سعید بن جبیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۸: خط ۱۸:
| وبگاه =  
| وبگاه =  
}}
}}
'''سعید بن جبیر''' یکی از شخصیت‌های نامی دوران [[صدر اسلام]] که از [[تابعین]] بوده است؛ یعنی [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|رسول خدا (صلی‌الله علیه‌وآله)]] را ندیده و [[صحابه]] را درک کرده است. نام کامل او سعید بن جبیر بن هشام اسدی است. در مورد کنیه او بین مورخین اختلاف است. برخی کنیه او را ابومحمد و برخی ابوعبدالله عنوان نمودند. [[شیخ طوسی]] در رجال خود او را ابومحمد نامید، وی در تفسیر شاگرد [[عبدالله ابن عباس]] و هم‌نشین او بوده است. او نهایتا به جرم [[تشیع]]، توسط [[حجاج بن یوسف ثقفی]] به طرز فجیعی به [[شهادت]] رسید.
'''سعید بن جبیر''' یکی از شخصیت‌های نامی دوران [[صدر اسلام]] که از [[تابعین]] بوده است؛ یعنی [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|رسول خدا (صلی‌الله علیه‌وآله)]] را ندیده و [[صحابه]] را درک کرده است. نام کامل او سعید بن جبیر بن هشام اسدی است. در مورد کنیه او بین مورخین اختلاف است. برخی کنیه او را ابومحمد و برخی ابوعبدالله عنوان نمودند. [[محمد بن حسن طوسی|شیخ طوسی]] در رجال خود او را ابومحمد نامید، وی در تفسیر شاگرد [[عبدالله ابن عباس]] و هم‌نشین او بوده است. او نهایتا به جرم [[مذهب شیعه|تشیع]]، توسط [[حجاج بن یوسف|حجاج بن یوسف ثقفی]] به طرز فجیعی به [[شهادت]] رسید.


== سعيد بن جبير کیست ==
== سعيد بن جبير کیست ==
یکی از شخصیت‌های نامی دوران صدر اسلام که از [[تابعین]] به شمار می‌‌رود، سعید بن جبیر است<ref> الزرکلی، خیر الدین؛ الاعلام قاموس تراجم لاشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین، بیروت، انتشارات دارالعلم للملایین، 1989 م، ج 8، ص 109.</ref>. نام کامل او سعید بن جبیر بن هشام اسدی است<ref> الذهبی، شمس الدین محمد بن احمد؛ تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، تحقیق عمر عبد السلام تدمری، بیروت، دار الکتاب العربی، 1413، ج 6، ص 366.</ref>. در مورد کنیه او بین مورخین اختلاف است. برخی کنیه او را ابومحمد و برخی ابوعبدالله عنوان نمودند. [[شیخ طوسی]] در رجال خود او را ابومحمد نامید<ref>شیخ طوسی، ابی جعفر محمد بن حسن؛ رجال الطوسی، تحقیق و مقدمه سید محمد صادق آل بحرالعلوم، نجف، منشورات المکتبه و المطبعه الحیدریه، 1381 ق، ص 90.</ref>، اما همان طور که مرحوم شوشتری در کتاب خود ذکر کرد اشتباه است. مرحوم شوشتری می‌‌نویسد: گویا سخن شیخ در رجالش درباره کنیه سعید، ابومحمد وهم و اشتباه باشد، چرا که ابومحمد کنیه سعید بن مسیب است<ref> تستری، محمد تقی؛ قاموس الرجال، قم، موسسه نشر اسلامی، 1417 ق، ج 5، ص 88 - 89.</ref>. لذا طبق آن چه بیشتر مورخین ذکر نمودند، کنیه سعید، ابوعبدالله عنوان می‌‌گردد. سعید از مفسرین مطرح و مشهور در [[اسلام]] است و حتی در تاریخ الاسلام به نقل از نوری آمده است که تفسیر را از چهار نفر اخذ کن: مجاهد، سعید بن جبیر، عکرمه و ضحاک و این مطلب نشان از جایگاه والای سعید در تفسیر قرآن دارد. سعید در سال چهل و پنج هجری در کوفه به دنیا آمد؛ اما در اصل وی کوفی نیست و حبشی الاصل است. در واقع وی از موالی بنی والبه بن حارث از طایفه بنی اسد است. جبیر پدر سعید، اصالتا حبشی بود و مدتی در خاندان بنی اسد به عنوان برده زندگی کرد و با ظهور اسلام و مسلمان شدن او، آزادی خود را به دست گرفت<ref> الزرکلی، پیشین، ج 3، ص 93.