حدیث معراج: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۷۳۶: خط ۷۳۶:
عبدالعظیم حسنی از امام جواد (علیه‌السلام) از پدرانش از امام علی (علیه‌السلام) روایت فرمود:  
عبدالعظیم حسنی از امام جواد (علیه‌السلام) از پدرانش از امام علی (علیه‌السلام) روایت فرمود:  
من و فاطمه بر رسول خدا (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) وارد شدیم، پس ایشان را در حالی که سخت می‌گریست یافتیم، من عرض کردم: «پدر و مادرم فدایت یا رسول اللَّه! چه باعث شده که شما این چنین گریه می‌کنید»؟  
من و فاطمه بر رسول خدا (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) وارد شدیم، پس ایشان را در حالی که سخت می‌گریست یافتیم، من عرض کردم: «پدر و مادرم فدایت یا رسول اللَّه! چه باعث شده که شما این چنین گریه می‌کنید»؟  
در پاسخم فرمود: «ای علیّ! شبی که مرا به آسمان بردند (معراج) زنانی از امّتم را در عذابی شدید نگریستم، و آن وضع برای من سخت گران آمد، و گریه‌ام از جهت عذاب سخت آنان است که به چشم خویش وضعشان را دیدم:  
در پاسخم فرمود: «ای علیّ! شبی که مرا به آسمان بردند (معراج) زنانی از امّتم را در عذابی شدید نگریستم، و آن وضع برای من سخت گران آمد، و گریه‌ام از جهت عذاب سخت آنان است که به چشم خویش وضعشان را دیدم:  
زنی را به مویش در دوزخ، معلّق، آویخته بودند که مغز سر او می‌جوشید،  
 
و زن دیگری را دیدم که به زبانش در جهنّم آویزان بود و آتش در حلقوم او می‌ریختند،  
زنی را به مویش در دوزخ، معلّق، آویخته بودند که مغز سر او می‌جوشید،
 
و زن دیگری را دیدم که به زبانش در جهنّم آویزان بود و آتش در حلقوم او می‌ریختند،
 
و زن دیگری را مشاهده کردم که او را به پستان‌هایش آویخته بودند،  
و زن دیگری را مشاهده کردم که او را به پستان‌هایش آویخته بودند،  
و دیگری را دیدم که گوشت بدن خویش را می‌خورد، و آتش در زیر او شعله می‌کشید،  
 
و زنی دیگر را دیدم که پاهایش را به دست‌هایش زنجیر کرده بودند و مارها و عقرب‌ها بر او مسلّط بودند،  
و دیگری را دیدم که گوشت بدن خویش را می‌خورد، و آتش در زیر او شعله می‌کشید،
 
و زنی دیگر را دیدم که پاهایش را به دست‌هایش زنجیر کرده بودند و مارها و عقرب‌ها بر او مسلّط بودند،
 
و زنی را دیدم کر و کور و لال که در تابوتی از آتش است و مخ او از بینی‌اش خارج می‌شود و همه بدنش قطعه‌قطعه از جذام و برص (خوره و پیسی) است  
و زنی را دیدم کر و کور و لال که در تابوتی از آتش است و مخ او از بینی‌اش خارج می‌شود و همه بدنش قطعه‌قطعه از جذام و برص (خوره و پیسی) است  
و زنی دیگر را مشاهد کردم که در تنوری از آتش به پاهایش آویزان است،  
و زنی دیگر را مشاهد کردم که در تنوری از آتش به پاهایش آویزان است،  
و زنی را دیدم که گوشت بدنش را از پس‌وپیش با قیچی آتشین می‌برند،  
 
و دیگری را دیدم صورت و دست‌هایش آتش‌گرفته و مشغول خوردن روده‌های خویش است،  
و زنی را دیدم که گوشت بدنش را از پس‌وپیش با قیچی آتشین می‌برند،
 
