سید عباس موسوی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می رفت' به 'می‌رفت'
جز (جایگزینی متن - 'می خواهد' به 'می‌خواهد')
جز (جایگزینی متن - 'می رفت' به 'می‌رفت')
خط ۱۲: خط ۱۲:
=پاییزی در پانزدهمین بهار=
=پاییزی در پانزدهمین بهار=


آگاهی های مذهبی و تربیت دینی، پویایی سیاسی و اجتماعی زودرسی را در او شکوفا کرد و سبب آشنایی پیش از موعد او با مشکلات و نابسامانی های جهان اسلام شد. در پانزدهمین بهار زندگی خود در سال 1386 هـ .ق برابر با 1346 شمسی و مصادف با ژوئن 1967م. پاییزی برگبار و ناگوار روح سید عباس را به شدت رنجاند. شکست ذلت بار ژوئن 1967م. موسوم به نبرد حزیران، برای او تحمل ناپذیر بود و از این ذلتی که گریبان گیر چندین کشور مسلمان عرب شده بود، رنج می برد. این ضایعه مانند ابری تیره، آن قدر ذهن و دلش را مکدّر کرد که تصمیم گرفت به صف مجاهدانی که در دفاع از مردم مظلوم فلسطین، نخستین قبله گاه مسلمانان، جان فشانی می کردند، بپیوندد. ظرفیت او در مشاهده شکست اعراب از رژیم اشغالگر قدس، چنان بالا بود که با وجود نوجوانی اش، در پایگاه های آموزشی فدائیان حضور یافت. وی در یکی از تمرین های نظامی و عملیات چریکی که در فلسطین برای آماده سازی برگزار شده بود، از ناحیه پا به شدت مصدوم شد و ناگزیر در حالی که با عصا راه می رفت، صحنه مزبور را ترک کرد. پدرش، سید علی، در این باره می گوید:
آگاهی های مذهبی و تربیت دینی، پویایی سیاسی و اجتماعی زودرسی را در او شکوفا کرد و سبب آشنایی پیش از موعد او با مشکلات و نابسامانی های جهان اسلام شد. در پانزدهمین بهار زندگی خود در سال 1386 هـ .ق برابر با 1346 شمسی و مصادف با ژوئن 1967م. پاییزی برگبار و ناگوار روح سید عباس را به شدت رنجاند. شکست ذلت بار ژوئن 1967م. موسوم به نبرد حزیران، برای او تحمل ناپذیر بود و از این ذلتی که گریبان گیر چندین کشور مسلمان عرب شده بود، رنج می برد. این ضایعه مانند ابری تیره، آن قدر ذهن و دلش را مکدّر کرد که تصمیم گرفت به صف مجاهدانی که در دفاع از مردم مظلوم فلسطین، نخستین قبله گاه مسلمانان، جان فشانی می کردند، بپیوندد. ظرفیت او در مشاهده شکست اعراب از رژیم اشغالگر قدس، چنان بالا بود که با وجود نوجوانی اش، در پایگاه های آموزشی فدائیان حضور یافت. وی در یکی از تمرین های نظامی و عملیات چریکی که در فلسطین برای آماده سازی برگزار شده بود، از ناحیه پا به شدت مصدوم شد و ناگزیر در حالی که با عصا راه می‌رفت، صحنه مزبور را ترک کرد. پدرش، سید علی، در این باره می گوید:
در آن حال، من و مادرش به دیدارش در پادگان شتافتیم و او را در حالی یافتیم که بر تختی فلزی و قدیمی به پشت خوابیده بود. پس از سلام و اطمینان خاطر از وضع عمومی او، از وی پرسیدم چگونه قادر است این گونه ناملایمات را آن هم در سن نوجوانی تحمل کند؟ پاسخ داد این راه که مسیر ایثار و خون است، از ما پذیرش سختی ها را می طلبد.
در آن حال، من و مادرش به دیدارش در پادگان شتافتیم و او را در حالی یافتیم که بر تختی فلزی و قدیمی به پشت خوابیده بود. پس از سلام و اطمینان خاطر از وضع عمومی او، از وی پرسیدم چگونه قادر است این گونه ناملایمات را آن هم در سن نوجوانی تحمل کند؟ پاسخ داد این راه که مسیر ایثار و خون است، از ما پذیرش سختی ها را می طلبد.