</ref>. از خود سعید نقل شده است که ابن عباس از من پرسید از کدام قبیله‌ای؟ گفتم: از بنی اسد. پرسید از اعراب یا از آزادشدگان و وابستگان؟ گفتم: از وابستگان. گفت: بگو من از کسانی هستم که خداوند از بنی اسد بر آنان نعمت ارزانی فرموده است<ref> ابن سعد، محمد؛ الطبقات الکبری، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، فرهنگ و اندیشه، 1374ش، ج 6، ص 711.</ref>.
یکی از شخصیت‌های نامی دوران صدر اسلام که از [[تابعین]] به شمار می‌‌رود، سعید بن جبیر است<ref> الزرکلی، خیر الدین؛ الاعلام قاموس تراجم لاشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین، بیروت، انتشارات دارالعلم للملایین، 1989 م، ج 8، ص 109.</ref>. نام کامل او سعید بن جبیر بن هشام اسدی است<ref> الذهبی، شمس الدین محمد بن احمد؛ تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، تحقیق عمر عبد السلام تدمری، بیروت، دار الکتاب العربی، 1413، ج 6، ص 366.</ref>. در مورد کنیه او بین مورخین اختلاف است. برخی کنیه او را ابومحمد و برخی ابوعبدالله عنوان نمودند. [[محمد بن حسن طوسی|شیخ طوسی]] در رجال خود او را ابومحمد نامید<ref>شیخ طوسی، ابی جعفر محمد بن حسن؛ رجال الطوسی، تحقیق و مقدمه سید محمد صادق آل بحرالعلوم، نجف، منشورات المکتبه و المطبعه الحیدریه، 1381 ق، ص 90.</ref>، اما همان طور که مرحوم شوشتری در کتاب خود ذکر کرد اشتباه است. مرحوم شوشتری می‌‌نویسد: گویا سخن شیخ در رجالش درباره کنیه سعید، ابومحمد وهم و اشتباه باشد، چرا که ابومحمد کنیه سعید بن مسیب است<ref> تستری، محمد تقی؛ قاموس الرجال، قم، موسسه نشر اسلامی، 1417 ق، ج 5، ص 88 - 89.</ref>. لذا طبق آن چه بیشتر مورخین ذکر نمودند، کنیه سعید، ابوعبدالله عنوان می‌‌گردد. سعید از مفسرین مطرح و مشهور در [[اسلام]] است و حتی در تاریخ الاسلام به نقل از نوری آمده است که تفسیر را از چهار نفر اخذ کن: مجاهد، سعید بن جبیر، عکرمه و ضحاک و این مطلب نشان از جایگاه والای سعید در تفسیر قرآن دارد. سعید در سال چهل و پنج هجری در کوفه به دنیا آمد؛ اما در اصل وی کوفی نیست و حبشی الاصل است. در واقع وی از موالی بنی والبه بن حارث از طایفه بنی اسد است. جبیر پدر سعید، اصالتا حبشی بود و مدتی در خاندان بنی اسد به عنوان برده زندگی کرد و با ظهور اسلام و مسلمان شدن او، آزادی خود را به دست گرفت<ref> الزرکلی، پیشین، ج 3، ص 93.</ref>. از خود سعید نقل شده است که ابن عباس از من پرسید از کدام قبیله‌ای؟ گفتم: از بنی اسد. پرسید از اعراب یا از آزادشدگان و وابستگان؟ گفتم: از وابستگان. گفت: بگو من از کسانی هستم که خداوند از بنی اسد بر آنان نعمت ارزانی فرموده است<ref> ابن سعد، محمد؛ الطبقات الکبری، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، فرهنگ و اندیشه، 1374ش، ج 6، ص 711.</ref>.


