نصیریه: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۲٬۰۰۶ بایت اضافه‌شده ،  ۱ آوریل
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۶۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class="references" style="margin: 0px 0px 10px 0px; max-height: 300px; overflow: auto; padding: 3px; font-size:95%; background: #FFA500; line-height:1.4em; padding-bottom: 7px;"><noinclude>
{{جعبه اطلاعات جریان
[[پرونده:Ambox clock.svg|60px|بندانگشتی|راست]]
| عنوان = نصیریه
<br>
| تصویر = نصیریه.jpg
'''''نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است. '''''<br>
| نام = نصیریه یا همان جامعه [[علویان]] [[سوریه]]
| جمعیت =
| رهبران = {{فهرست جعبه افقی |محمد بن نصیر نمیری |حسین بن حمدان خصیبی }}
| اهداف =
| اصول =
| جهت‌گیری =
| وضعیت اقتصادی =
| نحوه تبلیغات =
}}
'''نُصیریه''' یا همان جامعه [[علویان]] [[سوریه]] که با بیداری و قدرت‌گیری خود در منطقه [[غرب آسیا]] در یکی دو قرن اخیر، توجه بسیاری از محققان را به خود جلب کرده‌اند، در قرن سوم هجری و در زمان حیات [[حسن بن علی (عسکری)|امام حسن عسکری (علیه‌السلام)]] و دوران غیبت صغرا در جغرافیای [[عراق]] پا به عرصه وجود گذاردند.
[[محمد بن نصیر نمیری]] بنیان‌گذار این فرقه از کسانی بود که با استفاده از موقعیت خود در حلقه یاران عسکریین علیهماالسلام نیز بحران عقیدتی دوران [[غیبت صغرا]]، موفق شد با ادعای بابیت و ادعاهای گزاف دیگر، جماعتی را به دور خود جمع کند.  


'''یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید. '''
نیم قرن پس از وی [[حسین بن حمدان خصیبی]] چهره شاخص و مؤسس دوم نصیریه بود که با تعالیم وسیع و تبلیغات گسترده خود از طریق سفر به اقصی نقاط [[جهان اسلام]] توانست تعالیم نصیری را با آموزه‌هایی از [[تصوف]] بیامیزد و در نهایت با هجرت به شمال [[شام (شامات)|شام]] در پرتو فضای پر تسامح فرهنگی ناشی از [[حمدانیان|حکومت حمدانیان]] حلب و به ویژه سیف الدوله، هسته اولیه جامعه علویان سوریه را تشکیل دهد. او و جانشینانش با نشرافکار خود توانستند این جامعه را تا دهه‌های متمادی گسترش داده، پایه‌های حضور خود را در سوریه مستحکم نمایند.
<br>
''آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ''{{#time:H:i، j F Y|{{REVISIONTIMESTAMP}}}}؛</small>


<noinclude>
== عقاید نصیریه چیست ==
</div>
در اکثر کتاب‌های منتشره که پیرامون فرقه‌ها و [[مذاهب]] نوشته شده است، نصیریه را گروهی از [[غلات|غلاة]] [[مذهب شیعه|شیعه]] محسوب داشته‌اند که به [[الوهیت]] [[ائمه اطهار]] خصوصاً [[علی بن ابی‌طالب|مولی الموحَدین]] اعتقاد دارند و در بیان وجه تسمیه آنها به نصیریه انتساب آنها به محمد بن نصیر نمیری را عامل این نام‌گذاری دانسته‌اند<ref>خالق داد عباسی، توضیح الملل، ترجمه ملل و نحل شهرستانی، ص 251؛ مشكور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی انتشارات آستان قدس رضوی، ص444؛ عبدالرحمن بدوی، مقالات الاسلامیین، ج 2، ص 65</ref>. یا به قول دکتر عبدالرحمن بدوی، بعضی آنان را به نصیر که غلام [[علی بن ابی‌طالب|حضرت علی(علیه‌السلام)]] بود، منسوب می‌دانند<ref>عبدالرحمن بدوی، تاریخ اندیشه‌های کلامی در اسلام، ترجمه حسین صابری، انتشارات آستان قدس رضوی، ص 395</ref>.


