشیدرضا]] دانسته‌اند ، اما [[نهضت سنوسیه]] در [[لیبی]] و [[جنبش مهدیه]] در [[سودان]] را در قرن نوزدهم نباید از نظر دورداشت. جنبش سنوسی، حرکتی اصلاحی با تبارهای صوفیانه بود که در برابر استعمار در لیبی قیام‌کرد و پادشاهی لیبی را تا کودتای [[معمر قذافی]] در سال 1969 میلادی برعهده‌داشت. جهاد و اجتهاد، دو پایه‌ٔ دعوت تجدیدی سنوسی بودند و سازمان جنبش سنوسی بر شانه‌های زاویه (خانقاه)های صوفیانه (با کارکردی سنتی برای آموزش تعالیم دینی و مکتب‌خانه‌ای) بناشده‌بود. زوایای سنوسی در نبرد با استعمار [[ایتالیا]] نقش اصلی را بردوش‌داشتند و [[عمرالمختار]]، خود از شیوخ زاویه بود. جنبش مهدیه نیز دراصل، جنبشی اصلاح‌گرایانه ضد استعمار حکومت خدیوان مصر (عثمانی) و سپس انگلیس بود. ترکیب گرایش‌های صوفیانه و اندیشه‌ مهدویت و شرایط سیاسی، این حرکت را به سمت جنبشی سیاسی و جهادی سوق‌داد. سنوسیه و مهدیّه، جنبش‌هایی دینی با کارکرد سیاسی بودند که در پاره‌ای وجوه (مانند مبارزه با بیگانگان و اجرای شریعت و تمسک به مفاهیم دینی کهن) با رویکرد سلفی شباهت‌هایی‌داشتند؛ اما با پذیرش امر واقع و دوری از تکفیر مسلمانان، به تنگ‌‌نظری دینی آنان مبتلا نشدند.<br>
خط ۱۲۲: خط ۱۱۹:
مفاهیم جامعه‌ٔ جاهلی، طاغوت و ضلالت و تکفیر، در رویکرد اجتماعی- سیاسی سلفی اهمیت‌ دارند. تعبیر <sub>جاهلیت قرن بیستم</sub> برای نخستین بار در نوشته‌ها و اندیشه‌های سید محمد قطب بیان‌شد؛ تعبیری که او برای تمدن غربی و جوامع اسلامی زیر سلطه‌ حاکمان جائر به‌کاربرد و زمینه‌های نظری کاربرد خشونت و شکل‌گیری جنبش‌های مسلحانه را در درون و برون کشورهای اسلامی، با دارالحرب‌ خواندن آنها به‌سبب حاکمیت جهل و جور، فراهم‌کرد. با وجود اختلاف‌های امروزین جریان‌های سلفی و اخوان، جریان جهادی و تکفیری سلفی، وامدار سید قطب و ایدئولوژی او هستند؛ تاجایی‌که گرایش‌های سلفی جهادی را <big>«قطبیه»</big> می‌نامند.گروه‌های معتقد به تغییر مسالمت‌آمیز و از طریق کار حزبی مانند: <big>حزب النور</big>، به نام <big>«سلفیه حزبیه»</big> شناخته‌می‌شوند.  
مفاهیم جامعه‌ٔ جاهلی، طاغوت و ضلالت و تکفیر، در رویکرد اجتماعی- سیاسی سلفی اهمیت‌ دارند. تعبیر <sub>جاهلیت قرن بیستم</sub> برای نخستین بار در نوشته‌ها و اندیشه‌های سید محمد قطب بیان‌شد؛ تعبیری که او برای تمدن غربی و جوامع اسلامی زیر سلطه‌ حاکمان جائر به‌کاربرد و زمینه‌های نظری کاربرد خشونت و شکل‌گیری جنبش‌های مسلحانه را در درون و برون کشورهای اسلامی، با دارالحرب‌ خواندن آنها به‌سبب حاکمیت جهل و جور، فراهم‌کرد. با وجود اختلاف‌های امروزین جریان‌های سلفی و اخوان، جریان جهادی و تکفیری سلفی، وامدار سید قطب و ایدئولوژی او هستند؛ تاجایی‌که گرایش‌های سلفی جهادی را <big>«قطبیه»</big> می‌نامند.گروه‌های معتقد به تغییر مسالمت‌آمیز و از طریق کار حزبی مانند: <big>حزب النور</big>، به نام <big>«سلفیه حزبیه»</big> شناخته‌می‌شوند.  
   