== خاندان، زادگاه، کنیه و فرزندان ==
== خاندان، زادگاه، کنیه و فرزندان ==
سعید بن جبیر بن هشام اسدی کوفی، معروف به ابومحمد و ابوعبداللّه، از خاندان‏‌های معروف [[کوفه]] بود. وی در زهد، [[تقوا]]، شب‏ زنده‏‌داری، دیانت و فقاهت معروف بود و در [[تفسیر|تفسیر قرآن]]، شهرت به سزایی داشت؛ زیرا او را از شاگردان مدرسه تفسیری [[عبدالله ابن عباس]] دانسته‌‏اند. سعید، بیشترین روایات خود را از وی نقل کرده است<ref> رجال کشّی، ج 1، ص 332.</ref>.
سعید بن جبیر بن هشام اسدی کوفی، معروف به ابومحمد و ابوعبداللّه، از خاندان‏‌های معروف [[کوفه]] بود. وی در زهد، [[تقوا]]، شب‏ زنده‏‌داری، دیانت و فقاهت معروف بود و در [[تفسیر|تفسیر قرآن]]، شهرت به سزایی داشت؛ زیرا او را از شاگردان مدرسه تفسیری [[عبدالله ابن عباس]] دانسته‌‏اند. سعید، بیشترین روایات خود را از وی نقل کرده است<ref> رجال کشّی، ج 1، ص 332.</ref>.
وی سال 46 ه .ق. در شهر کوفه به دنیا آمد<ref>دائرة‏المعارف تشیّع، ج 1، ص 94.</ref>. دوران طفولیت و جوانی را همان جا گذراند. بعدها به [[مدینه]] رفت و جزو شاگردان [[علی بن الحسین (زین العابدین)|امام سجاد(علیه‌السلام)]] گردید.
وی سال 46 ه .ق. در شهر کوفه به دنیا آمد<ref>دائرة‏المعارف تشیّع، ج 1، ص 94.</ref>. دوران طفولیت و جوانی را همان جا گذراند. بعدها به [[مدینه]] رفت و جزو شاگردان [[علی بن الحسین (زین العابدین)|امام سجاد (علیه‌السلام)]] گردید.
معروف‏ترین کنیه‌‏های وی ابوعبداللّه و ابومحمد است. در کتاب مجالس الواعظین آمده است: عبدالملک و عبداللّه، فرزندان سعید بن جبیر اند و از پدر خود روایت نقل نموده‏‌اند<ref>مجالس الواعظین، ج 3، ص 111.</ref>.
معروف‏ترین کنیه‌‏های وی ابوعبداللّه و ابومحمد است. در کتاب مجالس الواعظین آمده است: عبدالملک و عبداللّه، فرزندان سعید بن جبیر اند و از پدر خود روایت نقل نموده‏‌اند<ref>مجالس الواعظین، ج 3، ص 111.</ref>.


خط ۳۵: خط ۳۵:
== استادان و شاگردان ==
== استادان و شاگردان ==
[[فضل بن شاذان]] می‌‌گوید:
[[فضل بن شاذان]] می‌‌گوید:
سعید بن جبیر از شاگردان برجسته و از ستارگان آسمان [[امامت]] و [[ولایت]] امام همام [[علی بن الحسین (زین العابدین)|علی بن الحسین(علیه‌السلام)]] که در رأس سلسله اصحاب خمسه<ref>اصحاب خمسه امام، عبارتند از: سعید بن جبیر، سعید بن مسیّب، محمد بن جبیر، یحیی بن امّ طویل و ابوخالد کابلی. </ref> [[علی بن الحسین (زین العابدین)|امام زین‌العابدین]] قرار داشت.