و دیگری را دیدم صورت و دست‌هایش آتش‌گرفته و مشغول خوردن روده‌های خویش است،
 
و زنی را دیدم که سرش سر خوک و بدنش بدن حمار است و هزار، هزار نوع او را عذاب می‌کنند  
و زنی را دیدم که سرش سر خوک و بدنش بدن حمار است و هزار، هزار نوع او را عذاب می‌کنند  
و زنی را به‌صورت سگ دیدم که از عقب به شکم او آتش می‌ریزند و از دهانش بیرون می‌ریزد و فرشتگان با گرزهایی آتشین بر سر و پیکر او می‌زنند».
و زنی را به‌صورت سگ دیدم که از عقب به شکم او آتش می‌ریزند و از دهانش بیرون می‌ریزد و فرشتگان با گرزهایی آتشین بر سر و پیکر او می‌زنند».
پس فاطمه (سلام‌الله‌علیها) به پدرش عرض کرد: «ای حبیب من، و ای نور دیدگانم به من بگو که اینان چه کرده بودند و رفتارشان چه بود که به این عقوبت گرفتار شدند».  
پس فاطمه (سلام‌الله‌علیها) به پدرش عرض کرد: «ای حبیب من، و ای نور دیدگانم به من بگو که اینان چه کرده بودند و رفتارشان چه بود که به این عقوبت گرفتار شدند».  
رسول خدا (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) فرمود: «ای دختر عزیزم امّا:  
رسول خدا (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) فرمود: «ای دختر عزیزم امّا:  
آن زنی که به موی سرش معلّق در آتش بود، آن فردی بود که موی سر خویش از نامحرمان نمی‌پوشانید،  
آن زنی که به موی سرش معلّق در آتش بود، آن فردی بود که موی سر خویش از نامحرمان نمی‌پوشانید،  
و امّا آن زنی که به زبانش آویخته بود او کسی بود که با زبان، شوهر خویش را آزار می‌داد،  
و امّا آن زنی که به زبانش آویخته بود او کسی بود که با زبان، شوهر خویش را آزار می‌داد،  
و آنکه به پستان‌هایش آویزان بود شوهرداری بود که از آمیزش با شویش پرهیز داشت  
و آنکه به پستان‌هایش آویزان بود شوهرداری بود که از آمیزش با شویش پرهیز داشت  
و امّا آنکه به پاهایش معلّق در دوزخ بود کسی بود که بدون اذن همسر خود از خانه بیرون می‌رفت،  
و امّا آنکه به پاهایش معلّق در دوزخ بود کسی بود که بدون اذن همسر خود از خانه بیرون می‌رفت،  
و امّا آن زنی که گوشت بدن خویش را می‌خورد آن بود که خود را برای نامحرمان زینت می‌کرد،  
و امّا آن زنی که گوشت بدن خویش را می‌خورد آن بود که خود را برای نامحرمان زینت می‌کرد،  
و امّا آنکه دست‌وپایش را به هم زنجیر کرده بودند و مارها و عقرب‌ها بر او مسلّط بودند زنی بود که درست وضو نمی‌ساخت و لباسش را از آلودگی به نجس، تطهیر نمی‌کرد، و غسل جنابت و حیض به‌جای نمی‌آورد و خود را پاک نمی‌ساخت، و به نماز اهمیّت نمی‌داد،  