   
=== سلفی‌گری در فرانسه ===
===سلفی‌گری در فرانسه===


فهم پدیده‌ٔ سلفی‌گری در فرانسه و جایگاه آن، به شناخت زمینه‌های حضور [[اسلام]] در فرانسه و الگوی غالب زیست مسلمانی در آن، نیازمند است. چنانکه ژاک لوگوف در مقدمهٔ کتاب: <big>تاریخ اسلام و مسلمانان در فرانسه از قرون میانه تا روزگار ما</big>  می‌گوید، فهم رابطه‌ٔ متعارض میان اسلام و فرانسه، مستلزم فهم تاریخ حضور مسلمانان در فرانسه و تعامل آنان با تاریخ و فرهنگ فرانسوی است. حکومت اموی اندلس در جنوب فرانسه حاکم‌نشین <big>نربونه</big> یا <big>ناربون</big> امروزی، واقعیتی هشتادساله داشته‌است؛ اما هویت فرانسوی درعمل، برپایه اسطوره‌ٔ شارل مارتل و شکست مسلمانان در <sub>نبرد تولوز</sub> (721 م.) و <sub>نبرد پواتیه</sub> (732 م.) استوار شده‌است.<br>
فهم پدیده‌ٔ سلفی‌گری در فرانسه و جایگاه آن، به شناخت زمینه‌های حضور [[اسلام]] در فرانسه و الگوی غالب زیست مسلمانی در آن، نیازمند است. چنانکه ژاک لوگوف در مقدمهٔ کتاب: <big>تاریخ اسلام و مسلمانان در فرانسه از قرون میانه تا روزگار ما</big>  می‌گوید، فهم رابطه‌ٔ متعارض میان اسلام و فرانسه، مستلزم فهم تاریخ حضور مسلمانان در فرانسه و تعامل آنان با تاریخ و فرهنگ فرانسوی است. حکومت اموی اندلس در جنوب فرانسه حاکم‌نشین <big>نربونه</big> یا <big>ناربون</big> امروزی، واقعیتی هشتادساله داشته‌است؛ اما هویت فرانسوی درعمل، برپایه اسطوره‌ٔ شارل مارتل و شکست مسلمانان در <sub>نبرد تولوز</sub> (721 م.) و <sub>نبرد پواتیه</sub> (732 م.) استوار شده‌است.<br>


==== بهره‌گیری از اسلام ====
====بهره‌گیری از اسلام====
سنگ بنای تمدنی و هویت سیاسی فرانسه (سرزمین شش‌گوش فعلی)، اسطوره‌ شکست مسلمانان است. نبرد پواتیه، موضوع صورت‌گری نقاشانی مشهور بوده، قلعه‌های جنگجویان مسلمان مهاجم، در جغرافیای فرانسه و معماری آن، تاکنون وجود و واقعیت بیرونی دارند. جریانی که با ردیه‌نویسی‌های کلامی مسیحی ضد اسلام مانند ترجمه‌ لاتین <big>قرآن</big> توسط پی‌یر عالی‌قدر در صومعه‌ کلونی و تشویه چهره‌ پیامبر اسلام آغازمی‌شود؛ رویه‌ دیگر این رویکرد خصمانه، به گفته‌ لوگوف، عشق پنهان به دانش‌های تجربی و معارف انسانی برآمده یا پرورده‌شده در سرزمین‌های اسلامی است که به‌واسطه‌ مدارس اسلامی اندلس به انتقال دانش یونانی به مدارس مسیحی یاری‌رساندند. دو پاپ قرون ‌وسطی، پیش‌تر در مکتب طلیطله، عربی آموخته‌بودند و به‌‌واسطه‌ آن با فلسفه‌ یونانی و کلام اسلامی، آشنا شده‌بودند؛ همچنانکه ترجمه‌ <sub>قانون بوعلی</sub> تا قرن هجدهم به‌عنوان متن درسی در مدارس پزشکی فرانسه تدریس‌می‌شده‌است. گزارش‌هایی از سفرنامه‌های مسلمانان به فرانسه وجوددارند؛ اما حضور جماعتی از مسلمانان ساکن فرانسه ورای هیئت‌های دیپلماتیک تا قرن نوزدهم، ثابت نشده‌است.<br>
سنگ بنای تمدنی و هویت سیاسی فرانسه (سرزمین شش‌گوش فعلی)، اسطوره‌ شکست مسلمانان است. نبرد پواتیه، موضوع صورت‌گری نقاشانی مشهور بوده، قلعه‌های جنگجویان مسلمان مهاجم، در جغرافیای فرانسه و معماری آن، تاکنون وجود و واقعیت بیرونی دارند. جریانی که با ردیه‌نویسی‌های کلامی مسیحی ضد اسلام مانند ترجمه‌ لاتین <big>قرآن</big> توسط پی‌یر عالی‌قدر در صومعه‌ کلونی و تشویه چهره‌ پیامبر اسلام آغازمی‌شود؛ رویه‌ دیگر این رویکرد خصمانه، به گفته‌ لوگوف، عشق پنهان به دانش‌های تجربی و معارف انسانی برآمده یا پرورده‌شده در سرزمین‌های اسلامی است که به‌واسطه‌ مدارس اسلامی اندلس به انتقال دانش یونانی به مدارس مسیحی یاری‌رساندند. دو پاپ قرون ‌وسطی، پیش‌تر در مکتب طلیطله، عربی آموخته‌بودند و به‌‌واسطه‌ آن با فلسفه‌ یونانی و کلام اسلامی، آشنا شده‌بودند؛ همچنانکه ترجمه‌ <sub>قانون بوعلی</sub> تا قرن هجدهم به‌عنوان متن درسی در مدارس پزشکی فرانسه تدریس‌می‌شده‌است. گزارش‌هایی از سفرنامه‌های مسلمانان به فرانسه وجوددارند؛ اما حضور جماعتی از مسلمانان ساکن فرانسه ورای هیئت‌های دیپلماتیک تا قرن نوزدهم، ثابت نشده‌است.<br>