سعید بن جبیر از شاگردان برجسته و از ستارگان آسمان امامت و ولایت امام همام [[علی بن الحسین (زین العابدین)|علی بن الحسین (علیه‌السلام)]] که در رأس سلسله اصحاب خمسه<ref>اصحاب خمسه امام، عبارتند از: سعید بن جبیر، سعید بن مسیّب، محمد بن جبیر، یحیی بن امّ طویل و ابوخالد کابلی. </ref> [[علی بن الحسین (زین العابدین)|امام زین‌العابدین]] قرار داشت.


[[جعفر بن محمد (صادق‌)]] در وصف سعید می‌‌فرماید:
[[جعفر بن محمد (صادق‌)]] در وصف سعید می‌‌فرماید:
سعید بن جبیر در صراط مستقیم بود و به علی بن الحسین (علیهم االسلام) اقتدا کرد و امام سجاد هم از او تعریف می‌‌نمود و همین علاقه میان او و امام، باعث شد حجّاج او را شهید نماید<ref> «انّ سعید بن جبیر کان یأتمّ بعلی بن الحسین علیه‌السلام و کان علیٌّ علیه‌السلام یثنی علیه و ماکان سبب قتل الحجّاج له الاّ علی هذا الامر و کان مستقیماً»؛ (شاگردان مکتب ائمه علیهم‌السلام، ج 2، ص 279). </ref>.
سعید بن جبیر در صراط مستقیم بود و به علی بن الحسین (علیهم االسلام) اقتدا کرد و امام سجاد هم از او تعریف می‌‌نمود و همین علاقه میان او و امام، باعث شد حجّاج او را شهید نماید<ref> «انّ سعید بن جبیر کان یأتمّ بعلی بن الحسین علیه‌السلام و کان علیٌّ علیه‌السلام یثنی علیه و ماکان سبب قتل الحجّاج له الاّ علی هذا الامر و کان مستقیماً»؛ (شاگردان مکتب ائمه علیهم‌السلام، ج 2، ص 279). </ref>.
سعید بن جبیر سال‏ها از محضر [[ابن عباس]] بهره علمی برد. وی شیدای کسب دانش بود؛ خودش می‌گوید:
سعید بن جبیر سال‏‌ها از محضر [[عبدالله ابن عباس|ابن عباس]] بهره علمی برد. وی شیدای کسب دانش بود؛ خودش می‌گوید:
برای کسب حدیث به محضر ابن عباس می‌رفتم و به خاطر احترام و ابهتی که او داشت، در جلسه درس از چیزی سؤال نمی‌کردم. منتظر بودم تا دیگران بپرسند و من یادداشت کنم؛ لذا بیشتر، گوش می‌دادم و بعد می‌نوشتم؛ به حدّی که بعضی روزها دفترم پر می‌شد و روی کفشم می‌نوشتم و گاهی از کف دستانم به عنوان کاغذ استفاده می‌نمودم...<ref> الطبقات الکبری، ج 6، ص 268.</ref> استادان دیگر سعید عبارتند از: عدی بن حاتم و ابوسعید خدری.
برای کسب حدیث به محضر ابن عباس می‌رفتم و به خاطر احترام و ابهتی که او داشت، در جلسه درس از چیزی سؤال نمی‌کردم. منتظر بودم تا دیگران بپرسند و من یادداشت کنم؛ لذا بیشتر، گوش می‌دادم و بعد می‌نوشتم؛ به حدّی که بعضی روزها دفترم پر می‌شد و روی کفشم می‌نوشتم و گاهی از کف دستانم به عنوان کاغذ استفاده می‌نمودم...<ref> الطبقات الکبری، ج 6، ص 268.</ref> استادان دیگر سعید عبارتند از: عدی بن حاتم و ابوسعید خدری.
=== شاگردان وی نیز عبارتند از ===
=== شاگردان وی نیز عبارتند از ===
خط ۵۳: خط ۵۳:


== بنی‌امیه و سعید بن جبیر ==
== بنی‌امیه و سعید بن جبیر ==
وی تمام دوران زندگیش را تحت سلطه [[امویان]] گذراند. او درست در زمان خلافت [[معاویه]] به دنیا آمد و زمانی به جوانی رسید که [[عاشورا]] نیز حادث شد. لذا وی در دوران زندگیش شاهد قیام‌های مختلف بر علیه امویان بود. قیام‌هایی که در دوران زندگی او اتفاق افتاد، عبارت بود از: نهضت مدینه در سال شصت و سه، [[قیام مختار]] در سال شصت و پنج، [[قیام مطرف ثقفی]] در سال هفتاد و هفت، نهضت ابن اشعث در سال هشتاد و یک، قیام [[زید بن علی]] در سال هشتاد و سه.
وی تمام دوران زندگیش را تحت سلطه [[بنی امیه|امویان]] گذراند. او درست در زمان خلافت [[معاویه]] به دنیا آمد و زمانی به جوانی رسید که [[عاشورا]] نیز حادث شد. لذا وی در دوران زندگیش شاهد قیام‌های مختلف بر علیه امویان بود. قیام‌هایی که در دوران زندگی او اتفاق افتاد، عبارت بود از: نهضت مدینه در سال شصت و سه، [[قیام مختار]] در سال شصت و پنج، [[قیام مطرف ثقفی]] در سال هفتاد و هفت، نهضت ابن اشعث در سال هشتاد و یک، قیام [[زید بن علی]] در سال هشتاد و سه.


با وجود این که وی از محضر اساتیدی کسب علم نموده بود که تقریبا با این نوع حکومت مخالف بودند، ‌ لذا وی نیز جزء کسانی بود که در برابر امویان موضع گرفت. با به حکومت رسیدن [[عبدالملک مروان]] و ولایت حجاج بن یوسف ثقفی بر [[عراق]] و ظلم و ستم [[حجاج بن یوسف|حجاج]]، وی مجبور به فرار به دیگر مناطق اسلامی شد. البته قبل از فرار، با حجاج همکاری نمود. وی مدتی نویسنده [[عبدالله بن مسعود]] بود، سپس نویسنده ابی برده -که قاضی بود. شد، بعد از آن به جهت همکاری با [[ابن اشعث]] فرار کرد<ref>مقدسی، مطهر بن طاهر؛ آفرینش و تاریخ، ترجمه محمد رضا شفیعی کدکنی، تهران، آگه، 1374ش، ج 2، ص 923.</ref>. او به [[اصفهان]] رفت و در آن جا پناه گرفت. بعلاوه این که در آن سرزمین نیز دست از کارهای علمی خود برنداشت و به تدریس و تحقیق پرداخت. البته [[ابن اثیر]] قائل است که حجاج بعد از مدتی، سعید را به عنوان کاتب و هزینه‌دار لشکر ابن اشعث برگزید<ref>ابن اثیر، کامل تاریخ بزرگ اسلام و ایران، ترجمه ابو القاسم حالت و عباس خلیلی، تهران، مؤسسه مطبوعاتی علمی، ج 13، ص 185.</ref>. حجاج به سعید دستور داده بود تا نامه‌ای را برای ابن اشعث که قیام کرده بود ببرد؛ اما ابن اشعث از سعید خواست تا با او همکاری کند<ref>دینوری، ابن قتیبه؛ امامت و سیاست (تاریخ خلفاء)، ترجمه سید ناصر طباطبایی، تهران، ققنوس، 1380ش، ص 262.</ref>.