و امّا آنکه دست‌وپایش را به هم زنجیر کرده بودند و مارها و عقرب‌ها بر او مسلّط بودند زنی بود که درست وضو نمی‌ساخت و لباسش را از آلودگی به نجس، تطهیر نمی‌کرد، و غسل جنابت و حیض به‌جای نمی‌آورد و خود را پاک نمی‌ساخت، و به نماز اهمیّت نمی‌داد،  
و امّا آن کر و کور و لال زنی بود که از غیر شوهر خویش دارای فرزند می‌شد و به شوهر خود نسبت می‌داد،  
و امّا آن کر و کور و لال زنی بود که از غیر شوهر خویش دارای فرزند می‌شد و به شوهر خود نسبت می‌داد،  
و آنکه گوشت بدنش را با مقراض‌ها می‌برید پس وی زنی بود که خود را در اختیار مردان اجنبی می‌نهاد و خود را به آن‌ها عرضه می‌نمود،  
و آنکه گوشت بدنش را با مقراض‌ها می‌برید پس وی زنی بود که خود را در اختیار مردان اجنبی می‌نهاد و خود را به آن‌ها عرضه می‌نمود،  
و امّا آن زنی که سرورویش آتش گرفته بود و مشغول خوردن روده‌های خود بود آن کسی بود که دلّالی جنسی به حرام می‌کرد،  
و امّا آن زنی که سرورویش آتش گرفته بود و مشغول خوردن روده‌های خود بود آن کسی بود که دلّالی جنسی به حرام می‌کرد،  
و امّا آنکه سرش سر خوک و بدنش بدن حمار بود آن زنی بود که سخن‌چینی به‌دروغ می‌نمود،  
و امّا آنکه سرش سر خوک و بدنش بدن حمار بود آن زنی بود که سخن‌چینی به‌دروغ می‌نمود،  
و امّا آنکه رخسارش رخسار سگ بود و آتش در دبر او می‌ریختند و از دهانش بیرون می‌آمد آن زنی آوازه‌خوان و نوحه‌گر و حسود بود».  
و امّا آنکه رخسارش رخسار سگ بود و آتش در دبر او می‌ریختند و از دهانش بیرون می‌آمد آن زنی آوازه‌خوان و نوحه‌گر و حسود بود».  
آنگاه پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) فرمود: «وای بر زنی که شوی خویش را به غضب آرد، و خوشا به حال بانویی که شوهرش از او راضی باشد»<ref>عَنْ عَبْدِ الْعَظِیمِ الْحَسَنِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (أَجْمَعِینَ قَالَ: دَخَلْتُ أَنَا وَ فَاطِمَةُ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ (فَوَجَدْتُهُ یَبْکِی بُکَاءً شَدِیداً فَقُلْتُ فِدَاکَ أَبِی وَ أُمِّی یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا الَّذِی أَبْکَاکَ فَقَالَ یَا عَلِیُّ لَیْلَةَ أُسْرِیَ بِی إِلَی السَّمَاءِ رَأَیْتُ نِسَاءً مِنْ أُمَّتِی فِی عَذَابٍ شَدِیدٍ فَأَنْکَرْتُ شَأْنَهُنَّ فَبَکَیْتُ لِمَا رَأَیْتُ مِنْ شِدَّةِ عَذَابِهِنَّ وَ رَأَیْتُ امْرَأَةً مُعَلَّقَهةً بِشَعْرِهَا