=تحصیلات حوزوی=
=تحصیلات حوزوی=
خط ۲۶: خط ۲۶:
در نجف سید عباس تمام وقت هایش را صرف تحصیل علم و تزکیه درون کرد، به دانش و معنویت دل بست و عاشقانه محضر علما را غنیمت شمرد. روزها هنگام طلوع فجر، به تلاوت قرآن، خواندن دعای صباح و دعای عهد می پرداخت و این سنّت را تا زمان شهادت ادامه داد. سپس به فجریات روی آورد که همراه دوستانش در تفسیر قرآن کریم به مطالعه و بررسی های عمیق می پرداخت. اشتیاق او در فراگیری علوم قرآنی بدان حد بود که برای حضور در درس شهید عبدالمجید حکیم هر روز هنگام طلوع آفتاب، چهارکیلومتر را طی می کرد.
در نجف سید عباس تمام وقت هایش را صرف تحصیل علم و تزکیه درون کرد، به دانش و معنویت دل بست و عاشقانه محضر علما را غنیمت شمرد. روزها هنگام طلوع فجر، به تلاوت قرآن، خواندن دعای صباح و دعای عهد می پرداخت و این سنّت را تا زمان شهادت ادامه داد. سپس به فجریات روی آورد که همراه دوستانش در تفسیر قرآن کریم به مطالعه و بررسی های عمیق می پرداخت. اشتیاق او در فراگیری علوم قرآنی بدان حد بود که برای حضور در درس شهید عبدالمجید حکیم هر روز هنگام طلوع آفتاب، چهارکیلومتر را طی می کرد.
برادر هم درسش گفته است:
برادر هم درسش گفته است:
سید عباس حتی در سرمای شدید زمستان از فراگیری معارف اسلامی دست برنمی داشت و در این راه آسودگی نمی شناخت؛ هرگز مزه آسایش را نچشید. در حالی که کتاب روی سینه اش بود، خواب می رفت. تعطیلی پنج شنبه و جمعه در کوشش های تحصیلی او خللی وارد نمی کرد. ایام مرخصی و زمان اعیاد و وفیات مجاهدت های فکری و علمی، او را متوقف نمی کرد. این همت والا و با فراست و درایت، سید عباس را یک روحانی فاضل و گرانمایه پرورش داد.
سید عباس حتی در سرمای شدید زمستان از فراگیری معارف اسلامی دست برنمی داشت و در این راه آسودگی نمی شناخت؛ هرگز مزه آسایش را نچشید. در حالی که کتاب روی سینه اش بود، خواب می‌رفت. تعطیلی پنج شنبه و جمعه در کوشش های تحصیلی او خللی وارد نمی کرد. ایام مرخصی و زمان اعیاد و وفیات مجاهدت های فکری و علمی، او را متوقف نمی کرد. این همت والا و با فراست و درایت، سید عباس را یک روحانی فاضل و گرانمایه پرورش داد.
در کنار درس های حوزه، به فراگیری زبان های خارجی روی آورد و در کلاس های زبان انگلیسی و فرانسه حاضر می شد. شهید سید محمدباقر صدر، هزینه آموزش های مزبور سید عباس را پرداخت می کرد. سید عباس در ایام تحصیل در نجف، هیچ گونه مستمری دریافت نمی کرد، شعارش زهد و فروتنی بدون تظاهر و تکلّف بود. در مدت اقامتش در نجف بر زیارت مستمر امیر مؤمنان علی(ع) وفادار ماند و هرگز از رفتن به کربلا و زیارت بارگاه امام حسین(ع) و دیگر شهیدان نینوا باز نماند. مسیر طولانی بین نجف تا کربلا را غالباً به شوق زیارت، پیاده طی می کرد.
