اسلام در دنیای در حال جهانی شدن (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' گری ' به '‌گری '
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' گری ' به '‌گری ')
خط ۵۱: خط ۵۱:
او در بخش تاریخ امویان می‌نویسد که خلفای اموی از روش‌ها و شیوه‌های حکومتی ساسانیان و رومیان استفاده کردند و جامعه جدید مسلمانان را متحد و یک پارچه حفظ نمودند. حکومت اسلامی که تا آن روز به عنوان یک دولت عربی شناخته می‌شد تبدیل به یک امپراتوری عربی گشت؛ امپراتوری ای که بسیاری از افراد تحت پوشش آن هم چنان مسیحی، یهودی و زرتشتی باقی ماندند. نویسنده، تلفیق امپراتوری هلنی ـ ایرانی با سنت‌های عربی و اسلامی کردن آنها را پدیده ای جالب می‌داند و در مقابل اعتقاد دارد این چندگانگی عامل فشار و دلهره فزاینده برای اتحاد امت اسلامی شد.<br>
او در بخش تاریخ امویان می‌نویسد که خلفای اموی از روش‌ها و شیوه‌های حکومتی ساسانیان و رومیان استفاده کردند و جامعه جدید مسلمانان را متحد و یک پارچه حفظ نمودند. حکومت اسلامی که تا آن روز به عنوان یک دولت عربی شناخته می‌شد تبدیل به یک امپراتوری عربی گشت؛ امپراتوری ای که بسیاری از افراد تحت پوشش آن هم چنان مسیحی، یهودی و زرتشتی باقی ماندند. نویسنده، تلفیق امپراتوری هلنی ـ ایرانی با سنت‌های عربی و اسلامی کردن آنها را پدیده ای جالب می‌داند و در مقابل اعتقاد دارد این چندگانگی عامل فشار و دلهره فزاینده برای اتحاد امت اسلامی شد.<br>
وی در بررسی تاریخ عباسیان می‌گوید: «مأمون در اوج قدرت تلاش کرد قدرت تصمیم گیری در امور مذهبی را به خود اختصاص دهد، اما این امر با واکنش روحانیان و حامیان آنها مواجه شد. در نتیجه قدرت سیاسی و مذهبی از یکدیگر تفکیک شد»(ص 7 ـ 8).
وی در بررسی تاریخ عباسیان می‌گوید: «مأمون در اوج قدرت تلاش کرد قدرت تصمیم گیری در امور مذهبی را به خود اختصاص دهد، اما این امر با واکنش روحانیان و حامیان آنها مواجه شد. در نتیجه قدرت سیاسی و مذهبی از یکدیگر تفکیک شد»(ص 7 ـ 8).
در بخشی از مقاله اول، نویسنده به درخشش سلسله ایرانی آل بویه در ایران و کم شدن قدرت بنی‌عباس اشاره می‌کند. سپس به تضعیف مذهب تسنن و جایگزینی قوانین شیعه در قرن دهم و یازدهم می‌پردازد و پیدایش عرفان و صوفی گری را موهبتی برای اهل تسنن تلقی می‌کند، زیرا وی معتقد است این عقیده که خدا در آنِ واحد در همه جا حضور دارد و در جای خاصی محصور نیست، این امکان را برای ساختار موجود در قالب شریعت فراهم آورد تا دست نخورده و بکر باقی بماند. او نتایج دینی چنین امری را آزادی و اختیار فوق العاده، آسان‌گیری و بی قیدی مذهبی به هنگام عمل به اعتقادات می‌داند، زیرا اسلام اعمال و عقاید پیش از خود را برای تغییر دادن آنها به راحتی در خود هضم کرد. او عدم یک‌پارچگی سیاسی و وسعت عقاید و افکار را تهدیدی برای اسلام به شمار می‌آورد.<br>
در بخشی از مقاله اول، نویسنده به درخشش سلسله ایرانی آل بویه در ایران و کم شدن قدرت بنی‌عباس اشاره می‌کند. سپس به تضعیف مذهب تسنن و جایگزینی قوانین شیعه در قرن دهم و یازدهم می‌پردازد و پیدایش عرفان و صوفی‌گری را موهبتی برای اهل تسنن تلقی می‌کند، زیرا وی معتقد است این عقیده که خدا در آنِ واحد در همه جا حضور دارد و در جای خاصی محصور نیست، این امکان را برای ساختار موجود در قالب شریعت فراهم آورد تا دست نخورده و بکر باقی بماند. او نتایج دینی چنین امری را آزادی و اختیار فوق العاده، آسان‌گیری و بی قیدی مذهبی به هنگام عمل به اعتقادات می‌داند، زیرا اسلام اعمال و عقاید پیش از خود را برای تغییر دادن آنها به راحتی در خود هضم کرد. او عدم یک‌پارچگی سیاسی و وسعت عقاید و افکار را تهدیدی برای اسلام به شمار می‌آورد.<br>
سیمونز اضافه می‌کند که نهادهای مذهبی در جاهایی پایدار ماندند که قدرت سیاسی مرکزی وجود نداشت. این امر آغاز دوره ای بود که توده مردم اسلام آوردند و جهان اسلام برای اولین بار به معنای واقعی مسلمان شد. این امپراتوری تا هند، جنوب شرقی آسیا و شمال آفریقا گسترش یافت. وی اسلام را عاملی برای انتقال و تغییر شیوه زندگی و معیشت از شبانی و شکار به یکجانشینی و کشاورزی یا به عبارت دیگر اولین مراحل جهانی شدن می‌داند.<br>