<div class="wikiInfo">[[پرونده: نصیریه.jpg |جایگزین= نصیریه| نصیریه]]
هاشم عثمان دانشمند علوی سوری سخنان فوق را رد کرده و می‌گوید:
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
درباره اصل این فرقه سه قول است:
!نام
!نصیریه
|-
|منطقه فعالیت
|کشور سوریه
|-
|موسسان
|محمد بن نصیر نمیری حسین بن حمدان خصیبی
|-
|چهره مشهور دوره معاصر
|حافظ اسد
|-
|}
</div>


'''نصیریه''' یا همان جامعه [[علویان]] [[سوریه]] که با بیداری و قدرت گیری خود در منطقه [[غرب آسیا]] در یکی دو قرن اخیر، توجه بسیاری از محققان را به خود جلب کرده اند، در قرن سوم هجری و در زمان حیات [[امام حسن عسکری (ع)]] و دوران غیبت صغرا در جغرافیای [[عراق]] پا به عرصه وجود گذاردند.
# این فرقه منسوب به محمد بن نصیر نمیری هستند که این قول نادرست است؛ زیرا محمد بن نصیر متوفی 359 در قرن چهارم است در حالی که اصطلاح نصیریه 200 سال بعد یعنی در اواخر قرن ششم ظهور پیدا کرد، و علاوه بر این پیروان وی را نمیریه گویند، نه نصیریه.
# منسوب به غلام [[علی بن ابی‌طالب|حضرت علی (علیه‌السلام)]] به نام نصیر می‌باشند که این قول هم صحیح نیست؛ زیرا اساساً امیرالمؤمنین غلامی بنام نصیر نداشته است.
# منسوب به کوهی به نام «النصیریه» «Nasarie» می‌باشند که گروهی با عقاید خاص در اطراف این کوه زندگی می‌کردند و از نظر تاریخی بعد از سال 488 وجود داشته‌اند. که با توجه به قراین، وجه تسمیه اخیر مناسب تر به نظر می‌رسد<ref>هاشم عثمانی، العلویون بین الاسطوره و الحقیقه، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، ص 30، 31، 32</ref>:


[[محمد بن نصیر نمیری]] بنیان گذار این فرقه از کسانی بود که با استفاده از موقعیت خود در حلقه یاران عسکریین علیهماالسلام نیز بحران عقیدتی دوران [[غیبت صغرا]]، موفق شد با ادعای بابیت و ادعاهای گزاف دیگر، جماعتی را به دور خود جمع کند.  
فرقه نصیریه که افراد آن دوست دارند، [[علویان|علوی]] خوانده شوند، بنابر آنچه از کتب دانشمندان معاصر علوی بدست می‌آید، تمام عقایدشان همانند [[عقاید]] شیعیان اثنی عشریه است. شیخ عزیز ابراهیم علوی می‌گوید:
علویان همان شیعیان امامیه اثنی عشری هستند، آنها فرائض را أداء می‌کنند، [[نماز]] و [[روزه]] و [[حج]] زیر سایه [[ایمان]] و [[اسلام]]، آنگونه که شایسته است و خدا در [[قرآن]] امر فرموده است و در سنَت مطهره که از [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|رسول اکرم]] و [[ائمه اطهار(ع)|ائمه اطهار]] که اولین آنها امام علی بن ابی‌طالب و آخرین آنها [[حجت بن الحسن (مهدی)|محمد بن الحسن الحجه المهدی(عجل الله تعالي فرجه الشريف)]] است، ثابت شده، بدون هیچ تحریف و تغییر و تبدیل به انجام می‌رسد و اگر‌چه منکر برخی از شطحیات غلوّ گونه نمی‌شویم که علَت آنها انزوای صد ساله در غار‌ها و کوه‌ها و دوری از مدارس و علم و علماء و [[فقه]] و [[حدیث نبوی]]، بعلَت ظلم سلاطین خصوصاً در زمان ملوک و ترک‌های [[عثمانی]] بوده است، اضافه بر این مخفی کاری‌هایی که بعلَت دستور برخی از مشایخ صورت می‌گرفته، هم می‌باشد<ref>علی عزیز ابراهیم، العلویون بین الغلو و الفسلفه و التصوف و الشیعه بیروت، موسسه اعلمی المطبوعات، ص 61</ref>.


نیم قرن پس از وی [[حسین بن حمدان خصیبی]] چهره شاخص و مؤسس دوم نصیریه بود که با تعالیم وسیع و تبلیغات گسترده خود از طریق سفر به اقصی نقاط [[جهان اسلام]] توانست تعالیم نصیری را با آموزه هایی از [[تصوف]] بیامیزد و در نهایت با هجرت به شمال [[شام]] در پرتو فضای پر تسامح فرهنگی ناشی از [[حکومت حمدانیان]] حلب و به ویژه سیف الدوله، هسته اولیه جامعه علویان سوریه را تشکیل دهد. او و جانشینانش با نشرافکار خود توانستند این جامعه را تا دهه های متمادی گسترش داده، پایه های حضور خود را در سوریه مستحکم نمایند.
حضرت [[جعفر سبحانی|آیت‌الله سبحانی]] می‌فرماید: «علویان مذهب خاصَی ندارند که بتوان آن را وجه تمایز مذهب [[اهل بیت|اهل‌بیت]] دانست، آنها شیعیان امامی و اثنی عشری هستند که رفتار‌های مذهبی آنها طبق مذهب اهل‌بیت است. که همیشه در معاملات شرعی و احکام دینی بر آن تکیه دارند و فقط در دومسئله قدری متمایز می‌شوند:


=بزرگان فرقة نصیریه از ابتدا تاکنون=
=== طریقت جنبلائیه ===
گفته می‌شود که این طریقت را فردی به نام [[ابو محمد عبدالله جنبلائی]] معروف به جنان ایجاد کرد و برخی از علویان اعتقاد دارند، وی یکی از رؤسای بزرگ آنهاست و از دانا ترین متصوفه زمان خود است. او در [[عراق]] عجم در سرزمینی به نام جنبلاء اقامت داشت و به همین علَت به فارس شهرت یافت و گفته می‌شود او به [[جمهوری عربی مصر|مصر]] مسافرت کرد و در آنجا [[حسین بن حمدان خصیبی]] را دید، وارد طریقت او شد و با او به جنبلا بر گشت و از او احکام [[تصوف]] و [[فلسفه]]، علوم ستاره شناسی و هیئت و سایر علوم زمان خود را آموخت. خصیبی یکی از مشایخ بزرگ علویین است و جانشین جنبلایی در ریاست طریقت شد. [[محمد أمین غالب الطویل]] در تاریخ العلویین می‌نگارد:


دربارة فرقة نصیریه دیدگاه‌های مختلف و متعارض بیان شده است. عدّه‌ای این فرقه را پیروان محمّد بن نصیر نمیری دانسته‌ و اعتقاد دارند كه آنها [[امامان معصوم (ع)]] را خدا دانسته و به تناسخ و [[حلال]] بودن محارم اعتقاد دارند و بنیانگذار آن را محمد بن نصیر نمیری می‌دانند، نمیری به امامان [[امامیه]] تا امام دهم اعتقاد داشته و دربارة امام حسن عسکری (ع) غلو كرده و او را خدا ‌دانسته و خود را [[پیامبر]] می‌دانست. او در سال 395 هـ .ق درگذشت. <ref>ربّانی گلپایگانی، علی، فرق و مذاهب كلامی، قم، مركز جهانی علوم اسلامی، چاپ دوم، 1381ش، ص 325؛ و نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، نجف، حیدریه، 1355، ص93؛ و برنجكار، رضا، آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی، نشر كتابخانه طه، چاپ پنجم، 1382ش، ص 160</ref>
روش حسین بن حمدان خصیبی و نمایندگانش در دین، راهنمایی افراد سایر [[ادیان]] به دین اسلام بود و آنها مثل سایر مردم مسلمان شیعه طبق دستورات معمولی باقی می‌ماندند و کسانی را که در آنها شایستگی‌های لازم را می‌دید در طریقت جنبلایی وارد می‌کرد.
و از این‌جا دانسته می‌شود که هدف وی دعوت مردم به مذهب اهل‌بیت بود، آنگونه که روشن است و طریقت جنبلائیه چیزی غیر از اعتقادات صوفیانه مثل سایر اعتقادات صوفیانه مخفی که در اکثر فرقه‌های مسلمان است نیست.


ولی امروزه كسانی كه از نصیریه در سوریه و [[لبنان]] زندگی ‌می‌كنند، خود را شیعة دوازده امامی دانسته و خود را [[علویّون]] معرفی كرده و موارد بالا مثل [[تناسخ]] و [[غلو]] را ردّ كرده و اعتقادات شیعة امامیّه را كاملاً قبول داشته و می‌گویند: محمد بن نصیر نمیری، رئیس فرقة نمیریه بوده و در میان نصیریه و علویّون فقط عدّة‌ كمی غلو كرده‌ و [[ائمه]] را خدا دانسته و به تناسخ اعتقاد دارند. آنها تأسیس علویّون را در سال 488 تا 690 دانسته‌اند، این در حالی است كه محمد بن نمیر در سال 359 درگذشته بود. <ref>ربّانی گلپایگانی، علی، فرق و مذاهب كلامی، قم، مركز جهانی علوم اسلامی، چاپ دوم، 1381ش، ص 325؛ و نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، نجف، حیدریه، 1355، ص93؛ و برنجكار، رضا، آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی، نشر كتابخانه طه، چاپ پنجم، 1382ش، ص 160</ref>
=== اعتقاد به باب ===
دیدگاه [[علویان]] این است که ائمه اوصیاء رسول خدایند و از آنجا که [[ائمه]] در بر دارنده علوم اولین و آخرین هستند، پس ناچاراً برای هر کدام بابی است که علوم از آنها اخذ شود، پس برای هر کدام بابی برگزیدند:


از بزرگان این فرقه در گذشته اطّلاعات زیادی در دست نیست. علویّون سوریه و لبنان در ضمن كتابی كه <ref>شیرازی، سید حسن مهدی، العلویون شیعه اهل بیت، بیروت، دار الصادق، 1392، ص30</ref> در ردّ غلوّ و تناسخ و معرفی خود نگاشته‌اند عدّه‌ای از بزرگان خود را نام برده‌اند. از این كتاب و منابع دیگر بزرگان آنها را در دو قسمت می‌توان نام برد: بزرگان دینی و علمی و بزرگان سیاسی و حكومتی.
# الامام علی بن ابی‌طالب بابه [[سلمان فارسی]]؛
# الامام حسن المجتبی بابه قیس بن ورقه؛
# الامام حسین الشهید بابه رشید هجری؛
# الامام علی زین‌العابدین بابه عبدالله الغالب؛
# الامام محمد‌الباقر بابه یحیی بن معمر؛
# الامام جعفر الصادق بابه جابر بن یزید جعفی؛
# الامام موسی الکاظم بابه محمد بن ابی زینب؛
# الامام علی الرضا بابه مفضل بن عمر؛
# الامام محمد الجواد بابه محمد بن مفضل؛
# الامام علی الهادی بابه عمر بن فرات؛
# الامام حسن بن علی العسکری بابه ابو شعیب محمد بن نصیر النمیری؛
# فلیس للامام محمد المهدی باب.