یَغْلِی دِمَاغُ رَأْسِهَا وَ رَأَیْتُ امْرَأَةً مُعَلَّقَةً بِلِسَانِهَا وَ الْحَمِیمُ یُصَبُّ فِی حَلْقِهَا وَ رَأَیْتُ امْرَأَهً مُعَلَّقَةً بِثَدْیِهَا وَ رَأَیْتُ امْرَأَةً تَأْکُلُ لَحْمَ جَسَدِهَا وَ النَّارُ تُوقَدُ مِنْ تَحْتِهَا وَ رَأَیْتُ امْرَأَةً قَدْ شُدَّ رِجْلَاهَا إِلَی یَدَیْهَا وَ قَدْ سُلِّطَ عَلَیْهَا الْحَیَّاتُ وَ الْعَقَارِبُ وَ رَأَیْتُ امْرَأَةً صَمَّاءَ عَمْیَاءَ خَرْسَاءَ فِی تَابُوتٍ مِنْ نَارٍ یَخْرُجُ دِمَاغُ رَأْسِهَا مِنْ مَنْخِرِهَا وَ بَدَنُهَا مُتَقَطِّعٌ مِنَ الْجُذَامِ وَ الْبَرَصِ وَ رَأَیْتُ امْرَأَةً مُعَلَّقَةً بِرِجْلَیْهَا فِی تَنُّورٍ مِنْ نَارٍ وَ رَأَیْتُ امْرَأَةً تُقَطَّعُ لَحْمُ جَسَدِهَا مِنْ مُقَدَّمِهَا وَ مُؤَخَّرِهَا بِمَقَارِیضَ مِنْ نَارٍ وَ رَأَیْتُ امْرَأَةً یُحْرَقُ وَجْهُهَا وَ یَدَاهَا وَ هِیَ تَأْکُلُ أَمْعَاءَهَا وَ رَأَیْتُ امْرَأَةً رَأْسُهَا رَأْسُ خِنْزِیرٍ وَ بَدَنُهَا بَدَنُ الْحِمَارِ وَ عَلَیْهَا أَلْفُ أَلْفِ لَوْنٍ مِنَ الْعَذَابِ وَ رَأَیْتُ امْرَأَةً عَلَی صُورَةِ الْکَلْبِ وَ النَّارُ تَدْخُلُ فِی دُبُرِهَا وَ تَخْرُجُ مِنْ فِیهَا وَ الْمَلَائِکَةُ یَضْرِبُونَ رَأْسَهَا وَ بَدَنَهَا بِمَقَامِعَ مِنْ نَارٍ فَقَالَتْ فَاطِمَةُ (حَبِیبِی وَ قُرَّةُ عَیْنِی أَخْبِرْنِی مَا کَانَ عَمَلُهُنَّ وَ سِیرَتُهُنَّ حَتَّی وَضَعَ اللَّهُ عَلَیْهِنَّ هَذَا الْعَذَابَ فَقَالَ یَا بِنْتِی أَمَّا الْمُعَلَّقَةُ بِشَعْرِهَا فَإِنَّهَا کَانَتْ لَا تُغَطِّی شَعْرَهَا مِنَ الرِّجَالِ وَ أَمَّا الْمُعَلَّقَةُ بِلِسَانِهَا فَإِنَّهَا کَانَتْ تُؤْذِی زَوْجَهَا وَ أَمَّا الْمُعَلَّقَةُ بِثَدْیِهَا فَإِنَّهَا کَانَتْ تَمْتَنِعُ مِنْ فِرَاشِ زَوْجِهَا وَ أَمَّا الْمُعَلَّقَةُ بِرِجْلَیْهَا فَإِنَّهَا کَانَتْ تَخْرُجُ مِنْ بَیْتِهَا بِغَیْرِ إِذْنِ زَوْجِهَا وَ أَمَّا الَّتِی کَانَتْ تَأْکُلُ لَحْمَ جَسَدِهَا فَإِنَّهَا کَانَتْ تُزَیِّنُ بَدَنَهَا لِلنَّاسِ وَ أَمَّا الَّتِی شُدَّتْ یَدَاهَا إِلَی رِجْلَیْهَا وَ سُلِّطَ عَلَیْهَا الْحَیَّاتُ وَ الْعَقَارِبُ فَإِنَّهَا کَانَتْ قَذِرَةَ الْوَضُوءِ قَذِرَةَ الثِّیَابِ وَ کَانَتْ لَا تَغْتَسِلُ مِنَ الْجَنَابَةِ وَ الْحَیْضِ وَ لَا تَتَنَظَّفُ وَ کَانَتْ تَسْتَهِینُ بِالصَّلَاةِ وَ أَمَّا الْعَمْیَاءُ الصَّمَّاءُ الْخَرْسَاءُ فَإِنَّهَا کَانَتْ تَلِدُ مِنَ الزِّنَاءِ فَتُعَلِّقُهُ فِی