روند آشنایی با اسلام و جوامع مسلمان، از طریق آموزش زبان و تمدن شرقی در مؤسسات شرق‌شناسی همچون مدرسه‌ السنه‌ شرقی، میان سال‌های 1700 تا 1726 میلادی آغازمی‌شود که بیشتر برای برآوردن نیازی دیپلماتیک برای مقاصد سیاسی و ترجمانی است. برنامه‌ استعماری فرانسه، با اکتشاف‌های ناپلئون در مصر در سال 1801 میلادی، دو وجه حمله‌ نظامی و کشف شرق‌شناسانه و فرهنگی را در خود و با خود دارد. اشغال الجزایر و الحاق آن به خاک فرانسه 1830 میلادی، موقعیتی را پدید‌آورد که می‌توان از آن به آغاز دیده‌شدن و حضور جمعیت مسلمان در خاک فرانسه تعبیرکرد. موقعیت فرانسه در مقاطع مختلف در سرزمین‌های اسلامی مانند برپایی نظام قیمومیت بر سوریه و لبنان پس از فروپاشی خلافت عثمانی تا استقلال و نیز نظام تحت‌الحمایگی در تونس و مغرب به این پدیده یاری‌می‌رساند.
روند آشنایی با اسلام و جوامع مسلمان، از طریق آموزش زبان و تمدن شرقی در مؤسسات شرق‌شناسی همچون مدرسه‌ السنه‌ شرقی، میان سال‌های 1700 تا 1726 میلادی آغازمی‌شود که بیشتر برای برآوردن نیازی دیپلماتیک برای مقاصد سیاسی و ترجمانی است. برنامه‌ استعماری فرانسه، با اکتشاف‌های ناپلئون در مصر در سال 1801 میلادی، دو وجه حمله‌ نظامی و کشف شرق‌شناسانه و فرهنگی را در خود و با خود دارد. اشغال الجزایر و الحاق آن به خاک فرانسه 1830 میلادی، موقعیتی را پدید‌آورد که می‌توان از آن به آغاز دیده‌شدن و حضور جمعیت مسلمان در خاک فرانسه تعبیرکرد. موقعیت فرانسه در مقاطع مختلف در سرزمین‌های اسلامی مانند برپایی نظام قیمومیت بر سوریه و لبنان پس از فروپاشی خلافت عثمانی تا استقلال و نیز نظام تحت‌الحمایگی در تونس و مغرب به این پدیده یاری‌می‌رساند.
   
   


==== زمینه‌ها و علل رشد سلفی‌گری در فرانسه ====
====زمینه‌ها و علل رشد سلفی‌گری در فرانسه====


با بررسی موج‌های مهاجرت مسلمانان به فرانسه، چشم‌اندازی از هویت دینی و سیاسی و اجتماعی مسلمانان در فرانسه به‌دست‌ می‌آید. با توجه به ترکیب جمعیتی و پیشینه‌ تاریخی، می‌توان چنین استنباط‌ کرد که هویت دینی مسلمانان در فرانسه، با جریان سلفی در آن‌سوی مدیترانه، به‌گونه‌ای‌ فکری و هویتی ارتباط‌دارد که با شرایط خاص فرانسه و سیاست‌های مقطعی آن همچون مشارکت در ائتلاف بین‌المللی و جنگ در سرزمین‌های اسلامی- آفریقایی تشدیدمی‌شود. درواقع، زمینه‌های رشد سلفی‌گری در فرانسه را باید در چند عامل جستجوکرد:
با بررسی موج‌های مهاجرت مسلمانان به فرانسه، چشم‌اندازی از هویت دینی و سیاسی و اجتماعی مسلمانان در فرانسه به‌دست‌ می‌آید. با توجه به ترکیب جمعیتی و پیشینه‌ تاریخی، می‌توان چنین استنباط‌ کرد که هویت دینی مسلمانان در فرانسه، با جریان سلفی در آن‌سوی مدیترانه، به‌گونه‌ای‌ فکری و هویتی ارتباط‌دارد که با شرایط خاص فرانسه و سیاست‌های مقطعی آن همچون مشارکت در ائتلاف بین‌المللی و جنگ در سرزمین‌های اسلامی- آفریقایی تشدیدمی‌شود. درواقع، زمینه‌های رشد سلفی‌گری در فرانسه را باید در چند عامل جستجوکرد:
خط ۱۵۴: خط ۱۵۰:




==== مساجد و امامان جماعت سلفی در فرانسه ====
====مساجد و امامان جماعت سلفی در فرانسه====


   
   
===== مساجد سلفی در فرانسه =====  
=====مساجد سلفی در فرانسه=====  


زندگی دینی مسلمانان در فرانسه، بر گِرد مساجد شکل‌می‌گیرد. درصد زیادی از مسلمانان غیرعامل یا جذب‌شده در ‌هاضمه‌ فرهنگی - اجتماعی فرانسوی، از این قاعده مستثنا هستند. میزانی قابل‌ توجه از مسلمانان نیز به اسلامی فردی و غیرمسجدی یا فصلی با بروزهای مقطعی مانند ماه مبارک رمضان معتقدند. باوجوداین، درصد مسلمانان عامل به دین در برداشت سُنی، که در آن مشارکت در نماز جمعه و عیدین از سنت است، بیش از درصد عاملان به دیانت مسیحی است. بنابراین، فهم پدیده‌ سلفی‌گری در فرانسه، مستلزم فهم ساختار [[مسجد]] به‌عنوان محور اسلام در فرانسه است. این واقعیت، در سال 2005 میلادی و در زمان تأسیس «شورای فرانسوی آیین اسلام» نیز لحاظ‌ شده‌است؛ چراکه انتخابات این شورا، نه براساس رأی شهروندان مسلمان، که براساس مساجد مسلمانان و مکان‌های عبادی آنان سامان ‌داده‌شده‌است. ضریبی از مساحت مسجد و شمار نمازگزاران، در وزن رأی مساجد برای ریاست شورا درنظرگرفته‌شده‌است. در دوره‌های گذشتهٔ این شورا، سلفیان نماینده‌ای در آن نداشته‌اند.
زندگی دینی مسلمانان در فرانسه، بر گِرد مساجد شکل‌می‌گیرد. درصد زیادی از مسلمانان غیرعامل یا جذب‌شده در ‌هاضمه‌ فرهنگی - اجتماعی فرانسوی، از این قاعده مستثنا هستند. میزانی قابل‌ توجه از مسلمانان نیز به اسلامی فردی و غیرمسجدی یا فصلی با بروزهای مقطعی مانند ماه مبارک رمضان معتقدند. باوجوداین، درصد مسلمانان عامل به دین در برداشت سُنی، که در آن مشارکت در نماز جمعه و عیدین از سنت است، بیش از درصد عاملان به دیانت مسیحی است. بنابراین، فهم پدیده‌ سلفی‌گری در فرانسه، مستلزم فهم ساختار [[مسجد]] به‌عنوان محور اسلام در فرانسه است. این واقعیت، در سال 2005 میلادی و در زمان تأسیس «شورای فرانسوی آیین اسلام» نیز لحاظ‌ شده‌است؛ چراکه انتخابات این شورا، نه براساس رأی شهروندان مسلمان، که براساس مساجد مسلمانان و مکان‌های عبادی آنان سامان ‌داده‌شده‌است. ضریبی از مساحت مسجد و شمار نمازگزاران، در وزن رأی مساجد برای ریاست شورا درنظرگرفته‌شده‌است. در دوره‌های گذشتهٔ این شورا، سلفیان نماینده‌ای در آن نداشته‌اند.
خط ۱۶۶: خط ۱۶۲:


گفته‌می‌شود که پنجاه مسجد از دوهزار مسجد و نمازخانه‌ فعال در فرانسه، به جریان سلفی ‌گرایش‌دارند؛ این آمار با توجه به شناوربودن مفهوم مسجد و جابه‌جایی امامان می‌تواند به معنای آن باشد که پنجاه امام سلفی در فرانسه فعالیت‌ دارند. نگاهی به فوروم‌های اینترنتی می‌تواند فهرستی تقریبی از مساجد سلفی و پراکندگی آنها را در فرانسه به‌دست‌دهد. برای نمونه،  مساجدی در <sub>لیون</sub>، <sub>تورکوئن</sub> و <sub>واترلو</sub>؛ سه مسجد در مارسی ازجمله مسجد شیخ عبدالهادی؛ بلزونس مسجد نورالهدی را نام برده‌اند.  
گفته‌می‌شود که پنجاه مسجد از دوهزار مسجد و نمازخانه‌ فعال در فرانسه، به جریان سلفی ‌گرایش‌دارند؛ این آمار با توجه به شناوربودن مفهوم مسجد و جابه‌جایی امامان می‌تواند به معنای آن باشد که پنجاه امام سلفی در فرانسه فعالیت‌ دارند. نگاهی به فوروم‌های اینترنتی می‌تواند فهرستی تقریبی از مساجد سلفی و پراکندگی آنها را در فرانسه به‌دست‌دهد. برای نمونه،  مساجدی در <sub>لیون</sub>، <sub>تورکوئن</sub> و <sub>واترلو</sub>؛ سه مسجد در مارسی ازجمله مسجد شیخ عبدالهادی؛ بلزونس مسجد نورالهدی را نام برده‌اند.  
   
