چگونگی شکل‌ گیری و پیدایش صهیونیزم (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'بنیانگذار' به 'بنیان‌گذار'
جز (جایگزینی متن - 'نخست وزیر' به 'نخست‌وزیر')
جز (جایگزینی متن - 'بنیانگذار' به 'بنیان‌گذار')
خط ۷۵: خط ۷۵:
=تشکیل مقدمات لازم برای حکومت یهودی=
=تشکیل مقدمات لازم برای حکومت یهودی=
از این رو بعدها به فکر افتادند که دولت یهودی تشکیل بدهند، زیرا می‌دانستند تشکیل یک حکومت یهودی آسان نیست بلکه به لوازم‌ مختلفی نیاز دارد، از جمله این‌که باید آدم‌های مقام‌طلبی را پیدا نموده و آنها را تربیت و آماده کنند تا طالب و تشنۀ حکومت و قدرت بشوند و سپس به آنها بگویند در فلسطین حکومت تشکیل بدهید و ما پشتوانۀ اقتصادی شما را تأمین خواهیم نمود. در این‌جا بود که صهیونیزم فرهنگی کار خودش را شروع نمود. روش فرهنگ‌سازی در صهیونیزم فرهنگی این طور بود که یک موضوع را ابتدا تعریف می‌کردند، سپس آن را خلق می‌کردند، بعد آن را نهادینه می‌کردند، بعد از نهادینه کردن تثبیت می‌کردند و بعد از تثبیت، ارتباط رفلکسی می‌گرفتند؛ یعنی ارتباط معکوس ایجاد می‌کردند؛ به عبارت دیگر، آن چیزی که خودشان به آنها گفته بودند، به عنوان تقاضای آنها از خودشان منعکس می‌شد. این روند را طراحی کردند و بعد از مدت کمی عده‌ای زیادی از یهودیان آموزش دیدند. دوستداران صهیون در روسیه، مجارستان، سوئیس، انگلستان، آمریکا و آلمان پیدا شدند که یکی شیمیدان، یکی ارتشی، دیگری روانشناس و ... بود. آنها را یک جمع کردند و گفتند ما می‌خواهیم دولت یهود تشکیل دهیم. کارل مارکس (Karl Marx (1818- 1883)) که سیستم مارکسیسم را به وجود آورد، قبل از هر چیز یک یهودی است.<ref>مارکس در سال 1844 کتابی با عنوان «دربارۀ یهود» یا «مسائل یهود» را نوشت.</ref> اینها از همان موقع بر روی این موضوع که «ما می‌خواهیم دولت داشته باشیم» کار کردند. در سال 1860 شعار «ما باید دولت داشته باشیم» به سؤال چگونه باید دولت داشته باشیم تبدیل شد؛ یعنی در واقع «ما باید دولت داشته باشیم» نهادینه شد. در سال 1897 «چگونه دولت داشته باشیم» هم ترسیم شد. بعد گفتند دولتمان را چگونه عملیاتی کنیم. این روند به خوبی پیش می‌رفت. در سال 1897 آن رفلکس را گرفتند؛ یعنی یهودی‌ها فشار می‌آوردند که ما می‌خواهیم دولت تشکیل بدهیم. بعد‌ها وزیر امور خارجۀ انگلیس نامه می‌نویسد: «آقای روچیلد! می‌خواهم به شما اطلاع بدهم که ارادۀمان بر این تعلق گرفت که دولت یهودی تشکیل بشود. به شما اعلام کردم که به جنبش صهیونیزم اعلام کنید که ما خواستۀ آنها را اجرا خواهیم نمود». این همان رفلکس است؛ یعنی سردمدار اصلی که روچیلد است دولت انگلیس را وادار نمود که بگوید: آنها از ما تقاضا نمودند، از این رو ما هم خواستۀ آنها را برآورده می‌کنیم. سپس در سال 1947 دولت یهودی تشکیل شد. <br>