در کنار درس های حوزه، به فراگیری زبان های خارجی روی آورد و در کلاس های زبان انگلیسی و فرانسه حاضر می شد. شهید سید محمدباقر صدر، هزینه آموزش های مزبور سید عباس را پرداخت می کرد. سید عباس در ایام تحصیل در نجف، هیچ گونه مستمری دریافت نمی کرد، شعارش زهد و فروتنی بدون تظاهر و تکلّف بود. در مدت اقامتش در نجف بر زیارت مستمر امیر مؤمنان علی(ع) وفادار ماند و هرگز از رفتن به کربلا و زیارت بارگاه امام حسین(ع) و دیگر شهیدان نینوا باز نماند. مسیر طولانی بین نجف تا کربلا را غالباً به شوق زیارت، پیاده طی می کرد.
سید عباس دروس سطح حوزه را در محضر آیات محترم سید محمود هاشمی، شیخ محمدجعفر شمس الدین و سید ابوعلی موسوی فرا گرفت
سید عباس دروس سطح حوزه را در محضر آیات محترم سید محمود هاشمی، شیخ محمدجعفر شمس الدین و سید ابوعلی موسوی فرا گرفت
خط ۳۶: خط ۳۶:
خود سید عباس در این باره می گوید: «شهید صدر پرده از اسلامی عظیم و اندیشه ای آرمانی برافکند. اسلام را به عنوان فکری جهان شمول مطرح کرد؛ اندیشه ای که می تواند مسائل زندگی بشری را در تمام ابعادش دربرگیرد.» در باور او، شهید صدر، هم موضوعی و هم کاربردی با اندیشه های مخالف و معارض اسلام برخورد کرد و دیدگاه های مغایر با معارف دینی را از راه استدلال و برهان باطل کرد. همچنین، ویژگی های علمی اسلام را از خلال جهاد خویش آشکار ساخت و سرانجام، خود را در این راه مقدس قربانی نمود.
خود سید عباس در این باره می گوید: «شهید صدر پرده از اسلامی عظیم و اندیشه ای آرمانی برافکند. اسلام را به عنوان فکری جهان شمول مطرح کرد؛ اندیشه ای که می تواند مسائل زندگی بشری را در تمام ابعادش دربرگیرد.» در باور او، شهید صدر، هم موضوعی و هم کاربردی با اندیشه های مخالف و معارض اسلام برخورد کرد و دیدگاه های مغایر با معارف دینی را از راه استدلال و برهان باطل کرد. همچنین، ویژگی های علمی اسلام را از خلال جهاد خویش آشکار ساخت و سرانجام، خود را در این راه مقدس قربانی نمود.
شهید صدر شاگردانی چون شهید سید عباس موسوی را به فهم عمیق تر و فراتر از کلاس های درس و بحث ترغیب می کرد و برای امثال او، مانند پدری مهربان و پرعاطفه بود. از سویی دیگر، مجاهدت های فرهنگی شهید صدر که با بعد سیاسی و مبارزاتی همراه بود، این گونه دانش پژوهان را به وجد می آورد و همین اشتیاق سبب شد، سید عباس و دوستانش با استاد خود پیوندی عاطفی برقرار کنند و چنان به آموزگار و مربی خود اخلاص بورزند که برای افراد عادی شگفت انگیز باشد.
شهید صدر شاگردانی چون شهید سید عباس موسوی را به فهم عمیق تر و فراتر از کلاس های درس و بحث ترغیب می کرد و برای امثال او، مانند پدری مهربان و پرعاطفه بود. از سویی دیگر، مجاهدت های فرهنگی شهید صدر که با بعد سیاسی و مبارزاتی همراه بود، این گونه دانش پژوهان را به وجد می آورد و همین اشتیاق سبب شد، سید عباس و دوستانش با استاد خود پیوندی عاطفی برقرار کنند و چنان به آموزگار و مربی خود اخلاص بورزند که برای افراد عادی شگفت انگیز باشد.
آن روزها که بر اثر طغیان و سرکشی حزب بعث اختناق شدیدی در عراق حاکم بود، سید عباس و دیگر هم دوره های او، تلخ کامی های فرساینده ای را لمس می کردند و در این اوضاع تیره و تار به خانه استاد که در بازار عماره حوالی مدرسه صفیر آیت الله بروجردی قرار داشت، می رفتند و به محضر آن تندیس دانش و تقوا شرفیاب می شدند و به سخنان گهربارش گوش فرا می دادند.