حضرت آیه الله سبحانی در ادامه می‌نویسد:
علویان به [[رسالت انبیاء|رسالت]] محمد بن عبدالله [[ایمان]] دارند و شکی در امامت پسر عموی پیامبر علی بن ابی‌طالب و یازده امام از صلب ایشان ندارند، گوینده شهادتین از روی ایمان هستند و اعتقادات شان گواهی به <big>لا اله الا الله، محمَد رسول الله</big> و موالات اهل‌بیت رسول خداو [[نماز]] و [[روزه]] و [[حج]] و [[زكات|زکات]] و [[جهاد]] در راه خدا و [[معاد]] [[روز قیامت]] است. کتاب‌شان قرآن و راهی جز [[شریعت]] [[قرآن]] ندارند. بزرگان دینی دارند که بوسیله آنان دین را شناخته‌اند و شعائر دینی خود را بر پا می‌دارند. هر سخنی که قرآن بر آن اشاره نکرده رها می‌کنند....عصیان رسول را در عمل نمی‌کنند و کلامش را مخالف نمی‌نمایند و علم را در اهل‌بیت منحصر می‌دانند، و اعتمادشان به جعفر بن محمد الصادق است. در بحث‌های دینی و [[تفسیر قرآن]] و فقه و فتوی....عبادت خدای تعالی را می‌کنند، و در عبادتش کسی را شریک نمی‌دانند<ref>سبحانی، جعفر، بحوث فی الملل و النحل، قم، موسسه امام صادق ـ علیه السّلام ـ، چاپ اول، ج 8، ص 409</ref>.
[[شیخ عبدالرحمن الخیر]] یکی از علویان برجسته می‌گوید:
[[اصول دین]] پنج تاست:
[[توحید]]، [[عدل]]، [[نبوت]]، [[امامت]] و [[معاد]] با همان تعریف و مبنایی که شیعه [[اثنی عشریه|اثنی عشری]] در مورد این اصول پنج گانه دارند.
[[توحید]] یعنی: اعتقاد داریم به وجود خدای یگانه که خالق عالم دیدنی و ندیدنی است. شریکی در ملکش ندارد و موصوف است به صفات کمال و منزه است از صفات نقص.
[[عدل]] یعنی: اعتقاد داریم بر این که خدای تعالی عادل است و مبری از ظلم است و از عمل زشت و بیهوده و بشر را به آنچه که در قدرت و توان او نیست مکلف نمی‌کند و امرش نمی‌کند مگر آنچه به صلاح اوست و نهی نمی‌کند مگر از آنچه به ضرر آنهاست و اگرچه بیشتر مردم فساد و صلاح خود را تشخیص نمی‌دهند.
[[نبوت]] یعنی: اعتقاد داریم خدای تعالی بندگان نیکش را به [[رسالت]] بر می‌گزیند تا پیام‌های الهی را برسانند بمردم و آنان را به آنچه صلاحشان در آن نهفته است راهنمایی کنند و از آنچه بدبختی دنیا و آخرت است بازشان دارد... اعتقاد داریم به [[عصمت]] همه پیامبران از خطا و فراموش کاری و از ارتکاب گناه و اشتباه قبل از برانگیخته شدن و بعد از آن...
[[امامت]] یعنی: اعتقاد داریم امامت مقامیست که به اقتضای حکمت الهی برای مصالح بشر بعنوان وزارت انبیاء برای نشر دعوت الهی ایجاد شده است و در مورد قیام ائمه بعد از انبیاء معتقدیم که ما برای تطبیق احکام [[دین]] بین مردم و حفظ شریع از تغییر و تحریف و تفسیر‌های اشتباه محتاج ائمه هستیم.
و برای همین اقتضای حکم و لطف الهی این است که امام را به نصّ معین نماید و این که امام همه عیناْ مثل پیامبر معصوم باشند تا مؤمنین با اطمینان به اعمال و اقوال او اقتداء کنند.
و اعتقاد داریم به این که امام بعد از پیامبر (صلی الله عليه وسلم) امام علی بن ابی‌طالب و بعد از او پسرانش امام حسن و امام حسین و سپس 9 تن از فرزندان امام حسین که آخرین آنها مهدی (عجل الله تعالي فرجه الشريف) است.
[[معاد]] یعنی: اعتقاد داریم به این که خدای تعالی باز می‌گرداند مردم را بعد از مرگ برای محاسبه اعمال و جزاء می‌دهد نیکوکار را برای نیکو کاریش و گناهکار را بعلت گناه کاریش و ایمان داریم به آنچه در قرآن است و آنچه [[حدیث]] پیامبر است از اخبار روز قیامت و نشور و [[بهشت]] و [[جهنم]] و آتش و عذاب و نعمت و صراط و میزان و غیر از اینها از آنچه که ثابت شده در کتاب خدا و احادیث صحیح که از پیامبر رسیده است.
امَا [[فروع دین]] زیادند که مهمترین آنها نماز و روزه و زکات و حج و جهاد است.
== بزرگان فرقه نصیریه از ابتدا تاکنون ==
درباره فرقه نصیریه دیدگاه‌های مختلف و متعارض بیان شده است. عدّه‌ای این فرقه را پیروان محمّد بن نصیر نمیری دانسته‌ و اعتقاد دارند که آنها [[ائمه|امامان معصوم (علیه‌السلام)]] را خدا دانسته و به تناسخ و [[حلال]] بودن محارم اعتقاد دارند و بنیان‌گذار آن را محمد بن نصیر نمیری می‌دانند، نمیری به امامان [[امامیه]] تا امام دهم اعتقاد داشته و درباره امام حسن عسکری (علیه‌السلام) غلو کرده و او را خدا ‌دانسته و خود را پیامبر می‌دانست. او در سال 395 هـ .ق درگذشت<ref>ربّانی گلپایگانی، علی، فرق و مذاهب کلامی، قم، مركز جهانی علوم اسلامی، چاپ دوم، 1381ش، ص 325؛ و نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، نجف، حیدریه، 1355، ص93؛ و برنجكار، رضا، آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی، نشر كتابخانه طه، چاپ پنجم، 1382ش، ص 160</ref>.
ولی امروزه کسانی که از نصیریه در سوریه و [[لبنان]] زندگی ‌می‌کنند، خود را شیعه دوازده امامى‌دانسته و خود را [[علویان|علویّون]] معرفی کرده و موارد بالا مثل [[تناسخ]] و [[غلات|غلو]] را ردّ کرده و اعتقادات شیعه امامیّه را کاملاً قبول داشته و می‌گویند: محمد بن نصیر نمیری، رئیس فرقه نمیریه بوده و در میان نصیریه و علویّون فقط عدّه‌ کمی غلو کرده‌ و [[ائمه]] را خدا دانسته و به تناسخ اعتقاد دارند. آنها تأسیس علویّون را در سال 488 تا 690 دانسته‌اند، این در حالی است که محمد بن نمیر در سال 359 درگذشته بود<ref>ربّانی گلپایگانی، علی، فرق و مذاهب کلامی، قم، مركز جهانی علوم اسلامی، چاپ دوم، 1381ش، ص 325؛ و نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، نجف، حیدریه، 1355، ص93؛ و برنجكار، رضا، آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی، نشر كتابخانه طه، چاپ پنجم، 1382ش، ص 160</ref>.
از بزرگان این فرقه در گذشته اطّلاعات زیادی در دست نیست. علویّون سوریه و لبنان در ضمن کتابی که<ref>شیرازی، سید حسن مهدی، العلویون شیعه اهل‌بیت، بیروت، دار الصادق، 1392، ص30</ref> در ردّ غلوّ و تناسخ و معرفی خود نگاشته‌اند عدّه‌ای از بزرگان خود را نام برده‌اند. از این کتاب و منابع دیگر بزرگان آنها را در دو قسمت می‌توان نام برد:
=== بزرگان دینی و علمی ===
بزرگان دینی عبارتند از:
بزرگان دینی عبارتند از:


# ابراهیم جمال از لاذقیه
# ابراهیم جمال از لاذقیه؛
#  
# استاد ابراهیم سعوداز جبله؛
استاد ابراهیم سعوداز جبله
# استاد ابراهیم صالح؛
#
# ابراهیم حرخوش مقیم لاذقیه؛
# استاد ابراهیم صالح
# شیخ ابراهیم حسن نجّار؛
#
# شیخ ابراهیم کامل، خطیب مسجد امام علی (علیه‌السلام) [[طرابلس]] [[لبنان]]؛
# ابراهیم حرخوش مقیم لاذقیه
# شیخ احمد علی حلوم استاد و مقیم در لاذقیه؛
#
# شیخ احمد محمّد رمضان؛
# شیخ ابراهیم حسن نجّار
# شیخ اسماعیل شحّود؛
#
# شیخ حسین سعود از جبله؛
# شیخ ابراهیم كامل، خطیب [[مسجد]] [[امام علی (ع)]] طرابلس لبنان
# شیخ حسن عباس آل عباس؛
#
# شیخ حمدان خیر؛
# شیخ احمد علی حلوم استاد و مقیم در لاذقیه
# شیخ حسن محمّد علی؛
#
# شیخ حیدر محمّد حیدر؛
# شیخ احمد محمّد رمضان
# شیخ سلمان خلیل وقاف؛
#
# شیخ سلمان حسن؛
# شیخ اسماعیل شحّود
# شیخ احمد خضر؛
#
# شیخ احمد سلمان؛
# شیخ حسین سعود از جبله
# شیخ سلیمان عیسی مصطفی؛
#
# استاد علی صالح علی صالح و عدّه زیادی که ذکر همه آنها موجب اطاله‌کلام است. پیروان و بزرگان آنها معمولاً در [[سوریه]] و [[لبنان]] ساکن هستند<ref>العلویون، شیعه اهل البیت، ص 30 و 31</ref>.
# شیخ حسن عباس آل عباس
 
#
=== از بزرگان سیاسی ===
# شیخ حمدان خیر
# ترفیع محمّد نبهان، از مبارزین نصیریه قبل از استقلال و به حکومت رسیدن آنها؛
#
# جاسم علون از مبارزین؛
# شیخ حسن محمّد علی
# محمّد عمران وشّاح بابی اقدس؛
#
# [[حافظ اسد]]، که در ابتدا به لقب و رتبه «نجیب» رسیده و بعد به وزارت دفاع منسوب و سپس با تشکیل [[حزب بعث]] در سال 1965 م در سوریه به حکومت رسیده و مدّت زیادی رئیس‌جمهور سوریه بوده و در آنجا از محبوبیّت والائی برخوردار بود.
# شیخ حیدر محمّد حیدر
# ابراهیم ماخوس، قبل از ریاست‌جمهوری حافظ اسد، رئیس وزرای دولت بود.
#
# احمد سویدانی که از بزرگان و مبارزین نصیریه در سیاست و حکومت بود<ref>شرف الدّین، تقی، النصیریه دراسه التحلیلیه، بیروت، 1983 م، ص 169</ref>.
# شیخ سلمان خلیل وقاف
 
#
هم اکنون در سوریه [[بشار اسد]] رئیس‌جمهور می‌باشد. او و پدرش از فرقه‌ نصیریه بوده و قبل از تشکیل حکومت، حافظ اسد را از مبارزین این فرقه نام برده‌اند. تمام فعالیّت‌های این فرقه سرّی بوده و قبل از تشکیل حکومت کاملاً سرّی عمل می‌کردند<ref> النصیریه، دراسه التحلیلیه، ص 171</ref>.
# شیخ سلمان حسن
 
#
== انتقادات وارده بر فرقه نصیریه ==
# شیخ احمد خضر
بنابر آنچه مورخان نوشته‌اند: نصیریه نام دیگر علویون می‌باشد<ref>هاشم عثمانی، هل العلویون شیعه، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ اول، 1414ق، ص10</ref>. که غالباً در شمال لبنان و ساحل سوریه و کوه‌های علویین و مناطق اسکندرون و بعضی مناطق جنوبی [[تركیه|ترکیه]] ساکن می‌‌باشند<ref>شریف یحیی الامین، فرهنگنامه فرقه‌های اسلامی، ترجمه محمد رضا موحدی، تهران، انتشارات باز، چاپ اول، 1378ش، ص202</ref>. و لیکن با این وجود می‌توان فرقه نصیریه را به دو گروه غلات و شیعیان اثنی عشری تقسیم کرد<ref>هل العلویون شیعه، همان، ص41</ref>. گروه اثنی عشری در مناطق [[شامات]] (سوریه، لبنان و ترکیه) سکونت دارند و نصیریه‌های غالی غالباً در [[پاكستان|پاکستان]] و اطراف شبه قاره منزل و مأوی دارند.
#
 