   


===== امامان جماعت سلفی =====
=====امامان جماعت سلفی=====


به‌صورت سنتی، امامت جماعت در فرانسه، صلاحیتی خاص نمی‌طلبد. بسیاری از امامان جماعت، مؤمنان متدینی هستند که مطالعات شرعی در مدارس اسلامی نداشته‌اند و با تکیه بر مدرکی دانشگاهی در رشته‌ای غیرمرتبط یا وجاهت و مقبولیت مردمی ناشی از حسن خلق و مردم‌داری و موفقیت نسبی در زندگی اجتماعی و حداقل‌هایی از دانش شرعی به امامت مسجد رسیده‌اند. شماری قابل‌ توجه از امامان مساجد نیز از کشورهای الجزایر، تونس، مغرب، نیجریه، موریتانی، سنگال و ترکیه به درخواست جماعت مسلمان یا زیر نظر اوقاف این کشورها، به خاک فرانسه می‌آیند. این امامان، وظیفه‌ تداوم انسجام جمعیتی، هویتی و دینی جماعت مهاجر با جامعه‌ مرجع را فراهم‌ می‌کنند. مشکل اصلی این شیوه، ناآشنایی مبلغان و امامان مهاجر با زبان و فرهنگ فرانسه و مسائل و مشکلات جامعه‌ مهاجر مسلمان در فرانسه است که به تبلیغ اسلامی غیربومی و ناهمخوان با فرهنگ و هنجارهای فرانسوی و نیازهای مسلمانان مهاجر یا مقیم آن می‌انجامد. دامن‌زدن به مسائلی همچون: چندهمسری، تنبیه همسران و پوشش نقاب برای زنان مسلمان در سال‌های گذشته، حساس‌شدن مقطعی گروه‌های <sub>راست افراطی</sub> در فرانسه و استفاده‌ ابزاری از آنها را برای پیشبرد اهداف انتخاباتی و سیاسی درازمدت و کوتاه‌مدت خود از طریق تبلیغات اسلام‌هراسانه، سبب شده‌است؛ تبلیغاتی که در مسئله نماز خیابانیِ مسلمانان و ساخت مسجد و مأذنه نیز تکرارشده‌است.<br>
به‌صورت سنتی، امامت جماعت در فرانسه، صلاحیتی خاص نمی‌طلبد. بسیاری از امامان جماعت، مؤمنان متدینی هستند که مطالعات شرعی در مدارس اسلامی نداشته‌اند و با تکیه بر مدرکی دانشگاهی در رشته‌ای غیرمرتبط یا وجاهت و مقبولیت مردمی ناشی از حسن خلق و مردم‌داری و موفقیت نسبی در زندگی اجتماعی و حداقل‌هایی از دانش شرعی به امامت مسجد رسیده‌اند. شماری قابل‌ توجه از امامان مساجد نیز از کشورهای الجزایر، تونس، مغرب، نیجریه، موریتانی، سنگال و ترکیه به درخواست جماعت مسلمان یا زیر نظر اوقاف این کشورها، به خاک فرانسه می‌آیند. این امامان، وظیفه‌ تداوم انسجام جمعیتی، هویتی و دینی جماعت مهاجر با جامعه‌ مرجع را فراهم‌ می‌کنند. مشکل اصلی این شیوه، ناآشنایی مبلغان و امامان مهاجر با زبان و فرهنگ فرانسه و مسائل و مشکلات جامعه‌ مهاجر مسلمان در فرانسه است که به تبلیغ اسلامی غیربومی و ناهمخوان با فرهنگ و هنجارهای فرانسوی و نیازهای مسلمانان مهاجر یا مقیم آن می‌انجامد. دامن‌زدن به مسائلی همچون: چندهمسری، تنبیه همسران و پوشش نقاب برای زنان مسلمان در سال‌های گذشته، حساس‌شدن مقطعی گروه‌های <sub>راست افراطی</sub> در فرانسه و استفاده‌ ابزاری از آنها را برای پیشبرد اهداف انتخاباتی و سیاسی درازمدت و کوتاه‌مدت خود از طریق تبلیغات اسلام‌هراسانه، سبب شده‌است؛ تبلیغاتی که در مسئله نماز خیابانیِ مسلمانان و ساخت مسجد و مأذنه نیز تکرارشده‌است.<br>
خط ۱۷۹: خط ۱۷۴:


    
    
===== شمار مسلمانان سلفی در فرانسه =====
=====شمار مسلمانان سلفی در فرانسه=====
از نظر قانونی، هرگونه آمارگیری، سرشماری و نظرسنجی مبتنی‌بر تعلق مذهبی و قومی در فرانسه، ممنوع است. باوجوداین، آمارهایی تخمینی از شمار این افراد وجود دارد که اغلب ازسوی خود آنان یا اداره‌ٔ پلیس درخصوص تجمع‌های این افراد تهیه‌ می‌شود. پژوهش امقر در سال 2011، شمار سلفیان را در فرانسه <big>«12000 تا 15000»</big> نفر برآوردکرده‌است که یک‌ سوم این افراد از میان مسیحیان (کاتولیک یا پروتستانی) هستند که تازه به اسلام گرویده‌اند؛ یک‌چهارم تا یک‌سوم از تازه‌مسلمانان سلفی، از فرانسویان اصیل یا فرانسویان سرزمین‌های ماوراء بحار (مجمع‌الجزایر آنتیی) یا سرزمین‌های فرانسوی‌زبان مستعمره‌ سابق فرانسه مانند کنگو و زئیر هستند.
از نظر قانونی، هرگونه آمارگیری، سرشماری و نظرسنجی مبتنی‌بر تعلق مذهبی و قومی در فرانسه، ممنوع است. باوجوداین، آمارهایی تخمینی از شمار این افراد وجود دارد که اغلب ازسوی خود آنان یا اداره‌ٔ پلیس درخصوص تجمع‌های این افراد تهیه‌ می‌شود. پژوهش امقر در سال 2011، شمار سلفیان را در فرانسه <big>«12000 تا 15000»</big> نفر برآوردکرده‌است که یک‌ سوم این افراد از میان مسیحیان (کاتولیک یا پروتستانی) هستند که تازه به اسلام گرویده‌اند؛ یک‌چهارم تا یک‌سوم از تازه‌مسلمانان سلفی، از فرانسویان اصیل یا فرانسویان سرزمین‌های ماوراء بحار (مجمع‌الجزایر آنتیی) یا سرزمین‌های فرانسوی‌زبان مستعمره‌ سابق فرانسه مانند کنگو و زئیر هستند.
   
   


===== نقش سلفی‌گری در تحول جایگاه اسلام در فرانسه =====
=====نقش سلفی‌گری در تحول جایگاه اسلام در فرانسه=====


ظهور و گسترش تفکر و [[جریان سلفی]] از دو منظر در تحول شیوه‌ زیست مسلمانی در فرانسه و جایگاه اسلام نقش‌ داشته‌است: نخست آنکه پدیده‌ٔ سلفی‌گری به‌عنوان پدیده‌ای دینی و اجتماعی، نمود و نمای بیرونی مسلمانان را در جامعه‌ٔ فرانسه بیشتر‌کرده و به‌تعبیردقیق‌تر، به آنان قدرت دیده‌شدن بیشتر و توانایی خودنمایی در حوزه‌ٔ عمومی و عدم احساس تحقیر به‌ دلیل مسلمان‌بودن داده‌است و برخلاف خواست ساختار رسمی، نوعی اعلام حضور غیررسمی با تمایز در لباس و شیوه‌ زیست بوده که البته حساسیت‌هایی آفریده و به‌ویژه در مسئلهٔ حجاب دختران دانش‌آموز و نقاب در حوزه‌ٔ عمومی، پای قانون‌گذار را نیز به‌میان‌کشیده‌است.
ظهور و گسترش تفکر و [[جریان سلفی]] از دو منظر در تحول شیوه‌ زیست مسلمانی در فرانسه و جایگاه اسلام نقش‌ داشته‌است: نخست آنکه پدیده‌ٔ سلفی‌گری به‌عنوان پدیده‌ای دینی و اجتماعی، نمود و نمای بیرونی مسلمانان را در جامعه‌ٔ فرانسه بیشتر‌کرده و به‌تعبیردقیق‌تر، به آنان قدرت دیده‌شدن بیشتر و توانایی خودنمایی در حوزه‌ٔ عمومی و عدم احساس تحقیر به‌ دلیل مسلمان‌بودن داده‌است و برخلاف خواست ساختار رسمی، نوعی اعلام حضور غیررسمی با تمایز در لباس و شیوه‌ زیست بوده که البته حساسیت‌هایی آفریده و به‌ویژه در مسئلهٔ حجاب دختران دانش‌آموز و نقاب در حوزه‌ٔ عمومی، پای قانون‌گذار را نیز به‌میان‌کشیده‌است.
خط ۱۹۷: خط ۱۹۱:


   
   
==اشکال سلفی‌گری در فرانسه ==
==اشکال سلفی‌گری در فرانسه==


<big>«سمیرامقر»</big> سه نوع سلفی‌گری را در فرانسه متمایزمی‌کند: <sub>سلفی‌گری هویتی</sub>، <sub>سیاسی</sub> و <sub>انقلابی</sub>؛  
<big>«سمیرامقر»</big> سه نوع سلفی‌گری را در فرانسه متمایزمی‌کند: <sub>سلفی‌گری هویتی</sub>، <sub>سیاسی</sub> و <sub>انقلابی</sub>؛  
                            
                            


=== سلفی‌گری هویتی (تنزه‌طلب) ===  
===سلفی‌گری هویتی (تنزه‌طلب)===  


به نظر «امقر»، 95 درصد سلفیان در فرانسه، به شیوه سنتی و هویتی درپی اسلام ناب و بی‌پیرایه و با دغدغه‌ٔ بازگشت به آموزه‌های صدر اسلام، به سلفی‌گری تنزه‌طلب روی‌آورده‌اند. این جریان، بدنه‌ اصلی سلفی‌گری را شکل‌می‌دهد و در دوشاخه‌ٔ وعظ و تبلیغ دینی و آموزش معارف دینی به‌صورت شاخص، فعال است. همچنین، به سبب وجه غیرسیاسی‌اش، بیشتر از آن انتقادشده‌است و هرگونه اقدام مسلحانه را نفی‌می‌کند. برای نمونه، این شاخه از سلفی‌گری، که به رژیم عربستان سعودی نزدیک است، عملیات حمله به برج‌های مرکز تجارت جهانی را در <sub>یازدهم سپتامبر 2001</sub> محکوم‌کرد.
به نظر «امقر»، 95 درصد سلفیان در فرانسه، به شیوه سنتی و هویتی درپی اسلام ناب و بی‌پیرایه و با دغدغه‌ٔ بازگشت به آموزه‌های صدر اسلام، به سلفی‌گری تنزه‌طلب روی‌آورده‌اند. این جریان، بدنه‌ اصلی سلفی‌گری را شکل‌می‌دهد و در دوشاخه‌ٔ وعظ و تبلیغ دینی و آموزش معارف دینی به‌صورت شاخص، فعال است. همچنین، به سبب وجه غیرسیاسی‌اش، بیشتر از آن انتقادشده‌است و هرگونه اقدام مسلحانه را نفی‌می‌کند. برای نمونه، این شاخه از سلفی‌گری، که به رژیم عربستان سعودی نزدیک است، عملیات حمله به برج‌های مرکز تجارت جهانی را در <sub>یازدهم سپتامبر 2001</sub> محکوم‌کرد.


<big>«دومینیک توما»</big> معتقد است که سلفیان سنت‌گرا و محافظه‌کار با بی‌علاقگی به امر سیاسی، اسلامی‌سازی جامعه را از پایین (بدنه‌ اجتماعی) و با شیوع رفتارهای سخت‌گیرانه مدنظردارند؛ برخلاف سلفیان سیاسی که می‌خواهند از بالا و از طریق ابزارهای سیاسی، به تغییر هنجارهای اجتماعی اقدام‌کنند .
<big>«دومینیک توما»</big> معتقد است که سلفیان سنت‌گرا و محافظه‌کار با بی‌علاقگی به امر سیاسی، اسلامی‌سازی جامعه را از پایین (بدنه‌ اجتماعی) و با شیوع رفتارهای سخت‌گیرانه مدنظردارند؛ برخلاف سلفیان سیاسی که می‌خواهند از بالا و از طریق ابزارهای سیاسی، به تغییر هنجارهای اجتماعی اقدام‌کنند .


   
   
