ادوار تاریخی فقه شیعه (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
== ویژگى‌هاى فقه اهل‌بیت(علیهم‌السلام): ==
== ویژگى‌هاى فقه اهل‌بیت(علیهم‌السلام): ==
فقه شیعه که همان فقه اهل‌بیت(علیهم‌السلام) است، از دامان رسالت برخاست و به دست اهل‌بیت رسول خدا(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) رشد و نموّ یافت.
فقه شیعه که همان فقه اهل‌بیت(علیهم‌السلام) است، از دامان رسالت برخاست و به دست اهل‌بیت رسول خدا(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) رشد و نموّ یافت.
مذهب فقهى فقهاى اهل‌بیت(علیهم‌السلام)، در طول تاریخ پر فراز و نشیب خود، با تحوّلات گوناگونى روبه رو بوده است؛ به ویژه در عصر امامان اهل‌بیت(علیهم‌السلام) گاه با توجّه به سخت گیریهاى حاکمان، دچار کندى می‌شد و گاه در فرصت‌هاى به دست آمده و فراهم شدن شرایط زمانى ـ به سبب درگیرى حاکمان و زمامداران و فترت انتقال قدرت و تغییر حکومت‌ها ـ شتاب فزاینده اى می‌گرفت. در دوره‌هاى بعد از امامان اهل‌بیت(علیهم‌السلام) نیز، فقه شیعه با حوادث گوناگونى مواجه بوده است که گاه سبب رکود علم فقه و گاه موجب شتاب و جهش و نوآورى آن می‌گردید.
مذهب فقهى فقهاى اهل‌بیت(علیهم‌السلام)، در طول تاریخ پر فراز و نشیب خود، با تحوّلات گوناگونى روبه رو بوده است؛ به ویژه در عصر امامان اهل‌بیت(علیهم‌السلام) گاه با توجّه به سخت گیری‌هاى حاکمان، دچار کندى می‌شد و گاه در فرصت‌هاى به دست آمده و فراهم شدن شرایط زمانى ـ به سبب درگیرى حاکمان و زمامداران و فترت انتقال قدرت و تغییر حکومت‌ها ـ شتاب فزاینده اى می‌گرفت. در دوره‌هاى بعد از امامان اهل‌بیت(علیهم‌السلام) نیز، فقه شیعه با حوادث گوناگونى مواجه بوده است که گاه سبب رکود علم فقه و گاه موجب شتاب و جهش و نوآورى آن می‌گردید.
در مجموع، فقه شیعه تا عصر حاضر ـ به سبب «انفتاح باب اجتهاد» ـ حرکت صعودى و رشد آن بسیار چشمگیر بوده است.
در مجموع، فقه شیعه تا عصر حاضر ـ به سبب «انفتاح باب اجتهاد» ـ حرکت صعودى و رشد آن بسیار چشمگیر بوده است.
== ویژگى‌های اصلی فقه اهل‌بیت(علیهم‌السلام) ==  
== ویژگى‌های اصلی فقه اهل‌بیت(علیهم‌السلام) ==  
خط ۲۶: خط ۲۶:


== ادوار فقه شیعه ==  
== ادوار فقه شیعه ==  
دوران‌هاى فقه شیعه را در 9 دوران مورد بحث و بررسى قرار می‌دهیم. در  برخی کتب <ref>(موسوعة الفقه الاسلامى طبقاً لمذهب اهل‌بیت، مؤسسه دائرة معارف الفقه الاسلامى، ج 1، ص 48)</ref> براى دوره‌هاى فقه شیعه شش دوره، و در برخی <ref>(موسوعة طبقات الفقهاء سبحانى، جعفر، جزء دوم)</ref> هفت دوره بر شمرده اند؛ ولى به نظر می‌رسد تفکیک دقیق دوره‌ها و شناسایى و بازیابى ویژگیهاى هر دوره، آن را به 9 دوره می‌رساند.
دوران‌هاى فقه شیعه را در 9 دوران مورد بحث و بررسى قرار می‌دهیم. در  برخی کتب <ref>(موسوعة الفقه الاسلامى طبقاً لمذهب اهل‌بیت، مؤسسه دائرة معارف الفقه الاسلامى، ج 1، ص 48)</ref> براى دوره‌هاى فقه شیعه شش دوره، و در برخی <ref>(موسوعة طبقات الفقهاء سبحانى، جعفر، جزء دوم)</ref> هفت دوره بر شمرده اند؛ ولى به نظر می‌رسد تفکیک دقیق دوره‌ها و شناسایى و بازیابى ویژگی‌هاى هر دوره، آن را به 9 دوره می‌رساند.