با وجود این که وی از محضر اساتیدی کسب علم نموده بود که تقریبا با این نوع حکومت مخالف بودند، ‌ لذا وی نیز جزء کسانی بود که در برابر امویان موضع گرفت. با به حکومت رسیدن [[عبدالملک بن مروان|عبدالملک مروان]] و ولایت حجاج بن یوسف ثقفی بر [[عراق]] و ظلم و ستم [[حجاج بن یوسف|حجاج]]، وی مجبور به فرار به دیگر مناطق اسلامی شد. البته قبل از فرار، با حجاج همکاری نمود. وی مدتی نویسنده [[عبدالله بن مسعود]] بود، سپس نویسنده ابی برده -که قاضی بود. شد، بعد از آن به جهت همکاری با [[ابن اشعث]] فرار کرد<ref>مقدسی، مطهر بن طاهر؛ آفرینش و تاریخ، ترجمه محمد رضا شفیعی کدکنی، تهران، آگه، 1374ش، ج 2، ص 923.</ref>. او به [[اصفهان]] رفت و در آن جا پناه گرفت. بعلاوه این که در آن سرزمین نیز دست از کارهای علمی خود برنداشت و به تدریس و تحقیق پرداخت. البته [[ابن اثیر]] قائل است که حجاج بعد از مدتی، سعید را به عنوان کاتب و هزینه‌دار لشکر ابن اشعث برگزید<ref>ابن اثیر، کامل تاریخ بزرگ اسلام و ایران، ترجمه ابو القاسم حالت و عباس خلیلی، تهران، مؤسسه مطبوعاتی علمی، ج 13، ص 185.</ref>. حجاج به سعید دستور داده بود تا نامه‌ای را برای ابن اشعث که قیام کرده بود ببرد؛ اما ابن اشعث از سعید خواست تا با او همکاری کند<ref>دینوری، ابن قتیبه؛ امامت و سیاست (تاریخ خلفاء)، ترجمه سید ناصر طباطبایی، تهران، ققنوس، 1380ش، ص 262.</ref>.


بعد از مدتی محمد بن اشعث بر علیه حکومت حجاج دست به شورش زد و لذا سعید نیز با وی هم‌داستان شده و در این قیام سهیم شد. هر چند که در ابتدا سعید با این قیام راضی نبود، چرا که قائل بود این کار فتنه‌های بسیاری در پی دارد. در آن صورت خون‌ها ریخته می‌شود. حرام‌ها، حلال می‌شود و [[دین]] و دنیا از دست می‌رود. در جواب وی گفتند: او حجاج است که کارهایی که نباید، انجام داده است، تا این که سرانجام سعید بن جبیر نیز با آنان همراه شد<ref> دینوری، پیشین، ص 257.</ref>.
بعد از مدتی محمد بن اشعث بر علیه حکومت حجاج دست به شورش زد و لذا سعید نیز با وی هم‌داستان شده و در این قیام سهیم شد. هر چند که در ابتدا سعید با این قیام راضی نبود، چرا که قائل بود این کار فتنه‌های بسیاری در پی دارد. در آن صورت خون‌ها ریخته می‌شود. حرام‌ها، حلال می‌شود و [[دین]] و دنیا از دست می‌رود. در جواب وی گفتند: او حجاج است که کارهایی که نباید، انجام داده است، تا این که سرانجام سعید بن جبیر نیز با آنان همراه شد<ref> دینوری، پیشین، ص 257.</ref>.