سیمونز اضافه می‌کند که نهادهای مذهبی در جاهایی پایدار ماندند که قدرت سیاسی مرکزی وجود نداشت. این امر آغاز دوره ای بود که توده مردم اسلام آوردند و جهان اسلام برای اولین بار به معنای واقعی مسلمان شد. این امپراتوری تا هند، جنوب شرقی آسیا و شمال آفریقا گسترش یافت. وی اسلام را عاملی برای انتقال و تغییر شیوه زندگی و معیشت از شبانی و شکار به یکجانشینی و کشاورزی یا به عبارت دیگر اولین مراحل جهانی شدن می‌داند.<br>
به رغم تهدیدها و خطرهای پیش گفته، اسلام به بقای خود ادامه داد. به اعتقاد نویسنده این امر به دو علت بود:<br>
به رغم تهدیدها و خطرهای پیش گفته، اسلام به بقای خود ادامه داد. به اعتقاد نویسنده این امر به دو علت بود:<br>
خط ۵۹: خط ۵۹:


وی معتقد است در دوره‌های از تاریخ، قوانین مذهبی برای حکام مشکل آفرین تر از دوره عباسیان شد. تا پیش از این فقها درباره فضایل اخلاقی و تقوای حاکم داد سخن می‌دادند، اما پس از آن درباره لزوم تسلیم مسلمانان و فرمان برداری آنان حتی از قوانین ناعادلانه سخن می‌گفتند. بر اساس گفته غزالی: «ضرورت، هر آنچه را که قانونی نیست، قانونی می‌کند» (ص 12).<br>
وی معتقد است در دوره‌های از تاریخ، قوانین مذهبی برای حکام مشکل آفرین تر از دوره عباسیان شد. تا پیش از این فقها درباره فضایل اخلاقی و تقوای حاکم داد سخن می‌دادند، اما پس از آن درباره لزوم تسلیم مسلمانان و فرمان برداری آنان حتی از قوانین ناعادلانه سخن می‌گفتند. بر اساس گفته غزالی: «ضرورت، هر آنچه را که قانونی نیست، قانونی می‌کند» (ص 12).<br>
طبق این دستور وجود حکام ضروری بود، زیرا بدون آنها عدالت وجود نداشت. سیمونز این استدلال را غیرسازنده ارزیابی می‌کند و معتقد است این اعتقاد به رشد محافظه کاری نهادهای مذهبی منجر شد. طی این قرون نظم و ترتیب به طور مداوم با رادیکالیسم دینی، صوفی گری و نظام قبیله ای تهدید می‌شد. با گذشت سال‌ها و افزایش تعداد پیروان اهل تسنن، اجماع به عنوان راه حل برگزیده شد. با این حال، هنوز هم چندگانگی در اعمال دیده می‌شود.<br>
طبق این دستور وجود حکام ضروری بود، زیرا بدون آنها عدالت وجود نداشت. سیمونز این استدلال را غیرسازنده ارزیابی می‌کند و معتقد است این اعتقاد به رشد محافظه کاری نهادهای مذهبی منجر شد. طی این قرون نظم و ترتیب به طور مداوم با رادیکالیسم دینی، صوفی‌گری و نظام قبیله ای تهدید می‌شد. با گذشت سال‌ها و افزایش تعداد پیروان اهل تسنن، اجماع به عنوان راه حل برگزیده شد. با این حال، هنوز هم چندگانگی در اعمال دیده می‌شود.<br>
طی دو قرن بعدی مسلمانان ثابت کردند می‌توانند محافظه کاری را کنار بگذارند. در بخش‌های پایانی مقاله اول، نویسنده تحولات حکومت عثمانی بر بخشی از اروپا، مصر، سوریه، عراق و آناتولی، حکم رانی صفویان بر ایران و سلطنت تیموریان و مغولان بر شمال هند و افغانستان را بررسی کرده، معتقد است، همان گونه که در روند جهانی شدن مرسوم است، تغییرات تکنولوژیک نیز در این امپراتوری‌ها نقش داشته است.<br>
طی دو قرن بعدی مسلمانان ثابت کردند می‌توانند محافظه کاری را کنار بگذارند. در بخش‌های پایانی مقاله اول، نویسنده تحولات حکومت عثمانی بر بخشی از اروپا، مصر، سوریه، عراق و آناتولی، حکم رانی صفویان بر ایران و سلطنت تیموریان و مغولان بر شمال هند و افغانستان را بررسی کرده، معتقد است، همان گونه که در روند جهانی شدن مرسوم است، تغییرات تکنولوژیک نیز در این امپراتوری‌ها نقش داشته است.<br>
وی نتیجه می‌گیرد در هزاره اول اسلام در خط مقدم جریان نوعی جهانی شدن قرار داشت. در پایان هزاره اول (حدود 1700م) اسلام طبق معیارهای آن زمان برای جهانی شدن با دیگران رقابت می‌کرد. به عبارت دیگر در زمینه جهانی شدن، تفاوتی میان اسلام و دیگر تمدن‌ها وجود نداشت.<br>
وی نتیجه می‌گیرد در هزاره اول اسلام در خط مقدم جریان نوعی جهانی شدن قرار داشت. در پایان هزاره اول (حدود 1700م) اسلام طبق معیارهای آن زمان برای جهانی شدن با دیگران رقابت می‌کرد. به عبارت دیگر در زمینه جهانی شدن، تفاوتی میان اسلام و دیگر تمدن‌ها وجود نداشت.<br>
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۳۹

ویرایش