آن روزها که بر اثر طغیان و سرکشی حزب بعث اختناق شدیدی در عراق حاکم بود، سید عباس و دیگر هم دوره های او، تلخ کامی های فرساینده ای را لمس می کردند و در این اوضاع تیره و تار به خانه استاد که در بازار عماره حوالی مدرسه صفیر آیت الله بروجردی قرار داشت، می‌رفتند و به محضر آن تندیس دانش و تقوا شرفیاب می شدند و به سخنان گهربارش گوش فرا می دادند.
پس از آن سید عباس مصمم شد با الهام از اندیشه ها و ابتکارهای شهید محمدباقر صدر، فرهنگ تشیع را ترویج و هویت دینی را در لبنان احیا کند. در نجف نیز تلاش های تبلیغی او، شهید صدر را نیز جلب کرد. ازاین رو، مسئولیت های تبلیغی و بسیجی به مناسبت ایام ماه مبارک رمضان و محرّم را بر دوش وی و برادرانش نهاد. آنها برای تعظیم شعائر مذهبی و دمیدن روحی تازه در مفاهیم عاشورایی ـ که به تدریج شکل سنتی کم خاصیت و تقلیدی به خود گرفته بود ـ به لبنان می آمدند.
پس از آن سید عباس مصمم شد با الهام از اندیشه ها و ابتکارهای شهید محمدباقر صدر، فرهنگ تشیع را ترویج و هویت دینی را در لبنان احیا کند. در نجف نیز تلاش های تبلیغی او، شهید صدر را نیز جلب کرد. ازاین رو، مسئولیت های تبلیغی و بسیجی به مناسبت ایام ماه مبارک رمضان و محرّم را بر دوش وی و برادرانش نهاد. آنها برای تعظیم شعائر مذهبی و دمیدن روحی تازه در مفاهیم عاشورایی ـ که به تدریج شکل سنتی کم خاصیت و تقلیدی به خود گرفته بود ـ به لبنان می آمدند.
سال 1398 هـ .ق آخرین باری بود که سید شهید برای گرامیداشت خاطره حماسه آفرینان عاشورا به لبنان می آمد. در همان حال نیروهای سازمان امنیت عراق، برای چندمین بار خانه سید عباس را در نجف اشرف محاصره کردند. آنان قصد داشتند وی را دستگیر کنند که موفق نشدند. همین وضع سبب شد از همسرش، امّ یاسر، بخواهند به سید عباس خبر برساند که به عراق باز نگردد.
سال 1398 هـ .ق آخرین باری بود که سید شهید برای گرامیداشت خاطره حماسه آفرینان عاشورا به لبنان می آمد. در همان حال نیروهای سازمان امنیت عراق، برای چندمین بار خانه سید عباس را در نجف اشرف محاصره کردند. آنان قصد داشتند وی را دستگیر کنند که موفق نشدند. همین وضع سبب شد از همسرش، امّ یاسر، بخواهند به سید عباس خبر برساند که به عراق باز نگردد.
خط ۷۰: خط ۷۰:
==جویباری از علم و ایمان==
==جویباری از علم و ایمان==


سید شهید از حوزه امام منتظر عج الله تعالی فرجه الشریف سر برآورد و تلاش مداوم خود را از دره بقاع آغاز کرد. در مدتی کوتاه حرکت تبلیغی گسترده ای را از این پایگاه سامان داد که امواجش تمام روستاها و آبادی های منطقه بعلبک ـ هرمل را دربرگرفت. حتی روستاهایی بسیار دورافتاده در شوره زارهای هرمل و دیگر مناطق در عکّار، در شمال لبنان، که هیچ مبلّغی به آنجاها قدم نگذاشته بود و مردمانش پیش از ورود وی با فردی روحانی روبه رو نشده بودند، مشمول این برنامه فرهنگی ـ ترویجی قرار گرفتند. سید شهید همراه طلابی جوان و پرنشاط در ماه رمضان و محرّم، نخستین کسانی بودند که به این نقاط محروم می رفتند.