از این رو بعدها به فکر افتادند که دولت یهودی تشکیل بدهند، زیرا می‌دانستند تشکیل یک حکومت یهودی آسان نیست بلکه به لوازم‌ مختلفی نیاز دارد، از جمله این‌که باید آدم‌های مقام‌طلبی را پیدا نموده و آنها را تربیت و آماده کنند تا طالب و تشنۀ حکومت و قدرت بشوند و سپس به آنها بگویند در فلسطین حکومت تشکیل بدهید و ما پشتوانۀ اقتصادی شما را تأمین خواهیم نمود. در این‌جا بود که صهیونیزم فرهنگی کار خودش را شروع نمود. روش فرهنگ‌سازی در صهیونیزم فرهنگی این طور بود که یک موضوع را ابتدا تعریف می‌کردند، سپس آن را خلق می‌کردند، بعد آن را نهادینه می‌کردند، بعد از نهادینه کردن تثبیت می‌کردند و بعد از تثبیت، ارتباط رفلکسی می‌گرفتند؛ یعنی ارتباط معکوس ایجاد می‌کردند؛ به عبارت دیگر، آن چیزی که خودشان به آنها گفته بودند، به عنوان تقاضای آنها از خودشان منعکس می‌شد. این روند را طراحی کردند و بعد از مدت کمی عده‌ای زیادی از یهودیان آموزش دیدند. دوستداران صهیون در روسیه، مجارستان، سوئیس، انگلستان، آمریکا و آلمان پیدا شدند که یکی شیمیدان، یکی ارتشی، دیگری روانشناس و ... بود. آنها را یک جمع کردند و گفتند ما می‌خواهیم دولت یهود تشکیل دهیم. کارل مارکس (Karl Marx (1818- 1883)) که سیستم مارکسیسم را به وجود آورد، قبل از هر چیز یک یهودی است.<ref>مارکس در سال 1844 کتابی با عنوان «دربارۀ یهود» یا «مسائل یهود» را نوشت.</ref> اینها از همان موقع بر روی این موضوع که «ما می‌خواهیم دولت داشته باشیم» کار کردند. در سال 1860 شعار «ما باید دولت داشته باشیم» به سؤال چگونه باید دولت داشته باشیم تبدیل شد؛ یعنی در واقع «ما باید دولت داشته باشیم» نهادینه شد. در سال 1897 «چگونه دولت داشته باشیم» هم ترسیم شد. بعد گفتند دولتمان را چگونه عملیاتی کنیم. این روند به خوبی پیش می‌رفت. در سال 1897 آن رفلکس را گرفتند؛ یعنی یهودی‌ها فشار می‌آوردند که ما می‌خواهیم دولت تشکیل بدهیم. بعد‌ها وزیر امور خارجۀ انگلیس نامه می‌نویسد: «آقای روچیلد! می‌خواهم به شما اطلاع بدهم که ارادۀمان بر این تعلق گرفت که دولت یهودی تشکیل بشود. به شما اعلام کردم که به جنبش صهیونیزم اعلام کنید که ما خواستۀ آنها را اجرا خواهیم نمود». این همان رفلکس است؛ یعنی سردمدار اصلی که روچیلد است دولت انگلیس را وادار نمود که بگوید: آنها از ما تقاضا نمودند، از این رو ما هم خواستۀ آنها را برآورده می‌کنیم. سپس در سال 1947 دولت یهودی تشکیل شد. <br>
جالب این‌جاست که «تئودور هرتصل» را بنیانگذار صهیونیزم می‌دانند، در حالی که او در سال 1904 در 45 سالگی از دنیا رفته است. وی یک کتاب و یک مجله تألیف نموده است: <br>
جالب این‌جاست که «تئودور هرتصل» را بنیان‌گذار صهیونیزم می‌دانند، در حالی که او در سال 1904 در 45 سالگی از دنیا رفته است. وی یک کتاب و یک مجله تألیف نموده است: <br>
# کتاب دولت یهود. (Juden state)  
# کتاب دولت یهود. (Juden state)  
# مجله خاطرات هرتصل.  
# مجله خاطرات هرتصل.  
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۹۶۳

ویرایش