خط ۶۶: خط ۶۶:
وقتی سعید را نزد حجاج آوردند، میان آنان سوالات و پاسخ‌هایی رد و بدل شد که موجبات خشم حجاج را فراهم آورد. حجاج نخست به سعید گفت: مگر هنگامی که به عراق آمدم تو را گرامی نداشتم؟ سپس کارهایی را که برای سعید انجام داده بود، بازگو کرد. سعید گفت: آری همین گونه است. حجاج گفت: پس چه چیزی تو را بر خروج بر من واداشت؟ گفت: بیعت ابن اشعث بر گردنم بود، وانگهی مرا سوگند داد. حجاج خشمگین شد و گفت: برای دشمن خدا بر خود تعهدی می‌بینی که آن را برای خدا و امیرمؤمنان احساس نمی‌کنی<ref> ابن سعد، پیشین، ج 6، ص 720.</ref>. حجاج گفت: تو دو بیعت امیرالمؤمنین را نقض کردی (ادعا می‌کنی) نسبت به یک [[بیعت]] (بیعت عبد الرحمن) وفادار هستی آن هم بیعت جولاهه فرزند جولاهه؟ به خدا قسم من تو را خواهم کشت. سعید گفت: اگر چنین کنی من سعید (نیک‌بخت) هستم چنان که مادرم مرا سعید نامیده است. حجاج فرمان داد سرش را بریدند<ref>ابن اثیر، پیشین، ج 13، ص 186.</ref>. سعید بن جبیر آخرین نفری بود که حجاج او را کشت<ref>مجمل التواریخ و القصص، مؤلف مجهول (نوشته در 520)، تحقیق ملک الشعراء بهار، تهران، کلاله خاور، بی تا، ص 305.</ref>. حجاج پس از سعید بن جبیر بیش از پانزده روز زنده نبود و آکله در شکم او افتاد و از همین مرض به هلاکت رسید. گویند پس از کشتن سعید پیوسته می‌‌گفت: «سعید بن جبیر با من چه کار دارد که هر وقت می‌‌خواهم بخوابم گلوی مرا می‌‌گیرد<ref>مسعودی، ابوالحسن علی بن الحسین؛ مروج الذهب و معادن الجواهر، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، علمی و فرهنگی، 1374، ج 2، ص 167.</ref>؟» حجاج چهل روز بعد از کشته شدن سعید مرد<ref>دینوری، اخبار الطوال، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، نشر نی، ص 371.</ref>.
وقتی سعید را نزد حجاج آوردند، میان آنان سوالات و پاسخ‌هایی رد و بدل شد که موجبات خشم حجاج را فراهم آورد. حجاج نخست به سعید گفت: مگر هنگامی که به عراق آمدم تو را گرامی نداشتم؟ سپس کارهایی را که برای سعید انجام داده بود، بازگو کرد. سعید گفت: آری همین گونه است. حجاج گفت: پس چه چیزی تو را بر خروج بر من واداشت؟ گفت: بیعت ابن اشعث بر گردنم بود، وانگهی مرا سوگند داد. حجاج خشمگین شد و گفت: برای دشمن خدا بر خود تعهدی می‌بینی که آن را برای خدا و امیرمؤمنان احساس نمی‌کنی<ref> ابن سعد، پیشین، ج 6، ص 720.</ref>. حجاج گفت: تو دو بیعت امیرالمؤمنین را نقض کردی (ادعا می‌کنی) نسبت به یک [[بیعت]] (بیعت عبد الرحمن) وفادار هستی آن هم بیعت جولاهه فرزند جولاهه؟ به خدا قسم من تو را خواهم کشت. سعید گفت: اگر چنین کنی من سعید (نیک‌بخت) هستم چنان که مادرم مرا سعید نامیده است. حجاج فرمان داد سرش را بریدند<ref>ابن اثیر، پیشین، ج 13، ص 186.</ref>. سعید بن جبیر آخرین نفری بود که حجاج او را کشت<ref>مجمل التواریخ و القصص، مؤلف مجهول (نوشته در 520)، تحقیق ملک الشعراء بهار، تهران، کلاله خاور، بی تا، ص 305.</ref>. حجاج پس از سعید بن جبیر بیش از پانزده روز زنده نبود و آکله در شکم او افتاد و از همین مرض به هلاکت رسید. گویند پس از کشتن سعید پیوسته می‌‌گفت: «سعید بن جبیر با من چه کار دارد که هر وقت می‌‌خواهم بخوابم گلوی مرا می‌‌گیرد<ref>مسعودی، ابوالحسن علی بن الحسین؛ مروج الذهب و معادن الجواهر، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، علمی و فرهنگی، 1374، ج 2، ص 167.</ref>؟» حجاج چهل روز بعد از کشته شدن سعید مرد<ref>دینوری، اخبار الطوال، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، نشر نی، ص 371.</ref>.