عُنُقِ زَوْجِهَا وَ أَمَّا الَّتِی تُقْرَضُ لَحْمُهَا بِالْمَقَارِیضِ فَإِنَّهَا تَعْرِضُ نَفْسَهَا عَلَی الرِّجَالِ وَ أَمَّا الَّتِی کَانَتْ تُحْرَقُ وَجْهُهَا وَ بَدَنُهَا وَ هِیَ تَأْکُلُ أَمْعَاءَهَا فَإِنَّهَا کَانَتْ قَوَّادَةً وَ أَمَّا الَّتِی کَانَتْ رَأْسُهَا رَأْسَ خِنْزِیرٍ وَ بَدَنُهَا بَدَنَ الْحِمَارِ فَإِنَّهَا کَانَتْ نَمَّامَةً کَذَّابَةً وَ أَمَّا الَّتِی عَلَی صُورَةِ الْکَلْبِ وَ النَّارُ تَدْخُلُ فِی دُبُرِهَا وَ تَخْرُجُ مِنْ فِیهَا فَإِنَّهَا کَانَتْ قَیْنَةً نَوَّاحَةً حَاسِدَةً ثُمَّ قَالَ (وَیْلٌ لِامْرَأَةٍ أَغْضَبَتْ زَوْجَهَا وَ طُوبَی لِامْرَأَةٍ رَضِیَ عَنْهَا زَوْجُهَا.تفسیر اهل‌بیت علیهم‌السلام ج۸، ص۴۲؛  بحارالانوار، ج۸، ص۳۰۹/ نورالثقلین</ref> .
آنگاه پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) فرمود: «وای بر زنی که شوی خویش را به غضب آرد، و خوشا به حال بانویی که شوهرش از او راضی باشد»<ref>عَنْ عَبْدِ الْعَظِیمِ الْحَسَنِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (أَجْمَعِینَ قَالَ: دَخَلْتُ أَنَا وَ فَاطِمَةُ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ (فَوَجَدْتُهُ یَبْکِی بُکَاءً شَدِیداً فَقُلْتُ فِدَاکَ أَبِی وَ أُمِّی یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا الَّذِی أَبْکَاکَ فَقَالَ یَا عَلِیُّ لَیْلَةَ أُسْرِیَ بِی إِلَی السَّمَاءِ رَأَیْتُ نِسَاءً مِنْ أُمَّتِی فِی عَذَابٍ شَدِیدٍ فَأَنْکَرْتُ شَأْنَهُنَّ فَبَکَیْتُ لِمَا رَأَیْتُ مِنْ شِدَّةِ عَذَابِهِنَّ وَ رَأَیْتُ امْرَأَةً مُعَلَّقَهةً بِشَعْرِهَا یَغْلِی دِمَاغُ رَأْسِهَا وَ رَأَیْتُ امْرَأَةً مُعَلَّقَةً بِلِسَانِهَا وَ الْحَمِیمُ یُصَبُّ فِی حَلْقِهَا وَ رَأَیْتُ امْرَأَهً مُعَلَّقَةً بِثَدْیِهَا وَ رَأَیْتُ امْرَأَةً تَأْکُلُ لَحْمَ جَسَدِهَا وَ النَّارُ تُوقَدُ مِنْ تَحْتِهَا وَ رَأَیْتُ امْرَأَةً قَدْ شُدَّ رِجْلَاهَا إِلَی یَدَیْهَا وَ قَدْ سُلِّطَ عَلَیْهَا الْحَیَّاتُ وَ الْعَقَارِبُ وَ رَأَیْتُ امْرَأَةً صَمَّاءَ عَمْیَاءَ خَرْسَاءَ فِی تَابُوتٍ مِنْ نَارٍ یَخْرُجُ دِمَاغُ رَأْسِهَا مِنْ مَنْخِرِهَا وَ بَدَنُهَا مُتَقَطِّعٌ مِنَ الْجُذَامِ وَ الْبَرَصِ وَ رَأَیْتُ امْرَأَةً مُعَلَّقَةً بِرِجْلَیْهَا فِی تَنُّورٍ مِنْ نَارٍ وَ رَأَیْتُ امْرَأَةً تُقَطَّعُ لَحْمُ جَسَدِهَا مِنْ مُقَدَّمِهَا وَ مُؤَخَّرِهَا بِمَقَارِیضَ مِنْ نَارٍ وَ رَأَیْتُ امْرَأَةً یُحْرَقُ وَجْهُهَا وَ یَدَاهَا وَ هِیَ تَأْکُلُ أَمْعَاءَهَا وَ رَأَیْتُ امْرَأَةً رَأْسُهَا رَأْسُ خِنْزِیرٍ وَ بَدَنُهَا بَدَنُ الْحِمَارِ وَ عَلَیْهَا أَلْفُ أَلْفِ لَوْنٍ مِنَ الْعَذَابِ وَ رَأَیْتُ امْرَأَةً عَلَی صُورَةِ الْکَلْبِ وَ النَّارُ تَدْخُلُ فِی دُبُرِهَا وَ تَخْرُجُ مِنْ فِیهَا وَ الْمَلَائِکَةُ یَضْرِبُونَ رَأْسَهَا وَ بَدَنَهَا بِمَقَامِعَ مِنْ نَارٍ فَقَالَتْ فَاطِمَةُ (حَبِیبِی وَ قُرَّةُ عَیْنِی أَخْبِرْنِی مَا کَانَ عَمَلُهُنَّ وَ سِیرَتُهُنَّ حَتَّی وَضَعَ اللَّهُ عَلَیْهِنَّ هَذَا الْعَذَابَ فَقَالَ یَا بِنْتِی أَمَّا الْمُعَلَّقَةُ بِشَعْرِهَا فَإِنَّهَا کَانَتْ لَا تُغَطِّی شَعْرَهَا مِنَ الرِّجَالِ وَ أَمَّا الْمُعَلَّقَةُ بِلِسَانِهَا فَإِنَّهَا کَانَتْ تُؤْذِی زَوْجَهَا وَ أَمَّا الْمُعَلَّقَةُ بِثَدْیِهَا فَإِنَّهَا کَانَتْ تَمْتَنِعُ مِنْ فِرَاشِ زَوْجِهَا وَ أَمَّا الْمُعَلَّقَةُ بِرِجْلَیْهَا فَإِنَّهَا کَانَتْ تَخْرُجُ مِنْ بَیْتِهَا بِغَیْرِ إِذْنِ زَوْجِهَا وَ أَمَّا الَّتِی کَانَتْ تَأْکُلُ لَحْمَ جَسَدِهَا فَإِنَّهَا کَانَتْ تُزَیِّنُ بَدَنَهَا لِلنَّاسِ وَ أَمَّا الَّتِی شُدَّتْ یَدَاهَا إِلَی رِجْلَیْهَا وَ سُلِّطَ عَلَیْهَا الْحَیَّاتُ وَ الْعَقَارِبُ فَإِنَّهَا کَانَتْ قَذِرَةَ الْوَضُوءِ قَذِرَةَ الثِّیَابِ وَ کَانَتْ لَا تَغْتَسِلُ مِنَ الْجَنَابَةِ وَ الْحَیْضِ وَ لَا تَتَنَظَّفُ وَ کَانَتْ تَسْتَهِینُ بِالصَّلَاةِ وَ أَمَّا الْعَمْیَاءُ الصَّمَّاءُ الْخَرْسَاءُ فَإِنَّهَا کَانَتْ تَلِدُ مِنَ الزِّنَاءِ فَتُعَلِّقُهُ فِی عُنُقِ زَوْجِهَا وَ أَمَّا الَّتِی تُقْرَضُ لَحْمُهَا بِالْمَقَارِیضِ فَإِنَّهَا تَعْرِضُ نَفْسَهَا عَلَی الرِّجَالِ وَ أَمَّا الَّتِی کَانَتْ تُحْرَقُ وَجْهُهَا وَ بَدَنُهَا وَ هِیَ تَأْکُلُ أَمْعَاءَهَا فَإِنَّهَا کَانَتْ قَوَّادَةً وَ أَمَّا الَّتِی کَانَتْ رَأْسُهَا رَأْسَ خِنْزِیرٍ وَ بَدَنُهَا بَدَنَ الْحِمَارِ فَإِنَّهَا کَانَتْ نَمَّامَةً کَذَّابَةً وَ أَمَّا الَّتِی عَلَی صُورَةِ الْکَلْبِ وَ النَّارُ تَدْخُلُ فِی دُبُرِهَا وَ تَخْرُجُ مِنْ فِیهَا فَإِنَّهَا کَانَتْ قَیْنَةً نَوَّاحَةً حَاسِدَةً ثُمَّ قَالَ (وَیْلٌ لِامْرَأَةٍ أَغْضَبَتْ زَوْجَهَا وَ طُوبَی لِامْرَأَةٍ رَضِیَ عَنْهَا زَوْجُهَا.تفسیر اهل‌بیت علیهم‌السلام ج۸، ص۴۲؛  بحارالانوار، ج۸، ص۳۰۹/ نورالثقلین</ref> .