سید شهید از حوزه امام منتظر عج الله تعالی فرجه الشریف سر برآورد و تلاش مداوم خود را از دره بقاع آغاز کرد. در مدتی کوتاه حرکت تبلیغی گسترده ای را از این پایگاه سامان داد که امواجش تمام روستاها و آبادی های منطقه بعلبک ـ هرمل را دربرگرفت. حتی روستاهایی بسیار دورافتاده در شوره زارهای هرمل و دیگر مناطق در عکّار، در شمال لبنان، که هیچ مبلّغی به آنجاها قدم نگذاشته بود و مردمانش پیش از ورود وی با فردی روحانی روبه رو نشده بودند، مشمول این برنامه فرهنگی ـ ترویجی قرار گرفتند. سید شهید همراه طلابی جوان و پرنشاط در ماه رمضان و محرّم، نخستین کسانی بودند که به این نقاط محروم می‌رفتند.
تعداد زیادی از روحانیان و مجاهدانی که در مناطق مرکزی، جنوبی و غربی لبنان به تبلیغ رفتند، دانش آموخته مدرسه امام منتظر بودند و سید شهید جایگاه مهمی در تربیت و شکوفایی استعدادشان داشت. سید همواره از روستایی به روستایی در حرکت بود. در یک آبادی اقامه جماعت می کرد و در روستای بعدی مناسبتی را گرامی می داشت. با مردم صمیمانه دیدار و گفت وگو داشت. به مشکلات، دردها و تقاضاهای آنان به دقت گوش می داد و آنان را برای رهایی از گرفتاری ها و تنگناها راهنمایی می کرد.
تعداد زیادی از روحانیان و مجاهدانی که در مناطق مرکزی، جنوبی و غربی لبنان به تبلیغ رفتند، دانش آموخته مدرسه امام منتظر بودند و سید شهید جایگاه مهمی در تربیت و شکوفایی استعدادشان داشت. سید همواره از روستایی به روستایی در حرکت بود. در یک آبادی اقامه جماعت می کرد و در روستای بعدی مناسبتی را گرامی می داشت. با مردم صمیمانه دیدار و گفت وگو داشت. به مشکلات، دردها و تقاضاهای آنان به دقت گوش می داد و آنان را برای رهایی از گرفتاری ها و تنگناها راهنمایی می کرد.
سید عباس موسوی از طریق این پایگاه اعتقادی و فرهنگی، در کنار فعالیت های مردمی، برای تقویت زیربنای فکری و سیاسی نسل جوان، مؤمن و پرتحرک خالصانه گام برمی داشت و علاوه بر بعلبک، کلاس های آموزشی تربیتی فراوانی در روستاها و نقاط دوردست برگزار می کرد. تمام وقت و توجه خود را در اختیار جوانان مؤمن قرار داد. با آنها دیدارهای پرفایده داشت و در گردهمایی های آنان با اشتیاقی بالا حضور می یافت. محبتی پدرانه و عطوفتی مشفقانه بر آنها داشت.
سید عباس موسوی از طریق این پایگاه اعتقادی و فرهنگی، در کنار فعالیت های مردمی، برای تقویت زیربنای فکری و سیاسی نسل جوان، مؤمن و پرتحرک خالصانه گام برمی داشت و علاوه بر بعلبک، کلاس های آموزشی تربیتی فراوانی در روستاها و نقاط دوردست برگزار می کرد. تمام وقت و توجه خود را در اختیار جوانان مؤمن قرار داد. با آنها دیدارهای پرفایده داشت و در گردهمایی های آنان با اشتیاقی بالا حضور می یافت. محبتی پدرانه و عطوفتی مشفقانه بر آنها داشت.
خط ۱۹۳: خط ۱۹۳:


27 بهمن سال 1370 شمسی / 16 فوریه 1992م. با هشتمین سالگرد شهادت شیخ شهیدان لبنان، روحانی مجاهد، راغب حرب همزمان بود. سید عباس در حالی که همسرش امّ یاسر و کودک پنج ساله اش حسین را با خود همراه داشت، بنا بر عادت همیشگی صبح زود از خانه بیرون رفت تا با عده ای از نیروهای مقاومت، دوستان و شاگردانش به قصد گرامی داشت یاد شیخ راغب حرب، به سوی شهر جبشیت حرکت کند.