=== سلفی‌گری سیاسی ===
===سلفی‌گری سیاسی===


به گفته‌ «امقر»، این گروه از سلفیان معتقدند که برای دفاع از هویت اسلامی در فرانسه و در اروپا، باید از ابزارهای قانونی استفاده‌کرد. از نظر آنان، زور و خشونت مسلحانه در درون نظام‌های غربی، مجاز نیست. این گروه، اقلیتی سلفی بیش نیستند. برخی پدیده‌ها مانند قانون ضد حجاب یا تظاهرات در برابر سفارت آمریکا (سپتامبر 2012) یا تظاهرات ضد انتشار <sub>کاریکاتورهای پیامبر</sub> در مجله‌ شارلی ابدو به برانگیخته‌شدن احساسات و بیدارشدن وجدان و درک سیاسی این گروه‌ها کمک‌ کرده‌اند.  
به گفته‌ «امقر»، این گروه از سلفیان معتقدند که برای دفاع از هویت اسلامی در فرانسه و در اروپا، باید از ابزارهای قانونی استفاده‌کرد. از نظر آنان، زور و خشونت مسلحانه در درون نظام‌های غربی، مجاز نیست. این گروه، اقلیتی سلفی بیش نیستند. برخی پدیده‌ها مانند قانون ضد حجاب یا تظاهرات در برابر سفارت آمریکا (سپتامبر 2012) یا تظاهرات ضد انتشار <sub>کاریکاتورهای پیامبر</sub> در مجله‌ شارلی ابدو به برانگیخته‌شدن احساسات و بیدارشدن وجدان و درک سیاسی این گروه‌ها کمک‌ کرده‌اند.  


به گفته‌ «دومینیک توما»، این گروه از سلفیان اصلاح‌گرا، گشایش بیشتر مؤسسات سیاسی را نسبت‌ به حوزه‌ٔ دینی خواستارند و تحت تأثیر راهبرد جنبش اخوان، راه‌اندازی احزاب سیاسی سلفی و مشارکت در انتخابات را می‌خواهند. به‌نظرمی‌رسد در فضای سیاسی و قانونی موجود فرانسه، حتی در برداشت موسع از لائیسیته، امکان راه‌اندازی احزاب سیاسی دینی حتی با مشارکت محدود در انتخابات محلی وجودندارد.
به گفته‌ «دومینیک توما»، این گروه از سلفیان اصلاح‌گرا، گشایش بیشتر مؤسسات سیاسی را نسبت‌ به حوزه‌ٔ دینی خواستارند و تحت تأثیر راهبرد جنبش اخوان، راه‌اندازی احزاب سیاسی سلفی و مشارکت در انتخابات را می‌خواهند. به‌نظرمی‌رسد در فضای سیاسی و قانونی موجود فرانسه، حتی در برداشت موسع از لائیسیته، امکان راه‌اندازی احزاب سیاسی دینی حتی با مشارکت محدود در انتخابات محلی وجودندارد.
   
   
   
   
=== سلفی‌گری انقلابی (جهادی) ===  
===سلفی‌گری انقلابی (جهادی)===  


به گفته‌ «امقر»، سلفیان انقلابی به کاربست خشونت مسلحانه به‌عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف دینی اعتقاددارند. آنان جهاد را واجبی دینی می‌دانند و تمایزی میان محدوده‌ جغرافیایی آن در کشورهای اسلامی و غربی، قایل نیستند؛ این گروه، بسیار کم‌شمارند.
به گفته‌ «امقر»، سلفیان انقلابی به کاربست خشونت مسلحانه به‌عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف دینی اعتقاددارند. آنان جهاد را واجبی دینی می‌دانند و تمایزی میان محدوده‌ جغرافیایی آن در کشورهای اسلامی و غربی، قایل نیستند؛ این گروه، بسیار کم‌شمارند.
خط ۲۲۶: خط ۲۱۸:




== نتیجه‌گیری ==
==نتیجه‌گیری==


گرایش سلفی در فرانسه، بخشی از جریان سلفی کلی در جهان اسلام است. سه طیف عمده‌ سلفی سنت‌گرا، سیاسی و جهادی در درون این جریان فعال‌اند. شمار سلفیان در فرانسه بین دوازده تا پانزده‌هزار نفر برآوردشده‌است. بیشترین گرایش سلفی، از آنِ جریان سلفی سنت‌گراست که به امر تبلیغ دین و دعوت اهتمام‌دارد و مساجد کم‌شمار سلفی، مرکز آن هستند. باوجوداین، بیشترین پوشش رسانه‌ای، از آن سلفیان جهادی است که گروهی اندک (متشکل از چند صد نفر) هستند ولی سازمان‌یافته‌تر عمل‌می‌کنند.   
گرایش سلفی در فرانسه، بخشی از جریان سلفی کلی در جهان اسلام است. سه طیف عمده‌ سلفی سنت‌گرا، سیاسی و جهادی در درون این جریان فعال‌اند. شمار سلفیان در فرانسه بین دوازده تا پانزده‌هزار نفر برآوردشده‌است. بیشترین گرایش سلفی، از آنِ جریان سلفی سنت‌گراست که به امر تبلیغ دین و دعوت اهتمام‌دارد و مساجد کم‌شمار سلفی، مرکز آن هستند. باوجوداین، بیشترین پوشش رسانه‌ای، از آن سلفیان جهادی است که گروهی اندک (متشکل از چند صد نفر) هستند ولی سازمان‌یافته‌تر عمل‌می‌کنند.   
confirmed، مدیران
۱۸٬۸۸۰

ویرایش