=== دوره اول: عصر حضور امامان اهل‌بیت(علیهم‌السلام) ===
=== دوره اول: عصر حضور امامان اهل‌بیت(علیهم‌السلام) ===
خط ۵۷: خط ۵۷:


امامان بزرگوار پس از على(علیه السلام) تا زمان امام باقر، تحت فشار و سخت گیرى شدید قرار داشتند؛ از این رو، از آنان و اصحابشان، کتابى در فقه نقل نشده است؛ هر چند جمعى از یاران آن بزرگواران، روایاتى را در ارتباط با مسائل فقهى از آنان نقل کرده اند. با این حال از امام سجاد(علیه السلام) رساله حقوق به یادگار مانده است، که قسمتى از این مجموعه، مرتبط به مسائل فقهى و احکام شرعى است.
امامان بزرگوار پس از على(علیه السلام) تا زمان امام باقر، تحت فشار و سخت گیرى شدید قرار داشتند؛ از این رو، از آنان و اصحابشان، کتابى در فقه نقل نشده است؛ هر چند جمعى از یاران آن بزرگواران، روایاتى را در ارتباط با مسائل فقهى از آنان نقل کرده اند. با این حال از امام سجاد(علیه السلام) رساله حقوق به یادگار مانده است، که قسمتى از این مجموعه، مرتبط به مسائل فقهى و احکام شرعى است.
رساله حقوق آن حضرت را که حسن بن شعبه در تحف العقول آورده است، در بردارنده حدود پنجاه حق است که از جمله، حقوق خدا بر انسان و حقوق انسان بر خویش و حقوق عبادتهایى مانند نماز و روزه و حج بر انسان است.
رساله حقوق آن حضرت را که حسن بن شعبه در تحف العقول آورده است، در بردارنده حدود پنجاه حق است که از جمله، حقوق خدا بر انسان و حقوق انسان بر خویش و حقوق عبادت‌هایى مانند نماز و روزه و حج بر انسان است.
ولى از زمان امام باقر(علیه السلام) به بعد، کتابهاى متعدّدى از اصحاب آن بزرگواران تدوین شده است.
ولى از زمان امام باقر(علیه السلام) به بعد، کتاب‌هاى متعدّدى از اصحاب آن بزرگواران تدوین شده است.
مرحوم شیخ طوسى در کتاب فهرست نام نهصد تن از مصنّفان را می‌نویسد که چه بسا هر یک داراى تألیفات متعددى باشند.<ref>ر.ک: المراجعات، عاملى، سید شرف الدین، ص 598-621 .</ref>
مرحوم شیخ طوسى در کتاب فهرست نام نهصد تن از مصنّفان را می‌نویسد که چه بسا هر یک داراى تألیفات متعددى باشند.<ref>ر.ک: المراجعات، عاملى، سید شرف الدین، ص 598-621 .</ref>


می‌دانیم عمده این کتابها در عصر امامان اهل‌بیت(علیهم‌السلام) تا پایان قرن سوم نوشته شده است که به خوبى اهتمام علماى اهل‌بیت(علیهم‌السلام) را به امر تدوین حدیث و فقه نشان می‌دهد.
می‌دانیم عمده این کتاب‌ها در عصر امامان اهل‌بیت(علیهم‌السلام) تا پایان قرن سوم نوشته شده است که به خوبى اهتمام علماى اهل‌بیت(علیهم‌السلام) را به امر تدوین حدیث و فقه نشان می‌دهد.
لازم به یادآورى است، به سبب جدا نبودن احکام فقهى از سایر علوم، مجموعه کتب حدیث، در بردارنده روایات فقهى، کلامى، تفسیرى و مانند آن بود. ولى برخى از این کتابها ویژه مسائل فقهى بوده، مانند کتابهایى که از ابورافع و دو پسرش نقل شده است. همچنین برخى از کتابهاى فضل بن شاذان و یونس بن عبدالرحمن (از اصحاب امام رضا(علیه السلام)) نیز، مانند کتاب‌هاى فقهى تدوین شده بود.
لازم به یادآورى است، به سبب جدا نبودن احکام فقهى از سایر علوم، مجموعه کتب حدیث، در بردارنده روایات فقهى، کلامى، تفسیرى و مانند آن بود. ولى برخى از این کتاب‌ها ویژه مسائل فقهى بوده، مانند کتاب‌هایى که از ابورافع و دو پسرش نقل شده است. همچنین برخى از کتاب‌هاى فضل بن شاذان و یونس بن عبدالرحمن (از اصحاب امام رضا(علیه السلام)) نیز، مانند کتاب‌هاى فقهى تدوین شده بود.
گواه این مطلب آن است که مرحوم شیخ کلینى در موارد متعددى آراى آنان را در کافى آورده است <ref>ر.ک: کافى، همان، ج 7، ص 83، 84، 95، 98، 115، 121.</ref>از جمله در باب طلاق و میراث و زکات و مانند آن. همچنین شیخ صدوق در کتاب مقنع، در این باره که زن چگونه از شوهرش ارث می‌برد، قولى را از فضل بن شاذان نقل کرده است، بدون آنکه به روایتى نسبت دهد. این مطلب می‌رساند که فضل بن شاذان داراى متنى فقهى بوده است، نه به شکل کتاب‌هاى روایى.
گواه این مطلب آن است که مرحوم شیخ کلینى در موارد متعددى آراى آنان را در کافى آورده است <ref>ر.ک: کافى، همان، ج 7، ص 83، 84، 95، 98، 115، 121.</ref>از جمله در باب طلاق و میراث و زکات و مانند آن. همچنین شیخ صدوق در کتاب مقنع، در این باره که زن چگونه از شوهرش ارث می‌برد، قولى را از فضل بن شاذان نقل کرده است، بدون آنکه به روایتى نسبت دهد. این مطلب می‌رساند که فضل بن شاذان داراى متنى فقهى بوده است، نه به شکل کتاب‌هاى روایى.
البتّه، تجرید فقه از شکل روایى آن، به صورت رسمى و فراگیر به دست شیخ صدوق انجام شده که در تبیین دوره دوم فقه ذکر خواهد شد.
البتّه، تجرید فقه از شکل روایى آن، به صورت رسمى و فراگیر به دست شیخ صدوق انجام شده که در تبیین دوره دوم فقه ذکر خواهد شد.
خط ۷۸: خط ۷۸:


امام باقر(علیه السلام) در وسعت علم و دانش مشهور و ضرب المثل بود، تا آنجا که در کتاب‌ها به بهانه‌هاى مختلف از او یاد می‌شود.
امام باقر(علیه السلام) در وسعت علم و دانش مشهور و ضرب المثل بود، تا آنجا که در کتاب‌ها به بهانه‌هاى مختلف از او یاد می‌شود.
علماى اهل سنّت ـ چه معاصران آن حضرت و چه در اعصار بعد ـ درباره عظمت علمى و معنوى آن حضرت سخن‌ها گفته اند.
علماى اهل سنّت ـ چه معاصران آن حضرت و چه در اعصار بعد ـ درباره عظمت علمى و معنوى آن حضرت سخن‌ها گفته‌اند.
عبدالله بن عطاء مکّى می‌گوید: «من دانشمندان را ندیدم نزد کسى، جز ابوجعفر (محمّد بن على)، این اندازه اظهار کوچکى نمایند. من خودم دیدم که حکم بن عتبه (م 114) با آن همه جلالت و عظمتى که میان مردم داشت، در برابر آن حضرت، همچون کودکى در برابر آموزگار بود». <ref>القاب الرسول و عترته، ألقاب الرسول وعترته، راوندى، قطب الدین ص 56؛ تاج الموالید، طبرسى، ‌فضل بن حسن، ص 29 و المستجاد من الارشاد، حلی، حسن بن یوسف، ص 173 (مطابق نقل موسوعة الفقه الاسلامى، طبقاً لمذهب اهل البیت، همان، ج 1، ص 40).</ref>
عبدالله بن عطاء مکّى می‌گوید: «من دانشمندان را ندیدم نزد کسى، جز ابوجعفر (محمّد بن على)، این اندازه اظهار کوچکى نمایند. من خودم دیدم که حکم بن عتبه (م 114) با آن همه جلالت و عظمتى که میان مردم داشت، در برابر آن حضرت، همچون کودکى در برابر آموزگار بود». <ref>القاب الرسول و عترته، ألقاب الرسول وعترته، راوندى، قطب الدین ص 56؛ تاج الموالید، طبرسى، ‌فضل بن حسن، ص 29 و المستجاد من الارشاد، حلی، حسن بن یوسف، ص 173 (مطابق نقل موسوعة الفقه الاسلامى، طبقاً لمذهب اهل البیت، همان، ج 1، ص 40).</ref>
ذهبى می‌نویسد: «ابوجعفر باقر، محمّد بن على بن الحسین، پیشواى مورد اعتماد، هاشمى علوى و بزرگ بنى‌هاشم در زمان خویش بود و در عصر خود، به «باقر» شهرت یافت و این لقب از جمله «بقر العلم»؛ (شکافت دانش را) گرفته شده است». <ref>تذکرة الحفّاظ، همان، ج 1، ص 94.</ref>
ذهبى می‌نویسد: «ابوجعفر باقر، محمّد بن على بن الحسین، پیشواى مورد اعتماد، هاشمى علوى و بزرگ بنى‌هاشم در زمان خویش بود و در عصر خود، به «باقر» شهرت یافت و این لقب از جمله «بقر العلم»؛ (شکافت دانش را) گرفته شده است». <ref>تذکرة الحفّاظ، همان، ج 1، ص 94.</ref>
confirmed
۲٬۱۹۰

ویرایش