27 بهمن سال 1370 شمسی / 16 فوریه 1992م. با هشتمین سالگرد شهادت شیخ شهیدان لبنان، روحانی مجاهد، راغب حرب همزمان بود. سید عباس در حالی که همسرش امّ یاسر و کودک پنج ساله اش حسین را با خود همراه داشت، بنا بر عادت همیشگی صبح زود از خانه بیرون رفت تا با عده ای از نیروهای مقاومت، دوستان و شاگردانش به قصد گرامی داشت یاد شیخ راغب حرب، به سوی شهر جبشیت حرکت کند.
سید عباس در مراسم تجلیل از ایثارگری ها، خدمات علمی، فرهنگی و تبلیغی شیخ راغب حرب به سخنرانی پرداخت که طنین فریاد مظلومیت و پایمردی جبل عامل بود و درحقیقت مرامنامه شیعیان این سامان به شمار می رفت. او در این سخنان که وداع آخرش بود، از علی(ع) و همدردی امیر مؤمنان با محرومان جامعه سخن گفت و افزود: ما پیروان آن امام همام، نباید در راه خدمت به گروه هایی که در فشارهای سیاسی و اقتصادی به سر می برند، اهمال بورزیم، به ویژه اهتمام ورزیدن برای مردمانی که کارنامه درخشان و پربار علمی و فرهنگی دارند و به اسلام و جامعه مسلمانان خدمات گرانبهایی کرده اند، اجری افزون تر خواهد داشت.
سید عباس در مراسم تجلیل از ایثارگری ها، خدمات علمی، فرهنگی و تبلیغی شیخ راغب حرب به سخنرانی پرداخت که طنین فریاد مظلومیت و پایمردی جبل عامل بود و درحقیقت مرامنامه شیعیان این سامان به شمار می‌رفت. او در این سخنان که وداع آخرش بود، از علی(ع) و همدردی امیر مؤمنان با محرومان جامعه سخن گفت و افزود: ما پیروان آن امام همام، نباید در راه خدمت به گروه هایی که در فشارهای سیاسی و اقتصادی به سر می برند، اهمال بورزیم، به ویژه اهتمام ورزیدن برای مردمانی که کارنامه درخشان و پربار علمی و فرهنگی دارند و به اسلام و جامعه مسلمانان خدمات گرانبهایی کرده اند، اجری افزون تر خواهد داشت.
او در سخنانش هرگونه سازش با زورگویان و متجاوزان صهیونیستی را خیانت معرفی کرد و افزود: گفت وگو با آنهایی که فقط زبان سلاح را می فهمند، از نظر ما مطرود است و هر کس تن به این ذلت دهد، کارنامه ای ننگین از خود به یادگار خواهد گذاشت.
او در سخنانش هرگونه سازش با زورگویان و متجاوزان صهیونیستی را خیانت معرفی کرد و افزود: گفت وگو با آنهایی که فقط زبان سلاح را می فهمند، از نظر ما مطرود است و هر کس تن به این ذلت دهد، کارنامه ای ننگین از خود به یادگار خواهد گذاشت.
حاضران شعار می دادند: انقلاب، انقلاب اسلامی، مقاومت، مقاومت. سید گفت: «فریادتان را بلند کنید تا خائنان به امت مسلمان لبنان و فلسطین صدایتان را بشنوند.» مردم با سر دادن تکبیر و شعار مرگ بر سازشکاران، سخنان او را تأیید کردند. سپس سید عباس به مشکلاتی که برای جنوب لبنان به وجود آمده و نیز شکاف طبقاتی در جامعه لبنان اشاره کرد و از تبعیضی که دولت وقت درباره شهروندانش اعمال می کند، به شدت انتقاد نمود.
حاضران شعار می دادند: انقلاب، انقلاب اسلامی، مقاومت، مقاومت. سید گفت: «فریادتان را بلند کنید تا خائنان به امت مسلمان لبنان و فلسطین صدایتان را بشنوند.» مردم با سر دادن تکبیر و شعار مرگ بر سازشکاران، سخنان او را تأیید کردند. سپس سید عباس به مشکلاتی که برای جنوب لبنان به وجود آمده و نیز شکاف طبقاتی در جامعه لبنان اشاره کرد و از تبعیضی که دولت وقت درباره شهروندانش اعمال می کند، به شدت انتقاد نمود.
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۱۰۷

ویرایش