# شیخ احمد سلمان
از این رو برای بهتر شدن مطلب به معرفی اعتقادات هر کدام از این دو گروه به اختصار می‌پردازیم.
#
 
# شیخ سلیمان عیسی مصطفی
و اما گروه اول یا نصریه‌های غالی
#
 
# استاد علی صالح علی صالح و عدّة زیادی كه ذكر همة آنها موجب اطالة‌كلام است. پیروان و بزرگان آنها معمولاً در سوریه و لبنان ساكن هستند. <ref>العلویون، شیعة اهل البیت، ص 30 و 31</ref>
این گروه که تعالیم و معتقداتشان التقاطی از معتقدات شیعه، [[مسیحیت]] و ... است<ref>هل العلویون شیعه، همان، ص41</ref>. تاریخ پیدایششان به قرن پنجم هجری قمری و به شخصی به نام نصیر می‌رسد<ref>مشكور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، با مقدمه كاظم مدیر شانه چی، مشهد، آستان قدس رضوی، چاپ سوم، 1375ش، ص442</ref>.
 
عقاید اساسی نصیریان غالی را می‌توان در امور زیر خلاصه کرد:
# علی بن ابی‌طالب خداست یا خدا در او حلول کرده است.
# سلمان فارسی فرستاده علی (علیه‌السلام)است.
# کلمه سرّ عبارت است از سه حرف ع (علی)، م (محمد) و س (سلمان فارسی).
# ارادت به [[ابن ملجم|ابن مجلم]]، زیرا او لاهوت را از بند ناسوت رها کرد، از این رو، کسانی را که به ابن ملجم لعنت می‌فرستند بر خطا می‌دانند.
# [[شراب]] از نور است، و بر این اساس درخت مو را بزرگ می‌‌دارند و کندن آن را [[گناه]] می‌شمارند<ref>فرق و مذاهب کلامی، علی ربانی گلپایگانی، ص 326، مركز جهانی علوم اسلامی، ط 3، 1383 ش</ref>.
 
و اما گروه دوم یا نصیریان که شیعه اثنی عشری هستند.
 
این گروه همان علویون ساکن در شمال لبنان و ساحل سوریه و کوه‌های علویین و مناطق اسکندرون و بعضی مناطق جنوبی ترکیه می‌‌باشند<ref>فرهنگنامه فرقه‌های اسلامی، همان، ص202</ref>.
 
این گروه شیعه امامیه و پیرو فقه جعفری (مذهب جعفری) هستند. فلذا در اعتقادات، فروع الدین و ادله تشریع چیزی غیر از آنچه شیعیان اثنی عشری می‌گویند قائل نیستند<ref> العلویون شیعه اهل البیت ـ علیهم السّلام ـ، گروهی، بیروت، دار الصادق، صفحات 16 الی 26 نیز 78 و 77</ref>. و لیکن با این وجود انتقاداتی بر آنها وارد است که ذیلاً به برخی از آنها اشاره می‌شود.
 
1. عدم اتحاد و عمل کرد قبیله‌ای
 
این در صورتی است که خداوند متعال در [[قرآن كریم|قرآن کریم]] می‌­فرماید: «به ریسمان الهی چنگ زنید و متفرق نشوید<ref>آل عمران/ 103</ref>.»
 
و در جای دیگر می‌فرماید:
 
«کسانی که ولایت خدا و پیامبر او و افراد با ایمان را بپذیرند (پیروزند زیرا) حزب و جمعیت [[خداوند]] پیروز می‌‌باشند<ref> مائده/56</ref>.»
 
از این دو آیه شریفه به روشنی می‌توان فهمید که:
 
اولاً آنهایی که دارای یک عقیده و یک دین و مذهب هستند همگی آنها حزب آن دین می‌‌باشند. ثانیاً کسانی که پیرو یک دین و مذهب شدند حق ندارند متفرق و گروه، گروه شوند. زیرا شرط پیروزی یک جمعیت و پیروان یک مذهب و آیین، ایمان محکم، تقوا، عمل صالح و از همه مهمتر اتحاد و همبستگی است<ref> مكارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالكتب الاسلامیه، ج4، ص433ـ434 (ذیل آیه 56 / مائده)</ref>. فلذا متحد نبودن و قبیله‌ای عمل کردن باعث شکست و نابودی می‌شود.
 
2. محروم کردن زنان از [[ارث]] و مهر زن را حق ولی او دانستن
 
اما خداوند کریم در کتاب آسمانی فرموده است:
 
«حکم خدا در حق فرزندان شما این است که پسران دو برابر دختران ارث می‌برند ...<ref>نساء/11</ref>.»
 
فلذا می‌بینیم که خداوند متعال زنان را از [[ارث]] محروم نکرده است.
 
3. مشایخ آنها دوست دارند عوام دستشان را ببوسند.
 