=== پیامبر اکرم، امیر قاب قوسین او ادنی و اولین لبیک‌گوی الست ===
=== پیامبر اکرم، امیر قاب قوسین او ادنی و اولین لبیک‌گوی الست ===


 
ابن‌سنان گوید: امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: «اوّلین کسی که در جواب پیمان نخستین که خداوند از انسان‌ها در عالم ذرّ گرفت، پاسخ مثبت داد رسول خدا (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) بود و این بدین خاطر است که پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) نزدیک‌ترین آفریدگان به خداوند متعال و در مکانی بود که جبرئیل در شبی که پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) به آسمان برده شد به ایشان گفت: «ای محمّد (صلی‌الله علیه و آله)! به پیش برو که در جایی قدم گذاشته‌ای که هیچ فرشته‌ی مقرّب و پیامبری در آن گام ننهاده است و اگر روح و جان پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) از [سِنخِ] آن مکان نبود هرگز نمی‌توانست به آنجا برسد و در نزدیکی به خداوند چنان بود که خدا فرموده است: فاصله‌ی او [با پیامبر] به‌اندازه‌ی فاصله دو کمان یا کمتر. (نجم/۹) یعنی بلکه فاصله [از فاصله‌ی دو قوس کمان] کمتر بود» <ref>عَنِ ابْنِ سِنَانٍ قَالَ قَالَ أَبُو عبدالله الصّادق (أَوَّلُ مَنْ سَبَقَ مِنَ الرُّسُلِ إِلَی بَلَی مُحَمَّدٌ (وَ ذَلِکَ أَنَّهُ کَانَ أَقْرَبَ الْخَلْقِ إِلَی اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی، وَ کَانَ بِالْمَکَانِ الَّذِی قَالَ لَهُ جَبْرَئِیلُ لَمَّا أُسْرِیَ بِهِ إِلَی السَّمَاءِ تَقَدَّمْ یَا مُحَمَّدُ فَقَدْ وَطِئْتَ مَوْطِئاً لَمْ یَطَأْهُ مَلَکٌ مُقَرَّبٌ وَ لَا نَبِیٌ مُرْسَلٌ وَ لَوْ لَا أَنَّ رُوحَهُ وَ نَفْسَهُ کَانَتْ مِنْ ذَلِکَ الْمَکَانِ لَمَا قَدَرَ أَنْ یَبْلُغَهُ، فَکَانَ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ کَمَا قَالَ اللَّهُ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی أَیْ بَل أدنَی.تفسیر اهل‌بیت علیهم‌السلام ج۸، ص۷۶؛ الکافی، ج۱ ،ص۲۴۶/ نورالثقلین/ البرهان</ref>.
امام صادق (علیه‌السلام)- ابن‌سنان گوید: امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: «اوّلین کسی که در جواب پیمان نخستین که خداوند از انسان‌ها در عالم ذرّ گرفت، پاسخ مثبت داد رسول خدا (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) بود و این بدین خاطر است که پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) نزدیک‌ترین آفریدگان به خداوند متعال و در مکانی بود که جبرئیل در شبی که پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) به آسمان برده شد به ایشان گفت: «ای محمّد (صلی‌الله علیه و آله)! به پیش برو که در جایی قدم گذاشته‌ای که هیچ فرشته‌ی مقرّب و پیامبری در آن گام ننهاده است و اگر روح و جان پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) از [سِنخِ] آن مکان نبود هرگز نمی‌توانست به آنجا برسد و در نزدیکی به خداوند چنان بود که خدا فرموده است: فاصله‌ی او [با پیامبر] به‌اندازه‌ی فاصله دو کمان یا کمتر. (نجم/۹) یعنی بلکه فاصله [از فاصله‌ی دو قوس کمان] کمتر بود» <ref>عَنِ ابْنِ سِنَانٍ قَالَ قَالَ أَبُو عبدالله الصّادق (أَوَّلُ مَنْ سَبَقَ مِنَ الرُّسُلِ إِلَی بَلَی مُحَمَّدٌ (وَ ذَلِکَ أَنَّهُ کَانَ أَقْرَبَ الْخَلْقِ إِلَی اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی، وَ کَانَ بِالْمَکَانِ الَّذِی قَالَ لَهُ جَبْرَئِیلُ لَمَّا أُسْرِیَ بِهِ إِلَی السَّمَاءِ تَقَدَّمْ یَا مُحَمَّدُ فَقَدْ وَطِئْتَ مَوْطِئاً لَمْ یَطَأْهُ مَلَکٌ مُقَرَّبٌ وَ لَا نَبِیٌ مُرْسَلٌ وَ لَوْ لَا أَنَّ رُوحَهُ وَ نَفْسَهُ کَانَتْ مِنْ ذَلِکَ الْمَکَانِ لَمَا قَدَرَ أَنْ یَبْلُغَهُ، فَکَانَ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ کَمَا قَالَ اللَّهُ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی أَیْ بَل أدنَی.تفسیر اهل‌بیت علیهم‌السلام ج۸، ص۷۶؛ الکافی، ج۱ ،ص۲۴۶/ نورالثقلین/ البرهان</ref>.


== وسیله معراج ==
== وسیله معراج ==
confirmed
۲٬۱۹۰

ویرایش