در نهایت سعید بن جبیر در [[ماه شعبان]] سال نود و پنج هجری به دستور حجاج کشته شد<ref>ابن فضل الله العمری، شهاب الدین احمد بن یحیی؛ مسالک الابصار فی ممالک الامصار، ابوظبی، المجمع الثقافی، 1423، ج 5، ص 615.</ref>. البته در سن او بین مورخین اختلاف است. برخی او را چهل و نه ساله<ref>دینوری، اخبار الطوال، پیشین، ص 371.</ref> و برخی سن او را پنجاه، برخی پنجاه و یک و برخی دیگر پنجاه و هشت ذکر نمودند، به هر حال در سن وی هنگام وفات اختلاف وجود دارد<ref>الجزری، عزالدین بن الأثیر أبو الحسن علی بن محمد؛ أسد الغابة فی معرفة الصحابة، بیروت، دار الفکر، 1409، ج 2، ص 237.</ref>.
سعید بن جبیر در [[ماه شعبان]] سال نود و پنج هجری به دستور حجاج کشته شد<ref>ابن فضل الله العمری، شهاب الدین احمد بن یحیی؛ مسالک الابصار فی ممالک الامصار، ابوظبی، المجمع الثقافی، 1423، ج 5، ص 615.</ref>. البته در سن او بین مورخین اختلاف است. برخی او را چهل و نه ساله<ref>دینوری، اخبار الطوال، پیشین، ص 371.</ref> و برخی سن او را پنجاه، برخی پنجاه و یک و برخی دیگر پنجاه و هشت ذکر نمودند، به هر حال در سن وی هنگام وفات اختلاف وجود دارد<ref>الجزری، عزالدین بن الأثیر أبو الحسن علی بن محمد؛ أسد الغابة فی معرفة الصحابة، بیروت، دار الفکر، 1409، ج 2، ص 237.</ref>.


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۷۴: خط ۷۴:
* [http://ensani.ir/fa/article/57615/%D8%B3%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%89-%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF-%D8%A8%D9%86-%D8%AC%D8%A8%DB%8C%D8%B1 برگرفته از سایت سیمای سعید بن جبیر - پرتال جامع علوم انسانیhttp://ensani.ir]
* [http://ensani.ir/fa/article/57615/%D8%B3%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%89-%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF-%D8%A8%D9%86-%D8%AC%D8%A8%DB%8C%D8%B1 برگرفته از سایت سیمای سعید بن جبیر - پرتال جامع علوم انسانیhttp://ensani.ir]
* [http://pajoohe.ir/%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF-%D8%A8%D9%86-%D8%AC%D8%A8%DB%8C%D8%B1__a-45731.aspx برگرفته از سایت سعید بن جبیر دانشنامه پژوهه پژوهشکده باقرالعلومhttp://pajoohe.ir]
* [http://pajoohe.ir/%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF-%D8%A8%D9%86-%D8%AC%D8%A8%DB%8C%D8%B1__a-45731.aspx برگرفته از سایت سعید بن جبیر دانشنامه پژوهه پژوهشکده باقرالعلومhttp://pajoohe.ir]
[[رده:عالمان شیعه]]
[[رده:شخصیت‌ها]]
[[رده:شخصیت‌ها]]
[[رده:تابعین]]
[[رده:تابعین]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۳۹

ویرایش