ما وقتی به روایات نگاه می‌کنیم می‌بینیم که در آموزه‌های اهل‌بیت (علیه‌السلام) بوسیدن دست بزرگان قبایل بخاطر رئیس قبیله بودنشان مذموم و مطرود است، چرا که [[علی بن موسی (رضا)|امام رضا (علیه‌السلام)]] در حدیثی می‌فرمایند: هیچ مردی دست مرد دیگری را نبوسد؛ چرا که بوسیدن دست دیگران مانند نماز خواندن به آن شخص است<ref> مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، تهران، المكتبه الاسلامیه، 1386ق، ج78، ص345، ح46(كتاب الروضه، باب 26 مواعظ الرضا(علیه‌السلام)</ref>.»
 
4. مشایخ آنها زکات را حق اختصاصی خود می‌دانند.
 
لیکن در قرآن کریم خداوند متعال موارد مصرف زکات را چنین بر شمرده است: «زکات فقط از آن فقرا و تنگدستان و عاملان آنست و آنهایی که جلب دلهایشان کنند و برای آزاد کردن بردگان و قرض دادن و صرف در راه خدا و به راه ماندگان است و این قراری از جانب خداست و خدا دانای شایسته کار است<ref>توبه/60</ref>.»
 
5. مشایخ آنها اقدام به بر پایی [[نماز جماعت]] نمی‌کنند.
 
در صورتی که خداوند سبحان در قرآن کریم در آیات متعددی اقامه نماز را از ویژگی‌های بارز یک مؤمن دانسته است.
 
6. اهمال در قیام به واجبات<ref>هل العلویون شیعه، همان، ص102ـ105</ref>.
 
در صورتی که امام علی (علیه‌السلام) در خصوص واجبات می‌فرمایند: هیچ عبادتی مانند انجام واجبات نیست<ref>محدث، سید جلال‌الدین، شرح فارسی غرر و درر آمدی، دانشگاه تهران، 1373ش، ج6، ص365، ح10552</ref>.


و از بزرگان سیاسی آنها می‌توان به افراد زیر اشاره كرد:
و در جایی دیگر می‌فرماید:


# ترفیع محمّد نبهان، از مبارزین نصیریه قبل از استقلال و به حكومت رسیدن آنها
«بدرستی که خدای سبحان واجب کرده بر شما فریضه‌ای چند، پس ضایع مگرانید آنها را ...<ref>محدث، سید جلال‌الدین، شرح فارسی غرر و درر آمدی، دانشگاه تهران، 1373ش، ج2، ص572، ‌ ح3597</ref>.»
#
# جاسم علون از مبارزین
#
# محمّد عمران وشّاح بابی اقدس
#
# [[حافظ اسد]]، كه در ابتدا به لقب و رتبة «نجیب» رسیده و بعد به وزارت دفاع منسوب و سپس با تشكیل [[حزب بعث]] در سال 1965 م در سوریه به حكومت رسیده و مدّت زیادی رئیس جمهور سوریه بوده و در آنجا از محبوبیّت والائی برخوردار بود.  
#
# ابراهیم ماخوس، قبل از ریاست جمهوری حافظ اسد، رئیس وزرای دولت بود.
#
# احمد سویدانی كه از بزرگان و مبارزین نصیریه در سیاست و حكومت بود. <ref>شرف الدّین، تقی، النصیریه دراسة التحلیلیه، بیروت، 1983 م، ص 169</ref>
#
هم اكنون در سوریه [[بشار اسد]] رئیس جمهور می‌باشد. او و پدرش از فرقه‌ نصیریه بوده و قبل از تشكیل حكومت، حافظ اسد را از مبارزین این فرقه نام برده‌اند. تمام فعالیّت‌های این فرقه سرّی بوده و قبل از تشكیل حكومت كاملاً سرّی عمل می‌كردند. <ref> النصیریه، دراسة التحلیلیه، ص 171</ref>


نتیجه آن‌که نصیریه‌هایی که شیعه اثنی عشری هستند اگر‌چه انتقادات و ایراداتی بر برخی آداب و رسوم آنها وارد است منتها در عقاید و احکام مذهب‌شان جعفری بوده و همانند سایر شیعیان می‌‌باشند.
اما نصیریه‌هایی که غالی هستند، خارج از اسلام و مذهب جعفری می‌‌باشند و ما هم به پیروی از ائمه اطهار (علیه‌السلام) از آنها بیزاری می‌جوییم و انتقادات وارد بر [[غلاة|غالیان]] بر آنها وارد است.


=پانویس=
== پانویس ==
{{پانویس|2}}
{{پانویس}}


[[رده:شیعیان سوریه]]
[[رده:فرق و مذاهب]]
[[رده:غالیان شیعه]]
[[رده:سوریه]]
[[رده:مذاهب اسلامی]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۹۴۴

ویرایش